کتاب آناتومی عمومی برای دانشجویان (پزشکی, پیراپزشکی, زیستشناسی و علوم ورزشی)
- admin
- معرفی کتاب
- 21st دسامبر 2016
- يک نظر
بازدید
کتاب آناتومی عمومی برای دانشجویان (پزشکی, پیراپزشکی, زیستشناسی و علوم ورزشی)
نویسنده : علی امینی
محل نشر : کرمانشاه
تاریخ نشر : ۱۳۸۱/۰۳/۰۷
رده دیویی : ۵۷۴.۴
قطع : وزیری
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۲۶۴
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۳۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۵۵۵۱-۷۳-۰
ادامه مطلب + دانلود...
کتاب آناتومی حرکتی و تواناییهای ورزشی (رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی)
- admin
- معرفی کتاب
- 21st دسامبر 2016
- بدون نظر
بازدید
کتاب آناتومی حرکتی و تواناییهای ورزشی (رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی)
نویسنده : رولف ویرهد
مترجم : فراهانی – ابوالفضلشجاعالدین – صدرالدین
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۱۳۸۲/۰۲/۰۲
رده دیویی : ۶۱۳.۷
قطع : وزیری
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۳۱۰
نوع اثر : ترجمه
زبان کتاب : فارسی
شماره کنگره : LC۵۸۰۸/فلا۹ع۳۲۶
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۲۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۴۵۵-۹۰۲-۹
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
کتاب آموزش هندبال ۲ (رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی)
نویسنده : محمد پورکیانی
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۱۳۸۲/۰۳/۱۹
رده دیویی : ۷۹۶.۳۱۲۰۷
قطع : وزیری
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۱۹۸
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
شماره کنگره : LC۵۸۰۸/فلا۹پ۹۳
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۲۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۴۵۵-۹۱۳-۴
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
کتاب آموزش جدولهای مسابقات ورزشی
نویسنده : حسین پورسلطانیزرندی
ویراستار : شاهوردیان – روبن
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۱۳۷۸/۱۲/۲۱
رده دیویی : ۷۹۶.۰۶۹
قطع : وزیری
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۱۴۴
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
نوبت چاپ : ۲
تیراژ : ۳۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۵۵۴۷-۳۵-۰
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
مکیک اف و کوذار (1983) یک عنصر مهم در خشنودی بازیکن و موفقیت در عملکرد او را ، تائید و تحسین تلاش و استعداد او می دانند. مربیان موفق عملکرد ورزشی خوب را تحسین میکنند. گینوت (۱۹۶۵) می گوید تحسین عملکرد بجای تحسین شخصیت به ورزشکار امکان میدهد تا در اشتباه کردن احساس امنیت بیشتری کند و بدون ترس، خطرپذیری نماید و در این روش اعتماد به نفس او افزایش مییابد Ginot
به عقیده ویلیام و هکر (۱۹۸۲ ) تایید تلاش ها، اعتماد به نفس بهینه شده و ورزشکار پذیرای بازخورد انتقادی برای بهینه کردن ضعف های خود میشود Williams , Hacker . انشل تایید شدن یک نیاز اجتماعی می داند ، رهبران گروه و در حد کمتری اعضای گروه، با ارائه بازخورد مثبت و در صورت نیاز اطلاعات آموزشی درباره برخی از جنیه های عملکرد تیم مانند نگرشی مثبت، تلاشی خوب، عملکرد های ماهرانه، انسجام گروهی را به گونهای اندازه پذیر بهینه میکند
برای داشتن یک تیم منسجم، استفاده درست از تحسین کلامی و غیرکلامی بویژه به سبب همکاری ویژه اعضای تیم در ایجاد خشنودی دوسره سودمند است .اسمیت و دیگران ) Smite etal1977) به منظور انتقاد سازنده به شیوه حساس امّا مؤثر رویکرد ساندویچ را ارائه داد: ۱-اظهار مثبت ۲- بازخورد مثبت آیندهگرا ۳-یک تعریف.
بازیکن برای راحتشدن و خلاص شدن از حمله کلامی پیشبینی نشده، معمولاً از گوشدادن پرهیز میکند درواقع پیام نامطبوع را نمیگیرد، زیرا بازیکن بجای پیامی منفی نیاز به تائیدی مثبت دارد، وقتی ورزشکار اظهار مثبت را پذیرا شد به توصیه آموزشی بعدی نیز گوش فرا خواهد داد (بردن نام کوچک مثل فرزانه توپ سختی را زدی) نشاندهنده توجه بیشتر به گوینده و احساس تهدید کمتر و حساسیت نسبت به فرد است.
اندیشیدن درباره رویداد ناگوار شانس تکرار آن را افزایش می دهد، برای اینکه نگذاریم ورزشکار درباره اشتباه گذشته خود بیندیشد، مربی در موقع اظهار مثبت بایستی رفتارها و رهیافت هایی را توضیح دهد که ورزشکار برای اجراهای بعدی باید روی آنها کار کند. تعریف که در روانشناختی به آن اثر فعلی میگویند به این معنی است که اطلاعات تازهتر بهتر از اطلاعاتی که قبلاً ارائه شدهاند، به یاد میماند، بویژه زمانی که ورزشکار از مربی بازخورد سازنده میگیرد، پایاندادن این کنش متقابل به شکل مثبت مزایای زیر را دارد: ۱- یادآوری اطلاعات را بهینه میسازد زیرا ما درونداده مثبت را بهتر از درونداده منفی به یاد می آوریم. ۲- به اعتماد و وفاداری بیشتر نسبت به مربی و تیم میانجامد. ۳-اعمالی که به درستی انجام شدهاند را تقویت میکند زیرا ورزشکاران نیاز دارند، به یاد آورند که در کجا به خوبی عمل کردهاند. ۴- به بازیکن کمک میکند تا مهارتهای یادگیری را، زمانی که هیجانهای مربی مداخله میکنند از آنچه که شوکآور هستند، درک کند.(۷)
توانایی انتقاد سازنده :
مربیان موفق در گفتگوی مؤثر رفتار را انتقاد میکنند نه شخصیت را، هایم گینوت Haim Ginott 1965 معتقد است که انتقاد از شخصیت هرگز سازنده نیست زیرا که هیچ اطلاعاتی به شنونده نمیدهد بنابراین امکان قضاوت واقعبینانه را از بین میبرد. میچایکوف و کوذارMechikoff , Kozar1983 نقش سرمربی را در طول تمرین، انتقادی از نوع سازنده میدانند. متأسفانه بیشتر مردم به دلایل نادرست دیگران را مورد انتقاد قرار میدهند و بجای ارائه بازخورد اغلب هدف جریحهدار کردن احساسهای شخص دیگر را دارند و مکرراً (به طور مکرر) در این هدف موفق میشوند. در انتقاد متداوم ورزشکار یاد میگیرد که خود را محکوم کند یا دیگران را مقصر بشمارد. به نظر گینوت ۱۹۶۹ کارکرد انتقاد سازنده این است که به فرد نشان دهد، در موقعیت مربوطه چه باید کرد. انتقاد مفید هرگز متوجه شخصیت بازیکن نیست بلکه متوجه شرایط محیطی است و اینکه چه باید کرد. وقتی شخصی در حال غرقشدن است، زمان انتقاد کردن از او یا آموزش شنا به او نیست بلکه اکنون زمان یاریرسانیدن به اوست. پس به موقعیتی که پیشروی ورزشکار است توجه کنید و تصمیم بگیرید که از اینجا باید به کجا رفت. هرسی و بلانچارد ۱۹۷۷ (Hersey , Blanchard) به این نتیجه رسیدند که بازخورد سازنده درباره عملکرد، صمیمت و ابراز ارادت و حساسیت به احساسهای دیگران برای بهینگی عملکرد ضروریاند. یک تیم کارآمد مرکب از اعضای مطمئن پذیرای بازخورد برای رفع خطاها و ضعفهاست.(۷)
اختلاف عقیده داشتن با دیگران
انشل۱۹۸۷ میگوید اگرچه سرمربی تصمیم نهایی را میگیرد اما استفاده از همه منابع موجود مانند دستیاران، ورزشکاران و… قبل از تصمیم به جمعآوری اطلاعات لازم برای تصمیم عاقلانه کمک میکند و باعث میشود دستیاران و همه اعضای تیم از آن حمایت کنند، فرد زمانی از عقاید دیگران استفاده میکند که از اختلافعقیده داشتن با دیگران هراسی نداشته باشد. مربیان موفق در یک چیز مشترک هستند از آن جمله که تدافعی عمل نکرده و گوشدهنده خوبی میباشند و پذیرای عقاید دیگران هستند و از بازخورد درباره عملکرد خودشان استقبال مینمایند.(۷)
ابراز وجود در موقعیت های خدماتی:
مربیانی که تصمیم میگیرند به تنهایی و با اتکای به خود کار کنند با این گمان که همه پاسخها را دارند، خود را جدا از تیم میگذارند و از اعضای تیم حمایتی دریافت نمیکنند و بقیه افراد دخیل در تیم خود را برای شکست و موفقیت، پاسخگو نمیدانند زیرا دارای حس مشترک اندکی هستند، مربی میتواند از کسانی که به صحنه رقابت از همه نزدیکترند یعنی ورزشکاران، درونداده بگیرد و یا از کسانی که میتوانند درباره وضعیت جسمانی و روانی بازیکنان به او بینش دهند اطلاعات بگیرد، علاقمندی به روشی که همکار دیگری برای بازی به کار میبرد، گرفتن این اطلاعات میتواند در تبیین دلایل نتایج عملکرد، مربی را یاری کند. بلانچارد و هرسی در سال ۱۹۷۷ در نگره چرخه زندگی به منظور هماهنگ کردن رفتارهای مردمگرا و تکلیفگرا پرورش رهبری تیمی را پیشنهاد کردند، فرصت نشاندادن و گسترش رهبری بخش اساسی موقعیت مربیگری است امّا مربیان میتوانند با دادن فرصتهایی برای رهبریکردن به سایر اعضای تیم، ویژگیهایی چون خودانگیختگی، مسئولیتپذیری و وفادارای به اهداف تیم را در آنها بوجود آورند. انشل یکی از علائم رهبران مطمئن این است که بدانند چه موقع رهبری نکنند و گاهگاهی فرصت انجام تکالیف را به سایر اعضای تیم بدهند. کنش متقابل و کمک از همه اعضای تیم، اداره تیم را آسان کرده به ایجاد انسجام تیمی میانجامد.(۷)
تحقیقات انجام شده در داخل کشور
خلجی ( ۱۳۶۷ ) در پژوهش خود به این نتیجه رسید ، فعالیت های جسمانی استقامتی منظم و معتدل موجب ایجاد مکانیزم هایی می گردد که به نظر می رسد با صفات مطلوب شخصیتی در ارتباط باشد . (۱۷)
گروه محققین( ۱۳۶۸) گزارش کردند آموزش ابراز وجود روش مناسبی برای رفع مشکلات ارتباطی در افراد منفعل ، پرخاشگر و پرخاشگر منفعل می باشد و ۷۰ % روانشناسان ایرانی آموزش ابراز وجود را برای مردم ایران ضروری می دانند و فقط ۲۵ % آنها، آن را به میزان زیاد مورد استفاده قرار می دهند.(۳۳)
حسین زاده دهنوی(۱۳۷۱) به این نتیجه رسید که ورزشکاران رشته های گروهی نسبت به ورزشکاران رشته های انفرادی برون گراتر هستند و ورزشکاران انفرادی نسبت به ورزشکاران گروهی درون گراتر می باشند.(۱۶)
رمضانی نژاد (۱۳۷۲) دربررسی ویژگی های شخصیتی دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار اظهار کرد ، دانشجویان ورزشکار، برتری جوئی و اعتماد به نفس بیشتری نسبت به دانشجویان غیرورزشکار دارند، خودکفائی ورزشکاران کمتر از غیرورزشکاران بود، بین دوگروه ازنظر شاخص اجتماعی بودن و درون گرائی، تفاوت معنی داری مشاهده نشد.(۲۳)
میرنصوری (۱۳۷۳) نتیجه گرفت، شخصیت ورزشکاران رشته های انفرادی و گروهی در نمود درون گرائی و برون گرائی تفاوت دارد ، ورزشکاران رشته های گروهی پرخاشگرترند. اعتماد به نفس و پرخاشگری ورزشکاران بالاتر و همچنین نوع ورزش درشکل گیری شخصیت مؤثراست.(۳۹)
رمضانی ( 1373) با کاربرد تکنیک های آموزش ابراز وجود در درمان عدم قاطعیت دانشجویان بیان کرد، آموزش ابراز وجود منجربه افزایش قاطعیت در دانشجویانی شد که در مهارتهای ارتباطی خود با دیگران و احقاق حقوق خود با مشکل مواجه بودند .(۲۱)
بهرامی ( ۱۳۷۴- ۱۳۷۵) با مقایسه آموزش ابراز وجود به دانش آموزان کم جرات دختردبیرستانی با شیوه های مشاوره گروهی و فردی شهر اصفهان به این نتیجه دست یافت که مشاوره فردی و گروهی هر دو اما مشاوره گروهی تاثیر بیشتری داشت.(۹)
اهری هاشمی( ۱۳۷۵) در بررسی خود اعلام داشت ۱- بین دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار در متغیرافسردگی و انحراف اجتماعی – روانی تفاوت معنی داری مشاهده شد. 2 – بین ورزشکاران رشته های انفرادی و گروهی، هیچ یک از مقیاس ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد.(۸)
جلالی سردرودی ( ۱۳۷۵- ۱۳۷۶) در بررسی تاثیر ورزش بر مهارت های روانی – حرکتی و سازش اجتماعی بیان کرد، بین مهارتهای روانی – حرکتی و سازش اجتماعی دانش آموزان ورزشکار و غیرورزشکار تفاوت معناداری بدست آورد .(۱۴)
احمدی( ۱۳۷۵-۱۳۷۶) نتیجه گرفت، اثر بخشی بازی درمانی بر پرخاشگری آشکار کلامی محدود وبر پرخاشگری آشکار غیرکلامی تایید، بر پرخاشگری پنهان کلامی و غیرکلامی ( پرخاشگری منفعلانه ) و افزایش رفتارهای سازش یافته نیز مورد تایید قرارگرفت .(۳)
جلالی (۱۳۷۶ ) بررسی اثر روش های درمانی و آموزش سرمشق پذیری و تمرین ، سرمشق پذیری و آرمیدگی عضلانی در درمان رفتارهای غیر جرات ورز و آموزش رفتارهای جرات ورزانه به این نتیجه رسید که گروه سرمشق پذیر و تمرین در تمام متغیرهای جرات ورزی ، عملکردی ، پرخاشگری ، سلطه پذیری ، انفعالی و اضطرابی تفاوت معناداری را نشان دادند .(۱۳)
نیک نژاد (۱۳۷۶- ۱۳۷۷) درمورد جایگاه ورزش دربین طبقات مختلف اجتماعی به این نتیجه رسید که طبقات پایین جامعه احساس می کنند که نابرابری ها برعلیه آنها روز به روز بیشتر می شود بنابراین در تضادی عمیق با این نابرابری ها قرارمی گیرند در حالی که طبقه سرمایه دار بدون توجه به اجرای هرگونه مهارتی احساس می کند که موقعیت اجتماعی آنها باعث درامان ماندنشان می شود از این رو داشتن انتظار رقابتی یکسان از طبقات مختلف جامعه واقع بینانه نیست .(۴۱)
محامد ( ۱۳۷۷) مقایسه دانش آموزان آزار رسان ، آزارپذیر و عادی از لحاظ میزان ابراز وجود و عملکرد تحصیلی و پرخاشگری پدران آنان به این نتیجه رسید بین ابراز وجود دانش آموزان آزاررسان آزارپذیر و عادی تفاوت معناداری وجود داشت ، ابرازوجود آزاررسان ها بیشتر بود ، پرخاشگری پدران تایید نشد ، بین عملکرد تحصیلی سه گروه تفاوت معناداری بدست آمد و درگروه گواه یا عادی عملکرد تحصیلی بهتری مشاهده شد ، بین گروه های مختلف از لحاظ وضعیت اجتماعی اقتصادی تفاوت معناداری وجود نداشت . (۳۵)
رضویه ( ۱۳۷۸) دربررسی رابطه پرخاشگری ارتباطی با سازگاری عاطفی – اجتماعی به این نتیجه رسید که بین پرخاشگری آشکار و ارتباطی و سازگاری عاطفی – اجتماعی دانش آموزان تفاوت معناداری وجود دارد .(۲۰)
توکل و مظفری ( ۱۳۷۹) در بررسی تمایلات ضد اجتماعی دانشجویان و دانش آموزان پیش دانشگاهی و ارتباط آن با ویژگی های فردی و اجتماعی آنان به این نتیجه رسیدند که تمایلات ضد اجتماعی در مناطق مرزی و محروم کشور شکل نمایان تری دارد .(۱۲)
هرمزی نژاد( ۱۳۷۹ ) در پژوهش خود گزارش نمود بین متغیرهای عزت نفس و کمال گرایی با ابراز وجود رابطه معناداری وجود دارد .(۴۲)
در تحقیقی به راهنمایی شهنی ییلاق و نیسی(۱۳۸۰) تاثیر آموزش ابراز وجود برقاطعیت ، عزت نفس ، اضطراب اجتماعی و بهداشت روانی دانش آموزان مضطرب اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت که آموزش ابراز وجود منجربه افزایش قاطعیت و عزت نفس و بهداشت روانی و کاهش اضطراب در روابط اجتماعی گشت.(۲۵)
محمدی فر و یزدانی(۱۳۸۱) در مطالعه عوامل مؤثر بر احساس شادی و بهزیستی در دانشجویان دانشگاه تهران سلامت جسمانی را اصلی ترین مؤلفه یافت و وضعیت اقتصادی ، استقلال در تصمیم گیری، وضعیت شغلی و هیجان خواهی و برخورداری از تجربه های جدید، در مراتب بعدی قرارگرفتند بین گروه جانباز و عادی بدلیل اعتقادات دینی تفاوتی مشاهده نشد.(۳۷)
اداره کل زندان های استان خوزستان (1382) با بررسی تاثیر ورزش بر میزان ابرازوجود، عزت نفس پرخاشگری ، نوجوانان کانون اصلاح و تربیت به این نتیجه رسیدند که تاثیر ورزش بر افزایش عزت نفس و ابراز وجود و کاهش پرخاشگری و درگیری بین افراد تاثیر قابل ملاحظه ای داشت و امکان بازپروری را در محیطی آرام فراهم آورد.(۴)
تحقیقات انجام شده در خارج کشور
بوت و اسپرلینگ (1942 و ۱۹۵۸) در بررسی تفاوت های شخصیتی ورزشکاران رشته های مختلف به این نتیجه رسیدند که بین ورزشکاران رشته های مختلف ورزشی از نظر ویژگی های شخصیتی تفاوت معناداری وجود ندارد.(۲۲)
انشل گزارش کرد مقایسه زنان ورزشکار و غیرورزشکار در بازی های پن امریکن 1959 نشان داده است، زنان ورزشکار نمره های نسبتا بالاتری در ارتباط برقرارکردن با دیگران، بدست آوردند.(۷)
در پژوهشی سالتر ( 1949 ) آموزش بیان احساسات ، صحبت کردن توام با حرکات بدنی ، ابرازنظر مخالف … را برای رفع عدم قاطعیت معرفی کرد .(۲۱)
لوشن ( 1963) اظهار داشت ، مشارکت ورزشی توده های متوسط در مقایسه با دیگر طبقات از درصد بالایی برخوردار است تحقیق او بر روی تیم قایقرانی با پاروی آلمان گواه صادقی بود بر این که ورزش از رهگذر فرصت های فراوانی که بدست می دهد و شرایط و موقعیت های مشارکت گسترده در آن ، راه هایی برای اجتماعی شدن و یکپارچگی در طبقات متوسط و بالا در اختیار می گذارد .(۷)
در پژوهش های دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی در آمریکا معلوم شده است که مشارکت در فعالیتهای ورزشی با محافظه کاری سیاسی و همنوایی با نظامهای هنجاری اجتماعی ارتباط مستقیم دارد .(۲۴)
گامیل (1964) در مقایسه ویژگی های شخصیتی رشته های تیمی و غیر تیمی به این نتیجه رسید ورزشکاران انفرادی خود کفاتر ، کم اضطراب تر ، درون گراتر و از نظر روانی آرام تر هستند.(۲۲)
اسلاشر (1964) گزارش نمود بین ورزشکاران رشته های مختلف ورزشی از نظر ویژگی های شخصیتی تفاوت معناداری وجود ندارد. (۲۲)
پیترسون و همکاران (۱۹۶۷) در بررسی تفاوتهای شحصیتی ورزشکاران رشته های تیمی و انفرادی اعلام داشت ، زنان ورزشکار در رشته های انفرادی برتری جویی ، درون گرایی و خودکفایی بیشتری از زنان ورزشکار رشته های تیمی بدست آوردند. (۲۲)
کرول و همکاران (۱۹۶۷ ) با بررسی ویژگی های شخصیتی بازیکنان نخبه و مبتدی بسکتبال و کاراته نتیجه گرفت ، اختلاف معناداری از لحاظ ویژگی های شخصیتی بین آنها وجود ندارد .(۲۲)
سینگر (1969) گزارش نمود ورزشکاران رشته های انفرادی در عامل اعتماد به نفس و رشته های تیمی در عامل دستپاچگی و عجله امتیاز بالاتری گرفتند. (۲۲)
گاراری ، اسچینفلد (1970) اعلام نمود نیازهای ادراک شده مردان و زنان در ورزش به طور معنی داری باهم تفاوت داشتند ، نیازهای زنان امنیت گرایی ، انفعالی ، تدافعی ، زیردست و بی تحرک بودن و برای مردان تقلای بدنی شدید ، خشونت ، پیشرفت ، فعالیت حرکتی ، استقلال و تسلط طلبی بدست آمد. (۲۲)
ولپه (1970) نیز به این نتیجه رسید که بایستی رفتارهای مخالف عدم قاطعیت را به فرد آموزش داد ، او می گوید رفتارهای ابرازوجودانه ، با اضطراب متناقض هستند به همین خاطر درصورت وجود یکی ، دیگری محو خواهد شد. (۲۱)
لازاروس (1971) ضمن توضیح تکنیک های متعدد به بررسی روشهای از بین بردن عدم قاطعیت پرداخته است درنتایج او ابراز وجود روشی برای احقاق حق است و با آن می توان روابط نامتناسب افراد را اصلاح کرد. (۲۱)
زیلمن (1972 ) در بررسی علل وقوع خشونت در ورزشکاران گزارش کرد بیشترین احتمال وقوع خشونت خصمانه زمانی است که فرد از لحاظ فعالیت بدنی برانگیخته می شود و ابراز موفقیت آمیز خشونت منتهی به افزایش خشونت می شود. (۷)
بریانی و ترور ( 1974) در بررسی نمونه دانشجویان ،گزارش کرد که ۹ % آنها مشکلات اجتنابی در موقعیت های اجتماعی داشته اند. (۲۱)
فراتزک (1975) با مطالعه روی صفات شخصیتی ورزشکاران برتر و متوسط دانشگاهی نتیجه گرفت مردان ماهر و برتر : خود کفاتر و حساس تر هستند و اطمینان بیشتری به خود دارند. (۵۵)
نیال ، توتکو ( 1975 ) مقایسه ویژگیهای شخصیتی زنان و مردان ورزشکار : زنان از نشان دادن عواطف خود ترسی ندارند بنابراین فشار ناشی از ورزش با شدت کمتری مانع عملکرد ورزشی آنان می شود و همچنین احساس های خود را بیشتر از مردان برای دیگران ابراز می کنند و این عادت فشار را در آنها کاهش می دهد زیرا خود پنداری آنها با شکست یا موفقیت ورزشی منحرف نمی شود ، به هر حال آنها برای رسیدن به سطح ورزشکاری تجربه نسبتا“ خوبی برای غلبه بر موانع داشته اند. (۷)
شاو (1976 ) گزارش کرد ترس اجتماعی و بی کفایتی اجتماعی مشکلات مربوط به مردان هستند در تحقیق او ۶۱ % مبتلایان مرد و ۶۰ % موارد شروع آن حدود ۲۰ سالگی بوده است .(۲۱)
بلانچارد ، هرسی (1977) دربررسی ویژگیهای رهبران موثر در ورزش گزارش نمود دادن فرصت رهبری به اعضای تیم منجربه مسئولیت پذیری ، خود انگیختگی ، وفاداری به اهداف تیم شده وکنش متقابل مثبت بین اعضای گروه را آسان می کند. (۷)
شاو (1977) در پژوهش خود اعلام داشت ورزشکار تیمی گرایش بیشتری به برونگرایی وابستگی ، اضطراب بالا و واقع بینی کمتری دارند ، ورزشکاران رشته هایی که مستلزم تماس جسمانی و مستقیم بود در مقایسه با غیرورزشکاران برونگراتر و مستقل تر بوده اند. (۲۲)
منشور بین المللی تربیت بدنی وورزش یونسکو در سال (۱۹۷۸) رویکرد ورزشی خود را بر اساس ارتقای ارتباط نزدیکتر بین مردم وافراد جامعه – برقراری همبستگی – برادری – احترام و درک متقابل – احترام برای یکپارچگی وشخصیت آدمی – ترویج ارزشهای اخلاقی بویژه در مبارزه با انزوا و خشونت – ترویج ورزش برای همگان بویژه معلولان جسمی و ذهنی – حمایت از ورزش زنان به عنوان ابزار تعلیم و تربیت و در نهایت ورزش وسیله ای برای کاستن فاصله ی فقیر و غنی یاد کرده است ، در واقع برایند این خواسته ها و اهداف نیکو ، شمول اجتماعی است تا مردم به هم نزدیکتر شوند و بهترزندگی کنند. (۳۴)
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
احتیاجات افراد انزواطلب بیشتر شکل نخواستن است. یعنی حالت منفی دارد. طالب زندگی بی ماجرا بدون اصطکاک، بدون مزاحمت و سطح پایین هستند آنها زندگی بی رنج و دردسر و بدون شور و شوق می خواهند. نوعی تسلیم ، عدم دخالت مؤثر و مصممانه در زندگی ، انواع ترمزها و محدودیت های معنوی و استعفای از زندگی ، وجود آنها را در برگرفته است (۴۳).
مالتز (1364) افراد حساس و زود رنج را نیز گروهی از افراد منفعل می داند. اشخاص زود رنج و آنهایی که از موارد جزئی رنجیده خاطر می شوند، از مناعت طبع ضعیفی برخوردارند. چنین افرادی خود را بی صلاحیت می پندارند ، به ارزشها و توانائی های خود شک دارند ، خویش را دست کم می گیرند و به هر چیز جزئی حسادت می کنند. این افراد در دل احساس نا امنی می کنند بی مورد خود را در خطر می بینند ، از کاه کوهی می سازند و ناراحتی های جزئی را بزرگ جلوه می دهند.
وی ادامه می دهد کسی که احساس می کند ارزشش با کوچکترین مسئله به مخاطره می افتد و نقش ضعیفی دارد ، در واقع آدم خود محوری است که کنار آمدن با او کار دشواری است ، به عبارت دیگر چنین انسانی ، یک فرد خودپرست است .(۳۶)
۱۰- ارتباط کلامی در افراد منفعل :
طبق نظر هورنی ، فرد منفعل ، چون به دوستی دیگران احتیاج حیاتی دارد تظاهر می کند که با اطرافیانش در مورد هر مسئله ای تفاهم دارد ، تا بدینوسیله دیگران در موقع لزوم از او دفاع کنند . وی دائما آماده خوش خدمتی ، ابراز هم دردی ، کمک و تمجید و تحسین دیگران است وی می کوشد تا هر چه دیگران از او بخواهند ، برآورده کند.
هورنی می نویسد : فرد منفعل ، در ابراز قدردانی مبالغه می کند. چنین فردی می گوید ‹‹ تمام مردم
خوب و قابل اعتمادند ›› و آنکه همه کس را شدیدا دوست دارد وقتی ناسالم و غیرطبیعی بودن این احتیاجات آمرو ، بی اختیار به او تذکر داده می شود دیگران را تخطئه می کند و می گوید که تمام این تمایلات کاملا طبیعی و عادی اند و آنها را جزو فضایل خود به حساب می آورد. مجموع این صفات به نوبه خود موجب می شود که مقداری حالات و صفات دیگر در فرد منفعل بوجودآید، میل دارد خودش را تابع و زیردست دیگران ببیند بنابراین قدرت ابراز وجود و برازندگی ندارد. تواضع و فروتنی می کند همچنین دائما میل دارد مورد سلامت و سرزنش قرارگیرد حتی در مواردی که به نحو بارزی انتقاد و شماتت دیگران نسبت به او بیجاست چشم بسته ملامت آنها را می پذیرد. اگر خوب توجه نشود چون هر نوع مبارزه علنی و کشمکش و میل تجاوز به نظر او نوعی تابلو ممنوع می رسد از هر کاری که کمترین شباهتی به این قبیل تمایلات داشته باشد خودداری می کند مثل جرات و شهامت ابراز وجود ، انتقاد ، تقاضا ، تحکم و فرمان دادن و ابراز لیاقت از او زائل می گردد. اگر از شخص یا عقیده یا چیز بخصوصی خوشش نیاید جرات ابراز ندارد. جرات توبیخ ، سرزنش و متهم ساختن دیگران را ولو بجا باشد ندارد. حتی به شوخی هم انتقاد و حرف رنجش آور و کنایه آمیز را نمی تواند ابراز کند. آگاه است براینکه تمام حالات ، صفات ، تمایلات ، عمل ها و عکس العملهای او حاکی از کوچکی و حقارت است ، بنابراین دائما یک احساس ضعف ، بیچارگی و یاس عمیق بر او مستولی است ، اغلب این احساس ضعف را به صراحت ، هم به خودش و هم به دیگران بروز می دهد ، مثلا به دیگران گاهی صریح و گاهی ضمنی می گوید : باید مرا حمایت کنید مرا هدایت و راهنمایی کنید زیرا من ضعیف و بیچاره ام .
عدم ابراز وجود ، احساس یاس و درماندگی عمیق و ترمزهای متعددی که در خود ایجاد کرده موجب می شود که نتواند حداکثر استفاده را از استعدادها و امکانات خود بنماید و آنها را بکار اندازد بنابر این همه کس را از خود برتر فرض می کند می گوید که همه جذاب تر، با هوش تر، باسواد تر و بطور کلی با ارزش تر از من هستند. به خصوص در حضور افراد پرخاشگر و سلطه جو این احساس بی ارزش چندین برابر می گردد. خلاصه اینکه فرد منفعل می کوشد تا همه چیز خود را کمتر از دیگران بپندارد و معمولا می کوشد تا برای احساس و پندار خود یک دلیل منطقی و موجهی هم بتراشد مجموع خصوصیات و صفاتی که تا اینجا ذکر شد موجب می گردد که فرد منفعل در مقابل دیگران دائما شکسته نفسی نماید. وی همچنین معتقد است یک استدلال ناآگاه و منطق سازی فرد منفعل این است که احساس می کند اعتماد به نفس ندارد حتی اگر کار برجسته ای انجام دهد می گوید که تصادفی و برحسب شانس بود (۴۳) .
۱۱- خصوصیات رفتاری افراد منفعل – پرخاشگر در ارتباط های اجتماعی :
بنا به تعریف DSM II (1968) رفتار فرد منفعل – پرخاشگر یک نوع بیان است . در واقع او با
رفتارش آنچه را که جرات ابراز مستقیم و آشکار آن را ندارد بیان می کند. این افراد اغلب دچار عدم
اعتماد به نفس بوده و به دیگران متکی هستند به آینده بدبین بوده و درک این را ندارند که این رفتار
آنهاست که مسئول مشکلاتشان می باشد . اگر چه ممکن است فرد ، رنجش آگاهانه ای نسبت به اشکال قدرت ، تجربه کنند اما هرگز رفتار منفعل – مقاوم خود را با این رنجش مرتبط نمی دانند. فرد منفعل پرخاشگر از یک سو وابسته است و از سوی دیگر تمایل به استقلال دارد در ارتباط های اجتماعی می کوشد تا خود را در وضعیت وابستگی قرار دهد ، اشتباه کسانی را که بر آنها متکی است پیدا می کند ولی از قطع روابط وابستگی خود اهتراز می نماید. هم می خواهد دیگران را بیازارد و هم راضی کند در عین حال رفتار منفعلانه و خود آزارانه او را دیگران تنبیهی و ساختگی احساس می کنند. کار و مسئولیت های معمول او را باید دیگران انجام دهند. روابط نزدیک خوب و کار و مسئولیت های معمول او را باید دیگران انجام دهند. روابط نزدیک خوب و آرام بندرت با شخصیت منفعل – پرخاشگر امکان پذیر است (۳۲) .
فرد منفعل – پرخاشگر در برابر تقاضا برای افزایش سطح کار یا ادامه آن اظهار تنفر و مخالفت می کند واضح ترین موردی که این حالت را می توان دید در موقعیت های شغلی است ، اگرچه در عملکردهای اجتماعی نیز دیده می شود.
مقاومت به طور مستقیم ابراز می شود به صورت مسامحه ، وقت گذرانی بیهوده ، لجاجت ، عدم کارائی عمدی و فراموش کاری … عملکردهای شغلی و اجتماعی فرد به علت رفتار منفعل – مقاوم بی ثمر و بی نتیجه است . عدم کارایی عمدی این افراد یک نوع رفتار است که بوسیله آن می خواهند فردی را که از او رنجیده اند مجازات کنند. به عنوان مثال فرد می خواهد به والدینی که اسباب ناراحتی او را فراهم کرده اند ابراز خشم کند و چون نمی تواند درس نمی خواند قدرت تمرکز حواسش را از دست می دهد دائما در امتحانات شکست می خورد ، مشق هایش را دیر و بد انجام و در وضعیت یک آدم شکست خورده ، کارنامه ای از مدرسه به منزل می آورد که خشم و حرمان والدینش را برمی انگیزد هر کوششی از جانب پدر و مادر در اصلاح این فرد با سرسختی او مواجه می گردد (۲۷) .
خصوصیات افراد منفعل – پرخاشگر در ارتباطات کلامی
اسمیت (۱۳۶۶) می گوید این افراد در مکالمات خود زخم زبان می زنند و با شوخی ها و کنایه هایشان دیگران را می رنجانند. به گفته ( قریب – 1368) از آنجا که این افراد نمی توانند پرخاشگری خود را به طور مستقیم بیان کنند. شیوه های غیرمستقیم را بکار می برند مثلا زخم زبان زدن ، نیش زدن ، مسخره کردن ، اشکال تراشی ، غرغرکردن و کله شقی (۵) .
فرد منفعل – پرخاشگر معمولا فاقد قاطعیت است و با نیازها و امیال خود بطور غیرمستقیم روبرو می گردد. از طرح سؤالات ضروری در مورد آنجه که از او انتظار می رود خودداری نموده و در برابر درخواست عملکرد کافی مقاومت می کند و برای تاخیرهای خود دلیل می تراشد (۳۲) .
هورنی (۱۳۵۱) می گوید فرد منفعل – پرخاشگر اغلب دارای اعتقادات متضاد و مغایری است و با منطق تراشی ، تضاد و مغایر بودن اعتقاداتش را انکار می کند (۴۳).
ورزش و رشد شخصیت
شخصیت مجموعهای از ویژگیهای جسمی، روانی و رفتاری است که هر فرد را از افراد دیگر متمایز میکند. افراد مختلف دارای شخصیتهای متفاوتی هستند بعضی آرام و انفعالی هستند، برخی دیگر پرخاشگر ظاهر میگردند برخی قابل اعتماد، محافظهکار، خودکفا، منطقی … میباشند. روانشناسان درباره این ویژگیهای شخصیتی تحقیقات وسیعی را انجام دادهاند تا بتوانند رفتار افراد را در موقعیت های معین پیشبینی کنند. روانشناسان ورزشی نیز به دنبال پیدا کردن رابطی بین صفات شخصیتی و فعالیت های ورزشی بودهاند. آیا ورزش به عنوان یک پدیده تربیتی و اجتماعی در رشد و تکامل شخصیت تاثیر دارد؟ آیا جهت این تاثیر به سوی کمال است؟ آیا فعالیتهای ورزشی به ویژگیهایی چون رفتارهای اجتماعی، گوشهگیری، سازگاری اجتماعی، اعتماد به نفس، میزان نارضایتی جسمی و سلامتی و .. تاثیر دارد؟
یکی از عقاید رایج در ارتباط با ورزش آن است که این پدیده اجتماعی، شخصیت ورزشکاران را رشد میدهد. ارضای نیازهای اساسی چون احساس تعلق، احترام به خود، احساس موفقیت و پذیرفته شدن، بعلاوه رقابت که وسیلهای برای اشباع نیازهای بدنی و خلاقیت میباشد، این آثار روزی به شکلگیری جنبههای اجتماعی شخصیت کمک میکند. اگر چه ورزش رقابتی میتواند آثار زیانباری همراه داشته باشد: ۱- تاکید بیش از حد والدین، جامعه، مربیان بر برنده شدن ۲- قرار دادن افراد در موقعیتهایی که با قابلیت و تواناییهای جسمانی انها متناسب نیست، به هر حال یادگیری و اجرای مهارت های ورزشی در محیطی سالم، احساس شایستگی را در افراد به وجود میآورد که منجر به ایجاد تصورات شخصیتی مثبتی در افراد و صلاحیت و شایستگی به در اختیار گرفتن کنترل عوامل محیطی اطلاق میگردد اگر چه میزان موفقیت ها و شکست های فرد در گذشته در کمی و زیادی احساس شایستگی موثرند، موفقیت با دیدگاه مثبت به زندگی همراه است، هر وضعیتی را مبارزهای جالب دیدن که پیروزی بر آن وضعیت را دور از توانایی خود نخواهد یافت و نهایتا حضور مثبت در زندگی و اجتماع را به دنبال خواهد داشت. فعالیتهای ورزشی همیشه با یک تربیت روانی همراه بودهاند لذا شرکت در فعالیتهای ورزشی یکی از راههای مهم تکامل جسمی و روانی و حضور مثبت در اجتماع است.(۳۸)
کارکرد ورزش در زندگی اجتماعی جوانان
۱- نشاط روحی و جمی 2- انسجام روابط گروهی 3- جلوگیری از بزهکاری 4- امید به آینده 5- تقویت خصایص جوانمردی 6- انسجام لیاقت و برتری 7- روابط سالم اجتماعی
آسیبپذیری دوران نوجوانی و جوانی باعث میشود که تعدادی از افراد این گروه سنی تحت تاثیر شرایط نامساعد خانوادگی اجتماعی و عناصر مربوط به آنها در مسیر روابط ناسالم به صور مختلف قرار گیرد.جوانانی که به صورت انفرادی یا گروهی به ورزش میپردازند نیاز به برنامهریزی سازماندهی و تقسیم اوقات خود برای فعالیت های مختلف دارند در نتیجه فرصت های زندگی آنان تحت قاعده درآید.
داشتن خصلت جوانمردی و مقابله در برابر تجاوزگری ها و بیعدالتیها از ویژگیهای دوران جوانی است، انحطاط اخلاقی فرهنگی می تواند آن را به خشونت و لاابالیگری بکشند در صورتی که فعالیت ورزشی به خصوص در بعد حزفهایاش وجهه اجتماعی برای صاجبان خود کسب میکند. احساس لیاقت و شایستگی و برتری را در آنان افزایش داده و افکار و ذهنیاتشان در زمینههای مثبت و مساعد سیر میکند، از فراز و نشیبهای زندگی هراسی نداشته و با تصمیمگیریهای مهم و منطقی در جنبههای مثبت ابراز وجود می کند.(۱۹)
ورزش و پیوستگی اجتماعی
یکی از نقشهای عمده کارکردی در ورزش، استفاده از آن به عنوان ابزار ایجاد و تقویت پیوستگی اجتماعی در میان افراد و گروه هاست. در سطح قهرمانی، ورزش میتواند منزلت اجتماعی-اقتصادی ورزشکار را افزایش دهد و به همراه شهرت بیشتر، موجب پذیرش اجتماعی و ستایش بیشتر ورزشکار در جامعه شود و در سطح ورزش همگانی و تفریحات سالم، بایستی ورزش را فعالیتی ارزشمند و به لحاظ اجتماعی پذیرفته شده تلقی کنیم که از طریق آنها مردم با جامعه پیوستگی مییابند. تماسهای اجتماعی یکی از مهمترین دلایل شرکت در ورزش بوده است، تعامل در ورزش را میتوان به مردمآمیزی، دوستی و پیوندجویی تعبیر کرد. محیط ورزشی نه تنها امکان تعامل کلامی را عرضه می کند بلکه ارتباط غیر کلامی نیز اغلب در فعالیتهای ورزشی بوجود میآید و از همین طریق احساس تفاهم و همبستگی ایجاد میشود. بنابراین مفهوم اجتماعی- تعاملی ورزش به دو جهت اهمیت مییابد: ۱- به جهت بوجود آوردن فرصتهای جالب برای آشنایی و ملاقات با افراد دیگر ۲-بوجودآوردن امکان فرایند یادگری و اجتماعی ورزش.
پیشگیری از روند منفی انزواطلبی (انزواگرایی) و بازسازی پیوستگی از اهداف ورزش به عنوان ابزار مهم تسهیل ارتباطات با دیگر افراد و شتاب بخشیدن به پیوستگی آنان با جامعه تلقی شده است.
جامعهشناسان همیشه در اندیشه ایجاد پیوستگی و یگانگی بین واحدهای کوچکتر اجتماعی یا کل جامعه بودهاند. جامعهشناسی ورزش نیز مدعی است که فعالیت های بدنی حوزهای است که افراد میتوانند در آن به دلیل توانمندی ها و نه کمبودهایشان شناخته و معرفی شوند و بدین ترتیب بین آنان و جامعه یگانگی و پیوستگی حسنهای ایجاد میشود. پیوستگی اجتماعی به مفهوم میزان تطابق رفتارهای فردی و گروههای جزیی با آنچه جمع ، انتظار و توقع دارد به کار بردهاند.(۲۴)
پیامدهای روانشناختی ورزش:
شواهد مبتنی بر آن است که ورزش یک روش درمانی وسیع برای کاهش وقوع انحرافات رفتاری و افزایش عملکرد شغلی افرادی است که با ناتوانیهایی مواجهاند. ورزش به فرد کمک میکند تا با استرس مبارزه و سلامت روانی خود را تضمین کند. در نظرتکاچوک و مارتین ۲۰۰۱ یکی از ویژگیهای افراد مبتلا به اختلالات روانی، نداشتن تحرک و فعالیت جسمانی مطلوب است. افزایش اعتماد به نفس و احساس لذت و رضایت از خود و دیگران و احساس شادی و بهزیستی از نتایج شرکت در ورزش بوده است.
مایرز و دینر ( 1995) می گویند افراد شاد، حوادث و موقعیت های زندگیشان را مطلوب ارزیابی میکنند و کمتر هیجانات منفی نظیر اضطراب و افسردگی و خشم را تجربه میکنند و به نظر ژانوف- بوسمن ( 1989 )و مایرز ( ۱۹۹۳ ) این افراد از عزت نفس و احترام به خود بالایی برخوردارند به اخلاقیات توجه بسیار دارند و عقلایی رفتار میکنند و در نظر دومونت و لارسن (1989) احساس کنترل شخصی بیشتری را در خود احساس میکنند و با اندیشدن به تواناییها با استرس مقابله بیشتری میکنند و به عقیده دمبر و بروک (1989) و سلیگمن (1991) خوشبین هستند یعنی در رو به رویی با انجام کارها، انتظار موفقیت در آن کار را دارند و دینر و همکاران (۱۹۹۲) آنها را برونگرا دانسته و در ارتباط و همکاری با دیگران توانمند ظاهر میشوند (۳۷). همانگونه که بهبود شرایط بهداشتی و تغذیهای میتواند به رشد جسمی مؤثر باشد بهبود شرایط محیطی نیز موجب رشد بیشتر هوش میشود ( محیط غنیتر، هوش بیشتر). با ورزش و تحرک بدنی فرد در تماس و تعامل با دیگران قرار میگیرد که موجب کسب تجربه، تفکر و پرورش حواس از طریق رشد ذهنی و شناختی میگردد، افراد تربیت شده در محیط غنی از همنوعانشان که در انزوای نسبی پرورش یافتهاند سریعتر میآموزند. جعفری و عسگری ۱۳۸۱ در سال به این نتیجه رسیدند که ورزش باعث خودپنداری مثبت در ورزشکاران می گردد و با تصویر بدنی مثبت درارتباط های سالم با دیگران شرکت فعال و موفقی را خواهد داشت . تصویر بدنی مثبتی که در ورزش به دست میآید در هویتیابی، عزتنفس ، موفقیت تحصیلی و شغلی… شرکت فعال و موفق در برقراری ارتباط با دیگران، احترام به خود، تمرکز حواس و برخورداری از روحیه شاد تاثیر بسزایی دارد. ورزش میتواند ارزش های مثبت و منفب گوناگونی را به افراد انتقال دهد و اگر قرار است که ورزش تربیت اخلاقی را تسهیل کند، باید عدالت و عدم خشونت در ساختار برنامههای ورزشی مورد توجه قرار گیرد (۱۷).
اهمیت ورزش در اصلاح جوامع و رفع محرومیتهای اجتماعی
در حالی که یونسکو از ورزش به عنوان یک وسیله برای کاستن فاصله فقیر و غنی نام میبرد. اسکاتلند میلیونها پوند برای تسطیح زمینهای ورزشی مناطق روستایی اختصاص میدهد و ایالت میشیگان ۲۳ المپیک سالمندان را برگزار میکند. ما چه کنیم؟
رشد شهرهای بزرگ در کشورهای در حال توسعه با افزایش فقر شهری توأم بوده است. حدود یک سوم تا یک چهارم خانوارهای شهری جهان در فقر مطلق زندگی میکنند. بسیاری از محرومان شهری فاقد حمایت های قانونی از سوی مراجع رسمی هستند بی پناهی در قبال خشونت، مواد مخدر، محاصره اموال، اخراج از محل اقامت، اسارت در چنبره جرایم سازمان یافته از آن جمله است. شهرهای بزرگ در کشورهای در حال توسعه در معرض هر دو دسته مخاطرات است زیرا هم دچار انواع کاستیها در عرضه رقابت جهانی شدن است و هم دستخوش ساختارها و مدیریتهای فاقد درخوری با ملازمات جهانی است. از این رو سازمان های جهانی با محوریت سازمان ملل برای کارا کردن راه مشارکت اجتماعی و کم کردن فاصله های اجتماعی اهمیت ویژهای یافته است. در اینجا شعار شهر شامب در مثابل شهر فاصل رواج مییابد. در شهر شامل شهروندان امکان مییابند تا در مورد کارکرد و اداره شهر خود نظر بدهند. با جلب همکاری گسترده مردم به ویژه مردم محروم در مناطق خود باب مشارکت همگانی گشوده میشود، نشارکت در مدیریت آموزش بهداشت و سایر فعالیتهای شهری از آن جمله است. در این میان اقبال مردم به ورزش موضوعی محوری است. برای کاهش محرومیت اجتماعی و نزدیکی به جامعه شامل ورزش دارای جایگاه ویژه است. اهمیت ورزش در آن است که موضوع مشترک طبقات و اقشار مختلف جامعه است. از طرفی امکان حضور، بروز، ارتباط و مشارکت افراد و گروههای مختلف اجتماعب در یک جامعه فارغ از جایگاه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و به دور از تبعیضات نژادی – دینی – قومی – جنسی میتوانند مشارکت کنند، در دسترسی به امکانات ورزشی تفاوتهای سنی و معلولیتهای جسمی نیز منظور نمیشود.
کمیته توسعه ورزش شورای اروپا برای همبستگی اجتماعی ورزش را عامل عمده اعلان کرده است سوق یافتن جهان به سوی ارتباطات گسترده و یکپارچه و روند جهانیشدن سبب شده است که به زنان عمدتاً به عنوان یک منبع کار نگریسته شود، در حالیکه زنان تربیتکنندگان نسل آیندهاند که نیازمند آموزش و جایگاه اجتماعی مناسب هستند. ایجاد زمینههای مناسب برای ورزش بانوان یک موضوع مهم ملی در جوامع مختلف بویژه جوامع اسلامی است. زیرا زنان نیازمند محیط و امکانات مناسب برای انجام ورزش همگانی تعلیم و تربیت و قهرمانیاند. مورد دوم از مصادیق شمول اجتماعی توجه به ورزش معلولان است. در ایران معلولیت ناشی از جنگ اهمیت و ضرورت توجه را میطلبد، بخصوص آنکه معلولان بر اثر کاستیهای جسمی فرصت کمتری برای تحرک جسمی و مشارکت اجتماعی دارند. موضوع مهم بعدی مشارکت اجتماعی سالمندان است. ورزش وسیلهای برای پیشگیری از بیماریهاست. شعار هیچ وقت دیر نیست عنوان برنامهای برای جذب سالمندان استرالیا به ورزش است. و بالاخره مشارکت روستائیان.
شاید بیمنلسبت نباشد که در این مبحث به منشور بینالمللی تربیتبدنی و ورزش یونسکو در سال ۱۹۷۸ اشاره شود. یونسکو رویکرد ورزشی خود را بر اساس ارتقای ارتباط نزدیکتر بین مردمان و نیز بین افراد جامعه – برقراری همبستگی- برادری- احترام و درک متقابل- احترام برای یکپارچگی و شخصیت آدمی- ترویج ارزشهای اخلاقی بویژه در مبارزه با انزوا و خشونت- ترویج ورزش همگان بویژه معلولان جسمی و ذهنی- حمایت از ورزش زنان و ورزش به عنوان ابزار توانمند تعلیم و تربیت و در نهایت ورزش وسیلهای برای کاستن فاصله فقر و غنا یاد کرده است. درواقع این موارد آرزوها، افقها و دستاوردهایی است که از رواج ورزش در جامعه انتظار میرود. برایند این خواستههای نیکو شمول اجتماعی است تا مردم به هم نزدیکتر شوند و بهتر زندگی کنند.(۳۴)
کاربرد ملاکهای سنجیدهشده ابراز وجود در ورزش
موقعیت های ابزاروجود که در این تحقیق مورد سنجش قرار گرفتند شامل:
۱- ابراز وجود کلی فرد ۲- توانایی و قدرت گفتن نه (امتناع از درخواست) ۳- بیان و ابراز محدودیتهای شخصی ۴- برقراری روابط اجتماعی ۵- ابراز احساسات مثبت ۶- توانایی انتقاد سازنده ۷- اختلاف عقیده داشتن با دیگران ۸- ابراز وجود در موقعیتهای خدماتی.
ابراز وجود:
بسیاری از مربیان خوب در طرحریزی رهیافت ها، تدریس فنون عملی و آگاهی از جزئیات ورزش خود نابغه هستند. اما این مربیان تا نتوانند بهگونهای مؤثر دانش خود را منتقل کنند، مؤثر و موفق نخواهند بود. گفتوگوی مؤثر عبارت است از هنر و علم کمک به ورزشکاران تا درباره خود احساس خوبی داشته باشند، خودپنداری ورزشکار را بالا ببرد، مهارتهای ورزشی را بهگونهای مؤثر یاد بدهد و احترام و وفاداری ورزشکار را به دست دهد.
اگر قرار باشد مربی مؤثر باشد باید درستکار باشد، تدافعی عمل نکند، پایداری و همدردی داشته باشد، طعنه نزند، رفتار را تحسین یا انتقاد کند نه شخصیت را، تمامیت دیگران را محترم بشمارد، از علائم کلامی و غیرکلامی مثبت استفاده کند، مهارت ها را بیاموزد و پیوسته با همه اعضای تیم کنش متقابلی داشته باشد. این روس از مسائل بالقوه بین شرکتکنندگان در تیم جلوگیری کرده یا دستکم به کمترین مقدار کاهش میدهد.(۷)
امتناع از درخواست (قدرت نه گفتن)
فشار همسالان برای به مبارزهطلبیدن قوانین و همگامشدن با گروه، گاهی اوقات بر فرد فشار میآورد. یک نمونه خوب از این مورد فشار گروهی، استفاده از موادمخدر غیرقانونی است. ورزشکاران می گویند که گروههای اجتماعی اغلب فرصت استفاده از موادمخدر را فراهم میسازند. همراه با نوشیدن الکل و در محیطی نسبتاً القاء کننده، اغواگری برای امتحان کردن موادمخدر بسیار زیاد است، امّا ورزشکارانی که درباره نتایج استفاده از مواد مخدر و شکستن قواعد تیمی و قوانین هشدار داده شده باشند، بهانهای برای امتناع از مواد مخدر را دارند، مانند: اگر مربی پیببرد یا آزمایش مواد در من مثبت باشد، از تیم اخراج خواهم شد، این یک دلیل توجیه پذیر و حفظ آبروست برای گفتن «نه» .(7)
بیان و ابراز محدودیتهای شخصی
مربی با تأیید عملکرد رقیبان بعد از بازی نهتنها کمبودهای خود را نمایان نمیسازد بلکه از آنها به منظور بهبود و پیشرفتهای بیشتر در آینده استفاده میکند و با استفاده از «سیاستباز» خود در برخوردها، احترام و صمیمت خود را چندین برابر میسازد مثلاً اگر زمان برقراری ارتباط و پاسخگویی به نیازهای افراد تیم، واقعاً مناسب نباشد مربی میتواند عذر بیاورد، امّا باید این موضع را به ورزشکار انتقال دهد که صحبتنکردن با او مربوط به موضوع دیگری است که با علاقه او به ورزشکار ارتباطی ندارد و هرچه زودتر برای ملاقات بعدی قراری را تنظیم نماید، در اینجا سیاست درباز خود را صمیمانه ابراز داشته است.(۷)
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
روانشناسی ورزشی شاخهای از علم ورزش است که در جستجوی فراهم نمودن پاسخ به سؤالات مختلف در زمینههای رفتار انسانی در حیطه ورزش است. از آنجایی که روانشناسی به مطالعه رفتار میپردازد، بالطبع موضوع روانشناسی ورزشی نیز مطالعه حرکات و فعالیتهای ورزشی در تمام ابعاد از فعالیت حرکتی یک کودک دبستانی تا مسابقات جهانی و المپیک میباشد.
اگر چه اهمیّت مسائل روانی در ورزش از چندین سال پیش شناخته شده است با این حال روانشناسی ورزشی هنوز دانشی بسیار جوان میباشد و در خلال دهههای اخیر علاقه و توجه به «روانشناسی ورزشی شناختی » افزایش چشمگیری یافته است. ابتدا تمام تلاشها در این حیطه معطوف به مردان قهرمان بود اما در سالهای اخیر این روند متحول شده است و روانشناسی ورزشی قهرمانان زن و مرد حرفهای و برجسته افراد شرکت کننده در فعالیتهای غیر حرفهای را نیز مورد توجه قرار میدهد. به عبارتی هدف روانشناسی ورزشی کمک به ورزشکاران در تمام ردههای سنی از نوجوانان تا بزرگسالان است.
امروزه متخصصان فیزیولوژی ورزش از دانش روانشناسی ورزشی برای کمک به شرکتکنندگان در برنامههای باز پروری قلبی استفاده میکنند تا آنها بر ترس خود نسبت به از سرگیری و شروع تمرین غلبه کنند. معلمان همچنین با استفاده از دانش روانشناختی ورزشی شیوه توجه به تأثیرات محیطی را که باعث بهبود اجرا میشوند، به متعلمان خود میآموزانند. دست اندر کاران تیمهای جوانان برای اطمینان از کسب تجارب مثبت از سوی ورزشکاران جوان، از روانشناسی ورزشی بهره میگیرند. و نهایتاً مربیان در تمام سطوح از تکنیکهای روانشناسی ورزشی همچون کنترل هیجان، تصویر سازی ذهنی، هدف گزینی و انگیزش کمک میگیرند تا ورزشکاران را در تکامل بخشیدن اجراهایشان یاری دهند. اکنون با پیشرفت علم روانشناسی ورزشی، بحث مهارتهای روانی در اجرای عملکردهای ورزشی از اهمییت بسزایی برخوردار شده است و در حالی که قبلاً به اهمیت آماده سازی جسمانی تأکید میشد امروزه قهرمانان هرچه بیشتر بر آماده سازی روانی توجه و تأکید میکنند. تجارب کسب شده آنان حاکی از آنست که وقتی در میدانهای بزرگ با قهرمانانی همتراز به لحاظ جسمیبه رقابت میپردازند، سرانجام آمادگی روانی پیروزی را به نفع یکی از طرفین رقم خواهد زد.
مربیان برتر نیز به جنبههای آماده سازی روانی ورزشکاران و ضرورت تدارک آن در طول تمرینات واقفند. و بخشی از برنامه آمادهگی را به آماده سازی روانی اختصاص میدهند. با وجود این، آماده سازی روانی تا حدود زیادی مورد غفلت قرار گرفته است که به نظر میرسد عمدهترین علت این غفلت فقدان آگاهی مربیان در چگونگی آماده سازی روانی ورزشکاران میباشد. صاحبنظران ورزش چنین میپندارند که ورزش میتواند به بازیکنان جوان قدرت ارادهگری، اعتماد به نفس، نحوه سلوک، برقراری ارتباط با دیگران و تجربه رسیدن به هدفهای مشکل را بیاموزد ولی امروزه میدانیم که این قابلیتها به طور خود بخودی به حداکثر نرسیده و رشد نمییابند مگر اینکه ورزشکار تحت آموزش و تمرین مهارتهای روانی۱ قرار گیرد.
اکنون مهارتهای روانی در همان نقطهای قرار دارند که پنجاه سال پیش مهارتهای جسمانی قرار داشتند مربیان باید به این اعتقاد دست یابند که مهارتهای روانی هم چون مهارتهای جسمانی قابل کسباند و باید به طور اصولی و علمی آموزش داده شوند.
روانشناسی ورزشی:
پیدایش علم روانشناسی ورزشی به قرن بیستم باز می گردد اما اولین مطالعات در این زمینه در سالهای آخر قرن نوزدهم انجام شد. در واقع به صراحت نمی توان بیان کرد که روانشناسی ورزشی دقیقاً در چه زمانی بصورت علم مطرح شد, به همین جهت برخی ادعا میکنند علم روانشناسی ورزشی همچون نوزادی است که به تازگی متولد شده است. بطور کلی در ابتدا مطالعه رفتار ورزشی در جهت تشریح اصول و موضوعات روانشناسی عمومی بود و جهتگیری مشخصی بعنوان روانشناسی ورزشی دیده نمی شد. دکتر نورمن تریپلت روانشناس دانشگاه ایندیانا, در اوایل سالهای ۱۸۹۷, در مجله آمریکایی روانشناسی مطلبی را منتشر کرد که به گونهای مستقیم به روانشناسی ورزشی ارتباط داشت. تریپلت پدیدهای را بررسی کرد که اکنون «سهولت اجتماعی» مینامیم, و آن اثر مساعد مشاهده کنندگان برعملکرد شخص است. او پی برد دوچرخهسوارانی که گروهی فعالیت میکنند نسبت به زمانی که فردی دوچرخهسواری میکنند, نیز سریعتر حرکت می کنند. دکتر ای. دبلیو. اسکریپچر روانشناس دانشگاه ییل از مطالعه خود چنین نتیجه گرفت که شرکت در ورزش به دارا شدن ویژگیهای شخصیتی مطلوب میانجامد (مارک، اچ انشل،۱۳۸۰).
دیدگاه جدید مبنی بر اینکه ورزش رقابتی شخصیت ساز است, ریشه در پژوهشهای اسکرپیچر دارد, اما پیشگام شناخته شده روانشناس ورزش دکتر کلمن رابرتز گریفیت است. گریفیت که به عنوان پدر روانشناسی ورزش از او نام برده میشود, بعنوان اولین شخصی است که سالهای زیادی را صرف آزمایشهای منظم روانشناسی ورزشی کرده است(مارک، اچ انشل،۱۳۸۰).
گریفیت اولین آزمایشگاه روانشناسی ورزش را, به نام آزمایشگاه پژوهش ورزشی در سال ۱۹۲۵ در دانشگاه ایلینوی تأسیس کرد. اگرچه پژوهش درباره اثر عوامل روانی بر عملکرد ورزشی را, در سال ۱۹۱۸ آغاز کردهبود. علایق اولیه او شامل اثرهای عوامل روانی و محیطی بر یادگیری و اجرای مهارتهای حرکتی و شخصیت در ورزش بود. او برای آزمایشگاه خود وسایلی را تهیه کرد که آگاهی از جنبشهای مهارتی, هوشیاری ذهنی, واکنشهای زمانی نسبت به بینایی, شنوایی، فشار, ثبات, هماهنگی عصبی ـ عضلانی, تنشها و رهاسازی عضلانی و توانایی عضلانی را اندازهگیری میکردند. او بر اساس مصاحبه با بازیکن فوتبال ردگرنگ پی برد که ورزشکاران برتر مهارتهای ورزشی را خودبهخود, بدون هیچ یا کمترین اندیشهای, انجاممیدهند.او اولینکتابهایروانشناسی ورزشی را به نامهای «روانشناسی مربیگری» در سال ۱۹۲۶ و «روانشناسیورزشکاران» در سال ۱۹۲۸ نوشت و اولین درس روانشناسی ورزش را در سال ۱۹۲۳ در دانشگاه ایلینوی تدریس کرد. گریفیت, در تکلیفی که روانشناسان ورزش امروزی واقعاً بر آن رشک میبرند, توسط باشگاه شیکاگوکانبر استخدام شد تا در فصل مسابقههای سال ۱۹۳۸ مشاور روانشناس ورزش تیم باشد. او آزمونهای حرکتی و پرسشنامههای روانی گوناگون را اجرا کرد تا توانایی حالت روانی و توانایی بالقوه کنونی ورزشکاران رقابتی را از آغاز آموزش (فصل بهار) تا پایان فصل تعیین کند(مارک، اچ انشل،۱۳۸۰).
پژوهش روانشناسی ورزشی در دهههای ۱۹۴۰ نمود واقعی داشت بجز پایاننامههای دکترا که گهگاهی نوشته میشدند. در این زمان بیش از هر چیز, تأسیس آزمایشگاههای یادگیری حرکتی رواج یافت که ار جمله میتوان آزمایشگاهی را نام برد که توسط جان لاتر در دانشگاه پنسیلوانیا,کلارنس رگزویل در دانشگاه ویسکاسنین, سی. اچ مکلوی در دانشگاه آیوا, و شاید از همه معروفتر فرانکلین هنری در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی, تأسیس شد (مارک، اچ انشل،۱۳۸۰).
این جنبش زمینه را برای حضور، رشد و … تربیت بدنی فراهم ساخت که دارای پیچیدهترین رهیافت علمی در پژوهش برای رفتار حرکتی بود. همه دانشمندان ورزش به نوبهی خود از بهینهبودن طرح, تجهیزات و فنون آماری پژوهشی انتشار بیشتر دادههای مربوط به فرایندهایی که زیربنای مهارتآمیز عملی و آموختنی بودند, سود جستند. با وجود «خلأ شایان توجه بین سالهای مولد گریفیت و کارهای پژوهشگران معاصر در روانشناسی ورزش», زمینه روانشناسی ورزش از این تلاشهای اولیه در پژوهش حرکتی, سود برده است (مارک، اچ انشل،۱۳۸۰).
سرانجام, در دههی ۱۹۶۰ بود که روانشناسی ورزش گامهای بزرگی را برداشت و زمینه علمی کنونی را فراهم آورد. چندین عامل به گسترش این زمینه علمی کمک کردند. کتابهای درسی بیشتر از هر زمان دیگر چاپ شدند. از جمله میتوان به کتابهای زیر اشاره کرده:
«رفتار جنبشی و یادگیری حرکتی» بریانتگرتی , «مشکل ورزشکاران و چگونگی مقابله با آنها» بروس اجیلو و توماس تاتکو , «یادگیری حرکتی و عملکرد انسانی» رابرت ان سینگر و «روانشناسی و رفتار حرکتی» جوزف اکسندین . کتاب دیگری بهنام «مربیگری, ورزشکاری, روانشناسی» سینگر اولین کتاب درسی در روانشناسی ورزش بود. این کتابها محرکی برای پژوهش و انتشار فراوان در نشریههای علمی بودند. از همه مهمتر «فصلنامهی پژوهش» که اکنون «فصلنامهی پژوهش برای تمرین و ورزش» نامیده میشود, از انتشارات پژوهشی رسمی تربیتبدنی حرفهای در ایالاتمتحده بود. اما مهمتر از پیشرفت پژوهش در روانشناسی ورزشی و رفتار حرکتی, کلاسها و برنامههای دانشگاهی بود که منجر به پیدایش بارزترین دانشمندان, در روانشناسی ورزش شد (مارک، اچ انشل،۱۳۸۰).
عنصر نهایی در رشد روانشناسی ورزش تأسیس چند انجمن حرفهای بود. اولین نشست سالیانه انجمن امریکایی روانشناسی ورزش و فعالیت بدنی در سال ۱۹۶۷ برگزار شد. انجمن کانادایی یادگیری روانی ـ حرکتی و روانشناسی ورزش, در سال ۱۹۶۹ آغاز به کار کرد (مارک، اچ انشل،۱۳۸۰).
این سازمان در آغاز به انجمن کانادایی بهداشت, تربیتبدنی, تفریحات سالم و رقص وابسته بود. اما در سالهای ۱۹۷۷ مستقل شد. در سال ۱۹۷۵, بخشی به اتحادیه امریکایی بهداشت, تربیتبدنی, تفریحات سالم و رقص, اضافه شد تا روانشناسی ورزش را در چهارچوب علمی تربیتبدنی تقویت کند. آن را آکادمی(فرهنگستان) روانشناسی ورزش نامیدند. هدف فرهنگستان تقویت نگره و پژوهش بود به گونهای که بتوان در تربیتبدنی یا موقعیت ورزشی به کار برد. بعلاوه در سال ۱۹۸۶, پیدایش انجمن پیشرفت روانشناسیورزشی کاربردی بود که برای پیشبرد رهیافتی اکتشافیتر در روانشناسی ورزش آغاز به کار کرد. این انجمن, که در بر دارنده بزرگترین عضویت روانشناسی حرفهای و دانشجویان در سرتاسر جهان است, دارای سه بخش است:
روانشناسی بهداشت (که برای نمونه اثرهای روانی فعالیتهای بدنی را بررسی میکند)روان شناسی درمان (که مشاوره ورزشی و مطالعه اثر فنون رفتاری و روانی بر عملکرد ورزشی را بررسی میکند), و روانشناسی اجتماعی(که عوامل محیطی بر عواطف و رفتارهای ورزشکاران و مربیان ورزش را مورد مطالعه قرار میدهد). اگرچه شاخه روانشناسی ورزش ریشه در علم تربیتبدنی دارد, در سالهای أخیر از سوی روانشناسی مورد پذیرش قرار گرفته است. این موضوع به سبب استفاده قانونی از اصطلاح«روانشناس» است که نشانگر آموزش دانشگاهی در روانشناسی است. قابل درک است که, در بین دانشمندان و دستاندرکاران, بحثهای شایان توجهی در این باره وجود دارند مبنی بر اینکه کدام علم- تربیتبدنی, علم ورزش یا روانشناسی- باید برنامههای آموزشی روانشناسان ورزش را هماهنگ کند. به احتمال, در استرالیا, ارتباط بین روانشناسی ورزش و روانشناسی از همه قویتر است, زیرا که در سال ۱۹۹۲ جامعه روانشناسی استرالیا اولین هیأت روانشناسان ورزش را در سازمان روانشناسی ملی پذیرفت. اهمیت این هیأت در تعیین معیارهایی است که برای دادن پروانهی کار به روانشناسان ورزش مورد استفاده قرار میگیرند. انجمن روانشناسی امریکا دارای بخشی بهنام بخش روانشناسی ورزش و تمرین است که گروه علاقمندی مرکب از پژوهشگران را تشکیل میدهد که عوامل روانی مرتبط با عملکرد انسانی را مورد مطالعه قرار میدهند. اما هدف این گروه این است که زمینه مطالعه را گسترش دهند نه اینکه معیاری برای پروانه یا مدرک تعیین کند (مارک، اچ انشل،۱۳۸۰).
کالج امریکایی پزشکی ورزشی و اتحادیه پزشکی ورزشی استرالیا, گروههایی فرعی در روانشناسی ورزش و تمرین دارند. سرانجام روانشناسی ورزش توسط جامعه بینالمللی روانشناسی ورزش در سرتاسر جهان شناخته میشود (مارک، اچ انشل،۱۳۸۰).
هدف این سازمانها این است که برای دانشمندان و دستاندرکاران و روانشناسیورزشی هویتی ملی و بینالمللی حاکی از نظام علمی ایجاد کنند. همچنین فرصتی فراهم میکنند تا با اعضایشان سالانه ملاقات کنند و ۱) ایدههای خود را مبادله کنند, ۲)تجارب پژوهشی خود را توضیح دهند, ۳) با دانشمندان و دستاندرکاران شناخته شدهای که تخصصهایشان در زمینههای قابل کاربرد در رفتار ورزشی است, صحبت و تبادل نظر کنند, ۴) درباره موضوعات بحثانگیز بحث کنند و تصمیم بگیرند و ۵) به کلاسها و بخشهای مربوطه خود ایدههای جدید و مهیجی ببرند که از زمینهموردنظر سرچشمه میگیرند. از این سازمانها, نشریههای علمی جدید پا گرفتهاندکه نیازهای این زمینه پژوهشی گسترش یابنده را برطرف کنند. روانشناسی ورزشی اکنون توسط اعضای جامعه دانشگاهی به عنوان علمی معتبر شناخته میشود (مارک، اچ انشل،۱۳۸۰).
اکنون باید روشن شده باشد که روانشناسی دربردارنده زمینه علمی چند بعدی از مطالعه و عمل است. روانشناسی ورزشی از بسیاری از علوم سنتی روانشناسی, مشتق و بنابراین دریرگیرنده روانشناسی اجتماعی (مطالعه رفتار گروهی و عوامل محیطی- موقعیتی که بر عواطف و اعمال شخص اثر میگذارند), روانشناسی شناختی(ارتباط بین اندیشهها عواطف و عملکرد), روانشناسی رشد(تغییرهای شناختی و رفتاری همراه با افزایش سن), روانشناسی تربیتی(عواملی که بر یادگیری و یادآوری راهبردها و مهارتهای ورزشی اثر میگذارند), روانشناسی بالینی(بررسی موضوعهای شخصی که نیازمند مشاوره حرفهایست به گونهای که احساس رضایت شخصی در ورزش و رسیدن به حداکثر عملکرد به دست آید) و شاخههای دیگر است. شاخههای علمی روانشناسی در شکل(۱) نشان داده شده است. روانشناسی تمرین شاخهای است که در روانشناسی جنبه سنتی ندارد, اگرچه از نزدیک با روانشناسی بهداشت ارتباط دارد. (اصانلو، پرستو؛ ۱۳۷۰).
روانشناسی تربیتی روانشناسی شناختی
روانشناسی اجتماعی روانشناسی بالینی
روانشناسی بهداشت و تمرین روانشناسی رشد
روانشناسی شخصیت روانشناسی فیزیولوژی
شکل(۱): عناصر چندبعدی روانشناسی ورزش(مارک، اچ انشل،۱۳۸۰).
امروزه محققین و تشکیلات مختلفی در سراسر دنیا به مطالعه و بررسی موضوعات متنوعی در قالب روانشناسی ورزشی میپردازند. بهعنوان مثال روانشناسی ورزشی توسط جامعه روانشناسی برای فعالیت ورزشی و تربیت بدنی در امریکای شمالی(NASPSPA) در سه زمینهمختلف تقسیمبندی شده است.
روانشناسی ورزشی
یادگیری حرکتیوکنترل روانشناسیاجتماعیوشخصیت رشدوتکاملحرکتی
شکل شماره(۲): تقسیم یندی حیطههای روانشناسی ورزشی براساس تقسیم بندی جامعه روانشناسی ورزشی امریکای شمالی(لامارتین، ۱۹۸۴).
در یادگیری حرکتی اصول یادگیری مهارتهای حرکتی و ورزش, عوامل مؤثر در یادگیری مهارتهای حرکتی, شناخت عوامل اجتماعی و روانی و اهمیت آنها در رابطه با یادگیری مهارتهای حرکتی و نقش بازخورد و انگیزش در یادگیری مهارتهای ورزشی مورد مطالعه قرار میگیرد.
در روانشناسی اجتماعی و شخصیت, موضوعاتی همچون شخصیت ورزشکاران, پرخاشگری, استرس اضطراب و کنترل شرایط روحی و آمارگی روانی مدنظر میباشد. و نهایتاً در رشد و تکامل حرکتی, مراحل مختلف رشد, نقش عوامل ارثی و محیط در رشد, روند تکاملی حرکات, تواناییهای جسمانی و ادراکی و برنامهریزی حرکتی برای کودکان مطرح میباشد (لامارتین، ۱۹۸۴).
فولهام (۱۹۹۹) روانشناسان ورزشی را به دو دسته تقسیم میکند: روانشناسان ورزشی بالینی و تربیتی. او معتقد است روانشناسان ورزشی بالینی عملکردشان در رابطه با مسائل همچون به همریختگی تغذیهای, خشونتگرایی, آشفتگی شخصیت, افسردگی شدید و رواندرمانی است اما روانشناسان ورزشی تربیتی مسائلی همچون هدفچینی, تصویرسازی ذهنی, انگیزش, تمرکز, اعتماد به نفس و آمادگی ذهنی را در رابطه با ورزشکاران پیگیری میکنند (فولهام، ۱۹۹۱).
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
والیبال در سال ۱۸۹۵ میلادی مطابق با سال ۱۲۷۴ شمسی توسط ویلیام .ج . مورگان مدیر Y.M.C.A در هولیک ایالت ماساچوست آمریکا ابداع شد.
درابتدا این ورزش مینتونت نام گذاری شده بود ودلیل انتخاب این نام برای همگام نامعلوم بود. تحت تأثیر محبوبیت فراوان بسکتبال در بین عامه، مورگان تصمیم گرفت برای دانشجویان خود ورزشی را به وجود آورد که بازی ازروی تور انجام گیرد و لذت بخش باشد. مورگان با استفاده ازتوئی توپ بسکتبال که به دلیل سبکی وزن به دست ها آسیب نمی رساند بازی را شروع کرد. با وجود اینکه به طور آهسته و کند از Y.M.C.A آغاز شد ولی طولی نکشید که در کلیه شهرهای ماساچوست و نیوانگلاند عمومیت یافت.دراسپرینگ فیلد، دکتر ت-آهالستیگ با مشاهده بازی، مینتونت را به والیبا ل تغییر نام داد، زیرا قصد اساسی از بازی کردن، فرستادن و برگشت دادن ردو بدل کردن توپ از روی تور است که کلمه والیبال در معنا این نیت را مشخص می سازد. با اینکه والیبال در آغاز ورزش سالنی بود و در محل های سرپوشیده بازی آن انجام می شد و اساساً برای فعالیت های سرگرم کننده پیشه وران و تجّار اختصاص یافته بود ولی کم کم به زمین های روباز کشیده شد و به عنوان یکی از فعالیت های جالب توجه تابستانی درآمد و به شدّت تعقیب می شد. در آغاز برای بازی والیبال قوانین خاصی تدوین نشده بود، هر فرد و در هر کشوری به میل خود و به طریق مختلف با توپ بای می کردند. رفته رفته والیبال در مناطق و نواحی مختلف جهان گسترش می یافت. همچنان که هر ابداع یا اختراعی در آغاز با نواقص همراه بوده و به مرور زمان تکمیل و رفع نواقص می شود، والیبال نیز ازاین قاعده مستثنی نبود و کم کم قوانین برای این بازی وضع شد و روش ها و حرکات تکنیکی جایگزین حرکات قبلی گردید. درسال ۱۹۰۰ پذیرفته شد که امتیازات هر ست بازی ۲۱ پوئن امتیاز باشد. درسال ۱۹۱۲ سیستم چرخش به تصویب رسید.درسال ۱۹۱۷ پذیرفته شد که هر ست بازی ۱۵ پوئن امتیاز باشد.درسال ۱۹۱۸ تعداد بازیکنان هر طرف زمین ۶ نقر پیشنهاد شد که مورد قبول عامه قرار گرفت.درسال ۱۹۲۱ موافقت شد که هرتیم با سه ضرب توپ را به طرف دیگر بفرستد.درسال ۱۹۲۳ اندازه زمین بازی ۹×۱۸ متر تعیین شد.به مرور در سال های بعد، قوانین فراوانی برای این بازی وضع شد و در بسیاری از قوانین قبلی نیز تغییراتی حاصل گشت که هنوزهم این تغییرات سال۲۰۰۰ ادامه دارد و هر چهار سال یک بار در کنگره بین المللی والیبال تغییراتی در قوانین بازی به تصویب می رسد و در آخرین کنگره جهانی که درسال ۱۹۹۸ میلادی ۱۳۷۷ شمسی هم زمان با برگزاری چهاردهمین دوره مسابقات والیبال جهانی مردان و سیزدهمین دروه زنان در ژاپن برگزار شد با تصویب و تغییر قوانین مانند روش امتیاز گیری با برد رالی، امتیازات ۲۵ برای ست های اول، دوم، سوم و چهارم و امتیازات ۱۵ برای ست پنجم و همچنین تصویب بازیکن دفاعی لیبرو، به کار بردن روش جدید دگرگونی و هیجان فراوانی دربازی والیبال به وجود آورده است. اولین کشور خارجی که والیبال را پذیرفت، کشور کانادا و به سال ۱۹۰۰ بود. اساساً نهضت Y.M.C.A سازمان جوانان مسیحی در معرفی این ورزش به دیگر کشورهای جهان و تعمیم آن سهم فراوانی دارد. بازی والیبال در پایان سال۱۹۰۰ به هندوستان و در سال های ۱۹۰۵ به کوبا، ۱۹۰۹ به پورتریکو، ۱۹۱۰ به فیلیپین، ۱۹۱۲ به اوروگوئه، ۱۹۱۳ به چین و ۱۹۱۷ به ژاپن و به تدریج ازسال ۱۹۱۴ به بعد توسط سربازان قوای آمریکا و مستشاران و اشخاص دیگر به کشورهای اروپائی از قبیل فرانسه، چکسلواکی، لهستان، شوروی و بلغارستان و سایر کشورهای اروپائی معرفی شد و تعمیم یافت. ولی بسبب بیگانه بودن این ورزش برای اروپائیان درابتدا امر قبول آن به کندی صورت می پذیرفت. فرانسه، چکسلواکی و لهستان سه کشوری بودند که قبل ازدیگران اقدام به تشکیل فدراسیون ملّی والیبال در کشور خود نمودند. کشور شوروی که در سال۱۹۲۳ اقدام به تأسیس انجمن ملّی والیبال نمود برای پیشرفت و دگرگونی آن فعالیت زیادی به عمل آورد. اصولاً شوروی از کشورهائی است که در پیشرفت تکنیک و تاکتیک والیبال و تنظیم قوانین درجهان سهم به سزائی دارد و برای قهرمانی در مسابقات است که قدرت بزرگ جهانی به حساب می آید. کشورهای فرانسه، چکسلواکی و لهستان پس از تشکیل فدراسیون ملّی مصمم شدند که با کمک کشورهای دیگر فدراسیون بین المللی را تأسیس نمایند و در سال ۱۹۳۶ بینگام بازی های المپیک در برلین آلمان در این زمینه فعالیت زیادی نمودند ولی با آغاز جنگ بین المللی دوّم و طغیان آن در اروپا اقدامات آنان متوقف شد. به طور کلّی تغییرات و پیشرفت والیبال را میتوان به سه دوره تقسیم نمود، دوره اوّل ازسال آغاز تا سال ۱۹۱۸، دوره دوّم ازسال ۱۹۱۹ تا سال ۱۹۴۶ و دوره سوّم از سال ۱۹۴۷ به بعد که تغییرات و پیشرفت اساسی والیبال در دوره سوم صورت پذیرفته است. پس از جنگ بین المللی دوّم، فعالیت های فراوان برای حرکت جدید به والیبا ل مجدداً آغاز شد و اولین مسابقه بین المللی درقاره اروپا بین دو کشور فرانسه و چکسلواکی در شهر پاریس برگزار گردید. پیگیری برای تأسیس فدراسیون بین المللی والیبال ادامه یافت. مذاکرات بین سه کشور فرانسه، چک و لهستان منتج به موافقت در جهت تشکیل کنگره ویژه برای تأسیس اتحادیه بین المللی والیبال گردید.سرانجام در تاریخ آوریل ۱۹۴۷ کنگره ای با شرکت نمایندگان چهارده کشور از سراسر جهان در پاریس برگزار و موافقت شد فدراسیون بین المللی والیبال (F.I.V.B ) تأسیس گردد که این فدراسیون در پاریس تشکیل شد و آقای پل لیبود از کشور فرانسه به عنوان اولین رئیس فدراسیون بین المللی والیبال انتخاب شد. به زودی کشورهای زیادی درخواست عضویت خود را برای پیوستن به فدراسیون بین المللی اعلام نمودند که امروز این فدراسیون حدود ۲۱۷ کشور عضو دارد سال ۲۰۰۰ و بیش از ۲۰۰ میلیون نفر از مردم جهان والیبال بازی می کنند. اولین رئیس انتخابی فدراسیون بین المللی والیبال آقای پل لیبود از کشور فرانسه تا سال ۱۹۸۴ یعنی ۳۷ سال تمام ریاست فدراسیون بین المللی را با قدرت برعهده داشت و توانست با کمک سایر اعضاء این فدراسیون را در ردیف فعال ترین فدراسیون ها، و والیبال را در زمره بزرگ ترین ورزش های جهانی درآورد. پس از تأسیس فدراسیون بین المللی، کمیته های مختلفی در داخل آن به وجود آمد و برنامه مسابقات رسمی بین المللی تنظیم و آغاز شد. درسال ۱۹۴۹ اولین دوره مسابقات جهانی والیبال برای مردان درپراگ و درسال ۱۹۵۲ دومین دوره مسابقات جهانی مردان و اولین دوره مسابقات جهانی زنان در مسکو برگزار شد. برنامه این مسابقات بطور منظم هرچهار سال یکبار تاکنون درکشورهای مختلف انجام شده است. در سال ۱۹۹۸ دوره چهاردهم مسابقات جهانی مردان با شرکت ۲۴ تیم و دوره سیزدهم مسابقات جهانی زنان با شرکت ۱۶ تیم در کشور ژاپن انجام یافت. تیم ملی والیبال بزرگسالان ایران در این مسابقات شرکت نمود و به سبب اهمیتی که والیبال در بین ورزش ها به دست آورد، در سال ۱۹۶۴ مسابقات والیبال مردان و زنان به برنامه بازی های المپیک توکیو اضافه شد که تاکنون سال ۲۰۰۰ درنه دوره از بازی های المپیک برنامه های آن اهمیت خاصی انجام شده است. علاوه بر مسابقات قهرمانی جهان و المپیک، مسابقات والیبال مردان و زنان در سراسر جهان با عنوان های: جام جهانی، لیگ جهانی، قهرمانی اروپا، پان آمریکن، قهرمانی آسیا، بازی های آسیائی، والیبال ساحلی، جهانی دانشجویان یونیور سیاد، قهرمانی آفریقا، ارتش های جهان، گراندپری زنان، راه آهن های جهان، قهرمانی ناشنوایان، قهرمانی معلولین، پارالمپیک معلولین، قهرمانی کشورهای عربی، چهارتیم برتر، جایزه بزرگ، ستاره ها و تورنمنت های بین المللی و دوستانه و غیره درگروه های سنی نوجوانان، جوانان و بزرگسالان بطور منظم انجام می شود.درتاریخچه والیبال جهان باید کشور ژاپن را به عنوان دگرگون کننده تکنیک ها، تاکتیک ها و آمادگی جسمانی در والیبال معرفی نمود دگرگون کننده در سرویس، ساعد، انواع تاس ها، توپ گیری و انواع آبشارهای سرعت با پاس های کوتاه الف و ب و ترکیبی و به ویژه بدنسازی.
تولد والیبال
والیبال ورزش مورد علاقه سربازها در جنگ جهانی دوم ورزش والیبال (Volleyball) که در ابتدا مینتونت (Mintonette) نامیده می شد در سال ۱۸۹۵ – یعنی چهار سال پس از تولد بسکتبال – توسط فردی بنام ویلیام جی مرگان (William G. Morgan) ابداع شد. مرگان متولد سال ۱۸۷۰ در شهر نیویورک بود که پس از تحصیل در کالج جوانان مسیحی مسئولیت تهیه برنامه های ورزشی برای سلامت و تندرستی مردان به او واگذار شد.
این بازی از ترکیب بازی های بسکتبال، تنیس و هندبال بدست آمد و هدف اولیه آن بود که برای افرادی که تمایل به تحرک کمتری دارند ابداع شود. قوانین ابتدایی بسیار ساده بود چرا که بیشر از آنکه شبیه ورزش باشد یک تفریح محسوب می شد اما بتدریج پس از آنکه این ورزش در کشورهای دیگر – بخصصو فیلیپین – نیز بصورت جدی مورد استفاده قرار گرفت لزوم تدوین قوانین رسمی برای آن احساس شد.
تور اولیه ای که برای این بازی در نظر گرفته شده بود با ایده از تنیس دو متر انتخاب شد و با توپ بسکتبال شبیه به بازی هند بال انجام می شد. این ورزش تا سال ۱۹۰۰ توپ مخصوصی برای خود نداشت و با هر توپی – از جمله توپ بسکتبال – آنرا بازی می کردند. هدف هر تیم آن بود که توپ را در زمین حریف به زمین بیندازند و در این راه ممکن بود هر چند بار توپ را در دست یاران خودی بچرخانند. در سال ۱۹۱۲ امتیازهای هر گیم به ۲۱ ثابت شد و رتفاع تور بالاتر رفت. شاید تعجب کنید اما فیلیپینی ها اولین قوانین مدون برای این بازی را در سال ۱۹۱۶ تهیه کرند و به دنبال آن در سال ۱۹۲۸ اتحادیه والیبال ایالات متحده تشکیل شد و به وضع قوانین این ورزش اقدام کرد. از جمله وقایع مهمی که در ارتباط با این ورزش به مرور زمان رخ داد می توان به این موارد اشاره کرد :
● ۱۹۱۷ : امتیازهای هر گیم از ۲۱ به ۱۵ تغییر کرد.
● ۱۹۲۰ : تعداد ضربات برای هر طرف به ۳ محدود شد.
● ۱۹۲۲ : اولین دوره رسمی مسابقات در بروکلین با حضور ۲۷ تیم از ۱۱ ایالت آمریکا برگزار شد.
● ۱۹۳۰ : اولین بازی والیبال ساحلی دو نفره انجام شد.
● ۱۹۴۷ : فدراسیون بین المللی والیبال بنام Federation Internationale De Volley-Ball با اختصار FIVB تشکیل شد.
● ۱۹۴۸ : اولین دوره مسابقات رسمی والیبال ساحلی انجام شد.
● ۱۹۴۹ : اولین دوره مسابقات جهانی والیبال در شهر پراگ چک اسلواکی برگزار شد.
● ۱۹۶۴ : والیبال برای اولین بار به جمع بازی های المپیک در ژاپن پیوست.
● ۱۹۸۷ : FIVB والیبال ساحلی را نیز به مجموعه مسابقات جهانی ورزشهای مختلف اضافه کرد.
● ۱۹۹۶ : والیبال ساحلی دو نفره نیز بعنوان ورزش رسمی المپیک شناخته شد.
تکنیک توپگیرى
فن توپگیرى یکى از فنون مهم در والیبال پیشرفته محسوب مىشود. اجراء این مهارت طبعاً به آمادگى بدنى قابل توجهى نیاز دارد.
– وضعیت ایستاده:
در این حالت پاها از مفصل زانو کمتر خمیدگى دارد. از اینرو فراگیر در حالت تقریباً ایستاده به اجراء این مهارت اقدام مىکند تصویر زیر
– وضعیت خمیده:
در این حالت خمیدگى پاها از ناحیهٔ مفصل زانو بیشتر مىشود، بهطورى که بدن فراگیر مرکز ثقل به زمین نزدیکتر مىشود تصویر زیر
– وضعیت نشسته:
فراگیر در این حالت با خم کردن زانوها، کاملاً به سطح زمین نزدیک مىشود. نکتهٔ مهم و قابل توجهاى که در هر سه وضعیت ایستاده، خمیده، نشسته کاملاً به چشم مىخورد. صاف بودن پشت فراگیران در هنگام اجراء این مهارت است تصویر زیر
انواع تکنیکهاى مقدماتى توپگیرى
– توپگیرى با یک دست (غلت)
هنگامى که براى دریافت توپ فرصت کافى نباشد و توپ در فاصلهٔ بیشترى نسبت به فراگیر قرار داشته باشد، دریافت آن با یک دست صورت مىگیرد، زیرا همواره در اجراء چنین مهارتى طول یک دست بیشتر از طول دو دست کارآئى پیدا مىکند. از آن گذشته بهدلیل داشتن سرعت اولیه دریافتکننده، ممکن است اُفت به زمین با غلت زدن همراه شود. بنابراین لازم است براى اجراء صحیح این مهارت، مرکز ثقل بدن تا سر حد امکان به زمین نزدیک شود و سپس زانو روى محور انگشتان پا طورى چرخش کند که کاملاً وزن بدن را تحمل نماید. در این حالت است که توپ با ساعد دریافتکننده تماس پیدا مىکند و او پس از زدن ضربه به توپ، بلافاصله به پهلو چرخیده، روى تهیگاه خم مىشود تا افت کامل صورت گیرد و با غلت خوردن روى شانهٔ مخالف سریعاً به حالت اولیه برمىگردد. نکتهٔ مهم در اجراء صحیح این فن، قوسى کامل است که باید هنگام افت به زمین در قسمت پشت فراگیر بهوجود آید. همچنین گفتنى است که تمرین این فن در دو سمت راست و چپ اجراء مىشود تصویر زیر
تمرینات توپگیرى با یک دست )غلت(
از فراگیران خواسته مىشود که در انتهاى تشک در یک صف بایستند. آنگاه به فرمان مربى یکى پس از دیگرى تکنیک غلت زدن را انجام دهند. اصلاح حرکات در این مقطع از تمرینات، داراى اهمیت بیشترى است )تصویر زیر(
۲. با توپ:
مربى همراه فرد کمککننده، نزدیک تور در مقابل فراگیران قرار مىگیرد. سپس از آنان مىخواهد که یکى پس از دیگرى به روى تشک آمده، توپهائى را که پرتاب مىشود بهصورت غلت زدن دریافت نمایند. این تمرین را مىتوان پس از اجراء صحیح آن، بر روى زمین نیز انجام داد )تصویر زیر(
حرکت به اطراف
۱. حرکت به سمت جلو (گام به جلو)
۲. حرکت به سمت عقب )گام به عقب(
در این حالت توپ در بالاى سر یا در پشت سر فراگیر در حال فرود آمدن است. چنانچه فراگیر بخواهد توپ را با ساعد دریافت نماید، لازم است چند قدم به سمت عقب رفته تا توپ را با ساعد دریافت و ارسال کند (تصویر زیر)
۳. حرکت به سمت راست(گام به راست)
فراگیر هنگامى براى دریافت توپ به سمت راست حرکت مىکند که توپ در چند قدمى سمت راست او در حال فرود آمدن باشد. در این وضعیت ابتدا پاى راست و سپس پاى چپ فراگیر بهصورت گام پهلو در مسیر توپ برداشته مىشود. گاهى اوقات به لحاظ نزدیک بودن توپ، تنها با انجام یک گام بلند نسبت به دریافت توپ اقدام مىشود )تصویر زیر(
۴. حرکت به سمت چپ )گام به چپ(
هنگامى که توپ در سمت چپ فراگیر فرود مىآید با برداشتن چند گام پهلو در جهت مسیر توپ، نسبت به دریافت آن اقدام مىشود
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
بازدید
بیشتر از همه نگاه به ورزش دانش آموزی را باید دگرگون ساخت . متاسفانه ، بر اثر گسترش پخش و نمایش مسابقات ورزشی از رسانه های جمعی بویژه رادیو و تلویزیون – که اساساً برنامه هایشان مهارت محور است – خواه ناخواه گرایش به مهارت محوری در ورزش دانش آموزی نیز به وجود می آید . اغلب مسابقاتی که از رسانه های تصویری به نمایش در می آیند – به ویژه مسابقات ورزشی سطح بالا نظیر مسابقات جهانی فوتبال و بازیهای المپیک بسیار کیفی اند و اجرای مهارت های ورزشی را در زیبا ترین سطح به نمایش می گذارند ، اما حجم زیاد برنامه ها ی آماده سازی آنها به نمایش در نمی آید ؛ چون این بخش جاذبه ای برای دیدن ندارد .
برنامه ریزان ورزشی دانش آموزی می دانند ، ساعات درس تربیت بدنی در مدرسه ها نمی تواند جایگاه مناسبی برای دگرگونی در ترکیب بدنی دانش آموزان باشد . نبود امکانات مناسب ، حداکثر ۱۰۰ ساعت فعالیت ورزشی در سال ( ۵۰ هفته ی فعال در یک سال و هر هفته دو ساعت درس تربیت بدنی ) ، کمبود احتمالی دانش برخی معلمان در زمینه ی دانش روز ، آموزش محور بودن مدرسه ها ، و … همگی این پیام را می رسانند که امکان ندارد از طریق ساعت درسی تربیت بدنی ، سلامتی مورد نیاز دانش آموزان را از راه فعالیت های بدنی مناسب در مدرسه ها تامین کرد . باید اولیا را به موضوع تندرستی کودکان و نوجوانان حساس کرد تا نگاه آن ها نیز به درس و مدرسه تغییر کند و فعالانه در گسترش فضاهای ورزشی در آموزش و پرورش مشارکت کنند که به همان اندازه ی گسترش کلاس های آموزشی ، این نکته مهم است . متاسفانه ، هنوز شمار زیادی از والدین فقط انتظار دارند مدرسه ، فرزندان آنها را با هوش و با حافظه ی قوی بار آورند و در درس و تحصیل ، آن ها را با موفقیت قرین سازند و کمتر به سایر پدیده های رشدی فرزندشان – به لحاظ عاطفی ، هیجانی ، بدنی و روانی – حساسیت بالایی نشان می دهند .
در آموزش و پرورش ، اصول اجرایی و برنامه ریزی تمرینی در سطح باشگاه ها و کانون های دانش آموزی ، باید جنبه ی علمی بیابد تا دانش آموزان ، علاوه بر کسب مهارت های ورزشی ، در شاخص های بهداشتی ورزشی نیز به هنجارهای مناسب دست یابند . آموزش دوره ای مربیانی که در کانون ها فعالند بسیارمهم است ، انجام پژوهش های دوره ای و سنج شاخص های بهداشتی در کنار شاخص های مهارتی ، می تواند چهره دقیقی از وضعیت برنامه های ورزشی دانش آموزان ورزشکار ارئه کند . برنامه های ورزشی کانون های دانش آموزی ، بویژه برای کسانی که به عضویت تیم های ورزش دانش آموزی در می آیند ، باید به گونه ای باشد که آنها را در ابعاد گوناگون از سایر دانش آموزان متمایز کند ؛ و نه فقط در اجرای مهارت ورزشی خاص . مطالعات انجام شده در سطح ورزشکاران موفق نشان می دهد ، آنها در همه ابعاد از افراد عادی جلوترند . بویژه در شاخص های ترکیب بدنی ، آنقدر به هنجارهای مطلوب نزدیک می شوند که همیشه به عنوان یک الگوی ورزیدگی و سلامتی از آنها یاد می شود . تفاوت بارز در حد معنی دار در درصد چربی بدن ، تنها یکی از این شاخص هاست .
بدون پشتوانه مالی مناسب ، اجرای هر برنامه – بویژه جایگزینی یک برنامه ی جدید که با مقاومت های سنتی خاص خود روبه روست – با محدودیت مواجه می شود . تردید نباید کرد که در سطح کلان ، اختصاص بودجه های مناسب به ورزش دانش آموزی ، تحول پایدار و اساسی را ممکن می سازد . بدون تردید ، اختصاص بودجه ی مناسب به فعالیت های ورزشی در سطح جامعه و به طور خاص به ورزش در آموزش و پرورش ، هزینه های بهداشتی و در مانی را کاهش می دهد و توازن بودجه ای نیز آسیب نمی بیند . تجربه ی کشورهای توسعه یافته گواه این حقیقت است .
یکی از عوامل اصلی فشار خون هستند
۶ گرم نمک در روز برای هر فرد کافی است ؛ یعنی همان میزانی که در هنگام پخت به غذا زده می شود و سر سفره نباید به غذا نمک اضافه شود .
فشار خون در همه ی انسان ها وجود دارد و حاصل پمپاژ قلب و مقاومت عروقی محیطی است و هرچه فشار خون در سطح پایین تری باشد ، طول عمر انسانها نیز افزایش می یابد . اما پر فشاری خون سطحی از فشار خون است که در درمان و کاهش آن موجب افزایش طول عمر می شود و یکی از علل شایع بیماری های قلبی ، سکته های مغزی و نارساییهای کلیه است . همچنین رابطه ی بین فشار خون و نارسایی کلیه به صورت علت و معلولی است ؛ به طوری که نارسایی کلیه نیز شایعترین علت فشار خون ثانویه و یا اولیه است . فشار خون ۸۰/۱۲۰ میلیمتر جیوه و کمتر طبیعی است . بین ۸۰/۱۲۰ تا ۸۹/۱۳۹ پیش پرفشاری خون و بعد پرفشاری خون است که خود به دو مرحله تقسیم می شود ؛ یک از ۹۰/۱۴۰ تا ۹۹/۱۵۰ و مرحله دوم ۱۰۰/۱۶۰ و بیشتر ، تقسیم می شود که این میزان نیز برای افراد مختلف فرق می کند . مثلاً افراد دیابتی حتماً باید فشار خون در حد طبیعی باشد .
به طور طبیعی هر فردی که به پزشک مراجعه می کند ، فشار خونش معمولاً اندازه گرفته می شد . اما اگر بیمار نشد . به طور دوره ای و در شرایط مناسب ( نه در شرایط استرس و هیجانات روحی ) باید فشار خونش را بسنجد . همچنین اگر فردی استرس مداوم و مکرر داشت ، باعث افزایش فشار خون خواهد شد که در بحث های درمانی یکی از روشهای کاهش فشار خون کاهش استرس محیطی است . شایعترین عوارض فشار خون ، بیماریهای قلبی – عروقی ، سکته های مغزی ، درگیری کلیه به صورت نارسایی مزمن ، درگیری چشمی ( رینوپاتی ) و به طور کلی چون فشار خون به عروق آسیب می آورد و عروق در همه جای بدن هستند ، می توان گفت در واقع کل بدن ذا تحت تاثیر قرار می دهد . متاسفانه فشار خون بالا هیچ علامتی ندارد . تنها شاید بتوان سر درد صبحگاهی که معمولاً پشت سر است اشاره کرد که این هم خیلی قطعی نیست . معمولاً علایم زمانی ایجاد می شود که عارضه صورت گرفته و عضوی از بدن درگیر شود . به همین دلیل گاه به این بیماری قاتل بی صدا گفته می شود . بنابراین پیشگیری در این بیماری بسیار با اهمیت است .
در مساله درمان ، در مرحله اول به بهبود شیوه زندگی ( life style ) اشاره می شود . مثلاً کاهش مصرف نمک روز مره یا کاهش مصرف غذاهای پرنمک مثل کنسروها و یا غذاهای آماده (fast food) از جمله این موارد است . نکته بعدی کاهش وزن در افراد چاق است که رژیم غذایی مناسب به همراه ورزش برای این افراد توصیه می شود و نکته سوم ، ورزشهای ایزوتونیک مثل دویدن ، شنا و پیاده روی است که در کنترل فشار خون موثرند . قطع سیگار و کلاً دخانیات از جمله روشهای بهبود شیوه های زندگی است .
ورزش چشم
مدادی را جلو چشم بگیرید . به آن خیره شوید سپس آهسته آنرا تا نزدیک چشم خود بیاورید و آهسته دور کنید . این کار را یک دقیقه ادامه دهید . به این ترتیب خستگی چشم رفع می شود . هر ۲۰ دقیقه یکبار به مدت ۱ دقیقه به این کار بپردازید .
تغذیه ورزشی
زعفران ، اگر با عسل خورده شود کلیه و مثانه را پاک و از ساخته شدن سنگ آن جلوگیری می کند اگر کسی بی خواب است با استشمام زعفران به خواب می رود . و حواس را قوی و شادی و نشاط می آورد .
دارچین : بوی بد دهان ، تپ را پایین می آورد و درد را کم می کند ، برای بیماری قند و چربی نیز مفید است . برای درست کردن دارچین را به مدت ۱۵ دقیقه در آب جوش گرم کنید .
زردچوبه : در هضم غذا و از سرطان و سنگ مثانه و بیماری قند جلوگیری می کند .
هر کسی کاری را از راهش بجوید نلغزد و اگر هم بلغزد چاره اندیشی به کمکش می آید.
(امام رضا (ع) )
ادامه مطلب + دانلود...