بازدید
منابع اقتصادی روستاهای ایران عمدتا شامل ؛ کشاورزی( زراعت، باغداری، دامداری ، شکار و صید ) صنایع (دستی، روستایی، خانگی و کارگاهی) خدمات (عمومی، حمل و نقل و …) ، دادوستد و پیله وری و حتی درآمدهای حاصل از مهاجرتهای روزانه و فصلی است. عمده ترین منابع اقتصادی روستاهای کشور، کشاورزی است . منابع و عوامل تولید بخش کشاورزی عبارتند از: زمین، آب، نیروی انسانی، سرمایه و تکنولوژی.
زمین
زمین یکی از عوامل مهم تولید است که در فرآیند تولید بخش کشاورزی نقش اساسی دارد. عامل زمین دارای خصوصیتی است که آن را از سایر عوامل تولید بخش کشاورزی متمایز میسازد. به طوری که این عامل تولید تا حدی معینی قابل گسترش است و تنها با بکارگیری تکنولوژی نوین میتوان بازدهی آن را افزایش داد. اما ساختار استفاده از زمین در بخش کشاورزی ایران که در ادامه بحث خواهد شد به گونهای نیست که حداقل تا چند دهه آتی زمین عامل محدود کننده به شمار آید.
«در زمینه امکانات اراضی بالقوه کشور باید گفت، حدود ۵۱ میلیون هکتار زمین قابل بهرهبرداری وجود دارد که از این مقدار در حال حاضر تنها ۷/۱۷ میلیون هکتار به صورت اراضی مزروعی (با آیش) مورد استفاده قرار میگیرد. »
اصولاً ساختار تقسیمبندی و استفاده از اراضی کشور به این صورت است که از کل ۵۱ میلیون هکتار اراضی قابل بهرهبرداری مقدار ۳۲ میلیون هکتار آن جزء اراضی خوب و مستعد (۶۳ درصد) و حدود ۱۹ میلیون هکتار نیز جزء اراضی با کیفیت متوسط به شمار میآید. اما میزان استفاده بالفعل از این اراضی به صورت زیر است:
از ۳۲ میلیون هکتار اراضی با کیفیت خوب ۱/۳ میلیون هکتار صرفاً به صورت آبی کشت میشود و در مجموع ۸ میلیون هکتار نیز در آیش قرار دارد که با این وصف تنها کمتر از ۱۰ درصد از اراضی خوب زیر کشت میرود و حدود ۲۵ درصد آن هم در وضعیت آیش قرار دارد. به این ترتیب ملاحظه میشود که حدود ۶۵ درصد از اراضی خوب به صورت بلااستفاده و بایر رها شده است.
در مورد اراضی متوسط باید گفت که از کل ۱۹ میلیون هکتار، تنها نزدیک به ۱/۶ میلیون هکتار (۳۲ درصد) به زیر کشت میرود و بقیه اراضی به صورت بایر رها شده است.
همچنین قابل ذکر است که علاوه بر اراضی خوب و متوسط که به زیر کشت میرود حدود ۲۵/۱ میلیون هکتار از اراضی بد و نامناسب نیز مورد کشت و زرع قرار میگیرد که قریب ۷ درصد از کل اراضی زیر کشت کشور را با (احتساب آیش) به خود اختصاص میدهد. به طور کلی از ۵۱ میلیون هکتار اراضی بالقوه زراعی حدود ۷/۱۷ میلیون هکتار (با آیش) زیر کشت میرود که حدود ۳/۱۱ میلیون هکتار آن جزء اراضی خوب و ۴/۶ میلیون هکتار جزء اراضی با کیفیت متوسط است. حال اگر میزان آیش را از کل اراضی زیر کشت رفته کسر کنیم تنها ۱/۱۳ میلیون هکتار در حال حاضر به زیر کشت میرود.
علاوه بر قابلیتهای زمین می توان به برخی از مشکلات و تنگناهای آن اشاره کرد ؛ یکی از مشکلات، استفاده نامطلوب از سطح زیر کشت و اراضی موجود در کل کشور و معضل مسئله فرسایش و از بین رفتن قدرت و قابلیت کشت اراضی است که امروزه زراعت و به طور کلی بخش کشاورزی جامعه را دچار رکود کرده است.
قابلیتهای خاک که میتواند برای تولید با حداکثر عملکرد به کار گرفته شود، تغییر ناپذیر است. به عبارت دیگر، در خاک درجه یک برای برداشت هر محصول باید
آرایش خاصی به آن داد، کود خاصی به کاربرد و پس از آبیاری آب مازاد را از زمین خارج کرد و با اعمال تمهیداتی از فرسایش خاک جلوگیری کرد. اگر ریشه گیاهی بتواند خود را در خاکی مستقر سازد شکوفائی، رشد و عملکرد آن تابعی از فعالیتهای انسان خواهد بود. خاکی که امروز یک تن در هکتار محصول دارد با خاکی که در نتیجه اقدامات سودمند و معقول که مبتنی بر علوم و فنون است شش تن در هکتار تولید میکند، تفاوت محسوسی ندارد.
۳۲ میلیون هکتار از اراضی کشور که در نقشه خاکهای ایران به داشتن خاک کشاورزی مناسب طبقهبندی شده است، فقط هنگامی ارزش تولیدی مییابد که از طریق باران یا آبیاری، آبی در اختیار آن گذاشته شود. در غیر این صورت یک خاک خشک درجه یک با یک خاک خشک درجه سه فرقی نخواهد داشت و به هر حال تولید اندکی حاصل خواهد شد.
بر اساس مطالب فوق الذکر و به دلیل عدم رعایت اصول و ضوابط لازم مبتنی بر علم و فن در بهرهبرداری از اراضی کشاورزی و همچنین بهرهبرداری غیر اصولی از جنگلها و مراتع و نیز انجام سایر فعالیتهای تأسیساتی و عمرانی مثل احداث جاده وغیره سالانه حدود ۵/۱ میلیارد تن از خاکهای کشور در مناطقی که تحت تأثیر فرسایش آبی است از چرخه تولید خارج میشود.
با در نظر گرفتن یک میلیون کیلومتر مربعی که تحت تأثیر فرسایش آبی است، فرسایش ویژه در حوزههای آبخیز مملکت به طور متوسط بالغ بر ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ تن در کیلومتر مربع است و بر اساس پیشبینی و برنامه عمران سازمان ملل متحد در آینده نه چندان دور به ۴۵۰۰ تن در کیلومتر مربع در سال میرسد. متأسفانه هم اکنون شواهد عینی درمناطق گوناگون کشور نشان میدهد که سدهای مخزنی یکی پس از دیگری از رسوبات پر میشود و وضعیتی پیشبینی شده کمابیش حادث شده است. «در همین رابطه فرسایش در آبخیزهای شمالی جبال البرز که از مهمترین مناطق جنگلی ممکلت و دارای حاصلخیزترین خاک میباشد به ۱۵۰۰ تن در کیلومتر مربع در سال میرسد.
ارزیابی شدت فرسایش ویژه در یک حوزه آبخیز با شدت خاکزائی آن و یا با فرسایش قابل تحملی که حداقل عملیات برای کنترل آن مورد نیاز باشد مقایسه میشود. بر اساس منابع علمی موجود و نیز با توجه به شرایط آب و هوائی کشور ما مقدار فرسایش ویژه برآورد شده و به میزان قابل توجهی بیش از فرسایش قابل قبول بوده و شاید تا ۵ برابر میزان فرسایش قابل تحمل است. بر اساس آمار موجود در مخازن هشت سد از سدهای مخزنی کشور سالیانه حدود ۹۰ میلیون متر مکعب رسوبات بر جای میماند. بدین ترتیب میتوان گفت که به طور متوسط هر سال بیش از ۲۰۰ میلیون متر مکعب خاک شسته شده از حوزههای آبخیز سدهای بزرگ مملکت در مخازن آنها رسوب میکند. به عبارت دیگر هر سال سدی به ظرفیت بیش از ۲۰۰ میلیون متر مکعب را از دست میدهیم.
به طور کلی میتوان عوامل تخریب و انحطاط خاکهای مزروعی در ایران را در علتهای زیر جستجو کرد:
۱ـ تبدیل اراضی حاصلخیز کشاورزی به اراضی غیر کشاورزی: سالانه هزاران هکتار از اراضی زراعی و حاصلخیز کشور بر اثر گسترش بیرویه شهرها و مناطق مسکونی، توسعه منابع و کارخانهها، توسعه جادهها، ایجاد کورهپزخانهها و غیره به اراضی غیر کشاورزی تبدیل واز دسترس کشاورزی خارج میشود.
۲ـ فرسایش خاک: به دلیل عدم رعایت اصول حفاظت خاک در مزارع به ویژه اراضی شیبدار زراعی، چرای بیرویه مراتع، قطع درختان جنگلی شدت فرسایش خاک در کشور بسیار زیاد است.
۳ـ شوری و قلیائی بودن خاک: هزاران هکتار از اراضی کشاورزی کشور به علت نبود شبکه زهکشی مناسب و در نتیجه بالا آمدن سطح آب زیرزمینی و همچنین آبیاری به وسیله آبهای با کیفیت نامطلوب از چرخه تولید خارج میشود.
۴ـ وضعیت فیزیکی و بیولوژیکی خاکها: وضعیت فیزیکی و بیولوژیکی بعضی از خاکهای کشور بر اثر کاهش تدریجی مواد آلی، عدم رعایت تناوب صحیح زراعی، عدم مصرف کودهای آلی، استفاده نامناسب از ماشینآلات کشاورزی و مواردی از این قبیل رفته رفته تخریب و از قدرت تولیدی آنها کاسته میشود.
از انواع مختلف نهادها، اهمیت اصلی نهاده زمین در کشاورزی درآن است که کشاورزی را از دیگر فعالیتها جدا می سازد. با وجود این تعریف نهاده زمین ، به طور قابل توجهی از کشوری به کشور دیگر فرق دارد. اراضی کشاورزی شامل دو گروه عمده از اراضی می شوند. یکی اراضی قابل کشت و اراضی زیر کشت محصولات دایمی است و دیگری مراتع و علف زارهای دایمی.
گروه اول که اراضی زیر کشت خوانده می شود، شامل اراضی زیر کشت محصولات زراعی، اراضی که به طورموقت آیش گذاری می شوند، علفزارهایی که به طور موقت برای چرای دام ها، یا مراتع اختصاص می یابند، زمین هایی که در کنار منازل برای پرورش گل و گیاه با هدف خود مصرفی یا فروش اختصاص می یابد. گروه دوم شامل اراضی زیر کشت محصولات علوفه ای به استثنای گیاهان و شبدرهای تناوبی می شود.
یکی از عوامل اساسی تولید بخصوص تولید کشاورزی زمین است.عده ای از اقتصاد دانان ازجمله فیزیوکراتها عقیده داشتند که محصول خالص فقط از کشاورزی بدست می آید و زمین است که قادر به ایجاد محصول خالص است. این اقتصاددانان معتقد بودند که فقط کشاورزی است که سالانه بیش از آنچه برای کشت مصرف می کند محصول بدست می آورد. به نظر فیزیوکراتها مالکین زمین را در اختیار کشاورزان می گذارند و اینها مالکیت و مالک را اساس نظام طبیعی می دانسته و استدلال می کردند که زمین متعلق به مالک است و از دست مالک به کشاورزان می رسد. این فلسفه بعدها توسط اقتصاددانان کلاسیک مورد ایراد قرار گرفت. به عقیده کلاسیک ها کار مبنای ایجاد ارزش بوده و لذا نیروی کار از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. اما در اقتصاد وقتی از زمین صحبت می کنیم بیشتر مفهوم عام آن مورد نظر است یعنی مواد و نیروهایی که طبیعت از طریق زمین،آب،هوا،سرما و گرما در اختیار قرار میدهد.
انسان به منظور انجام هرگونه فعالیتی به زمین نیازمند است. کشاورزی، سکونت ، ایجاد کارخانه، ایجاد تاسیسات عمومی مثل جاده ها،مرکز تجاری و اداری، مدارس ، ایجاد شهرها و …به زمین نیاز دارد. مسئله مهم این است که از یک طرف زمین محدود است و کمیاب و از طرف دیگر فقط برای یک مورد می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
مثلا نمی توان از یک قطعه زمین هم در فعالیت کشاورزی و هم در ایجاد تاسیسات ویا هر فعالیت دیگر استفاده کرد. برای کشاورزی زمین از لحاظ کیفیت مکانیکی و شیمیایی باید دارای شرایطی باشد . نفوذپذیری، نگهداری آب، وجود مواد مغذی و…در فعالیت کشاورزی موثر است. بشر می تواند شکل زمین را تغییر دهد، مثلا جنگلها رابه زمینهای قابل کشت تبدیل کند یا مراتع و جنگلهای مصنوعی ایجاد کند. اما امکانات بشر محدود است و این محدودیت باعث اهمیت زمین مالکیت بر آن شده است .
به عقیده ریکاردو افزایش جمعیت، مردم را ناگزیر به کشت و زرع در زمینهایی نامرغوب می کند. جامعه از فرط نیاز اقدام به بهره برداری از زمینهایی می نماید که از لحاظ مکانی نامناسب و از لحاظ کیفیت باروری نامرغوب است.ولی اینکه چرا باید از زمینهای نامرغوب بهره برداری کرد مساله افزایش تقاضای تولیدات کشاورزی به علت افزایش جمعیت و نزولی بودن بازده در زمینهای مرغوب پس از کاربرد مقدار معینی کار و سرمایه بر اساس قانون بازده نزولی است. البته ریکاردو اظهارمی دارد که پیشرفت تکنولوژی باعث می شود بتوان به نحو بهتر از زمین های نامرغوب استفاده کرده و احتیاجات بشر را رفع کرد،ولی مسلما قابلیت تولید این زمینها محدود بوده بلاخره با بازده نزولی روبرو شده و به اجبار باید از زمین های دیگر استفاده کرد. قانون بازده نزولی به این معنی است که اگر یکی از عوامل تولید را با فرض ثبات سایر عوامل تولید،افزایش دهیم در ابتدا محصول افزایش می یابد ولی بعد از نقطه معینی تنزل خواهد کرد. برای مثال فرض کنید در زمینی به مساحت معینی بخواهیم با ازدیاد یکی از عوامل تولید، محصول را افزایش دهیم .یعنی با افزایش نیروی کار بیشتر بخواهیم تولید را افزایش دهیم کل محصول ابتدا افزایش می یابد. تغییرات عامل متغیر در یک حدی افزایش محصول را بدنبال دارد ولی بعد به نسبت درصد افزایش عامل متغیردرصد افزایش محصول کاهش خواهد یافت وبه نفع کشاورز نیست که از آن به بعد عامل متغیر را در زمین افزایش دهد.
در اقتصاد روستایی منظور از زمین بیشتر به مفهوم زمین قابل کشت و زرع می باشد. هر چند برخی از نقاط روستایی کشور دارای فعالیت دامداری، معدنی، صیادی، جنگل داری وخدماتی هستند اما فعالیت اقتصادی غالب در روستاهای کشور کشاورزی و بخصوص زراعت است.
از مجموع ۱۶۵ میلیون هکتار اراضی کشور حدود ۶۰ درصد از آن مناطق کوهستانی و یک سوم دیگر مناطق بیابانی است. بین دو رشته کوه البرز و زاگرس فلات مرکزی ایران قرار گرفته است. ارزیابی ها نشان می دهد که حدود۳۳ درصد خاکهای کشور یعنی حدود ۵۱ میلیون هکتار دارای استعداد خوب و متوسط کشاورزی است. ۶۲ درصد از منابع خاک دارای استعداد زراعی که بالغ از ۳۲ میلیون هکتار است در امر تولید به کار گرفته نمی شود. از ۱۸ میلیون هکتار اراضی واقع درچرخه تولیدسالانه حدود۵/ ۱۱ میلیون هکتار می باشد،حدود۲/ ۱ میلیون هکتار زیر پوشش باغات قرار دارد.
از مجموع اراضی زیر کشت در سال ۱۳۸۲ ، حدود ۵۳ درصد به صورت کشت دیم بوده که اغلب دارای بازده خیلی کم می باشد. ( عملکرد گندم دیم ، ۹۲۰ کیلو گرم و عملکرد جو دیم ، ۸۳۰ کیلو گرم بوده است. در حالی که گندم آبی ، بیش از ۳ تن و جو آبی حدود ۲٫۷ تن بوده است.)
بنابرگزارش فائو، حداقل ۴۰ درصد گندم ایران در مناطقی کشت میشود که از هر هکتار تنها ۸۰۰ کیلوگرم برداشت میشود و حتی در زمینهای تحت آبیاری نیز متوسط عملکرد گندم در هر هکتار به ندرت از سه هکتار تجاوز میکند که کمتر از نصف عملکرد تولید گندم در مصر به میزان ۴/۶ تن در هکتار میباشد، ولی با اینحال در سال ۲۰۰۴ میلادی به دلیل بارندگی خوب و به موقع، متوسط عملکرد تولید گندم در ایران به ۳/۲ تن در هر هکتار رسید که اندکی پایینتر از متوسط عملکرد جهانی تولید گندم یعنی ۶/۲ تن در هکتار میباشد.
از نظر سطح زیر کشت غلات با حدود ۹ میلیون هکتار حدود۷۰درصد سطح زیر کشت را به خود اختصاص داده است؛ ۳۰ درصد دیگر به زیر کشت سایر محصولات شامل نباتات صنعتی،علوفه ای،حبوبات،سبزی و صیفی و باغات تخصیص یافته است.
از جمله محصولاتی که در سالهای اخیر گسترش زیادی یافته است ، می توان به محصول زعفران اشاره کرد. این محصول در سال ۱۳۸۲ حدود ۴۲۴۵۲ هکتار و میزان محصول حدود ۱۵۸ تن و میزان عملکرد ۳٫۷۲ کیلو گرم در هکتار بوده است. اهمیت کشت این محصول به جهت کاربر بودن آن است وگسترش کشت آن می تواند در جهت اشتغال زایی مناطق روستایی موثر باشد.
مزرعه زعفران که در قطعات کوچک اطراف مساکن روستایی نیز کشت شده است
محصولات کل آبی دیم
سطح کاشت تولید(تن) سطح کاشت تولید سطح کاشت تولید
گندم 6941295 11676276 2427920 7511984 4513375 4164292
جو 1817712 2631871 606165 1624515 1211547 1007356
برنج(شلتوک) 465453 1819990 465453 1819990 0 0
ذرت دانه ای 178606 1232993 177918 1231665 688 1327
زعفران(کیلو) 42452 157829 42431 157793 21 35
انواع لوبیا 88155 154791 84296 150794 3859 3997
انواع نخود 458861 196675 14407 12869 444454 183806
عدس 154494 75210 9080 7813 145414 67397
باقلا 9573 19759 7398 15159 2176 4600
ماش 16167 11661 12514 10201 3652 1460
آفتابگردان 33103 37448 17239 25777 15863 11671
هندوانه 98529 1210630 73585 1127617 24944 83013
خیار 46555 677442 45825 672313 730 5129
خربزه و … 76102 819175 71804 810074 4297 9101
یونجه 550119 2933710 498978 2845170 51142 88540
شبدر 31410 137775 25811 115475 5599 22299
ذرت علوفه ای 65444 2422988 62408 2392456 3035 30532
سیب زمینی 116694 2392264 114248 2378448 2445 13845
پیاز 34161 799461 33228 793428 933 6033
گوجه فرنگی 101654 2487537 100249 2473946 1406 13590
سیر 4136 29625 3147 28070 990 1556
سایر سبزیجات 54852 1077530 49726 1028098 5127 49432
جدول( ۴ ) سطح کاشت و میزان تولید محصولات کشاورزی ۱۳۸۲ (هکتار)
اگر چه در عرصه اراضی کشاورزی توجه بیشتری به حاصلخیزی خاک و نیز افزایش راندمان محصول می گردد ولی در این مناطق فرسایش خاک از یکسو و استفاده بی رویه از منابع آب، بویژه در اراضی زیر دست سدهای بزرگ از سوی دیگر، باعث کاهش حاصلخیزی خاک ، شور و قلیایی شدن آنها ودر مواردی نیز نابودی این اراضی گردیده است. بعلاوه تغیرات بوجود آمده در بافت و ساخت خاک فعالیت کشاورزی را به مخاطره انداخته است. ساخت خاک شامل؛تهویه خاک، مقاومت خاک در برابر نفوذ و رشد ریشه گیاهان ، مقاومت خاک در برابر فرسایش، قابلیت نفوذپذیری و آبشوئی و رژیم حرارتی و رطوبتی خاک است.
آخرین آمار و اطلاعات در خصوص وضعیت کشاورزی ایران به نتایج سرشماری کشاورزی کشور در سال ۱۳۸۲ بر می گردد که در اوایل سال ۱۳۸۴ منتشر شده است. بر اساس نتایج این سرشماری اراضی کشاورزی کشور۱۷۶۶۵ هزار هکتار است. این اراضی توسط ۳۴۸۱ هزار بهره برداری کشاورزی با زمین مورد استفاده در فعالیتهای زراعت و باغداری است. سهم هر بهره برداری به طور متوسط ۵٫۱ هکتار است. از مجموع اراضی کشاورزی کشور ۹۳٫۷۴ در صد در محدوده روستاها و بقیه در محدوده ی شهرها قرار دارند. از کل اراضی کشاورزی کشور حدود ۴۷ درصد، اراضی کشاورزی آبی با میانگین ۲٫۹ هکتار برای هر بهره برداری و بقیه اراضی دیم با میانگین ۶٫۲ هکتار برای هر بهره برداری دارای اراضی دیم است. از اراضی آبی حدود ۸۵ درصد به اراضی زراعی و ۱۵ درصد دیگر به باغات و قلمستان اختصاص دارد.
نتایج سرشماری عمومی کشاورزی سال ۱۳۸۲ که توسط مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۳ منتشر گردید ، نشان می دهد که از مجموع ۱۷٫۶ میلیون هکتار اراضی کشاورزی، حدود ۸٫۳ میلیون هکتار(۴۷ درصد) اراضی آبی و ۹٫۳ میلیون هکتار (۵۳ درصد) اراضی دیم بوده است.
جدول ( ۵ ) وضعیت اراضی کشور به تفکیک استانها و آبی و دیم – ۱۳۸۲
مساحت اراضی اراضی آ بی اراضی دیم
کل کشور 17665489 8297062 9368427
آذربایجان شرقی 1319713 378825 940888
آذربایجان غربی 887187 379541 507647
اردبیل 731167 221725 509442
اصفهان 423858 372699 51159
ایلام 322655 76188 246467
بوشهر 348641 70151 278489
تهران 221256 211912 9345
چهارمحال و بختیاری 194813 107202 87611
خراسان 2849263 1414365 1434899
خوزستان 1266170 690786 575384
زنجان 737997 155194 582803
سمنان 153826 131298 22528
سیستان و بلوچستان 245328 225104 20225
فارس 1254511 890838 363672
قزوین 413895 249657 164239
قم 80662 78520 2143
کردستان 940609 127852 812758
کرمان 667633 662305 5327
کرمانشاه 751256 161141 590115
کهگیلویه و بویراحمد 157251 37988 119263
گلستان 538967 188484 350483
گیلان 253403 172851 80551
لرستان 768924 199113 569811
مازندران 360657 231175 129483
مرکزی 670852 317791 353061
هرمزگان 129147 118028 11120
همدان 844580 296090 548490
یزد 131265 130238 1027
ماخذ : مرکز آمار ایران ، نتایج سرشماری کشاورزی ،۱۳۸۳
تقسیم بندی اقتصادی زمین
استفاده یا عدم استفاده ،ارائه یا عدم ارائه و همین طور نوع و میزان استفاده از زمین ، از طریق مفاهیمی همچون ، بازده ، عرضه ، تقاضا، قیمت زمین و مقوله هایی شبیه آن، در چارچوب بررسی های اقتصادی مورد توجه قرار می گیرد. علاوه بر چارچوب اقتصادی زمین را می توان در چار چوبهای اجتماعی، سیاسی و فیزیکی و بیولوژیکی بررسی کرد.
مفاهیمی همچون همسایگی ، شیوه مالکیت، واقع شدن در محدوده شهری یا روستایی در چارچوب سیاسی-اجتماعی و برخورداری از رطوبت ، چگونگی توپوگرافی ، جنس خاک ، موقعیت جغرافیایی که در چگونگی استفاده از زمین بسیار موثر می باشند، در چارچوب فیزیکی و بیولوژیکی قابل بررسی هستند.
اما زمین به عنوان عامل تولید ،کالای مصرفی ، موقعیت جغرافیایی ، حقوق دارایی و سرمایه از مهمترین مفاهیم اقتصادی زمین به شمار می آیند. زمین مانند سایر عوامل تولید نظیر، نیروی انسانی ، سرمایه و مدیریت ، به عنوان یک عامل تولید ارزش مند در دوره های مختلف زمانی و در دیدگاههای مختلف اقتصادی مطرح بوده است. این عامل تولیدی در تولید کالاهای متفاوتی از قبیل مواد غذایی ، چوب ، مواد خام و … مشارکت دارد. در بعضی مواقع ، زمین بدون اینکه برای تولید کالایی به کار رود مستقیما موجب افزیش مطلوبیت بشر می گردد. مثلا ، زمین به عنوان پارک، تفریحگاه، پارکینگ و… ،گاهی زمین به عنوان موقعیت جغرافیایی دارای ارزش اقتصادی است.
موقعیت زمین ، در ارتباط با دسترسی آن به جایگاهای مهم از قبیل بازار ، مدرسه ، واقع شدن در مسیر ارتباطی و…باعث ارزش اقتصادی زمین می شود. اما مهمترین کارکرد زمین در اقتصاد، به عنوان سرمایه مطرح است. اقتصاددانان امروزی بر خلاف کلاسیک ها ، معتقدند تمایز بین زمین و سرمایه مشکل است. چرا که برای بدست آوردن زمین باید پول پرداخت شود و دومین عامل آن است که اگر از زمین نیز همانند سرمایه به طور صحیح مورد استفاده قرار نگیرد،دوام و قابلیت های خود را از دست می دهد. به عنوان مثال زمینهایی مرتعی به علت عدم بهره برداری صحیح تبدیل به زمینهای غیر قابل استفاده می شود.
انواع زمین را می توان از نظر مالکیت و از نظر نوع کاربری و استفاده از آن دسته بندی نمود:
از نظر مالکیت
براساس نظراتی که فقهای شیعی در مورد اقسام گوناگون اراضی سرزمین اسلامی اظهار داشته اند می توان کلیه اراضی را به سه نوع: املاک شخصی ، املاک عمومی، املاک دولتی دسته بندی نمود.
املاک شخصی شامل :
۱- کلیه زمینهایی که مالکان آن به میل خود اسلام آورده باشند،
۲- اراضی مواتی که بوسیله افراد آباد شده باشد.
۳- اراضی صلح که مالکان اولیه، مالکیت اراضی خودرا در قرداد صلح برای خویش حفظ کرده بودند.
– املاک عمومی شامل:
۱-کلیه زمینهایی که سپاه اسلام با جنگ تصرف کرده است.
۲- کلیه زمینهایی که بر حسب قرارداد صلح ، مالکیت آن به مسلمانان واگذار شده است.
املاک دولتی شامل:
۱- کلیه اراضی اموات اصلی ، زمینهایی که هرگز کسی آن را آباد نکرده است.
۲- کلیه زمینهایی که آبادانی آنها طبیعی است مانند مراتع و جنگل ها و سواحل دریاها.
۳- کلیه اراضی بدون مالک که شامل اراضی نوظهور نیز هست مانند موردی که به خاطر پایین رفتن آب ،جزیره ای در میان دریا یا رود به وجود آید.
۴- کلیه زمینهایی که بدون جنگ به تصرف سپاه اسلام درآمده است. اعم از زمینهایی که مالکان آن پیش از آغاز جنگ رها کرده و رفته اند یا آنها که بدون جنگ تسلیم شده ودر اراضی خود باقی مانده اند.
۵- زمین هایی که لشکر مسلمانان در جنگی که بدون اجازه امام انجام داده است تصرف کرده باشند.
۶- املاک شخصی پادشاهان سرزمین های فتح شده.
زمینهایی که مالکان آن به میل خود اسلام آورده اند تا هنگامی که آن را آباد نگه دارند متعلق به خود آنان است و در این مورد اختلاف نیست ولی اگر در آبادانی آن کوتاهی کرده و از آن استفاده نکنند بنابرعقیده عده ای از فقهاء به مالکیت مشترک همه مسلمانان در خواهد آمد و اختیارات در مورد آن مانند املاک عمومی است.
براساس مصوبه ۷دی ماه ۱۳۶۱ مجلس شورای اسلامی ((قانون احیاء و واگذاری اراضی مزروعی)) انواع زمین را به شرح زیر تقسیم بندی کرده است:
اراضی دولتی –عبارت است از زمینهای ثبت شده و ثبت نشده، دایر ، بایر ، خالصه و سایر انواع اراضی که به نحو مشروع به دولت منتقل شده و یا بشود. و یا آن دسته از اراضی که دولت به موسسات دولتی و غیر دولتی یا حقوقی جهت اجراء طرحی واگذار کرده و مطابق ضوابط مربوط به اجرا در نیامده باشد.
– اراضی ملی- زمینهایی که در اختیار دولت جمهوری اسلامی می باشد از قبیل موات، جنگلی، مستحدثه، ساحلی و آن دسته از اراضی که دولت به موسسات اعم از دولتی و غیر دولتی، حقیقی یا حقوقی جهت اجرای طرحی واگذار کرده و تا تصویب این قانون مطابق ضوابط مربوط به اجرا در نیامده باشد.
– اراضی مسترد شده- اراضی نظیر کشت و صنعت ها و اراضی نیمه مکانیزه و زمین هائی که توسط محاکم صالحه اسلامی حکم به تملک عمومی صادر و در اختیار دولت قرار گرفته باشد.
-موات- زمینهای غیر آبادی که سابقه احیاء و بهره برداری نداشته و به صورت طبیعی باقی مانده است. همچنین زمینهایی که سابقه احیاء داشته ولیکن به مرور زمان خراب و موات شده است و مالک هم ندارد.
– بایر- زمینهایی که حداقل ۵سال متوالی بدون عذر موجه مورد استفاده قرار نگرفته باشد.
– دایر- زمینهای آبادی که عرفا مورد بهره برداری است.
– زمینهای موقوفه- زمینهایی است که توسط فرد یا افراد وقف شده باشد و به دو دسته خاص و عام قابل تقسیم است.
– اراضی مستحدثه: زمینهایی است که در اثر پایین رفتن سطح آب دریاها و دریاچه ها و تغییر بستر رودخانه ها و خشک شدن تالابها پدید آمده باشد.
-اراضی ساحلی: زمینهایی که در مجاورت حریم دریا و یا اراضی مستحدثه قرار دارد و با توجه به انواع اراضی مذکور در این قانون بر حسب مورد در حکم یکی از آنها محسوب خواهد شد.
– مراتع: زمینهایی است از کوه و دامنه یا زمین مسطح که در فصل چرا دارای پوششی از نباتات علوفه ای خودرو بوده و با توجه به چرا عرفا مرتع شناخته شود. چنانچه مرتع دارای در ختان جنگل خودرو باشد، مرتع مشجر نامیده می شود.
– نهالستانها: جنگل های دست کاشت عمومی که توسط دولت ایجاد شده باشد.
– اراضی جنگلی: به جنگل تکامل یافته ای گفته می شود که به دو صورت زیر باشد:
الف:تعداد کنده درخت یا نهال یا بوته جنگلی در هر هکتارآن جداگانه یا مجموعا از یکصد اصله تجاوز ننماید.
ب:درختان جنگلی به صورت پراکنده باشد به نحوی که حجم آن در هر هکتار در شمال کمتر از پنجاه متر مکعب و در سایر نقاط ایران کمتر از بیست متر مکعب باشد.
-آیش: زمین دایری است که به صورت متناوب طبق عرف محل برای دوره معینی بدون کشت بماند.
بر اساس ماده۳- اراضی مورد نظر در این قانون بطور کلی به چند دسته زیر تقسیم شده است.
الف؛اراضی موات و رها شده
ب:منابع ملی (مراتع ،اراضی جنگلی ،اراضی مستحدثه)
ج:اراضی دولتی و مسترد شده به دولت
د:اراضی بایر
و:اراضی دایر
اراضی بندهای الف،ب و ج در اختیار دولت جمهوری اسلامی است. دولت می تواند با رعایت ضوابط مذکور در این قانون آنها را مورد بهره برداری قرار داده و یا به واجدین شرایط واگذار نماید. در مورد اراضی بند د (بایر)، دولت نخست به صاحبان آنها اولویت می دهد تا در مدت یکسال به عمران سه برابر عرف محل زمین شان بپردازند و مازاد زمین را خریداری و در اختیار خود می گیرد و در صورتی که در مدت مقرر اقدام به عمران آن ننماید، تمام زمین را در اختیار خود می گیرد تا کشت و بهره برداری از آن را به افراد واجد شرایط واگذار نماید و در هر حال قیمت عادلانه زمین را بعد از کسر بدهی های قانونی به صاحبش پرداخت نماید.
در مورد اراضی بند و (اراضی دایر)، اگر مالک شخصا با کار مستقیم یا حداقل مدیریت مستقیم و موثر در امر زراعت دخالت داشته باشد، سه برابر عرف محل زمین در اختیار او می ماند در صورتی که مالک شخصا بطور مستقیم یا حداقل مدیریت مستقیم و موثر در امر زراعت دخالت نداشته باشد ، دو برابر عرف محل زمین در اختیار او می ماند و یا با رعایت اولویتها تمام زمین از او خریداری و در اختیار دولت اسلامی قرار داده می شود تا به افراد واجد شرایط واگذار نماید.
انواع زمین از نظر نوع استفاده
استفاده های متنوع زمین را می توان به شیوه های گوناگون طبقه بندی کرد. عمده ترین استفاده های زمین شامل موارد زیر است:
مسکونی، تجاری و صنعتی، کشتزار، علفزار و مرتع،جنگل ،معدنی، تفریحی، حمل و نقل، خدماتی و زمین بدون استفاده یا تلف شده.
استفاده های مسکونی، تجاری و صنعتی عمدتا در شهرها انجام شده و در نواحی روستایی استفاده های مسکونی، کشتزار، علفزار و مرتع و جنگل غلبه دارد.
زمین ممکن است به عنوان جایگاهی که در آن، معدن ارزشمندی وجود دارد مورد استفاده قرار گرفته و یا این که به منظور استفاده های تفریحی و یا حمل و نقل (کوچه، خیابان، جاده ، راه آهن ،بندر و …) مورد استفاده قرار گیرد . آنچه که در خصوص استفاده از زمین دارای اهمیت است مفهوم ظرفیت مفید بودن زمین است.
منظور از ظرفیت مفید بودن زمین، مقدار منافع خالصی است که یک قطعه زمین برای مالک آن، وقتی که برای استفاده ویژه ای بکار گرفته شود ، ایجاد می نماید. منظور از منافع خالص آن است که در ارزیابی استفاده های یک قطعه زمین ، باید هم درآمد و هم هزینه ها مورد توجه قرار گیرند.
ظرفیت مفید بودن به دو عامل بستگی دارد.
الف: سهل الوصول بودن
ب: کیفیت
منظور از سهل الوصول بودن ، آن است که با چه سهولتی می توان برای بهره برداری نمودن، به قطعه زمین مورد نظر رفته و یا این که از زمین مورد نظر، به مکانهای مهم شهر از قبیل بازار، ترمینال و غیره دسترسی پیدا نمود. منظور از کیفیت آن است که زمین در اثر عملکرد داده های طبیعی از قبیل ،نور آفتاب، رطوبت ، توپوگرافی زمین و جنس خاک ، دارای پتانسیل های گوناگونی برای استفاده های به خصوص و ایجاد رضایت مندی می باشد، که مجموعه این عوامل تحت عنوان عوامل کیفی در اقتصاد مورد توجه قرار می گیرند.
کیفیت زمین در استفاده های مختلف متفاوت است. در استفاده کشاورزی ،جنس خاک، و رطوبت اهمیت بیشتری داشته ، در استفاده های مسکونی ، زیبایی منظر ، فضای باز ، پایداری ، نفوذ پذیری و… اهمیت دارد.
مطلب مهم آن است که بهترین استفاده از زمین از طریق ارزیابی ظرفیت های زمین، برای استفاده های گوناگون،در کنار بررسی بازار صورت گیرد. بنابراین در مفهوم اقتصادی زمین عامل تقاضا نیز بستگی دارد. ظرفیت مفید بودن با تغییر عواملی از قبیل زمان،اختراعات ، تغییر سلیقه و تکنولوژی و تدوین برنامه ها تغییر می یابد. به عبارت دیگر هر گاه قطعه زمینی دارای محدودیت تقاضا نباشد، بالاترین ظرفیت مفید بودن آن در امر استفاده های تجاری اتفاق می افتد و بنابراین می تواند ارزش زیادی را برای مالک خود بوجود آورد. دلیل این تصاحب ارزش بالا آن است که استفاده کنندگان تجاری، از توانایی پرداخت بالایی برخوردار بوده و حاضرند بهای بیشتری برای آن زمین بپردازند. هرچه زمین از ظرفیت مفید بودن بالاتری برخوردار باشد ارزش اقتصادی بالاتر داشته و میزان اجاره بهای آن نیز بیشتر است. نزدیکی به مراکز شهری باعث تجاری شدن زمین و بازارهای کشاورزی در نواحی نزدیک شهر می شود . این امر می تواند باعث تغییر در نوع محصولات تولیدی و ماهیت فعالیتهای تولید شود.
در مناطق روستایی به علت پایین بودن کارکردهای تجاری ظرفیت مفید بودن زمین نسبت به شهرها خیلی کمتر است. در این مناطق استفاده های مسکونی دارای اهمیت بیشتری است. هرچه میزان دسترسی به زمین در جهت ساخت و ساز بیشتر باشد ظرفیت مفید بودن و یا به عبارتی ارزش اقتصادی زمین کمتر است. در مناطق روستایی کاربری کشاورزی و بخصوص امکان کشت محصولات تجاری ظرفیت مفید بودن زمین را بالا می برد.
از دیدگاه ریکاردو مساحت زمینهای قابل کشت جهان بخصوص زمینهای مرغوب محدود است و به تدریج که تعداد جمعیت افزایش مییابد بهمان نسبت از وسعت زمینهای قابل کشت ومرغوب کاسته میشود در نتیجه قیمت این زمینها ومحصولات بالا میرود. این پدیده موجب تشکیل یک ارزش اضافه یا رانت زمین میشود. از نظر ریکاردو به علت وفور جمعیت فعال سطح دستمردها به تدریج کاهش مییابد و به حداقل میرسد و از طرف دیگر مقدار جمعیت و سطح تقاضا افزایش مییابد و در نتیجه کمیابی زمین قابل کشت بیشتر محسوس میشود و میزان رانت یا ارزش اضافه مربوط به زمین افزوده میشود. این نظریه به نظریه بهره مالکانه و اضافی ارزش زمین معروف است.
آب
آب یکی از عوامل بسیار مهم تولید در بخش کشاورزی ایران است. حتی میتوان گفت این عامل عمدتاً میزان بکارگیری از سایر عوامل تولید را مشخص میسازد. عامل اصلی رشد گیاهان و بطور کلی عامل اساسی در تولید کشاورزی آب است. کل منابع آب قابل استفاده چه سطحی و چه زیر زمینی چیزی حدود۳ درصد از منابع آب کره زمین را شامل می شود. آب در طبیعت در گردش است یعنی آب دریاها و آبهای سطحی پس از تبخیر در هوا از نقطه ای به نقطه دیگر انتقال می یابد. آخرین مرحله از گردش آب بارندگی است که در حیات اقتصادی بشر تاثیر بسزایی دارد.
ایران یکی از مناطق کم آب جهان به شمار میرود. به نحوی که «متوسط بارندگی سالانه ایران در حدود ۲۴۰ الی ۲۵۰ میلیمتر و یا ۳/۱ متوسط بارندگی کره زمین است. به دیگر سخن متوسط بارندگی در آسیا، آمریکا، اروپا حدود ۲/۲ برابر بارندگی در کشور ما است. علت این مسئله را هم میتوان در اوضاع جغرافیائی و پستی و بلندیهای کشور دانست، زیرا رشته کوههای البرز در شمال و زاگرس در غرب مانع نفوذ بادها و رطوبت میشود که از جانب دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس و دریای خزر به طرف فلات ایران ایران میآید.
در نقاط مختلف کشور دارای شرایط آب و هوائی متنوعی است. در سواحل دریای خزر و استانهای شمالی و غربی کشور میزان بارندگی زیاد است، اما در مناطق داخلی فلات دارای آب و هوای خشکی است. بنابراین از یک طرف کشور ما کشور کم آبی است و از طرف دیگر همین مقدار بارندگی بنا به دلایل جغرافیایی و اقلیمی به صورت بسیار پراکنده و نامتعادل توزیع میشود. به طوری که در مناطقی که آب کافی وجود دارد اراضی محدود است و درمناطقی که زمین وسیع وجود دارد آب مورد نیاز در دسترس نیست. این مسئله و نحوه توزیع آب و زمین در کشور ضرورت ایجاد و احداث سد و مراکز تنظیم و مهار آب را مشخص میسازد. بارندگی به عوامل مختلف از جمله ؛عرض جغرافیایی،دوری و نزدیکی از دریا، وضعیت جغرافیایی و ناهمواری بستگی دارد.اما آنچه در خصوص بارندگی دارای اهمیت است، نوع و میزان باران ، توزیع مکانی و توزیع زمانی بارندگی است. آب حاصل از بارندگی به صورت تبخیر، نفوذ در زمین و جریانات سطحی در می آید. تبخیر به میزان درجه حرارت بستگی دارد.هرچه درجه حرارت هوا بیشتر باشد میزان رطوبت بیشتری را جذب می کند، این امر حتی در خصوص رطوبت موجود در خاک، برگ درختان و بدن حیوانات و انسان نیز صدق می کند. از کل بارندگی در ایران حدود ۲۴۰ میلیارد متر مکعب آن بر اثر تبخیر مستقیم یا غیر مستقیم از بین می رود و بدین ترتیب باقی مانده یعنی ۱۶۰ میلیارد متر مکعب است. از این میزان حدود ۶۰ میلیارد متر مکعب در زمین نفوذ می کند و فقط حدود ۱۰۰ میلیارد متر مکعب در سطح زمین جاری می گردد. از آبهای سطحی به طریق انشعابات رود خانه ها، ایجاد نهرها کوچک و یا برگشت بوسیله تلمبه و موتور پمپ و یا مهار آب با ایجاد بندها و سدها مورد استفاده قرار می گیرد. علاوه بر منابع آب سطحی، منابع آب زیر زمینی نیز وجود دارد که به لحاظ وضعیت اقلیمی ایران و واقع شدن کشور در منطقه خشک و نیمه خشک اهمیت فراوانی در تامین آب مورد نیاز فعالیتهای انسانی و بخصوص فعالیتهای کشاورزی مناطق روستایی دارد. منابع آب زیر زمینی بوسیله قنات،چاه ،چشمه مورد استفاده قرار می گیرد. در بیشتر مناطق کشور ، قیمت زمینهای کشاورزی دارای دو قیمت است ؛ با سهم آب و بدون آن. این سهم برای زمینهای کشاورزی همان مجوز برداشت میزان مشخصی آب از چاه، قنات، چشمه، رودخانه فصلی و دائمی و یا طرح های منابع آب است.
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
۱ـ تأثیر اندک شرایط محیطی و آب و هوایی بر پرورش قارچ خوراکی:
قارچ خوراکی در بیشتر مناطق آب و هوایی کشور بدون تجهیزات و امکانات ویژه قابل پرورش است. زیرا تولید و پرورش آن در مکانهای کنترل شده و سربسته صورت میگیرد. همچنین پرورش قارچ از لحاظ صرفهجویی در استفاده از زمین، قابل توجه میباشد.
۲ـ صرفه اقتصادی:
برای تولید و پرورش قارچ خوراکی از بقایای گیاهی محصولات کشاورزی از قبیل کاه و کلش و سایر مواد زاید گیاهی استفاده میشود و نیز کمپوست مصرف شده در پرورش قارچ، میتواند به عنوان کود آلی مرغوب در باغها و مراتع مورد استفاده قرار گیرد. از سوی دیگر تهیه منابع پروتئینی دیگر، در مقایسه با قارچ، هزینه بشتری دارد.
۳ـ ارزش غذایی:
قارچ خوراکی با میزان پروتئین ۳۰ـ۲۵ درصدی همردیف حبوبات و بالاتر از سبزیجات و میوهها قرار دارد. همچنین هضم ۸۰ـ۷۰ درصدی پروتئین قارچ حائز اهمیت است و میزان کربوهیدراتها و کلسترول در آن پایین است. به دلیلی پایین بودن کالری در قارچ یک رژیم غذایی مناسب برای لاغری است. قارچهای خوراکی دارای ترکیبات ضدسرطان نیز میباشند. با مصرف قارچهای خوراکی میتوان ویتامینهای C,E,K,D,A و گروه (B6, B2, B1) B و املاح معدنی مانند پتاسیم، کلسیم، فسفر و مقادیری آهن مورد نیاز بدن را تأمین کرد. برخی از اسیدهای آمینه در قارچ خوراکی شامل لیزین، تریپتوفان، تریپسین و اسید فولیک میباشد (محمدی گل تپه، ۱۳۷۹).
همچنین مقایسه برخی از اسیدآمینههای موجود در قارچ خوراکی تکمهای سفید با تخممرغ، که یک منبع غذایی غنی از پروتئین میباشد، در جدول ۲ آمده است (چنگ و مایلز، ۱۹۸۹) .
جدول ۱ـ ارزش غذایی قارچ خوراکی تازه به شرح جدول زیر میباشد (غلامعلی پیوست، ۱۳۷۵).
درصـد مـاده
۵/۹۰ـ۳/۷۸ آب
۳۰ـ۲۵ پروتئین (وزن خشک)
۵/۳ پروتئین (وزن تر)
۸ـ۷/۱ چربی (وزن خشک)
۳/۰ـ۲/۰ چربی (وزن تر)
۱ـ۸/۰ نمکهای معدنی
۱۲ـ۷/۷ خاکستر (وزن خشک)
۳۶۸ـ۳۲۸ انرژی (k cal در ۱۰۰ گرم)
جدول ۲ـ مقایسه برخی از اسیدهای آمینه موجود در قارچ خوراکی تکمهای سفید با تخممرغ: (در ۱۰۰ گرم پروتئین)
قارچ تکمهای سفید تخممرغ اسید آمینه
۵/۷ 8/8 لوسین
۵/۴ 6/6 ایزولوسین
۵/۲ 3/7 والین
۲ 6/1 تریپتوفان
۱/۹ 4/6 لیزین
۲/۴ 8/5 فنیل آلانین
۹/۰ 1/3 متیونین
۴ـ اشتغالزایی:
چنانچه در زمینه ترویج، توسعه و حمایت از پرورش قارچ خوراکی در مناطق مختلف کشور بخصوص روستاها فعالیت شود، میتوان علاوه بر تأمین مواد غذایی گام مؤثری در جهت ایجاد اشتغال جنبی مناسب و افزایش درآمد کشاورزان برداشت.
در بین قارچهای خوراکی، قارچ تکمهای سفید رایجترین قارچی است که در سراسر جهان کشت میشود. پرورش قارچ خوراکی تکمهای سفید در اواسط قرن هفدهم میلادی در فرانسه شروع شده و از دهه ۱۹۶۰ تولید آن به صورت صنعت بزرگی، درآمده است. در مجموع به طور متوسط قارچ خوراکی تکمهای سفید ۳۸ درصد کل تولید قارچ خوراکی در دنیا را، به خود اختصاص داده است
(دفتر امور گل و گیاهان زینتی و قارچهای خوراکی وزارت جهاد کشاورزی، ۱۳۸۲).
علیرغم اهمیت اقتصادی و تجاری قارچ خوراکی تکمهای سفید، برنامه اصلاحی برای بهبود عملکرد آن، با مشکلاتی همراه است. یکی از مهمترین مشکلات، به چرخه نامعمول زندگی این قارچ برمیگردد که غالباً بجای تشکیل بازیدیوسپورهای تک هستهای، بازیدیوسپورهایی حاوی دو هسته هاپلوئید متفاوت و سازگار از نظر جنسی، تولید میکند (استوپ و مایبروک، ۱۹۹۹) . مشکل دیگر، عدم وجود اختلافات مورفولوژیکی قابل مشاهده، بین میسلیومهای با منشأ تک اسپوری و چند اسپوری میباشد (کریگان، ۱۹۹۲) . همچنین از نظر تندش اسپور، که به عنوان اولین گام در یک برنامه اصلاحی است، بسیار ضعیف و ناهماهنگ است (چنگ و مایلز، ۱۹۸۹) . از دهه ۱۹۷۰ میلادی، الگوی جنسی و چرخه کامل زندگی این قارچ به دقت مورد مطالعه قرار گرفته است. متوسط سرانه مصرف قارچ خوراکی در دنیا، در حدود ۵/۲ کیلوگرم است در حالی که این میزان در ایران، تنها ۱۶۰ گرم است و متوسط سرانه مصرف قارچ خوراکی در ایالات متحد امریکا حدود یک کیلوگرم میباشد. میزان تولید سالیانه قارچ خوراکی تکمهای سفید در آلمان، در سال ۱۹۵۹، حدود ۵۱۰۰ تن و در سال ۱۹۶۵، حدود ۹۰۰۰ تن و در سال ۱۹۶۷، به مرز ۱۵۰۰۰ تن رسید در سال ۱۹۶۹ ارزش نقدی تولید جهانی این قارچ از مرز یک میلیارد مارک گذشته بود (غلامعلی پیوست، ۱۳۷۵).
میزان تولید سالیانه قارچ خوراکی در ایران، در حدود۱۲ هزار تن است که از این میزان، حدود ۱۰ هزار تن به قارچ تکمهای سفید اختصاص دارد. حدود صد واحد تولیدی فعال و نیمه فعال قارچ خوراکی تکمهای سفید، در ایران شناسایی شدهاند. گرچه آمار و ارقام دقیق و قابل اعتمادی از میزان عملکرد قارچ خوراکی در ایران در دست نیست، ولی براساس شواهد موجود، عملکرد در ایران، حدود ۱۲ کیلوگرم در مترمربع است، در حالیکه متوسط عملکرد جهانی قارچ خوراکی تکمهای سفید، در حدود ۲۵ کیلوگرم در مترمربع میباشد (دفتر امور گل و گیاهان زینتی و قارچهای خوراکی وزارت جهاد کشاورزی، ۱۳۸۲).
طبق آمار موجود، کشورهای تولیدکننده قارچ خوراکی تکمهای سفید در جدول ۳و۴ آمدهاند.
جدول ۳ـ کشورهای تولید کننده قارچ خوراکی تکمهای سفید در سال ۱۹۸۴
تولید قارچ تکمهای سفید (هزار تن) کشور
۸۷۵ اروپا
۴۲۵ آمریکای شمالی
۳۳۰ چین
۶۸ آسیا
۵۱ آمریکای لاتین
جدول ۴ـ کشورهای تولید کننده قارچ خوراکی تکمهای سفید در سال ۱۹۹۷
تولید قارچ تکمهای سفید (هزار تن) کشور
۲۴۶ ایالات متحده آمریکا
۱۶۰ فرانسه
۱۴۰ چین
۹۰ هلند
۸۴ انگلستان
به علت نبود مراکز تحقیقاتی در ایران و عدم توجه کافی مراکز علمی و دانشگاهی کشور به این تکنولوژی سودآور و پرمنفعت، پرورش قارچ خوراکی نتوانسته جایگاه واقعی خود را پیدا کند علاوه بر این بیتوجهی مراکز تحقیقات کشاورزی موجب عدم تربیت نیروی متخصص لازم و کافی برای پرورش و تولید قارچ خوراکی شده است.
دلایل عمده عملکرد پایین قارچ خوراکی تکمهای سفید در ایران:
۱ـ عدم تهیه یک بستر کشت مناسب
تهیه و آمادهسازی بستر کشت، (کمپوست) از مهمترین مراحل پرورش قارچ خوراکی است، زیرا تغذیه قارچ خوراکی از بستر کشت تأمین میشود و قارچ خوراکی تکمهای سفید، یک تجزیه کننده ثانویه میباشد و از اجساد میکروارگانیسمهای موجود در کمپوست نیز استفاده میکند.
۲ـ عدم رعایت بهداشت محیط
۳ـ عدم کنترل دقیق شرایط محیطی، در زمان پرورش قارچ
۴ـ ضعف بنیه نژادی
استفاده پیاپی و تکثیر رویشی اسپاون با همان روشهای قدیمی، منجر به ضعیف شدن قدرت رویشی اسپاون و کاهش شدید عملکرد آن، شده است. اسپاون وارداتی با زیر کشتهای متوالی، ضعیف میشود. همچنین ممکن است اسپاون وارداتی نامرغوب باشد، لذا تولید اسپاون مرغوب در داخل کشور، امری ضروری است. در همین راستا از حدود هفت سال پیش، تحقیقات در زمینه تولید اسپاون هیبرید، در دانشکده کشاورزی (گروه بیوتکنولوژی) دانشگاه فردوسی مشهد، آغاز شده است.
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
بازدید
بازدید
اگر چه نشر فرهنگ منابع طبیعی در بعد تخصصی و عمومی همواره مد نظر متولیان منابع طبیعی بوده است اکنون مشاهده می شود که پس از گذشت یک ربع قرن از عمر حمهوری اسلامی، با وجود آنکه در زمینه مسایل تخصصی اقدامات مؤثری صورت گرفته ولی در زمینه آگاهی عامه مردم و حتی برخی مسئولین و علما که با نفوذ کلام خود می توانند در زمینه توجه دادن مردم به نقش مهم جنگلها و مراتع تاثیر بسزایی در بالا بردن فرهنگ منابع طبیعی داشته باشند صورت نگرفته است. به نظر می رسد اهمیت منابع طبیعی در جلوگیری از بروز بحران های زیست محیطی و نقش آن در توسعه پایدار مملکت ایجاب می کند که هر از چند گاهی اهمیت این منابع خدا دادی از طریق منابر و تریبونهای ائمه جمعه و جماعات برای مردم بیان شود و بقدرت کلام و بیان خود آنها را ارشاد نمایند. همت وسایل ارتباط جمعی و مخصوصا رادیو و تلویزیون نباید تنها به هفته منابع طبیعی محدود شود. دریغ که سیمای جمهموری اسلامی برای تبلیغ پفک نمکی و انواع نمکی ها از هر فرصتی استفاده می کند اما در طول سال و در میان پرده های خود حتی چند ثانیه هم به نقش منابع طبیعی (اعم از جنگل، مرتع، آب ، خاک و رودخانه و امثال آن) اشاره ای نمی شود. بر کسی پوشیده نیست که هرچند موسسات تحقیقاتی و پژوهشی در امور منابع طبیعی و محیط زیست پیشرفت های قابل ملاحظه ای کرده اند، اما هنوز از سطح جنگلهای کشور کاسته می شود و هوا و آب و بخش وسیعی از خاک کشور آلوده شده و یا بر اثر فرسایش از بین رفته و می روند؛
نه تنها از وسعت مراتع فرسوده کاسته نشده بلکه روند قهقرایی آن نیز پیوسته ادامه دارد؛ هنوز آبخوان های بیشتری را تهی شده می بینیم و شوره زارهای گسترده تری را شاهد هستیم و در نهایت موفق به مهار بیابان زایی که نشدیم؛ شاهد تاخت و تاز بیشتر این فرایند ویرانگر هم هستیم. به قول درویش چرا با وجود آن همه کوشش های شایان تقدیر، پژوهش های متعدد، برپایی همایش ها ، کارگاه ها، نمایشگاه های متنوع و جذاب، تشکیل دوره های بازآموزی و آموزش ضمن خدمت و شرکت در جلسه های کارشناسی و اجرایی در سطوح مختلف مملکتی، نمی توان آن چنان که سزاوار است بازخوردهای اصلی، یعنی شاخص هایی در تایید بهبود نسبی وضعیت منابع طبیعی کشور ملاحظه کرد. چرا کوشش ها آن طور که سزاوار بود ، به بار ننشسته است؟ چرا رویشگاه های زاگرس که می توانست یکی از آبادترین نقاط روی زمین باشد، دچار چنان فلاکتی شده است که در تمامی حوضه ها، اعم از کشاورزی و فرهنگی با ناپایداری و فقر مزمن مواجه شود؟
چرا هنوز مشخص نیست که جایگاه منابع طبیعی به طور عام و جنگل ها و مراتع به طور خاص در الگوی توسعه کشور کجاست و از چه منظری و با چه انتظاری به این منابع نگریسته می شود؟ این ها سئوالاتی است که همواره به ذهن بسیاری از افراد علاقمند به منابع طبیعی کشور می رسد، افرادی که هنوز امیدواری را برای نجات منابع طبیعی کشور از این وضعیت از دست نداده اند. ترجمان این مفهوم آن است که هزینه جبران اشتباهات زیست محیطی چنان سنگین شده و می شود که اگر دیر چاره جویی کنیم، دیگر سرمایه ای برای جبران مافات، در خزانه ملت وجود نخواهد داشت. آشکار است که دولت و سازمانهای ذیربط در زمینه ترویج فرهنگ زیست محیطی و منابع طبیعی اقدام بایسته ای انجام نداده اند و هنوز راه درازی در پیش است که باید پیموده شود. با نگاهی گذرا به زندگی روزمره مردم به خوبی متوجه می شویم که همه ما به نحوی نسبت به حفظ منابع طبیعی و محیط زیست خود بی اعتنا و بی تفاوت هستیم. از چکه کردن شیر آب در منزل گرفته تا اسراف های آنچنانی آب و کثیف کردن کوچه و منزل و ساحل و قطع بیرحمانه درختان جنگل و تخریب مراتع. بسیاری از ما دانسته و یا ندانسته مرتکب این اعمال می شویم. یک روستایی فقیر ممکن است برای بقای خویش دست به جنگلتراشی بزند اما یک پیمانکار برای کسب سود بیشتر این کار را انجام می دهد. فرازنای کلام آنکه تا مردم به حفظ و حراست از منابع طبیعی معتقد نباشند و به اهمیت حیاتی آن برای خود و آیندگان خویش آگاهی نیابند، اقدامات اداری به تنهایی کارساز نخواهد بود.کار در این زمینه باید اساسی و بنیادی باشد و آموزش از پایین ترین سطح جامعه یعنی خانواده شروع و به دبستان و دبیرستان و دانشگاه بصورت قصه و تئاتر و مطالب درسی و سرانجام تا وسایل ارتباط جمعی بصورت مستمر ادامه یابد.
ما و منابع طبیعی
امروزه بحث منآبع طبیعی و محیط زیست از جمله مسائلی است که در بسیاری از محافل علمی جهان و حتی مجلات و روزنامه ها به وفور دیده و شنیده می شود و در اکثر موارد هشدارها جدی و در مورد تخریب منآبع طبیعی و محیط زیست و به خطر افتادن قآبلیت سکونت کره زمین است . پژوهشهایی که در چند ساله اخیر صورت گرفته و تغییرات عظیمی که در شرایط طبیعی کره زمین به وقوع پیوسته بیانگر آن است که کره زمین در حال گرم شدن و جنگل های آن در حال نآبودی است. لایه ازن که کره زمین را از گزند اثرات زیانبار اشعه ماورآئ بنفش خورشید محفوظ می دارد روز بروز نازکتر می شود و احتمال بروز انواع سرطانها را افزایش می دهد. قدرت تولید مواد غذایی در سطح جهان به علت فرسایش خاک و بهره برداری بی روبه از زمین و آب در حال کاهش است. بسیاری از شهرهای بزرگ جهان از جمله تهران هوایی فوق العاده آلوده دارند، هوایی پر از اکسید کربن و ترکیبات سرب و گوگرد که همگی برای سلامتی انسان مضرند. فراوانی و تشدید سیلابها بویژه در سالهای اخیر حکایت از بروز اوضاع نابسامانی دارد که بر سر منابع طبیعی تجدید شونده آمده است. این در حالی است که هر سال تقریباً ۱۷ میلیون هکتار از جنگل های جهان یعنی منطقه ای برآبر مساحت اطریش از بین می روند. در حالیکه این جنگل ها سهم قآبل توجهی در تولید اکسیژن، پالایش هوا، جلوگیری از فرسایش خاک و بروز سیلاب دارند.
جنگلها و سیلاب :
جنگل، مادر چشمه ها و رودخانه ها ست
امروز با داشتن جمعیتی بالغ بر 65 میلیون نفر نظاره گر نابودی نه تنها باغها و کشتزارها بلکه شاهد از بین رفتن خانه و کاشانه و احشام و حتی جان مردم بوسیله سیلابهای مهیبی هستیم که کمتر سابقه داشته است. با نگاهی به گذشته نه چندان دور در می یابیم بسیاری از مناطقی که زمانی بوسیله درخت و درختچه و بوته و گیاهان علوفه ای پوشیده شده بود، امروز بر اثر قطع بی رویه درختان، درختچه ها و بوته کنی و چرای مفرط و آتش سوزی حتی آثاری از درختان و درختچه های بومی در بعضی از استانها به چشم نمی خورد ، حال چه انتظاری غیر از این وقایع تلخ و ناگوار می توان داشت، که گفته اند هر کسی آن درود، عاقبت کار، که کشت.
با روندی که از سالها قبل در مورد قطع درختان در جنگل های شمال و جنگل های حفاظتی و حمایتی سایر نقاط کشور وجود داشته و کماکان نیز شاهد هستیم، اکنون نظاره گر بروز سیلابهای خطرسازی شده ایم که دست کم تا کنون در استانهای سرسبز شمال کشور مشاهده نشده است. این حوادث ناگوار در مناطق سرسبز شمال کشور که روزگار درازی به برکت وجود پوشش جنگلی انبوه، بارشهای منظم و کافی، خاکهای عمیق و حاصلخیز و تعادل پایدار اکوسیستم، بعنوان جزیرههای امن و مصون از آفات و بلایای طبیعی همچون سیل محسوب میشد بصورت وحشتناکی عیان شده است. سیل مرداد ۱۳۸۰ فقط در منطقه مینودشت و کلاله) استان گلستان) بیش از 300 کشته و 270 مفقود و ۶۰۰ میلیارد ریال خسارت بجای گذاشت ( [۱]). می توان گفت هر چند سیلابها ناشی از بارندگی هستند ولی آنچه بیشتر موجب بروز سیلابها شدهاند، عمل متقابل و قانونمند طبیعت در برابر بهرهبرداریهای بیرویه انسان، کاربریهای نادرست اراضی و استفادههای نابخردانه انسان از منابع بیکران آن است. طبیعت بویژه مناطق کوهستانی بنا به ماهیت خود شکنندهاند و فشارهای جمعیت رو به رشد انسان و استفادههای نامعقول آنها را بر نمیتابند به همین دلیل با آهنگی سریع رو به تخریب گذاشتهاند و برای انسان پیامدهای ویرانگری نظیر سیل به بار میآورند.
اهمیت جنگلها و مراتع:
۱ـ کنترل آبهای سطحی و تغذیه آبهای زیرزمینی:
عرصه جنگلها و مراتع در اثر فعالیت جانوران و ریشه دواندن گیاهان و درختان به داخل آن دارای منافذ متعددی است و قادر است مقدار زیادی آب را در خود نفود داده و ذخیره کند. میزان آب نفوذی بر حسب نوع جنگل ۵۰۰ تا ۲۰۰۰ متر مکعب در سال و در هر هکتار برآورد می شود که این مقدار به مراتب بیشتر از زمینهای غیر جنگلی است [۱][۱]. به طور مثال برای نفوذ یک لیتر آب در اراضی جنگلی پهن برگ ۷ دقیقه و ۴۰ ثانیه، در زمین کشاورزی ۴۶ دقیقه و ۴۶ ثانیه و در محیط خارج از جنگل ۴ ساعت و ۲۶ دقیقه و ۴۰ ثانیه وقت لازم است. در عرض یک ساعت در زمین جنگل پهن برگ ۴/۸ لیتر، در زمین کشاورزی ۲۹/۱ لیتر و در محیط خارج از جنگل ۲۲/۰ لیتر آب وارد خاک می شود یعنی خاصیت نفوذپذیری خاک جنگل های پهن برگ ۴۰ برآبر بیشتر از خاک زمین غیر جنگلی می باشد. برای روشن شدن مطلب چنانچه حوضه آبخیز سدی پوشیده از جنگل باشد ضمن اینکه مانع از فرسایش و حمل مواد معدنی به داخل سد می شود از غیر اقتصادی شدن آن جلوگیری می کند (مشکلی که برای بسیاری از سدهای ایران بویژه برای سد منجیل وجود دارد) چنانچه مساحت این ناحیه ۱۰۰ کیلو متر مربع باشد و فرض کنیم از ۱۰۰۰ میلی متر بارندگی سالانه ۲۰۰ میلی متر آن در خاک نفوذ کند در حوضه آبخیز این سد نزدیک به ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب ذخیره می شود [۲]. از طرفی درصد تبخیر در سطح زمینهای جنگلی بعلت خنکی هوا و بالا بودن رطوبت و کمتر تآبیدن نور آفتآب و نبودن باد شدید بسیار کمتر از منطقه غیر جنگلی می باشد. البته چون درختان مقداری از آب ذخیره شده را مصرف می کنند توصیه می شود در نواحی گرمسیری از کاشتن درختانی که آب زیادی احتیاج دارند و باران بیشتری را در خود نگه می دارند خودداری شود و به جای آن برای تثبیت خاک و بهبود وضع آب و هوا درختچه بکارند که با دارا بودن خواص یک جنگل، آب کمتری مصرف می کنند. ارزش جنگل در ذخیره کردن آب مخصوصاً برای کشورهای صنعتی و کشورهائی که جمعیت آن بسرعت رو به افزایش است بسیار مهم می باشد و قآبل مقایسه با وظایف دیگر جنگل نیست. در آمریکا ارزش سالانه جنگل های دولتی را از لحاظ ذخیره آب ۳۰۰ میلیون دلار و درآمد آنرا از محل گردشگاهها و پارک های جنگلی ۴۰ میلیون دلار تخمین می زنند در صورتیکه از محل فروش چوب سالانه فقط ۲۳ میلیون دلار بدست آمده است ( ناگفته نماندکه این ارقام مربوط به سه دهه گذشته می باشد ولی از نظر مقایسه وظایف جنگل کاملاً گویا است) به طور کلی جنگلها و مراتع موجب میگردند که نزولات آسمانی فرصت و امکان نفوذ در خاک را پیدا نموده و از جاری شدن آب در سطح زمین کاسته شود و بدین وسیله در کنترل آبهای سطحی نقش موثری دارند.
۲ـ اثر جنگل در تعدیل آب و هوای یک منطقه:
وجود رسنتی ها، بخصوص جنگل در تعدیل حرارت محیط موثر است و حرارت فعلی و روزانه سطح زمین را متعادل می کند و باعت اعتدال آب و هوا می گردد، زیرا در تآبستان قسمتی از انرژی حرارتی خورشید را جذب نموده و باعث تقلیل حرارت زمین میگردند و در زمستان به منزله روپوشی برای آن به شمار رفته و مانع از دست دادن حرارت آن می گردند. بنا به اصل فوق پوشش یک جنگل با مقایسه نقاطی که عاری از درخت می باشد باعث پایین آوردن ماکزیمم حرارت و بالا بردن مینیمم آن می گردد و چون در دو جهت مخالف صورت می گیرد، در معدل کلی حرارت تغییری حاصل نمی شود، بلکه آب و هوای محیط را متعادل می سازد [۳] از این گذشته تبخیر ناچیز و بالا بودن رطوبت نسبی هوا در جنگل نیز به این امر کمک می کنند.
۳ـ نقش جنگل ها و مراتع در مبارزه با آلودگی هوا:
آلودگی هوا چه درمناطق شهری بوسیله وسایل دود زا و کارخانجات وسایر منآبع آلوده کننده و چه در مناطق بیآبانی در اثر حرکت و جآبجائی ماسه ها و گرد و غبار بوسیله باد وجود دارد. مواد سمی موجود در هوای شهرها فقط از لوله اگزوز ماشینها و یا دودکش کارخانه های داخل شهر خارج نمی شود بلکه بادهایی که از اطراف می وزند سبب می گردند که گرد و غبار و گازهای کارخانههای اطراف را هم وارد شهر نمایند و به غلظت مواد سمی هوای مناطق مسکونی بیافزایند. درختان در جلوگیری و کاهش آلودگی هوا که در بالا ذکر شد نقش اساسی دارند. بطور مثال یک درخت صد ساله راش با ۲٫۵ تن وزن (وزن چوب خشک) در طول عمر خود ۱۲٫۵ میلیون متر مکعب گاز کربنیک هوا را جذب کرده است تا بتواند این مقدار چوب را تولید کند. همچنین درختان باد حامل ذرات ریز را شانه می کنند و میتوانند در هر هکتار جنگل تا ۶۸ تن گرد و غبار را هر بار در خود رسوب دهند [۱]. این موضوع برای مناطق بیآبانی و شهرهایی که مورد تهاجم شن های روان قرار میگیرند. بسیار حائز اهمیت است چون با ایجاد کمربند سبز میتوان از ورود گرد و غبار بداخل شهر جلوگیری کرد. همگام با شانه کردن گرد و غبار هوا، جنگل مقدار زیادی از باکتریها و میکروبهای معلق در هوا را در لای شاخ و برگ خود رسوب می دهد. مقدار باکتریهای موجود در هوای جنگل به مراتب کمتر از مناطق غیر جنگلی است.
طبق بررسیهای دانشمندان روسیه درختان کاج، گردو، پیسه آ، آبیس سیبری، بلوط، فندق، اوکالیپتوس، ارس، افرا، بید، زبان گنجشک و داغداغان از خود موادی در هوا پخش می کنند که باعث از بین رفتن بسیاری از باکتریها و قارچ های تک سلولی و برخی از حشرات مضر می شود این ماده را توکین ( Tukin ) در سال ۱۹۵۶ فیتونسید نامیده است. به طور مثال اگر پشه و یا مگس را زیر سرپوشی قرار دهیم که در آن برگهای خرد شده اکالیپتوس و با زبان گنجشک وجود داشته باشد حشره فوق پس از مدتی می میرد. برای مبارزه با بیماری سل افراد مبتلا را در روسیه برای استراحت به مناطقی که جنگل های کاج وجود دارد می فرستند. با توجه به آنچه ذکر شد متوجه میشویم که اهمیت جنگل فقط در تصفیه هوا از گرد و غبار نیست، بلکه در ضد عفونی هوا هم نقش موثری دارد و این مسئله ایجاد فضای سبز در اطراف و داخل شهرها و اطراف بیمارستانها، مدارس و اماکن عمومی را بخوبی گویا می سازد.
مراتع نیز در مناطق بیآبانی همچون پوششی روی خاکها و ماسهها را گرفته و اجازه حرکت به آنها نمی دهند و در مناطقی که حرکت خاک وجود داشته باشد مقادیر زیادی از آن را در پای بوتهها رسوب می دهد.
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
آب و هوای مناسب زعفران:
زعفران گیاهی است نیمه گرمسیری و در نقاطی که دارای زمستانهای ملایم و تابستان گرم و خشک باشد بخوبی می روید
مقاومت زعفران در مقابل سرما زیاد است و لیکن چون دوران رشد آن مصادف با پائیز و زمستان و اوایل بهار است طبعا در این ایم به هوای مناسب و معتدلی نیاز دارد. در دوره خواب یا استراحت گیاه (تابستان) بارندگی یا آبیاری برای آن مضر است بنابراین کشت و کار آن در مناطق گیلان و مازندران و مناطق گرم جنوب کشور معمول نیست. اراضی آفتاب گیر و بدون درخت که ضمنا در معرض بادهای سرد نیز نباشد برای رشد زعفران مناسب است. با این وجود در برخی از روستاهای بیرجند و قاین در زیر سایه بوته های زرشک و درختان بادام که در تابستان کمتر آبیاری می شوند کاشته می شود.
حداکثر دمای این گیاه بین ۴۰ تا ۳۵ درجه سانتی گراد و در ارتفاع بین ۱۳۰۰ تا ۲۳۰۰ متر از سطح دریا عملکرد خوبی را نشان داده است.
خاک مناسب پرورش زعفران:
از آنجاییکه پیاز زعفران مدت نسبتا زیادی (۷ – ۵ سال) در زمین می ماند. خاک زمین باید سبک یا ترکیبی از شن و رس باشد که پیاز بتواند در این مدت علاوه بر تامین مواد غذایی، در مقابل شرایط خاص منطقه ای نیز مقاومت نماید.
بنابراین جهت رشد و نمو مناسب گیاه و تولید محصول مرغوب و مطلوب زمین های حاصلخیز و زهکشی شده بدون درخت با خاک(لومی، لیمونی، رسی و شنی) و آهک دار که PH آن بین ۷-۸ باشد بر زمین های شور، فقیر و مرطوب، اسیدی ترجیح داد.
زعفران در زمین هائیکه دارای قلوه سنگ یا علف های هرز یا مواد آلی پوسیده نشده باشد محصول خوبی نمی دهد.
تهیه زمین:
در تهیه زمین به منظور کاشت زعفران لازم است توجه و دقت خاصی معمول شود ابتدا در فرصتهای مناسب در پائیز یا زمستان زمین مورد نظر را شخم عمیق می زنند درصورتیکه شرایط مناسب نبوده یا دسترسی به تراکتور مقدور نباشد می توان شخم را در پایان بهار یا اوایل تیرماه نیز انجام داد.
در تهیه زمین بطریق سنتی در اوایل بهار پس از قطع بارانهای بهاره زمین را با گاوآهن ایرانی شخم می زنند بعد از ۱۵ – ۱۰ روز مجددا به شخم زمین اقدام می کنند و اگر زمین دارای کلوخ باشد گاوآهن را باز کرده و کلوخ ها را با استفاده از ماله خرد می کنند بعد از دو یا سه هفته مجددا زمین را دوبار در جهات عمود بر هم شخم می زنند قبل از شخم سوم برای هر ۱۰۰ متر مربع زمین ۱۰ – ۵ بار الاغ کود حیوانی پوسیده پخش می نمایند کشاورزان بخوبی دریافتند که شخم های مکرر صرفنظر از تهیه بستر مناسب کشت زمین را تا حدودی از وجود علف های هرز پاک می سازند.
در این طریق زمین کرت بندی شده و طول و عرض کرتها را نسبت به شیب زمین و قدرت آب تعیین می کنند. معمولا عرض و طول کرتها در حد بین ۴*۱۰ تا ۱۰۰*۱۰ متر می باشد در زراعت مکانیزه زعفران زمین را در پاییز سال قبل از کشت با گاوآهن شخم عمیق می زنند در بهار پس از قطع بارانهای بهاری خاک را با انجام شخم متوسط ضمن سله شکنی از وجود علفهای هرز پاک می کنند در مرداد یا شهریور پس از پخش ۴۰ -۸۰ تن کود حیوانی و ۲۰۰ کیلوگرم فسفات آمونیوم زمین را بصورت فارو در میاورند و برای کشت آماده می کنند. (البته متخصصین تغذیه ای توصیه می کنند که حدود ۲۵۰ کیلوگرم سولفات پتاسیم نیز در این مرحله با خاک مخلوط گردد)
انتخاب پیاز و زمان کشت زعفران:
احداث مزارع جدید زعفران فقط بوسیله پیاز آن مقدور و معمول است. بنابراین تهیه و انتخاب پیاز مرغوب جهت کاشت در ایجاد و گسترش کشت حائز اهمیت است. پیاز زعفران را می توان از خاک درآورد به انبار یا مزرعه دیگری منتقل نمود، با توجه به دوده خواب یا استراحت پیاز که از اواخر اردیبهشت ماه تا اواخر مرداد ادامه دارد می توان در این فاصله نسبت به بیرون آوردن پیاز اقدام کرد. بهتر است پیازها پس از بیرون آوردن از زمین کاشته شوند تا پیازها ضمن ادامه استراحت در زمین جدید مستقر شوند. از بیرون آوردن پیازها در اواخر مرداد به بعد باید خودداری کرد چون در این موقع بعضی از پیازها ممکن است برای ریشه دادن و جوانه زدن آماده باشند هر قدر فاصله بیرون آوردن پیازها تا کاشت کمتر باشد بهتر است با وجود این پیاز زعفران را برای مدت چندماه در محل سرد و خشک با ارتفاع ۳۰ – ۲۰ سانتی متر می توان بصورت پخش شده نگهداری نمود ولی این امر باعث عدم توسعه فیزیولوژیکی گلها شده و باردهی سال اول کشت را شدیدا کاهش می دهد.
پیاز زعفران را از موقع خزان بوته (اوایل خرداد تا اواسط مهرماه می توان کشت نمود ولی بهتر است از کاشت پیاز در اواخر تیر و اوایل مرداد خودداری شود زیرا در این موقع هوا و زمین بسیار گرم است و بیم آن می رود که رطوبت پیاز موقع جابجای از بین رفته و به آن صدمه وارد شود. بر اساس تحقیقات انجام شده توسط مرکز پژوهشهای صنعتی خراسان بهترین زمان کشت خرداد ماه می باشد.
نوع و مقدار کشت پیاز زعفران:
بطوریکه گفته شد زعفران بوسیله غده ساقه که عبارت از پیازهای تو پر (بنه) می باشد ازدیاد می شود و اندازه آن از یک فندق تا یک گردو متفاوت است. پیازهای انتخابی باید درشت تر، سالم تر و بدون زخم و خراشیدگی و عاری از هر نوع بیماری باشد.
پیازها بهتر است قبل از کاشت با سموم قارچ کش از قبیل سرزان، سری تیزان و گرامنیون و غیره به نسبت ۵۰۰ – ۳۰۰ گرم سم برای یکصد کیلو پیاز بر علیه بیماریهای قارچی ضد عفونی شوند. در موقع کاشت بهتر است پولک یا لایه خشک کف پیاز به همراه مقداری از پوسته آزاد روی پیاز جدا شوند تا جذب آب بوسیله پیاز آسانتر و جوانه زدن آن سریعتر انجام شود. مقدار کاشت پیاز بسته به ریزی و درشتی از ۱۰ – ۳ تن در هکتار فرق می کند. فواصل کاشت معمولا ۳۰ – ۲۵ سانتی متر از هر طرف می باشد.
تعداد پیاز انتخابی جهت کاشت در هر چاله ۳ پیاز است با وزن متوسط ۶ گرم برای هر پیاز می باشد در صورتیکه پیازها ردیفی در فارو کاشته شوند بصورت منفرد و با فاصله ۸ – ۶ سانتی متر از یکدیگر به مقدار ۳ تن و در صورتیکه بصورت سنتی و در هر چاله ۵ عدد مصرف کنند میزان کاشت پیاز به ۵ تن بالغ خواهد شد. گفتنی است که در تحقیقات انجام شده بهترین پیازها، پیازهایی با اندازه بیشتر از ۸ گرم بود.
عملیات کاشت پیاز زعفران:
برای کاشتن پیاز زعفران ابتدا چاله های یک ردیف را با بیل در می آورند و در داخل هر چاله بطوریکه گفته شد از ۳ – ۱۵ پیاز قرار می دهند. عمق کاشت پیاز ۲۰ – ۱۵ سانتی متر در نظر گرفته و در موقع کاشت سر پیازها باید رو به بالا قرار گیرد. پیازها در عمق ۲۰ سانتی متری در زمستان از سرما و یخبندان و سایر تنش های محیطی و در تابستان از گرما زدگی مصون می مانند.
برای کاشت زعفران ۵ – ۴ نفر شرکت می کنند به این ترتیب که یک نفر با بیل چاله ها را در می آورند دو نفر پیازهای قابل کشت را بصورت دسته های ۳ تا ۵ یا ۱۵ تائی انتخاب می کنند و نفر چهارم پیازها را در داخل چاله ها قرار می دهند و بقیه نفرات کار خود را ادامه می دهند تا تمام زمین کاشته شود. سرانجام سطح مزرعه را که نا مسطح شده با بیل یا ماله ایکه صاف و فشرده می سازند تا پیازها به خاک بچسبد.
زمین کشت شده به همین صورت تا موقع آبیاری پائیزه رها می شود قبل از آبیاری در حدود ۲۰ – ۱۰ تن کود حیوانی کاملا پوسیده با بیل یا چهر شاخ در سطح زمین پخش می نمایند.
در اسانیا کاشت زعفران به صورت دیم صورت می گیرد پیازهای زعفران بجای کپه کاری در داخل ردیف ۴ بفاصله ۵ تا ۸ سانتی متر از همدیگر کاشته می شود. و ردیف های کاشت از یکدیگر ۳۵ – ۳۰ سانتی متر فاصله دارد. پس از انجام عمل کاشت روی شیارها را با ماله پوشانده و زراعت ردیفی بنظر می رسد.
آبیاری:
پس از پایان کاشت پیازهای زعفران که حداکثر تا آخر شهریورماه طول می کشد حدود ۱۵ تا ۱۰ روز بعد از کاشت اقدام به آبیاری مزرعه می نمایند. در نقاط مختلف خراسان بسته به وضعیت آب و هوایی منطقه از اواسط مهر ماه تا دهه اول آبان آبیاری زعفران شروع می شود. با توجه که گل کردن زعفران تا حدودی تابع آب اولیه می باشد لذا برای اینکه برداشت زعفران با مشکل مواجه نشود آب اول را در بین قطعات با فاصله چند روز تقسیم می کنند تا بدین وسیله دوران اوج گلدهی قطعات با یکدیگر همزمان نباشد.
آب اول زعفران خیلی مهم است و تمام نقاط زمین باید بطور کافی و یکنواخت آب بخورد تا گلهای یک قطعه با هم و هم زمان بیرون آیند بعد از گاورو شدن مزرعه برای سله شکنی از کج بیل و چهار شاخ فلزی یا گاو آهن ایرانی با عمق کم استفاده می شود متعاقب آن زمین را ماله می کشند. سله شکستن زمین باعث می شود که جوانه های گل با سهولت بیشتری از خاک بیرون آمده و رشد قوی و مطلوبی داشته باشند.
پس از آبیاری اول بفاصله ۱۵ – ۲۰ روز بعد از آن اولین گلهای زعفران ظاهر می شوند بدیهی است که مزرعه زعفران در سال اول محصول قابل توجهی نمی دهد. از اوایل فروردین تا زمانیکه رنگ برگها به زردی مایل شود هر ۱۲ – ۶ روز یکبار آبیاری انجام می شود.
باید توجه داشت که بعد از وجین یک نوبت آبیاری به تاخیر بیفتد تا علف های هرز از بین رفته و مجددا سبز نشوند. آب آخر در درشت شدن پیاز موثر است.
سله شکنی:
همان طور که اشاره شد بعد از آبیاری اول به محض گاورو شدن زمین سطح مزرعه باید سله شکنی شود بنحوی که پیازها صدمه نبینند بهترین وسیله سله شکنی کج بیل و بیل شیار دار و گاوآهن ایرانی و کولتیواتر است.
سله شکنی باعث می شود که گلها بآسانی از خاک بیرون آمده و کود حیوانی با خاک مخلوط گردد. در مواقعی که زارع نتوانسته باشد بزمین خود کود دهد قبل از اجام آبیاری می توان کود لازم را در سطح خاک پخش نموده و با شخم سطحی با خاک مخلوط نمود و بعد از این عمل که در واقع حکم سله شکنی را دارد جهت هموار نمودن زمین و چسباندن خاک به پیازها زمین را ماله می کشند.
وجین علف های هرز: علف های هرز از طریق رقابت با گیاه زعفران از نظر آب و مواد غذایی و نور خورشید سبب کاهش محصول می شود علاوه بر این ممکن است در مراحل کاشت و برداشت زعفران مزاحمت های ایجاد و میزبان تعدادی از بیماریها و حشرات و بخصوص نماتد باشد. وجین مزرعه در هر موقع که علف های هرز رشد کردند ضروری است در مزارع زعفران اولین وجین بعد از آبیاری دوم انجام و این وجین باعث از بین رفتن علف های هرز مزرعه زعفران می گردد.
بطور معمول اولین وجین زعفران بعد از برداشت گلها و دومین آن در صورت لزوم به فاصله در حدود یک ماه قبل از آب سوم انجام می شود. در مورد مبارزه شیمیایی با علف های مزرعه باید توجه کرد که چون اثر این علف کش ها بر روی گیاه آزمایش نشده لذا باید حتی الامکان به هنگام رشد بوته های زعغران از مصرف علف کش های شیمیایی خودداری شود.
عملیات به زراعی زعفران:
با توجه به اینکه اصلاح نبات زعفران از طریق به نژادی امکان پذیر نیست لذا برای بازدهی بیشتر محصول و ارتقاء کمی و کیفی آن باید به عوامل زیر متوصل شد:
۱ – زمین اتخاب شده برای کاشت زعفران باید حاصلخیز بوده و غنی از مواد غذایی و آلی باشد.
۲ – پیازهای درشت و سالم عاری از هر گونه بیماری و آلودگی برای کشت مزرعه انتخاب شود.
۳ – ردیف کاری به جای کپه کاری نتیجه بهتری می دهد و عملیات ماشینی را در داخل مزرعه سهل و آسان می کند.
۴ – از پیازهای خشکه کن و محافظت شده در شرایط خشک و خنک و تهویه شده استفاده شود.
۵ – در هنگام استراحت تابستانی گیاه زعفران از آبیاری آن خودداری شود.
۶ – در عمق کاشت پیازها دقت شود که در مناطق سردسیر ۲۰ – ۱۵ سانتیمتر و در مناطق معتدل ۱۵ – ۱۰ سانتیمتر کمتر نباشد.
۷ – حتی الامکان در موقع خواب تابستانه با علف های هرز مبارزه شود.
۸ – چون هرساله پیازها به سطح خاک نزدیک می شوند افزودن لایه ای معادل ۲ – ۳ سانت متر از کود و خاک و خاکستر سبب حفاظت بیشتر پیازها از تنش های محیطی شده و در عین حال مواد مغذی بیشتری به گیاه می رسد.
۹ – بهنگام تهیه زمین از اضافه کردن کودهای حیوانی بهمراه کودهای شیمیایی لازم که قبلا به مقدار و زمان مصرف آن اشاره شده مایقه ای نشود.
۱۰ – پس از آبیاری سله شکنی زمین ضرورت کامل دارد تا گلها بآسانی بتوانند از خاک بیرون آیند منتهی باید دقت کرد که عمق سله شکنی طوری نباشد که به پیازهای زعفران آسیب برسد.
۱۱ – مبارزه با جوندگان بخصوص انواع موش از اهمیت زیادی برخوردار است هرگونه سهل انگاری در این خصوص باعث از بین رفتن محصول و استقرار موشها در زمین می گردد.
۱۲ – برداشت گل در ساعات اول روز (۴ – ۹ صبح) موقعی که گلها بصورت غنچه باشند باید انجام شود.
۱۳ – در خشک کردن گلها باید دقت شود تا رنگ و عطر دلپذیر زعفران محفوظ بماند.
۱۴ – بهترین روش خشک کردن زعفران روش توسینگ یا خشک کردن اسپانیایی است که بوسیله هیتر و الک نسوز انجام می شود.
۱۵ – بالاخره زعفران باید در ظروف در بسته فلزی، چوبی قلع دار یا شیشه ای در دار دور از نور و رطوبت و حرارت نگهداری شود.
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
قدمت شناخت خواص دارویی گیاهان شاید بیرون ا زحافظه تاریخ با شد و این گیاهان درطو ل تاریخ همیشه با انسان قرابت خاصی داشته و آثار دارویی و موارد استفاده آن بر هیچکس پوشیده نیست و یکی از دلایل مهم این قدمت حضو رباورهای ریشه دار مردم سرزمین های مختلف در خصوص استفاده از گیاهان دارویی است اگر چه علاقه، همدمی و توجه به این گیاهان مفید در سالهای گذشته ناچیز بوده ولی خوشبختانه اخیراً مورد عنایت و توجه بیشتری قرار گرفته است. در هر حال چنین به نظر می رسد که در جامعه ما هنوز د رک جامعی از مفهوم گیاهان دارویی و شیوه صحیح تهیه و مصرف آنها وجود ندارد. و علاقه مندان به گیاهان دارویی معتقدند همانطور که گیاهان در باغ نباتات خوب رشد می کنند، باید سعی شود زمینه علاقه مندی به این گیاهان در قلبهای انسانها نیز فراهم و افزون گردد.
گیاهان دارویی یکی از منابع غنی کشور بوده که امکان صادرات آن نیز وجود دارد زیرا وقتی به ارقام واردات کشورهای اروپایی مثل آلمان غربی و فرانسه توجه می شود معلوم می گردد که گیاهان دارویی بازار بزرگی در جهان داشته و کشور ما می تواند به یکی از صادر کنندگان این گیاهان دارویی تبدیل شود.
ایران از لحاظ آب و هوا و موقعیت جغرافیایی و زمینه رشد گیاهان دارویی یکی از بهترین مناطق جهان محسوب می گردد. و در گذشته هم منبع تولید و مصرف گیاهان دارویی بوده است . دانشمندان ایران مانند ابوریحان بیرونی، ابن سینا و رازی و دیگران کتابهای مفصلی درباره گیاهان دارویی نوشته اند که مورد توجه جهانیان بوده، لذا علاوه بر اهمیت روز افزون گیاهان دارویی در سطح جهان که به سرعت میرود تا جانشین بسیاری از داروهای شیمیایی شود. صادرات این گیاهان نیز می تواند منبع بزرگی از درآمدارزی کشور باشد. مواردی که برای صادرات این گیاهان وجود دارند شامل شکل رقابت تهیه گیاهان استاندارد، خشک کردن، بسته بندی، بازار یابی و غیره می باشند.
متأسفانه با وجود این گونه منابع د رکشور ما به اهمیت این گیاهان واقف نبوده و بسیاری از این مواد اولیه را بلا استفاده گذاشته یا دور می ریزیم.
۱ـ اطلاعات عمومی مربوط به کشت گیاهان دارویی
۱ـ۱٫ معرفی گیاهان دارویی: معلوم نیست دقیقاً گیاهان ا زچه زمانی به عنوان دارو مورد استفاده انسان قرار گرفته اند مسلماً اطلاعات مربوط به اثرات و خواص دارویی گیاهان ا ززمانها بسیار دور به تدریج بدست آمده سینه به سینه منتقل گذشته، به نظر می رسد مصریان و چنییان در زمره اولین جمعیتهای بشری بوده باشند که فراتر از بیست و هفت قرن قبل از میلاد مسیح ا زگیاهان به عنوان دارو استفاده برده و حتی برخی از گیاهان را برای مصرف بیشتر در درمان دردها کشت داده اند.
بقراط حکیم بنیانگذار طب نهان قدیم و شاگرد وی ارسطو و دیگران برای استفاده ا زگیاهان در درمان بیماریها ارزش زیادی قائل بوده اند. یکی ا زشاگردان ارسطو به نام تئوفراست مکتب درمان با گیاه را بنیانگذاری کرد پس از آن دیو سکورید در قرن اول میلادی مجموعه ا ی از ۶۰۰ گیاه دارویی را با ذکر خواص درمانی هر یک را تهیه و به صورت کتابی در آورد که این کتاب بعدها سر آغاز بسیاری از مطا لعات علمی در زمینه گیاهان دارویی گردید.
در قرن هشتم تا دهم میلادی دانشمندان ایرانی ابوعلی سینا، محمد زکریای رازی، و دیگران به دانش درمان با گیاه رونق زیادی دادند و گیاهان بیشتری را در این رابطه معرفی کردند.و کتابهای قانون وحاوی را به رشته تحریر در آوردند در قرن سیزدهم ابن بیطار مطالعت فراوانی را د رمورد گیاهان دارویی انجام داد و خصوصیات بیش از ۱۴۰۰ گونه را در کتابی که از خود به جای گذاشته یاد آور شد.
با توجه به مقدمات بالا چه گیاهانی دارویی هستند؟ امروزه گیاهانی که به عنوان گیاه دارویی شناخته می شوند دارای صفات زیر می باشند:
۱ـ د رپیکر این گیاهان موادی ساخته می شوند و ذخیره می شوندکه این مواد دارای خواص متعددی هستند و ا زجمله می توانند به عنوان مواد مؤثر برای مداوای برخی بیماریها مورد استفاده قرار گیرند.
۲ـ اندام خاصی چون ریشه، ساقه، برگ ها و گل و……… حاوی مواد مؤثر باشند.
۳ـ معمولاً از اندامهای مورد نظر به صورت تازه استفاده نمی شود.
۴ـ گیاهان دارویی در مقایسه با سایر گیاهان مورد عمل در کشاورزی که به طور عام و روزمره مورد استفاه انسان اند در موارد معدود خاصی قابل استفاده اند.
۲-۱ کاربرد گیاهان دارویی
۱ـ گیاهان دارویی: از مواد مؤثره به صورت مستقیم یا غیر مستقیم اثر درمانی دارند.
۲ـ گیاهان ادویه ای: از مواد موثره فعال موجود در این دسته از گیاهان در صنایع غذایی نوشابه سازی ، کنسرو سازی و……به منظور بهبود در طعم ،رنگ و مزه آنها استفاده می شود
۳ـ گیاهان عطری : اندامهای خاصی در این گیاهان غذایی حامل اسانس اند از راه تقطیر با بخار آب از آن اندام استخراج می شود .
گیاهی مثل گیاه نعناع در هر سه مورد استفاده می شود از آنجایی که برگ درخت گردو ، کاکل ذرت و پوست لوبیا حاوی مواد موثره می باشد ما آنها را جزء گیاهان دارویی محسوب نمی کنیم زیرا عملیات کاشت ،داشت و برداشت گیاهان مذکور صرفاً به منظور استفاده از مواد موثره نمی باشد .
گیاهان دارویی گر چه در داشتن مواد مؤثره با یکدیگر مشترک هستند ولی بدیهی است که از خصوصیات گیاه شناسی بلکه بیشتر شبیه گیاهان زینتی بوده و انواع یک ساله، دو ساله، چند ساله، علفی، درختچه ای یا درختی شامل گونه های مثمر و غیر مثمر در بین آنها دیده می شود.
مسئله دارویی بودن گیاهان همیشه امری در حال تغییرات است. به طوری که گیاهی که تا دیروز به عنوان گیاه غیر دارویی شناخته می شده ممکن است فردا به عنوان یک گیاه مهم و ارزشمند معرفی گردد و به عکس گیاهی که تا امروز به عنوان گیاه دارویی در بین عوام شهرت داشته و مورد استفاده قرار می گرفته ممکن است در بررسی های علمی روز یک گیاه فاقد ارزش دارویی شناخته شود .تا کنون تنها خصوصیات دارویی حدود سی هزار گونه از ششصد هزار گونه گیاهی جهان شناخته شده است.
۳-۱ اهمیت گیاهان دارویی :
برای نشان دادن اهمیت کشت و تولیدات گیاهان دارویی کافی است در باره چند جنبه مهم کشت و تولید این گیاهان چون : نوع گیاهی که کشت می گردد ، میزان تولید محصول زیر کشت و اهمیت اقتصادی آن ( اهمیت صادراتی و نیازهای صنایع دارویی به آن ) اثر عوامل اکولوژیکی ( و بطور کلی مکان مناسب کشت ) بر کیفیت و کمیت مواد موثر می باشد .
در حال حاضر موضوع تولید و مصرف گیاهان دارویی در کشورهای صنعتی و توسعه یافته در حال احیاء است . محاسبه دقیق مقدار مصرف سالیانه گیاهان دارویی در جهان مشکل است زیرا از گیاهان دارویی به اشکال ناشناخته متفاوتی استفاده می شود و اطلاعات محلی جامعی نیز در این مورد وجود ندارد ولی به عنوان مثال می توان گفت که میزان واردات گیاهان دارویی ( که شامل گیاهان معطر نمی شود ) به چند کشور خریدار این گیاهان از ۳۵۵ میلیون دلار در سال ۱۹۷۶ به ۵۵۱ میلیون دلار در سال ۱۹۰۰ افزایش یافت که این خودگواه کوچکی از رویکرد روز افزون به گیاهان مذکور است.
جدول شماره یک مناطق گیاهان زیر کشت دارویی در مجارستان بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۵
نام گیاه منطقه زیر کشت ( هکتار )
1975 1980 1985
ارگوت 2630 4400 2100
خشخاش 2400 4500 6250
نعناع 150 300 350
۴-۱ دلایل رویکرد به گیاهان دارویی
استفاده روز افزون مردم از گیاهان دارویی و همچنین تمایل شرکتهای تولید کننده مواد دارویی به داروهای دارای منشأ گیاهی را می توان به دلایل زیر دانست :
۱-تهیه برخی از مواد موثر فعال که در صنایع دارویی از اهمیت بسیار بر خوردار هستند به طور مصنوعی امکان پذیر نبوده و تنها به صورت طبیعی از گیاهان مورد نظر قابل استخراج اند . این دسته از مواد یا به طور کلی ساختمان شیمیایی ناشناخته ای دارند و یا به دلیل داشتن ساختمان شیمیایی بسیار پیچیده تهیه آنها به صورت مصنوعی در صنایع دارو سازی مشکلو مستلزم هزینه بسیار گران است.
۲-برخی از مواد طبیعی گیاهی چون سولانین ها به صورت مستقیم قابل استفاده نسیتند یعنی در صورت استفاده مستقیم فاقد ارزش دارویی می باشند و پس از تأثیر فرآیندهای شیمیایی از بو ، طعم و مزه مطلوب تری نیز برخوردارند .
۳-مواد دارویی مصنوعی ( شیمیایی ) به طور سریع اثر می بخشند و دارای یک تأثیر مشخص نیز می باشند و دارای عوارض جانبی نا مطلوبی بر بدن انسان می باشند در حالی که مواد دارویی حاصله از گیاهان با آنکه به تدریج تأثیر می بخشند ولی دارای اثراتن مفید جانبی چندی می باشند و از این رو فواید جامعی از نظر دوام سلامت بدن دارند .
۴-مواد موثره گیاهان به خصوص عطریات و اسانسها موارد استفاده متعدد در صنایع لوازم آرایشی ، صنایع مواد شیمیایی خانگی دارند .
۵-استفاده از مواد موثره گیاهان دارویی در صنایع غذایی روز افزون می باشد که از قدیم الایام معمول بوده ولی اکنون در صنایع نوپای نوشابه سازی ،کنسرو سازی ، شیرینی سازی جهت بهتر شدن طعم و رنگ و بوی محصولات در سطح دقیق تر و حساب شده تری استفاده می گردد.
۶-مواد مؤثره گیاهان دارویی علاوه بر این که مزه و طعم خوبی دارند اشتها آور نیز هستند و سبب هضم مواد غذایی و سلامت کار دستگاه گوارش می گردد.
۲ـ دیدگاه های بیولوژیکی:
میزان و کیفیت مواد شیمیایی یک گیاه در رویشگاهها و مناطق مختلف تغییر می یابد و دلیل این نوسان فعالیت های متابولیکی گیاه تحت تأثیر عوامل مختلف محیطی می باشد. یک مثال در این مورد تغییر کمی و کیفی ماده لینا لول در اسانس میوه گشنیز است.
در هر صورت تغییرات آنی مواد شیمیایی موجود در برخی گیاهان تحت تأثیر عوامل زیستی و غیر زیستی(خاک، آب و هوا) امر مسلمی است شاید تأثیر عوامل مذکور در دراز مدت نیز کارا بوده و سبب اشتیاق گونه ها ی تازه گیاهی از اجداد قبلی آنها باشد. مثلاً برخی گیاهان تیره بادمجان در مناطق گرمسیری متابولیت به نام آسکوپولاین تولید می کنند. ولی همان گیاهان در مناطق غیر گرمسیری متابولیت دیگری به نام هیوسیامین تولید می نمایند.
۳-کاشت و پرورش گیاهان داروئی :
گیاهان داروئی با بو مزه ،رنگ و ترکیب ساختاری ویژه بسیار متنوع هستند و پرورش آنها یک کار فرح بخش است ساکنان آپارتمانها نیز می توانند این گیاهان را در گلدان پرورش دهند و خود را با طبیعت حفظ کنند گیاهان داروئی معمولا خودرو با دوام مقاوم و در عین حال به سادگی قابل پرورش هستند گونه های یک ساله گیاهان داروئی که در مقابل عوامل جوی مقاوم هستند در مقایسه با سبزیهای خوراکی به دقت و مراقبت کمتری نیاز دارند بیشتر گیاهان داروئی در هر نوع خاک و شرایط رشد و نمو می کنند اما نتایج رضایت بخش وقتی به دست می آید که محل رویش گیاهان مطابق با شرایط بومی فراهم شود محل فیزیکی گیاه باید به طور دقیق مورد توجه قرار گیرد بعضی از گیاهان داروئی مثل نعناع سایه را ترجیح می دهند در حالی که انواع مدیترانه ای مثل مریم گلی و آویشن نه تنها به آفتاب نیاز دارند بلکه سر پناه و حفاظ نیز لازمه رشد آنها است مثلا اکلیل کوهی و اسطوخدوس به سرما و باد حساس هستند بنابراین باید محلی با حفاظ مشخص شود تا گیاه از سوزو سرمای زمستان سخت در امان باشد .
باید توجه داشت بهره برداری و استفاده از گیاهان دارویی به نحوی که در ممالک اروپایی و آمریکایی معمول است هنوز در کشور ما مورد توجه قرار نگرفته به طوری که اکثر مردم ازگیاهان دارویی که در ایران پراکندگی دارند بی اطلاع هستند و یا اصولاً به خواص درمانی آنها واقف نیستند در حال حاضر حتی برای بعضی از مراکز علمی نیز این گونه گیاهان بدون آنکه توجه شود در داخل کشور به سهولت می توان به آنها دسترسی پیدا کرد ،از کشور های خارج تقاضا می گردند . زیرا عدم اطلاع از وجود گیاهان در ایران و یا عدم شناسایی دقیق این گیاهان است که هنوز هم برگترین مانع برای استفاده از آنها می باشد .
پژو هشهای انجام شده در طی سالیان دراز نشان داده است که گیاهان پرورشی اگر از نوع خوب انتخاب شده و در آب و هوای مناسب پرورش یافته باشند دست کم به اندازه گیاهان وحشی موثر هستند روشهای کشت ممکن است حتی گیاهانی را تولید کند که به طور قابل ملاحظه ای موثر تر از گیاهان وحشی باشند در مورد کشت و نیز گرد آوری باید کوشش شود که گیاهانی که حد اکثر فعالیت ممکن را دارند تهیه کرد .نژاد هایی که مقدار مواد موثره آنها زیاد است کشت شوند مثلا پست ترین نژاد رازیانه در شرایط یکسان فقط یک سوم مواد موثره عالی ترین نژاد رازیانه را دارد .اختلاف در نژاد ها نه تنها از نظر کل محتویات به مواد موثره است بلکه بعضی از ترکیبهای شیمیایی در مواد موثره ممکن است در بعضی از نژاد ها فراوان و در بعضی از نژاد ها کم وجود داشته باشند بدین ترتیب که نژاد های مختلف آویشن وحشی حاوی روغنهای فرار با بوی لیمو کاراواکرول یا تروانتین هستند بنا براین هنگام کشت تجارتی باید سعی کرد که نژاد مناسبی از بین گونه ها کشت داده شوند .
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
روشهای کنترل آفات گیاهان زینتی
مقدمه :
در جلسات گذشته در مورد کنترل بیولوژیک و شیمیایی آفات گلخانهای صحبت کردیم. در این جلسه به بحث دیگر تحت عنوان سایر روشهای مبارزه با آفات میپردازیم.
* روشهای کنترل آفات گیاهان زینتی
– تولید گیاهان مقاوم به آفات؛
– استفاده از تکنیکهای زراعی؛
– تکنیک رهاسازی نرهای عقیم؛
– استفاده از تلههای فرمونی.
علاوه بر این ۴ روش در مبارزه با آفات روشهای دیگری وجود دارد که خیلی به صورت گسترده مورد استفاده قرار نگرفتهاند.
سایر روشهای کنترل آفات
– استفاده از ترکیبات شیمیایی دور کننده (Repelents)؛
– استفاده از مواد ضد تغذیه (Antifeedants)؛
– استفاده از عقیمکنندههای شیمیایی (Chemostrilants)؛
– استفاده از تلههای نوری؛
– استفاده از تلههای چسبناک.
در اینجا در مورد تعدادی از مهمترین روشها بصورت فشرده مطالبی ارائه میشود.
* تولید گیاهان مقاوم
یکی از روشهای جالب توجه در مبارزه با آفات تولید گیاهان مقاوم است. اصول اساسی این روش دگرگونی مصنوعی گونههای گیاهی به روش ژنتیکی است به نحوی که گیاه تولید شده میزبان مناسبی برای آفت نباشد. این تغییرات میتواند به دو روش فیزیکی و شیمیایی باشد.
تغییرات فیزیکی عمدتاً تغییراتی در ظاهر و بافت گیاه است. بعنوان مثال گیاهانی که با بافت سخت تولید میشوند در مبارزه با آفات مناسبترند. همچنین گیاهانی که سطح برگ آنها از کرک بیشتری برخوردار است.
قابل توجه است که هر یک از این روشها ممکن است فقط در مبارزه با یک آفت مفید باشد و در مبارزه با گونه دیگر نقش منفی ایفا کند. لذا در مبارزه با آفات کلاً به مجموع آفاتی که بر روی یک گونه گیاهی فعالیت میکنند، توجه داشته باشید.
تغییرات شیمیایی در برگیرنده تغییر در مواد شیمیایی موجود در گیاهان است، که بصورتهای مختلفی در کنترل آفات نقش دارد.
۱)آنتیزنوز(Antixenosis) : مکانیزم شیمیایی و فیزیکی که باعث دفع حشرات و ممانعت از استقرار آنها روی گیاه میشود.
۲)آنتیبیوز(Antibiosis) : مکانیزمی که باعث اثرات معکوسی روی ویژگیهای بیولوژیک آفت میشود.
۳) تحمل (Tolerance) : مکانیزمی که باعث افزایش تحمل گیاه در مقابل حمله آفت میشود.
در تولید گیاهان مقاوم، وجود ارتباط تنگاتنگ بین متخصصین ژنتیک گیاهی و متخصصین حشرهشناسی مهم است. این دو گروه از متخصصین الزاماً باید در تولید گیاهان مقاوم با هم همکاری داشته باشند.
تولید هر واریته یا هر گیاه مقاوم به آفت، حداقل حدود ۱۰ تا ۱۵ سال طول میکشد. مزیت عمده استفاده از گیاهان مقاوم اینست که این روش با سایر روشهای مبارزه با آفات سازگار است. بعنوان مثال حشراتی که در روی گیاهان مقاوم به آفات تغذیه میکنند عموماً در مقابل شرایط محیطی حساستر و ضعیفترند و سریعتر از بین میروند. همچنین گیاهان مقاوم به آفات میتوانند کارآیی دشمنان طبیعی را افزایش دهند.
بعنوان مثال گیاه تولید شده با میزان کرک کمتر در سطح برگ، باعث افزایش کارآیی بعدی از پارازیتوئیدها میشود. تاکنون گیاهان مقاوم برای بیشتر از صد گونه گیاهی تولید شدهاند.
آیا تولید گیاهان مقاوم میتواند بعنوان یک نوع کنترل بیولوژیک باشد؟
تولید گیاه مقاوم اگر صرفاً بر روی جمعیت آفت تاثیر بگذارد کنترل بیولوژیک نیست، در حالیکه اگر باعث افزایش کارآیی دشمنان طبیعی باشد نوعی کنترل بیولوژیک محسوب میشود.
* استفاده از تکنیکهای زراعی
از دیگر روشهای مبارزه با آفات میتوان به روشهای زارعی اشاره کرد. کنترل زراعی آفات در برگیرنده تغییرات اَگروتکنیکی به منظور کاهش تولید مثل و بقای آفت است. روشهای زراعی از قدیمیترین روشهایی هستند که توسط بشر در کنترل آفات مورد استفاده قرار گرفتند.
کنترل زراعی آفات
– تغییر در زمان کاشت و برداشت؛
– شخم زدن؛
– تغییر فواصل کشت؛
– آبیاری؛
– تناوب زراعی؛
– کاشت گیاهان تله.
زمان کاشت در مورد بعضی از محصولات در کنترل آفات نقش مهمی دارد. به عنوان مثال با کشت گیاه در زمان نبود آفت (زودتر یا دیرتر از زمان کشت معمول) گیاه از خسارت آفت فرار داده میشود.
در تناوب زراعی گیاهی که بعنوان گیاه دوم کاشته میشود، نباید در ارتباط سیستماتیک بوتانیکی با گیاه اول باشد. در واقع اگر آفات گیاه اول با آفات گیاه دوم متفاوت باشد میتوان در بیولوژی آفات ایجاد اختلال کرد و جمعیت آنها را کاهش داد.
* تکنیک رهاسازی نرهای عقیم
در این روش با تکثیر جمعیت انبوهی از حشرات نر و قرار دادن آنها تحت تاثیر مواد رادیواکتیو و رهاسازی آنها در طبیعت در تولید مثل آنها اختلال ایجاد میشود. این یک روش دیگر مبارزه با آفات است. یکی از تکنیکهای بسیار جالب که حداقل در مورد ۱۰ گونه از آفات توصیه شده است. در این روش بطور خلاصه، نرها را در اَنسکتاریوم یا محیط پرورش حشرات با جمعیتهای بسیار انبوه تولید میکنند، سپس آنها را تحت تاثیر مواد رادیواکتیو مثل کبالت قرار میدهند، این عمل باعث بوجود آمدن اختلالات ژنتیکی در اسپرم حشرات نر میشود. بعد از رهاسازی حشرات نر در طبیعت، با حشرات ماده آزاد جفتگیری میکنند. اما تخمهای تولید شده توسط مادهها عموماً تفریغ نمیشود و از آن نِتاجی بوجود نمیآید.
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
انواع سیستم های آبیاری قطره ای
۱-آبیاری قطره چکانی : پخش آهسته آب بر سطح خاک به صورت قطرات مجزا یا پیوسته ، یا جریانهای باریک از روزنه های ریز را آبیاری قطره چکانی می نامند .
۲-آبیاری زیر بستری : در این سیستم جریان آب وجود ندارد ، بلکه یک فضای رطوبتی ملایم و نسبتاً یکنواخت بنام پیاز رطوبتی در اطراف ایجاد می شود .
لوله های فوق سوراخ دار نیستند بلکه اسفنجی هستند و فن آوری آن فوق به گونه ای است که با فشار خیلی کم ( ۶/۰ تا ۸/۰ بار ) آب را از دیواره لوله تراوش می کند و پس از ایجاد یک فضای رطوبتی با اطراف خود به تعادل میرسد و به میزانی که ریشه گیاه آب را می مکد لوله هم تراوش می کند و در این سیستم هیچگونه تبخیری هم وجود ندارد
این لوله ها متناسب با نوع گیاه و شرایط آب و هوایی و اقلیم تولید می شوند . از مزارع بزرگ گرفته تا باغها ، پارکها و فضای سبز ، جنگلهای مصنوعی ،زمینهای ورزشی ، گلخانه ها ، باغجه های منازل و حتی گلدانهای کنار پنجره و گلدانهای معملی و … می توانند به این سیستم مجهز شوند . این لوله ها به دو صورت دستی و مکانیزه در زمین قرار داده می شوند .
الف – نصب دستی : برای این منظور ابتدا توسط کارگر ترانشه مربوه باعمق های تعیین شده و با عرض حدود ۳۰ تا ۴۰ سانتی متر حفر گردیده و پس از قرار دادن لوله ، روی آن را با خاک مناسب و مخلوط با کود دامی پر میکنند تا محیط متخلخلی در اطراف لوله ایجاد شود .
ب – نصب مکانیزه : در این روش توسط شیارکن و یا زیر شکن های مناسب که توسط تراکتور کشیده می شود همزمان با ایجاد شیار لوله نیز خوابانیده می شود .
آبیاری فواره ای : عبارت اشز آب فشانی است که آب را به صورت چتر مانند در محل مورد نظر در کنار درخت پخش می کند و نیاز آبی نیز با اختصاص دادن یک آبفشان برای هر درخت کاملاً تأمین می شود . دبی این وسیله به طور معمول از نفوذپذیری خاک بیشتر است ، بنابراین اخداث یک تشتک کوچک در پای درخت برای کنترل توزیع آب توصیه می شود .
آبیاری مه پاش : پخش آب به وسیله یک اشانک یا مه پاش کوچک بر سطح خاک را « آبیاری مه پاش » می نامند .
ویژگیهای آبیاری قطره ای :
آبیاری قطره ای داریی ویژگیهای منحصر به فرد است که در دیگر روشها بندرت دیده می شود .
این ویژگیها را می توان چنین بیان کرد :
-فقط بخشی از خاک مرطوب شده و آبیاری می گردد
-مقدار بده آبی و همچنین فشار مورد نیاز برای آبیاری در حد کم و ضعیفی است .
-تأسیسات شبکه آبیاری خیلی سبک است و در محل های ثابتی قرا ر می گیرند .
-باعث خیس و مرطوب شدن برگها و پوشش گیاهی نمی گردد .
-روش مطلوبی برای حاصلخیزی نیز بحساب می آید .
-از سایر فعالیتهایی که معمولاً بر روی گیاه صورت می پذیرد کاملاً مستقل است .
-در اکثر موارد ضرورت اتوماتیک کردن سیستم را میطلبد ( بنابراین انتقال آب به مقدار کم و دفعات بیشتری انجام می شود .
عوامل مؤثر در آبیاری قطره ای
قبل از تصمیم گیری در مورد اجرا و بخصوص قبل ا ز شروع طراحی سیستم آبیاری قطره ای باید عوامل مختلفی از قبیل خاک ، منابع آب ، نوع زراعت ، آب و هوا و غیره مورد بررسی قرار گیرد .
محدودیت های استفاده از سیستم آبیاری قطره ای
متأسفانه ، امکان استفاده از آبیاری قطره ای – با تمام مزایایی که دارد – محدود می باشد .
عواملی که این محدودیت را بوجود می آورند به شرح ذیل است :
-سرمایه گذاری اولیه نسبتاً زیاد می باشد .
-خطر تجمع نمک در ناحیه ریشه گیاه وجود دارد .
-مجاری قطره چکانها بر اثر وجود مواد زاید در آب آبیاری مسدود می گردد .
-لوله های پلاستیکی بکار رفته در شبکه ، تحت تاثیر اشعه ماوراء بنفش خورشید قرار می گیرد و بتدریج کیفیت خود را از دست می دهد .
-لوله های پلاستیکی ( پلی اتیلن )در معرض خطر جوندگان صحرایی می باشند .
-مواد شیمیایی تزریقی در سیستم ممکن است روی جنس لوله ها اثر نامطلوب بگذارد .
-اگر اشکالاتی در فیاتر ها بروز دهد ، مواد نا خالص وارد لوله ها و سپس قطره چکانها شده ، آنها را مسدود می سازد .
اجزای مهم سیستم آبیاری قطره ای
اجزای سیستم آبیاری قطره ای با سیستم های دیگر آبیاری متفاوت است . زیرا در این روش می باید آب تصفیه شود و سپس در یک شبکه مخصوص توزیع گردد . در شکل زیر اجزای این سیستم به صورت شماتیک نشان داده شده است .
چنانکه که مشاهده می شود این سیستم شامل سه قسمت عمده است :
خط اصلی : مشتمل بر پمپ برای تامین فشار در سیستم انژکتور کود های شیمیایی برای تزریق کود به داخل سیستم ، فیلتر اولیه برای جدا کردن مواد معلق درشت از آب ، فشار سنج در دو طرف فیلتر برای پی بردن به زمان شست و شوی آن از روی مقدار افت فشار ، شیر کنترل جریان و دپی سنج آخرین جزء خط اصلی است .
قسمت نیمه اصلی
شامل فیلتر ثانوی برای جدا کردن مواد معلق ریز ، شیرهای سلو نوئید از نظر کمک به خود کار کردن سیستم ، تنظیم کننده فشار ، فشار سنج ، شیر کنترل جریان و در انتهای قسمت نیمه اصلی شیر تخلیه نصب است تا هر چند یک بار مواد جمع شده در لوله تخلیه گردد .
لوله های جانبی
لوله هایی هستند که از قسمت نیمه اصلی منشعب شده ، آب را به کمک گسیلنده ها در سطح زمین پخش می نمایند .
قسمتهای اصلی سیستم آبیاری قطره ای شامل قطعات زیر می باشند :
گسیلنده ها
در آبیاری قطره ای آب به فواصل بین ردیفهای کشت انتقال می یابد و در نزدیکی گیاه توزیع می گردد . حسب اینکه انتقال و توزیع آب با دو وسیله متفاوت صورت پذیرد یا بر عکس هر دو وظیفه را در یک واحد عهده دار باشد ، دو تیپ آبیاری از هم قابل تشخیص و تفکیک می باشد
حالت اول :
انتقال ای با شبکه و لوله های آبیاری که از جنس پلاستیک است و گسیانده ها بر روی آن به فواصل ثابت و مشخصی نصب می گردد . انواع گسیانده ها شامل : قطره چکانها ، گسیلنده قابل تنظیم و گسیلنده خیلی ریز هستند .
حالت دوم :
انتقال و توزیع آب با یک وسیله انجام می شود و آنها معمولاً شامل لوله های سوراخ دار و لوله های غلاف دار هستند .
الف ) انواع قطره چکانها : قطره چکانها ره به دو صورت دسته بندی می کنند.
بر حسب مقدار دبی :
فشار سیستم به طور متداول یک اتمسفر است و دبی قطره چکانها بین ۱ تا ۸ لیتر در ساعت متغیر می باشد ولی بده آبی که در عمل بیشترین کاربرد را دارد عبارت است از :
۲ لیتر در ساعت برای صیفیحات گلخانه ای و زیر پلاستیک
۴ لیتر در ساعت برا ی گیاهان چند ساله ، درختان میوه و تاکستان
قطره چکانها را بنا به نحوه استهلاک فشار می توان به چند دسته تقسیم نمود :
قطره چکان با مدار و مسیر طولانی
در این نوع قطره چکانها برا ی اینکه فشار موجود در داخل لوله ها به شکل افت انرژی مستهلک گردد ، اب مسیر نسبتاً طولانی در حدود ۱-۱/۰ متر ار طی می کند . این نوع قطره چکانها به دو صورت طولانی یکنواخت و مسیر طولانی غیر یکنواخت تقسیم بندی می شوند . (شکلهای زیر )
قطره چکان با مدار و مسیر کوتاه :
در این نوع ، آب از یک مجرا و سوراخ ریز به گونه ای عبور می کند که فشار حاصله در داخل لوله آبیاری تبدیل به سرعت می گردد و آب با طول پرتاب خیلی کم و ضعیفی خارج می شود . البته در حال حاضر این نوع قطره چکانها به دلیل حساسیت زیاد نسبت به انسداد ، دارای تنوع و تعداد کمتری می باشند ( شکل زیر )
قطره چکانهای چند دهانه ای :
در باغها و گیاهان چند ساله ه سیستم ریشه های گیاه گسترش می یابد و مصرف روزانه آب در آنها نسبتاً زیاد می شود . در چنین مواردی بهتر است برای هر گیاه نقاط آبیاری زیاد تری در نظر گرفته شود . برای آبیاری این محصولات استفاده از قطره چکانهایی که چند نقطه خروجی دارند رایج است . این عمل را با استفاده از لوله های موبینی که با طول معین انتخاب می شوند نیز می توان انجام داد ( شکل زیر )
گسیلنده قابل تنظیم :
این نوع گسیلنده ها مجهز به یک سوراخ کالیبره و قابل تنظیم است ( قطر بین ۲/۱ تا ۲/۲ میلیمتر متغیر است ) که روی لوله آبیاری به فواصل منظم ( ۵/۲ تا ۵/۶ ) نصب می شوند و با یک پوشش و کلاهک ، آب را به شکل پودری قطره ای به بیرون هدایت می نمایند . آب خروجی در داخل نهر های حوضچه ای شکل و کوچک که گسیلنده در کف آن قرار دارد ریخته می شود . دبی آن بین ۳۵ تا ۱۰۰ لیتر در ساعت است . ( شکل زیر )
گسیلنده خیلی ریز :
این نوع گسیلنده مانند آبپاشهای آبیاری بارانی عمل می کنند . در حدود ۳/۰ تا ۵/۰ متر بالای سطح خاک قرار گرفته ، آب را به شکل پودری و بارانی به سطح زمین می پاشد به گونه ای که در نزدیکی گیاه لکه های مرطوب آن تشکیل می گردد . طول پرتاب این نوع گسیلنده ها بین یک تا دو متغیر است و فرم سطح مورد آبیاری نیز بر حسب نوع کلاهکی به کار می رود متغیر می باشد . ( شکل زیر )
لوله های غلاف دار
لوله های غلاف دار ، لوله های پلاستیکی ساخته می شوند که ضمن هدایت و انتقال آب نقش توزیع آن را در سر زمینن نیز بر عهده دارند . دو غلاف بهم چسبیده یکی دارای مقطع بزرگتر که نقش آن انتقال آب در طول لوله است و با سوراخهایی آب را به داخل غلاف منتقل می نماید و دیگری با مقطعی کوچکتر آب را به بیرون برای تغذیه گیاه هدایت می کند ( شکل زیر )
لوله های روزنه دار:
این نوع گسیلنده ها عبارتند از : از یک سری لوله های کم قطر و مشبک که آب در سر تا سر آن به بیرون نشت می کند . این لوله ها معمولاً در عمق ۲۰ تا ۵۰ سانتیمتر در دل خاک تعبیه می شوند .
ب – نحوه اتصال گسیلنده ها به لوله جانبی
گسیلنده ها ممکن است داخل خط لوله آبده و یا خارج از آن قرار گیرند و نوع داخل خط یا داخل لوله ای از دو طرف به لوله جانبی متصل می شود بنابراین لازم است لوله جانبی به قطعات کوچکی تقسیم گرد . از آن جا که لازم است تمام آب لوله جانبی از داخل گسیلنده ها عبور کند ، فشار در لوله جانبی به طور بارزی افت می کند .
گسیلنده ها ی خارج خط یا خارج لوله ای آنهایی هستند که روی لوله هایی جانبی و خارج از آن نصب می شوند . این گسیلنده ها فقط آب جاری در لوله های جانبی منحرف کرده ، از سوراخ خود خارج می نمایند . در بیشتر شبکه های آبیاری قطره ای از این نوع گسیلنده ها استفاده می شود .
گسیلنده های خارج لوله ای ممکن است همراه با پایه عمودی باشد و معمولاً در شرایطی بکار برده می شود که لوله جانبی زیر زمین دفن شده باشد
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
زیست شناسی گیاهی
•طبقه بندی حوزه رده بندی گیاهان
•رده های گیاهان
•اطلاعات عمومی گیاهان
•همچنین ببینید
گیاه (Plant) در زیست شناسی معمولا” به یک موجود زنده درحوزه رده بندی گیاهان اطلاق می شود. شاید در کاربردهای روزمره این واژه آنچنانکه درذیل تعریف شده بکار نرود.
مشکلات موجود برای تعریف
تعریف کلمه گیاه ازآنچه که ظاهرا” به نظر می رسد بسیار مشکل تراست. اگرچه گیــــاه شناسان محدوده رده بندی گیاهان را تعریف کرده اند ، مرزهای تعیین کننده اعضاء رده بندی گیاهان بسیار اختصاصی تر از تعریفات رایج ” گیاه”است. ما گیاه را بعنوان یک موجود زنده یوکاریوت و دارای تعداد زیادی سلول تعریف می کنیم که عموما” فاقد اندامهای حسی یا حرکت ارادی بوده و در صورت رشد کامل دارای ریشه ، ساقه و برگ می باشند. اما از نظر گیاه شناسی فقط گیاه آوندی دارای ریشه ، ساقه وبرگ است. اما اگر منصفانه نگاه کنیم گیاهانی که ما هر روز با آنها مواجه هستیم ، گیاهان آوندی می باشند.
تعریف دیگر گیاه که گسترده تر (فراگیرتر) می باشد، عبارت است از هرچیزی که فتواتوتروف می باشد- یعنی غذای خودش را از مواد خام غیر آلی و نور خورشید تولید کند. برای فردی که بر نقش خاصی که گیاهان در یک اکوسیستم بازی می کنند متمرکزشود این تعریف غیر منطقی نیست .اما در بین فتواتوتروپها ، پروکاریوتهایی ( پیش هسته) مخصوصا” باکتریهای فتواتوتروپ و سیانوفیتها وجود دارند. سیانوفیتها را گاهی اوقات ( به دلایل خوبی) جلبکهای سبز– آبی می نامند.در اینجا این مشکل بوجود می آید که بیشتر مردم از جمله گیاه شناسان قارچ خوراکی را گیاه می نامند اگرچه قارچ خوراکی اندام باردهی قارچ می باشد ( حوزه قارچها)، و اصلا” فتواتوتروپ نبوده، بلکه گندخوار( saprophytic) می باشد. و بیش از چند گونه گیاهان گل دار، قارچها و باکتریها وجود دارند که انگلی هستند.
ما قادر به ارائه پاسخی مطمئن نیستیم. فهرست خصوصیاتی که حوزه رده بندی گیاهان را از سایر حوزه های زیست شناسی جدا می کند حد اقل یک تعریف فنی ارائه می کند اما این تعریف مورد پسند همگان قرار نمی گیرد. بنابراین تعریف اصطلاح گیاه همیشه به معنی بیشتر موجودات زنده طبقه بندی شده در محدوده رده بندی گیاهان می باشد. مثلا” اگر جلبکهای سبز به وضوح گیاهانی جزورده بندی گیاهان هستند، پس بیشترمردم اکثرخزه های دریایی را هم که جزئی از( حوزه آغازیان (هستند، جزو جلبک های سبز در نظر می گیرند. مشکل عدم وجود دقت یا توافق که در تعریف گیاه وجود دارد یکی از گفته های مورد تفاهم است که اغلب در مقالات با آن مواجه هستیم از این قبیل : … آوند چوبی یکی از دو بافت انتقال در گیاه است . بطور کلی تصور نمی شود این جمله به معنی تمامی گیاهان ، جلبکها با گیاهان گلدار باشد. به احتمال بسیار زیاد باکتریها یا قارچها را به حساب نمی آورد. در واقع معمولا” بهتر است اینگونه تصور شود که این بحث فقط به گیاهان آوندی مربوط می شود ( ضرورتا” سرخسها ، مخروط زاها، گیاهان گلدار و تعدادی دیگر) مگر اینکه به صورتی متفاوت بیان شود( مثلا” … در گیاهان آوندی و غیر آوندی اینگونه است ). The system of classification (see
درسیستم طبقه بندی ( به طبقه بندی علمی مراجعه کنید) که توسط گیاه شناسان برای فهرست کردن موجودات زنده زمین بکار رفته، هزاران دانشمند روزانه ساعات بسیار زیادی وقت صرف کرده اند. درابداع این سیستم تلاش شده تا سیستمی طبیعی بوجود آید در حالیکه ارتباطات تکاملی بین کلیه گونه های مختلف را توصیف نماید ( از جمله مواردیکه فقط در فسیلها شناخته شده اند). گیاهان یکی از بخشهای این طبقه بندی هستند ودرتعریف گیاهان چه بصورت کلی وچه بصورت جزئی ، باید تعدادی منبع را درکلیه فعالیتهای علمی که برای تهیه یا ارائه اطلاعات درباره آنها انجام می شود، در این سیستم طبقه بندی لحاظ کنیم.
برای گیاهان آنگونه که در حوزه رده بندی گیاهان تعریف شده اند به قسمت زیر نگاه کنید.
•برای جلبکها بطور کلی به جلبک رفته یا به جلبک دریائی مراجعه نمایید.
•برای قارچهای خوراکی قارچهای خوراکی یا قارچ مراجعه کنید.
•برای گیاهان غیر آوندی بطور کلی به گیاه غیر آوندی نگاه کنید.
•برای گیاهان آوندی بطور کلی به گیاه آوندی مراجعه کنید.
•برای گیاهان مخروطی بهPinophyta یا gymnosperms نگاه کنید.
•برای گیاهان گلدار به angiosperms نگاه کنید.
گیاهان تقریباٌ در همه جای گیتی می رویند گلها علفها و درختان را تقریباٌ هر روزه می بینیم. گیاهان همچنین بر فراز کوههای بلند در اقیانوس ها در بسیاری از بیابانها و در نواحی قطبی می رویند. بدون گیاهان، آدمیان و جانوران نمی توانستند در کره زمین زندگی کنند. آدمی بدون هوا یا خوراک نمی تواند زندگی کند و همچنین بدون گیاهان نمی تواند زنده بماند. اکسیژن موجود در هوا که تنفس می کنیم از گیاهان فراهم می آید. خوراکی که می خوریم نیز از گیاهان یا از جانوران گیاه خوار بدست می آید.
در خانه سازی و بسیاری از چیزهای سودمند را از کنده و تخته و الوار درختان و خیلی از پوشاکهای ما از الیاف گیاهی از قبیل پنبه فراهم می گردد.
دانشمندان عقیده دارند که بیش از ۳۵۰۰۰۰ گونه و نوع گیاه شناخته شده اما هنوز بسیاری از گیاهان ناشناخته مانده است. کوچکترین گیاه دیاتوم می باشد که تنها با میکروسکوپ می توان آن را دید حتی ممکن است یک قطره آب بیش از ۵۰۰ دیاتوم در خود شناور داشته باشد.
بزرگترین گیاه زنده دنیا درخت سکویا در کالیفرنیا می باشد که بیش از ۹۰ متر بلندی و بیش از ۹ متر پهنا دارد.
برخی از درختان در کالیفرنیا هستند که عمر ۴۰۰۰ تا ۵۰۰۰ ساله دارند. دانشمندان همه موجودات زنده را به دو گروه اصلی و عمده تقسیم کرده اند.
به بیان دیگر می توان گفت که فرق عمده میان گیاهان و جانوران آن است که گیاهان در جایی ثابت هستند در حالی که تقریباٌ همه جانوران با نیرو و اراده خود حرکت می کنند.
بیشتر گیاهان خوراک خود را از هوا نور خورشید و آب می گیرند. جانوران نمی توانند برای خود خوراک بسازند. از این رو گیاهان یا جانوران گیاهخوار را می خورند. پایه و اساس واحد اصلی و آجر ساختمان موجود زنده یاخته یا سلول می باشد و از این جهت گیاه و جانور با هم تفاوت دارند زیرا بیشتر گیاهان سلول های دیواره ای کلفت حاوی ماده ای بنام سلولز دارند یاخته های جانوری ماده سلولز ندارد.
برخی چیزهای زنده که به نظر می رسد به خانواده و قلمرو گیاهان و جانوران وابسته نیستند. و این موجود تک یاخته ارگانیزم های شامل باکتری و اشکال دیگر زندگی است که تنها با میکروسکوپ قابل دیدن است. بیشتر دانشمندان عقیده دارند که به خانواده خود وابسته هستند یعنی موجودی که نه گیاه است و نه جانور.
از گیاهان برای آدمی خوراک، پوشاک، پناهگاه یعنی مهمترین نیازهایشان فراهم می شود. بسیاری از ما ازداروهایی که از گیاهان ساخته می شود یا مستقیماٌ از خود گیاهان دارویی است سود می جوییم. بعلاوه از گیاهان در مصارف زیبا سازی و لذت بخش کردن زندگی سود جسته می شود.
طبقه بندی حوزه رده بندی گیاهان
منشاء کلیه موجودات زنده متعلق به حــــــــــوزه گیاهان ، گروهی به نام جلبک سبز است که اشکـــال باقی مانده آن (paraphyletic) بوده وبصورت انواع گوناگونی در این قسمت یا درمیان آغازیان وجود دارند.جلبکهای سبز دارای کلروپلاستهایی هستند که در بر گیرنده کلروفیل a و b می باشند که بوسیله غشاهای دولایه به هم متصل هستند و دارای انواع گوناگونی تاژکدار، انبوه زی ، میله ای و حتی چند سلولی ابتدایی می باشند .بسیاری از آنها عمدتا” هاپلوئید ( تک لاد) هستند اما بقیه ، بین گونه های هاپلوئید و دیپلوئید ( دولاد) که گامتوفیت و اسپروفیت نامیده می شوند دارای تناوب نسل می باشند.
در مرحله ای از دوران پالئوزوئیک گیاهان پیچیده و چند سلولی(رویان رستها ) بر روی زمین نمایان شدند. در این گونه های اولیه جدید ، گامتوفیت و اسپروفیت از نظر شکل و عملکرد بسیار متفاوت بودند ، اسپروفیت کوچک باقی ماند و در کل زندگی کوتاه خود وابسته به والد خود بود. گروههای موجود در این ساختار مشترکا” خزه ها نامیده می شوند. از جمله:
•دسته Bryophyta( خزه ها)
•دسته Anthocerotophyta ( علف شاخی)
•دسته Hepaticophyta( هپاتیکها)
تمامی این گونه ها کوچک بوده و محدود به محیطهای مرطوب می باشند و برای تولید هاگ وابسته به آب هستند. در دوران سیلورین ، رویان رستهای جدیدی نمایان شدند که در اثر سازگاری امکان غلبه بر این موانع را که در دوران دونین دستخوش پرتوش سازگاری گسترده ای شدند پیدا کردند. این گروهها معمولا” دارای کوتیکول هستند که در برابرخشکیدگی مقاوم می باشند و بافت آوندی که آب را سرتاسرگیاه منتقل می کند که به همین علت آنها را گیاهان آوندی می نامند.
•دسته Lycophyta ( گرگ پاها)
•دسته Sphenophyta( دم اسبی)
•دسته Psilophyta (سرخسهای ماهوتی)
•دسته Ophioglossophyta ( لاله آلپی و سرخسهای تاکی)
•دستهPterophyta ( سرخسها)
گیاهان آوندی هم زیر گروهی ازاسپرماتوفیتها یا گیاهان دانه دار هستند که تا آخردوران پالئوزوئیک متنوع شدند. دراین گونـــــه ها گامتوفیت کاملا” کاهش یافت و اسپروفیت درون پوششی به نام دانه که در والد آنها بوجود می آید شروع به زیستن نمودند. اسپرماتوفیتها عبارتند از:
•دسته Cycadophyta ( سرخس نخلی)
•دسته Ginkgophyta ( درخت گینگکو)
•دسته Pinophyta ( مخروط زاها ، گیاهان مخروطی )
•دسته Gnetophyta (Gnetae)
•دسته Magnoliophyta ( گیاهان گلدار ، آنتوفیتا)
این دسته ها به دو گروه بازدانگان ( بی دانه ها ؛ چهار دسته اول) و گیاهان گلدار یا angiosperms تقسیم می شوند. پنجمین دسته فوق آخرین گروه عمده گیاهان است که در دوران ژوراسیک بوجود آمده و به سرعت در بیشتر زیبومه ها گسترده شدند.
رده های گیاهان
ممکن است بخواهیم علاوه بر طبقه بندی علمی گیاهان یا روشهای مردم پسند تر براساس این سیستم ، به طبقه بندی گیاهان با روشهای متفاوت دیگری بپردازیم که در ذیل به بررسی برخی از آنها می پردازیم:
ممکن است گیاهان بر مبنای الگوهای رشد فصلی اشان مرتب شوند. البته گیاهان ساده مثل جلبکها دوران زندگی کوتاهی دارند و اصطلاحهای زیر در مورد آنها بکار نمی رود اما جمعیت جلبکها عموما” فصلی هستند.
•سالانه : زندگی و تولید مثل در یک فصل رشد و نمو.
•دوسالانه : زندگی در دو فصل رشد و نمو ؛ تولید مثل معمولا” در سال دوم
•چند ساله : زندگی در سالهای رشد نمو طولانی ؛ ادامه به تولید مثل در یک مرحله
گیاهان آوندی یا herbaceous ( غیر چوبی ) هستند ویا چوبی. گیاه چوبی ممکن است درختانی باشند با یک یا چند تنه و شاخه که روی زمین بوجود می آیند ویا درختچه هایی باشند بدون تنه ، با شاخه هایی که نزدیک سطح زمین قرار دارند.
همچنین ممکن است گیاهان بر اساس چگونگی کاربردشان طبقه بندی شوند.گیاهان غذایی از جمله میوه ها ، سبزیجات ، گیاهان دارویی و ادویه ها می باشند.
اطلاعات عمومی گیاهان
میزان رشد یک گیاه عادی ۷۵-۲۰ میکرو متر در هر ساعت می باشد.
ادامه مطلب + دانلود...