جستجو در تک بوک با گوگل!

تابعيت پايگاه تك بوك از قوانين جمهوري اسلامي ايران

ستارگان،چشمک زنهای کوچک

391

بازدید

ستارگان،چشمک زنهای کوچک ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۲ امتیازs
آیا تاکنون به زندگی ستارگان این چشمک زنهای درخشان کوچک آسمان اندیشیده اید و در این نعمت بی کران آسمان کنجکاو شده اید. با کمی دقت و اندکی نظر درمی یابیم که این پارچه ی سیاه علاوه بر نقطه های ریز نقره ای رنگ عجایب بسیار شگفت دیگری در آن نیز وجود دارد که هنوز چشم بشر به نیمی از آن نیز باز نشده است.
اکنون در ادبیات آسمانی نگاهی بر پهنه ی این عرش باعظمت می کنیم:
آسمانی بود بی ستاره و خامـوش که صـدها سال از غـروب پرنورترین سـتارگانـش می گذشت. گهگاه گذر تک شهابی تیرگی بی رحمانه ی آن را می زدود اما درخش کوتاهش عطش تشنگان نور را برطرف نمی کرد تا اینکه در مرتعی بی زمان و زمانی بی عدد و عددی در مکان نامعلوم نقطه ای از نور را در اوج بزرگی آفرید قرنها بود که اجرام سرگردان آسمان خورشیدی را نمی یافتند تا گرداگردش حلقه زنند و منظومه ای را پدید آورند که سرچشمه های حیات در گوشه ای از آن پدیدار گردد سرانجام انتظارها به پایان رسید و در وقت و زمانی نامعلوم خورشیدی طلوع کرد بس درخشان گویی قصد داشت با پرتوافشانی خود حتی تاریکی های گذشته ی این گوشه از آسمان را برطرف سازد. سیارات حیران عضو گم گشته و از هم گسیخته خود را یافته بودند.
منظومه ای نورانی شکل گرفت جاذبه ی خورشید چنان بود که سیارات بسیار دوردست را نیز به سوی خود فرامی خواند و این بود که ناحیه ای وصف نشدنی در گوشه ای از آسمان پهناور پدید آمد. هیچ بشری تاکنون نتوانسته است راز آفرینش آسمان به این بزرگی را کشف کند اجرام بسیار زیاد در آسمان تاکنون برای کسـی قابل شمارش نبوده است اما عده ای از اندیشمندان با تفکر و مطالعه توانسته اند اندوخته های اندکی را در این باره کشف کنند چگونگی پیدایش جهان به وسیله ی انفجار بزرگ، تا کنون در این باره شاید مطالبی را شنیده باشیم اما هنوز یک نظریه ی قوی و پای بند و قانونی در این باره نداریم. در آسمان بیلیونها ستاره وجود دارد که خورشـید حتی جزء کوچکترین ستارگان هم محسوب نمی شدند ستارگانی در آسمان به نام غول های سرخ وجود دارند که شاید میلیون ها خورشید را در دل خود جای دهند.
کهکشان ستارگانی که خورشید ما بدان تعلق دارد فقط یکی از کهکشانهایی است که در آسمان وجود دارد تعداد ستارگان قسمتی از آسمان در ناحیه ی شمالی آن از تعداد دانه های شن بر روی تمام کره ی زمین بیشتر است با این تصور شاید فرض تمام ستارگان آسمان با دوره زندگی های متفاوت برای ما سخت باشد.
خداوند در قرآن کریم در سـوره ی جانـیته می فرمایند: بدون شک در آسمان ها نشانه های عجیب و فراوانی است برای آنان که اهل یقین و ایمانند.
در نگاهی گذرا به دوره ی زندگی یک ستاره شاهد شباهت هایی از آن به دوره ی زندگی یک انسان هستیم با این تفاوت که دوره ی زندگی یک انسان در حدود چندین سال است اما دوره ی زندگی ستاره در حدود چند میلیـارد سـال است و در بعضی موارد حتی بیشتر اما یک ستاره هم مانند یک انسان متولد می شود دوره ی زندگی نوباوگی را پشت سر می گذارد بعد دچار بحرانی در خود می شود که بلوغ نام دارد بعد به سنین بالا می رود و بعد از آن به سال های آخر زندگی که شاید در این مرحله میلیاردها سال از زمان گذشته باشد می رسد.
یک ستاره برای به وجود آمدن و متولد شدن با حرکت هایی جزئی در یک سحابی به وجود می آید (سحابی ابر عظیمی از گاز و غبار است که بسیار رقیق است و دمای آن کم است) حرکت هایی جزئی در سحابی موجب تراکم های موضعی ماده می شود. نیروهای گرانشی بسیار زیاد کمک به تجمع ماده در نواحی متراکم سحابی می شوند که این در واقع پیش زمینه ای برای تولد یک ستاره است که جرم این مواد هنوز در ابتدا در حدود (یک بیلیون بیلیون بیلیون است) بدین ترتیب بعد از مدتی شاید در حدود ۱۰ بیلیون سال طول بکشد که ستاره ای زاده شود. بعد از آن ستاره در مرحله ی نوباوگی تحت تأثیر نیروی گرانشی منقبض می شود و انرژی پتانسیل مکانیکی موجود در خود را به گرمای بسیار زیاد تبدیل می کند در این حالت جرم ستاره و بزرگی آن که در حدود تریلیونها کیلومتر بود به چند صد کیلومتر کاهش می یابد و می توان گفت فشار در مرکز آن از صفر به چندین هزار میلیون افزایش می یابد بعد از این مراحل ستاره تقریباً به دوران بلوغ خود نزدیک می شود که ستاره در این دوران از نظر علمی بر روی رشته ی اصلی جدول هرتسپرونگ رسیده است در این مرحله ستاره از نظر ساختاری تغییراتی را در خود انجام می دهد ولی در کل در این مرحله وضعیت زندگی ستاره خوب است بعد از بیـلیونها سال سـتاره وارد دوره ی دیگـری می شود که به آن غول های سرخ می گویند هنگامی که ستاره به این مرحله می رسد وارد سنین بالا شده است در این مرحله دما در بیرون قسمت مرکزی به اندازه ای می شود که تبدیل هیدروژن به هلیوم امکان پذیر می شود و هم چنین لایـه های خارجی ستاره منبـسط می شوند و ستاره تبدیل به یک غول می شود و همچنین دمای سطحی کاهش می یابد و ستاره بسته به جرمش به غول و یا ابر غول سرخ تبدیل می شود برای ستاره ای مانند ستاره ی ما یعنی خورشید بیلیونها سال این وضعیت پیش بینی شده است بعد از این مرحله ستاره سنش زیادتر هم می شود در این مرحله هسته ی هلیومی ستاره هم زمان با انبساط قسمت های خارجی منقبض می شود و دمایش افزایش می یابد و در دمای ۱۰۰ میلیون درجه واکنش جدیدی آغاز می شود و مسیر زندگی تغییر می کند در این مرحله که مرحله ی آخر یک زندگی برای ستاره است اگر یک ستاره جرمش کمتر از ۲/۱ برابر جرم خورشید باشد ستاره به کوتوله ی سفید تبدیل می شود که هنگـامی که یک سـتاره به کـوتوله ی سفـید تبـدیل می شود می گویند عاقبت خوبی داشته و و وضعیت خوبی به دست آورده است اما اگر جرم ستاره بیش از ۲/۱ برابر خورشید باشد ستاره بخش بزرگی از جرم خود را به فـضا پـرتاب می کند و به این ترتیب موجب به وجود آمدن سحابی ابر نواختری می شود و بعد تبدیل به یک ستاره ی نوترنی یا سیاه چاله می شود که این عاقبت و پایان خوشی برای زندگی چند میلیارد میلیارد ساله ی یک ستاره نیست برای ستاره ی نورانی منظومه ی ما عاقبت خوش و تبدیل شدن آن به کوتوله ی سفید پیش بینی شده است.
همان طور که دیدید پس یک ستـاره هم مانند انسـان تحـت شـرایطی خاص متولد می شود مانند یک کودک به دوران نوباوگی و یا خردسـالی در سـن چند صد میلـیون سال می رسد و بعد هم مانند یک انسان که به دوران تحول و بلوغ می رسد، بلوغ می شود و تغییر و تحولاتی در آن رخ می دهد تا اینکه به مانند بشر وارد دوره ی بزرگسالی می شود اگر در این دوره بتواند نیروی گرانشی خود را بیشتر کند در دروان پیری عاقبتی خوش در انتظارش است و در غیر این صورت به عاقبتی بد دچار می شود درست همانند یک انسان که با انجام اعمال خوب و نیک به عاقبتی خوش در دنیا و آخرت دچار می شود و با انجام اعمال بد و زشت سرانجام خوشی در انتظار او نیست.
پس در می یابیم خداوند این جهان را با عظمت و شکوهی آفریده و با نیرویی خاص همه چیز را با نظم خاص در اراده ی خود قرار داده است و آن را اداره می کند و همچنین به رابطه ی بین موجودات زنده و آفریده های این جهان بزرگ پی می بریم.
حال اگر بخواهیم از سحابیها که ستارگان در آن متولد می شوند بگوییم همان طور که گفتیم ابرهای عظیمی از گاز و گرد و غبار میان ستاره ای را سحابی گویند گاهی ابعاد سحابی ها چند میلیون برابر خورشید است.
سـحابی ها خود دارای انواع مـختلفی هـستنـد در زیر به بررسی چند نمـونه از آنـها می پردازیم:

سحابی های نشری:
این سحابی ها عمدتاً از گازهای تحریک شده در اطراف یک ستاره دغ تشکیل شده اند و لذا دارای درخشش هستند اکثراً در این اجرام می توان نواحی شامل هیدروژن یونیده را مشاهده کرد. ستاره ی داغی که در نزدیکی سحابی نشری قرار دارد با گسیل تابشهای ماوراء بنفش انرژی لازم برای یونیده شدن برخی از هیـدروژن های موجـود در سحـابی را فراهـم می آورد و باز ترکیب یونها و الکترون ها سبب گسیل و انتشار فوتون و درخشندگی سحابی می گردد. نمونه ای از سحابی های نشری سحابی جبار که در صورت فلکی جبار واقع شده است. این سحابی ۱۶۰۰ سال نوری از ما فاصله دارد و قطر آن ۲۰ سال نوری است.
سال نوری: 
فاصله ای است که یک شعاع نور در مدت یک سال می پیماید و فاصله ای که توسط شعاع نور در یک ثانیه پیموده می شود «000/300» کیلومتر است.
نوع دیگری از سحابی ها، سحابی انعکاسی است: هنگامی که یک سحابی به جای آنکه میان ناظر و یک ستاره داغ قرار گیرد در مجاورت ستاره واقع می شود مشاهده می گردد که نور ستاره در جهت ابر پراکنده می شود به چنین ابری سحابی انعکاسی می گویند. این سحابی ها نسبت به ستاره ای که نور آن را پراکنده می سازند آبی تر به نظر می رسد «آیا می دانید چرا چنین است؟»
غالباً سحابی های نشری و انعکاسی را می توان در کنار یکدیگر مشاهده نمود مانند سحابی هایی که در صورت فلکی جبار واقع است برخی از دانشمندان معتقدند یکی از بهترین مکانها برای تولد ستاره سحابی های نشری و انعکاسی است شواهدی در ارتباط با این موضوع نیز در سحابی جبار به چشم می خورد. نمونه ای از ســحابی های انعــکاسی را در خوشـه ی پروین که یک خوشه ی باز ستاره ای است می توان مشاهده کرد.
نوع دیگری از سحابی ها، سحابی تاریک است. اگر در نزدیکی سحابی ستاره ای وجود نداشته باشد سحابی را سحابی تاریک می نامند این گونه از سحابی ها مانند سحابی های دیگر، خود دارای تابندگی هستند ولی چون تابششان در محدوده ی امواج مرئی نیست تاریک به نظر می رسد و حتی مانع رسیدن نور اجسامـی می شوند که در ورای آنها واقـع اند سحـابی سر اسبی Horse head در صورت فلکی جبار نمونـه ی بارزی از این نوع سحـابی ها است. سحـابی هایی که تاکنون از آنها صحبت کردیم از جمله محیط های میان ستاره ای بودند که می توان آنها را به عنوان ابرهای پیش ستاره ای نیز به شمار آورد. به بیان دیگر احتمال شکل گیری و تولد ستارگان در این محیط ها وجود دارد سحابی های دیگری نیز وجود دارند که در مراحل نهایی عمر ستارگانی مانند خورشید و یا پس از مرگ پرجرم تر پدیدار می گردند. از آن جمله می توان سحابی های حلقوی و سحابی های نظیر سحابی خرچنگ در صورت فلکی ثور را نام برد که از انفجارات ابر نواختری ناشی می شوند. همان طور که گفتیم ستارگانی که جرمشان در حدود جرم خورشید یا کمتر از ۵ برابر آن باشد در مراحل نهایی عمر خویش پس از تبدیل شدن به غول قرمز و گذراندن این مرحله از تحول در حالی که در شرایطی که گفتیم به کوتوله ی سفید شوند بخشی از لایه ی خارجی خود را در اطراف باقی می گذارند با گذشت زمان بار ستاره ای حاصل از ستاره مرکزی که اکنون ستاره ای کوچک و داغ است که سبب تولید امواج ضربه ای شده و نواحی اطراف آن را به صورت حلقه ای متراکم درمی آورد چنین حلقه ای را سحابی حلقوی یا سحابی سیاره نما می گویند و این نام گذاری تنها به دلیل شباهت تصاویر این سحابی ها با سیارات است.
امواج ماوراء بنفش گسیل شده از ستاره مرکزی سبب یونیده شدن هیدروژن موجود در سحابی حلقوی شده بازترکیب الکترونها با یونهای هیدروژن منجر به تولید فوتو نهایی می شود که سحابی را درخشان می سازد. سحابی حلقوی MOV در صورت فلکی شلیاق نمونه ای از سحابی های سیاره نما می باشد شاید خورشید ما نیز پس از ۴ الی ۵ میلیارد سال دیگر چنین نمایی مانند حلقه به دور خود به جا بگذارد.
همه ی اینها که اکنون نیم نگاهی به گوشه ی آسمان است ذهن کوچک انسان را به حیرت وامی دارد و او را در فکر عظمت و نهایت کمال خالق خود می برد که شاید بتوان با اندکی فکر به آن توجه نمود.
شاید بارها تا به حال نام سـتارگان دنبـاله دار را شنـیده باشیم و در ذهن از آن به عنوان یک پدیده ی ارزشمند یاد کنیم درست است واقعاً هم همین طور است زیرا معمولی ترین ستارگان دنباله دار در پی گذشتن چند سال پدیدار می شوند.
در زمان های گذشته مردم با پدیدار شدن پدیده ی دنباله دار دچار ترس و وحشت می شدند زیرا آنان اتفـاق افـتادن این پدیده را هر چند وقـت به چند وقـت نازل شدن عـذاب و بلا از جانـب خـداوند می دانستند.
ستارگان دنباله دار در مـداری بسـیار دور دسـت به دور خورشید می گردند این ستاره های دنباله دار ابری را تشکیل می دهند که به ابر اورت موسوم گردیده است.
ابر اورت تشکیل گردیده است از قطعات یخ و حاوی غباری از سنگ.
مرکز بعضی از این اجسام ممکن است از صخره تشکیل شده باشد. گاهی دو ستاره دنباله دار ممکن هم تصادف کنند یا شاید ستاره ی دوردستی آنها را به سوی خود بکشد. در این صورت حرکت ستاره دنباله دار کند می شود و ستاره ی دنباله دار به طرف خورشید سقوط می کند هنگامی که ستاره دنباله دار به خورشید نزدیک می گردد یخ آن گرم می شود و بخاری غبـارآلود تولـید می کند یعنی همـان چـیزی که ما از زمین مشـاهده می کنیم. ستاره های دنباله دار را گاهی گلوله ی برف چرک می نامند.
ستارگان دنباله دار در اندازه و شکل های متفاوت ظاهر می شوند در سال ۱۸۱۱ ستاره ی دنباله دار عظیمی در آسمان ظاهر شد که در آن را غبار تشکیل می داد که اندازه ی آن از خورشید نیز بزرگتر بوده است و طول دنباله ی آن به میلیونها کیلومتر می رسیده است و البته این دنباله را فقط غبار تشکیل داده بوده است ولی بسیار باشکوه به نظر می رسیده است و این فقط نشانه ی زیبایی آفریده ی خداوند است و جز از پس او از دست پدتوان هیچ کس دیگر هم برنمی آید. یکی از ستارگان دنباله دار معروف دنباله دار هالی است که توسط دانشمندی به نام ارموند هالی کشف شد و هر ۷۶ سال یک بار به گفتهی یکی از دانشمندان بسیار قدیمی زمان حضرت صادق (ع) دیده می شود.
شاید با اطمینان بتوانیم بگوییم ستارگان دنباله دار هم بعد از زمانی می میرند زیرا هر ستاره ی دنباله دار هنگامی که به دور خورشید می گردد مقداری از یخ آن بخار می شود و به صورت غباری از ابر و دنباله درمی آید این مقدار بخ بخار شده هرگز به ستاره ی دنباله دار برنمی گردد و ستاره ی دنباله دار طی این فرایند سالها بعد کوچکتر می شود و پس از چند صد هزار بار گردش به دور خورشید تمام یخ موجود در آن ذوب می شود و دیگر می توان گفت اثری از دنباله دار باقی نمی ماند البته صخره ی سنگی آن که در مرکز واقع است به صورت یک شهاب واره به حرکت خود در فضا ادامه خواهد داد اما دیگر هرگز زیبایی و جذابیت ابتدایی خود را ندارد و البته دنباله دارهایی هم وجود دارند که در مرکز صخره ای نداشته باشند این گونه دبناله دارها پس، از دست دادن گلوله ی برفی خود در اثر حرارت کاملاً از بین می روند و دیگر هرگز به دیدار زمین نمی آنید چون مرده اند.
پس در می یابیم که خداوند بزرگ و متعال هر جانداری، هر موجودی، هر جسمی را که خلق کرده است برای دوره ی زندگی و حیات او نهایتی قائل شده است امااین فرصت و نعمت دوباره زیستن را در جهانی دیگر و زیباتر فقط به انسان داده است که او با مشاهده ی آمد و شد شب و روز، رفت و آمد اجرام، زاده شدن گل از گیاه به این باور برسد که خداوند بزرگ لطفی عظیم به او کرده است پس باید قدر آن را بداند و خود را هر لحظه برای رسیدن به کمال بی نهایت او آماده کند و با گام هایی استوار و با توکل به او به سمتش قدم بردارد.



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

علم ریاضی

505

بازدید



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

تکنولوژی آموزشی

844

بازدید

تکنولوژی آموزشی ۳٫۰۰/۵ (۶۰٫۰۰%) ۷ امتیازs


نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

اهمیت و ارزش علم و دانش از نظرگاههاى حکماء

411

بازدید

لقمان :
لقمان حکیم به فرزند خود مى گوید: ((فرزند عزیز! دیدگان بصیرت خود را در انتخاب مجالسى که در آنها شرکت مى کنى کاملا باز کن و به گزین باش . اگر دیدى مجلسى از مردمى متشکل شده است که با دل و جان و زبان ، خدا را یاد مى کنند، در آن مجلس شرکت کن ؛ زیرا اگر عالم و دانشمند باشى علم و آگاهى تو در چنین مجلسى به مدد تو برمیخیزد و به تو سود میرساند و خاطر ترا نسبت به علم تجدید مى نماید. و اگر جاهل و نادان باشى آنان به تو علم مى آموزند، و با شرکت در آن مجلس سرانجام ، به علم و بصیرتى دست مى یابى . بنابراین باز هم شرکت تو در چنین نشستى ، درخور و مناسب تو مى باشد، و این امید هم وجود دارد که خداوند، شرکت کنندگان در این مجلس را زیر سایه لطف و رحمت خود قرار دهد، و از طریق ، چنین لطف و مرحمتى ضمنا شامل حال تو نیز گردد.
 آنگاه که با گروهى از خدابى خبر مواجه شوى و ببینى که در مجلسى ، افرادى شرکت دارند که از خدا یاد نمى کنند، بلکه او را بدست فراموشى سپردند، با آنان نشست و برخاست نکن ؛ زیرا اگر خود، از علم و آگاهى برخوردار باشى ، علم تو در طى مجالست با آنها به تو سودى نمى رساند. و اگر جاهل و نادان باشى همنشینى تو با آنها، جهل و بى خبرى و غفلت ترا فزاینده تر مى سازد. علاوه بر این ممکن است خداوند متعال آنانرا به کیفر جهل و غفلت دچار سازد و این کیفر، ترا نیز دربرگیرد)) (۱۲۴) .توراه :
 در توراه آمده است که موسى (علیه السلام ) فرمود: ((علم و حکمت و استوارمندى در اندیشه و گفتار و کردار را، بس شگرف و عظیم برشمار و از آن تجلیل کن ؛ زیرا اگر من نیروى حکمت و صواب اندیشى را در قلب کسى برقرار مى سازم صرفا بدین منظور است که مى خواهم او را مشمول رحمت و آمرزش  خویش قرار دهم .
 اى موسى ! حکمت آموز باش و رفتار خویش را بر موازین حکمت منطبق ساز و آنرا به دیگران بیاموز تا در این رهگذر به کرامت من در دنیا و آخرت دست یابى )).
زبور:
خداوند متعال در کتاب زبور به داود پیامبر(علیه السلام ) مى فرماید: ((داود! به احبار و دانایان و علماء بنى اسرائیل و رهبانان (صومعه نشین ) هشدار ده که با مردمان پرهیزکار، گفتگو و مجالست و بحث و مذاکره نمائید. اگر در محیط خود؛ با مردم تقوى پیشه و پرهیزکار برنخوردید با علماء و دانشمندان به بحث و مذاکره بنشینید. و اگر در جمع افراد محیط و پیرامون خود، دانشمندى را نیافتید با عقلاء و بخردان نشست و برخاست و گفتگو کنید؛ زیرا پرهیزکارى و دانش ‍ و خردمندى عبارت از سه مرحله و درجه اى است که هدف من از سپردن هر یک از این سه مرحله به مردم ، اینست که مى خواهم بشر دچار سقوط و نابودى نگردد)). (و هر کسى گمشده خویش یعنى تقوى و علم و عقل را در جوامع بشرى بیابد. و از هر یک از گروه پرهیزکاران و دانشمندان و خردمندان ، بهره خویش را بازگیرد تا جامعه انسانى احساس فقر و کمبود نکرده و دچار انحطاط و سقوط نگردد).
درباره مطلب فوق ، این سؤ ال پیش مى آید که چرا خداوند در طبقه بندى این مراحل ، تقوى و پرهیزکارى را بر سایر مراتب دیگر مقدم داشته است ؟
پاسخ چنان سؤ الى این است که تقوى و پرهیزکارى ، با علم و دانش به گونه اى پیوند و همبستگى دارد که تقواى بدون علم ، قابل تصور و امکان پذیر نیست . و چنانکه قبلا نیز یادآور گشتیم خشیت و بیم از خداوند صرفا در سایه علم و دانش امکان پذیر است . لذا خداوند در طبقه بندى مراتب سه گانه مذکور، علم و دانش را بر عقل و خرد مقدم نموده است ؛ زیرا هر عالم و دانشمندى ، ناگزیر باید عاقل و خردمند باشد تا به مرحله علم ارتقاء یابد.
انجیل :
خداوند متعال در سوره هفدهم انجیل مى فرماید: ((واى بر کسى که نام و عنوان علم و دانش بگوش او برسد و از آن جویا نگردد. او چگونه حاضر است ، با نادانان محشور شود و در آتش جهنم با آنان همنشین گردد؟
مردم ! پویاى علم باشید و آنرا بیاموزید؛ زیرا علم و دانش اگر فرضا موجبات سعادت و نیکبختى شما را فراهم نیاورد باعث تیره روزى و بدبختى شما نمى گردد. اگر علم و دانش ، مقام شما را رفیع نگرداند، سبب پستى و فروهشتگى منزلت شما نمى شود. اگر شما را بى نیاز نسازد، تهى دستى را براى شما به ارمغان نمى آورد. اگر به شما سودى نرساند، زیانبخش نخواهد بود.
این سخن را بر زبان جارى نسازید: که مى ترسیم عالم و دانشمند شویم و نتوانیم به مضمون علم و آگاهى خود عملا پاى بند باشیم ؛ بلکه باید بگوئید: امیدواریم که عالم و دانشمند گردیم و طبق آگاهى و علم خود عمل کنیم .
علم و دانش به مدد عالم و دانشمند برمیخیزد، و از او شفاعت و وساطت مى کند، و بصورت قدرتى درمیآید که با عالم و دانشمند همیارى مى نماید. بنابراین حقا نباید خداوند، عالم و دانشمند را در روز قیامت ، فرومایه و ذلیل سازد.
اى گروه علماء و دانشمندان ! درباره پروردگار خود چگونه مى اندیشید؟ آنها مى گویند: فکر و گمان ما درباره پروردگار ما این است که ما را مشمول رحمت و آمرزش خویش قرار دهد. خداوند به آنان مى گوید: من هم به اندیشه و درخواست و امید شما عمل کردم ؛ زیرا من حکمت و دانش و استحکام و استوارمندى در تفکر و رفتار را به شما سپردم و هدف من از این کار، چنین نبود که بدخواه شما بودم ؛ بلکه نسبت به شما اراده خیرخواهى داشتم . بنابراین – زیر سایه لطف و رحمت من – همراه بندگان شایسته من به بوستان بهشت و سراى نیکبختى من درآئید)).
مقاتل بن سلیمان مى گوید: در کتاب ((انجیل )) به این مطلب برخوردم که خداوند متعال به عیسى (علیه السلام ) فرمود:
((دانشمندان را گرامى دار و دربزرگداشت آنان دریغ مکن ، و اهمیت و ارزش مقام و مرتبت والاى آنانرا بشناس ؛ زیرا من دانشمندان را از لحاظ مقام و منزلت بر تمام آفریدگانم – بجز پیامبران و رسولان خود – مزیت و برترى بخشیدم ، مزیت و برترى آنان بر مخلوقات ، همانند مزیت و برجستگى آفتاب بر ستارگان ؛ و همسان برترى آخرت بر دنیا، و همچون برترى من بر تمام پدیده هاى هستى مى باشد)).
و از سخنان مسیح (علیه السلام ) است که فرمود:
((اگر کسى به زیور علم و دانش آراسته گردد، و رفتار خود را با موازین علمى خویش منطبق سازد، یعنى به علم خود عمل کند، او همان کسى است که در ملکوت آسمان ها به عنوان شخصیتى عظیم و شکوهمند و انسانى بزرگ نامبردار بوده و از او به عظمت یاد کنند)).
و – سخن فرزانگان دین و دانش درباره علم و علماء و دانشجویان
ابى ذر غفارى :
((هر باب و درى از علم که فراسوى ما گشوده مى شود و آن را فرامى گیریم از دیدگاه ما از هزار رکعت نمازى که استحبابا و با هدف طاعت از امر غیر واجب انجام مى شود، محبوب تر و خوش آیندتر است )) (۱۲۵) .
ابوذر غفارى مى گوید: از رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) شنیدیم که مى فرمود: ((اگر مرگ دانشجوئى – همزمان با تحصیل و دانشجوئى او – در رسد به عنوان شهید و سرباز جان باخته در راه خدا محسوب مى گردد)).
وهب بن منبه (۱۲۶) :
(تحصیل و تاءمین بسیارى از مزایا در خود دنیا نیز رهین علم و آگاهى انسان مى باشد)؛ زیرا علم و دانش منشاء بسیارى از مزایا است و این مزایا از علم سر برمى آورند، آرى علم است که به شخص فرومایه ، منزلت ، و به انسان ذلیل و خوار، عزت و سرفرازى ، و به اشخاص فراموش شده و نادیده انگاشته و بدور از انظار، قرب و منزلت ، و به افراد تهى دست و بى چیز، غناء و بى نیازى ، و به انسانهاى گمنام ، شهرت و نام آورى ، و به افراد فاقد شخصیت و نفوذ اجتماعى ، هیبت و شکوه (۱۲۷) ، و به افراد بیمار و سست مزاج ، نیرو و تندرستى مى بخشد)).
سخن عارفان در مزایاى علم :
یکى از عرفاء مى گوید: ((مگر نه چنین است که اگر از بیمار، غذا و نوشیدنى و دارو را دریغ دارند آن بیمار مى میرد؟! قلب و دل آدمى نیز (به غذا و دارو نیازمند است ). اگر دل و جان انسان از دانش و تفکر و حکمت محروم گردد چنین دل و جانى از کار مى افتد و دچار مرگ و نابودى مى شود)).
آثار نیک همنشینى با دانشمندان :
عارفى دیگر مى گوید: ((اگر کسى در حضور عالم و دانشمندى بنشیند و نتواند از اندوخته هاى علمى او مایه اى ذخیره کند و در صیانت و حفظ کردن و از بر نمودن سخنانش احساس عجز و ناتوانى نماید (علیرغم چنین محرومیت و ناتوانى ، صرف همنشینى با عالم و دانشمند و شرفیابى از محضر او) هفت کرامت و فضیلت ، نصیب او مى گردد:
۱- به فضیلت و پاداشى – که (در تعالیم و فرهنگ دانش پرور اسلامى ) براى شاگردان و دانش آموختگان منظور شده است – دست مى یابد.
۲- مادامى که در محضر عالم و دانشمند بسر مى برد از گناهان و معاصى مصونیت دارد (و قهرا از تیررس جرم و نافرمانى خدا بدور است ).
۳- و آنگاه که در جهت پویائى از علم و دانش اندوختن ، از خانه خویش بیرون مى آید – تا آنگاه که در سراى عالم و مجلس درس او حاضر شود – مشمول لطف و رحمت الهى است .
۴- وقتى که در میان حلقه درس و در حضور عالم و دانشمند، جلوس مى کند – نظر به اینکه سایه رحمت الهى ، چنین حلقه اى را زیر پوشش خود قرار میدهد – او را از این بارش رحمت ، نصیبى خواهد بود.
۵ – مادامى که او به درس و سخنان عالم و دانشمند گوش فرامى دهد، همین گوش فرادادن ، به عنوان طاعت او به شمار آمده و در پرونده اعمال او ثبت و ضبط مى گردد.
۶- و اگر او علیرغم استماع سخنان استاد، احساس کند که چیزى از گفتار او را درک نکرده و به خاطر چنین احساسى ، اندوهگین گردد، همین اندوه و تنگدلى ، وسیله اى براى قرب او به پیشگاه خدا مى شود؛ چون خداوند متعال فرموده است :
(( ((انا عندالمنکسره قلوبهم )) ))
من در دلهائى که (به خاطر من ) درهم شکسته و فرو ریخته است ، جاى دارم .
۷- چنین شخصى با حضور خود در حوزه درس عالم و دانشمند – با وجود اینکه نمیتواند از لحاظ دانش اندوزى ، طرفى ببندد – این حقیقت را در مى یابد که مسلمانان به عالم و دانشمند دینى ارج مى نهند، و فاسقان و گناهکاران را تحقیر و تقبیح مى نمایند. درک این حقیقت موجب مى شود که قلبش از فسق و گناه ، متنفر و روى گردان شده و سرشت و طبیعتش به علم و دانش ، گرایش و آمادگى یافته ، و روحش با علاقه و دلبستگى به علم و معرفت ، آمیخته و عجین گردد. به همین جهت رسول گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله ) به مردم فرمان میدهد که با افراد صالح و مردمى که کاملا آراسته و پیراسته اند مجالست و نشست و برخاست نمایند)).
آثار متفاوت همنشینى با طبقات مختلف :
و نیز همان عارف گفته است : ((مجالست و همنشینى با هفت فرقه ، موجب فزونى هفت خصلت مى گردد:
۱- مجالست با اغنیاء و دولتمندان ، موجب فزونى دلبستگى به دنیا و ازدیاد
گرایش و تمایل عصبى انسان به مسائل دنیوى مى شود.
۲- نشست و برخاست با تهى دستان و فقراء، سبب ازدیاد رضاى درونى و شکر و سپاس انسان در برابر همان مقدارى از نعمتها مى گردد که خداوند نصیب او ساخته است .
۳- همدمى با پادشاهان ، مایه فزایندگى قساوت و سخت دلى و باعث ازدیاد تکبر انسان مى شود.
۴- همنشینى با زنان بر مراتب جهل و بى خبرى و هوسرانى آدمى مى افزاید.
۵ – مجالست با کودکان و خردسالان موجب فزایندگى جراءت و جسارت انسان نسبت به گناه و باعث تاءخیر و مسامحه در توبه و تعویق در بازگشت به خدا مى شود.
۶- مخالطت و شدآمد انسان با افراد صالح و شایسته ، بر گرایش انسان در طاعت از خداوند متعال ، فزونى مى بخشد.
۷- رفت و آمد و مجالست با علماء و دانشمندان بر علم و آگاهى انسان مى افزاید)) (و فرد از این رهگذر، اندوخته هاى علمى خود را غنى تر مى سازد(۱۲۸) ).
هر علم و فنى راه گشاى نیکبختى انسان است :
((خداوند متعال ، هفت چیز را به هفت نفر آموخت :
۱- اسماء اعظم (و رمزهاى گشایشگر و نمایانگر حقایق ) را به آدم ابوالبشر (علیه السلام ) تعلیم داد.
۲- فراست و هوشمندى ژرف بینانه اى به خضر(علیه السلام ) اعطاء کرد.
۳- تعبیر رؤ یا و خواب گزارى را به یوسف (علیه السلام ) تعلیم داد.
۴- فن و هنر زره سازى را به داود (علیه السلام ) آموخت .
۵ – زبان مرغان و پرندگان را به سلیمان (علیه السلام ) تعلیم داد.
۶- عیساى مسیح (علیه السلام ) را به توراه و انجیل آشنا و آگاه ساخت .
قرآن کریم در این باره مى گوید:
(( ((و یعلمه الکتاب و الحکمه والتوراه و الانجیل (۱۲۹) )) ))
خداوند متعال به عیسى (علیه السلام ) کتاب و حکمت و توراه و انجیل را تعلیم میدهد.
۷- به (خاتم الانبیاء) محمد (صلى الله علیه و آله ) شریعت و قوانین الهى و آئین یگانه پرستى را آموخت )). و منظور از تعلیم کتاب و حکمت به پیامبر گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله ) (که در آیات قرآنى به چشم میخورد) همین آگاهیهاى مربوط به قوانین الهى و آئین یکتاپرستى است .
نتیجه :
الف – علم و آگاهى آدم ابوالبشر (علیه السلام ) به اسماء و حقایق الهى ، سبب گشت که فرشتگان در پیشگاه او به سجده افتند و رفعت مقام و منزلت انسان بر همه موجودات ، محرز گردد.
ب – هوشمندى و فراست و ژرف بینى خضر (علیه السلام ) موجب شد که موسى و یوشع (علیهماالسلام ) همچون شاگردان مکتب او گردند، و سرانجام موسى را ناگزیر کند که در برابر او سخت فروتنى نماید؛ چنانکه این حقیقت از لابلاى آیات مربوط به داستان موسى و خضر(علیهماالسلام )، استفاده مى شود.
ج – علم به تعبیر رؤ یا و خواب گزارى یوسف (علیه السلام ) زمینه اى براى او فراهم ساخت که خاندانى آبرومند تشکیل دهد، و ریاست مملکت و کشورى را بدست گرفته و به گونه اى تمکن یابد که به عنوان فرد شاخص و برگزیده اى در میان خاندان یعقوب و تمام خاندان بشرى بدرخشد.
د – مهارت و کارآئى فنى داود (علیه السلام ) در امر زره سازى ، موجب ریاست و والائى مقام او گشت .
ه‍- سلیمان (علیه السلام ) از رهگذر درک زبان مرغان ، توانست بلقیس را بیابد و بر حکومت او (یعنى حکومت ابرقدرت زمان ) چیره شود.
و – اطلاع عیسى (علیه السلام ) بر حقایق توراه و انجیل ، موجب گشت که لکه هاى تهمت را از دامن مادر پاکدامن خویش بسترد.
ز – بصیرت و آگاهى حضرت خاتم الانبیاء محمد (صلى الله علیه و آله ) به راه و رسم زندگانى انسانى و قوانین الهى و آئین یکتاپرستى ، این افتخار را نصیب او ساخت تا از امت خود در روز قیامت ، شفاعت کند)).
راه بهشت و سعادت جاوید در دست چه کسانى است ؟
((راه بهشت و نیکبختى جاوید در دست چهار کس قرار دارد: عالم ، زاهد، عابد، و مجاهد:
۱- اگر عالم و دانشمند در دعوى خویش ، راستین باشد، حکمت و دانائى و ژرف اندیشى بدو ارزانى مى شود.
۲- زاهد و پارسا (در سایه زهد و پارسائى خود) از رفاه و امنیت روحى و آرامش درونى برخوردار مى شود، و در روز قیامت از عذاب دوزخ ایمن است .
۳- عابد و نیایشگر درگاه الهى ، از نعمت خوف و بیم از خداوند بهره مند مى گردد.
۴- مجاهد و کوشاى در راه خدا (که همه هم خویش را به راه خدا مى نهد و در اعلاء کلمه حق ، فرسایش ناپذیر و نستوه است ) از ستایش و تکریم خدا و خلق برخوردار مى شود)) (و گامهایش در راه حق ، استوارتر مى گردد).
طبقه بندى دانشمندان و تفاوت درجات آنها: علماء، حکماء و کبراء:
یکى از محققان مى گوید: دانشمندان ، سه دسته اند:
الف – کسانى که خداشناس اند، و در عین حال به احکام و دستورات او آگاهى دقیق ندارند، اینگونه دانشمندان ، بندگانى هستند که معرفت و بینش الهى بر دلهایشان چیره گشته است . لذا در مشاهده انوار جلال و کبریاء پروردگار، مستغرق اند و براى دانش اندوزى و کسب علم در مورد احکام و دستورات خداوند – جز در مسائل مبتلابه و حداقل احکامى که ناگزیر از فراگرفتن و عمل به آنها هستند – مجال و فرصتى نمى یابند و در آن توفیقى ندارند.
ب – گروهى دیگر از دانشمندان ، به اوامر و احکام الهى وقوف و آگاهى عمیق دارند؛ ولى نسبت به خود خداوند، فاقد چنین آگاهى ژرف بینانه اى هستند. اینان همان دانشمندانى هستند که حلال و حرام و دقائق احکام فقهى را عمیقا شناسائى کرده اند؛ لکن در شناخت اسرار الهى گرفتار قصور و نارسائى علمى مى باشند.
ج – سه دیگر، دانشمندانى هستند که در عین علم و آگاهى ژرف بینانه نسبت به خداوند، واجد بصیرت و بینش فقهى در مورد اوامر الهى هستند. چنین دانشمندانى در مرز مشترک میان جهان معقولات ، و جهان محسوسات جاى دارند. آنها گاهى از جهت حب الهى و قرب به خداوند، با خود او ماءنوس و دلخوش اند. و گاهى از رهگذر پیوند و ارتباط با محسوسات ، از طریق شفقت و رحمت به بندگان خداوند، با آنها انس و الفتى برقرار مى سازند.
آنگاه که اینگونه دانشمندان ، حاجت روحى و درونى خود را از طریق پیوند با خدا برآورده ساختند، نظر خویش را سوى خلق خدا معطوف داشته و بدآنها مى پیوندند و آنچنان با بندگان خداوند، اتحاد و همبستگى مى یابند که بصورت اندامهائى از پیکره آنها درمى آیند که گوئى خداى را نمى شناسند.
اما آنگاه که خلق خدا مى برند و در جهت همبستگى با پروردگار خود با وى خلوت مى کنند چنان سرگرم یاد خدا و خدمت به او مى گردند که گوئیا خلق خدا را نمى شناسند.


نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

علل وعوامل افت تحصیلی

312

بازدید

علل وعوامل افت تحصیلی ۴٫۰۰/۵ (۸۰٫۰۰%) ۱ امتیاز


نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

احتیاطات رادیوتراپی

420

بازدید



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

مطالعه برتر

608

بازدید

یکی از علل ناکامی های تحصیلی روش نادرست مطالعه است . عوامل زیادی برای موفقیت در تحصیل وجود دارد که می توان از عوامل مهمی همچون معلم ماهر و کار آزموده ، پشتکار و جدیت ، محیط مناسب خانوادگی و . . . .  نام برد . در بسیاری از موارد همه شرایط تا حدی قابل قبول است اما دانش آموز ، روش های صحیح مطالعه رانمی داند .
شاید بعضی از دانش آموزان گمان می کنند با زیاد مطالعه کردن از بقیه موفق تر خواهند بود ولی از سویی به درست مطالعه کردن بی توجه باشند .بعضی دیگر گمان می کنند که با بی خوابی کشیدن می توانند در تحصیل موفق باشند اما این گروه هم اشتباه می کنند در اینجا برای اهمیت روش های مطالعه دو باره خاطر نشان می کنیم   

بسیاری از ناکامی ها در تحصیل به خاطر بد مطالعه کردن و ندانستن اصول روش های مطالعه درست است .

یکی از مهمترین چیزهایی که هر دانش آموز باید بداند آن است که روش مطالعه و یادگیری هر درس ممکن است با درس دیگر متفاوت باشد و شما باید از معلمان بخواهید که روش مطالعه درس را که تدریس می کند به شما بیاموزد .

نکاتی برای مطالعه برتر
۱ –  در مطالعات خود باید تنوع ایجاد کرد به طور مثال اگر قرار باشد ساعاتی را صرف مطالعه کرد نباید همه وقت را برای انجام یک کار صرف کرد . کمی از وقت را باید به مرور مطالب دیگری گذارید یا مختصری درباره آینده برنامه ریزی کرد کمی مطالعه آزاد داشت کمی تنوع به همان خوبی استراحت کردن است ، اگر فکر انسان فعالیتهای متنوعی داشته باشد کارایی بیشتری خواهد داشت .
۲ – همیشه باید یادداشت و مطلبی مهم به همراه داشت که همه جا بتوان از آن بهره گرفت بسیار مفید است که یک کتاب جیبی یا کارتی شامل مطالب کلیدی که می خواهیم آن را فرا گیریم به همراه داشته باشیم مکان یادگیری جایی است که انسان آنجا هست یعنی اگر همه جا مطلبی به همراه نداشته باشیم بهانه خوبی برای یاد نگرفتن داریم .
۳ – وقتی به تنهایی مطالعه می کنیم این امکان وجود دارد که ساعتها پشت میز بنشینیم بدون این که فراگیری چندانی داشته باشیم زمانی که عضو یک گروه فعال مطالعاتی باشیم امکان «  در رویا رفتن » به طور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد .
۴ – در مطالعه نباید کمال گرا بود یعنی نباید خیلی وسواس داشته باشیم و هر قدر مطالعه کنیم از توانایی خود اطمینان حاصل نکنیم کمال گرایان اغلب به دلیل انجام دادن کامل تعداد کمی از کارها در نهایت ، با انباشته شدن کارهای مهم مواجه می شوید خطر واقعی پافشاری در انجام یک کار ردیف شدن بقیه کارهای انجام نشده است که در همان زمان در حال انباشته شدن هستند .
 زمان را به « تفکر در باره مطالعه » نباید تلف کرد افراد با هوش به « تدابیر بسیار پیچیده اجتناب از مطالعه » مانند موارد ذیل آشنا هستند :

 ـــ تمیز کاری ، مرتب کردن و تظاهر به این که قبل از مطالعه انجام دادن آن کارها لازم است .
 ـــ انجام دادن کارهای کوچک و آسان به عنوان راهی برای به تا خیر انداختن شروع یک کار مهم بزرگ .
 ـــ پیدا کردن فعالیتهای جایگزینی.

باید از کنار موانع رد شد ، هنگامی که به مطلبی می رسیم که چیزی درباره آن نمی دانیم نباید متوقف شویم . بلکه باید آن را مانند جزیره کوچکش پشت سر بگذاریم . باید موضوع بعدی را مطالعه نمود شاید ساده تر بیان شده باشد ممکن است پس از این که به چند موضوع و مطلب تسلط پیدا کردیم آن مشکل خود به خود حل شود .
انسان نباید خود را به روش مطالعاتی که به طور اتفاقی برگزیده محدود کند و از روشهای متفاوت سودمند نیز بهره جوید .
باید کاری کنیم که هر صفحه از یاد داشتمان با صفحات قبل فرق داشته باشد این باعث می شود هر صفحه در خاطرمان بماند تمام صفحه را نباید پر کرد بلکه باید جای خالی برای اصطلاحات بعدی و مطلب اضافی قرار دهیم .

خواندن مفید با استفاده از قلم امکان پذیر است .
*باید در حال مطالعه نکات مهم را در کنار صفحات یادداشت کرد و با استفاده از ماژیک یا شبرنگ   قسمت های مهم را مشخص کرد . این موضوع به ما امکان می دهد تا به طور مستمر با مطالب کتاب ارتباط داشته باشیم .
*باید در حالی که مطالعه می کنیم سوالاتی مطرح کرده و بنویسم که موجب می شود بعدها در آن مورد خود را بیازماییم.
*حتماْ باید در حال مطالعه خلاصه برداری کرد . خلاصه نویسی مهارت بسیار سودمندی است که با تمرین پیشرفت می کند مهارت یافتن در خلاصه نویسی به انسان کمک می کند تا حجم مطالبی که می خواهد یاد بگیرد کمتر شود .این مهارت خود به خود انسان را به تصمیم گیری راجع به موارد مهم و غیر مهم وادار می سازد و موجب جلوگیری از اتلاف وقت و انرژی می شود .
*وضو داشتن به هنگام مطالعه باعث شادابی جسم و روح انسان و تمرکز حواس می شود .
*خواندن دعای مطالعه قبل از شروع به کار می تواند اثر بخش باشد .

الهم اخرجنی من  ظلمات ، الوهم و اکرمنی بنور الفهم الهم افتح علینا ابواب

رحمتک و انشرعلینا خزائن علومک برحمتک یا ارحم الراحمین

*« پیش مطالعه » بسیار مهم است نباید فراموش کرد که حتی ، اگر پیش مطالعه خیلی سطحی هم باشد باید آنرا انجام داد.
*نت برداری . نوشتن نکات اساسی و مشخص کردن مطالب مهم بسیار مفید است که ما را در مرور سریع یاری خواهد کرد.
*تکرار مرتب مطالب آم.خته شده به صورت روزانه ، هفتگی ، . . . . ، فوق العاده مفید است و باید مطالب طوری در ذهن جای گیرد تا هرگز فراموش نشود .
(( جزیی از حافظه بلند مدت ما را تشکیل دهند ))
چند دقیقه مطالعه پس از کلاس ، اگر از پیش مطالعه پر اهمیت تر نباشد ، کم اهمیت تر هم نخوا هد بود .
*باید از تجربه های شخصی خود برای مطالعه بهتر کمک بگیریم . البته تجربه هایی که ثمر بخش بوده اند .

*مواردی هم چون مکان مطالعه ، روشن بودن فضای مطالعه ، جریان هوای تازه ، استراحت در بین مطالعه و غیره بسیار مهم است البته نباید در این موارد خیلی وسواس داشت برای مطالعه در همه شرایط ، چه آرام و ساکت و چه شلوغ و پر سرو صدا باید تمرین کنیم زیرا در بعضی از مواقع ناچار به مطا لعه در این شرایط خواهیم بود .
دانستن طرح و برنامه در مطالعه بسیار ثمر بخش است البته برنامه های قابل اجرا انعطاف پذیر و در حد توان .
*بهتر است طرحها و برنامه های مطالعاتی را به اطرافیان بگوییم تا در انجام آنها بیشتر تلاش کنیم .

خواندن بیش از حد , از ساده به مشکل خواندن و بی وقفه خواندن از عوامل آسیب زا در مطالعه دانش آموزان است .
                                                                   
قسمت دوم
گذرخوانی :
خواندن پاراگرافها همراه با درک آنها هدف نهایی خواندن است . خواندن و فهم کلمات و جملات مهارتهای لازم هستند که سرانجام به خواندن پاراگراف منتهی می شوند به علاوه خواننده احتمالااهداف متفاوتی از خواندن پاراگراف دارد سه هدف عمده برای خواندن پاراگراف وجود دارد.
۱-به منظور ایده اصلی یا مرکزی پاراگرافی را می توان خواند که این را گذر خوانی یا سطحی خوانی می نامند .   
( Skimming )    
۲-پاراگراف ممکن است برای دریافت اطلاعات مخصوصی خوانده شود این خواندن پژوهشی می نامند.
                                                                                                                                    ( Scdhning  )      
۳-جهت اطلاعات جزیی و درک کامل ممکن است خوانده شود که آن را دقیق خوانی می نامند.

(Reading for exact in for mationt )
سطحی خوانی برای بدست آوردن مفهوم اصلی پاراگراف بدون توجه به جزئیات است توانایی تشخیص مقصود اصلی از نوشتن پاراگراف یکی از مفید ترین مهارتهای خواندن است که خواننده باید در آن پیشرفت کند .
سطحی خوانی یک پروسه آزمایش و خطاست خواننده باید بداند به کجای صفحه چاپ شده برای انتخاب اطلاعات درست نگاه کند .
سطحی خوانی فنی به منظور بهینه سازی سرعت خواندن هست از آن برای خواندن کار آمد موثر استفاده   می شودیا اولین قدم مطالعه متن و بدست آوردن مفهوم عام آن جهت فهم بهتر جزئیات عبارت مورد استفاده قرار می گیرد .
گذشته از این که چه هدفی هست سطحی خوانی دو مرحله دارد .
الف ) چشم انداختن به مطالب به منظور یافتن چیزی که قابل جستجو و جایی که قابل نگاه کردن است .
ب ) خواندن مطلب به منظور فهمیدن روش سازماندهی مفاهیم .

شیوه سطحی خوانی
سطحی خوانی عملی قدم به قدم با طرز عمل معین است خواننده باید بداند در جستجوی چه می باشد و چگونه اطلاعات را جستجو نماید مراحل زیر برای کمک به خوانندگان جهت بدست آوردن مفهوم عمومی متن پیشنهاد می شود .
۱ – خواننده باید هدفی در سطحی خوانی داشته باشد چرا دارد می خواند و چه چیز را می خواند ؟ در خواندن اگر او هدفش را روشن کند خواهد دانست کجا را نگاه کند و چه چیز را جستجو کند در نتیجه خیلی سریع تر می تواند بخواند.
۲- خواننده به عنوان متن باید نگاه کند و بکوشد در مورد معنایش فکر کند و روی کلمات اصلی عنوان مکث نماید « « « تیتر» مفهوم اساسی یا اصلی متن منتخب است .
۳-خواننده باید فقط مقداری از پاراگراف را که برای دستیابی به مفهوم اصلی لازم است بخواند احتمالاخواندن اولین و آخرین جمله هر پاراگراف .
۴- او باید به دنبال ابزارهای ترسیمی نظیر تصاویر ، نقشه ها ، عکسها ، نقاشیها ، و نمودارها بگردد . آنها اطلاعات بیشتری نسبت به متون نوشتاری ارائه می کند .
۵-او باید هدف نویسنده را در نوشته اش بفهمد منظور نویسنده را ؟ الگوی فکری ؟
۶-خواننده ضرورتا می کوشد تا حقایق پاراگراف رابفهمد آیا نویسنده ایده های خود را به ترتیب زمانی به صورت منطقی یا به گونه آماری بیان کرده است ؟ آیا مطالب در یک سازماندهی منظم « یک ، دو » مرتب شده اند .
۷- خواننده باید روی یافتن و پیگیری مفهوم اساسی نویسنده دقت داشته باشد و نباید به حفظ جزئیات نظیر تاریخهای جزیی ، لیست اسامی ، شماره ها و اطلاعات دیگر شبیه به اینها مبادرت ورزد .
۸- باید کلمات راکلیدی بخواند و از بقیه سطحی رد شود و کوشش کند معانی کلماتی را که نمی داند حدس بزند اگر کلمه ای را که نمی فهمد نباید توقف کند و مجددا بخواند ، خواندن را هر چه قدر می تواند به سرعت ادامه دهد ولی نه آنقدر سریع که حتی به طور سطحی از لب مطلب هم بگذرد.

تمرین:
A- هر جمله را دقیقا خوانده و معین کنید آیا درست ( د ) است یا نادرست ( ن )
۱-خواندن برای ایده اصلی را سطحی خوانی می گویند .
۲- خواندن برای ایده دقیق را خواندن پژوهشی می گویید .
۳- در سطحی خوانی ، خواننده بر جزئیات متمرکز است .
۴- سطحی خوانی یک فرایند آزمایش و خطاست .
۵- در یک پاراگراف خوب ، بیشتر جملات به طور منطقی سازماندهی می شوند .
B- دورa-b-c یا d که هریک از موارد زیر را بهتر تکمیل می کند خط بکشید .
۱- سطحی خواندن ، خواندنی است برای:
a-اطلاعات دقیق                     c-اطلاعات مخصوص 
b- ایده مرکزی                             d-حمایتهای جزئی



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

بررسی علل زنگ زدن فولاد S.S 316

412

بازدید

شیمی



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

آموزش پیش دبستانی (۲)

608

بازدید

تاریخچه آموزش پیش دبستانی



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

ریاضیات پایه پیش دبستانی(۱)

2,620

بازدید

آموزش پیش دبستانی



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...



هو الکاتب


پایگاه اینترنتی دانلود رايگان كتاب تك بوك در ستاد ساماندهي سايتهاي ايراني به ثبت رسيده است و  بر طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند و به هیچ ارگان یا سازمانی وابسته نیست و هر گونه فعالیت غیر اخلاقی و سیاسی در آن ممنوع میباشد.
این پایگاه اینترنتی هیچ مسئولیتی در قبال محتویات کتاب ها و مطالب موجود در سایت نمی پذیرد و محتویات آنها مستقیما به نویسنده آنها مربوط میشود.
در صورت مشاهده کتابی خارج از قوانین در اینجا اعلام کنید تا حذف شود(حتما نام کامل کتاب و دلیل حذف قید شود) ،  درخواستهای سلیقه ای رسیدگی نخواهد شد.
در صورتیکه شما نویسنده یا ناشر یکی از کتاب هایی هستید که به اشتباه در این پایگاه اینترنتی قرار داده شده از اینجا تقاضای حذف کتاب کنید تا بسرعت حذف شود.
كتابخانه رايگان تك كتاب
دانلود كتاب هنر نيست ، خواندن كتاب هنر است.


تمامی حقوق و مطالب سایت برای تک بوک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.


فید نقشه سایت


دانلود کتاب , دانلود کتاب اندروید , کتاب , pdf , دانلود , کتاب آموزش , دانلود رایگان کتاب

تمامی حقوق برای سایت تک بوک محفوظ میباشد

logo-samandehi