خرید اینترنتی کتاب

جستجو در تک بوک با گوگل!


مقاله ۲۳ خرداد ـ ۱۳ ژوئن ـ سالروز درگذشت اسکندر مقدونی که با ۳ دختر ایرانی ازدواج کرد

مقاله ۲۳ خرداد ـ ۱۳ ژوئن ـ سالروز درگذشت اسکندر مقدونی که با ۳ دختر ایرانی ازدواج کرد

مورخان معاصر بر پایه محاسبات تقویمی و نصف النهار بابل (جنوب غربی بغداد) سه روز را در ماه ژوئن (خرداد) به عنوان سالروز درگذشت اسكندر مقدونی معروف به اسكندر بزرگ به دست داده اند: یك دسته از آنان دهم ژوئن، دسته دیگر (اكثریت) غروب یازدهم ژوئن و دسته سوم (شماری كم) ۱۳ ژوئن (۲۳ خرداد). 
بنا بر نوشته اكثریت، اسكندر ۱۱ ژوئن در سال ۳۲۳ پیش از میلاد در بابل (جنوب غربی بغداد امروز) در ۳۲ سالگی (یك ماه مانده به ۳۳ ساله شدن) درگذشت. وی كه از همدان و شوش به بابل رفته بود در این شهر دچارعارضه تب شده بود كه دیگر وی را رها نساخت. 
مورخان برای مرگ زودرس اسكندر (در حقیقت اسكندر سوم) نیز سه «علت» ذكر كرده اند. گروهی از آنان مرگ او را نتیجه بیماری مالاریا كه در سفر هند به آن دچار شده بود قلمداد كرده، دسته ای دیگر نوشته اند كه كاساندر قائمقام او در مقدونیه نوعی زهر (كه باعث مرگ تدریجی می شود) فرستاده بود تا آشپز اسكندر كه از دوستانش بود در غذای او بریزد و اسكندر با خوردن این غذا ظرف چند روز درگذشت و گروه دیگر مرگ او را نتیجه تب روده نوشته اند كه از همدان به آن مبتلا شده بود و پرهیز نمی كرد. 
در آخرین روز حیات، هنگامی كه به زنده ماندن اسكندر امیدی نبود، ژنرالهایش از او پرسیدند كه چه كسی را به جانشینی معرفی می كند و انتظار داشتند كه بگوید برادرش، و یا فرزندی را كه ركسانا- همسر ایرانی اش- در شكم داشت، ولی اسكندر گفت كه «شایسته ترین فرد» را برگزینید. اسكندر برای جلب دوستی ایرانیان و این كه او را بیگانه ندانند و از بستگان خود بدانند و از پشت خنجر نزنند با سه دختر از بزرگان ایران ازدواج كرده بود ولی تنها از ركسانا (روشنك) دارای فرزند شده بود و این فرزند كه پسر بود و نامش را اسكندر چهارم گذارده بودند پس از مرگ پدر به دنیا آمد. ركسانا دختر ساتراپ (استاندار) باكتریا (تاجیكستان و مناطق تاجیك نشین افغانستان امروز) بود. دو بانوی ایرانی دیگر اسكندر یكی ستاتیرا (ستاره) دختر داریوش سوم و دیگری پریساتیس (پریسا) دختر یك شاهزاده ایرانی بود. ركسانا و پسرش مدتی پس از انتقال به مقدونیه به دست كاساندر از میان رفتند تا رقیب او نشوند. 
پس از فوت اسكندر، ژنرالهایش بر سر انتخاب «یک جانشین واحد» به توافق نرسیدند و متصرفات او را میان خود قسمت كردند. در خاك اصلی ایران، نفوذ جانشینان اسكندر اندك بود، زیرا اسكندر هر شهری را كه در ایران فتح می كرد، اداره امور آن را به یك ایرانی و یا فرماندار قبلی همان شهر می سپرد. وی با توجه به خصال و منش نیكوی ایرانیان، افسران خود را تشویق به ازدواج با دختران ایرانی كرده بود. 
اسكندر كه ارسطو معلم سرخانه او بود و در ۲۰ سالگی بر جای پدر نشسته بود كه علاوه بر مقدونیه، بر یونانیان حكومت داشت، در صدد بسط فلسفه یونان به سراسر جهان برآمد و به نام آزادكردن یونانیان آناتولی (تركیه امروز) از سلطه ایران، با ۳۰ هزار پیاده و پنج هزار سوار به شرق لشكر كشید و در سال ۳۳۴ پیش از میلاد قدم به آناتولی گذارد و ضمن سه جنگ بر ایران كه ۱۵ برابر او نیرو داشت پیروز آمد. وی ضمن جنگهایش با ایران، مصر را گرفت و بندر اسكندریه را در آنجا ساخت. در شمال خاوری تا سمرقند و در آسیای جنوبی تا هند پیش رفت. سپس به بابل بازگشت تا خود را برای اكتشافات جغرافیایی در دریاهای دور آماده سازد كه درگذشت.  
تاخت و تاز اسکندر در شرق ده سال و چند ماه طول كشید. از كارهای بد او ویران ساختن بزرگترین و با شكوه ترین ساختمان عهد باستان و مظهر عظمت و پیشرفت ایرانیان، تخت جمشید، بود.  
علت پیروزی اسکندر را بر شاه وقت ایران (داریوش سوم)، رواج فساد در دربار هخامنشی پس از قتل اردشیر سوم و انتصاب مدیران نالایق و استفاده از سرباز مزدور خارجی برای دفاع از ایران و ترسو و مردد بودن داریوش سوم- شاه وقت- نوشته اند. 
هگل (مورخ ـ فیلسوف آلمانی) از اصحاب فلسفه تاریخ ضمن مقایسه دوره های تاریخی ایران ابراز عقیده كرده است كه هر دوره و دودمان پس از گسترش فساد دولتی، عادیشدن بی توجهی به قانون، ضابطه و رسوم، ضعف قضایی و ضعف شخصیت سران دولت و درگیری داخلی (درونی) آنان بر سر قدرت پایان یافته است.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۲۲ خرداد ـ ۱۲ ژوئن ـ تورج فرازمند درگذشت

مقاله ۲۲ خرداد ـ ۱۲ ژوئن ـ تورج فرازمند درگذشت

تورج فرازمند روزنامه نگار معروف ایران که شش دههوه سرگرم کار در رسانه ها بود ۱۱ ژوئن ۲۰۰۶ در لس آنجلس در گذشت. وی در دههوه ۱۳۳۰ چند سال سردبیر روزنامه اطلاعات بود. او از مقام دبیری اخبار بین الملل روزنامه اطلاعات به آن مقام ارتقاء یافته بود. وی سالها برای روزنامه اطلاعات تفسیر خارجی می نوشت. فرازمند سپس همین کار را در رادیو ایران دنبال کرد و برای اخبار رادیو تفسیر می نوشت. او مدتی عضو شورای نویسندگان رادیو ایران و سردبیر مجله رادیو بود. در سال ۱۳۵۰، پس از ادغام رادیو در تلویزیون به سمت مدیر اخبار رادیو منصوب شد که بعدا هم به ریاست رادیو ایران ارتقاء یافت. فرازمند در آستانه پیروزی انقلاب از ایران خارج شد و پس از چند سال اقامت در فرانسه به آمریکا رفت و مقیم لس آنجلس شد و در این شهر به کار رسانه ادامه داد و مدتی نیز یک مجله ماهانه منتشر کرد. او دارای تالیفات متعدد و از جمله ترجمه کتاب چرچیل درباره جنگ جهانی دوم است.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۱۸ خرداد ـ ۸ ژوئن ـ رونالد ریگن و تفسیر رسانه ها پس از درگذشت او

مقاله ۱۸ خرداد ـ ۸ ژوئن ـ رونالد ریگن و تفسیر رسانه ها پس از درگذشت او

رسانه ها در تفسیر و تحلیلهای خود درباره رونالد ریگن چهلمین رئیس جمهوری آمریكا كه پنجم ژوئن ۲۰۰۴ پس از ده سال دست و پنجه نرم كردن با بیماری فراموشی ( آلزایمر ) و از ازدست دادن حافظه اش در ۹۳ سالگی در گذشت به چند نكته توجه كرده اند: 
ـ انتخاب شدن در ۶۹ سالگی به ریاست جمهوری كه آغاز حكومت در چنین سنی در تاریخ آمریكا سابقه نداشت و به علاوه، بیش از هر رئیس جمهور دیگر آمریكا عمر كرد. 
شهرت او عمدتا نتیجه بازی وی در ۵۰ فیلم سینمایی بود كه در ذهن آمریكائیان شخصیت خاصی ( همردیف قهرمان ) از او ساخته بود و شیوائی و زیبایی كلامش كه نتیجه تجربه گویندگی در رادیو بود.  
ـ «ریگانومیك» یعنی اقتصاد به شیوه ریگن. اقتصاد ریگانی كه منجر به ثروتمندتر كردن عده كمی شد و ثروتمندان آمریكا را آزمندتركرد در دو ـ سه سال اخیر از سر گرفته شده است. ریگانومیكس كه نوعی « ساپلای اكونومیك » است برپایه كاهش مالیات ها ( كه به سود دارندگان درآمد بالا تمام می شود) و افزایش سرسام آور هزینه های نظامی قرار دارد. این نوع اقتصاد باعث افزایش اشتغال و پیدایش كار می شود ولی كشور را دچار كسر بودجه و گرفتن وام ( در آمریكا فروش اوراق قرضه به بهره قابل ملاحظه و تضمین شده ) می كند. دولت آمریكا در پایان حكومت هشت ساله ریگن دارای سه تریلیون دلار بدهكاری بود. 
ـ فروپاشی شوروی بدون شلیك یك گلوله. ریگن با روش اقتصادی خود و تقویت خارق العاده بنیه نظامی آمریكا و اجرای طرح پرهزینه جنگ ستارگان ( مقابله با حملات اتمی فضایی احتمالی ) و ملاقاتهای پی در پی با گورباچف به او فهماند كه شوروی با اقتصاد ضعیفی كه دارد نخواهد توانست برای مدتی طولانی به رقابت تسلیحاتی با امریكا ادامه دهد و بهتر است ( با گرفتن امتیازهایی ) از این رقابت دست بردارد كه گورباچف فریب خورد و با كوتاه آمدن در رقابت، دیگر نتوانست كنترل را حفظ كند و بلوك شرق از میان رفت و شوروی فروپاشید ، بدون این كه امتیاز های وعده داده شده از سوی ریگن، به آن داده شود!. ریگن همچنین با شكست های روانی كه به بلوك شرق وارد ساخت ، امریكا را به صورت محیطی دلچسب برای مهاجرت مغزهای سایر كشورها درآورد. 
ـ تقویت پیتریاتیسم امریكایی( معادل ناسیولیسم یا ملت گرایی در كشورهای دیگر. چون آمریكا یك مهاجرنشین و مركب از مردمی با ملیت های مختلف است، به جای ناسیونالیسم واژه «كشور دوستی» كه همان پیتریاتیسم است بكار برده می شود). ریگن پیتریاتیسم آمریكایی را كه پس از جنگهای كره و ویتنام به حداقل رسیده بود زنده و تقویت كرد. پیتریاتیسم آمریكایی پس از ریگن باقی ماند و شكست كمونیسم نیم بند شوروی و به صورت تنها ابر قدرت درآمدن آمریكا و تبلیغات وسیعی كه روزانه برایش شده مانع كاهش نیروی آن گردیده كه اینك با گسترش اتحادیه اروپا و راه مستقل در پیش گرفتن آن ، مقاومت مسلحانه عراقی ها ، احتمال دستیابی چند كشور دیگر به سلاحهای موشكی ـ اتمی ، ظهور قدرت چین و رو به ضعف نهادن اقتصاد آمریكا دارد از نیروی آن می كاهد. جورج بوش دوم بر همین پیتریاتیسم آمریكایی باقی مانده از زمان ریگن سوار شد و بدون كسب مجوز از سازمان ملل به عراق مستقل حمله برد و آنجا را متصرف شد.  
ـ بعضی كارهای ریگن تمایل او به ماكیاولیسم را نشان می دهد زیرا كه پس از انتخاب شدن به ریاست اتحادیه بازیگران سینما و ورود به عالم سیاست؛ حزب خود را تغییر داد، حزب دمكرات را رها ساخت و به حزب جمهوریخواه پیوست. دیده شده بود كه برای رسیدن به هدف، قوانین را نادیده می گیرد و نمونه اش در قضیه « ایران ـ كنترا » بود كه متهم شد قانون مصوب كنگره را نقض كرده بود و …. 
ـ پس از مشورت با رمال و ستاره خوان( استرالوجر ) تصمیمات مهم را اتخاذ می كرد و این امر مورد تایید همسر او و نیز رئیس دفترش قرار گرفته است. مخالفانش بی باكی او را در اتخاذ تصمیمات سیاسی مهم را به همین حساب ( راه دادن ستاره ها ! ) گذارده اند. «استرالوجر» او بانویی بود كه در سانفرانسیسكو زندگی می كرد و گاهی هم به كاخ سفید دعوت می شد. 
روزنامه ها ششم ژوئن ۲۰۰۴ اظهارات معمر قذافی را منتشر كرده بودند كه گفته بود از این جهت متاسف است كه ریگن پیش از محاكمه به اتهام حمله هوایی بدون دلیل مورخ ۱۵ آوریل ۱۹۸۶ به شهرهای لیبی كه منجر به قتل و جرح دههوها تن از جمله دختر او شد هوش و حافظه خود را از دست داد و درگذشت.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۱۸ خرداد ـ ۸ ژوئن ـ سالگشت درگذشت رئیس، سیاتل

مقاله ۱۸ خرداد ـ ۸ ژوئن ـ سالگشت درگذشت رئیس، سیاتل

۱۸ خرداد ـ ۸ ژوئن ـ سالگشت درگذشت رئیس، سیاتل

چیف «سیاتل» رئیس دو قبیله ازسرخپوستان آمریكا كه شهر بزرگ «سیاتل» در ایالت واشنگتن به نام اوست هفتم ژوئن ۱۸۶۶ در یك رزرویشن بومیان در ۸۰ سالگی درگذشت. با این كه او در برابر مهاجرت اروپائیان به منطقه اش (شمال غربی ایالات متحده و جنوب غربی كانادا) ایستادگی مسلحانه نكرده بود و با آنان كه اراضی بومیان را تصاحب می كردند رفتاری عادی داشت و حتی مسیحی شده بود، اواخر عمر به رزرویشن (اراضی محصور مختص زندگی سرخپوستان) فرستاده بود و همانجا درگذشت. این چیف بر دو قبیله «دوامیش» و «سوكوامیش» كه مادرش از یكی و پدرش از دیگری بود ریاست داشت. این دو قبیله بزرگ بیش از هزار سال پیش از آن از سیبری شرقی و شمال چین به قاره آمریكا مهاجرت كرده بودند.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۱۶ خرداد ـ ۶ ژوئن ـ درگذشت رونالد ریگن چهلمین رئیس جمهوری آمریکا از بیماری فراموشی

مقاله ۱۶ خرداد ـ ۶ ژوئن ـ درگذشت رونالد ریگن چهلمین رئیس جمهوری آمریکا از بیماری فراموشی

رونالد ریگن چهلمین رئیس جمهوری آمریكا كه ده سال با بیماری فراموشی ( آلزایمر ) دست و پنجه نرم كرده و حافظه اش را ازدست داده بود در ۹۳ سالگی در پنجم ژوئن ۲۰۰۴ درگذشت. وی در ۶۹ سالگی به ریاست جمهوری انتخاب شده بود كه انتخاب شدن در چنین سنی در تاریخ آمریكا سابقه نداشت و به علاوه، بیش از هر رئیس جمهور دیگر آمریكا عمر كرد. وی در دههوه ۱۹۸۰ دوبار متوالی به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شده بود.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۱۳ خرداد ـ ۳ ژوئن ـ سالروز درگذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران

مقاله ۱۳ خرداد ـ ۳ ژوئن ـ سالروز درگذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران

آیه الله روح الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ (سوم ژوئن ۱۹۸۹) وفات یافت. از وصایای او یکی این بود که روحانیون از قبول کارهای اجرایی خودداری ورزند.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۱۲ خرداد ـ ۲ ژوئن ـ سالگرد درگذشت گاریبالدی ، میهندوست بزرگ ایتالیایی

مقاله ۱۲ خرداد ـ ۲ ژوئن ـ سالگرد درگذشت گاریبالدی ، میهندوست بزرگ ایتالیایی

۱۲ خرداد ـ ۲ ژوئن ـ سالگرد درگذشت گاریبالدی ، میهندوست بزرگ ایتالیایی

جویسپی گاریبالدی میهندوست بنام ایتالیا كه در تامین وحدت وطن خود، پس از ۱۴ قرن از هم پاشیدگی، جانفشانی بسیار كرد دوم ژوئن ۱۸۸۲ در ۷۴ سالگی درگذشت. كاوور با زبان و قلم و گاریبالدی با تفنگ، وحدت ایتالیا را تامین كردند كه كاری بس دشوار بود. گاریبالدی پس از بیرون آوردن مناطق متعدد ایتالیا از دست حكام مستقل، برای تحقق آرزوی دیرینش كه شهر رم بار دیگر پایتخت ایتالیا شود ، با مردان خود دوبار به این شهر كه در دست پاپ بود حمله برد كه پادشاه كاتولیك فرانسه به كمك پاپ نیرو فرستاد و سربازان فرانسوی كه از لحاظ شمار و تسلیحات بر مردان گاریبالدی برتری داشتند تا مدتی مانع الحاق رم به ایتالیای واحد شدند. در كتاب سرگذشت گاریبالدی آمده است: برد تفنگهای فرانسویان دو برابر تفنگهای مردان گاریبالدی بود و این وضعیت برای گاریبالدی یك عقده شده بود به گونه ای كه پس از تامین وحدت، شهر به شهر می رفت و از مهندسان و صنعتگران ایتالیایی می خواست كه سلاحهای برتر بسازند و می گفت كه تا دنیا چنین است و حرف آخر را گلوله می زند، ایتالیا هم باید بهترین توپها را داشته باشد تا از حق و منافع خود دفاع و دیگران را وادار به قبول خواستهایش كند. گاریبالدی یك جمهوریخواه بود ولی به نظر اكثریت احترام می گذاشت و هنگامی كه پارلمان ایتالیا رای به پادشاهی امانوئله بر همه ایتالیا داد آن را پذیرفت مشروط بر این كه حكومت در دست نخست وزیر باشد. نظام پادشاهی ایتالیا تا بعد از جنگ جهانی دوم ادامه داشت و دوم ژوئن ۱۹۴۹ با رفراندم به جمهوری تغییر یافت.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۶ خرداد ـ ۲۷ می ـ درگذشت کاشف عامل بیماری سل

مقاله ۶ خرداد ـ ۲۷ می ـ درگذشت کاشف عامل بیماری سل

در روزی چون امروز در سال ۱۹۱۰ میكرب شناس آلمانی، دكتر رابرت كخ كاشف عوامل بیماری های سل، سیاه زخم، وبا و… گذشت. خدمت دكتر كخ كه برنده جایزه نوبل ۱۹۰۵ شد به بشریت بسیار زیاد است.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۲ خرداد ـ ۲۳ می ـ سالگشت درگذشت «رانکه»

مقاله ۲ خرداد ـ ۲۳ می ـ سالگشت درگذشت «رانکه»

بیست و سوم ماه مه سالگرد درگذشت «لئوپلد فون رانكه» مورخ بزرگ آلمانی قرن ۱۹ در سال ۱۸۸۶ است. وی توصیه كرده است كه نویسنده تاریخ باید یك ناراتیو نگار زبردست باشد تا حقایق تاریخ بمانند داستان در ذهن باقی بماند و تنها به كارهای سران دولتها و جنگها توجه نشود؛ وضعیت مردم، روابط اجتماعی و رشد ادبیات، هنر و علوم فراموش نشود. وی اصرار كرده است كه مطالب تاریخ حتی الامكان از منابع دست اول از قبیل خاطرات و یادداشتها و نامه های افراد، وصیت نامه ها، قراردادها و انتشاریات منتشره همان زمان (پس از تحقیق درباره درستی مطالب آنها) استخراج شود. وی از هواداران نوشتن تاریخ برای هر دوره كوتاه و یا مورد مشخص بود كه بعدا مورخان دیگر به استناد آنها تاریخ عمومی را تنظیم كنند.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۳۱ اردیبهشت ـ ۲۱ می ـ سالگرد درگذشت روزبهان فسایی

مقاله ۳۱ اردیبهشت ـ ۲۱ می ـ سالگرد درگذشت روزبهان فسایی

برخی از كرونیكلهای رویدادهای جهان، فوت ابو محمد روزبهان فسایی را پس از تطبیق تقویم ها، ۲۱ ماه مه سال ۱۲۰۹ میلادی ذكر كرده اند. این عارف و اندیشمند ایرانی درشیراز درگذشت. تالیف مهم او «لطائف البیان» عنوان دارد.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۳۰ اردیبهشت ـ ۲۰ می ـ کریستوفر کلمبوس در تنگدستی درگذشت

مقاله ۳۰ اردیبهشت ـ ۲۰ می ـ کریستوفر کلمبوس در تنگدستی درگذشت

بیستم ماه مه ۱۵۰۶كریستف كلمب (كریستوفر كلمبوس) كه راه استیلای اروپائیان بر قاره آمریكا را باز كرد در ۵۵ سالگی در اسپانیا درگذشت. وی كه در سال ۱۴۹۲ در چارچوب رقابت اسپانیا و پرتغال در یافتن راههوهای دریایی، در جهت غرب عازم هند بود به قاره ناشناخته آمریكا (ناشناخته برای ساکنان سایر قاره ها) رسید و جزیره ای را كه امروز نیمی از آن جمهوری دومینیكن را تشكیل می دهد و نیم دیگر هائیتی، «هیسپانیولا» نامید و مقر حكومت اسپانیایی ها قرار داد و مقدمات بنای شهر «سانتو دومینگو» را در آن جزیره فراهم ساخت.  
برخی مورخان نوشته اند: كلمب كه بعدا مورد بی مهری پادشاه اسپانیا قرار گرفته بود در تنگدستی و انزوا از این دنیا رفت. وی در ایتالیا به دنیا آمده بود.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۲۷ اردیبهشت ـ ۱۷ می ـ سالگشت درگذشت نوح سامانی که پای غزنویان را به حکومت باز کرد

مقاله ۲۷ اردیبهشت ـ ۱۷ می ـ سالگشت درگذشت نوح سامانی که پای غزنویان را به حکومت باز کرد

۱۷ مه سال ۹۵۴ میلادی را روزی ذكر كرده اند كه نوح سامانی پس از ۱۲ سال حكومت درگذشت. «تاریخ عمومی» نوح را با این كه بمانند سلاطین قبلی دودمان سامانی به تقویت زبان فارسی و احیاء هرچه بیشتر فرهنگ ایرانی كمك كرده بود، به نیكی یاد نمی كند، زیرا كه برضد پدرش «نصر» كودتا كرده و او را به زندان افكنده بود. مورخان روس نوشته اند كه نصر به اشاره پسرش نوح در زندان به قتل رسیده بود و مرگ او، آن طور كه نوشته اند، طبیعی نبود. 
ناسیونالیستهای ایرانی نیز از نوح سامانی به عنوان دولتمردی یاد كرده اند كه باعث شده بود پای غزنویان كه از تبار غیر ایرانی بودند به حكومت باز شود. نوح از میان تبار غزنویان برای خود افسر گارد و فرمانده نظامی انتخاب كرده بود و باعث عدم رضایت برخی از ایرانیان شده بود كه او را متهم به برتری دادن خارجی بر ایرانی كرده بودند و یكی از این ایرانیان ناراضی، ابو منصور محمد بود كه برضد نوح دست به قیام مسلحانه زده بود. 
پس از مرگ نوح، پسرش عبدالملك برجای او نشست كه نتوانست غزنویان را از اطراف خود دور سازد و مجبور شد كه الپتكین یكی از سران آنان را به امیری هرات (یكی از شهرهای بزرگ خراسان وقت) منصوب كند كه بانی سلسله غزنویان بشمار می آید.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۲۴ اردیبهشت ـ ۱۴ می ـ سالروز درگذشت «فردوسی چین»

مقاله ۲۴ اردیبهشت ـ ۱۴ می ـ سالروز درگذشت «فردوسی چین»

۲۴ اردیبهشت ـ ۱۴ می ـ سالروز درگذشت «فردوسی چین»

در سال ۱۹۹۵و در سالروز بزرگداشت فردوسی، ۱۴ مه، Ai Qing آی چینگ (شینگ) شاعر معاصر چین كه به « فردوسی چین» شهرت داشت در ۸۶ سالگی درگذشت. «آی» تحصیلكرده فرانسه، بیش از ۵۰ سال همانند فردوسی شعر میهنی سرود و در این زمینه چند مجموعه شعر حماسی و نیز غزل دارد. در میان ادیبان جهان، آی ، فردوسی چین خطاب می شده است. 
با وجود این، وی بارها در این باره گفته بود كه به گرد پای فردوسی هم كه آن همه به ایران و ایرانی خدمت كرد و به زبان پارسی حیات تازه بخشید نخواهد رسید. فردوسی «پارسی» را به جایی رسانیده كه این زبان به زبان «بهشتیان» تعبیر شده است. 
«آی شینگ» كه در جریان انقلاب چین همرزم مائو بود تا عضویت دفتر سیاسی حزب كمونیست چین بالا رفت ولی اجازه نداد كه به او عنوان رئیس اتحادیه ادیبان چین دهند و تنها معاونت این اتحادیه را پذیرفت، اتحادیه ای كه به همین لحاظ «رئیس» نداشت. «آی» با واژه «ریاست» میانه خوبی نداشت و می گفت كه در جامعه، نباید واژه های رئیس و مرئوس بكار رود.  
فرانسوا میتران رئیس جمهوری وقت فرانسه به خاطر اشعار میهنی «آی»، به او نشان شوالیه ادبیات داده بود. «آی» هنگام دریافت این نشان گفت كه از دیدگاه او، خدمت بی دریغ به میهن و هم میهنان لذت بخشترین كار در طول حیات است. وی اضافه كرده بود كه سوسیالیست بودن و وطندوستی از هم جدا نیستند. به تاكید «آی»، هر چینی باید یك میهندوست واقعی باشد و از فرهنگ، رسوم و هر وجب سرزمین پدری دفاع كند و برای ترقی آن و رفاه و خوشبختی مشترک هم میهنان تلاش خستگی ناپذیر كند. با وجود این ، «آی» می گفت كه میهندوستی نباید با تفكر برتری نژاد آمیخته شود كه فرد را از خدمت یكسان به همنوع و نگاه كردن به انسانها به یک چشم مانع می شود و به این ترتیب رفتار نازی های آلمان را رد می كرد.  
آی که در بازگشت از فرانسه به پکن در سال ۱۹۴۹، سردبیر مجله ادبیات خلق شده بود در سال ۱۹۵۷ به دلیل گفتن این جمله که نخست چین،بعد سوسیالیسم متهم به داشتن افکار تجدید نظر طلبی شد و به سین کیانگ انتقال یافت که برایش تبعیدی مودبانه بود. وی پس از خاموش شدن آتش انقلاب فرهنگی به پکن بازگشت و بکار نوشتن ادامه داد و درعین حال شاهد پیشرفت های وطن خود شد.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۲۴ اردیبهشت ـ ۱۴ می ـ روزی که چخوف هند درگذشت

مقاله ۲۴ اردیبهشت ـ ۱۴ می ـ روزی که چخوف هند درگذشت

«راسی پورام نارایان» داستان نگار هندی ۱۴ ماه مه سال ۲۰۰۱ و پس از ۹۵ سال زندگی درگذشت. وی مسائل جامعه هند در قرن بیستم را به سبك چخوف به صورت داستان كوتاه درآورد و منتشر ساخت و با این كار كمك بزرگی به حل این مسائل كرد و هندیان از این بابت قدردان او هستند. چخوف داستانهایش را با انشایی روان و ساده می نوشت و از بکار بردن طنز معتدل خودداری نمی کرد. ترجمه داستانهای نارایان به زبانهای دیگر، ملل دیگر را با روش زندگی و طرز تفكر هندیان آشنا ساخته به گونه ای كه دیگر برایشان ناآشنا و غریبه نیستند. 
به باور نارایان، مسائل باید در قالبی غیر مستقیم و به زبانی شیرین و سبكی جالب در گوش مردم فرو رود تا متوجه درست از نادرست شوند، گذشت زمان و مشکلات طبیعی از قبیل مرگ همسر را تحمل کنند و به اصلاح امور عمومی، دشواری های خود (فردی) و حل مسائل بپردازند و از همه مهمتر وارد یك مسئله نشوند و زندگی كوتاهشان را تباه نكنند. نارایان که نخستین داستان خود تحت عنوان «سوامی و دوستان» را در سال ۱۹۳۵ منتشر ساخت بهترین روش برای دور ساختن مردم از مسائل و ایجاد یك جامعه منزه و بدون مشكل را انتشار داستان، گفتن شعر و ساختن فیلم سینمایی تشخیص داده بود، ولی نه داستان بلند، بلكه داستان كوتاه زیرا مردم معاصر حوصله خواندن داستان طولانی را ندارند و اخبار حوادث شهری و جنایی آنان را عادت به كوتاه خوانی داده اند. وی سبك داستان نگاری چخوف را بهترین روش برای این كار اعلام كرده بود و خود نیز آن را در پیش گرفته بود. نارایان تحصیلات عالی را در دانشگاه میسور هند به انجام رسانیده بود.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۲۴ اردیبهشت ـ ۱۴ می ـ روزی که غازان خان مغول درگذشت – ریشه های فساد اداری ایران

مقاله ۲۴ اردیبهشت ـ ۱۴ می ـ روزی که غازان خان مغول درگذشت – ریشه های فساد اداری ایران

غازان خان ایلخان مغول كه ۹ سال بر ایران حكومت كرد یازدهم ماه مه سال ۱۳۰۴ میلادی (شوال ۷۰۳) در نزدیكی قزوین درگذشت و در شنب غازان در تبریز در گوری كه از پیش ساخته بود و عمارت و گنبدی بلند و مستحكم دارد مدفون شد. غازان پسر ارغون خان، با این كه مادرش مسیحی و پدرش بودایی بود مسلمان شده و نام محمود بر خود نهاده بود. برادر او اولجایتو (محمد خدابنده) نیز با او مسلمان شده بود. غازان نخستین ایلخان مغول بود كه در سال ۱۲۹۲ میلادی به اسلام گرویده بود. وی پس از نشستن برجای پدر، رفتاری بسیار سخت با مسیحیان، بودائیان و پیروان ادیان دیگر در پیش گرفته بود و چون سنی بود نسبت به شیعیان هم بدرفتاری می كرد. 
با وجود این، به خاطر زر و زمین به جنگ سلطان مسلمان مصر و سوریه كه در اسلامخواهی مشهور عالم بود شتافت ولی پس از چند نبرد، سرانجام در جنگ «مرج الصفر» از مصریان شكست خورد و با دادن تلفات سنگین عقب نشینی كرد. اندوه این شكست وی را كه به تبریز، مركز حكومتش رفته بود بیمار كرد. با وجود این بیماری، غازان خان برنامه دیدارهای خود از چند نقطه ازجمله ساوه و ری را انجام داد لكن در بازگشت به سوی تبریز در نزدیكی قزوین درگذشت. 
در دوران سلطه ایلخانان بر ایران كه هشت دههوه طول كشید رشوه، فساد مالی و اداری، ظلم به ضعفاء، تبعیض، دسیسه، توطئه و قتل چنان دستگاه حكومت را فرا گرفته بود كه قرن ها برای این ملت به ارث باقی مانده بود. امور دولتی و قضایی از حساب و كتاب خارج شده بود و چون ایلخانان جز سه چهارتای آخری بر زبان فارسی مسلط نبودند ارسال عریضه و دادخواست هم سودی نداشت. 
در آن دوران، ندانمكاری حد و مرز نداشت. غازان خان در آغاز كار تلاش بسیار كرد تا به وضعیت سر و سامان دهد كه كوشش او به سبب عمق فساد مالی و اداری در سازمانهای اداری (دیوانی) و لشكری و قضایی، پیشرفتی نداشت و حتی بروات ایلخان هم نكول می شد. در سال آخر، غازان خان نیز به خیل بذل و بخشش كنندگان از بیت المال پیوست و خزانه تهی شد. كار فساد مالی به جایی كشیده بود كه یك خرید كوچك دولتی را چند بار به حساب خزانه می گذاشتند. همین دوران كوتاه، ایران را چنان به عقب برد كه دیگر نتوانست كمر راست كند و به حالت عادی بازگردد.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۱۹ اردیبهشت ـ ۹ می ـ روزی که شیلر درگذشت

مقاله ۱۹ اردیبهشت ـ ۹ می ـ روزی که شیلر درگذشت

۱۹ اردیبهشت ـ ۹ می ـ روزی که شیلر درگذشت

فردریك شیلر مورخ، فیلسوف، نویسنده، نمایشنامه نگار و شاعر شهیر آلمان و مردی كه از زیبایی ها و نكویی ها سخن گفته است نهم ماه مه سال ۱۸۰۵در ۴۶ سالگی درگذشت. شیلر تاریخ جنگهای سی ساله (اروپا) را كه پر از پند و اندرز است در نوامبر ۱۷۹۳ منتشر كرد، كتابی كه گفته شده است كمك بسیار به اتحاد فعلی اروپاییان كرده است. كتاب «ماری استوارت» و داستان «مرد (درگذشت) و ناتمام ماند» نیز برای بشر امروز، از بی مقام و صاحب قدرت و از فقیر تا دارا پند آموزند. وی بدون اشاره مستقیم به كارهایی كه به نام انقلاب فرانسه صورت گرفته بود، در یك رساله عدالت را از اراده اكثریت جدا كرد و تاكید كرد كه صدای اكثریت دلیل اثبات عدالت نیست، خواست اكثریت نمی تواند حقی را پایمال كند. قانون موضوعه باید توسط یك هیات بی طرف (بدون داشتن حب و بغض) بررسی مجدد شود تا حق اقلیت، حتی اگر اقلیت، یك فرد باشد از دست نرود، عدالت یعنی رعایت و حفظ حقوق افراد.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۱۵ اردیبهشت ـ ۵ می ـ درگذشت ناپلئون

مقاله ۱۵ اردیبهشت ـ ۵ می ـ درگذشت ناپلئون

پنجم مه سال ۱۸۲۱ ناپلئون بناپارت پس از شش سال تبعید در جزیره سنت هلن واقع در اقیانوس اطلس در این جزیره در گذشت. 
وی پس از شكست در جنگ واترلو، از سوی فاتحان به این جزیره تبعید شده بود. ناپلئون ۱۶ سال رهبری فرانسه را برعهده داشت. سال ها بعد هنگام انتقال باقیمانده جسد او به فرانسه، صدها هزار فرانسوی از بندرگاه تا پاریس كه صدها كیلومتر فاصله است، استخوانهای او را بدرقه كردند كه در طول تاریخ بشر سابقه نداشته است.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۱۵ اردیبهشت ـ ۵ می ـ سالروز درگذشت بهرام چوبین و نگاهی به کارهای او

مقاله ۱۵ اردیبهشت ـ ۵ می ـ سالروز درگذشت بهرام چوبین و نگاهی به کارهای او

مولف «تاریخ نوابغ نظامی» كه كتابی به زبان انگلیسی است، روز درگذشت سپهبد بهرام مهران (بهرام چوبین) ژنرال معروف و نابغه نظامی قرن ششم میلادی ایران را پنجم ماه مه سال ۵۹۲ میلادی ذكر كرده است. وی كه در «ری» به دنیا آمده بود در خراسان خاوری درگذشت. 
به نوشته برخی از تاریخ نگاران، سامانیان که باعث احیاء زبان فارسی و فرهنگ ایرانی شدند از نسل بهرام چوبین بوده اند. 
مخالفت بهرام چوبین با پادشاه شدن خسرو پرویز كه مآلا به پایان عمر امپراتوری ایران در عهد باستان انجامید از فصول آموزنده تاریخ عمومی است. 
خسرو پرویز هنوز پایه های سلطنتش را استوار نكرده بود كه با ضدیت ژنرال بهرام چوبین رو به رو شد زیرا كه بهرام شنیده بود خسرو پرویز بر ضد پدرش كودتا كرده بود. خسرو پرویز چون یارای ایستادگی در برابر ژنرال بهرام را نداشت ۲۳ نوامبر سال ۵۸۹ میلادی به قسطنطنیه فرار كرد تا از موریس امپراتور روم شرقی كمك بخواهد. 
موریس كه در انتظار چنین فرصتی بود یك سپاه كامل در اختیار خسرو دوم قرار داد و خسرو با كمك این سپاه و هواداران داخلی اش در نبرد سال ۵۹۱ میلادی پیروز شد و بر تخت نشست، بهرام به خراسات رفت و بعدا در همانجا درگذشت. 
مورخان تاریخ جنگها، جنگ بلخ در سال ۵۸۸ را كه فاتح آن بهرام چوبین بود، نبردی بی سابقه توصیف كرده اند زیرا در آن، نوعی موشك بكار رفت و به علاوه، یك سپاه كوچك از لحاظ شمار افراد، یك ارتش بسیار بزرگ را شكست داده بود. به نوشته این مورخان، 
۲۸ نوامبر سال ۵۸۸ میلادی در بلخ، ارتش ایران به فرماندهی ژنرال بهرام مهران در جنگ با خاقان «شابه» امپراتور سرزمین های شمال غربی چین كه به خراسان بزرگتر دست اندازی كرده بود از سلاح تازه ای که در آن نفت خام بکار رفته بود استفاده کرد. 
خاقان شابه (خاقان = خان خانها ـ امپراتور، این واژه با تلفظ خاگان هنوز در مغولستان بكار می رود) زمانی از لشکر کشی ایران آگاه شد که بهرام تنها چهار روز تا بلخ فاصله داشت، و چون شنید كه بهرام با كمتر از ۱۳ هزار نفر آمده است چندان نگران نشد و با تمامی مردان قادر به حمل سلاح خود که مورخان یکصد تا سیصد هزار تن گزارش کرده اند به مقابله با بهرام شتافت. 
در روز نبرد، بهرام به واحدهای آتشبار (نفت اندازان) توصیه کرد که حمله را با پرتاب پیکانهای شعله ور آغاز کنند و ادامه دهند تا آرایش سپاهیان خاقان بر هم خورد و قادر به تنظیم آن هم نباشند و به سواران کماندار (اسواران) گفت که همزمان با حمله نفت اندازان، با تیر چشم فیلها را هدف قرار دهند، و در این جریان، خود با دو هزار سوار زبده قرارگاه خاقان را مورد حمله قرار داد. خاقان که انتظار حمله مستقیم به مقر خود را نداشت دست به فرار زد که کشته شد، سپاه عظیم او متلاشی گردید و پسر وی نیز بعدا به اسارت درآمد و جنگ فقط یک روز طول کشید که از شگفتی های تاریخ نظامی جهان است. 
مورخان نظامی درباره نفت اندازهای ژنرال بهرام چنین نوشته اند: بهرام در زمانی که از سوی شاه ایران حاکم چارك شمال غربی بود (یك چهارم قلمرو ایران، از ری تا مرز شمالی گرجستان و داغستان کنونی شامل ارمنستان، آذربایگان و کردستان. در آن زمان، ایران به چهار ابر استان تقسیم شده بود كه هركدام را چارك نوشته اند) هنگام بازدید از محل فوران نفت خام در ناحیه بادکوب (باکو) در ساحل جنوبی غربی دریای مازندران و آگاهی از قدرت اشتعال این ماده، تصمیم گرفت که از آن نوعی سلاح برای واحدهای رزمی ساخته شود و این کار به مهندسان ارتش واگذار شد. ظرف مدتی کوتاهتر از یک سال، پیکانی ساخته شد که بی شباهت به راکت های امروز نبود و این پیکان حامل گوی دوکی شکل آغشته به نفت خام بود که از روی تخته ای که بر پشت قاطر قرارداشت با كشیدن زه پرتاب می شد. طرز پرتاب آن بی شباهت به کمان نبود. 
دستگاه، از یک زه (روده خشك شده) و چوب گز (نوعی درخت مناطق خشک) ساخته شده بود که آن را بر تخته ای سوار می كردند و دارای یک ضامن بود و پنج مردخدمه آن را تشکیل می دادند که دو نفر از آنان کمانکش بودند، نفر سوم نشانه گیری می کرد و فرمانده این آتشبار بود، مرد چهارم مامور شعله ورساختن قسمت آغشته به نفت خام (پیکان) بود و مهمات رسانی می کرد و نفر پنجم مواظب قاطر بود و از هر واحد آتشبار، هشت نیزه دار مراقبت می کردند كه ضمن عملیات مورد حمله قرار نگیرد. 
این مورخان در این باره كه چرا بهرام با ۱۲ تا۱۳ هزار مرد به جنگ یك ارتش یكصد تا سیصد هزارنفری شتافت چنین نوشته اند:  
«هرمز» شاه وقت از دودمان ساسانیان، وقتی شنید كه خاقان «شابه» وارد اراضی ایران در شمالشرقی خراسان (تاجیکستان فعلی و شمال افغانستان امروز) شده، بلخ را مرکز خود قرار داده و عازم تصرف کابل و بادغیس است ژنرالهای ایران را به تشکیل جلسه ای در شهر تیسفون (مدائن، نزدیک بغداد) پایتخت آن زمان ایران فراخواند و تصمیم خود را به اخراج فوری خاقان از قلمرو ایران به آنان اطلاع داد و خواست که ترتیب کار را بدهند. هرمز گفت که طبق آخرین اطلاعی که به ارتشتاران سالار (ژنرال اول ارتش ایران) رسیده، «خاقان شابه» دارای ۳۰۰ هزار مرد مسلح و چند واحد فیل جنگی است. 
ژنرالها پس از تبادل نظر، بهرام چوبین را برای انجام این کار خطیر برگزیدند و او ماموریت را پذیرفت. بهرام از میان ارتش پانصد هزار نفری «آماده» ایران، حدود ۱۲ هزار مرد جنگدیده ۳۰ تا ۴۰ ساله (میانسال) را برگزید که اضافه وزن نداشتند و میهندوستی آنان قبلا به ثبوت رسیده بود و بیش از سایرین قادر به تحمل سختی بودند و در جنگ سواره و پیاده تجربه داشتند. وی به هر سرباز سه اسب اختصاص داد و با تدارکات کافی عزم بیرون راندن زردها را از خاک وطن کرد.  
بهرام به جای انتخاب راه معمولی، از تیسفون به اهواز رفت و سپس از طریق یزد و کویر خود را به خراسان رساند به گونه ای که خاقان متوجه نشده بود. بهرام که در جنگ اعتقاد به روحیه سرباز بیش از هر ابزار دیگر داشت، ضمن راه هر دو روز یک بار سربازان را جمع می کرد و برای آنان از اهمیت وطندوستی و رسالتی که هر فرد در این زمینه دارد سخن می گفت و آنان را امید ایرانیان می خواند ـ مردمانی که می خواهند آسوده و در آرامش و با فرهنگ خود زیست کنند. بهرام بالاخره با همین سپاه ارتش خاقان را شكست داد.و اما درباره درگیری ژنرال بهرام مهران با خسرو پرویز:  
هنگامی که بهرام سرگرم پس راندن خاقانیان به آن سوی کوههوهای پامیر، و ایجاد استحکامات در مرز سین کیانگ و كاشغرستان امروز بود، شنید که در پایتخت، پسر شاه (خسرو پرویز) بر ضد پدرش کودتا کرده است که برق آسا خود را به تیسفون در ساحل دجله رساند. خسرو پرویز فرار کرد و به امپراتور روم پناهنده شد و بهرام تا تعیین شاه بعدی زمام امور را به دست گرفت که پرویز فراری با دریافت کمک از امپراتور وقت روم به جنگ او آمد. در آستانه نبرد، قسمتی از ارتش ایران به پرویز پیوستند که بهرام پس از چند زد و خورد مختصر، خروج از صحنه سیاست را بر ادامه برادرکشی و قتل ایرانی به دست ایرانی که امری ناپذیرفتنی بود ترجیح داد و به خراسان بازگشت و تا پایان عمر در همانجا باقی ماند.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۱۴ اردیبهشت ـ ۴ می ـ درگذشت سلطان حسین یاقرا

مقاله ۱۴ اردیبهشت ـ ۴ می ـ درگذشت سلطان حسین یاقرا

سلطان حسین بایقرا از نوادگان امیر تیمور گوركان چهارم ماه مه سال ۱۵۰۶ میلادی در شهر هرات درگذشت. 
وی كه هنگام مرگ ۶۸ ساله بود پس از درگذشت پدرش بر قسمتی از خراسان حكومت می كرد. هرات حاكم نشین خراسان بود.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۱۲اردیبهشت ـ ۲ می ـ روزی که پاپن درگذشت

مقاله ۱۲اردیبهشت ـ ۲ می ـ روزی که پاپن درگذشت

دوم مه ۱۹۶۹ فرانتس پاپن صدراعظم پیشین آلمان در ۸۹ سالگی درگذشت. وی كه یك ناسیونالیست آلمانی بود در زمان صدارت خود به حزب نازی و هیتلر كمك بسیار كرد و همین كمك باعث پیروزی آنها در انتخابات شد.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز





تمامی حقوق و مطالب سایت برای تک بوک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.


فید نقشه سایت

تمامی حقوق برای سایت تک بوک محفوظ میباشد