خرید اینترنتی کتاب

جستجو در تک بوک با گوگل!


مقاله ۱۰ اردیبهشت ـ برخی دیگر از رویدادهای ۳۰ آوریل

مقاله ۱۰ اردیبهشت ـ برخی دیگر از رویدادهای ۳۰ آوریل

● ۳۱۳: ماكسیموس امپراتور درگذشت. 
● ۱۷۸۹: جورج واشنگتن نخستین رئیس جمهوری آمریكا در این سمت آغاز بكار كرد. 
● ۱۸۷۱: در زد وخورد سفید پوستان مهاجر و سرخ پوستان آپاچی در آریزونای آمریكا ۱۴۴ سرخپوست كشته شدند.  
● ۱۹۰۰: هاوایی ضمیمه آمریكا شد.  
● ۱۹۶۷: كار ساختن بزرگترین دكل جهان به ارتفاع ۵۳۷ متر در شوروی به پایان رسید.  
● ۱۹۷۰: آمریكا حمله نظامی به كامبوج را آغاز كرد.  
● ۱۹۹۱: اعلام شد كه توفان دریایی در بنگلادش باعث مرگ ۱۳۱ هزار تن شذه است.  
● ۱۹۷۸: مهندس مهدی بازرگان در یك مصاحبه رادیویی كه در این روز در اروپا پخش شد اظهار داشت كه شاه با مداخله درهمه امور كشور كه قانونا از اختیارات او نیست مردم را برضد خود برانگیخته و برای جبران ، دیگر فرصتی ندارد.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۱۰ اردیبهشت ـ ۳۰ آوریل ـ سقوط سایگون وتامین وحدت ویتنام

مقاله ۱۰ اردیبهشت ـ ۳۰ آوریل ـ سقوط سایگون وتامین وحدت ویتنام

درست سی سال پس از خودكشی هیتلر و سقوط برلین ، در همین روز در ۳۰ آوریل ۱۹۷۵ شهر سایگون پس از سالها جنگ خونین به تصرف نیروهای ویت كنگ و وحدت طلب ویتنامی در آمد و كشور ویتنام یكپارچه شد. پیش از سقوط شهر جنوبی سایگون، بسیاری از مقامات دولتی كه در طول جنگ با آمریكا همكاری داشتند با هواپیما و هلی كوپترهای آمریكایی از سایگون به ناوهای این كشور كه در همان نزدیكی بودند منتقل شده بودند و آخرین دسته نیز از طریق پشت بام سفارت آمریكا سایگون را ترك كردند. شهر سایگون بعدا به هوشی مین سیتی تغییر نام داده شد و كسی هم اعدام نشد . تنها مقامات سابق به اردوگاه باز آموزی فرستاده شدند و بعدا به زندگانی عادی بازگشتند.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۱۰ اردیبهشت ـ ۳۰ آوریل ـ سقوط برلن و پایان جنگ در اروپا

مقاله ۱۰ اردیبهشت ـ ۳۰ آوریل ـ سقوط برلن و پایان جنگ در اروپا

سی ام آوریل ۱۹۴۵ روزی است كه فصل دیگری از تاریخ عمومی به صفحات نتیجه گیری خود رسید و بسته شد. در این روز واحدهای ارتش سرخ كه به برلین وارد شده بودند بر پایتخت رایش سوم مسلط شدند، یك سرباز روس به گونه ای كه در عكس دیده می شود پرچم شوروی را برفراز رایشستاگ (رایخستاگ) ــ عمارت معروف پارلمان كل آلمان كه به ویرانه تبدیل شده بود برافراشت و چند سرباز دیگر شوروی اجساد نیمسوخته هیتلر و اوا براون را به دست آوردند. جنگ جهانی دوم در اروپا از سال ۱۹۳۹ آغاز شده بود. عكس بالا یكی از دو عكس خبری بهتر دوران جنگ جهانی دوم شناخته شده است. ( رویدادهای مربوط در زمان خود در این مجموعه آمده است).
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۱۰ اردیبهشت ـ ۳۰ آوریل ـ حسین انتظامی روزنامه نگار معاصر وطن در یک نگاه

مقاله ۱۰ اردیبهشت ـ ۳۰ آوریل ـ حسین انتظامی روزنامه نگار معاصر وطن در یک نگاه

۱۰ اردیبهشت ـ ۳۰ آوریل ـ حسین انتظامی روزنامه نگار معاصر وطن در یک نگاه

امروز زادروز «حسین انتظامی» روزنامه نگار معاصر وطن است. وی كه مدیریت و سردبیری روزنامه پرفروش «همشهری» را برعهده دارد دهم اردیبهشت ۱۳۴۶ هجری به دنیا آمده است. آرزو و تلاش حسین، تكامل و ارتقاء سطح ژورنالیسم ایران است. وی كه نماینده انتخابی مدیران انتشاریات در «هیات نظارت» است، در دههوه ۱۳۷۰ در طول مدیر كلی مطبوعات داخلی برای ترقی مطبوعات و آموزش روزنامه نگاران كشور كوشش بسیار كرد، تلاشی كه در تاریخ مطبوعات وطن كمتر نظیر داشته است. 
او برای رسیدن به این هدف، به هزینه دولت دوره های آموزشی برای روزنامه نگاران جوانتر و شاغل تاسیس كرد و به توصیه او كتب روزنامه نگاری متعدد از زبانهای دیگر به فارسی ترجمه و در اختیار روزنامه نگاران گذارده شد. انتظامی همانند كشورهای پیشرفته در كار روزنامه، در آموزش روزنامه نگاران جوان «پركتیكوم (تمرین عملی با راهنمایی و زیر نظر استاد)» را در اولویت قرارداد، تا لكچر (سخنرانی استاد). انتظامی از هواداران گسترش انتشار انتشاریات تخصصی (یك موضوعه) است و در طول مدیركلی خود تا توانست متقاضیان را تشویق به انتشار چنین انتشاریاتی كرد تا سطح معلومات عمومی بالا برود. 
حسین انتظامی در زمان اداره روزنامه جام جم، همه مهارت های خود را بكار برد تا این روزنامه به تیراژ صدها هزارتایی رسید. روزنامه همشهری با تیراژ بالا و بنیه مالی نیرومند جای مناسبی برای حسین انتظامی است تا اندیشه و مهارت خود را بكار اندازد.  
وی از دست اندركاران تحریر در این روزنامه و انتشاریات وابسته خواسته است كه امور آنلاین و بكار گرفتن كامل كامپیوتر و اینترنت و همچنین استفاده از زبان انگلیسی را بطور كامل فراگیرند زیرا كه اینها ابزار (كرفت) ژورنالیسم معاصر هستند، لانگ هند (با قلم نوشتن) و تحریر مطلب بدون اشاره به سابقه آن، كار روزنامه نگار قرن ۲۱ نیست. عضو تحریریه روزنامه باید بتواند عكس هم بگیرد و لذا طرز كار با دوربین دیجیتال و ادیت كردن كامپیوتری عكس را باید بداند.  
انتظامی در كار مدیریت معتقد به استفاده از تجربه دیگران و دست كم شنیدن نظر آنان است و در اجرای این فكر، جلسات منظم با مدیران و سردبیران پیشین همشهری دارد و به آنان به دیده احترام و قدر شناسی می نگرد. وی در كارهای تحریری و چگونگی ارتقاء ژورنالیسم وطن از مشورت با روزنامه نگاران قدیمی نیز خودداری نمی كند و اگر مطلبی (از قبیل تشكر و تاسف و …) داشته باشند، از چاپ آن در اسرع وقت دریغ نمی كند و می گوید آنان بودند كه كاشتند ….
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۱۰ اردیبهشت ـ ۳۰ آوریل ـ رفتار انقلابیون فرانسه با مردی که تاریخ یونان قدیم را نوشت

مقاله ۱۰ اردیبهشت ـ ۳۰ آوریل ـ رفتار انقلابیون فرانسه با مردی که تاریخ یونان قدیم را نوشت

ژان ژاك بارتلمی Jean – Jacques Barthelemy محقق فرانسوی قرن۱۸ كه تاریخ یونان قدیم را نوشت سی ام آوریل ۱۷۹۵در ۷۹ سالگی درگذشت . وی برای نوشتن تاریخ یونان قدیم به ایتالیا و یونان سفر كرده بود و اسناد و مدارك بسیار خوانده بود. او بر زبانهای لاتین ، یونانی و مشرق زمین مسلط بود. كتاب او شامل جزئیات دنیای هلنیك است از فلسفه تا ادبیات ، هنر ، ورزش ، شرایط اجتماعی ــ اقتصادی و حكومت. كتاب مهم دیگر بارتلمی بررسی زبان زبانها و ادبیات مشرق زمین و مقایسه آنها با یكدیگر است. 
وی سالها در آرشیو و كتابخانه ملی فرانسه مسئولیت داشت و از جمله مدالهای مختلف در كنترل او بود و به همین سبب انقلابیون فرانسوی به او برچسب سلطنت طلب و گذشته گرا زدند و چند روز زندان و بركنار كردند ؛ به همین لحاظ چند سال آخر عمر را در ناخرسندی بسر برد.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۱۰ اردیبهشت ـ ۳۰ آوریل ـ کیفرخواست اعدام برای سران حزب توده

مقاله ۱۰ اردیبهشت ـ ۳۰ آوریل ـ کیفرخواست اعدام برای سران حزب توده

در این روز در سال ۱۳۲۸ اعلام شد كه سازمان قضایی ارتش برای سران حزب كمونیست ایران ( توده ) كه پس از رویداد تیراندازی به شاه در ۱۵ بهمن سال ۱۳۲۷ در دانشگاه تهران غیر قانونی اعلام شده بود كیفرخواست اعدام صادر كرده است. پاره ای از این متهمین قبلا وزیر و نماینده مجلس بودند و یكی از آنان فرماندار تهران هم شده بود.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۱۰ اردیبهشت ـ ۳۰ آوریل ـ تمدید قرارداد نفت

مقاله ۱۰ اردیبهشت ـ ۳۰ آوریل ـ تمدید قرارداد نفت

در این روز در سال ۱۳۱۲ ( ۱۹۳۳ ) پس از یك رشته بازی های سیاسی و قهر و آشتی تقریبا دوساله ! قرارداد انحصار نفت با انگلستان كه سی سال از آن باقی مانده بود برای شصت سال تمدید شد!. قرارداد تازه كه جای امتیاز « دارسی » را گرفت در جلسه هفتم خرداد ۱۳۱۲ مجلس به تصویب رسید و این همان قراردادی است كه در اسفند ۱۳۲۹ لغو گردید و….
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۱۰ اردیبهشت ـ ۳۰ آوریل ـ آیرونساید ایران را ترک کرد

مقاله ۱۰ اردیبهشت ـ ۳۰ آوریل ـ آیرونساید ایران را ترک کرد

ژنرال انگلیسی «آیرونساید» پس از اطمینان از این كه دولت كودتا شكست نخواهد خورد دهم اردیبهشت ۱۳۰۰ ( دو ماه و یك هفته پس از كودتا ) ایران را ترك كرد. وی موفق نشد به بلشویكهای روسیه از داخل ایران مستقیما آسیب بزند. 
آیرونساید از مهرماه ۱۲۹۹ ( سپتامبر ۱۹۲۰ ) فرماندهی نیروهای مسلح انگلستان در ایران و امور نظامی مربوط به آن كشوردر تهران را برعهده گرفته بود و یكی از وظایف او كوتاه كردن دست قزاقهای روس بود كه پس از انقلاب بلشویكی روسیه در ایران مانده بودند و جدا از حكومت كمونیستی روسیه به كارهای كار خود در سازمانهای نظامی ایران ادامه می دادند و موی دماغ انگلیسی ها بودند.  
آیرونساید دو هفته پس از انتصاب خود در ملاقات با رئیس الوزراء وقت ، خواستار بركناری افسران روس از قزاقخانه ایران شده بود و در این زمینه التیماتوم هم داده بود. كار دیگر آیرونساید جلوگیری از گسترش كمونیسم از روسیه به ایران بود . 
اصرار آیرونساید و دولت انگلستان به اخراج افسران روس كه دیگر عملا آواره و بدون وطن بودند باعث كناره گیری پی در پی دو رئیس الوزراء ایران شد و آیرونساید به نتیجه ای كه می خواست نرسید . در اینجا بود كه انگلستان با توجه به شرایط تازه و این كه كمونیستها موفق به تثبیت وضع خود در روسیه شده بودند سیاست دیگری در پیش گرفت و آیرونساید در نیمه اول بهمن ۱۲۹۹ با ژنرال رضاخان ملاقات كرد و سه هفته بعد تهران به تصرف نیروهای این ژنرال درآمد و ….
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۱۰ اردیبهشت ـ ۳۰ آوریل ـ کنترل امور مالی و نظامی ایران عملا در دست انگلستان و روسیه

مقاله ۱۰ اردیبهشت ـ ۳۰ آوریل ـ کنترل امور مالی و نظامی ایران عملا در دست انگلستان و روسیه

دهم اردیبهشت سال ۱۲۹۵ هجری خورشیدی ( ۳۰ آوریل ۱۹۱۶ میلادی ) روزتاریك دیگری در تاریخ وطن ماست .در این روز دولت ضعیف تهران به مداخله انگلستان و روسیه در امور مالی و نظامی ایران تن داد . به اراده انگلستان و روسیه ، مالیه و امور نظامی ایران به كمیسیونی سپرده شد كه سه عضو غیر ایرانی آن را این دو دولت خارجی كه طبق عهدنامه سن پترزبورگ ایران را به مناطق نفوذ خود قسمت كرده بودند تعیین می كردند.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۱۰ اردیبهشت ـ ۳۰ آوریل ـ اشاره ای به کارهای محمود غزنوی به مناسبت سالگرد مرگ او

مقاله ۱۰ اردیبهشت ـ ۳۰ آوریل ـ اشاره ای به کارهای محمود غزنوی به مناسبت سالگرد مرگ او

۱۰ اردیبهشت ـ ۳۰ آوریل ـ اشاره ای به کارهای محمود غزنوی به مناسبت سالگرد مرگ او

مورخان انگلیسی كه درباره گسترش اسلام در قرن ۱۱ میلادی در شبه قاره هند تحقیق كرده اند؛ درگذشت سلطان محمود غزنوی را ۳۰ آوریل ۱۰۳۰ نوشته اند. سلطان محمود به نام گسترش اسلام، چند حمله نظامی به هند برد و از سوی خلیفه عباسی وقت مورد تقدیر قرار گرفت. وی با این اقدام خود نخستین سنگ بنای كشوری را گذارد كه ۹ قرن پس از او به نام پاكستان مركب از مسلمانان هند پا به عرصه وجود گذارد. 
مشغله دیگر محمود كه شهر غزنه در ایران خاوری آن روز را پایتخت قرار داده در عمران و آبادانی اش كوشیده و آن را به مركز تجمع ادیبان و دانشمندان زمان تبدیل كرده بود جلوگیری از گسترش مهاجرت سلجوقیان بود كه در ماوراء آمو دریا (جیحون) پراكنده بودند. قلمرو سلطان محمود محدود به ایران خاوری بود و در مركز و غرب ایران از ری (تهران) تجاوز نكرد. با این كه پارسی، زبان نیاكان سلطان محمود نبود (زیرا که از ترکان غز بود)، وی با حمایت از شعرایی كه در دربار او گرد آمده بودند عملا به شعر و ادب پارسی خدمت بسیار كرد. 
بیشتر شهرت سلطان محمود به دلیل مدح او از سوی همین شاعران و ادیبان بوده است. فردوسی پنج سال پیش از درگذشت سلطان محمود در ۸۷ سالگی در توس فوت شده بود . فردوسی كه برابر كوروش و داریوش به ایران خدمت كرد از شاعران دربار سلطان محمود و طرف توجه او نبود.  
محمود كه در سال ۹۹۸ میلادی برجای پدرش سبكتكین نشست ۳۲ سال حكومت كرد. پیش از سبكتكین، پدر او الپتكین كه از افسران ترك ارتش سامانیان بود در گوشه ای از افغانستان امروز كه در آن زمان خراسان بزرگتر خوانده می شد دعوی استقلال كرده و تشكیل یك قلمرو برای خود داده بود. 
شهر «لشكرگاه» در افغانستان از مناطقی است كه سلطان محمود بنا كرده است. این شهر در آن زمان اختصاص به استقرار سپاهیان غزنوی داشت. وی به آبادانی شهر بست Bost نیز كمر همت بست. این شهر در حقیقت پایتخت زمستانی سلطان محمود بود زیرا كه زمستان غزنه سخت بود. 
پس از محمود، مسعود پسر او برادرش محمد را كه برجای پدر نشسته بود كور كرد و خود جای او را گرفت.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۹ اردیبهشت ـ برخی دیگر از رویدادهای ۲۹ آوریل

مقاله ۹ اردیبهشت ـ برخی دیگر از رویدادهای ۲۹ آوریل

● ۱۶۷۲: جنگ فرانسه و هلند با حمله ارتش فرانسه به فرماندهی لویی ۱۴ به هلند آغاز شد.  
● ۱۹۴۵: باقیمانده نیروهای آلمانی در ایتالیا تسلیم شدند.  
● ۱۹۴۶: برای هیدکی توجو و ۲۸ مقام ژاپنی به اتهام دست زدن به جنایت جنگی قرار مجرمیت صادر شد تا به دادگاه ویژه تسلیم شوند.  
● ۱۹۷۰: نیروهای نظامی آمریکا در ویتنام جنوبی به بهانه تعقیب ویت کنگ وارد کامبوج شدند و به این ترتیب جنگ هندوچین گسترش یافت.  
● ۲۰۰۵: سوریه پس از ۲۹ سال استقرار نظامی در لبنان تخلیه نیروهای خود را از آنجا تکمیل کرد.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۹ اردیبهشت ـ ۲۹ آوریل ـ خودکشی هیتلر، پس از ازدواج با «اوا براون»!

مقاله ۹ اردیبهشت ـ ۲۹ آوریل ـ خودکشی هیتلر، پس از ازدواج با «اوا براون»!

۹ اردیبهشت ـ ۲۹ آوریل ـ خودکشی هیتلر، پس از ازدواج با «اوا براون»!

۲۹ آوریل ۱۹۴۵ و یك روز پس از آویزان كردن اجساد موسولینی، كلارتا و دیگران و زمانی كه ارتش شوروی بیشتر نقاط شهر برلین را به تصرف خود درآورده بود ، هیتلر در پناهگاه خود در برلین با «اوا براون» كه بیش از یك دههوه معشوقه او بود قرارداد ازدواج امضاء كرد و چند ساعت بعد، ایندو خودكشی كردند. «اوا» كه ششم فوریه ۱۹۱۲ به دنیا آمده بود نیز مانند كلارتا در چهارمین دههوه حیات خود بود كه جان سپرد. هیتلر هنگام خودكشی ۵۶ ساله و «اوا» ۳۷ ساله بود. خبر مرگ هیتلر در ساعت ۲۲ و ۳۰ دقیقه اول مه (یك روز و چند ساعت بعد از وقوع) از رادیو هامبورگ كه سالم مانده بود پخش شد بدون این كه اشاره به خودكشی شود. این رادیو گفت كه «پیشوا» در راه آلمان جان خود را از دست داد و گروس ادمیرال دونیتس صدراعظم تازه است.  
آشنایی هیتلر با «اوا» از سال ۱۹۲۹ و زمانی كه «اوا» هفده ساله بود و در ساعات فراغت در تاریكخانه سازمان عكاسی حزب نازی كار می كرد آغاز شده بود. پدر «اوا» كه مدیر مدرسه بود با رفت و آمد دخترش با هیتلر موافقت نداشت. هیتلر به خاطر علاقه ای كه به «اوا» داشت تصویر وی را شخصا كشیده و به او داده بود كه باقی مانده است. 
هیتلر با سخنرانی های میهنی خود توجه آلمانی ها كه پس از جنگ جهانی اول تحقیر شده بودند جلب كرده و حزب «ناسیونال سوسیالیست كارگران آلمان (نازی)» را به قدرت رسانیده بود و آلمانی ها از سال ۱۹۳۴ او را «فهرر (پیشوا)» خطاب می كردند. وی به آلمانی ها وعده تجدید قدرت نظامی، ترقی اقتصادی و گردآوردن همه نژاد ژرمن زیر یك پرچم داده بود و سیاست خارجی تهاجمی در پیش گرفته بود. اشتباه او حمله نظامی به شوروی بود كه كشوری پهناور و دارای نظامی ایدئولوژیك بود. هیتلر موفق شد كه ۱۲ سال «رایش سوم» را حفظ كند كه امید داشت هزار سال باقی بماند. 
هیتلر در همان لحظه ازدواج با «اوابراون»،گروس ادمیرال (دریاسالار بزرگ) كارل دونیتس را كه عضو حزب نازی هم نبود به عنوان جانشین خود معرفی كرد كه عمر حكومت ادمیرال ۲۰ روز طول كشید و هفتم ماه مه (هفت روز پس از آغاز حكومت) اعلام تسلیم شدن آلمان را داده بود. وی پس از جنگ به ده سال زندان محكوم شد و تا سال ۱۹۸۰ زنده بود. دونیتس بزرگترین افسر زیردریایی جهان در قرن بیستم شناخته شده است. تاكتیك «دسته گرگ = وولف پك» از ابتكارهای اوست كه حمله را به صورت دسته زیردریایی آغاز می كرد.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۹ اردیبهشت ـ ۲۹ آوریل ـ زادروز «پراودا» و نگاهی به اهمیت «روزنامه حزب»

مقاله ۹ اردیبهشت ـ ۲۹ آوریل ـ زادروز «پراودا» و نگاهی به اهمیت «روزنامه حزب»

۹ اردیبهشت ـ ۲۹ آوریل ـ زادروز «پراودا» و نگاهی به اهمیت «روزنامه حزب»

۲۲ آوریل (دوم اردیبهشت) را زادروز «پراودا» نوشته اند كه نقشی بس موثر در انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و نوسان قدرت حزب كمونیست در شوروی برای ۷۵ سال داشت. پراودا به عنوان ناشر افكار بلشویكها و صدای كارگران در ۲۲ آوریل ۱۹۱۲ در پتروگراد (سن پترزبورگ) كار انتشار خود را آغاز كرد. این روزنامه قبلا هم وجود داشت ولی، نه به این صورت. پراودا برای نخستین بار در اكتبر ۱۹۰۸ در شهر وین به چاپ رسیده بود كه نسخه های آن به روسیه قاچاق می شد.  
در سال ۱۹۰۸ لئو تروتسكی ناشر پراودا بود كه آن را به عنوان یك روزنامه سوسیال دمكرات با هدف جلب هرچه بیشتر از روس های باسواد به سوی تئوری های سوسیال دمكراسی به عنوان راه نجاتی برای روسیه منتشر ساخته بود. وی این پراودا (در لغت به معنای حقیقت) را ارگان یك حزب نمی دید بلكه آن را با هدف ترویج «سوسیال دمكراسی» منتشر می ساخت. تروتسكی به دلایل مختلف «پراودا» را از سوم اكتبر ۱۹۰۸ در وین منتشر كرد كه سه دلیل مهمترش دسترسی به سوسیال دمكرات های معروف اروپایی به منظور نوشتن مقاله، دریافت كمك مالی از چند ثروتمند هوادار بسط سوسیال دمكراسی و نیز دور بودن از سانسور دولت روسیه و تعقیب قضایی از طریق ساختن (جعل) اتهام بود. 
نشست ژانویه سال ۱۹۱۰ چپگرایان روسیه به همكاری تنگاتنگ این احزاب كه قبلا منشعب شده بودند انجامید زیرا به این نتیجه رسیده بودند كه جز با وحدت مساعی نخواهند توانست قدرت را به دست گیرند. در این نشست قرار شد كه «پراودا» ناشر همه احزاب چپ و گروههوهای منشعب باشد. 
لنین تلاش كرد كه «كامنف» بلشویك (سوسیالیست افراطی) را وارد شورای سردبیری پراودا كند و كامنف با اعمال نفوذ و انتشار مقاله های تند و با انشایی صریح، سازش چپها را كه «پراودا» زبان واحد همه آنها باید می بود بر هم زد و در نتیجه «پراودا» از ۲۲ آوریل ۱۹۱۲ به عنوان روزنامه سراسری بلشویك ها و كارگران، انتشار خود را در پترو گراد با یك تیراژ صد هزار نسخه ای از سرگرفت. در سالهای ۱۹۱۲ تا ۱۹۱۴ «ویاچسلاو مولوتوف» سردبیر آن بود ولی لنین با این كه در تبعید بود از دور همچنان بر پراودا ریاست فائقه داشت و مقاله بی نام می فرستاد. 
دولت روسیه بیكار نمانده بود و ماموران مخفی خود را وارد پراودا كرده بود و یكی از این مامورا به نام «میرون چرنومازوف» حتی عضو شورای سردبیری شده بود و قبلا دولت را از مقاله هایی كه قرار بود چاپ شود آگاه می ساخت تا سانسور كند و نام نویسندگان مقاله های بدون نام و یا با نام مستعار را به دولت می داد. بلشویكها یك هفته نامه سنگین عقیدتی به نام «زوزدا» هم داشتند كه در آن زمان خواندن و درك مطالب آن كار هر فرد نبود. پراودای تازه ساده نویس و نثری شیوا و دلنشین داشت و مطالب آن نویدبخش بود. با وجود این، بارها توسط دولت به محاق توقیف افتاد، اما بلافاصله پس از هر توقیف به نام دیگری به كار انتشار ادامه داد. 
از سال ۱۹۱۷ و پس پیروزی انقلاب كه پراودا در آن نقش موثر داشت، لنین شخصا بازبین نهایی (پروف ریدر) مطالب آن شد ولی مطالب را سانسور نمی كرد، غلط ها را می گرفت.  
لنین با هدف پیاده شدن افكار خود (لنینیسم كه همانا ماركسیسم عملی بود) پراودا را به صورت ابزاری جهت انتشار نامه های مردم و به ویژه نظرات آنان و نیز بحث های كمیته های حزب و شورای های مختلف درآورد تا یك وسیله تبادل نظر عمومی باشد و تصمیمات دولتی، تنها چند هفته پس از انتشار در پراودا و جمع آوری اظهار نظر مردم نسبت به آنها، جهت تصویب به مراجع مربوط ارسال می شد. وی شخصا به ضعف های اداری و دشواری ها و نظرات تازه كه در پرودا چاپ می شد رسیدگی می كرد و حتی اصحاب این نظرات را برای مذاكره حضوری دعوت می كرد و به همین دلیل، پراودا در آن سالها دارای ۴۰ دبیر (ادیتور) بود كه نامه ها و نظرات مردم و گزارش های كمیته های حزبی و شوراهای محلی و كمیسیون ها را تنظیم ژورنالیستیك می كردند. 
لنین پراودا را به انتشار رویدادهای سایر كشورها تشویق می كرد و از آنجا كه همانند ماركس معتقد بود كه رسانه های كشورهای سرمایه داری زیر بنای قدرت آنها هستند از دبیران پراودا خواسته بود كه واقعیت ها را از درون گزارش این رویدادها كه ممكن است ساختگی و فریبكارانه و غرض آلود باشند بیرون بكشند و تنها پس از پالایش چاپ كنند، مگر این كه توسط خبرنگاران شوروی در محل تهیه شده و از دست اول باشند. دبیران تحریریه پراودا باید ضمن انتشار رویدادهای سایر كشورها و اظهارات مقاماتشان، روی ضعف های آن نظام ها انگشت می گذاشتند تا مردم شوروی تصور نكنند كه مرغ خانه همسایه تخم غاز می گذارد. 
لنین در عین حال تلاش داشت كه پراودا وسیله تبلیغات سازمانهای دولتی، تمجید و تعریف مقامات، و محلی برای انتشار مطالب بی حاصل آنها درنیاید كه بعدا «ایزوستیا» برای انتشار اخبار منابع و موسسات دولتی و نیز «ترود» به منظور انتشار اخبار اتحادیه ها و انتشاریات ویژه جوانان و … تاسیس شدند. 
لنین با این عقیده صاحبنظران غرب موافق بود كه روزنامه حزب نماد، مشعل و علمدار آن است كه اگر غبارآلود شود، كم نور و یا ناپدید شود، حزب نیز از چشم مردم خواهد افتاد و ایدئولوژی حزب هرچند خوب و مترقی و داروی دردهای زمانه باشد به بایگانی (آرشیو) خواهد رفت. توصیه لنین این بود كه روزنامه حزب برای كسب منفعت نیست و نباید به قیمتی عرضه شود كه همگان نتوانند خریداری كنند. همین مردمی بودن «پراودا» تیراژ آن را به میلیون ها نسخه در روز رساند و وسیله ارتقاء معلومات مردم معمولی قرار گرفت و مدرسه و آموزگار مشترك همه آنان شد. 
پس از درگذشت لنین در ۲۱ ژانویه ۱۹۲۴ مقامات حزبی و دولتی با دلخوری كه از انتشار نامه ها و نظرات مردم و صورتجلسات كمیته های محلی پیرامون مسائل روزمره در پراودا داشتند به تدریج این روزنامه را به دست تئوریسین ها و مقامات حزبی سپردند كه قبلا حتی یك لحظه در یك روزنامه كار نكرده بودند. این وضعیت به جایی رسید كه در دههوه ۱۹۵۰ در شورای سردبیری پراودا اثری از روزنامه نگار واقعی دیده نمی شد.  
در نتیجه، به تدریج این روزنامه مهم و عامل حفظ نظام شوروی از طریق آموزش همگانی و تحكیم وحدت مردم و پیشبرد هدف های مشترك جامعه، به ابزاری برای جنگ قدرت بدل شد و رقابت خروشچف با مالنكوف از طریق پراودا مشهور است. این روزنامه همچنین به تدریج وظیفه افشای فساد در كشورهای رقیب را به فراموشی سپرد، از ابزارهای دیپلماسی دولت مسكو شد و به جای رسالتی كه به آن سپرده شده بود به حملات مقاله ای و بكار بردن واژه های جذاب پرداخت كه اثر منفی داشت. 
باوجود این، پراودا تا سال ۱۹۹۱ كه بوریس یلتسین حزب كونیست شوروی را منحل و اموال آن را توقیف كرد به عنوان ارگان حزب منتشر می شد ولی با تیراژی كم، زیرا كه هدفهایش را گم كرده بود و جامعه شوروی نتوانسته بود روزنامه نگار ماهر پرورش دهد كه بتواند از نظام آن حراست كند و پرودا را بر سر پا نگهدارد. 
در پی توقیف اموال حزب كمونیست (توسط یلتسین، یك كارگر ساده سیبریایی كه از نردبان همین حزب بالا آمده بود)، به تحریریه پراودا گفته شد كه اگر روزنامه نگار واقعی هستند؛ این گوی و این میدان، خودشان بروند و یك پراودای دیگر به همین نام منتشر كنند. آنان رفتند و پراودای خود را منتشر كردند كه چون مهارت در نوشتن مطالب دلخواه مردم را نداشتند نتوانستند هزینه آن را تامین كنند و مجبور شدند كه آن را به یك یونانی دوستدار لنین به نام «یانی كاسوس» بفروشند و خانواده این یونانی به پراودا سر و سامان داده و به دو زبان روسی و انگلیسی منتشر می كند. پراودای تازه كه همچنان لگوی قدیمی را حفظ كرده تمایلات میهنی را بر چپگرایی افزوده و صورت یك روزنامه حرفه ای و در عین حال مدافع سوسیال دمكراسی و روسیه دوستی به خود گرفته (بازگشتی به سال ۱۹۰۸) كه گاهی شدیدا دربرابر غرب و حركات آن می ایستد.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۹ اردیبهشت ـ ۲۹ آوریل ـ اندیشه ها و کارهای یک روزنامه نگار واقعی

مقاله ۹ اردیبهشت ـ ۲۹ آوریل ـ اندیشه ها و کارهای یک روزنامه نگار واقعی

امروز سالگشت درگذشت «مایك رویكو» مردی است كه به حرفه ژورنالیسم وفاداری تعصب آمیز داشت. مایك ۲۹ آوریل سال ۱۹۹۷ در گذشته است. 
«مایك رویكو» بارها گفته بود كه روزنامه باید صدای هر انسان باشد. روزنامه نگار باید هنگام تهیه و نگارش یك مطلب، خود را جای مخاطب بگذارد و آن چه را كه او انتظار دارد و برایش لازم و مفید است برنگارد. راضی كردن مقامات دولتی، كار روزنامه نگار حرفه ای نیست، وظیفه انتشاریه دولتی و یا رسانه ای است كه از دولت كمك مالی می گیرد. 
مایك رویكو كه در طول چهل سال روزنامه نگاری علاوه بر تهیه خبر، هفت هزار و پانصد مقاله، گزارش تحقیق شده (اینوستیگیتیو) و تحلیل نوشت عقیده داشت هنگامی كه درآمد یك روزنامه كمتر از هزینه هایش شود، اعتماد و علاقه مردم را از دست داده و باید تعطیل و یا به نیروهایی تازه فروخته شود. وی روی این نظر خود ایستادگی كرد و زمانی كه روزنامه «شیكاگو دیلی نیوز» به زیان دهی افتاد آنجا را ترك گفت و با رفتن او، مخاطبانش خرید آن روزنامه را متوقف ساختند و چون به «شیكاگو سان تایمز» رفت مخاطبان نیز متوجه این روزنامه شدند و با این عمل، شیكاگو دیلی نیوز تعطیل شد.  
این تحول به صورت اصلی در روزنامه نگاری درآمده است كه نویسنده «سرمایه» اصلی یك انتشاریه است، نه چیز دیگر. با رفتن مایك از شیكاگو دیلی نیوز، این روزنامه، دفعتا (در یك روز) ۹۱ هزار خواننده از دست داد كه باز مبحثی در كتاب های درسی رشته روزنامه نگاری شده است. 
مایك تا زمانی در شیكاگو سان تایمز به كار ادامه داد كه روزنامه ای مستقل بود. همینكه این روزنامه توسط «روپرت مورداك» خریداری شد، با صدور اعلامیه از آنجا رفت. وی در این اعلامیه نوشته بود: «مورداك»نه یك روزنامه نگار واقعی است و نه علاقه مند به حرفه روزنامه نگاری، و روزنامه متعلق به او این ارزش را هم كه در آن ماهی به پیچند و به دست خریدار بدهند، چه رسد به خریدن و خواندنش. مخاطبان رسانه ها حقی دارند و اگر دولت نتواند این حق آنان را رعایت كند، باید خودشان روزنامه های غیر واقعی را نخرند و نخوانند تا فریب نخورند و گمراه نشوند.  
هدف مورداك كمك به فرهنگ و ارتقاء معلومات مردم و اطلاعات رسانی واقعی و بیطرفانه نیست، هدف او كسب مال و قدرت است، او می خواهد هرلحظه با هر مقامی در هر گوشه از دنیا كه بخواهد تلفنی صحبت كند و برای این كار كه آتش جاه طلبی او را برای یك لحظه فرو می نشاند و از آن لذت می برد باید به زیان مردم و حتی برخی از ملل امتیاز بدهد. 
مایك پس از ترك شیكاگو سان تایمز به شیكاگو تریبیون رفت ولی مقاله های او از سوی سندیگای مربوط توضیع می شد و همزمان در ۶۰۰ روزنامه در سراسر جهان به چاپ می رسید، خبرگزاری ها و شبكه های رادیو تلویزیونی آنها را نقل می كردند و ترجمه آنها در رسانه های غیر انگلیسی انتشار می یافت. 
چند ناشر تاكنون مقالات مایك را كه سكته مغزی او را از پای درآورد برحسب موضوع جمع آوری كرده و به صورت كتاب در آورده اند. او به موازات روزنامه نگاری، داستان هم می نوشت و قهرمان داستانهای او یا راننده تاكسی بودند و یا اینكه ماجرا در یك تاكسی رخ داده بود. او داستان نویسی را «زنگ تفریح» خود و هر روزنامه نگار دیگر كه كار روزنامه را با تهیه اخبار سطح شهر آغاز كرده است می دانست كه خستگی را از تن می زداید.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۹ اردیبهشت ـ ۲۹ آوریل ـ ارتش ایران کوچک می شود!

مقاله ۹ اردیبهشت ـ ۲۹ آوریل ـ ارتش ایران کوچک می شود!

۲۱ آوریل ۱۹۷۹ و دو ماه و ده روز پس از انقلاب فوریه همین سال در ایران، عباس امیر انتظام معاون نخست وزیر موقت (مهدی بازرگان) و سخنگوی دولت اعلام داشت كه ایران یك كشور غیرمتعهد خواهد بود و نیاز به یك ارتش بزرگ (ارتش زمان شاه) نخواهد داشت و در نظر است ارتش كوچك شود و بنابراین به خرید اسلحه تازه نیاز نخواهد بود و ممكن است «نظام وظیفه» نیز محدود شود. وی گفت كه هنوز مقدار زیادی از اسلحه ارتش در دست مردم است كه به موقع جمع آوری خواهد شد. امیر انتظام سالهاست كه در زندان جمهوری اسلامی بسر می برد.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۹ اردیبهشت ـ ۲۹ آوریل ـ شاه ۹ ساله ایران کشته شد و زوال امپراتوری شتاب گرفت

مقاله ۹ اردیبهشت ـ ۲۹ آوریل ـ شاه ۹ ساله ایران کشته شد و زوال امپراتوری شتاب گرفت

۲۷ آوریل سال ۶۳۰ میلادی (هفتم اردیبهشت) اردشیر سوم، شاه ۹ ساله ایران از دودمان ساسانیان به طرزی مرموز درگذشت و شهربراز، اران سپهبد (اران به كسر الف اول = ایران) ژنرال نامدار ایران و سرداری كه با شكست دادن رومیان، سوریه و فلسطین را به قلمرو ایران بازگردانیده بود و صلیبی را كه مسیح بر آن میخكوب شده بود به تیسفون فرستاده بود را امور سلطنت را راسا به دست گرفت تا از زوال امپراتوری (ایرانشهر) جلوگیری كند. وی قبلا نایب السلطنه اردشیر خردسال بود. برخی از مورخان نوشته اند که شهربراز اردشیر سوم را کشت تا شاه ایران شود. 
اردشیر سوم پسر قباد دوم در هفت سالگی و پس از مرگ ناگهانی و مشكوك پدرش به شاهی رسیده بود و چون كودكی بیش نبود، امور حكومت به دست مقامات وقت و در صدر آنان شهربراز افتاده بود كه با هم سازش و هماهنگی نداشتند و در میان این مقامات چند مفسد و بداندیش نیز دیده می شد كه به قضاوت تاریخ، «در وطندوستی» هم ثابت قدم نبودند و به بقاء میهن، اهمیت زیاد نمی دادند. جامعه ایران نیز هر روز طبقاتی تر می شد و تبعیض بیداد می كرد. در آن دوره، شهربراز نایب السطنه اردشیر خردسال شناخته می شد. 
در این شرایط بود كه سپهبد «شهربراز» وارد عمل شد تا میهن را كه میراث نیاكان بود و نزدیك به ۱۳ قرن از وحدت آن می گذشت نجات دهد و شاید با همین اندیشه، اردشیر ۹ ساله را از میان برده بود و چون فرد شایسته دیگری را در خاندان ساسانیان ندید، بدون این كه عنوان شاه بر خود بگذارد امور سلطنت را به دست گرفت كه حكومت او بیش از ۴۴ روز دوام نیافت و كشته شد.  
شهربراز پس از شكست ارتش ایران از رومیان در ماههوهای آخر حكومت خسروپرویز، از چشم ایرانیان و به ویژه افسران جوانتر ارتش افتاده بود. دلیل دلخوری ایرانیان از شهربراز این بود كه فریب امپراتور روم را خورده و درجریان نبرد، واحدهای خود را وارد عملیات نكرده بود. امپراتور روم برای شهربراز یك سند جعلی فرستاده بود كه حكایت داشت خسروپرویز می خواهد او را هم به همان گونه كه ژنرالهای دیگر و ازجمله «بهرام چوبین» را پراكنده و یا نابود ساخت، از میان بردارد. 
این سند جعلی، شهربراز را دلسرد و نسبت به جان خود بیمناك ساخت و فعالانه در نبرد شركت نكرد و موجب شكست ارتش ایران و فرار خسروپرویز به تیسفون (مدائن نزدیك بغداد و پایتخت امپراتوری ایران) شد كه به میگساری و خوشگذرانی روی آورده بود تا غم شكست را فراموش كند كه سران كشور با جلب موافقت پسرش قباد دوم او را بازداشت و سپس كشتند و قباد را به شاهی برگزیدند. قباد دوم كه در فوریه (بهمن) ۶۲۸ میلادی شاه شده بود با دادن امتیازهای ارضی، موقتا صلح با رومیان را خرید و سپس ۱۸ تن از شاهزادگان ساسانی را كشت تا از دست ملامت آنان از آن عمل خود (دادن امتیاز به رومی ها) آسوده شود و در نتیجه حكومت وی نیز چند صباحی بیش دوام نیاورد. 
پس از مرگ شهربراز (که نهم ژوئن سال۶۳۰ میلادی روی داد) سران كشور هریک شاهزاده ای را نامزد مقام سلطنت کرد که بالاخره پوراندخت دختر خسروپرویز شاه کشور شد. تلاش پوراندخت كه بانویی شایسته بود نتوانست از شتاب اضمحلال امپراتوری كه رود سند و كوههوهای پامیر مرزهای شرقی، مدیترانه مرز غربی و داغستان و چچن مرز شمال غربی آن را تشكیل می دادند بكاهد و بعدا با سه شكست نظامی از اعراب مسلمان از هم پاشید و با قتل یزدگرد سوم (آخرین شاه ساسانی) در شهر مرو (خراسان) در سال ۶۵۱ از میان رفت. 
پیروز پسر یزدگرد سوم برای گرفتن كمك از امپراتور چین كه دولت او دوست قدیمی ایران بود به این كشور رفت ولی موفق به دریافت كمك نظامی نشد. امپراتور چین تنها قول داد كه به ایرانیان فراری، به هر میزان كه باشند، پناه دهد و به این تعهد خود نیز وفا كرد. 
پیروز به ایران خاوری بازگشت ولی شمار بدخشانی ها (تاجیك ها) كه به او وعده نبرد با اعراب را داده بودند چندان زیاد نبود كه خطر جنك كند. تاجیك ها پس از او، تنها موفق شدند كه زبان فارسی، آیین های ملی ایرانیان و فرهنگ ایرانی را حفظ و به ایران مستقل بعدی بازگردانند كه زنده مانده اند و از این بابت، همه ایرانیان و ایرانی تبارها باید مدیون و قدردان تاجیكها باشند.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۸ اردیبهشت ـ برخی دیگر از رویدادهای ۲۸ آوریل

مقاله ۸ اردیبهشت ـ برخی دیگر از رویدادهای ۲۸ آوریل

● ۱۹۲۵: كردهای تركیه به جنگ با نیروهای این كشور كه در ان زمان نوبنیاد بود پایان دادند. 
● ۱۹۴۴: اعتصاب كارگران در اصفهان كه از اول اردیبهشت آغاز شده بود دولت تهران را با بحران بزرگی رو به رو كرده بود و بیم از آن می رفت كه به سایر شهرها گسترش یابد.  
● ۱۹۵۰: دولت استرالیا ظاهرا به اصرار دولت آمریكا حزب كمونیست آن كشور را غیر قانونی اعلام كرد.  
● ۱۹۸۰: سه روز پس از شكست ماموریت كماندوهای آمریكائی در صحرای طبس، سایروس ونس وزیر امورخارجه این كشور كه از قبل با این عملیات مخالف بود كناره گیری كرد.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۸ اردیبهشت ـ ۲۸ آوریل ـ رسانه ها و زادروز صدام حسین (در سال ۲۰۰۳)

مقاله ۸ اردیبهشت ـ ۲۸ آوریل ـ رسانه ها و زادروز صدام حسین (در سال ۲۰۰۳)

۲۸ آوریل زادروز صدام حسین است كه در ۱۹۳۷ درتكریت عراق به دنیا آمد و دههوها سال بر این كشور حكومت كرد . رسانه ها در سراسر جهان در آوریل ۲۰۰۳ (در نخستین ماه تصرف عراق) بییش از همیشه به زادروز صدام توجه كرده بودند زیرا كه پس از تصرف عراق توسط نیروهای آمریكا و انگلستان معلوم نبود كه در شصت وششمین زادروزش كجاست و در چه وضعیتی قرار دارد.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۸ اردیبهشت ـ ۲۸ آوریل ـ سرانجام مردی که آرزو داشت ایتالیا را «امپراتوری روم» و «ناسیونال سوسیالیست» کند

مقاله ۸ اردیبهشت ـ ۲۸ آوریل ـ سرانجام مردی که آرزو داشت ایتالیا را «امپراتوری روم» و «ناسیونال سوسیالیست» کند

۲۸ آوریل سال ۱۹۴۵ پارتیزانهای ایتالیایی و عمدتا كمونیست اجساد بنیتو موسولینی، معشوقه ۳۳ ساله اش كلارتا پتاچی و یازده مرد دیگر را كه در نقطه ای دور دست تیر باران كرده بودند به میلان منتقل و از بالكن یك ساختمان به صورت وارونه آویزان كردند تا مردم تماشا كنند. 
این پاتیزانها سه روز پیش از آن، در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم موسولینی، معشوقه و سه تن از همكارانش هنگام فرار از ایتالیا دستگیر و اعدام كرده بودند. سایر اجساد متعلق به مقامات سابق دولتی بود. 
موسولینی و همراهانش با كاروانی مركب از هشت كامیون نظامی آلمان عازم خروج از ایتالیا بودند و در زیر پتو و پالتوها و لباسهای اضافی سربازان كه از انبار خارج و به آلمان باز گردانده می شدند پنهان شده بودند. پارتیزانها طبق یك روال عادی بار كامیونها را بازرسی می كردند كه رهبر سابق ایتالیا كه مردم او را «دوچه» می نامیدند یافتند. روایت است كه احتمالا نظامیان آلمانی كه مامور خارج ساختن این عده از ایتالیا بودند انان را «لو» داده بودند. 
پارتیزانها پس از مختصر پرسش و پاسخ تصمیم به اعدام آنان می گیرند و تصمیم خود رابه اجرا می گذارند. پاره ای از این پارتیزانها بعدا اعتراف كرده اند كه نسبت به اعدام «كلارتا» اكراه داشتند ولی او با اصرار تمام خود را سپر جان موسولینی كرده بود كه راهی جز اعدام همه نبود. 
اندكی پس از آویزان كردن اجساد از بالكن، مردمی كه تلاشهای موسولینی را برای پیشرفت ایتالیا به یاد داشتند به محل هجوم بردند و ضمن اعتراض پرخاش آمیز به پارتیزانها و بی وطن خواندن آنان، اجساد را پایین آوردند. 
موسولینی كه در دوران حكومت ۲۵ ساله او ایتالیا پیشرفت بسیار كرد و به صورت یك قدرت جهانی در آمد آرزو داشت كه آن را بار دیگر آقای مدیترانه كند و امپراتوری باستانی روم احیاء گردد. توجه ایتالیایی ها به افكار و كارهای او اخیرا افزایش یافته و انتخاب نوه های موسولینی به نمایندگی پارلمان به همین دلیل است.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


مقاله ۸ اردیبهشت ـ ۲۸ آوریل ـ زورگویی با قانون

مقاله ۸ اردیبهشت ـ ۲۸ آوریل ـ زورگویی با قانون

پارلمان انگلستان در این روز در سال ۱۷۷۳ با وضع قانون چای باعث شد كه این دولت مهاجرنشین خود در آمریكای شمالی را از دست بدهد. طبق این قانون ، مهاجرنشینان مكلف بودند ازتجار انگلیسی چای خریداری كنند ، ولو این كه نامرغوب و گرانتر باشد!.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز





تمامی حقوق و مطالب سایت برای تک بوک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.


فید نقشه سایت

تمامی حقوق برای سایت تک بوک محفوظ میباشد