5,900
بازدید
بازاریابی Marketing به فرآیندی اطلاق می شود که کلیه فعالیت های مربوط به تحقیقات ، تولید ، توزیع و فروش کالاها از قبل از تولید تا پس از فروش در طی آن هدایت می شوند ….. موضوعات کتاب اصول بازاریابی بیشتر مربوط به بازار و نحوه تبادله می باشد . این کتاب را مولف آن عبدالله آنشینی به وبسایت تک بوک اهدا نموده اند .
نويسنده / مترجم : عبدالله آنشینی
زبان کتاب : فارسی
حجم کتاب : 8.8 مگابایت
نوع فايل : PDF
تعداد صفحه : 33
ادامه مطلب + دانلود...
421
بازدید
بازار اینترنت
حال اجازه دهید پیش از اینکه به تعریف الگوها یا مدلها بپردازم، اشاره کنم به اینکه بازاریابی شبکهای چه هست و چه نیست که به نظرم این خیلی مهم است و عزیزان بسیاری از من درباره آن میپرسند. MLM یا Network Marketing چیست؟ اول از همه این برای من بسیار باعث تعجب و تاسف است که میبینم یک آقای دکتری (که مایل نیستم اسمی از ایشان ببرم) در یک رسانه جمعی و معتبری مثل صدا و سیما میآید و این دو اصطلاح را از هم تفکیک میکند. آنجا که میخواهد از طرحهای هرمی یاد کند میگوید MLM و آنجا که از طرحهای قانونی میخواهد بگوید میگوید Network Marketing. ببینید، این دو اساساً یک مفهوم را دارند و در هیچ جا من ندیدهام که این دو را از هم به این ترتیب تفکیک کنند، تا آنجا که میدانم، اینها دو نام است برای یک مفهوم و جایی برای تفکیک آنها وجود ندارد. میبینید که من میپرسم: MLM یا Network Marketing چیست؟ حال باز گردم به این سوال. MLM یا Network Marketing یک مدل یا شکل توزیع است که در آن تولید کننده شبکهای از فروشهای مستقیم را برای فروش یا تحویل کالا یا خدماتش به مشتریانش به استخدام خود در میآورد. نکتهی مهم در این سیستم بازاریابی این است که محصولات یا خدمات مستقیماً به دست مصرف کننده میرسد و تولید کننده در یک ارتباط قوی و مداوم با شبکهی توزیع کنندهاش است. یک سیستم بازاریابی رسمی، شمال هفت عنصر اساسی و مهم است که از آن به marketing mix یاد میشود، همهی آن عناصر را میتوانیم در بازاریابی شبکهای نیز بیابیم. من سعی میکنم خیلی کوتاه یک به یک اینها را در اینجا بیاورم:
(۱) تحقیق بازار یا Market Research – شرکتهای MLM نیز باید در مورد بازارشان دست به تحقیق بزنند و نیازهای مشتریانشان و در عین حال خدمات یا محصولاتی که میتواند آن نیازها را برآورده سازد دقیقاً شناسایی کنند. در اینجا، برای شرکتهایی که بیزنس مدل MLM را به کار میبرند، یک مزیت وجود دارد. شرکتهای MLM فقط یک شبکهی توزیع ندارند، آنها در بطن شبکهی خود، اگر توانسته باشند Market Research یا تحقیق بازار را در بین اعضای خود نهادینه کرده باشند میتوانند در یک زمان، یک شبکهی فعال از افرادی را داشته باشند که میتوانند بازار را مورد تحقیق و بررسی دایم خود قرار دهند. این موضوع باعث کاهش هزینهها یا به حداقل رساندن هزینههای مرتبط با تحقیق بازار میشود بدون اینکه کارایی یا اثر آن از بین برود. شبکه، یک شبکهی مصرف کننده – توزیع کننده است و نیازهای خود را بخوبی مشاهده و ثبت میکند و به همین دلیل بخوبی نیازها را میداند و کافی است که آن نیازها را به Upline(ها) اطلاع دهد.
(۲) آزمایش یا Testing – ببینید شرکتهای تولید کننده همیشه میخواهند در تمام زمینههای تجاری خود و نه فقط کالا یا خدماتشان از نتیجه مطلع باشند. شرکتهای MLM از این امر مستثنی نیستند. در رابطه با این شرکتها، توقعات مشتریان بالا است و برای همین بالا بودن توقعات یا نتظارات است که شرکتها موظفند تضمینها یا گارانتیهای طولانیتری بدهند. به همین لحاظ، کیفیت کالا یا خدماتشان را بالا میبرند که بتوانند چنین تضمینهایی را بدهند و این با توجه بازخوری که به طور مدارم از مشتریانشان دارند و خصوصاً با توجه به شبکهی توزیع موجود باعث میشود که هزینههای مرتبط با آزمایش یا testing کالا و خدمات و در نهایت کل سیستم توزیع پایین آید.
(۳) قیمتگذاری یا pricing – ارزش پولی کالا یا خدمات را برای مشتری و سود و منافع قابل توجهی را برای تولید کننده به همراه میاورد. برای شرکتهای MLM این (قیمتگذاری) هم موضوع بسیار مهمی است چرا که پاداش این کار متوجه شبکهی توزیع نیز میشود.
(۴) توزیع یا Distribution – قسمت اعظم تفاوت بین شرکتهای MLM و شرکتهای معمولی در همین است. ما اصطلاحاً به این میگوییم تجمع کالا و خدمات و مصرف کنندهها در یک زمان و در یک مکان. به جای یک سیستم پیچیده شامل عمدهفروشها، شرکتهای حمل و نقل متعدد کالا، مراکز توزیع و فروش، خرده فروشها و اضافه شدن به قیمت کالا در هریک از این نقاط، تولیدکنندهها، کالا و خدماتشان را مستقیماً به دست مصرف کنندهای میرسانند که یا مصرف کنندهای توزیع کننده است و یا صرفاً مصرف کننده. در این حالت، خریداران، قیمت کمتری پرداخت میکنند، اصطلاحاً به نوعی میتوانند کالا را با قیمت پایین تر خریداری کنند و این بسیار به نفع آنان است و در این حالت تحویل کالا میتواند از طریق پست و سایر شیوههای ارسال کالا یا خدمات باشد.
(۵) تبلیغات یا Advertising – ببینید ما با استفاده از تبلیغات چه میکنیم؟ جز اینکه مشتری را به سمت و سوی کالا یا خدمات میکشانیم؟ ما در بازاریابی، کارمان این است که به مردم (مصرفکننده) کمک کنیم که کالا یا خدماتمان را که مورد نیازش هست بیابد. این هزینهی بالایی را میطلبد و بسیاری از شرکتهای MLM نسبت به شرکتهای دیگر که از این روش (MLM) استفاده نمیکنند برای تبلیغات کمتر هزینه میکنند. چرا؟ چون آنها از روش فوقالعاده قوی تری به نام تبلیغ سینه به سینه یا اصطلاحاً WOM = Word of Mouth یا حرف مردم یا تبلیغ شفاهی بین مردم و یا روش توصیهای آنان استفاده میکنند. این موضوع نیز باعث کاهش هزینهها و پایین تر آمدن قیمت کالا یا خدمات و رسیدن نفع بیشتر آن به اعضای شبکهی توزیع میشود.
(۶) تجسمی از کالا یا خدمات که اصطلاحاً به آن Visual Merchandising میگویند – ببینید شما وقتی مغازهای باز میکنید، کلی هزینه میکنید که ویترین مغازهتان مشتری را برای داخل شدن به مغازه یا اطمینان کردن به شما اماده کند. این هزینه برای شرکتهای MLM در واقع تنها شیوهی ارائه یا همانpresentation بازاریاب یا نت وورکر است. به همین علت، این موضوع نیز باعث میشود که هزینههای بسیاری پایین بیاید.
(۷) مهارتهای فروش یا Personal Selling Skills – در برخی موارد، لازم است که مشتری برای استفاده از کالا (یا خدمات) آموزش داده شود، یا اینکه اصولاً لازم است مشتری اطلاعات بیشتری در مورد کالا و خدمات داشته باشد تا بعد تصمیم بگیرد که خرید کند. این در واقع یک مرحلهای است بین تبلیغ و مشاهده آن تجسم از کالا و خدمات که پیشتر گفته شد. شرکتها برای اینجور کارها هزینههای بسیاری را متحمل می شوند، افرادی را که در این زمینه مهارت دارند را آموزش میدهند و به سوی مصرف کنندهها یا مشتریان بالقوه سوق میدهند و گسیل میدارند، در برخی موارد لازم است که وسیلهی ایاب و ذهبا آنها را تامین کنند، محل اقامت ایشان را نیز تقبل کنند و خورد و خوراک و غیره را. ببینید که شرکتهای MLM این هزینهها را میتوانند اصلاً نکنند یا میزان آن را به مراتب پایین بیاورند. توزیع کننده فردی است که خود آموخته (چیزی که من در تئوری گرداب گسترده گیتی نیز آن را آوردهام که افراد باید در این عصر خودآموخته و با انگیزه باشند) است و فروش کالا یا خدمات در نهایت محدود میشود به گفتن و نمایش دادن کالا و کارهای دیگر در واقع توسط همان توصیهها یا بهتر بگویم توسط همان WOM انجام شده است.
آنچه که مورد توجه است این است که در روابط پویای موجود در بازاریابی شبکهای قانونی، نوعی synergy (همکوشی یا اشتراک مساعی) در میان است که منافع بسیاری هم برای تولیدکننده و هم برای مصرف کننده فراهم میکند.
طرحهای بازاریابی شبکهای بر اساس ساختار پاداش دهی، به ۴ گروه اصلی Breakaway, Matrix, Unilevel و Binary تقسیم میشوند که من سعی میکنم در شماره های آینده خبرنامه و مقالات دیگر به آنها نیز اشاره کنم.
بازاریابی شبکهای یا بازاریابی چند سطحی MLM
چکیده: بسیاری از مردم در داخل یا خارج از ایران درکی اشتباه از بازاریابی شبکه ای یا اصطلاحاً Network Marketing دارند و به همین دلیل بسیاری از فعالیتهای مرتبط با این نوع بازاریابی در ایران منجر به شکست می شود. بازاریابی شبکه ای اخیراً به بحثی جنجال برانگیز در سرتاسر جهان و خصوصاً ایران تبدیل شده است و علت آن این است که متاسفانه بازاریابی شبکهای به عنوان نوعی مدل کسب و کار، توسط افرادی ناآگاه و به شیوه ای نادرست به مردم معرفی شده است. مسلماً بسیاری از مدلهای بیزنس و بویژه بازاریابی چند سطحی MLM نیازمند آموزش و فرهنگسازی است و عملاً این موضوع در سطح عامه مردم یا هنوز به درستی پیاده نشده است و یا اینکه فعالیت های آموزش و آمادهسازی اذهان عمومی و حتی برخی از مسئولین مملکتی پیش از اینکه آغاز شود منجر به شکست شده است. بازاریابی به روش چند سطحی یا MLM یکی از روش های واقعی و عملی بازاریابی کالا و خدمات است اگر به درستی و صحیح پیاده سازی شود. این نوع بازاریابی بسیار سخت است و مسلماً از طریق آن نمی شود یک شبه میلیاردر شد اما اگر درست پیاده شود و آموزش های لازم داده شود افراد یا شرکت ها به خوبی می توانند از آن به عنوان یک مدل کسب و کار برای ایجاد درآمد و نیز به عنوان یکی از استراتژی های بازاریابی خود استفاده کنند.
موفقیت – چه در دنیای واقعی پیرامون ما و چه در دنیای مجازی یا اینترنت – از خودش ردی بر جای می گذارد. افرادی که میخواهند در کسب و کارشان موفق شوند، یکی از کارهایی که میکنند این است که رد افراد موفق را در پیش میگیرند یا به اصطلاح از الگویی که آنان دنبال کردهاند، الگو برداری میکنند. به این ترتیب، مدل های کسب و کار یا اصطلاحاً (Business Models) شکل میگیرند. از طرف دیگر، واقعیت هایی پیرامون ما، میتوانند به موفقیت ما در پیروی از مدل های کسب و کار کمک کنند. مثلاً این یک واقعیت انکار ناپذیر است که هر کسی در هر جامعهای، افرادی را پیرامون خود دارد که با آن افراد معاشرت دارد. حلقه ای از افراد مختلف پیرامون یک فرد مورد نظر، شبکه ای از افراد را بوجود میآورد که می توانند با ارتباطاتی که با هم دارند، روی هم اثر بگذارند. این اثرات، مثبت یا منفی بسیار حائز اهمیت می باشند. هر چقدر فرد مورد نظر ما با افراد بیشتری در ارتباط باشد، به این معنی است که شبکه گسترده تری را پوشش میدهد. اثر مثبت روی این فرد، می تواند منجر به اثری مثبت روی کل افراد متصل به او شود. مسلماً یک اثر منفی بر روی این فرد، می تواند منجر به فاجعهای در ایجاد یا حفظ معاشرت های آتی ما شود. در حقیقت، واژه «معاشرت» را در اینجا، من به عنوان معادلی نسبتاً مناسب برای Networking آوردهام. در جملاتی که امریکایی ها بکار می برند، حتماً شنیده اید که مثلاً میگویند: «از یک networking بر می گردم …» این به این معنی است که آن طرف از یک گردهمایی ویژه می آید، جایی که با عده آدمهای بیشتری آشنا شده است و با آنها ارتباط برقرار کرده است. ما در اینجا، در جامعه خودمان، به نوعی از آن به عنوان «معاشرت» یاد میکنیم.
بازاریابی شبکهای یا بازاریابی چند سطحی یکی از انواع مدلهای کسب و کار است که در سالهای اخیر بویژه بخاطر اینترنت بسیار مورد توجه قرار گرفته است. همانطور که در مقالات پیشینم گفته بودم، بازاریابی فعالیتی است که طی آن ما می خواهیم به افراد کمک کنیم که کالا یا خدمات ما را که به نحوی می تواند پاسخگوی نیازهایشان باشد پیدا کنند. در مدل کسب و کار بازاریابی شبکهای، ما در سطوح مختلف از افراد، «نفوذ» می کنیم و استفاده از کالا یا خدماتی را که «خوب و مفید» تشخیص داده ایم و خودمان یکی از «مصرف کنندگانش» هستیم را به سایرین «توصیه» می کنیم. این را هم قبلاً گفته بودم که باید توجه داشته باشیم وقتی چیزی را «توصیه» می کنیم، گویی داریم آن چیز را «بازاریابی» می کنیم. اگر کالا یا خدماتی واقعاً خوب و مفید باشد، آن کالا یا خدمات خودبخود یک نوع تبلیغ شفاهی یا اصطلاحاً WOM = Word of Mouth مثبت برای خودش ایجاد می کند و اگر ما هم به جمع توصیه کننده ها اضافه شویم به گسترش استفاده از آن کالا یا خدمات به نوعی کمک میکنیم. پیش از اینترنت، امکان این که افراد «توصیه کننده» یک کالا یا خدمات مورد نظر بتوانند از توصیه یا در حقیقت عمل بازاریابی خود بهرهمند شوند یا به نوعی وجود نداشت و یا میزان آن آنقدر کم بود که به این ترتیب که امروز از آن یاد میشود، سخنی از آن به میان نمیآمد. MLM یا Multi-Level Marketing یک مدل کسب و کار است تا زمانی که یک کالای مصرفی یا خدمات قابل مصرف در میان باشد و اگر چنین باشد در همه جای دنیا قانونی است و در اینجا (ایران) هم باید باشد. اما در صورتی که فعالیت ها بر اساس یک سیستم هرمی بدون کالای یا خدمات مصرفی در نظر باشد- یعنی فقط یک نام تجاری را به نوعی روی هوا بخواهد تبلیغ کند، این روش در همه جای دنیا غیر قانونی است و مسلماً در ایران هم غیر قانونی است. وقتی از مدل های کسب و کار یا بیزنس صحبت می کنیم، یعنی از مدلهایی صحبت می کنیم که برای فرد یا افراد در گیر آن، ایجاد درآمد می کند. نوع درآمدی که این مدل ایجاد می کند، مشابه همان نوع درآمدی است که افراد از به حساب گذاشتن مبلغی پول در بانک و در حسابهای سپرده کوتاه یا بلند مدت خود به دست می آورد، یا مثلاً افرادی که کتابی می نویسند یا ترجمه می کنند و با هر نوبت چاپ، درصدی از پشت جلد کتاب به هنگام فروش ضرب در تیراژ کتاب نسیبشان میشود. این نوع درآمد را اصطلاحاً Residual Income میگویند که وقتی این نوع درآمد در بانکها یا در صنعت نشر قانونی است پس در مدل کسب و کار بازاریابی شبکهای نیز قانونی است. مورد دیگر که در MLM مطرح میشود، این مساله است که یک تساعد هندسی و دوبلیکیشن در میان است. ما در اصول موفقیت در کسب و کار، حال هر نوع کسب و کاری که باشد و در هر سطحی که باشد این را باور داریم که چنانچه دایره افرادی که شما با ایشان در ارتباط هستید گسترده تر و وسیعتر باشد یا به عبارت دیگر چنانچه شما با افراد بیشتری در ارتباط باشید، موفقیت شما به نوعی تضمین شده است.
(۱) تحقیق بازار یا Market Research – شرکتهای MLM نیز باید در مورد بازارشان دست به تحقیق بزنند و نیازهای مشتریانشان و در عین حال خدمات یا محصولاتی که میتواند آن نیازها را برآورده سازد دقیقاً شناسایی کنند. در اینجا، برای شرکتهایی که بیزنس مدل MLM را به کار میبرند، یک مزیت وجود دارد. شرکتهای MLM فقط یک شبکهی توزیع ندارند، آنها در بطن شبکهی خود، اگر توانسته باشند Market Research یا تحقیق بازار را در بین اعضای خود نهادینه کرده باشند میتوانند در یک زمان، یک شبکهی فعال از افرادی را داشته باشند که میتوانند بازار را مورد تحقیق و بررسی دایم خود قرار دهند. این موضوع باعث کاهش هزینهها یا به حداقل رساندن هزینههای مرتبط با تحقیق بازار میشود بدون اینکه کارایی یا اثر آن از بین برود. شبکه، یک شبکهی مصرف کننده – توزیع کننده است و نیازهای خود را بخوبی مشاهده و ثبت میکند و به همین دلیل بخوبی نیازها را میداند و کافی است که آن نیازها را به Upline(ها) اطلاع دهد.
(۲) آزمایش یا Testing – ببینید شرکتهای تولید کننده همیشه میخواهند در تمام زمینههای تجاری خود و نه فقط کالا یا خدماتشان از نتیجه مطلع باشند. شرکتهای MLM از این امر مستثنی نیستند. در رابطه با این شرکتها، توقعات مشتریان بالا است و برای همین بالا بودن توقعات یا نتظارات است که شرکتها موظفند تضمینها یا گارانتیهای طولانیتری بدهند. به همین لحاظ، کیفیت کالا یا خدماتشان را بالا میبرند که بتوانند چنین تضمینهایی را بدهند و این با توجه بازخوری که به طور مدارم از مشتریانشان دارند و خصوصاً با توجه به شبکهی توزیع موجود باعث میشود که هزینههای مرتبط با آزمایش یا testing کالا و خدمات و در نهایت کل سیستم توزیع پایین آید.
(۳) قیمتگذاری یا pricing – ارزش پولی کالا یا خدمات را برای مشتری و سود و منافع قابل توجهی را برای تولید کننده به همراه میاورد. برای شرکتهای MLM این (قیمتگذاری) هم موضوع بسیار مهمی است چرا که پاداش این کار متوجه شبکهی توزیع نیز میشود.
(۴) توزیع یا Distribution – قسمت اعظم تفاوت بین شرکتهای MLM و شرکتهای معمولی در همین است. ما اصطلاحاً به این میگوییم تجمع کالا و خدمات و مصرف کنندهها در یک زمان و در یک مکان. به جای یک سیستم پیچیده شامل عمدهفروشها، شرکتهای حمل و نقل متعدد کالا، مراکز توزیع و فروش، خرده فروشها و اضافه شدن به قیمت کالا در هریک از این نقاط، تولیدکنندهها، کالا و خدماتشان را مستقیماً به دست مصرف کنندهای میرسانند که یا مصرف کنندهای توزیع کننده است و یا صرفاً مصرف کننده. در این حالت، خریداران، قیمت کمتری پرداخت میکنند، اصطلاحاً به نوعی میتوانند کالا را با قیمت پایین تر خریداری کنند و این بسیار به نفع آنان است و در این حالت تحویل کالا میتواند از طریق پست و سایر شیوههای ارسال کالا یا خدمات باشد.
(۵) تبلیغات یا Advertising – ببینید ما با استفاده از تبلیغات چه میکنیم؟ جز اینکه مشتری را به سمت و سوی کالا یا خدمات میکشانیم؟ ما در بازاریابی، کارمان این است که به مردم (مصرفکننده) کمک کنیم که کالا یا خدماتمان را که مورد نیازش هست بیابد. این هزینهی بالایی را میطلبد و بسیاری از شرکتهای MLM نسبت به شرکتهای دیگر که از این روش (MLM) استفاده نمیکنند برای تبلیغات کمتر هزینه میکنند. چرا؟ چون آنها از روش فوقالعاده قوی تری به نام تبلیغ سینه به سینه یا اصطلاحاً WOM = Word of Mouth یا حرف مردم یا تبلیغ شفاهی بین مردم و یا روش توصیهای آنان استفاده میکنند. این موضوع نیز باعث کاهش هزینهها و پایین تر آمدن قیمت کالا یا خدمات و رسیدن نفع بیشتر آن به اعضای شبکهی توزیع میشود.
(۶) تجسمی از کالا یا خدمات که اصطلاحاً به آن Visual Merchandising میگویند – ببینید شما وقتی مغازهای باز میکنید، کلی هزینه میکنید که ویترین مغازهتان مشتری را برای داخل شدن به مغازه یا اطمینان کردن به شما اماده کند. این هزینه برای شرکتهای MLM در واقع تنها شیوهی ارائه یا همانpresentation بازاریاب یا نت وورکر است. به همین علت، این موضوع نیز باعث میشود که هزینههای بسیاری پایین بیاید.
(۷) مهارتهای فروش یا Personal Selling Skills – در برخی موارد، لازم است که مشتری برای استفاده از کالا (یا خدمات) آموزش داده شود، یا اینکه اصولاً لازم است مشتری اطلاعات بیشتری در مورد کالا و خدمات داشته باشد تا بعد تصمیم بگیرد که خرید کند. این در واقع یک مرحلهای است بین تبلیغ و مشاهده آن تجسم از کالا و خدمات که پیشتر گفته شد. شرکتها برای اینجور کارها هزینههای بسیاری را متحمل می شوند، افرادی را که در این زمینه مهارت دارند را آموزش میدهند و به سوی مصرف کنندهها یا مشتریان بالقوه سوق میدهند و گسیل میدارند، در برخی موارد لازم است که وسیلهی ایاب و ذهبا آنها را تامین کنند، محل اقامت ایشان را نیز تقبل کنند و خورد و خوراک و غیره را. ببینید که شرکتهای MLM این هزینهها را میتوانند اصلاً نکنند یا میزان آن را به مراتب پایین بیاورند. توزیع کننده فردی است که خود آموخته (چیزی که من در تئوری گرداب گسترده گیتی نیز آن را آوردهام که افراد باید در این عصر خودآموخته و با انگیزه باشند) است و فروش کالا یا خدمات در نهایت محدود میشود به گفتن و نمایش دادن کالا و کارهای دیگر در واقع توسط همان توصیهها یا بهتر بگویم توسط همان WOM انجام شده است.
آنچه که مورد توجه است این است که در روابط پویای موجود در بازاریابی شبکهای قانونی، نوعی synergy (همکوشی یا اشتراک مساعی) در میان است که منافع بسیاری هم برای تولیدکننده و هم برای مصرف کننده فراهم میکند.
طرحهای بازاریابی شبکهای بر اساس ساختار پاداش دهی، به ۴ گروه اصلی Breakaway, Matrix, Unilevel و Binary تقسیم میشوند که من سعی میکنم در شماره های آینده خبرنامه و مقالات دیگر به آنها نیز اشاره کنم.
بازاریابی شبکهای یا بازاریابی چند سطحی MLM
چکیده: بسیاری از مردم در داخل یا خارج از ایران درکی اشتباه از بازاریابی شبکه ای یا اصطلاحاً Network Marketing دارند و به همین دلیل بسیاری از فعالیتهای مرتبط با این نوع بازاریابی در ایران منجر به شکست می شود. بازاریابی شبکه ای اخیراً به بحثی جنجال برانگیز در سرتاسر جهان و خصوصاً ایران تبدیل شده است و علت آن این است که متاسفانه بازاریابی شبکهای به عنوان نوعی مدل کسب و کار، توسط افرادی ناآگاه و به شیوه ای نادرست به مردم معرفی شده است. مسلماً بسیاری از مدلهای بیزنس و بویژه بازاریابی چند سطحی MLM نیازمند آموزش و فرهنگسازی است و عملاً این موضوع در سطح عامه مردم یا هنوز به درستی پیاده نشده است و یا اینکه فعالیت های آموزش و آمادهسازی اذهان عمومی و حتی برخی از مسئولین مملکتی پیش از اینکه آغاز شود منجر به شکست شده است. بازاریابی به روش چند سطحی یا MLM یکی از روش های واقعی و عملی بازاریابی کالا و خدمات است اگر به درستی و صحیح پیاده سازی شود. این نوع بازاریابی بسیار سخت است و مسلماً از طریق آن نمی شود یک شبه میلیاردر شد اما اگر درست پیاده شود و آموزش های لازم داده شود افراد یا شرکت ها به خوبی می توانند از آن به عنوان یک مدل کسب و کار برای ایجاد درآمد و نیز به عنوان یکی از استراتژی های بازاریابی خود استفاده کنند.
موفقیت – چه در دنیای واقعی پیرامون ما و چه در دنیای مجازی یا اینترنت – از خودش ردی بر جای می گذارد. افرادی که میخواهند در کسب و کارشان موفق شوند، یکی از کارهایی که میکنند این است که رد افراد موفق را در پیش میگیرند یا به اصطلاح از الگویی که آنان دنبال کردهاند، الگو برداری میکنند. به این ترتیب، مدل های کسب و کار یا اصطلاحاً (Business Models) شکل میگیرند. از طرف دیگر، واقعیت هایی پیرامون ما، میتوانند به موفقیت ما در پیروی از مدل های کسب و کار کمک کنند. مثلاً این یک واقعیت انکار ناپذیر است که هر کسی در هر جامعهای، افرادی را پیرامون خود دارد که با آن افراد معاشرت دارد. حلقه ای از افراد مختلف پیرامون یک فرد مورد نظر، شبکه ای از افراد را بوجود میآورد که می توانند با ارتباطاتی که با هم دارند، روی هم اثر بگذارند. این اثرات، مثبت یا منفی بسیار حائز اهمیت می باشند. هر چقدر فرد مورد نظر ما با افراد بیشتری در ارتباط باشد، به این معنی است که شبکه گسترده تری را پوشش میدهد. اثر مثبت روی این فرد، می تواند منجر به اثری مثبت روی کل افراد متصل به او شود. مسلماً یک اثر منفی بر روی این فرد، می تواند منجر به فاجعهای در ایجاد یا حفظ معاشرت های آتی ما شود. در حقیقت، واژه «معاشرت» را در اینجا، من به عنوان معادلی نسبتاً مناسب برای Networking آوردهام. در جملاتی که امریکایی ها بکار می برند، حتماً شنیده اید که مثلاً میگویند: «از یک networking بر می گردم …» این به این معنی است که آن طرف از یک گردهمایی ویژه می آید، جایی که با عده آدمهای بیشتری آشنا شده است و با آنها ارتباط برقرار کرده است. ما در اینجا، در جامعه خودمان، به نوعی از آن به عنوان «معاشرت» یاد میکنیم.
بازاریابی شبکهای یا بازاریابی چند سطحی یکی از انواع مدلهای کسب و کار است که در سالهای اخیر بویژه بخاطر اینترنت بسیار مورد توجه قرار گرفته است. همانطور که در مقالات پیشینم گفته بودم، بازاریابی فعالیتی است که طی آن ما می خواهیم به افراد کمک کنیم که کالا یا خدمات ما را که به نحوی می تواند پاسخگوی نیازهایشان باشد پیدا کنند. در مدل کسب و کار بازاریابی شبکهای، ما در سطوح مختلف از افراد، «نفوذ» می کنیم و استفاده از کالا یا خدماتی را که «خوب و مفید» تشخیص داده ایم و خودمان یکی از «مصرف کنندگانش» هستیم را به سایرین «توصیه» می کنیم. این را هم قبلاً گفته بودم که باید توجه داشته باشیم وقتی چیزی را «توصیه» می کنیم، گویی داریم آن چیز را «بازاریابی» می کنیم. اگر کالا یا خدماتی واقعاً خوب و مفید باشد، آن کالا یا خدمات خودبخود یک نوع تبلیغ شفاهی یا اصطلاحاً WOM = Word of Mouth مثبت برای خودش ایجاد می کند و اگر ما هم به جمع توصیه کننده ها اضافه شویم به گسترش استفاده از آن کالا یا خدمات به نوعی کمک میکنیم. پیش از اینترنت، امکان این که افراد «توصیه کننده» یک کالا یا خدمات مورد نظر بتوانند از توصیه یا در حقیقت عمل بازاریابی خود بهرهمند شوند یا به نوعی وجود نداشت و یا میزان آن آنقدر کم بود که به این ترتیب که امروز از آن یاد میشود، سخنی از آن به میان نمیآمد. MLM یا Multi-Level Marketing یک مدل کسب و کار است تا زمانی که یک کالای مصرفی یا خدمات قابل مصرف در میان باشد و اگر چنین باشد در همه جای دنیا قانونی است و در اینجا (ایران) هم باید باشد. اما در صورتی که فعالیت ها بر اساس یک سیستم هرمی بدون کالای یا خدمات مصرفی در نظر باشد- یعنی فقط یک نام تجاری را به نوعی روی هوا بخواهد تبلیغ کند، این روش در همه جای دنیا غیر قانونی است و مسلماً در ایران هم غیر قانونی است. وقتی از مدل های کسب و کار یا بیزنس صحبت می کنیم، یعنی از مدلهایی صحبت می کنیم که برای فرد یا افراد در گیر آن، ایجاد درآمد می کند. نوع درآمدی که این مدل ایجاد می کند، مشابه همان نوع درآمدی است که افراد از به حساب گذاشتن مبلغی پول در بانک و در حسابهای سپرده کوتاه یا بلند مدت خود به دست می آورد، یا مثلاً افرادی که کتابی می نویسند یا ترجمه می کنند و با هر نوبت چاپ، درصدی از پشت جلد کتاب به هنگام فروش ضرب در تیراژ کتاب نسیبشان میشود. این نوع درآمد را اصطلاحاً Residual Income میگویند که وقتی این نوع درآمد در بانکها یا در صنعت نشر قانونی است پس در مدل کسب و کار بازاریابی شبکهای نیز قانونی است. مورد دیگر که در MLM مطرح میشود، این مساله است که یک تساعد هندسی و دوبلیکیشن در میان است. ما در اصول موفقیت در کسب و کار، حال هر نوع کسب و کاری که باشد و در هر سطحی که باشد این را باور داریم که چنانچه دایره افرادی که شما با ایشان در ارتباط هستید گسترده تر و وسیعتر باشد یا به عبارت دیگر چنانچه شما با افراد بیشتری در ارتباط باشید، موفقیت شما به نوعی تضمین شده است.
نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -
ادامه مطلب + دانلود...
596
بازدید
تاریخچهی بازاریابی شبکهای
آنچه در این شماره از خبرنامه ارائه می گردد، قرار است تاریخچهی مختصری از مدل کسب و کار بازاریابی شبکهای (Network Marketing) یا بازاریابی چند سطحی (Multi-Level Marketing ) را که بسیاری از دوستانی که در سمینارهایم شرکت میکنند و یا عضو خبرنامههایم هستند از من درباره آن میپرسند ارائه دهد. امیدوارم که مورد توجه واستفاده شما نیز قرار گیرد.
این حقیقتاً جالب است که اکثر افرادی که در ایران در زمینه بازاریابی شبکهای کار میکنند، فکر میکنند که بازاریابی شبکهای یعنی گلدکوئست و گلدکوئست یعنی بازاریابی شبکهای، علت این موضوع، سابقهی دیرینه دارد در فرهنگ شنیداری – و اکثراً بدون مطالعه و تحقیق – ما ایرانیها، حتماً شما هم این را شنیدهاید که در زمانهایی نه چندان دور، اکثر کالاهایی که توسط تجار برای اولین بار به کشور وارد میشدند و مورد استفاده عموم قرار میگرفتند، به نوعی نام تجاری خود را تا آن حد بین مردم جا میانداختند (هویتمند میکردند) که گویی تنها نوع کالای تولید شده از آن نوع، فقط همان «مارک یا علامت» تجاری بوده است و بس. یک زمانی اگر مردم میخواستند بگویند آبگرمکن یا بخاری جدیدی خریدهاند، میگفتند یک «دئوترم» جدید گرفتهاند، برای «دستمال کاغذی»، میگفتند «کلینکس»، مایع نرمکننده لباس را میگفتند و برخی هنوز هم میگویند «سوسافت»، یا وقتی میخواهند به مته و درل (دستگاهی برای سوراخ کردن در، دیوار یا سقف) اشاره کننده، میگویند «بلکانددکر» حال آنکه، اینها نامهای تجاری هستند و این در حالی است که دهها مارک تجاری دیگر نیز دارند همان نوع کالا را عرضه میکنند. به همین ترتیب است بازاریابی شبکهای که تاریخچه بوجود آمدن، تکامل تدریجی و توسعه آن باز میگردد به سالها پیش از بوجود آمدن شرکتهایی مثل گلدکوئست و امثالهم.
«بازاریابی شبکهای» در حقیقت مدلی برای بیزنس یا کسب و کار است برای فروش مستقیم کالا یا خدماتی با ایجاد نوعی درآمد برای افرادی که وارد این شبکه توزیع شده اند که به آن Residual Income – یا درآمد رسوبی – گفته میشود و با توجه به دایره نفوذ افراد و تکیه بر یک تساعد هندسی گسترش و توسعه مییابد. تاکید ما برای ایجاد آگاهی در میان مردم این قسمت قضیه است که: «برای هر نوع کالای مصرفی یا خدمات، میتوان از مدل بیزنس «بازاریابی شبکهای» یا MLM استفاده کرد.» – اینترنت و دیگر استراتژیهای بازاریابی اینترنتی به عنوان ابزار یا خدماتی قوی میتوانند به کمک «بازاریابی شبکهای» آمده، گسترش و نفوذ آن را سرعت دهند.
تاریخچهی بازاریابی شبکهای
حقیقت این است که هیچکس به درستی نمیداند که بازاریابی شبکهای از کجا و چگونه آغاز شده است. داستانها و روایت های مختلفی در این زمینه نگارش شده است و صحت و سقم آن به درستی مشخص نیست چرا که این مدل کسب و کار یا Business Model به مرور زمان و به تدریج، طی گذشت سالها پیش از جنگ جهانی دوم تکامل یافته است. اصولاً مقوله بازاریابی علمی و حتی آکادمیک (به عنوان یک رشته تحصیلی) از اواسط قرن بیستم شکل گرفته است و به همین ترتیب است سایر اشکال بازاریابی. اما اکثر کارشناسان، فعالان و ناظران در این زمینه اتفاق نظر دارند کمپانی Nutrilite که در حال حاضر به عنوان بخش یا زیر مجموعهای از Amway شناخته میشود اولین شرکتی بوده است که «بازاریابی شبکهای» یا MLM را به صورت واقعی به کار برده است. از دید ناظران، این شرکت علاوه بر اینکه بنیانگذار بازاریابی شبکهای است، در حقیقت، بنیانگذار صنایع مکملهای غذایی و ویتامینهای خوراکی نیز بوده است که فعالیتشان در این زمینه باز میگردد به سالهای ۱۹۲۰. عدهای بازاریابی شبکهای را محصول قرن بیستم میدانند با یک تاریخچهی یکصد ساله، عدهای آن را مقولهای هفتاد هشتاد ساله میدانند با توجه به فعالیتهای کمپانی Nutrilite در زمینه صنایع غذایی و برخی دیگر از فعالان و کارشناسان، با توجه به فراگیر شدن آن، تاریخچهی بازاریابی شبکهای را حدود چهل پنجاه سال میدانند، تقریباً از زمانی که قوانینی برای کنترل آن (در امریکا) وضع گردید. اما آنچه که در مورد تاریخچه بازاریابی شبکهای جالب و غیر قابل انکار است، ارتباطی است که MLM با صنایع غذایی داشته است و بدون شک پیشرفت و توسعه صنایع غذایی امریکا، موفقیت چشمگیر خود را مدیون شرکتهایی است که از بازاریابی شبکهای استفاده کردهاند.
آغاز
آنچه که در تاریخ ثبت شده است اشاره ای به چگونگی بوجود آمدن این ایده ندارد. در سال ۱۹۴۹ دو جوان به نامهای ریچ دووس Rich DeVos و جی واناندل Jay VanAndel توزیع کننده محصولات کمپانی Nutrilite بودند، این دو جوان توانسته بودند ظرف مدت یک دهه سازمان بزرگ و موفقی را در سرتاسر امریکا ایجاد کنند و به این ترتیب فروش فوق العادهای را برای کمپانی و درآمدی برای فروشندههای مستقیم کالاها بوجود آورند. اما از اواخر سالهای ۱۹۵۰ مشکلی بوجود آمد و آفتی به جان شرکتهای MLM انداخت و همین مشکل باعث شد که سازمان یا شبکه آنها را در هم بکوبد. در واقع، بازوی تولید کنندهی کمپانی Nutrilite از بازوی بازاریابی کاملاً جدا بود و در چنین شرایطی (و نه فقط در MLM که در همهی بیزنسها) به سادگی میتوان مشاهده کرد که بازوی بازاریابی پول بیشتری درمیآورد و البته این چیز عجیبی نیست و کاملاً طبیعی است که در زندگی یا در هر صنعتی، افرادی که تولید کننده ها را به بازارهایشان متصل میسازند بیشترین سهم را از فروش (قیمت فروش) به دست میآورند. معمولاً در چنین شرایطی است که بین تولیدکنندگان و بازاریابها یک حالت بلاتکلیفی و سرگردانی یا اصطلاحاً Standoff بوجود میآید. به همین دلیل است که این دو جوان شدیداً تحت نظر قرار میگیرند و مدام برایشان اخطاریه میرود و ایجاد مزاحمت میشود. سازمان شان به سرعت کوچک و کوچک تر میشود و عدم وجود محصول برای توزیع و نیز عدم درآمد مکفی حاصل از فروش باعث این تحلیل سریع شبکه توزیعشان میشود. همین امر باعث میشود که دو طرف به هیچ روی نتوانند با هم به توافق برسند و به همین دلیل است که این دو جوان تصمیم میگیرند محصول خودشان را داشته باشند تا مجبور نباشند چیزی را بازاریابی کنند که دیگر وجود ندارد. آنچه پس از این بوجود میآید به نوعی مثل یک افسانه میماند. در ۱۹۵۹ این دو جوان، شرکت خودشان را تاسیس میکنند.
در سال ۱۹۵۹ کمپانی Amway فعالیت خودش را آغاز میکند و ظرف ده سال که از فعالیت آن میگذرد، میتواند کمپانی Nutrilite را بخرد. موسسین این شرکت بدون اینکه بخواهند خودشان را به گذشته سرگرم کنند، چشم به آینده دوختند و شرکتی را ساختند که حتی در حال حاضر (زمان نگارش این مطلب ۱۹۹۹) نیز بزرگترین شرکت MLM در دنیاست. البته موفقیت و نوع موفقیت آنها چنان چشمگیر بود که بار دیگر توجه و نگاهها را به خود جلب کرد و همین موضوع باعث شد تا یک عالم شرکت MLM جدید نیز به آنها بپیوندند. امریکایی ها معتقدند که همیشه و در هر جایی یک «نیمه تاریکی» هم وجود دارد. شرکتهای بسیاری با اجناس تقلبی و زیر پا گذاشتن مسائل اخلاقی و قوانین محلی یا ایالتی مثل قارچ روئیدند و طرحها و سیستمهای تقلبی و غیر قانونیشان موجب شد تا مشکلات جدیدی برای شرکتهایی که به صورت قانونی MLM را به کار میبردند بوجود آید. شرکتهای قانونمند و متعهد MLM اولین شخصیتهای حقوقی بودند که خودشان بر علیه شرکتهای متقلب از دولت امریکا خواستند تا با وضع قوانین مشخصی به میدان بیاید و فعالیتها را تحت نظر بگیرد. MLM طی سالهای بعد از این و تا امروز بسیار توسعه یافته و کامل تر شده است. شرکتهای بسیاری نه فقط در امریکا که در اقصی نقاط جهان با استفاده از این مدل کسب و کار توانستهاند کالا و خدماتشان را بازاریابی کنند و شبکههای فعال، با انگیزه و گستردهای از فروشندههای مستقیم را بوجود آورند
سیستم بازاریابی شبکه ای ، که هنوز در ایران بحث و جدل فراوانی بر سر درستی یا نادرستی آن وجود دارد ، ابتدا در سال ۱۹۵۹ میلادی در امریکا ، شکل گرفت و اقتصاد دانان بزرگی همچون راک فلر ، نت ورک مارکتینگ ها را پدیده ای توصیف کردند که ۹۵ درصد سود تولیدکنندگان را که صرف تبلیغات بیهوده ، می شود تا ۵ در صد سود باقیمانده به دست بیاید ، ذخیره کرده و از طریق مشتریان خود ، این تبلیغات را انجام دهد .
متن زیر ، مصاحبه با یکی از کارشناسان بازاریابی است که قرار بود در یکی از سایت های خبری کار بشه اما از اونجا که اصولا پرداختن به مسایلی که کسی چیزی ازش نمی دونه باعث میشه از مطرح شدنش هم پرهیز کنه ! این مطلب روی سایت کار نشد ( چون دردسر ساز می شد احتمالا! ) برای همین بد ندیدم توی وبلاگ فناوری اطلاعات و ارتباطات بذارمش!
تا نظر دانشجوها و کارشناس های ارتباطی رو بدونم که مطمئننا بعضی نظرات مثبت و بعضی هم منفیه اما اینو مطرح کردم که بگم حتی مخالفت با یه پدیده هم نباید منجر به حذف صورت اون و بحث نکردن راجع بهش بشه.
سیاووش آذری ، کارشناس بازاریابی ، در رابطه با فلسفه ی ایجاد بازاریابی شبکه ای گفت :
ما امروز در دنیا ، دو روش تبلیغاتی داریم . یکی روش مدرن و به وسیله ی بیلبوردها، رادیو ، تلویزیون و مطبوعات است که هزینه ی هنگفتی را بر دوش تولید کنندگان می گذارد و دیگری روش سنتی است که تبلیغ را به وسیله ی دوستان و اطرافیان و طبیعتاً ، بدون صرف هزینه ، انجام می دهد . در واقع ، این شرکت ها تئوری جریان دو مرحله ای را در اشاعه و تبلیغ به کار گرفته اند که طی آن ، افراد در استفاده از کالاها در حلقه ی دوستان و آشنایان ، راحت تر و سریع تر ، تأثیر می ثذیرند تا به واسطه ی تبلیغات رسانه های جمعی . در نتیجه ، هزینه ای که این موسسه ها باید صرف تبلیغات احتمالا غیر مفید کنند ، بین مشتریان بازاریاب آن ها که تأثیر گذارترند ، تقسیم می شود .
وی اضافه کرد : این مشتریان ، با مبلغی که به شرکت ها پرداخت می کنند ، کالا یا امکانات مورد نیاز خود را به دست می آورند و از آن جا که در این سیستم ، واسطه ها حذف شده و مشتری و تولید کننده ، مستقیماً ، خرید و فروش می کنند ، قیمت ها نازل تر است .
آذری راجع به جبهه گیری های منفی شدید در مورد این پدیده ، گفت : طبق فرمایش امام علی ( ع ) ، احمق ترین انسان ها ، کسانی هستند که در رابطه با چیزی که نمی دانند صحبت می کنند و یا به قول گاندی ، هر پدیده ای که وارد می شود ، اول نادیده گرفته می شود ، دوم مورد تمسخر قرار می گیرد ، سوم مورد خشو واقع می شود و در نهایت ، آن را به عنوان یک امر بدیهی می پذیرند .
وی سپس افزود : نت ورک مارکتینگ ، یک پدیده ی جدید در جامعه ی ما است که در بدو ورود با ارایه ی تعریف های غیر واقعی و اشتباه از سوی خود متصدیان ، ذهنیت نادرستی در بین مردم ایجاد کرد و بسیاری از افراد از این سیستم ها ، توقع یک شبه ره صد ساله را پیمودن و پول دار شدن دارند در خالی که منطقاً ، در هیچ جای دنیا ، هیچ نظام اقتصادی ای ، چنین موضوعی را نمی پذیرد . به دلیل همین دید اشتباه و صرفاً ، مادی است که برخی مشتریان ، پس از مدت کوتاهی و با نگرفتن نتیجه ی مورد تصور ، از آن دلسرد شده و به نفی شدید بازاریابی شبکه ای می پردازند .
این کارشناس بازاریابی ، ادامه داد : یکی از مواردی که این شبکه ها به اعضای خود ، آموزش می دهند ، تمرین فعالیت های گروهی است چرا که نفع هر کس ، نه در حذف دیگران بلکه در سود آنان است ، و کسانی در این کار ناموفق هستند که نتوانسته اند باورهای خود را تغییر دهند زیرا موفقیت یک جلوه ی درونی است و قاونو ول زندگی ، قانون لیاقت ها است که می گوید ، هر کس ، به اندازه ی باورها و توانایی هایش ، پیشرفت می کند .
وی همچنین ، در خصوص شرایط کامل یک فعالیت اقتصادی در این سیستم گفت :
بازاریابی شبکه ای ، به لحاظ علم اقتصاد ، همه ی شرایط یک کار اقتصادی را داراست اما نمی توان و نباید تنها از دریچه ی اقتصادی به آن نگریست زیرا خود نت ورک مارکتینگ ، تعامل چند رشته ی بازاریابی شبکه ای ، آی تی ، جامعه شناسی ، اقتصاد و روان شناسی است و یک پدیده و فعالیت مانند این را ، باید با همه ی این ابعاد ، سنجید و ارزش گذاری کرد .
آذری گفت : در کشور های پیشرفته ی اقتصادی ، هر مدیری باید یک دوره ی کامل هنر بازاریابی را بگذراند تا بتواند بازده کار خود را جند برابر کند ، اما متأسفانه در ایران چنین اجباری وجود ندارد و به همین دلیل هم هست که اغلب مراکز اقتصادی و تولیدی که از طرف دولت حمایت نشوند ، با رکود شدید اقتصادی مواجه می شوند و هزینه های زیادی را بی جهت به هدر می دهند . یکی از مزایای این نت ورک ها ، این است که به افراد بیاموزند چطور با استقامت ، استمرار و تقویت باورهای قوی ، بازده کار خود را بالا ببرند و در زندگی برای خود هدف ثابتی داشته باشند و بتوانند با علم روز اقتصاد در دنیا ، چرخه ی اقتصادی خود را بهتر بگردانند .
وی با تأکید بر ، تفاوت بین بازاریابی شبکه ای و نظام های مالی هرمی که به معنای واقعی یک بازی پولی است و شخص در مرحله ای مشخص از جریان بازی حذف می شود ، خلط این دو سیستم را با هم مهم ترین دلیل غیر شرعی نامیدن یا کلاهبرداری تصور کردن این موضوع دانست و در پایان متذکر شد : به هر حال ، برای بررسی سیستم بازاریابی شبکه ای ، لازم است به جای یک طرفه به قاضی رفتن و تکذیب غرض ورزانه و مبتنی بر شناخت ناقص ، کارشناسان علوم مختلف و مرتبط با این رشته ، به بحث و تبادل نظر بپردازند تا آرا و نظرات واقع بینانه ای راجع به آن به دست بیاید .
بازاریابی شبکه ای
این باید هم برای من و هم مطمئناً برای شما جالب باشد که در میان سیلی از پیامهای الکترونیکی، فکس، تلفن و نامههای دوستان عزیزم که عضو خبرنامههایم هستند، موضوع بازاریابی شبکهای و تفاوت آن با طرحهای هرمی، محور اصلی بسیاری از سوالات متداول دوستانتان از سرتاسر ایران عزیزمان است.
بسیاری از دوستان در یکی دو ماه گذشته بارها و بارها از من پرسیدهاند که حقیقتاً بازاریابی شبکهای چیست؟ آیا بازاریابی شبکهای همان طرحها یا بازاریابی هرمی یا اصطلاحاً pyramid scheme است؟ آیا این نوع بازاریابی مشروع است و آیا از لحاظ مذهبی ایرادی به آن وارد است؟ و بسیاری سوالات مهم دیگر چون اینکه تعداد افراد فعال در زمینه بازاریابی شبکهای در ایران چه تعداد است و آینده این نوع فعالیتها با توجه به تغییر و تحولات سیاسی اخیر در ایران چگونه است؟
همانطوری که قبلاً نیز گفتهام بازاریابی شبکهای یک مدل کسب و کار یا business model است، یک فرصت یا امکان است برای کسب درآمد، یک راه یا مسیر از قبل تعیین شده است برای کار کردن و داشتن یک فعالیت کاری و نوع بازاریابی، قطعاً با pyramid scheme تفاوت دارد. در بازاریابی شبکهای یا Network Marketing یا MLM (بازاریابی چند سطحی) ما با محصول یا خدماتی سر و کار داریم که مصرفی هستند یعنی این کالا یا خدمات مورد نیاز گروهی از مشتریان هدف بوده و توسط آنان به مصرف میرسد. در طرحهای هرمی کالا یا خدماتی در میان نیست و افراد به نوعی استخدام میشوند تا نام یا ورقهی کاغذی یا کوپنی را سر زبانها بیاندازند و همین (چیزی که الزاماً مورد نیاز مردم هم نیست) و از قبل این فعالیت (که قطعاً کار هم نمیشود آن را نامید) درآمدی کسب میکنند. در بازاریابی شبکهای افرادی که خود مصرفکننده کالا یا خدماتی هستند با توجه به اینکه از کیفیت آن کالا یا خدمات رضایت دارند، استفاده از کالا یا خدمات مورد نظر را به دیگران توصیه میکنند و چنانچه میبینید، محور اصلی این نوع فعالیت وجود مشتری و یا نیاز اوست.
افراد یا مشتریها به عنوان خریدار کالا یا خدمات یک شرکت به نوعی وارد تیم بازاریابی آن شرکت میشوند و با فروش کالا و خدمات آن شرکت (توزیع) تیم بازاریابی را گسترش میدهند و این امر موجب هویتمند شدن آن کالا یا خدمات (Branding)، افزایش فروش و توزیع سریع و بدون نیاز به واسطههای بیشتر برای آن شرکت میشود. شخصاً فکر نمیکنم که از لحاظ مذهبی ایرادی به این کار باشد و تا آنجایی هم که اطلاع دارم این موضوع با مراجع متعدد در میان گذاشته شده است. نکتهی مهم این است که با توزیع کالا و خدمات از طریق افرادی که در زیرمجموعه Downline قرار گرفتهاند، افراد (نتورکرها) با توجه به Comp plan شرکت، درآمدی کسب میکنند که به آن درآمد رسوبی Residual Income گفته میشود. این نوع درآمد درست مثل اجاره بهایی است که یک صاحب خانه به صورت ماهانه یا سالانه دریافت میکند. قطعاً صاحبخانه خرجی را برای ساخت یا خرید خانه متحمل شده است و به این راحتی خانهای به دست نیامده است. در کار بازاریابی شبکهای نیز چنین است. ما معتقدیم که این کار بسیار سخت است و افراد باید در این کار حرفهای باشند. یعنی کار خود را به صورت حرفهای انجام دهند، باید اطلاعات داشته باشند و دائماً مورد آموزش قرار گیرند، مطالعه کنند و تمرین کنند تا بتوانند بازار هدف خود را بشناسند و هدف قرار دهند، به آن نزدیک شوند و آنان را به خرید و استفاده از کالا یا خدمات شرکتی که برایش بازاریابی (کار) میکنند جذب کنند
آنچه در این شماره از خبرنامه ارائه می گردد، قرار است تاریخچهی مختصری از مدل کسب و کار بازاریابی شبکهای (Network Marketing) یا بازاریابی چند سطحی (Multi-Level Marketing ) را که بسیاری از دوستانی که در سمینارهایم شرکت میکنند و یا عضو خبرنامههایم هستند از من درباره آن میپرسند ارائه دهد. امیدوارم که مورد توجه واستفاده شما نیز قرار گیرد.
این حقیقتاً جالب است که اکثر افرادی که در ایران در زمینه بازاریابی شبکهای کار میکنند، فکر میکنند که بازاریابی شبکهای یعنی گلدکوئست و گلدکوئست یعنی بازاریابی شبکهای، علت این موضوع، سابقهی دیرینه دارد در فرهنگ شنیداری – و اکثراً بدون مطالعه و تحقیق – ما ایرانیها، حتماً شما هم این را شنیدهاید که در زمانهایی نه چندان دور، اکثر کالاهایی که توسط تجار برای اولین بار به کشور وارد میشدند و مورد استفاده عموم قرار میگرفتند، به نوعی نام تجاری خود را تا آن حد بین مردم جا میانداختند (هویتمند میکردند) که گویی تنها نوع کالای تولید شده از آن نوع، فقط همان «مارک یا علامت» تجاری بوده است و بس. یک زمانی اگر مردم میخواستند بگویند آبگرمکن یا بخاری جدیدی خریدهاند، میگفتند یک «دئوترم» جدید گرفتهاند، برای «دستمال کاغذی»، میگفتند «کلینکس»، مایع نرمکننده لباس را میگفتند و برخی هنوز هم میگویند «سوسافت»، یا وقتی میخواهند به مته و درل (دستگاهی برای سوراخ کردن در، دیوار یا سقف) اشاره کننده، میگویند «بلکانددکر» حال آنکه، اینها نامهای تجاری هستند و این در حالی است که دهها مارک تجاری دیگر نیز دارند همان نوع کالا را عرضه میکنند. به همین ترتیب است بازاریابی شبکهای که تاریخچه بوجود آمدن، تکامل تدریجی و توسعه آن باز میگردد به سالها پیش از بوجود آمدن شرکتهایی مثل گلدکوئست و امثالهم.
«بازاریابی شبکهای» در حقیقت مدلی برای بیزنس یا کسب و کار است برای فروش مستقیم کالا یا خدماتی با ایجاد نوعی درآمد برای افرادی که وارد این شبکه توزیع شده اند که به آن Residual Income – یا درآمد رسوبی – گفته میشود و با توجه به دایره نفوذ افراد و تکیه بر یک تساعد هندسی گسترش و توسعه مییابد. تاکید ما برای ایجاد آگاهی در میان مردم این قسمت قضیه است که: «برای هر نوع کالای مصرفی یا خدمات، میتوان از مدل بیزنس «بازاریابی شبکهای» یا MLM استفاده کرد.» – اینترنت و دیگر استراتژیهای بازاریابی اینترنتی به عنوان ابزار یا خدماتی قوی میتوانند به کمک «بازاریابی شبکهای» آمده، گسترش و نفوذ آن را سرعت دهند.
تاریخچهی بازاریابی شبکهای
حقیقت این است که هیچکس به درستی نمیداند که بازاریابی شبکهای از کجا و چگونه آغاز شده است. داستانها و روایت های مختلفی در این زمینه نگارش شده است و صحت و سقم آن به درستی مشخص نیست چرا که این مدل کسب و کار یا Business Model به مرور زمان و به تدریج، طی گذشت سالها پیش از جنگ جهانی دوم تکامل یافته است. اصولاً مقوله بازاریابی علمی و حتی آکادمیک (به عنوان یک رشته تحصیلی) از اواسط قرن بیستم شکل گرفته است و به همین ترتیب است سایر اشکال بازاریابی. اما اکثر کارشناسان، فعالان و ناظران در این زمینه اتفاق نظر دارند کمپانی Nutrilite که در حال حاضر به عنوان بخش یا زیر مجموعهای از Amway شناخته میشود اولین شرکتی بوده است که «بازاریابی شبکهای» یا MLM را به صورت واقعی به کار برده است. از دید ناظران، این شرکت علاوه بر اینکه بنیانگذار بازاریابی شبکهای است، در حقیقت، بنیانگذار صنایع مکملهای غذایی و ویتامینهای خوراکی نیز بوده است که فعالیتشان در این زمینه باز میگردد به سالهای ۱۹۲۰. عدهای بازاریابی شبکهای را محصول قرن بیستم میدانند با یک تاریخچهی یکصد ساله، عدهای آن را مقولهای هفتاد هشتاد ساله میدانند با توجه به فعالیتهای کمپانی Nutrilite در زمینه صنایع غذایی و برخی دیگر از فعالان و کارشناسان، با توجه به فراگیر شدن آن، تاریخچهی بازاریابی شبکهای را حدود چهل پنجاه سال میدانند، تقریباً از زمانی که قوانینی برای کنترل آن (در امریکا) وضع گردید. اما آنچه که در مورد تاریخچه بازاریابی شبکهای جالب و غیر قابل انکار است، ارتباطی است که MLM با صنایع غذایی داشته است و بدون شک پیشرفت و توسعه صنایع غذایی امریکا، موفقیت چشمگیر خود را مدیون شرکتهایی است که از بازاریابی شبکهای استفاده کردهاند.
آغاز
آنچه که در تاریخ ثبت شده است اشاره ای به چگونگی بوجود آمدن این ایده ندارد. در سال ۱۹۴۹ دو جوان به نامهای ریچ دووس Rich DeVos و جی واناندل Jay VanAndel توزیع کننده محصولات کمپانی Nutrilite بودند، این دو جوان توانسته بودند ظرف مدت یک دهه سازمان بزرگ و موفقی را در سرتاسر امریکا ایجاد کنند و به این ترتیب فروش فوق العادهای را برای کمپانی و درآمدی برای فروشندههای مستقیم کالاها بوجود آورند. اما از اواخر سالهای ۱۹۵۰ مشکلی بوجود آمد و آفتی به جان شرکتهای MLM انداخت و همین مشکل باعث شد که سازمان یا شبکه آنها را در هم بکوبد. در واقع، بازوی تولید کنندهی کمپانی Nutrilite از بازوی بازاریابی کاملاً جدا بود و در چنین شرایطی (و نه فقط در MLM که در همهی بیزنسها) به سادگی میتوان مشاهده کرد که بازوی بازاریابی پول بیشتری درمیآورد و البته این چیز عجیبی نیست و کاملاً طبیعی است که در زندگی یا در هر صنعتی، افرادی که تولید کننده ها را به بازارهایشان متصل میسازند بیشترین سهم را از فروش (قیمت فروش) به دست میآورند. معمولاً در چنین شرایطی است که بین تولیدکنندگان و بازاریابها یک حالت بلاتکلیفی و سرگردانی یا اصطلاحاً Standoff بوجود میآید. به همین دلیل است که این دو جوان شدیداً تحت نظر قرار میگیرند و مدام برایشان اخطاریه میرود و ایجاد مزاحمت میشود. سازمان شان به سرعت کوچک و کوچک تر میشود و عدم وجود محصول برای توزیع و نیز عدم درآمد مکفی حاصل از فروش باعث این تحلیل سریع شبکه توزیعشان میشود. همین امر باعث میشود که دو طرف به هیچ روی نتوانند با هم به توافق برسند و به همین دلیل است که این دو جوان تصمیم میگیرند محصول خودشان را داشته باشند تا مجبور نباشند چیزی را بازاریابی کنند که دیگر وجود ندارد. آنچه پس از این بوجود میآید به نوعی مثل یک افسانه میماند. در ۱۹۵۹ این دو جوان، شرکت خودشان را تاسیس میکنند.
در سال ۱۹۵۹ کمپانی Amway فعالیت خودش را آغاز میکند و ظرف ده سال که از فعالیت آن میگذرد، میتواند کمپانی Nutrilite را بخرد. موسسین این شرکت بدون اینکه بخواهند خودشان را به گذشته سرگرم کنند، چشم به آینده دوختند و شرکتی را ساختند که حتی در حال حاضر (زمان نگارش این مطلب ۱۹۹۹) نیز بزرگترین شرکت MLM در دنیاست. البته موفقیت و نوع موفقیت آنها چنان چشمگیر بود که بار دیگر توجه و نگاهها را به خود جلب کرد و همین موضوع باعث شد تا یک عالم شرکت MLM جدید نیز به آنها بپیوندند. امریکایی ها معتقدند که همیشه و در هر جایی یک «نیمه تاریکی» هم وجود دارد. شرکتهای بسیاری با اجناس تقلبی و زیر پا گذاشتن مسائل اخلاقی و قوانین محلی یا ایالتی مثل قارچ روئیدند و طرحها و سیستمهای تقلبی و غیر قانونیشان موجب شد تا مشکلات جدیدی برای شرکتهایی که به صورت قانونی MLM را به کار میبردند بوجود آید. شرکتهای قانونمند و متعهد MLM اولین شخصیتهای حقوقی بودند که خودشان بر علیه شرکتهای متقلب از دولت امریکا خواستند تا با وضع قوانین مشخصی به میدان بیاید و فعالیتها را تحت نظر بگیرد. MLM طی سالهای بعد از این و تا امروز بسیار توسعه یافته و کامل تر شده است. شرکتهای بسیاری نه فقط در امریکا که در اقصی نقاط جهان با استفاده از این مدل کسب و کار توانستهاند کالا و خدماتشان را بازاریابی کنند و شبکههای فعال، با انگیزه و گستردهای از فروشندههای مستقیم را بوجود آورند
سیستم بازاریابی شبکه ای ، که هنوز در ایران بحث و جدل فراوانی بر سر درستی یا نادرستی آن وجود دارد ، ابتدا در سال ۱۹۵۹ میلادی در امریکا ، شکل گرفت و اقتصاد دانان بزرگی همچون راک فلر ، نت ورک مارکتینگ ها را پدیده ای توصیف کردند که ۹۵ درصد سود تولیدکنندگان را که صرف تبلیغات بیهوده ، می شود تا ۵ در صد سود باقیمانده به دست بیاید ، ذخیره کرده و از طریق مشتریان خود ، این تبلیغات را انجام دهد .
متن زیر ، مصاحبه با یکی از کارشناسان بازاریابی است که قرار بود در یکی از سایت های خبری کار بشه اما از اونجا که اصولا پرداختن به مسایلی که کسی چیزی ازش نمی دونه باعث میشه از مطرح شدنش هم پرهیز کنه ! این مطلب روی سایت کار نشد ( چون دردسر ساز می شد احتمالا! ) برای همین بد ندیدم توی وبلاگ فناوری اطلاعات و ارتباطات بذارمش!
تا نظر دانشجوها و کارشناس های ارتباطی رو بدونم که مطمئننا بعضی نظرات مثبت و بعضی هم منفیه اما اینو مطرح کردم که بگم حتی مخالفت با یه پدیده هم نباید منجر به حذف صورت اون و بحث نکردن راجع بهش بشه.
سیاووش آذری ، کارشناس بازاریابی ، در رابطه با فلسفه ی ایجاد بازاریابی شبکه ای گفت :
ما امروز در دنیا ، دو روش تبلیغاتی داریم . یکی روش مدرن و به وسیله ی بیلبوردها، رادیو ، تلویزیون و مطبوعات است که هزینه ی هنگفتی را بر دوش تولید کنندگان می گذارد و دیگری روش سنتی است که تبلیغ را به وسیله ی دوستان و اطرافیان و طبیعتاً ، بدون صرف هزینه ، انجام می دهد . در واقع ، این شرکت ها تئوری جریان دو مرحله ای را در اشاعه و تبلیغ به کار گرفته اند که طی آن ، افراد در استفاده از کالاها در حلقه ی دوستان و آشنایان ، راحت تر و سریع تر ، تأثیر می ثذیرند تا به واسطه ی تبلیغات رسانه های جمعی . در نتیجه ، هزینه ای که این موسسه ها باید صرف تبلیغات احتمالا غیر مفید کنند ، بین مشتریان بازاریاب آن ها که تأثیر گذارترند ، تقسیم می شود .
وی اضافه کرد : این مشتریان ، با مبلغی که به شرکت ها پرداخت می کنند ، کالا یا امکانات مورد نیاز خود را به دست می آورند و از آن جا که در این سیستم ، واسطه ها حذف شده و مشتری و تولید کننده ، مستقیماً ، خرید و فروش می کنند ، قیمت ها نازل تر است .
آذری راجع به جبهه گیری های منفی شدید در مورد این پدیده ، گفت : طبق فرمایش امام علی ( ع ) ، احمق ترین انسان ها ، کسانی هستند که در رابطه با چیزی که نمی دانند صحبت می کنند و یا به قول گاندی ، هر پدیده ای که وارد می شود ، اول نادیده گرفته می شود ، دوم مورد تمسخر قرار می گیرد ، سوم مورد خشو واقع می شود و در نهایت ، آن را به عنوان یک امر بدیهی می پذیرند .
وی سپس افزود : نت ورک مارکتینگ ، یک پدیده ی جدید در جامعه ی ما است که در بدو ورود با ارایه ی تعریف های غیر واقعی و اشتباه از سوی خود متصدیان ، ذهنیت نادرستی در بین مردم ایجاد کرد و بسیاری از افراد از این سیستم ها ، توقع یک شبه ره صد ساله را پیمودن و پول دار شدن دارند در خالی که منطقاً ، در هیچ جای دنیا ، هیچ نظام اقتصادی ای ، چنین موضوعی را نمی پذیرد . به دلیل همین دید اشتباه و صرفاً ، مادی است که برخی مشتریان ، پس از مدت کوتاهی و با نگرفتن نتیجه ی مورد تصور ، از آن دلسرد شده و به نفی شدید بازاریابی شبکه ای می پردازند .
این کارشناس بازاریابی ، ادامه داد : یکی از مواردی که این شبکه ها به اعضای خود ، آموزش می دهند ، تمرین فعالیت های گروهی است چرا که نفع هر کس ، نه در حذف دیگران بلکه در سود آنان است ، و کسانی در این کار ناموفق هستند که نتوانسته اند باورهای خود را تغییر دهند زیرا موفقیت یک جلوه ی درونی است و قاونو ول زندگی ، قانون لیاقت ها است که می گوید ، هر کس ، به اندازه ی باورها و توانایی هایش ، پیشرفت می کند .
وی همچنین ، در خصوص شرایط کامل یک فعالیت اقتصادی در این سیستم گفت :
بازاریابی شبکه ای ، به لحاظ علم اقتصاد ، همه ی شرایط یک کار اقتصادی را داراست اما نمی توان و نباید تنها از دریچه ی اقتصادی به آن نگریست زیرا خود نت ورک مارکتینگ ، تعامل چند رشته ی بازاریابی شبکه ای ، آی تی ، جامعه شناسی ، اقتصاد و روان شناسی است و یک پدیده و فعالیت مانند این را ، باید با همه ی این ابعاد ، سنجید و ارزش گذاری کرد .
آذری گفت : در کشور های پیشرفته ی اقتصادی ، هر مدیری باید یک دوره ی کامل هنر بازاریابی را بگذراند تا بتواند بازده کار خود را جند برابر کند ، اما متأسفانه در ایران چنین اجباری وجود ندارد و به همین دلیل هم هست که اغلب مراکز اقتصادی و تولیدی که از طرف دولت حمایت نشوند ، با رکود شدید اقتصادی مواجه می شوند و هزینه های زیادی را بی جهت به هدر می دهند . یکی از مزایای این نت ورک ها ، این است که به افراد بیاموزند چطور با استقامت ، استمرار و تقویت باورهای قوی ، بازده کار خود را بالا ببرند و در زندگی برای خود هدف ثابتی داشته باشند و بتوانند با علم روز اقتصاد در دنیا ، چرخه ی اقتصادی خود را بهتر بگردانند .
وی با تأکید بر ، تفاوت بین بازاریابی شبکه ای و نظام های مالی هرمی که به معنای واقعی یک بازی پولی است و شخص در مرحله ای مشخص از جریان بازی حذف می شود ، خلط این دو سیستم را با هم مهم ترین دلیل غیر شرعی نامیدن یا کلاهبرداری تصور کردن این موضوع دانست و در پایان متذکر شد : به هر حال ، برای بررسی سیستم بازاریابی شبکه ای ، لازم است به جای یک طرفه به قاضی رفتن و تکذیب غرض ورزانه و مبتنی بر شناخت ناقص ، کارشناسان علوم مختلف و مرتبط با این رشته ، به بحث و تبادل نظر بپردازند تا آرا و نظرات واقع بینانه ای راجع به آن به دست بیاید .
بازاریابی شبکه ای
این باید هم برای من و هم مطمئناً برای شما جالب باشد که در میان سیلی از پیامهای الکترونیکی، فکس، تلفن و نامههای دوستان عزیزم که عضو خبرنامههایم هستند، موضوع بازاریابی شبکهای و تفاوت آن با طرحهای هرمی، محور اصلی بسیاری از سوالات متداول دوستانتان از سرتاسر ایران عزیزمان است.
بسیاری از دوستان در یکی دو ماه گذشته بارها و بارها از من پرسیدهاند که حقیقتاً بازاریابی شبکهای چیست؟ آیا بازاریابی شبکهای همان طرحها یا بازاریابی هرمی یا اصطلاحاً pyramid scheme است؟ آیا این نوع بازاریابی مشروع است و آیا از لحاظ مذهبی ایرادی به آن وارد است؟ و بسیاری سوالات مهم دیگر چون اینکه تعداد افراد فعال در زمینه بازاریابی شبکهای در ایران چه تعداد است و آینده این نوع فعالیتها با توجه به تغییر و تحولات سیاسی اخیر در ایران چگونه است؟
همانطوری که قبلاً نیز گفتهام بازاریابی شبکهای یک مدل کسب و کار یا business model است، یک فرصت یا امکان است برای کسب درآمد، یک راه یا مسیر از قبل تعیین شده است برای کار کردن و داشتن یک فعالیت کاری و نوع بازاریابی، قطعاً با pyramid scheme تفاوت دارد. در بازاریابی شبکهای یا Network Marketing یا MLM (بازاریابی چند سطحی) ما با محصول یا خدماتی سر و کار داریم که مصرفی هستند یعنی این کالا یا خدمات مورد نیاز گروهی از مشتریان هدف بوده و توسط آنان به مصرف میرسد. در طرحهای هرمی کالا یا خدماتی در میان نیست و افراد به نوعی استخدام میشوند تا نام یا ورقهی کاغذی یا کوپنی را سر زبانها بیاندازند و همین (چیزی که الزاماً مورد نیاز مردم هم نیست) و از قبل این فعالیت (که قطعاً کار هم نمیشود آن را نامید) درآمدی کسب میکنند. در بازاریابی شبکهای افرادی که خود مصرفکننده کالا یا خدماتی هستند با توجه به اینکه از کیفیت آن کالا یا خدمات رضایت دارند، استفاده از کالا یا خدمات مورد نظر را به دیگران توصیه میکنند و چنانچه میبینید، محور اصلی این نوع فعالیت وجود مشتری و یا نیاز اوست.
افراد یا مشتریها به عنوان خریدار کالا یا خدمات یک شرکت به نوعی وارد تیم بازاریابی آن شرکت میشوند و با فروش کالا و خدمات آن شرکت (توزیع) تیم بازاریابی را گسترش میدهند و این امر موجب هویتمند شدن آن کالا یا خدمات (Branding)، افزایش فروش و توزیع سریع و بدون نیاز به واسطههای بیشتر برای آن شرکت میشود. شخصاً فکر نمیکنم که از لحاظ مذهبی ایرادی به این کار باشد و تا آنجایی هم که اطلاع دارم این موضوع با مراجع متعدد در میان گذاشته شده است. نکتهی مهم این است که با توزیع کالا و خدمات از طریق افرادی که در زیرمجموعه Downline قرار گرفتهاند، افراد (نتورکرها) با توجه به Comp plan شرکت، درآمدی کسب میکنند که به آن درآمد رسوبی Residual Income گفته میشود. این نوع درآمد درست مثل اجاره بهایی است که یک صاحب خانه به صورت ماهانه یا سالانه دریافت میکند. قطعاً صاحبخانه خرجی را برای ساخت یا خرید خانه متحمل شده است و به این راحتی خانهای به دست نیامده است. در کار بازاریابی شبکهای نیز چنین است. ما معتقدیم که این کار بسیار سخت است و افراد باید در این کار حرفهای باشند. یعنی کار خود را به صورت حرفهای انجام دهند، باید اطلاعات داشته باشند و دائماً مورد آموزش قرار گیرند، مطالعه کنند و تمرین کنند تا بتوانند بازار هدف خود را بشناسند و هدف قرار دهند، به آن نزدیک شوند و آنان را به خرید و استفاده از کالا یا خدمات شرکتی که برایش بازاریابی (کار) میکنند جذب کنند
نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -
ادامه مطلب + دانلود...