جستجو در تک بوک با گوگل!

تابعيت پايگاه تك بوك از قوانين جمهوري اسلامي ايران

اسناد تاریخی۱

1,240

بازدید

اسناد مهم تاریخی که در این مجموعه به نظرتان می رسد ، بخشی از معاهدات سیاسی ، فرمانهای سلطنتی ، اسناد وقایع تاریخی ، اسناد حقوقی ، و نامه های خصوصی تاریخی خراسان است ، که در طول سالهای تحقیق و تهیه مطالب تألیفات متعدد خود ، درباره ی روی دادهای این استان گرد آوری کرده ام ، با آنکه اغلب این استاد و عکس ها در بعضی از تألیفات منتشر شده بنده به چاپ رسیده است ، با این وصف ، در اثر توصیه و تأکید دوست فاضلم جناب آقای دکتر محمد حسین پاپلی یزدی استاد دانشگاه مشهد ، که مرا به گرد آوری و چاپ اسناد تاریخی خراسان وعکس های مربوطه قشویق و ترغیب فرمودند . به تهیه این مجموعه و شرح های توضیحی اسناد و عکس های مربوطه که تاکنون از اشخاص و منابع مختلف جمع آوری نموده ام و در ارشیو کتابخانه ام داشتم اقدام کردم. تا چاپ و منتشر شد و مورد استفاده محققان و دانشجویان قرار گیرد . لازم به ذکر است ، که این مجموعه اسناد مقدمه ای است بر شناخت کل اسناد مربوط به وقایع و مطالب تاریخی خراسان که در بایگانی های دولتی و شخصی وجود دارد ، امید است باانتشار این اسناد ، دارندگان اسناد تاریخی خراسان که در بایگانی های دولتی و شخصی وجود دارد ، امید است با انتشار این اسناد دارندگان اسناد تاریخی خراسان همت کنند اسناد خود را چاپ و در دسترس پژوهشگران قرار دهند ، یا لطفاً فتوکپی روشن وخوانای آن را برای بنده ارسال فرمایند تا در چاپ بعدی این مجموعه استفاده گردد، و مجموعه کاملتر در اختیار علاقمندان گذارده شود.
جای تردید نیست که هیچ منبعی ، دقیق تر و درست تر از اسناد نمی تواند ، زمان و حقایق روی دادها را برای پژوهش گر روشن نماید.
در قدیم اسناد را به سه نوع با عناوین زیر تفکیک و تقسیم می کردند .
۱-    سلطانیات ، شامل ، مکاتبات سلطنتی و فرامین و احکام درباری
۲-    دیوانیات ، شامل ، مکاتبات اداری دولتی
۳-    اخوانیات ، شامل ، مکاتبات خصوصی
بعضی از منشیان درباری و دبیران قرن های گذشته ، همت به جمع آوری مکاتبات درباری و دیوانی و شخصی به نام ، منشآت ، و ترسل ، نموده اند ، که نام آنها و آثارشان در کتب ادبی و تاریخی ذکر شده است ، و امروز آن اسناد مورد تحقیق و استفاده ی پژوهشگران می باشند .
جای خشنودی است که درسال های اخیر ، سازمان اسناد کشور و سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی ایران و بعضی از محققان دست به انتشار اسناد روی دادهایی تاریخی و مدارک فرهنگی زده اند که فوق العاده برای محققان مفید بوده و از آنها در تحقیقات و تألیفات خود بهره برده اند ، که یکی از آنها نگارنده هستم
از خوانندگان گرامی تقاضا دارم با مطالعه شرح توضیحی مربوط به هر یک از اسناد و عکس های چاپ شده در این مجموعه هر گونه نقص و نارسایی مشاهده فرمایند ، توضیحات لازم را با فتوکپی اسنادی که دارند ، برای تکمیل اسناد منتشر شده دراین مجموعه نشانی پستی نگارنده در سال فرمایند ، تا به نام خودشان در تجدید چاپ اضافه و منتشر گردد ، شهریور ۱۳۷۲ – سید علی میر نیا ۱۳۷۶
مشهد ، صندوق پستی ۳۸۳۹/۹۱۳۷۵
تلفن – 99،۷۶۱۴
سکه سلطان ارغون
ضرب قوچان
سلطان ارغون پسر اباقاآن نوه هولا کوخان پس از سلطان احمد تکودار عمویش به ایلخانی مغول خراسان رسید ( ۶۸۳ هـ ، ق) و تا سال ۶۹۰ هـ ، ق  در این سمت بود ، وی سکه هایی در شهر قوچان (خمپوشان ) ضرب زده که نمونه آن در تصویر دیده می شود .
سکه ظهیرالدین سربدار
ضرب اسفراین
ظهیر الدین سربدار بعد از خواجه یحی کروبی سومین حاکم این سلسله بودکه در سال ۷۵۹ هـ ، ق به این مقام رسید حکومت وی تا سال ۷۶۰ دوام یافت ، او سکه هایی که در اسفراین ضرب زد که نمونه ای از آن در تصویر دیده می شود .
۱-    بالا – سکه ارغون خان مغول ضرب خبوشان (قوچان )
۲-    پایین – سکه ظهیر الدین سربدار ضریب اسفراین
سند تاریخی تفویض سلطنت ایوان
به نادر شاه افشار ، که دریکی از خانه های درگز پیدا شد
وثیقه نامه که سران طبقات مردم ایران و بزرگان و معاریف استان ها و شهرستانهای کشور و امراء و فرماندهان ارتش ،که دردشت مغان در ماه شوال ۱۱۴۸ هـ ، ق ، نوشته و ضمن آن با پذیرفتن شرایط نادر بشرح زیر :
۱-    ترک هواخواهی از سلطنت اولاد صفویه
۲-    پیروی از مذهب سنت و جماعت جعفری ، و خودداری از سب ولعن خلفای راشد(عمر و عثمان )
۳-    تعهد وفاداری به سلطنت او و اولاد او با قید سوگند ، سلطنت ایران را به نادر تفویض کردند ، تصادفاً هنگام تعمیر خانه علی خان درگزی در سال ۱۳۳۱ شمسی ، از میانی که در پوشش سقف و کاربرده بودند پیدا شد.
علی خان درگزی اولاد یکی از سرکردکان سپاه نادرشاه بود ، که در موقع نوشتن آن وثیقه نامه در التزام رکاب نادر و در حضور نادر در دشت مغان بوده است .
این سند مهم و بی نظیر در چند نسخه با خط خوش مستعلیق شکسته شده ، که احتمال دارد خط میرزا مهدی خان استرآبادی منشی مخصوص نادر باشد ، و به وسیله ی چند نفر معتمد که ممکن است یکی از آنها جد همین علی خان درگزی باشد ، به مهر و امضاء حاضران رسیده است ، و یکی از نسخه ها دست او باقی مانده و چنانکه ذکر گردید، در سال ۱۳۳۱ در درگز پیدا شد.
نادر شاه افشار ، اصلاً از طایفه قرقلو یکی از طوایف ایل افشار درگز بود ، افشار یکی از ۲۴ قبیله اوغوز می باشد ، نادر شاه و در روستای دستگرد سال ۱۱۰۰ هـ ، ق متولد شد ، و دوران کودکی ، نوجوانی  را در درگز گذرانید ابتدا گوسفندان پدر را می چرانید ، سپس رئیس سواران حکومتی درگز شد ، و بعد به خدمت شاه طهماسب دوم صفوی درآمد مراحل ترقی را تا دست یابی به سلطنت ایران با ارابه و انجام خدمات ارزنده ی خود پیمود . این سند ، پس از کشف به وسیله ی دانش بزرگ نیا نماینده وقت مجلس شورای ملی خریداری شد ، و به موزه ی ایران باستان اهداء گردید ، که امروز در آن جا نگهداری می شود (تصویر شماره ۱ ) متن این سند چنین است :
متن وثیقه نامه دشت مغان
در حدود دو قرن است که خاندان صفویه ، تاج و تخت سلطنت را از تصرف سلاطین ترکمانپه که اهل سنت بوده اند گرفته ، و خود براریکه سلطنت نشسته اند ، برای اینکه سلطنت خود را استحکامی بخشند بفکرشان رسید ، فیما بین اهم بنای سب و رفض گذاشته و به دستیابی این تدابیر آتش افروزند ، و مردم را به جان یک دیگر اندازند ، این تفرقه اندازی آنقدر پیش رفت ، تا این که مسلمین دست از مقاتله کفره برداشته مشغول اسر و قتل نفوس و غارت و نهب اموال و برادران دینی خود شدند ، وضع مملکت به آنجا رسید ، که طایفه لزکیه (لکزیه)به شروان ، و افاغبه بر عراق و فارس و اصفهان ، و ملک محمود سیستانی برخراسان و عثمانی بر آذربایجان و کرمانشاهان و همدان ، و روسیه بر مازندران و گیلان دست یافتند و متصرف شدند . اهالی این دیار و بلدان جمیعاً پامال جنود حوادث فتنه اسیر سرپنجه فتور و محسن گشتند ، بعد از این که دست امید ، ما بی کسان و هر سو گسیخته گردید ، دست به دامان پروردگار یکتا دراز کردیم ، و ازدرگاهش خواستیم بعداز عسر یسری ، به عنایت یزدانی و مرحمت صمدانی ، کوکب وجود مسعود همایون و نیر تا بناک ذات فرخنده صفات میمنت اثر طالع و بار کاب برگزیده حضرت خالق ، زحمت کش راه خلایق ، آفتاب اوج سلطنت  جهانبانی ، و ستاره برج معدلت و گیتی ستاد ، مظهر قدرت الهی ، دست افشار معدن پادشاهی را از افق خراسان تابان ، مشعل دولت فروزش را برای ظلمت زایی شب تیره روزی سیله بختان ، روشن و فروزان ساخت ، اولاً به نیروی تأیید الهی دارد الملک خراسان را از وجود متغلیه پرداخت ، بعد از آن ، رایت فراز عزیمت به جانب اصفهان گشته ، و اصفهان و ممالکی را که درتصرف افاغنه بود مسخر ساخت ، و همچنین ولایت مازندران و گیلان را از تصرف اروس ، ممالک آذربایجان و کرمانشاهان و همدان و گرجستان را از تصرف عثمانی انتزاع و مسخر کرده ، آثار جور و عدوان را بردند اخت ،در این اوان سعادت غشان ، که یعون عنایت یاری ، و چیره دستی بخت فیروز بر همگی دشمنان و سرکشان ایران و اطراف ممالک محروسه غالب و مظفر ، و رعایاو ضعفای این بلاء که چندین سال بود اسیر انواع مصائب و گرفتار محسن نوائب بودند ، هر یک از مکان و مسقر خودآسوده حال درفاهیت پرور شدند و کارعدل … تمام و امور ممالک نظام یافت ، تمام اهالی ممالک ایران را از اسید و فاضل ، و عالم و جاهل ، و خرد و بزرگ . و تاجیک و ترک ، و صغیر و کبیر ، و برنا و پیر را در صحرای مغان در اردوی ظفر نمون احضار فرمود و خواهشمند اذن کلات و ابیورد (درگز ) گشته مقرر فرمودند ، که از بردی خود از سلسله صفویه با سایر طبقات امم هر کس را که خواهیم ، به سلطنت دریاست قبول کنیم ، چون اهالی ایران آنچه در وتن مدت به روزگار خود دیده ، از گل خیر بوستان دولت صوفیه بود ، که در عهد ایشان ، آتش فتنه و نقاضت افروخته گشت همگی اطراف را به دشمنی و ما را به دست انواع بالا یا و محن داده ، و در این اواخر از عهده ضبط و محافظت ما برنیامدند و در معنی همگی آزاد کرده بندگان اقدس بودیم ، از چنگ اعدا نجات ، و قالب افسرده ما را دوباره حیات دادند ، لهذا همگی در مقام تمنا آمده ، و دست به دامن مرحمتش زده مستدعی فرسخ این عزیمت هستیم ، بندگان اقدس از راه مرحمت استدعا کمترینان را پذیرفته ترک عزیمت مذکور فرمودند ، و کمترینان قلباً و لساناً و متفق اللفظ و الکلمه بندگان اقدس را به سلطنت و ریاست اختیار و ترک تولای سلسله صفویه کرده عهد و شرط و قرار و اعتراف کردیم ، که نسلاً بعد نسل شیوه سب و رفض مبدعه دولت صفویه را که گناهی عظیم بود با لکیه ترک و مذهب و سنت حنیف جعفری که همیشه راهنما و مطبوع امت احمدی بوده قبول و مسلوک نمائیم ، و از سلسله صفویه ذکوراً و اناثاً احدی را تابع و مطیع نشویم ، ودر هر ملک و شهر که باشد ایشان را اعانت و متابعت نکنیم ، و از هر یک از کمترینان که نسلاً بعد نسل خلاف عهد و قول ظاهر شد ، مردود در گاه الهی و مستحق سخط غضب حضرت رسالت پناهی بوده ، خون ماهدر و عرض و نفس ما مستوجب عقوبت و خطر باشد ، تحریراً فی چهارم شهر شوال المکرم سنبه – 1148 هجری قمری
تعدادی از نام و مهر حاضران در مجلس
خراسان
امام قلی بیگ ، قرقلوافشار
امام وردی خان قرقلوافشار
لطف علی بیگ ، کوسه احمد لوافشار
حاج محمد بیک ، مین باشی
طهماسب خان ، جلایر وکیل الدوله
محمد علی بیک ، قرقلو ، نایب ایشیک آقاسی
علی قلی بیک ، قرقلو
باباخان ، چایشلر
اراس (اراض ) سلطان ، قراباشلو
ابراهیم بیک ، استاجلو
شکر سلطان ، باچوانلو
محمد امین بیک ، کلانتر درجز
شیخ عبدالله ، در جزی
شیخ محمد ، درجزی
علی رضا بیگ ، افشار
میرزا جعفر ، کلانتر درون عاشورخان در جزی
میرزا غندم ، کلانتر آشخانه
رضا قلی ، قرقلو
رستم بیک ، قرقلو
امام وردی بیک ، افشار
محمد بیک ، قرقلو
حسن بیک ، وکیل قراچورلو
محمد کریم بیک ، قرقلو
شیر محمد ، در جزی
میرزا رضا قلی ، در جزی
محمد خان عاصل میانکوه
مصطفی بیک ، کیوانلو
احمد بیک ، گرایلی
شعادت خان قوقلو ، کشیک چی باشی
قوچه خان ، شیخوانلو
سلطان علی بیک ابیوردی
محمد رضا خان پساکوهی
محمد ولی ، در جزی
علی قلی بیک ، وکیل قوشخانه
عباس قلی بیک ، قره قوینلو
مرشد علی بیک ، وکیل گرایلی
بهبود خان ، برودنلو
استراباد
محمد قلی خان قاجار ، بیگلربیگی استراباد
جان محمد خان قاجار ، میرآخور باشی صحرا
علی رضا بیک
محمد رضا بیک ، سرکشیک باشی
محمد علی بیک ، شامبیاتی
ابراهیم بیک ، ایروانلو
فارس
امیر خان زند
محمد رضا بیک زنگنه
نام نمایندگان سایر ایالات ایران متأسفانه محو شده و از بین رفته است. (۱)
در این جا لازم به ذکر است ، که نادر شاه با تشکیل مجلس مؤسسان در دشت مغان و نظر خواهی درباره سلطنت ایران ، تنظیم وثیقه نامه بر تقویض سلطنت ایران به او که تا آن روز چنین کاری شاید در ایران بی نظیر بود ، دو نظر و هدف داشت :
۱-    چون مدتی در خدمت شاه طهماسب دوم بود و با ارائه کفایت و لیاقت و فداکاری ارزنده در باز پس گرفتن استان ها و شهرستان های ایران و همچنین تاج و تخت سلطنت ایران از غاطبین بیگانه ، که این خدمات مورد توجه شاه قرار گرفته و بزرگترین مقام نظامی یعنی شبیه سالاری ارتش ایران را اختیارات امور شرق کشور یعنی فرمان فرمایی استان های خراسان و افغانستان و سیستان و گرگان را به او اعطا کرده بود و مهمتر از آن خواهر خود راضیه بیگم را که قبلاً زن محمود افغان بود و بعد ازکشته شدن او بیوه مانده بود به همسری نادر و خواهر کوچکتر خود را به نام فاطمه سلطان بیگم به همسری رضا قلی میرزا پسر نادر داده و بدینوسیله و از این طریق نادر را به خود نزدیکتر ساخته بود ، لذا نادر خواست با انجام این کار مردم ایران ، او را در مقابل آن همه عنایات شاهانه نمک نشاس ندانند و بی وفا نخوانند .
۲-    نادر توجه داشت که هنوز ایرانیان به خانواده سلطنتی صفویه از لحاظ مذهبی ، که پادشاه آن سلسله را مرشد و رهبر مذهبی خود می دانند سخت دلبستگی و علاقه دارند ، خواست با سپردن آن وثیقه نامه و تقویض سلطنت ایران با قید تعهدات در انجام شرایط نادر ، از طرف سران و بزرگان کشوری و لشکری ایران ، در آینه کسی به هواخواهی صفویه سربلند نکند ، و او بتواند ادعا نماید که مردم از صفویه رو گردان شدند ، و سلطنت ایران را به او دادند .
نادرشاه ، با توجه به اوضاع اسف بار ایران در اواخر دوران صفویه که کشور پارچه ، پارچه شده ، و هر قسمت در تصرف وزیر سلطه غاصب بیگانه ای بود . که او کمر همت بر بست و جان بر کف نهاد با قدرت شمشیر و یاری سران و سربازان فداکار سپاه خود همگی آنها را از کشور بیرون راند و تاج و تخت ایران را باز پس گرفت ، حقاً شایستگی پادشاهی ایران داشت ، ولی متأسفانه با آن همه پیروزی های درخشان در جنگ ها و توسعه حدود مرزهای کشور و به دست آوردن غنائم بسیار ، در اثر توطئه و دسائس نزدیکان خود که از روز اول سروری او را تحمل نداشتند ، و سعی می کردند که او و سلطنت او و اولاد او را نابود سازند و موفق هم شدند ، نتوانست از آن همه غنائم در جهت عمران و آبادی و ترقی کشور و تأمین رفاه مردم استفاده نماید و همگی پس از او نابود شدند .
نامه نیکلای اول امپراتوری روسیه
به عباس میرزا نایب السلطنه و فرمان فرمای خراسان درباره نظم و امنیت ناحیه خراسان
نیکلای اول امپراتور روسیه ، هنگامی که عباس میرزا نایب السلطنه و فرمان فرمای آذربایجان به فرمان پدرش فتح علی شاه قاجار به سرپرستی استان خراسان منصوب و مأمور سرکوبی طغیان خوانین ، و برقراری نظم و امنیت این استان گردید ، نامه ای به تاریخ ۱۲۴۸ هـ ، ق برابر با ۱۳ سپتامبر ۱۸۳۱-م به عباس میرزا نوشت و ضمن ابراز محبت و علاقه به عباس میرزا ، در آن نامه برای رفع اغتشاشات و قلع و قمع طاغیان و برقراری نظم و آرامش به وی تأکید کرد ، و اعلام نمود ، که به سردار گرجستان دستورداده شد،که دراین لشکرکشی، مهندسین ومأمورین وملزومات موردنیازرادر اختیار او قرار دهد.
این نامه تاریخی از هر لحاظ حائز اهمیت است ، و ما این جا ترجمه سند شماره ۲ و متن نامه اصلی شماره ۳ را چاپ می کنیم و به نظر خوانندگان ارجمند می رسانیم. باید توجه داشت ، که روسیه تزاری سعی و کوشش داشت تا براساس وصیت بطرکبیر راهی از طریق ایران به خلیج فارس و هندوستان به دست آورد. بنابراین اقدام به تصرف مرو و سرخس ایران نمود و خود را به هرات و مرز هندوستان نزدیک کرد .
ترجمه نامه علیحضرت امپراطور روسیه
از فضل خداوند یگانه نیکولای اول سلطان غالب قاهر را امپراطوری داد بکلی ممالک روسیه و غیره .
بشهزاده عزیز ما عباس میرزای ناب السلطنه دولت ایران محبانه مرقوم می شود که من بهیچوجه از نوشتجات .
آخری شما بطوریکه مرقوم داشته بودید متشکی نشده ام بهمان مهربانی که داشته ام باقی و برقرار مپاشم مبت باطنی قلبی ما نسبت بشخص شما تغییر نیافته است الفت مهربانی درباره شما بصدقت عن صمیم القلب بوده و خواهد بود چنانچه از استعداد حالیه دولت ایران بقسمیکه اظهار داشته بودید زیاده از حد خوشوف و خورسند شدم باهمه اینحال همیشه سرصدم که بان استعداد چگونه از عهد بنظم طرف خراسان خواهد برآمد.
خراسانی که یک جزء ، از ممالک محروسه ایران متصرفی پدر شما برادر فکرم ما فتحعلی شاه است هر ایامی در اغتشاش است مع ذالک ملتفت نظم انصفات  نشده ایم برشما واجب و لازم است که اسباب نظم این مملکت را آماده  و حاضر نموده به امنیت صفحات خراسان بکوشید که رفع اغتشاش انصفحات قبل از وقت شده باشد باقنصای نظم مملکت داری و امور جهان داری در بروز فتنه و فساد و اختلال در بلاد دولت را مسامحه و غفلت در قلع و قمع اغتشاش مملکتی نباید نمود . یقین ما حاصل است در صورتیکه شما اقدام برفع و منع اغتشاش خراسان نمائید امنیت راراهی در انصفحات حاصل خواهد شد بلاحظه دوستی و مروت فیما بین از طرف امپراطوری ما بسردار گرجستان حکم داده شد.
موافق خواهش شما به سر حدات ایران حاضر شده از فرستادن صاحب منصبان و مهندسین و مأمورین و سایر ملزومات کمال مواظبت را نموده و در خدمت و همراهی بشما بخراسان رفته رفع فتنه و فساد  را کرده انصفحات را منظم دارند در این ائنا خوش دارم ازنقل کردن مملکت لهستان که به تفصیل آن را  شما بنویسم لله الحمد شورش و اغتشاش ملت پولاک به قوت عساکر منصوره ما مضممل و منکوب کردید . اهالی یاغی طاغی لهستانی در ثانی با طاعت و تابعیت  ما در آمدن حالا ما مثل کراف پاسکویج فاتح ارمنستان و قنیاز و رشوف اسکی فتح نمایان عظیمی در لهستان در شهر ورشر نمودند اشطام کلیه که در آن ممکلت احداث شده بود و سبب طغیان لهستانی تا شیرازه نظم مملکت از هم کسیخته شده بود بتکرار سلسله نظم ممالک لهستان بهم پیوسته کردید بنابراین شکر و سپاس به درگاه خداوند پی قیاس بنماییم که آن قدر قدرت و تسلط بماکرامت فرمود که طاغیان را بقهر و غلبه مغلوب و منکوب کرده ما را وسیله تربیت ملت اعمار و آبادی بسیاری از مملکت فرموده است بهرحال شما را بحفظ خداوند حفیظ علی الدوام می سپارم حررا در سنکت پطربورزم مورخه سیزدهم سبتامبر درسنه تولد ناجی عیسی مسیح مطابق ۱۲۴۸ هجری در سال ششم سلطنت ما ترجمه بنده در کاه میرزا هارطون
اسناد واگذاری استان هرات به افغانستان
استان هرات تا دوران سلطنت ناصر الدین شاه جزیی از خراسان بود ، و در اثر رقابت دو ابر قدرت قرن « انگلیس ، روسیه تزاری » در آن که :
۱-    روسیه تزاری براساس وصیت و توصیه پطرکبیر می خواست به هر وسیله ای  که شد ، از طریق ایران و افغانستان به هندوستان و آب های اقیانوس هند دست یابد.
۲-    انگلستان ، با توجه به این هدف روسیه تزاری ، می کوشید در پیش روی روسیه به سوی هدفی که دارد ، سدی ایجاد کند و دولت هایی ظاهراً مستقل و باطناً دست نشانده خود ، در میان مناطق نفوذی روسیه مرز هندوستان به وجود بیاورد.
این دو ابر قدرت به منظور مساعد ساختن زمینه اجرای نقشه های خود ، دائماً در ایران و افغانستان و مرو ، داشت ترکمان ، مشغول فریفتن خوانین و رؤسای ایلات و یا افراد مستعد دیگر بودند ، و آنها را تحریک می کردند ، که دست به شورش و اغتشاش در استان ها و شهرستان ها بزنند و به عناوین مختلف طغیان و قیام نمایند ، تا بدان وسیله نیروهای کارآمد دولتی و ملی را به جای یک دیگر بیاندازندو دولت مرکزی را تضعیف نمایند ، و با استفاده از این وضع به سوی اهداف خود پیش روند .
روسیه تزاری در دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار با سرعت به سوی مرزهای هندوستان « از طریق ایران – هرات ، قندهار » پیش می رفت تا از طریق هرات و قندهار بدان دست یابد.
انگلستان نیز سریعاً دست به کار شده ، مقدمات روی کار آوردن فردی دست نشانده و تحت نفوذ خود در مسند نخست وزیری و رأس دولت ایران فراهم می ساخت .
امیر کبیر نخست وزیر باکفایت ایران که هرات را با تدبیر تحت تابعیت ایران نگاه دانسته بود ، به فرمان ناصر الدین شاه جوان کشته شد ، و میرزا آقاخان با کمک سفارت انگلیس در تهران بجای او صدر اعظم (نخست وزیر ) ایران گردید ، و در نهانی مقرر شد ترتیب واگذاری هرات را به افغانستان فراهم نماید . در این موقع سلطان مراد میرزا حسام السلطنه استاندار خراسان بود ، و دوست محمد خان امیر افغانستان به تحریک انگلستان تصمیم گرفت هرات را به تصرف آورد ، و به حوزه ی اقدار خود ضمیمه نماید ، لذا شورشی در هرات برپا کردند ، حسام السلطنه ، با سپاه تحت فرمان خود در خراسان و افراد مکری کمک نیروهای ایلات و طوایف خراسان به سوی هرات لشکر کشید ، و هرات را تصرف کرد .
دولت انگلستان هم نیروی نظامی به جنوب ایران وارد کرد و کشتی های جنگی اش در بندر بوشهر لنگر انداخت ، و به جزیره خارک و بوشهر نیرو پیاده نمود و آنجا ها را به تصرف در آورد .
میرزا آقاخان نوری نخست وزیر دست نشانده انگلیس ها سعی داشت با انگلیس مصالحه نماید . لذا ناصر الدین شاه را وادار ساخت که به حسام السلطنه فرمان دهد. تا هرات را تخلیه کند و به مشهد برگردد.
حسام السلطنه محرمانه به ناصر الدین شاه پیغام داد ، که از آمدن کشتی های جنگی انگلستان به بندر بوشهر و پیاده شدن نیروهایش در جزیره خارک و بوشهر نگران نباشید ، زیرا سپاهیان هند در این موقع در هندوستان شورش کرده اند ، و انگلستان سخت گرفتار فرونشاندن این شورش است ، زحمت ما را به هدر ندهید ، ما می توانیم تا هندوستان هم برویم. ولی میرزا آقا خان نوری ، ناصر الدین شاه را از موافقت با این پیش نهاد بازداشت  و حتی او را متوجه به موضوع خیالی ساخت ، که اگر حسام السلطنه هندوستان را بگیرد ، در آن صورت سلطنت ایران را هم به سادگی و آسانی به دست خواهد آورد . لذا ناصر الدین شاه امیر اکید به حسام السلطنه صادر کرد که فوری هرات را تخلیه کرده و به مشهد مراجعت نماید . و الا یقین خواهد کرد که او مستمرد و یاغی شده است ، حسام السلطنه ناچار با تأسف بسیار قوی خود را از هرات خارج ساخت ، و هرات را به سلطان احمد افغانی واگذاشت و به مشهد برگشت.
درباره ی واگذاری هرات به افغانستان با مساعی میرزا آقا خان که منجر به بستن قراردادی به نمایندگی فرخ خان امین الملک غفاری در پاریس شد . اسناد جالب توجهی موجود است که حقایقی را روشن می نماید ،در این جا چند سند مربوط به واگذاری هرات دیگر نقل می شود .
۱-    فرمان ناصرالدین شاه قاجار به عنوان فرخ خان امین الملک نماینده اعرافی ایران به پاریس برای مذاکره و روپرداخت خسارت جنگی و عقد قرار داد بستن فرمان چنین است :
مهر ناصر الدین شاه «الملک الله ، السطان بن سلطان بن ناصر الدین شاه قاجار»
امین الملک فرخ خان ،و عده تخلیه هرات محض حفظ دوستی و خاطر خودهی دولت انگلیس بشرط قرار نامه شیل صاحب عیب ندارد برای خاطر دوستی انگلیس قبول کردیم اما خسارت مردم هرات را از ما خواستن بکدام شرط دوستی سزاواراست اگر مقصود دولت انگلیس دوام و بقای دوست (دوستی ) میان این دو دولت باشد ، این تکلیف جریمه دادن به هراتی بقدری در مزاق دولت و ملت ایران تلخ و کرردر خطرناک است که منافات تمام با بقای دوستی دولتین خواهد داشت ، و دورنیست که اولیای دولت انگلیس خود نیز به معایب این تکلیف متوجه شده باشد . تا حال با الضاف خود از آن صرافت افتاده باشند ، مطالبه خسارت از یک دولت کارعمده ایست هراز ملاحظه لازم دارد ، آن هم در صورتی که آن ملک و آن خسارت راجع به خود آن دولت باشد ، که مطالبه خسارت می کنید ، هزاره و هراتی با دولت انگلیس که این حالت را داشته است بجز قرار نامه شیل صاحب که آن هم از خود او نقض پیدا کرده چیزی در میان نبوده اینست ، و نیز چیزی همان قرارنامه نبوده است که هزاره و انگلیس رامناسبتی به یک دیگر برهد. باری ما از مراه گرفته (تصرف کرده‌) محض حفظ دوستی دولت انگلیس چشم می پوشیم و همان قرار نامه شیل صاحب را مدتیست اولیای دولت انگلیس قصدیق ایشان که هنوز نشده بود معمول می دادیم ، و در حقیقت دلیل بزرگی دررده دوستی آن دولت بوده ، باز ترضیه مستر . را نمایم . بازهماشان . از دولت که دستورالعمل داری ، اولیای دولت ها حاضرند . مابقی را که هیچ سابقه نداشت و بر حسب این نیز عمل نموده است و امر یست تازه که تابحال شنیده نشده بود و علانیه منافات با قیال استحکام دوستی دولتین دارد. چه اسم می توان گذاشت و دولت و ملت ایران جاناً و مالاً چگونه متحمل می شود ، تحریراً فی به شهر ربیع الثانی ۱۲۷۳  ، ناصر الدین شاه در حاشیه بالا باخط خود نوشته است .
امین ملک ، ما هرات را موافق قرارنامه که با شیل صاحب وزیر مختار سابق آن دولت داده ایم ، تخلیه می کنیم ، بشرط که آن قرارنامه مجری باشد، بغیر از این دولت انگلیس دو (آن) را ممضی دارد و الافلا ، این علامت بزرگی است که ما همیشه طالب بقای دوستی دولت انگلیس بوده و هستیم ، سایر را جناب صدراعظم بتو نوشته اند از همان قرار جی تخلف رفتار کند  20ربیع الثانی ۱۲۷۳ (تصویر شماره ۴)
۲-    نامه مورخ ۱۵ رجب ۱۲۷۳ میرزاآقاخان نوری نخست وزیر دولت ناصر الدین شاه :‌ به امین الملک (فرخ خان غفاری) درباره دادن اختیارات تام در گذراندن سریع امر واگذاری هرات به افغانستان . با متن زیر :
برادر مکر، کاغذهای شما این دفعه مرا به حیرت زیاده از حد انداخت ،که نوشته بودید دستورالعمل و اختیار مطلقه بلاشرط از برای شما انفاذ شود ، و علاوه در کل کاغذهای خودتان دلایل و براهن بر حسن عمل خود مادام توقف اسلامبول متعلق به سئوال و جواب با ایلچی (سفیر) انگلیس اقامه کرده بودید اولاً ، کسی شما را مورد ایراد نساخته بود ، بر فرض که یک دو نفر اشخاص بی اطلاع از بابت هوای نفس یا عدم شعور و یا غرض خارجی حرفی بگوید ، در مقابل اراده همایون وعقیده و اعتقاد اولیای دولت که عالم به کلی و جزئی امور و مراتب دستورالعمل و حالت خطرناک شما بوده و می باشند ، چه اعتباری خواهد داشت و حال اینکه مکرر و بی هوده شما ، خود نوشتم که آنچه گفته اید همه موافق عقل و مناسب حالت ، حالیه بوده است ، و اگر حرفی و روایتی شما از قول خودم بی اطلاع برسد محل اعتماد و اعتقاد نخواهد بود ، شما هوش و حواس خود را جمع کار خودتان نمائید .
ثانیاً ، از حالا دیگر چه اختیار نامه بلاشرطی باید به جهته شما فرستاده شود ، با آن فرمان همایون موشیخ به دستخط همایون مورخه ۲۱ ربیع الثانی و کاغذ من مورخه همان تاریخ دیگر احتیاجی بدستور العمل جدید و اختیار نامه تازه نداشته و نخواهید داشت ، و همان فرمان مبارک ، و کاغذ من دستورالعمل و اختیار نامه شما بوده و خواهد بود ، علاوه کاغذ علیعده با خط معهود بشما نوشتم و پای آن رامهر کردم ، مرتب مندرجه در آن حسب الامر است ، و باید از آن قرار معمول دارید ، و حالت تردید و تفکر ، به هیچ وجه نداشته باشید ، و در خصوص آن مطلب دیگر خود را محتاج به رجوع دارد نحلافه نداشته باشید – 14 رجب الرجب ۱۲۷۳ .
امین الملک بسیار حیف بود از مدرک شما با آن دستخط مبارک و کاغذ صریح من ، و بگذران ، بگذران مرقسم باشد .(؟) تازه اختیار نامه خواسته بودید ، بلاشرط . اگر مقصود بلاشرط نبودن من است ، من که در دنیا نیستم چه اختیارنامه از من می خواهی از هر کس عوض من بر قرار کردند از او بخراه ، و اگر سایر شرایط است که اختیار کل بشما داده شده ، هر چه در دولتخواهی بتوانی کم کنی و تسهیل کنی بهتر ، والا فلا ، و اگر نمی توانی بگذرانی این اختیار نامه را بهانه کرده آن حرفی است علیعده ، شش ماه است در جنگ هستیم از همه طرف تا خدا چه کند .
عالیجاه  میرزا ملکم خان البته حق نمک مرا و زحمت مرا در حق خودش بجا  آورد، و من از زحمت او بسیار راضی هستم انشاءالله در انجام کار سعی کند ، و آرام نگیرد و بس ، پانزدهم شهر رجب امرجب ، سنه ۱۲۷۳ (تصویر شماره ۲)
فرخ خان امین الملک ، در مأموریت خود موفق شد با سفیر انگلیس در پاریس به نمایندگی آن دولت و با وساطت ناپلئون سوم ، امپراطور فرانسه به مذاکره بنشیند ، بالاخره نتیجه مذاکرات و اقدامات فرخ خان امین الملک در پاریس ، چنانکه در کتاب وقایع خاور و « رقابت دو ابر قدرت در خاور ایران » آورده ام ، با وساطت ناپلئون سوم که با کمک دولت انگلیس از ریاست جمهوری به امپراطوری فرانسه رسیده بود منتهی به عقد قرارداد ننگین میان دولتین ایران و انگلستان گردید و ضمن آن انگلستان شرایط بسیار موهن و سنگین به ایران تحمیل نمود ، و ناپلئون سوم هم کمک دولت انگلستان را نسبت به خود بااین خدمت جبران کرد ، (۱) متن قرارداد چنین است : (سند شماره ۶)
متن سند شماره ۶
قرارداد پاریس
بسم الله الرحمن الرحیم
چون اعلیحضرت خورشید رایت اقدس همایون ، پادشاه اعظم و شاهنشاه بالا استقلال کل ممالک ایران ، و اعلیحضرت شاهنشاه انگلیس هر دو علی السویه از روی صدق مایل این هستند که مصائب جنگی را که منافی میل و مکنوفات دوستانه ایشان است رفع نمایند ، و روابط دوستی که مدت مدیدی فیما بین دولتین علیتین بر قرار بوده مجدداً به این صلحی که بر وفق فواید طرفین باشد ، بربنیان محکم بر پا نمایند‌، لهذا برای اجرای این مقصود و مطلوب ، اعلیحضرت پادشاه ایران جناب جلالتماب مقرب الخاقان فرخ خان امین الملک سفیر کبیر دولت علیه ایران ، صاحب تصویر همایون و حمایل آبی و دراای کمر مکلل به آلماس و غیره و غیره و غیره را و علیا حضرت پادشاه انگلیس جناب مسجدت نصاب ، هنری ریچارد چارلس بارون کاولی ، از امنای دولت انگلیس و از اجرای مشورت مخصوصه مبارکه علیا حضرت پادشاه انگلیس جامل نشان بزرگ سئد شریف حمام و سفیر کبیر مخصوص و مختار دولت انگلیس در نزد اعلیحضرت امپراطور فرانسه و غیره و غیره و غیره را و کلای مختار خود تعین فرمودند ، و ایشان بعد از آنکه اختیار نامه های خود را ابزار و مبادله نمودند ، و موافق ترکیب رسمی دیدند فصول ذیل را مقبول و مقرر داشتند .
فصل اول – ازروز مبادله امضاء نامه‌های عهدنامه حال فیمابین اعلیحضرت شاهنشاه ایران وعلیاحضرت پادشاه انگلیس وهمچنین فیمابین خلفاء وممالک ورعایای طرفین صلح ودوستی دائمی خواهد بود.
فصل دوم – چون به دولت واقبال فیمابین دولتین ایران وانگلیس صلح برقرارگردید بحکم این فقره مقرراست که عساکردولت انگلیس ممالک ایران راتخلیه خواهدکرد، و موافق تعهدات و شرایط ذیل.
فصل سوم ـ دولتین علیتین معاهد متین تعهد می کنند  که کل اسراء که در حین جنگ بدست عساکرطرفین افتاده باشند بلادرنگ آزاد نمایند .
فصل چهارم- اعلیحضرت پادشاه ایران تعهد می کند که بلافاصله بعد از مبادله امضاء نامه های این عهد نامه یک عفو نامه کامل اعلام نمایند که بواسطه آن جمیع رعایای ایران که در وقت جنگ به مراوده خود با عساکر انگلیس مصدر خیانتی شده باشند از عقوبت این حرکت خود معاف باشند . بطوری که هیچ کس هر درجه داشته باشد به جهت این حرکت خود مورد تنبیه و اذیت و تعدی نخواهد شد.
فصل پنجم – اعلیحضرت شاهنشاه ایران تعهد می نماید که بلادرنگ لازمه تدابیر رابکار ببرد که عساکر و کارگزاران ایران را از ملک و شهر هرات و سایر ممالک افغانستان پس بکشد ، تخلیه ممالک مزبور ۰ تا مدت سه ماه بعد از مبادله امضاء نامه های این عهد نامه معمول خواهد بود.
فصل ششم – اعلیحضرت شاهنشاه ایران راضی می شود ک ترک بکند کل ادعاهای سلطنتی بر خاک وشهر هرات و ممالک افغان ، و هرگز مطالبه نکند از رؤسای هرات و ممالک افغان هیچ علامت اطاعت مثل سکه و خطبه و باج ، و نیز اعلیحضرت ایشان تعهد می کند که بعد از این از هر ملاخله در امورات داخله افغانستان اجتناب نماید ، اعلیحضرت ایشان و عده می دهد که استقلال هرات و تمام افغانستان را اعتراف نماید ، و هرگز به استقلال ممالک مزبور مداخله نکند ، در صورت ظهور منازعه فیما بین دولت ایران و  ممالک هرات و افغانستان ، دولت ایران تعهد می کند که اصلاح آن را رجوع به اهتمامات دوستانه دولت انگلیس نماید ، و اقدام به جنگ نکند ، مگر در صورتی که اهتمامات دوستانه دولت انگلیس مثمر ثمر نشود ، از طرف دیگر دولت انگلیس تعهد می کند که همه وقت اعتبار خود را در ممالک افغان بکار ببرد و نگذارد که از آنها باعث هیچ گونه تشویش و پریشانی دولت ایران بشود ، و اگر دولت ایران در وقوع مشکلات رجوع به دولت انگلیس نماید ، دولت انگلیس نهایت کوشش را خواهد کرد که منازعات فیما بین را موافق حق و مطابق شأن دولت ایران اصلاح نماید .
فصل هفتم – در صورتی که از جانب هرات و ممالک افغان به سر حدات ایران تجاوز بشود ، هر گاه ترفیصله شایسته داده نشود ، دولت ایران حق خواهد داشت که به جهت دفع فتنه و تنبیه جانب متعدی اقدام بحرکات جنگ نماید : اما این صراحت معلوم و مقبول است که هر لشکری از جانب دولت ایران که به جهت مقصود مزبور از سر حد بگذرد بمحض اجرای مقصود خود مراجعت بخاک خودخواهد کرد . حق مزبور نباید بهانه توقف دائمی عساکر دولت ایران یااتفاق شهری یا یک جزء ممالک مزبوره به مالک ایران بشود.
فصل هشتم – دولت ایران تعهد می کند که بلافاصله بعد از مبادله امضاء نامه های این عهدنامه جمیع اسرائی که در حین جنگ در افغانستان بدست‌ آورده است، بدون مطالب عوض نقدی آزاد نماید ، همچنین جمیع افاغنه که به اسم گروی یا به جهت امور دولتی در هر جای ممالک ایران مقید باشند به همان طور آزاد خواهد بود ، بشرط اینکه افاغنه هم از طرف خود اسراء و مقیدین ایرانی را که در دست آنها باشند ، بدون عوض نقدی آزاد نمایند ، دولتین معاهدتین ، در صورت لزوم مأمورین نصب خواهد کرد ، که شرایط این فقره را معمول دارند .
فصل نهم – دولتین علیتین تعهد می کنندکه درباب نصب و اعزام قونسولها و جنرال قونسولها و وکلای قونسول هر یک از این دو دولت ا زممالک دیگر ، همدیگر باشند ، حالت دول کامله الوداد می شود .
فصل دهم – بلافاصله بعد از مبادله امضاء نامه های این عهد نامه ، سفارت انگلیس مراجعت به تهران خواهد کرد ، در همان وقت دولت ایران راضی بشود ،‌که سفارت مزبور را پذیرایی نماید ، با شرایط خاطر خواهی و تشریفات مندرجه شرح علیحده وکلای دولتین علیتین متعاهدتین .
فصل یازدهم – دولت ایران تعهد می کند که در مدت سه ماه بعد از مراجعت سفارت انگلیس به تهران این نفر مأمور را تعیین نماید ، که به اتفاق یک نفر مأمور دولت انگلیس مطالبات نقدی جمیع رعایای انگلیس را از رعایای دولت  ایران تحقیق و مشخص نماید . و دولت ایران هر یک از این مطالبات که به تصدیق مأمورین مزبوره بجاباشد ، باید دفعتاً یا به قسط خواهد داد ، در یک مدتی که بیشتر از یک سال از تاریخ اعلام مأمورین مزبوره نباشد ، و مأمورین مزبوره تحقیق و مشخص خواهد کرد ، قروض دولت ایران به رعایای سایر دول تا وقت عزیمت سفارت انگلیس از تهران ، در زیر حمایت دولت انگلیس بودند ، و از آن وقت به بعد ترک حمایت مزبور نکرده اند .
فصل دوازدهم- در فصل سابق مقرر شده دولت انگلیس این حق را ترک و آشکار خواهد کرد ، که حمایت نکند ، بعد از این هیچ یک از رعایای ایران را با لفعل در نوکری سفارت قونسولها و وکلای قونسول انگلیس نباشد ، بشرط اینکه چنین حق به دول دیگر داده و معمول نشود ، در این باب و جمیع خصوصیات دیگر دولت انگلیس مطالبه می کند ، و دولت ایران هم تعهد می نماید که همان امتیازات و معافات در ممالک ایران به دولت انگلیس و به نوکری و رعایای آنها داده خواهد شد ، که به دول کامله الوداد و به نوکرا و رعایای آن بهره یاب خواهد بود ، از همان اعتسار و احترام که به دول کامله الوداد و نوکرهای و رعایای آنها داده می شود .
فصل سیزدهم – دولتین علیتین معاهدتین یحکم این تجدید می نماید آن قرار را که در ماه افست (اوت) ۱۸۵۱ – م مطابق شهر شوال سنه ۱۲۶۷ هجری در باب رفع تجارت غلام و کنیزه در خلیج فارس فیما بین این دو دولت داده شده است. و علاوه بر این تعهد می کنند که قرار مزبور پس از انقضای مدت بر قراری آن که عبارت از ماه آفست (اوت) باشد تا مدت ده سال دیگر بر قرار خواهد بود و باین نحو امتداد خواهد یافت ، تا یکی از جانبین به یک اعلام رسمی قرار مزبور را موقوف بدارد ، اما اعلام مزبور معمول نخواهد بود . مگر بعد از یکسال ظهور آن
فصل چهاردهم – بلافاصله از مبادله امضاء نامه های این عهدنامه عساکر انگلیس هر نوع حرکات حضمانه را نسبت به دولت و مملکت ایران ترک خواهد کرد ، دولت انگلیس علاوه بر این تعهد می کند به محض اینکه قرار تخلیه هرات وممالک افغانستان از عساکر ایران و همچنین قرارداد پذیرایی سفارت انگلیس به تهران کاملاً مجری شود ، عساکر انگلیس خود را از جمیع و لایات و اماکن ، و جزایر که تعلق به ایران دارند ، بلادرنگ پس خواهد کشید، و دولت انگلیس تعهد میکند ، در این اثنا سرکرده عساکر انگلیس عمداً هیچ حرکتی که موجب ضعف اطاعت رعایای ایران نسبت به اعلیحضرت شاهنشاه ایران باشد نخواهند کرد ، بلکه تقویت اطاعت مزبور نهایت مقصود دولت انگلیس است، علاوه براین دولت انگلیس تعهد می کند که بقدر امکان رعایای ایران از زحمت حضور عساکر انگلیس ایمن خواهند بود ، و همچنین آذوقه که برای عاکره مزبور لازم شود ، دولت ایران تعهدمی کند که به کارگزاران خود قدغن نماید ، که به عساکر انگلیس در تحصیل آذوقه مزبوره اعانت کنند ، و نز دولت انگلیس تعهد می نماید که در حین اخذ اشیاء ، قیمت آن موافق نرخ دوز از جانب مأمورین انگلیس بلادرنگ داده خواهد شد ،
فصل پانزدهم – عهد نامه حال ممضی خواهد شد و امضاء نامه های آن مبادله خواهد شد در بغداد ، در  مدت سه ماه یا زودتر ، هرگاه ممکن شود و به جهت اثبات مسطورات فوق ایلچیان طرفین این عهد نامه راممضی و به مهر ممهور ساخته در پاریس در چهار نسخه در هفتم شهر رجب المرجب در تاریخ ۱۲۷۳ هجری تحریر یافت .(۱)


نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...



هو الکاتب


پایگاه اینترنتی دانلود رايگان كتاب تك بوك در ستاد ساماندهي سايتهاي ايراني به ثبت رسيده است و  بر طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند و به هیچ ارگان یا سازمانی وابسته نیست و هر گونه فعالیت غیر اخلاقی و سیاسی در آن ممنوع میباشد.
این پایگاه اینترنتی هیچ مسئولیتی در قبال محتویات کتاب ها و مطالب موجود در سایت نمی پذیرد و محتویات آنها مستقیما به نویسنده آنها مربوط میشود.
در صورت مشاهده کتابی خارج از قوانین در اینجا اعلام کنید تا حذف شود(حتما نام کامل کتاب و دلیل حذف قید شود) ،  درخواستهای سلیقه ای رسیدگی نخواهد شد.
در صورتیکه شما نویسنده یا ناشر یکی از کتاب هایی هستید که به اشتباه در این پایگاه اینترنتی قرار داده شده از اینجا تقاضای حذف کتاب کنید تا بسرعت حذف شود.
كتابخانه رايگان تك كتاب
دانلود كتاب هنر نيست ، خواندن كتاب هنر است.


تمامی حقوق و مطالب سایت برای تک بوک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.


فید نقشه سایت


دانلود کتاب , دانلود کتاب اندروید , کتاب , pdf , دانلود , کتاب آموزش , دانلود رایگان کتاب

تمامی حقوق برای سایت تک بوک محفوظ میباشد

logo-samandehi