نظریه احباط
کسانی که « نظریه احباط» را قبول دارند معتقدند: انسان مؤمن در برابر ایمان و اعمال نیک خویش، مستحق ثواب و پاداش میشود و اگر بعد از آن، دست از ایمانش بردارد و مرتد شود و یا اینکه گناه کبیره انجام دهد، استحقاق عقاب و کیفر نیز پیدا میکند.
اما از آنجا که درجه استحقاق عقاب او بیش از درجه استحقاق ثواب وی است؛ اکثر، اقل را از بین میبرد و بدین ترتیب، استحقاق ثواب نابود میشود و برای او فقط استحقاق عقاب باقی میماند و جایگاهش جهنم است.
معتزله، طرفدار « نظریه احباط» و اشاعره و اکثریت امامیه، مخالف آن میباشند.
طرفداران این نظریه، برای اثبات آن به دو دسته دلیل عقلی و نقلی استدلال کردهاند:
دلایل عقلی نظریه احباط
معتزله در این زمینه چند دلیل ارائه کردهاند؛ اما مهمترین آنها بدین شرح است که با بیان چند مقدمه میآید:
۱ـ استحقاق ثواب و عقاب یک امر عقلی است؛ بنابراین با آمدن ایمان و انجام اعمال نیک، انسان مستحق ثواب میشود و با مرتد شدن و انجام گناه کبیره، مستحق عذاب.
۱ـ کیفر گناه در این جهان:
۱ـ امام محمد باقر (علیه السلام) فرمود: هر گاه خداوند بندهای را اکرام کند و گناهی داشته باشد او را در این دنیا کیفر میدهد به بیماری در بدنش و اگر او را بیمار نکرد به نیازمندی و فقر او را مبتلا میسازد و اگر او را نیازمند نکرد جان دادن را هنگام مرگ بر او سخت میسازد تا کیفر گناه او را داده باشد و هر گاه بخواهد بندهای را خوار و زبون سازد و پیش از آن کار نیکی کرده باشد برای پاداش کار نیکش تندرستی به او میدهد و اگر او را تندرست نکرد روزیش را گشاده میسازد و اگر روزی گشادهای باو نداد مردن را بر او آسان میکند تا پاداش کار نیک او را داده باشد.
۲ـ امام صادق (علیه السلام) فرمود هر گاه گناهان بندهای از بندگان خدا زیاد شد و کار نیکی که کفاره آنها باشد نداشته باشد خداوند او را باندوه مبتلا میسازد تا همان اندوه کفاره گناهان او باشد.
۳ـ از امام صادق (علیهالسلام) روایت شده که پیامبر (صلیالله علیه و آله و سلم) فرمود: خداوند سوگند یاد کرده بعزت و جلال خودش که بندهای از بندگانم را از دنیا خارج نمیکنم و بجهان آخرت نمیبرم و حال آنکه خواسته باشم بر او رحم کنم مگر اینکه هر گناهی که کرده است کیفرش را در دنیا باو میدهم یا به بیماری در تنش و یا به روزی تنگ و یا بترس در دنیا و اگر با اینها کیفرش تمام نشد و باز هم گناهان بر او باقی بودند مردن را بر اوسخت میگیرم و بندهای را که خواسته باشم عذاب کنم او را از دنیا خارج نمیکنم مگر اینکه هر کار نیکی که کرده است پاداش او را در همین دنیا باو میدهم یا بوسعت در رزق و یا به تندرستی در بدن و یا بآرامش و امنیت در دنیا.
پس هنوز اگر از کارهای نیک او باقی مانده باشد که پاداش آن را ندیده باشد مرگ را بر او آسان میکنم تا پاداش کارهای نیک به او رسیده باشد و مستحق کیفر آخرت باشد.
۴ـ امام صادق (علیهالسلام) فرمود: خوابهای پریشان و ترسآوری که مؤمن میبیند و یا بدنش لاغر میشود کفاره گناهان اوست و گناهانش با همین کیفر دنیائی آمرزیده میشوند.
۵ـ امیرالمؤمنین ( علیهالسلام) گفتار خداوند را قرائت فرمود: آنچه از مصیبتها که بشما میرسد دستآوردهای خودتان میباشد و خداوند بسیاری از آنها را میبخشد، فرمود هر عرق ریختن و بسنگ خوردن و بزمین افتادن و خراش با چوب یا چیز دیگر که بر کسی وارد شود از جهت گناهی است که کرده است و خداوند بسیاری از گناهان را میبخشد وبر آنها کیفر نمیکند و خداوند کسی را که در دنیا کیفر داد بالاتر و گرامیتر از آن است که باز او را در آخرت کیفر دهد.
۶ـ امام محمد باقر ( علیهالسلام) فرمود: مؤمن در دنیا اندوهگین میشود تا هنگامی که از دنیا برود گناهی بر او نباشد.
۷ـ از پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) نقل است که خداوند فرموده هر بندهای را که خواسته باشم در بهشت وارد سازم در دنیا بیماری در تن او قرار میدهم پس اگر آن بیماری کفاره گناه او شد و کیفرش تمام گردید وارد بهشت میشود و گر نه مردن را بر او سخت میگیرم تا اینکه چون روز قیامت سر از قبر بردارد گناهی بر او نباشد تا وارد بهشت شود و هر بندهای را که خواسته باشم وارد دوزخ کنم در دنیا تندرستی باو میدهم.
پس اگر تندرستی تمام پاداش کارهای نیک او بود در قیامت وارد دوزخ میگردد و اگر هنوز از من پاداش طلب داشته باشد در دنیا آرامش و امنیت از زورگویان را باو میدهم و اگر آن هم کافی نبود برای پاداش کارهای نیکش روزیش را گشاده میسازم و اگر آن هم کافی نبود برای کارهای نیکش مردن را بر او آسان میگیرم تا در روز قیامت که سر از قبر بردارد پاداش نیک در نزد من نداشته باشد سپس او را در دوزخ وارد میسازم.
۸ـ پیرمردی بر امام صادق علیه السلام وارد شد و عرضه داشت که از بچهها و برادرانم شکایت دارم که حق مرا رعایت نکردند و بر من ستم روا داشتند در این سن و ناتوانی!
فرمود: ای مرد هر حقی دورهای دارد که سپری میشود و هر باطلی نیز دورهای دارد که سپری میشود اهل حق در دوره باطل خوارند و اهل باطل در دوره حق خوارند و کمتر چیزی که شخص مؤمن در دوره باطل میبیند ستم از بچهها و برادرانش میباشد و هر شخص مؤمنی در دوره باطل راحتی و رفاهیت داشته باشد پیش از مردن ببلائی یا در بدنش و یا در اولادش گرفتار میشود و یا از نظر مالی مبتلا میگردد تا آنچه که از خوشیهائی که در دوره باطل دیده پاک گردد و بهره او در دوره حق زیادتر گردد پس ای پیرمرد صبر پیشه کن و مژده باد ترا.
۹ـ امام صادق علیه السلام فرمود هر عرق ریختن و هر بلائی و هر درد سری و هر بیماری کیفر گناهی است و این است گفتار خداوند در کتابش آنچه از گرفتاریها به شما میرسد از دستآوردهای خودتان میباشد و بسیاری از آنها را خداوند بر شما میبخشد.
سپس فرمود آنچه را خداوند بر آن مؤاخذه نمیکند و نمیبخشد زیادتر است از آنچه بر آن کیفر میدهد.
۱۰ـ امام صادق علیهالسلام فرمود خداوند فرموده هر بندهای از بندگانم که گناه بزرگی انجام دهد که باید در دنیا و آخرت کیفر شود من صلاح آخرت او را در نظر میگیرم و اراده میکنم کیفر گناه او را زودتر در این دنیا بدهم تا کیفر گناه خود را در دنیا دیده باشد.
آنگاه کیفر آن گناه را اندازهگیری میکنم وحکم قانونی بودن را بر آن کیفر جاری میسازم لکن اجرا آن را موقوف بر امضاء قرار میدهم تا در امضاء کردن آن مشیت و خواستهام را باز اعمال نمایم که در کیفر کردن یا کیفر نکردن او مختار باشم و بنده من از تمام این جریانات خبر ندارد و کیفر کردن این بنده مردد میشود و تا امضاء بر آن نیامده بحال تردید میماند.
سپس از کیفر او دست برمیدارم و آن را امضاء نمیکنم زیرا خوش ندارم بآن بنده بدی برسد زیرا یگانه کسی که دوست ندارد بر بندهاش بدی وارد شود منم پس بر او تفضل کرده و او را میبخشم و از گناهش صرف نظر مینمایم و این بخشش در اثر کارهای نیکی است که بجا آورده تا بآنها به من تقرب جوید در شب و روز پس در اثر کارهای نیکش بلائی که میبایست او را بگیرد از او صرف مینمایم آن بلائی را که اندازهگیری آن را کرده بودم و حکم قانونی بودن را بر آن جاری ساخته بودم. لکن امضاء نکرده بودم و اجراء آن را موقوف بر امضاء قرار داده بودم که امضاء را طبق خواست و مشیت بر آن قرار دهم.
سپس برای او پاداش بزرگی مینویسم در عوض بلائی که میبایست بر او وارد شود و آن پاداش را برای او ذخیره میسازم و زیاد میکنم و او اینها را نمیداند و ناراحتی کیفر و بلا باو نرسیده و منم خدای رئوف و مهربان.
توضیحی در روایت:
مقصود از صلاح آخرت آن است که کیفر را در دنیا قرار میدهد و بخشش را در آخرت مقصود از جاری کردن، حکم قانونی کردن کیفر است و از امضاء نافذ ساختن حکم قانونی کیفر است که آخرین مرحله اجراء هر قانون است که باید بامضاء رئیس برسد و مقصود از خواست در امضاء آن است که امضاء حکم قانونی بدست خداست اگر بخواهد امضاء میکند و قانون را آماده اجراء مینماید و اگر میخواهد آن را برمیدارد و حکم از قانونیت میافتد.
خدایش رحمت کند این مرد پر کار را.