دانلود کتاب داستان خانه این جاست - دانلود مجموعه داستان - دانلود کتاب داستان - کتاب داستان کوتاه

دانلود کتاب داستان خانه این جاست

دانلود کتاب داستان خانه این جاست

کتاب داستان خانه این جاست : مجموعه ای از داستانهای کوتاه ( نشر نوگام ) با عناوین زیر می باشد :
زمستان غرب میانه
یک نیمروز آفتاب مسجد سلیمان
قاب های خیال
التزامی ها
من می میرد
دوم شخص مفرد
آن دو روز آخر اردیبهشت
بذر خورشید که پاشیده فلک بر سیستان
شکنجه سفید
بوی بو ندادن خیابان
در داستان التزامی ها می خوانیم : سردم است . « سین ح » می گوید نمی داند آدمی مثل من چرا باید ایران را ترک کند . نه این که من پخی باشم که ایران من را کم داشته باشد ، نه . می گوید از سر همان یک باری که با هم از نوشتن حرف زده ایم این را می گوید . ظاهرا من گفته بودم که حاضرم برای نوشتن هر کاری لازم است انجام بدهم . لابد گفته ام . لابد احساس ام آن لحظه خاص این بوده . می گوید اگر جای فلانی بودم ، می گفت که بمانم بیرون از مرزها و همان جا هم یک کاری دست و پا کنم . می گوید : « همه بیخود میگن برنگرد . هیچی بدتر نشده . فقط کمی گرونی شده . هیجانش هم بیشتر شده . چند وقت دیگر هم انتخابات است و کلی داستان می شود نوشت .» می گوید : « ببین خودت چی می خوای از زندگی » می گویم : هنوز نفهمیدم . می گوید : راستش من هم با این سن و سال نفهمیدم . بعدها خیلی هاش رو از روی داستان هام فهمیدم . سردم است و مادرم هر باری که حرف می زنیم ، قیمت ها را مقایسه می کند . می گوید از وقتی من رفته ام ، یا حتی درست از روزی که من رفته ام ، همه چیز بدتر شده . فحش هم می دهد گه گاه . مسبب گرانی را بی ناموس می خواند و حرص می خورد . یک فحش دیگر هم داد : بی شرف . این بی ناموس های بی شرف . می خواهد قیمت آبمیوه های پاکتی را حدس بزنم . نمی توانم . یادم نیست . قیمتش را می گوید . گرانتر شده ؟ یادم نیست که چند بود . می گوید ، اگر می ماندم بدبخت می شدم ، مثل همه . مثل دختر فلانی و نوه بیساری . می گوید سیگار را ترک کرده ، اما سرفه می کند باز . مکث می کند . می پرسم : « باز سیگار کشیدی ؟ » … برای دانلود کتاب داستان خانه این جاست ، به ادامه مطلب بروید .