دانلود کتاب شعر دنج, دانلود کتاب شعر, اشعار نو, دانلود رایگان کتاب شعر دنج, کتاب دنج

دانلود کتاب شعر دنج

دانلود کتاب شعر دنج

کتاب اشعار دنج دارای شعرهایی نو و با مصماست . امیدواریم علاقه مندان از آن لذت ببرند . قطعاتی از اشعار این کتاب را با هم زمزمه می کنیم .
پنجره را ببند
دیدن دنیای زشت
از پشت پنجره زیباست
یادم هست دوست داشتنت
یادم نیست تنهایی ام را
یادم هست
یادت نیست
شب و تنهایی با خیالت گذشت
چه صبح غم انگیزیست
بی خیالیت… امروز را در دریاب… فردایی نیست. پاییز را بشناس… بهار دیدنی نیست . خوبم … درست مثل مزرعه ای که محصولش را ملخ خرده است . دیگر نگران داسها نیستم …محتاج نوازش هستم … این تکدی عشق نیست . تنهاییست ! هر چه بر من گذشت حقم بود من از این بیشتر سزاوارم . تو گناهی نداری ای زیبا . مرگ بر من که دوستت دارم . روزهای بی امید دویدم … دویدم به دنبال مرگ … شیرین بود جستجویش !
پیدایش کردم اما افسوس از پشیمانی !
نگاهی در چشم هایم جا مانده بود…
و من
به دنبال صاحبش
به هر کوچه سر زدم .
سالها بعد …
من بودم و نگاهی…
که روی دستم مانده بود…
باز تو روبرویم…
ببین مرا
سایه ای بر پشت پلکت هستم
دست و پایم را گم کرده ام
حالا می توانی به جای دستم
بهانه بگیری
برای من
و ادامه ی زندگی بی روح
چیز خاصی لازم نیست
اتاقی کوچک
چند کتاب
سازم
و مقداری طناب
و مهم تر
یک دوست خوب خوب خوب
که از زیر پای من …
چار پایه را بکشد
و این آغاز من است …
گریه نه
که عسل با آب مرغوب نیست.
نکند در این زمستان قندیل باشد و مژه هایت…
بگو بینم
این خیس گونه ها
از کجا آب می خورد !!
خوش آمدی…
با آن دو چشم روشنت
حالا که آمده ای…
باید بگویم:
نبودنت ، نه بودنت
چشم روشنی خانه ی من است.
قایق غرق شد…
دلم به حال ماهی ها سوخت…
که برگشتند به دریا…
اما مرده.
حیف شد …!!
باران تو را خیس و پاره کرد…
ای کفش های قرارهای عاشقانه ام.
تنها تو تا الآن برایم ماندگار بودی…
محض خاطر آن همه دیروز
نرو…
کمی بمان..
گونه هایم را ببین…
خیس است
باران میبارد…
بنگر..
قطره ها چه زود می میرند..
وقتی از هم دورند.
ببین که سالهاست..
در این قبیله..
مردان خدا!!
به آتش می کشند
هر چه نیشکر
مبادا نی شوند..
مبادا سوز عشق سر دهند
مبادا لب به سخن باز کنند
برای دانلود کتاب شعر دنج ، به لینک زیر بروید .