بازدید
ما همگی به امام هشتم ارادت داریم. نه تنها انسانها بلکه این عشق و ارادت را در وجود حیوانات هم می توانیم ببینیم. کتاب دیدار بعد دور هشتم داستان زیبایی از این ارادت را به نمایش می گذارد.
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
کتاب سفر در غبار مجموعه ۱۲ داستان و اثری از اسماعیل زرعی می باشد . تقریباً همهی داستانهای این مجموعه از زبانی سرشار از ایهام و استعاره، موضوعهایی دیریاب و ساختاری پیچیده برخوردارند؛ طوری که برای خوانندگانِ غیرحرفهای کتاب، کاملاً درک ناشدنی و برای کسانیکه با انواع سبکها و شیوههای ادبی آشنایی دارند ارتباط با آنها دشوار و پس از خوانشهای چندباره میسر خواهد بود.
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
اسماعیل زرعی در «کمی از کابوسهای من» چینشِ داستانها را بهگونهای ترتیب داد که هر خوانندهای با هر نوع ذوق و سلیقه و هر مقدار معلوماتِ ادبی، دستکم از یک یا دو داستانِ این کتاب لذت ببرد. به همین خاطر او از بین سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۸۴ منتخبی از قصههایی را فراهم کرد که از لحاظِ ساختاری برخی پیچیده و دیریاب و تعدادی ساده و قابل فهم برای همه است. در واقع، او «کمی از کابوسهای من» را تبدیل به نمایشگاهی از انواع سبکهای ادبی کرد که میتوان در آن نمونههای متعددی از داستانهای سوررئال، جریان سیالِ ذهن، رئالیسم و گونههای متنوعِ آن را در کنار یکدیگر دید.
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
در این کتاب لحنی ادبی و روان را برای پیشبرد وقایع داستانی انتخاب شده است و داستان درباره ماجرایی احساسی میان یک دختر و پسر است…… نویسنده کتاب سه حنجره گنگ سعی داشته تا برخی عناصر تکنیکی را در نگارش داستانش به کار ببرد، در حالی که در بخشهایی، حالوهوایی شاعرانه، همراه با ذهنیتهای فلسفی قهرمانان داستان و نگاه توضیحگر راوی سوم شخص، داستان او را در موقعیتهای دیگری نسبت به خط اصلی داستانی قرار داده است.
خیابان را نگاه می کرد و نمی کرد و درخت ها و آدم هایی را که منتظر بودند و نبودند و سایه اش را که بود و نبود.پاهایش سنگین و سست می رفتند.عرق پیشانی اش را با آستین پاک کرد. انگار هر چیزی را که از پوستش عبور کند و پیدا شود، درونش را برملا می کرد که اینگونه با وسواس پاکش کرد . مستقیم . نشست عقب ماشین . عطر تندی او را به درون خواند . ماشین سرعت گرفت مثل خیال که تند می دود به ذهن و بعد می بینی که وجودت را به خودش بند کرده ……
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
منتشر شده در ماهنامه ادبیات داستانی چوک شماره مهرماه سال ۹۲
داستان کوتاه در ایران با مجموعه ی یکی بود یکی نبود از سید محمد علی جمالزاده در سال ۱۳۰۰ متولد شد. محمد علی جمالزاده در سال ۱۲۷۴ش. در خانواده ای روحانی در اصفهان به دنیا آمد. در هفده سالگی برای تحصیل به بیروت رفت و سپس رهسپار پاریس شد. او نخستین مجموعه ی داستان های کوتاه ایرانی را تحت عنوان یکی بود یکی نبود در سال ۱۳۰۰ منتشر کرد. به اعتبار همین کتاب جمالزاده را آغازگر سبک واقع گرایی در نثر معاصر فارسی و پدر داستان نویسی دانسته اند.
در کتاب داستان کباب غاز گوشه هایی از زندگی ایرانیان در دوره ی مشروطه به صورتی انتقادی و با نثری ساده طنزآمیز و آکنده از ضرب المثل ها و اصطلاحات عامیانه بیان شده است. امیدواریم از خواندن این کتاب لذت ببرید .
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
قسمتی از متن:
زانوهای کوچکش را روی زمین خاکی گذاشت و با سیخی کوچک و باریک، دو تکه از زغال های زیر آتش را که هنوز می سوختند بیرون آورد. همان جا روی زمین پر از سنگ ریزه نشست . دستهایش را با پشت پیراهن پاره و کثیفش پاک کرد و اعلامیه ی مچاله شده ای را که باد با خود آورده بود روی زمین گذاشت و با دست صاف کرد.
به زغال ها که داغ بودند نگاه کرد. صدای نجوای نوحه وار حُلما جان با صدای همهمه ای که کم کم در چادرهای دیگر فرو می نشست قاطی می شد…..
کتاب داستان کوتاه پشت دیوار خاکستری تقدیم علاقمندان میگردد.
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
وقتی به مادرید رسید، آپارتمانی در مرکز شهر اجاره کرد و روزهای متمادی را به تماشای تلویزیون و خوردن ماست توتفرنگیای گذراند که از سوپرمارکت محل میخرید. بیسنته اولگادو بدش نمیآمد بیهدف خیابانها را گز کند ولی میترسید نتواند به آنجا برگردد. میترسید به ساختمان یا طبقهی دیگری برود یا در حال انداختن کلید به درِ خانهای دیگر دستگیرش کنند. شنیده بود در مادرید، مثل همهی شهرهای بزرگ، زیاد پیش میآید دزد به آدم بزند ولی این قضیه اصلا نگرانش نمیکرد چون به توانایی خودش در متقاعد کردن دیگران اطمینان داشت. درواقع برای پیشامدی از این دست، دیالوگهای زیادی آماده کرده بود و مطمئن بود با هرکدام از آنها سارق را متقاعد میکند که قربانیِ دیگری برای خودش پیدا کند. سرانجام، بعد از پانزدهروز اسیری، نام تمام خیابانهایی را که با خیابان محل سکونتش تلاقی داشتند، از بر کرد و تصمیم گرفت دل به دریا بزند و از مغازهای که از آن ماست میخرید، دورتر برود. اول بهنظرش آمد که مردم به او زل زدهاند اما بعد از نیمساعت پیادهروی، آدمها را فراموش کرد و توانست از تماشای ساختمانها لذت ببرد. به دو بانک سَرزد و با جملهها و ژستهایی که در فیلمها دیده بود، درخواست افتتاح حساب کرد. روش خوبی بود. کاملا متوجه خواستهاش شدند و بروشورهایی به او دادند که مزایای انواع حسابها را توضیح میداد. بعد به کافه تریایی رفت و یک بشقاب غذای مخلوط سفارش داد، مثل کسی که در برنامهی مستندِ تلویزیون دیده بود. مخلوط غذاها چنگی به دل نمیزد اما بیسنته اولگادو از مقدار گفتوگویش با پیشخدمت راضی بود. از این گذشته، رفتار پیشخدمت با او طبیعی بود، قطعا همانطور که با مشتریهای همیشگیاش برخورد میکرد.
این رمان صوتی را با صدای مجتبی صدیقی گوش فرا دهید.
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
مجموعه داستان وقتی او را بردند از معصومه دهنوی با عناوین زیر تقدیم عزیزان می کنیم . خاک ، مسافرت ، محض سرگرمی ، یادگار ، اشتباه ، بسته سیاه ، اولین امتحان ، اصلاح نژاد ، کاغذ خشک کن ، راننده تاکسی ، احترام سیاه سرها واجب است ، وقتی او را بردند ، آب شفا .
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
این کتاب هفت داستان کوتاه را در بر دارد که اولین و مهم ترین آنها نیشتر نام دارد. نویسنده کتاب یک روحانی جوان است و داستانها بیشتر در شرح و نقد محیط روحانیون است. داستان نخست (نیشتر) داستان به حکومت رسیدن یک ملای زاهد در دوره صفویه است. این کتاب سالها پیش در تهران و فقط یکبار چاپ شده است. ساختار و نثر داستان ها بی شباهت به آثار آل احمد نیست. خواندن کتاب نیشتر، به ویژه داستان اول آن را به همه توصیه می کنم.
حق تکثیر: آپلود شده توسط نویسنده
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
کتاب اسارت عشق داستان سرهنگ بازنشسته ای روایت میکند که قناری زرد رنگی در قفس دارد ونامش را ستاره گذاشته و….. خواندن ماجراهایی که برای این سرهنگ بازنشسته و قناریش پیش می آید خالی از لطف نیست. این کتاب را تقدیم به علاقمندان میکنیم .
ادامه مطلب + دانلود...