معرفی کتاب عزاداران بیل ؛ کتاب سخنگو
عزاداران بیل ؛ کتاب سخنگو
نویسنده کتاب : غلامحسین ساعدی
انتشارات کتاب : نگاه – آوا نامه
زبان کتاب : فارسی
مدت زمان : 2 ساعت و 30 دقیقه
با صدای : علی دنیوی
خلاصه ای از کتاب
مجموعه هشت داستان پیوسته
کدخدا که از خانه آمد بیرون، پاپاخ، سگ اربابی از روی دیوار باغ شروع کرد به وق وق و پرید توی کوچه. سگ های دیگر که روی بام های کوتاه بیل خوابیده بودند سرشان را بلند کردند وخرناسه کشیدند و کدخدا را دیدند که با هیکل دراز توی مهتاب راه می رود، سرهاشان را گذاشتند رو پاهاشون و دوباره خوابیدند….
عزاداران بَیَل مجموعه هشت داستان پیوسته درباره فلاکتهای مدام مردمان روستایی به نام بَیَل است. این کتاب را غلامحسین ساعدی نگاشته است و در سال ۱۳۴۳ چاپ شده است. این مجموعه از داستانهای روستایی غلامحسین ساعدی محسوب میشود.به نظر جمال میرصادقی دیگر نویسنده ایرانی و منتقد ادبی، منبع الهام ساعدی نقاب مرگ سرخ اثر ادگار آلن پو بوده است. از روی داستان چهارم این مجموعه فیلمنامه گاو نوشته و فیلم گاو ساخته شد.
…دمدمههای غروب بود که مشدی جبار وارد بیل شد، بیلیها در میدانچه پشت خانه مشدی صفر نشسته بودند دور هم و گپ میزدند. کدخدا تا مشدی جبار را دید گفت : «یاالله مشد جبار. سفر به خیر. تو شهر چه خبر بود؟» مشدی جبار گفت : «تو شهر خبری نبود. هیچ خبر نبود.» مشدی بابا گفت : «پا پیاده اومدی؟» مشدی جبار نشست کنار اسلام و در حالی که کفشهایش را در میآورد و له له میزد، گفت : «از لب جاده تا اینجا، آره.»
اسلام گفت : «کی رسیدی لب جاده؟» مشدی جبار گفت : «ظهر تازه گذشته بود.» کدخدا گفت : «پس چرا دیر کردی؟ این همه وقتو تو راه بودی؟» مشدی جبار گفت : «آره، وسط راه به یه چیز غریبی برخوردم و معطل شدم.» پسر مشدی صفر پرسید : «یه چیز غریب؟ چی بود؟» مشدی جبار گفت : «والله هر چی فکر کردم، چیزی نفهمیدم.» کدخدا گفت : «نفهمیدی؟ چطوری نفهمیدی؟» و…
کتاب عزاداران بیل ؛ کتاب سخنگو
معرفی کتاب عزاداران بیل
عزاداران بیل
نویسنده کتاب : غلامحسین ساعدی
انتشارات کتاب : نگاه
زبان کتاب : فارسی
تعداد صفحه کتاب : ۲۰۸
قطع کتاب : رقعی – سال چاپ کتاب : ۱۳۹۵ – نوبت چاپ کتاب : ۱۴
خلاصه ای از کتاب
مجموعه هشت داستان پیوسته
کدخدا که از خانه آمد بیرون، پاپاخ، سگ اربابی از روی دیوار باغ شروع کرد به وق وق و پرید توی کوچه. سگ های دیگر که روی بام های کوتاه بیل خوابیده بودند سرشان را بلند کردند وخرناسه کشیدند و کدخدا را دیدند که با هیکل دراز توی مهتاب راه می رود، سرهاشان را گذاشتند رو پاهاشون و دوباره خوابیدند….
عزاداران بَیَل مجموعه هشت داستان پیوسته درباره فلاکتهای مدام مردمان روستایی به نام بَیَل است. این کتاب را غلامحسین ساعدی نگاشته است و در سال ۱۳۴۳ چاپ شده است. این مجموعه از داستانهای روستایی غلامحسین ساعدی محسوب میشود.به نظر جمال میرصادقی دیگر نویسنده ایرانی و منتقد ادبی، منبع الهام ساعدی نقاب مرگ سرخ اثر ادگار آلن پو بوده است. از روی داستان چهارم این مجموعه فیلمنامه گاو نوشته و فیلم گاو ساخته شد.
…دمدمههای غروب بود که مشدی جبار وارد بیل شد، بیلیها در میدانچه پشت خانه مشدی صفر نشسته بودند دور هم و گپ میزدند. کدخدا تا مشدی جبار را دید گفت : «یاالله مشد جبار. سفر به خیر. تو شهر چه خبر بود؟» مشدی جبار گفت : «تو شهر خبری نبود. هیچ خبر نبود.» مشدی بابا گفت : «پا پیاده اومدی؟» مشدی جبار نشست کنار اسلام و در حالی که کفشهایش را در میآورد و له له میزد، گفت : «از لب جاده تا اینجا، آره.»
اسلام گفت : «کی رسیدی لب جاده؟» مشدی جبار گفت : «ظهر تازه گذشته بود.» کدخدا گفت : «پس چرا دیر کردی؟ این همه وقتو تو راه بودی؟» مشدی جبار گفت : «آره، وسط راه به یه چیز غریبی برخوردم و معطل شدم.» پسر مشدی صفر پرسید : «یه چیز غریب؟ چی بود؟» مشدی جبار گفت : «والله هر چی فکر کردم، چیزی نفهمیدم.» کدخدا گفت : «نفهمیدی؟ چطوری نفهمیدی؟» و…
کتاب عزاداران بیل
آی بی کلاه ، آی با کلاه
نویسنده کتاب : غلامحسین ساعدی
انتشارات : نگاه
زبان کتاب : فارسی
تعداد صفحه کتاب : 96
قطع کتاب : رقعی – سال انتشار کتاب : 1396 – دوره چاپ کتاب : 3
خلاصه ای از کتاب
شخصیتهای این نمایشنامه عبارتاند از خبرنگار و راننده .فضای نمایش, محلهای نوساز در حاشیه شهر را نشان میدهد .صحنه نمایش, محوطهای است که در تلاقی چند کوچه قرار گرفته است .طرف راست صحنه خانهای است متروک و قدیمی و روبهروی آن خانهای نوساز قرار دارد .
در خانه باز میشود و پیرمرد, سپس دخترش خارج میشوند .آن دو وحشت زده به دو مردی که از خانه متروک بیرون میآیند, نگاه میکنند .دختر از پدرش میخواهد که به خانه برگردند, ولی پدر با کنجکاوی جریان را پیگیر میشود .
آن دو در حال مشاجره هستند که ناگهان ….
غلامحسین ساعدی با اسم مستعار گوهرمراد ؛در تبریز به دنیا آمد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی در دبستان بدر، در خرداد ماه سال ۱۳۲۷ گواهینامه ششم ابتدایی گرفت و در مهرماه همین سال برای ادامه تحصیل وارد دبیرستان منصور شد. او کار خود را با روزنامهنگاری آغاز کرد. در نوجوانی به طور همزمان در ۳ روزنامه فریاد، صعود و جوانان آذربایجان مطلب مینوشت. اولین دستگیری و زندان او چند ماه پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اتفاق افتاد. این دستگیریها در زندگی او تا زمانی که در ایران بود، تکرار شد.
در مرداد ۱۳۳۲ هنگام کودتای ۲۸ مرداد وارد دانشکدهی پزشکی تبریز شد و در اواخر سالهای دانشکده فعالیت هنری و ادبی خود را مجدانه پی گیری کرد. ساعدی در دههی ۴۰ که دورهای خاص در ادبیات ایران محسوب میشود، رشد کرد و به تحصیل خود در رشته روان پزشکی ادامه داد. عمدهی فعالیتهای قلمی ساعدی در حوزه نمایش نامه نویسی است و به همراه تنی چند هم چون بیضایی، رادی و نصیریان پیش زمینهی تئاتر را بینان نهادند.
بخش دیگر از نوآوری او در زمینه تئاتر چاپ آثار پانتومیم تحت عنوان لالبازیهاست. ساعدی در اوایل دههی 50 گاهنامهی الفبا را به همراه تنی چند منتشر نمود و در سال ۵۶ همزمان با احمد شاملو در چاپ مجلهی ایرانشهر در خارج از کشور همکاری میکند. بعد از انقلاب نیز داستانهای او هم چنان در کتاب جمعه، ویژهی هنر و ادبیات چاپ می شد. ساعدی در دههی ۶۰ از ایران خارج به فرانسه رفت.
او در دوم آذر ۱۳۶۴ به علت خونریزی دستگاه گوارش در فرانسه درگذشت و در گورستان پرلاشز در کنار صادق هدایت به خاک سپرده شد.
کتاب گوزه گوز
تیراژ کتاب : ۱۰۰۰
نوبت چاپ کتاب : ۱
تعداد صفحه : ۹۲
رده دیویی : ۸۹۴.۳۶۱۲
شابک : ۹۶۴-۵۷۶۸-۳۶-۵
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : ترکی
قطع کتاب : پالتویی
نوع جلد کتاب : شومیز
محل انتشار : تبریز
نویسنده کتاب : غلامحسین ساعدی
این کتابچه ترجمهی نمایشنامه ای به نام ‘چشم در برابر چشم’ اثر غلامحسین ساعدی، به زبان ترکی است. موضوع این نمایشنامه که در شش پرده اجرا شده است، گفتگوی هشت بازیگر دربارهی عدالت شاهی و بررسی آن در جامعه مدنی است که نویسنده عدالت حاکمان را به ریشخند گرفته و طرفداران آنان را از عدالت نوعی تمسخر میپندارد.
کتاب هنگامه آرایان و باران
محل انتشار : تهران
نویسنده کتاب : غلامحسین ساعدی
رده دیویی : ۸fa۲.۶۲
تاریخ انتشار کتاب : ۱۳۸۱/۰۵/۰۶
نوع جلد کتاب : مقوایی
قطع کتاب : جیبی
تعداد صفحه : ۹۶
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
نوبت چاپ کتاب : ۱
تیراژ کتاب : ۳۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۷۰۴۹-۷۵-۷
‘هنگامه آرایان ‘و ‘باران ‘دو نمایشنامه از ‘غلامحسین ساعدی ‘هستند که در این کتاب به چاپ رسیده است .شخصیتهای ‘هنگامه آرایان ‘عبارتاند از :نویسنده, مرد اول (پدر دختر), مرد دوم (نامزد دختر) و دو جاهل’ .ساعدی ‘در این نمایشنامه, درگیری همیشگی خود را با فشارهای اجتماعی باز مینمایاند . نمایشنامه ‘باران ‘نیز نوعی سیر ذهنی است که حول محور شخصیت روانی داستان طی میشود .
کتاب لالبازیها
محل انتشار : تهران
نویسنده کتاب : غلامحسین ساعدی
رده دیویی : ۸fa۲.۶۲
تاریخ انتشار کتاب : ۱۳۸۱/۰۵/۰۶
نوع جلد کتاب : مقوایی
قطع کتاب : جیبی
تعداد صفحه : ۶۴
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
نوبت چاپ کتاب : ۱
تیراژ کتاب : ۳۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۷۰۴۹-۱۸-۸
‘لال بازیها ‘مجموعهای است از ده نمایشنامه کوتاه ‘غلامحسین ساعدی ‘که بدون گفت و گو تدوین میشود .نویسنده در ‘لال بازیها’, درماندگی و ناچاری انسان, و روابط نامتعادل میان انسانها در جامعه بشری را وصف میکند .نمایشنامههای کتاب عبارتاند از :پوپک سیاه, دشت پیما, فقیر, دعوت, روح چاه, در انتظار, جنگل, طالع, قیچی و طناب, و غمباد .
کتاب کلاته نان
نقاش : فرجیانی – نگار
نویسنده کتاب : غلامحسین ساعدی
تاریخ انتشار کتاب : ۱۳۸۱/۰۵/۰۲
محل انتشار : تهران
قطع کتاب : خشتی
رده دیویی : ۸fa۳.۶۲
نوع جلد کتاب : شومیز
تعداد صفحه : ۳۲
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
نوبت چاپ کتاب : ۱
تیراژ کتاب : ۳۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۷۰۴۹-۳۶-۶
در روستای ‘کلاته نان ‘هر کس کار کند, میتواند نانی بخورد و شکمش را سیر کند .از همین رو, هیچ آدم تنبلی در آن وجود ندارد .پیرزن و پسرش نیز هم در کار مزرعه و هم در کارخانه به هم کمک میکنند تا این که یک روز به خاطر بیماری پیرزن, مجبور میشوند یکی از گاوهایشان را بکشند .پس از حوادثی آنها گاو پرخور و تنبل حاکم را که تصور نمیشد حتی یک قدم بردارد, به کار وا میدارند و اندکی بعد, حاکم, دختر چاق و تنبلش را نیز به خانه پیرزن روستایی میآورد تا او هم از تنپروری دست بردارد .عاقبت دخترک برای این که گرسنه نماند, ناگزیر تن به کار میدهد ;حتی خود حاکم که برای دیدن دخترش به ‘کلاته نان ‘و خانه پیرزن میآید, مشغول آسیاب کردن بلغور میشود زیرا در آن خانه کسی بدون کار کردن نمیتواند چیزی بخورد .این داستان کوتاه برای گروه سنی ‘ج ‘تالیف و با طرحهای رنگی همراه شده است .