کتاب تیرانا: برگزیده نثر و نقد پارسی استاد مهرداد اوستا
نویسنده : مهرداد اوستا
محل انتشار : تهران
به اهتمام : ترکی – محمدرضا
رده دیویی : ۸fa۴.۶۲
تاریخ انتشار : ۱۳۸۲/۰۳/۰۳
جلد کتاب : شومیز
قطع کتاب : رقعی
تعداد صفحه : ۲۲۴
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
شماره کنگره : PIR۴۲۸۱/فلا۸ت۹
نوبت چاپ : ۱
تیراژ کتاب : ۳۳۰۰
شابک : ۹۶۴-۴۷۱-۷۸۹-۹
مجموعه حاضر, مشتمل است بر نوشتههای ادبی ‘مهرداد اوستا ‘( ۱۳۰۸ـ .)۱۳۷۰ در مقدمه کتاب آمده است’ :تیرانا در این کتاب, مخاطبی است آشنا که نویسنده سرگذشت دل مجروح خویش را با او باز میگوید .او یک شخصیت مبهم و اثیری است که در سراسر کتاب, در چهرههای مختلف و گاه متضاد حضور مییابد و در جاهایی, کسی نیست جز خود مولف یا گوشهای از سایه روشنهای روح دردمند او … اوستا در تیرانا, ستایشگر بزرگ طبیعت و زیباییهای آن است .’…برخی دل مشغولیهایی که اوستا در این کتاب به شیوههای مختلف درباره آن سخن میگوید عبارتاند از :مخالفت با مدعیان عرفان و تصوف, عشق به آزادگی و آزادی, ناامیدیها و سرگشتگیهای نسل جوان, از هم پاشیدگی خانوادگی و فقر و بی عدالتی . برای مثال در بخشی از کتاب آمده است’ :من از دیرباز تیرانا !محبت را در جست و جو پای فرسودم .از هر کس و در هر کجا, بدان هنگام که من چیزی به جز خواستن و جست و جو نبودم, و هر که را داعیه آن بود دست فرادامن بردم ; بی آن که خودی در میان ببینم .تیرانا !ندانی که این نیاز تشنه کام, در من چه فتنهها که بر نیانگیخت و چگونه در میان گرفت, چرا که من سراپا نیاز بودم ;نیازی که یک دمم آسوده نمیخواست .هر کار دیگر, یا آرزو, از برای من تلاشی بود, رهایی را از استیلای آرزو فرسای این نیاز مهیب, چرا که از میان همه چهرهها یک چهره را میخواستم و در هنگامه همه آوازها و نواها, تنها یک آواز را .من از این تلاش جان فرسود همین را میخواستم که آیا کیستم ….’
به نکات زیر توجه کنید