خرید اینترنتی کتاب

جستجو در تک بوک با گوگل!


مقاله خنده ای تلخ

Rate this post

مقاله خنده ای تلخ

خنده ای تلخ

فیلمهای پر فروش سینمای ایران در آخرین رده بندی این طور اعلام شده بود : شارلاتان – مجردها – شاخه گلی برای عروس و .. نمی دانم این فیلمها را دیده اید یا نه.. اما به شما پیشنهاد می کنم که حتما ببینید! قبلا هم دیده بودیم که فیلمهائی مانند عروس خوش قدم کلاه قرمزی و سرو ناز و … هم پر فروش ترین ها بودند. و برای دیدنشان مردم پشت سینماها صف می کشیدند . 
وقتی که بیننده سینمای ایران این فیلمها را انتخاب کند، چی می توان گفت؟ آیا فقط تاسف خوردن به حال خودمان کافیست؟ بعضی وقتها به این فکر می کنم که شاید بیننده ایرانی از سیاهی خسته است و به دنبال چیزی برای خنده می گردد . اما این حرف هم فقط عذر آوردن بر گناه است. کارگردان امروز ایران بیننده خود را به دیدن فیلمهای مبتذل عادت داده است و گاهی علنا شعور بیننده را زیر پا می گذارد. سینما بازی سه نفره ای بین فیلمساز ،بیننده و فیلم است . بازی که سه نفر باید در آن شرکت داشته باشند و از آن لذت ببرند اما سینمای امروز ما حصاری است دور فیلم ساز و فیلمش و تنها چیزی که در این میان اهمیت دارد فقط و فقط گیشه و در آمدی است که باید در پایان با سود خالص به دست بیاید و این وسط بیننده نه تنها اهمیت چندانی ندارد بلکه به طور علنی به سخره گرفته می شود. سینمای امروز ما فاصله چندانی با فیلمفارسی قبل از انقلاب ندارد تنها چیزی که در این میان کم است رقاصه ایست که روی میز وسط کافی شاپ برقصد. همه چیز آماده است تا به شعور مخاطب توهین کند و بیننده کم توقع و نا آگاه امروز ما بنشیند و به آن بخندد.  
در جشنواره امسال فیلم خوب کم دیدیم اما همان تعداد محدود هم فقط و فقط به دل اهالی سینما نشست.این را فراموش نمی کنم ،بعد از دیدن یکی از فیلمها فردی که جلو من نشسته بود می گفت: کاش در خانه مانده بودیم و شبهای برره را می دیدیم!!! افسوس که آنقدر باید کوته فکر باشیم که نخواهیم حتی لحظه ای به آنچه می بینیم فکر کنیم. سینما برای ما شده است پرده نقره ای مضحکی که بنشینیم چیپس و ساندویچ بخوریم و ساعتی از وقت را در آن گذرانده و کمی هم بخندیم و بعد از پایان فیلم هم بگوئیم :خوب حالا باقی وقتمان را چه کنیم؟۱  
سینما ما متشکل است از بازیگران چشم رنگی و خوش تیپ، موضوع خنده دار و ” ورود افراد زیر ۱۸ سال ممنوع” ! همه چیز مهیا برای یک تماشاگر …………  
نمی دانم، بهتر است سکوت کنیم یا باز هم در میان این جمعیت کثیر پر هیاهو فریاد بی ثمر سر دهیم. برای دلخوشی خودمان سینمای معناگرا ار پیش کشیده ایم در حالی که همه می دانیم سینمای معنا گرائی وجود ندارد و هر چه است سینمائی دینی و مذهبی است که به مذاق بیننده امروزی اصلا خوش نمی آید . 
سینمای ایران مظلوم ترین سینما است و در طول زمان فراز و نشیبهای زیادی را طی کرده است و در این میان آنهائی که به دنبال هدف والائی می گشتند مجبور به سکوت، ورشکستگی و گاهی متوقف شدن فیلم هایشان شدند. هنوز راه زیادی برای رسیدن به اوج داریم. نمی دانم به آنجا می رسیم یا نه؟ نمی دانم کی می شود بیننده ایرانی هم به دیدی بالائی برسد؟
منبع : مطالب ارسال شده


برچسب ها




تمامی حقوق و مطالب سایت برای تک بوک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.


فید نقشه سایت

تمامی حقوق برای سایت تک بوک محفوظ میباشد