جستجو در تک بوک با گوگل!


کتاب شولوغ و پولوغ

دانلود کتاب

کتاب شولوغ و پولوغ
امتیاز به این کتاب

معرفی کتاب شولوغ و پولوغ

 

شولوغ و پولوغ

نویسنده کتاب : اکبر جمشیدی

به اهتمام : سیدمحمد نحوی

انتشارات کتاب : انجمن خدمات فرهنگی ایرانیان خارج از کشور

زبان کتاب : فارسی

تعداد صفحه کتاب : 615

قطع کتاب : رقعی – سال چاپ کتاب : 1373 – نوبت چاپ کتاب : 1 

درحد نو

خلاصه ای از کتاب 

مجموعه اشعار اکبر جمشیدی (برهنه خوشحال) ؛ به لهجه اصفهانی

دیشب زتهرون اومدم
خسته و نالون اومدم

هر چی بوگوی پکر بودم
پشیمون از سفر بودم

از سر گرفته تا به پام
خوردوخمیر شد همه جام

یه هفته پیش با دلخوشی
گفتم به خود که چکشی

یه سری به تهرون می زنم
خب همه جاشا می بینیم

سیروسیاحت می کونم
آ ،  استراحت می کونم

دلم یه قدری وا میشه
از رنجی کار رها می شه

از رفقایی تهرونی
از خویشا قوما  جون جونی

یه دیدنی بجا کونم
حاجتی دل روا کونم

**************

خدایی یکتا می دونه
که پاک شدم من دیوونه

یه حاجتم روا نشد
یه دردی من دوا نشد

یه تهرونی شولوغی بود
شهر شولوغ پولوغی بود

هرجا که آدم پا میذاشت
فقط یه زرق وبرقی داشت

اسبابی گول بود همه جاش
وه ، تله پول بود همه جاش

خیابوناش غلغله بود
کوچاش پر از ولوله بود

آدم تواونجا ، لول میزد
ماشین و سه چرخه وول میزد

ازون همه ماشین چه سود
یه تاکسی خالی نبود

صفی اتوبوس سواراشون
از اینجا بود تا جوشقون

هر کی روان تو صف می شد
وقتی خوشش ، تلف می شد

یه اتوبوس که می رسید
صد تا آدم توش می تپید

اون ماشینای پر زدود
جونا را به لب رسونده بود

یه روز تو یه خیابوناش
روان بودم ، یواش یواش

یه جیب بری جیبمو برید
جیبم برید و ورمالید(*)

یکباره اونجا لات شدم
بی پول و سور و سات شدم

ساعتی نازنینمو
قشنگ و پر نگینمو

فروختم و با چن تومن
خودما رسوندم به وطن

وقتی به منزل رسیدم
این سخن از دل شنیدم

قربونی اصفهونمون
شهر پرآب و نونمون

زندگی توش چه آسونه
راحتی جونی انسونه

هر کی تواون مکون داره
هر چی بخواد تو اون داره

این شهر ، شهری زندگی
جون میده بهری  زندگی 

 

کتاب شولوغ و پولوغ


برچسب ها




تمامی حقوق و مطالب سایت برای تک بوک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.


فید نقشه سایت

تمامی حقوق برای سایت تک بوک محفوظ میباشد