کتاب بازتاب در چشم طلایی
تاریخ انتشار کتاب : ۸۴۰۲۰۳
تیراژ کتاب : ۲۲۰۰
نوبت چاپ کتاب : ۱
تعداد صفحه : ۱۳۶
رده دیویی : ۸۴۳.۵۴۷
شابک : ۹۶۴-۸۴۳۳-۰۸-۹
نوع اثر : ترجمه
زبان کتاب : فارسی
قطع کتاب : رقعی
نوع جلد کتاب : شومیز
محل انتشار : تهران
مترجم کتاب : شکرالله نجفی
نویسنده کتاب : کارسون مککالرز
‘بازتاب در چشم طلایی’ رمانی روانشناختی، به ویژه برای شناخت انسان آمریکایی است. در این رمان، شخصیتها در موقعیتهایی بس تنشدار و در فضایی آکنده از اضطراب دنیای بستهشان ـ دنیای بستهی جنوب آمریکا ـ میروند، میآیند و جا به جا میشوند. در دنیای آنها هیچ چیز صریح نیست. همهی امور به سرنوشت و قضا و قدر بسته است. ماجرای داستان بدین قرار است: قلعهای در جنوب هست که چند سال قبل، قتلی در آن جا اتفاق افتاده است. بازیگران این نمایش، دو افسر، یک سرباز، دو زن، یک فیلیپینی و یک اسباند. ‘غیر از دو ‘پرستار’ که نوعی تار بودن را دربر دارند، در پشت سر بقیهی قهرمانان، تاریکی مشاهده میشود. کارسون مک کالرز از ‘وضوح’ در مورد سرگرد و زن سروان به تاریکی محض سرباز ـ سرباز اهل مهتاب و بسیار دور از حرارت لازم برای زندگی ـ پیش میرود. سرباز در حقیقت ‘پرستار’ واقعی نیست، بلکه شبح است، ‘سمبل’ است. بخش زندهی کتاب، بخش روابط موثر میان پرسناژهاست و بخشی که ‘آکسیون’ (جریان رمان) از آن تغذیه و پیشرفت میکند، دقیقا، بخش تاریکی است’.
تیراژ کتاب : ۲۲۰۰
نوبت چاپ کتاب : ۱
تعداد صفحه : ۱۳۶
رده دیویی : ۸۴۳.۵۴۷
شابک : ۹۶۴-۸۴۳۳-۰۸-۹
نوع اثر : ترجمه
زبان کتاب : فارسی
قطع کتاب : رقعی
نوع جلد کتاب : شومیز
محل انتشار : تهران
مترجم کتاب : شکرالله نجفی
نویسنده کتاب : کارسون مککالرز
‘بازتاب در چشم طلایی’ رمانی روانشناختی، به ویژه برای شناخت انسان آمریکایی است. در این رمان، شخصیتها در موقعیتهایی بس تنشدار و در فضایی آکنده از اضطراب دنیای بستهشان ـ دنیای بستهی جنوب آمریکا ـ میروند، میآیند و جا به جا میشوند. در دنیای آنها هیچ چیز صریح نیست. همهی امور به سرنوشت و قضا و قدر بسته است. ماجرای داستان بدین قرار است: قلعهای در جنوب هست که چند سال قبل، قتلی در آن جا اتفاق افتاده است. بازیگران این نمایش، دو افسر، یک سرباز، دو زن، یک فیلیپینی و یک اسباند. ‘غیر از دو ‘پرستار’ که نوعی تار بودن را دربر دارند، در پشت سر بقیهی قهرمانان، تاریکی مشاهده میشود. کارسون مک کالرز از ‘وضوح’ در مورد سرگرد و زن سروان به تاریکی محض سرباز ـ سرباز اهل مهتاب و بسیار دور از حرارت لازم برای زندگی ـ پیش میرود. سرباز در حقیقت ‘پرستار’ واقعی نیست، بلکه شبح است، ‘سمبل’ است. بخش زندهی کتاب، بخش روابط موثر میان پرسناژهاست و بخشی که ‘آکسیون’ (جریان رمان) از آن تغذیه و پیشرفت میکند، دقیقا، بخش تاریکی است’.
به نکات زیر توجه کنید