پشت شيشه برف مي بارد
پشت شيشه برف مي بارد
در سكوت سينه ام دستي
دانه ي اندوه مي كارد
موسپيد آخر شدي اي برف
تا سرانجامم چنين ديدي
در دلم باريدي ... اي افسوس
بر سر گورم نباريدي
چون نهالي...