PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بهسازی صوتی ساختمان با کناف



novinmarketing
10-18-2016, 11:10 AM
انسان هميشه خواهان شنيدن صداهاي در محدوده آسايش شنوايي خود بوده و از صداهاي خارج از اين محدوده گريزان است. زندگي ماشينی در شهرهاي بزرگ موجب آلودگي صوتي شده و در فضاي خانه و محيط كار انواع صداهاي آزار دهنده وجود دارد؛ صدايي كه از اتاق هاي مجاور به گوش مي رسد، صداي تردد اتومبيل در طبقه پاركينگ، صداي فعاليت همسايه ها، صداي تردد وسایل نقليه و فعاليت عمومي در كوچه و خيابان و ... .


طبق آيين نامه ها و مقررات ساختماني، حدود قابل قبولي براي صداي محيط وجود دارد كه در صورت تجاوز از آن، آسايش و سلامتي ساكنين به خطر مي افتد.


در حال حاضر به واسطه هدايت بخش قابل توجهي از بازار ساخت و ساز توسط افراد سود جوي فاقد تخصص كافي، وضعيت صدابندي در ساختمان ها، خصوصا در واحدهاي مسكوني، آرامش ساكنين را مختل كرده است، كه با توجه به جايگاه مسكن در خانواده ايراني و برخي ملاحظات فرهنگي و ديني، اهميت اين موضوع دو چندان مي گردد. از اين رو، بهسازي صوتي ساختمان ها امري ضروري به نظر مي رسد.


مفاهيم


بسامد (فركانس)


بنا به تعريف ، ‌بسامد عبارت است از تعداد نوسان هاي امواج صوتي در مدت يك ثانيه كه با واحد هرتز (HZ) بيان مي شود. به طور مثال موجي با بسامد 50 هرتز، در هر ثانيه 50 بار نوسان مي كند.


فركانس يك موج، نشان دهنده زير يا بم بودن آن صوت است.


شدت صوت، صداي مبنا و تراز شدت صوت


بنا به تعريف:


شدت صوت عبارت است از مقدار انرژيي كه در واحد زمان به واحد سطح عمود بر راستاي انتشار مي رسد كه با واحد وات بر متر مربع (W/m2) بيان مي شود. هر چه شدت صوت بيشتر باشد. مقدار انرژيي كه گوش دريافت مي كند بيشتر است و انسان صدا را بلندتر احساس مي كند.


حداقل شدت صوتي كه گوش انسان قادر به شندين آن است، صداي مبنا گفته مي شود.


در عمل براي سنجش شدت يك صوت، از نسبت آن با صداي مبنا استفاده مي كنند؛ كميت بدست آمده تراز شدت صوت ناميده مي شود و با واحد دسي بل (dB) بيان مي شود. تراز شدت صوت بيانگر ميزان بلندي صدا مي باشد.


تراز شدت صوت كميتي لگاريتمی است، نه خطي. بنابراين بلندي صوتي با تراز 120 دسي بل، دو برابر صوتي با تراز 60 دسي بل نبوده، بلكه به ميزان قابل توجهي بيشتر است.


صدا


امواج صوتي براساس بسامد و تراز شدت طبقه بندي مي شوند.


صدا به امواج صوتي گفته مي شود كه حس شنوايي انسان قادر به تشخيص آن مي باشد.


راه هاي انتشار صوت


امواج به دو دسته تقسيم مي شوند؛ يكي امواج الكترومغناطيسي (مانند نور كه براي انتشار به محيط مادي نياز ندارند) و ديگري امواج مكانيكي (مانند صوت كه براي انتشار نياز به محيط مادي دارند).


امواج صوتي در موقع انتشار، هوا مجاور خود را متراكم كرده و چگالي و فشار آن را نسبت به قبل افزايش مي دهد و اين لايه متراكم نيز به نوبه خود لايه مجاور خود را متراكم مي كند. بنابراين هنگام انتشار امواج صوتي؛ ذره هاي محيط منتقل نمي شوند بلكه حول نقطه تعادل خود حركات نوساني انجام مي دهند. امواج صوتي به دو طريق در فضا منتشر شده و به گوش انسان مي رسند؛


صداي هوابرد:


در اين حالت صوت از طريق گاز (هوا) منتشر و به گوش مي رسد. صداي تردد وسائط نقليه و فعاليت عمومي در خيابان از اين نوع مي باشند.


صداي پيكره اي:


در اين حالت صوت از طريق مايع يا جامد منتشر و پس از تبديل به صوت هوابرد، قابل شنیدن مي شود. ارتعاش ديوار، تحت تاثير ضربه چكش وصداي دويدن بر روي كف ها از اين نوع مي باشند.


هرگاه به ارتعاش در آمدن جدارهاي ساختمان (ديوارها و سقف ها)، تحت تاثير صداي هوابرد باشد آن را تراگسيل صداي هوابرد و چنانچه به ارتعاش در آمدن جدارها تحت تاثير ضربه باشد آن را تراگسيل صداي كوبه اي مي گويند.


انعكاس صدا و زمان واخنش (Reverberation):


صداهايي كه در يك فضاي بسته توليد مي شود، به صورت پي در پي از سطوح مختلف منعكس شده و به گوش مي رسد. پس از دريافت صداي مستقيم (كه در كوتاه ترين زمان ممكن به گوش مي رسد)، گوش قطاري از انعكاس هاي آن را نيز دريافت مي كند. بنابراين چيزي كه در عمل شنيده مي شود، متشكل از صداي اصلي به علاوه صداهاي دنباله اي است كه در اثر اين انعكاس هاي پي در پي به وجود مي آيد.


اگر يك جفت از صداهاي پي در پي مذكور را در نظر بگيريم، واضح است كه اين دو صدا با تاخير زماني خاصي به گوش شنونده مي رسند. چنانچه اختلاف زماني مذكور از مقدار مشخصي كمتر باشد، اين دو صداي همگون به صورت متصل و اگر از مقدار مشخصي تجاوز كند به صورت منفصل شنيده خواهند شد. از سوي ديگر، شدت انعكاس ها به تدريج كاهش مي يابد؛ زيرا در هر انعكاس، مقداري از انرژي موج بر اثر جذب صوت توسط سطوح منعكس كننده، مستهلك و در نتيجه دنباله اي ضعيف تر به صداي اصلي اضافه مي شود.


بنا بر تعريف:


زمان واخنش مدت زماني است كه طول مي كشد تا شدت صدا به ميزان dB 60 افت كند. مقدار واخنش در يك فضا (كه تسوط زمان واخنش سنجيده مي شود) بايد از مقدار بهينه اي برخوردار باشد؛ چرا كه مدت زياد آن باعث تداخل امواج صوتي و در نتيجه عدم وضوح صدا و مدت بسيار كم آن باعث بي روح يا خشك شدن صدا مي شود.


شرايط هندسي فضا و قابليت جذب صوت مصالح، در زمان واخنش تعيين كننده بوده و براي تنظيم اين پديده، بايد در هنگام طراحي آكوستيك، اين دو عامل مورد توجه قرار گيرند. ليكن ملاحظات معماري غالبا محدوديتهايي را در تامين شرايط هندسي يك فضا ايجاد مي نمايند؛ بنابراين استفاده از مصالح جاذب صورت راهگشا خواهد بود.


جذب صوت و ضريب جذب صوت


علاوه بر استقلال از سطوح جذبي براي تنظيم زمان واخنش و بهبود كيفيت و وضوح صدا، ازاين سطوح براي كاهش تراز صداهاي مزاحم ناشي از انعكاس صدا نيز استفاده مي شود. استفاده از سطوح جذبي براي كاهش صداي همهمه افراد در فضاهايي مانند ادارات، بانك ها ، فروشگاه ها، رستوران ها و اماكن پر ازدحام ديگر بسيار موثر مي باشد.


تقريبا تمامي مصالح داراي قدرت جذب صوت مي باشند؛ ليكن قدرت جذب صوت در آن ها متفاوت است. ضريب جذب صوت را نسبت انرژي جذب شده به انرژي صوتي اوليه تعريف مي كنند. ضريب جذب صورت در مصالح، معكوس ضريب انعكاس آنهاست؛ بنابراين هر چه ضريب جذب بالاتر باشد، ضريب انعكاس كمتر خواهد بود. ضريب جذب صوت در هر فركانس را با علامت ( آلفا -اس) نشان مي دهند.


بازه اين كميت براي مواد مختلف، بين صفر تا يك مي باشد. هر چه اين مقدار بيشتر باشد، قدرت جذب صوت از ماده بيشتر خواهد بود. حداقل ضريب جذب صوت قابل قبول براي مصالح آكوستيك 0.6است.


نوفه (Noise)


به هرگونه صداي ناخواسته و آزار دهنده، نوفه گفته مي شود. نوفه موجود در يك فضا مي توان به دو صورت براي انسان مشكل به وجود آورد؛ عمومي ترين اثر آن ايجاد مزاحمت و يا ناراحتي رواني است و چنانچه از حد مشخصي فراتر رود، منجر به اختلالات رواني شده و يا به حس شنوايي انسان صدمه وارد نمايد.


منشاء نوفه مي تواند خارجي يا داخلي باشد. چنانچه منبع نفوه خارج از فضاي مورد نظر باشد (مانند صداي تردد وسائل نقليه در خيابان)، در اين صورت سعي مي شود تا با استفاده از روش هاي عايق كاري صوتي،‌از نفوذ بيش از حد آن به داخل فضا جلوگيري شود؛ و اگر منبعي داخلي داشته باشد (مانند صداي همهمه افراد در يك رستوران يا سالن اداري)، در آن صورت با استفاده از مصالح جاذب صوت و تنظيم ساير شرايط آكوستيكي (مانند هندسه فضا) مي توان مقدار آن را كاهش داد.


بهسازي صوتي


وجود هرگونه صداي ناخواسته (نوفه هوابرد ، نوفه كوبه اي و يا انعكاس صدا) در محيط ، آزار دهنده بوده و بايد از نفوذ و يا به وجود آمدن چنين صداهايي تا حد امكان جلوگيري نمود.


بهسازي صوتي بر دو اصل استوار است:


1. كاهش انتقال صداهاي هوابرد و كوبه اي از خارج ساختمان به داخل و نيز در داخل ساختمان از يك فضا به فضاي ديگر، از طريق عايقكاري صوتي ديوارها، سقف ها، كف ها و ساير اجزاء ساختماني.


2. كاهش انعكاس صدا در داخل فضاها، با استفاده از مصالح جاذب صوت (ايجاد سطوح جذبي) با استفاده از ساختارهاي كناف،مي توان هر دو مورد فوق الاشاره را، چه در مرحله ساخت و چه در مرحله بهره برداري، برآورد نمود.


روش هاي بهسازي صوتي ساخمان ها با استفاده از ساختارهاي كناف


1. روش هاي بهسازري صداهاي هوابرد


وقتي امواج صوتي روي جداري فرود مي آيد، انرژي آن به سه قسمت تقسيم مي شود؛ بخشي از انرژي منعكس، بخش ديگري جذب و بقيه آن عبور مي كند. هر چه مقدار انرژي جذب شده بيشتر باشد، صداي كمتري عبور مي نمايد. براي اين منظور، بايد جداره هاي ساختمان عايق كاري شوند كه راهكارهاي زير ارائه مي گردد:


1-1. ديوارهاي پوششي كناف


با استفاده از دیوار پوششي كناف، مي توان مشخصات صوتي ديوارهاي موجود را تا رسيدن به حد مطلوب بهبود بخشيد. همچنين براي ديوارهاي جدا كننده بنايي در حال اجرا، مي توان بدون افزايش زياد ضخامت (و كاهش سطح مفيد بنا)، به عايق صوتي مطلوب دست يافت.


در اين ساختار، صفحات روكش دار گچي بر روي زيرسازي فلزي پيچ شده (اين زيرسازي مي تواند به صورت متصل يا مستقل از ديوار زمينه اجرا شود) و لايه عايق در فاصله آزاد ميان صفحه روكش گچي و ديوار زمينه قرار داده مي شود. وجود فاصله آزاد، علاوه بر ايجاد فضاي مناسب جهت نصب لايه عايق، راه حل مناسبي جهت غلبه بر مشكلات اجرايي ديوار زمينه، مانند ناشاقول بودن ديوار و حذف شيار زني جهت عبور تاسيسات الكتريكي و مكانيكي،‌محسوب مي شود.


بطور مثال : يك ديوار 11.5 سانتي متري از بلوك سفالي كه به وسيله ديوار پوششي W62 كناف (شامل يك لايه صفحه گچي 12.5 ميليمتري و عايق پشم معدني به ضخامت 4 سانتي متر) عايق كاري شده است، داراي عايق صوتي معادل با يك ديوار 36.5 سانتي متري از بلوك سفالي مي باشد.


در نتيجه بهسازي صوتي با استفاده از ديوارهاي پوششي عايق دار كناف، در كاهش مصرف مصالح، كاهش جرم ديوارها و افزايش سطح مفيد بنا موثر مي باشد.


مزيتهاي اصلي ديوار پوششي كناف، شامل سهولت و سرعت در اجرا، قابليت رنگ آميزي بلافصاله پس از نصب و دور ريز كم مصالح مي باشد. از مزاياي ديگر اين ساختار، امكان اجرا بر ديوارهاي با شرايط زمينه متفاوت و اجراي پوشش هاي با ارتفاع تا 10 متر مي باشد.


علاوه بر عايق كاري صوتي، ديوارهاي پوششي كناف جهت بهسازي حرارتي ساختمان ها، بازسازي ديوارهاي بنايي قديمي، پوشش ديوارهاي بنايي جديد (نازك كاري)، ايجاد فضاي تاسيساتي در ساختمان ها، ايجاد پوشش هاي باكد حريق و عايق كاري ديوارها در برابر رطوبت و بخار نيز به كار مي روند.


يك مقايسه ميان ديوار جدا كننده W112 كناف با انواع ديوار جدا كننده بنايي در زیر ارائه شده است که نشان مي دهد در صورت نياز به كاهش تراز شدت صوت به ميزان 50 دسي بل، طراح براي انتخاب ديوار جدا كننده بين دو فضا، گزينه هاي زير ا در دسترس خواهد داشت:


1. ديوار 36.5 سانتي متری از بلوك سفالي ، با وزن واحد سطح 291 يلوگرم بر متر مربع.


2. ديوار 24 سانتي متري از اجر فشاري ، با وزن واحد سطح 293 كيلوگرم بر متر مربع.


3. ديوار جدا كننده W112 كناف (شامل دو لايه صفحه گچي 12.5 ميليمتري و عايق پشم معدني به ضخامت 6 سانتي متر) به ضخامت 12 سانتي متر، با وزن واحد سطح 45 كيلوگرم بر مترمربع.


پر واضح است كه طراح با انتخاب ديوار جدا كننده كناف، مي تواند با حداقل مصالح پايين ترين جرم و كمترين سطح اشغال، نياز خود را برآورده نمايد.


2. روش هاي بهسازي صداهاي كوبه اي


يكي از مهمترين عوامل بروز مزاحمت هاي صوتي كوبه اي در ساختمان ها،‌صداي ناشي از تردد افراد مي باشد. بطور مثال عملكرد صوتي سقف هاي سازه اي متداول در ايران بيانگر تراز صداي كوبه اي است كه در اثر ضربه استاندارد 100 دسي بلي وارده به سقف، ايجاد و در فضاي زيرين آن منتشر مي شود. سقف طاق ضربي (با جزئيات استاندارد و به ضخامت 28 سانتي متر) كارايي بهتري نسبت به ديگري سقف ها دارد؛ چرا كه ميزان صداي كمتري را به فضاي زيرين خود منتقل مي كند.


حداكثر تراز صداي كوبه اي تراگسيل شده مجاز، مطابق با مقررات ملي ايران 50 سي دبل تعيين شده است؛ ليكن مقادير بيانگر آن است كه وضعيت اكوستيكي سقف هاي متداول در ايران، با اين استاندارد اختلاف زيادي دارد. بنابراين براي افزايش صدابندي سقف ها در مقابل صداهاي كوبه اي،


راهكارهاي زير ارائه مي گردد:


2-1. كفسازي با لايه اليافي


در اين روش، صدابندي توسط مفروش كردن كف با يك لايه اليافي (مانند موكت و فرش) حاصل مي شود. آزمايشات نشان ميد هد كه ميزان كاهش مزاحمت هاي صوتي با استفاده از اين نوع پوشش ها (بسته به چگالي و ضخامت لايه) بين 13 تا 29 دسي بل مي باشد.


2-2. كف هاي شناور كناف


در اين روش صدابندي، كفسازي هر طبقه، از سقف سازه اي زیرين خود، با قررا دادن يك لايه اليافي (يا كشسان) و يا به وسیله پوكه ريزي (با استفاده از مواد معدني)، جدا مي شود. شكل زير كف شناور كناف را نشان مي دهد. با استفاده از اين ساختار، مزاحمت هاي صوتي به ميزان 29 دسي بل كاهش مي يابد.


در صورت حذف لايه پرليت (نوعي پوكه معدني)، بهبود عملكرد صوتي به ميزان 21 دسي بل خواهد بود.


2-3. سقف هاي كاذب كناف


اجراي سقف كاذب در زير سقف اصلي باعث كاهش تراگسيل صداهاي كوبه اي مي شود، كه در صورت استفاده از ماده جاذب صوت (عايق) در فضاي خالي ميان سقف كاذب و سقف اصلي، ميزان اين كاهش بيشتر خواهد شد.


سقف هاي كاذب كناف شامل سقف هاي يكپارچه (ثابت) و سقف هاي مشبك مي باشد. سقف كاذب يكپارچه كناف، شامل يك زيرسازي فلزي است‌(متصل به سقف سازه اي) كه صفحات روكش دار گچي به وسيله پيچ مخصصو به آن متصل مي شوند.
[Only registered and activated users can see links] ([Only registered and activated users can see links])