sedigh89
04-27-2014, 03:27 PM
ما انسان ها گاهی حرف هایی را به زبان می آوریم که از نظر خودمان معمولی هستند، اما برای فردی که آن را می شنود بسیار ناراحت کننده است. برخی از عبارت ها تاثیرات بسیار منفی بر ذهن فرد موردعلاقه ما دارند و می توانند به راحتی موجب از بین رفتن رابطه عاشقانه بشوند.
می دانی چند تار موی سفید داری؟
زوبین 40 ساله می گوید: در تولد 40 سالگیام همسرم به من گفت می دانی چند تار موی سفید داری؟. می دانم که او فقط برای شوخی و خنده این عبارت رابیان کرده است اما هنوز پس از گذشت یک سال من هنوز به این جمله فکر می کنم و این جمله آزارم می دهد. هر بار در آینه خودم را نگاه می کنم، یاد این جمله می افتم. تا پیش از این تصور می کردم خوش قیافه هستم. اما اکنون خیلی به آن ایمان ندارم.
در زندگی زناشویی خوب است که زن و مرد همیشه باعث شاد بودن یکدیگر باشند. باید این حس را به طرف مقابل القا کنید که همیشه جوان، زیبا و دوست داشتنی است و گذر زمان از جذابیت او کم نکرده است. باید بدانید که مردها نیز با بالارفتن سن، دچار کاهش اعتماد به نفس می شوند. بنابراین، این وظیفه همه زنان است که به مرد خود این اعتماد را بدهند که حاضر نیستند همسر خود را با هیچ مرد جوان دیگری عوض کنند.
[Only registered and activated users can see links]
می دانم که خیلی خوشحال نیستی
حامد 41 ساله می گوید: این جمله ای است که همسرم بارها در زمان های سخت زندگی به من گفته است. خود جمله خیلی دردناک نیست اما همسرم آن را طوری بیان می کند که گویا خودش بسیار خوشحال و راحت است و این منم که فقط از سختی زندگی در عذاب هستم. در صورتی که خودش هم راحت نبود و این جمله را طوری می گفت که گویا دارد از خودگذشتگی و خودش را فدای من می کند. در صورتیکه به هیچ وجه این طور نبود. هنگامی که سومین دختر ما به دنیا آمد، هر دو ما استرس بسیاری داشتیم. اما همه آرزوی من این بود که ایکاش می توانستیم رابطه خوب اولیه خود را داشته باشیم و از این همه اندوه که میان خودمان دونفر وجود داشت، فرار کنیم.
آیا فکر می کنی ما جذابیت و طراوت خود را از دست داده ایم؟
مهیار 34 ساله می گوید: تا پیش از اینکه همسرم این جمله را به زبان بیاورد همیشه تصور می کردم رابطه ما بسیار خوب است و همه چیز بسیار خوب پیش می رود. این سوال باعث شد تا به این فکر کنم که آیا مشکلی در رابطه ما وجود دارد؟ احتمالا او کمبودی احساس کرده است که چنین سوالی را می پرسد.
هنگامی که احساس می کنید رابطهتان همچون ماه های اول نیست به جای اینکه از جملات منفی استفاده کنید. با یکدیگر در این رابطه حرف بزنید و برای بهبود اوضاع و برگرداندن اشتیاقات اولیه، با هم راهکار پیدا کنید. برای کارها و مسایل شخصی خود اولویت تعیین و برنامه ریزی کنید تا در این میان فرصت های بدون استرس و فشار کاری پیدا و در کنار هم لحظه های نابی را تجربه کنید.
تو اصلا نمی توانی مرا درک کنی!
این جمله بسیار ناراحت کننده است و موجب سردی رابطه می شود. با این جمله طرف مقابل تصور می کند همه تلاش هایی که در طول سال ها انجام داده، بیهوده بوده است. لطفا در بیان چنین جمله هایی خساست به خرج دهید و نگذارید به راحتی از دهانتان خارج شوند. برخی از حرف ها برای شما ساده هستند، اما زخم بزرگی در دل طرف مقابل ایجاد می کنند که جای آن به این راحتی ها خوب نمی شود. با همین جمله ساده همه مهربانی و از خودگذشتگی های طرف مقابل خود را زیر سوال می برید و او را از تلاش های بعدی ناامید می کنید.
حقیقت را باید پذیرفت، از این جا به بعد در سرازیری قرار داریم!
مهدی 35 ساله می گوید: وقتی نامزد من این جمله را بیان کرد حس بسیار بدی پیدا کردم. درست است که او به شوخی این جمله را بیان کرد. اما بالاخره در دلش به آن اعتقاد دارد که به زبان آورده است. من از این طرز فکر متنفرم که رابطه ها پس از مدتی در سرازیری قرار می گیرند و دیگر همچون روزهای اول نیستند.
مامانم فکر می کند بهتر است کار دیگری پیدا کنی
آیدین 30 ساله می گوید: متنفرم که همسرم به من بگوید چه شغلی را انتخاب کنم. البته این را می دانم که او صلاح مرا می داند و می خواهد من موفق تر باشم اما اینکه مادر او در مورد شغل من نظر بدهد دیگر قابل تحمل نیست. اگر او مادرش را دوست دارد و نظراتش را قبول دارد، باید رابطه خود را میان خودشان دو نفر نگه دارند و به من تعمیم ندهند. فردی که درک بالایی داشته باشد می فهمد که نباید در تفکرات و تصمیماتِ فردی دیگران دخالت کند.
اگه بچه ها خوشحال باشند کافی است، این طور نیست؟
محمد 45 ساله می گوید: در پاسخ این حرف دوست دارم فریاد بکشم که نه! درست است که شادی بچه ها و مراقبت از آنها برای من هم اهمیت بسیاری دارد اما خودمان دو نفر چه می شویم؟ همه چیز که به بچه ها محدود نمی شود. دوست دارم خوشحالی من هم برای همسرم مهم باشد و این جمله به معنای واقعی موجب ناراحتی و ناامیدی من می شود.
گاهی احساس می کنم تو مانع از پیشرفت من در زندگی می شوی
توماج 34 می گوید: همسرم این جمله را در حالت عصبانیت بیان کرد اما همچنان در ذهن من باقی مانده و موجب ناراحتی من است. من همیشه تصور می کردم ما هر دو برای پیشرفت و موفقیت های طرف مقابل تلاش می کنیم و این جمله به من نشان داد همسرم از چیزی ناراحت است و مرا مقصر این امر می داند.
باید سعی کنید حتی در عصبانیت نیز حواستان به جمله هایی که بیان می کنید، باشد. درست است که هنگام خشم کنترل کردن زبان کار آسانی نیست، اما ممکن است و با می توانید کمی تمرین و صبوری به نتیجه دلخواه برسید.
منبع:برترینها
بازنشر:takbook.com
می دانی چند تار موی سفید داری؟
زوبین 40 ساله می گوید: در تولد 40 سالگیام همسرم به من گفت می دانی چند تار موی سفید داری؟. می دانم که او فقط برای شوخی و خنده این عبارت رابیان کرده است اما هنوز پس از گذشت یک سال من هنوز به این جمله فکر می کنم و این جمله آزارم می دهد. هر بار در آینه خودم را نگاه می کنم، یاد این جمله می افتم. تا پیش از این تصور می کردم خوش قیافه هستم. اما اکنون خیلی به آن ایمان ندارم.
در زندگی زناشویی خوب است که زن و مرد همیشه باعث شاد بودن یکدیگر باشند. باید این حس را به طرف مقابل القا کنید که همیشه جوان، زیبا و دوست داشتنی است و گذر زمان از جذابیت او کم نکرده است. باید بدانید که مردها نیز با بالارفتن سن، دچار کاهش اعتماد به نفس می شوند. بنابراین، این وظیفه همه زنان است که به مرد خود این اعتماد را بدهند که حاضر نیستند همسر خود را با هیچ مرد جوان دیگری عوض کنند.
[Only registered and activated users can see links]
می دانم که خیلی خوشحال نیستی
حامد 41 ساله می گوید: این جمله ای است که همسرم بارها در زمان های سخت زندگی به من گفته است. خود جمله خیلی دردناک نیست اما همسرم آن را طوری بیان می کند که گویا خودش بسیار خوشحال و راحت است و این منم که فقط از سختی زندگی در عذاب هستم. در صورتی که خودش هم راحت نبود و این جمله را طوری می گفت که گویا دارد از خودگذشتگی و خودش را فدای من می کند. در صورتیکه به هیچ وجه این طور نبود. هنگامی که سومین دختر ما به دنیا آمد، هر دو ما استرس بسیاری داشتیم. اما همه آرزوی من این بود که ایکاش می توانستیم رابطه خوب اولیه خود را داشته باشیم و از این همه اندوه که میان خودمان دونفر وجود داشت، فرار کنیم.
آیا فکر می کنی ما جذابیت و طراوت خود را از دست داده ایم؟
مهیار 34 ساله می گوید: تا پیش از اینکه همسرم این جمله را به زبان بیاورد همیشه تصور می کردم رابطه ما بسیار خوب است و همه چیز بسیار خوب پیش می رود. این سوال باعث شد تا به این فکر کنم که آیا مشکلی در رابطه ما وجود دارد؟ احتمالا او کمبودی احساس کرده است که چنین سوالی را می پرسد.
هنگامی که احساس می کنید رابطهتان همچون ماه های اول نیست به جای اینکه از جملات منفی استفاده کنید. با یکدیگر در این رابطه حرف بزنید و برای بهبود اوضاع و برگرداندن اشتیاقات اولیه، با هم راهکار پیدا کنید. برای کارها و مسایل شخصی خود اولویت تعیین و برنامه ریزی کنید تا در این میان فرصت های بدون استرس و فشار کاری پیدا و در کنار هم لحظه های نابی را تجربه کنید.
تو اصلا نمی توانی مرا درک کنی!
این جمله بسیار ناراحت کننده است و موجب سردی رابطه می شود. با این جمله طرف مقابل تصور می کند همه تلاش هایی که در طول سال ها انجام داده، بیهوده بوده است. لطفا در بیان چنین جمله هایی خساست به خرج دهید و نگذارید به راحتی از دهانتان خارج شوند. برخی از حرف ها برای شما ساده هستند، اما زخم بزرگی در دل طرف مقابل ایجاد می کنند که جای آن به این راحتی ها خوب نمی شود. با همین جمله ساده همه مهربانی و از خودگذشتگی های طرف مقابل خود را زیر سوال می برید و او را از تلاش های بعدی ناامید می کنید.
حقیقت را باید پذیرفت، از این جا به بعد در سرازیری قرار داریم!
مهدی 35 ساله می گوید: وقتی نامزد من این جمله را بیان کرد حس بسیار بدی پیدا کردم. درست است که او به شوخی این جمله را بیان کرد. اما بالاخره در دلش به آن اعتقاد دارد که به زبان آورده است. من از این طرز فکر متنفرم که رابطه ها پس از مدتی در سرازیری قرار می گیرند و دیگر همچون روزهای اول نیستند.
مامانم فکر می کند بهتر است کار دیگری پیدا کنی
آیدین 30 ساله می گوید: متنفرم که همسرم به من بگوید چه شغلی را انتخاب کنم. البته این را می دانم که او صلاح مرا می داند و می خواهد من موفق تر باشم اما اینکه مادر او در مورد شغل من نظر بدهد دیگر قابل تحمل نیست. اگر او مادرش را دوست دارد و نظراتش را قبول دارد، باید رابطه خود را میان خودشان دو نفر نگه دارند و به من تعمیم ندهند. فردی که درک بالایی داشته باشد می فهمد که نباید در تفکرات و تصمیماتِ فردی دیگران دخالت کند.
اگه بچه ها خوشحال باشند کافی است، این طور نیست؟
محمد 45 ساله می گوید: در پاسخ این حرف دوست دارم فریاد بکشم که نه! درست است که شادی بچه ها و مراقبت از آنها برای من هم اهمیت بسیاری دارد اما خودمان دو نفر چه می شویم؟ همه چیز که به بچه ها محدود نمی شود. دوست دارم خوشحالی من هم برای همسرم مهم باشد و این جمله به معنای واقعی موجب ناراحتی و ناامیدی من می شود.
گاهی احساس می کنم تو مانع از پیشرفت من در زندگی می شوی
توماج 34 می گوید: همسرم این جمله را در حالت عصبانیت بیان کرد اما همچنان در ذهن من باقی مانده و موجب ناراحتی من است. من همیشه تصور می کردم ما هر دو برای پیشرفت و موفقیت های طرف مقابل تلاش می کنیم و این جمله به من نشان داد همسرم از چیزی ناراحت است و مرا مقصر این امر می داند.
باید سعی کنید حتی در عصبانیت نیز حواستان به جمله هایی که بیان می کنید، باشد. درست است که هنگام خشم کنترل کردن زبان کار آسانی نیست، اما ممکن است و با می توانید کمی تمرین و صبوری به نتیجه دلخواه برسید.
منبع:برترینها
بازنشر:takbook.com