sedigh89
02-18-2014, 06:13 PM
زنان و مردان از جهاتی با هم فرق میکنند یا بهتر است بگوییم میتوانند فرق داشته باشند. برخی از این تفاوتها را شاید بتوان در محیط کار هم حس کرد. اینجا میخواهیم به این مساله بپردازیم که این تفاوت چگونه میتواند به نفع زنان تمام شود.
[Only registered and activated users can see links]
در واقع سوال ما این است که آیا زنان هنگامی که رهبری را به دست میگیرند، رهبرانی متفاوتاند و خصیصههای منحصر به فرد زنانه دارند؟ شارون هدری و لورا هندرسون در کتابی که اخیراً منتشر کردهاند جواب این سوال را مثبت میدانند. آنها علاوه بر این معتقدند که رهبری زنان میتواند بسیار نتیجهبخش و پرثمر باشد و نمود عینی این نتیجه بخش بودن را میتوان سودآور بودن و خلاقیت بیشتر کسبوکارهایی دانست که زنان آنها را هدایت میکنند.
مولفان این کتاب حدود بیست سال است که در حال مطالعه و تحقیق درباره زنانی هستند که نقش راهبر را در کسب و کارشان ایفا میکنند. نتیجه بررسیهای این دو نویسنده این است که زنانی که کسبوکارهایی با ارزش چند میلیون دلاری دارند توانستهاند تا اخلاق راهبری زنانه را با یک دانش منطقی ترکیب کنند و به آرزوهایشان تحقق ببخشند.
«زنان چگونه رهبری میکنند: ۸ استراتژی ضروری که زنان موفق به کار میبندند» نام کتابی است که مورد بحث است. یافتههای آخرین پژوهشهای علمی نیز در این کتاب نقل میشوند و نشان داده میشود که چرا شیوه رهبری زنان موفقیتآمیزتر است (برای مثال یک پژوهش در دانشگاه MIT نشان داد که هنگامی که زنان عضو گروهی باشند، آن گروه خلاقتر و پرثمرتر است. و یا نتایج یکی از پژوهشهای داشنگاه پپردین ثابت کرد که کسبوکارهایی که تحت رهبری تعداد بیشتری از زنان هستند از جهت مالی نتایج بهتری از سایر کسبوکارها میگیرند.)
از بین هشت استراتژی این کتاب ما شش استراتژی را انتخاب کردیم تا با زنانی در میان بگذاریمشان که میخواهند از نقاط قوت خود استفاده کنند و با همراه کردن تواناییهای منحصربهفردشان و بصیرت در کسبوکار، به یک رهبر بالقوه قدرتمند تبدیل شوند.
۱. بر زندگیتان غلبه پیدا کنید و همچنین خود فقط را با معیارهای خودتان بسنجید
یکی از نکات اثبات شده در این تحقیق این است که زنانی که به بیشترین سطح موفقیت دست پیدا میکنند زنانی هستند که خودشان موفقیت را تعریف میکنند. این زنان با قاعدهای که سایرین تعیین کردند بازی نمیکنند و توانستهاند از طریق چیزی که خودشان به آن علاقه داشتهاند، به سطوح بالای سودآوری نیز برسند. اصولاً کسبوکار این زنان محصولات و یا خدماتی را ارائه میکند که برای جامعه مفید است، به کارمندان فرصتهای استثنایی میدهد، در جامعه تغییر مثبت ایجاد میکند و در عین حال از نظر مالی برای صاحبش سودآور است.
زنان کارآفرین موفق برای خود اهداف والایی تعریف میکنند که این اهداف به سود مالی محدود نمیشود، و هنگامی هم که به این اهداف دست پیدا میکنند باز هدف مفید دیگری را نشانه میروند.
یکی از مولفان این کتاب میگوید «زنان باید از روز اولی که کسبوکارشان را به راه میاندازند به آن به چشم یک مجموعه یک میلیون دلاری نگاه کنند، تا بدانند که کاری که دارند میکنند اهمیت دارد و تصمیمهایی که میگیرند حیاتی است».
۲. مثل یک زن رهبری کنید
نقاط قوت زنان موفق در رهبری مشاوره گرفتن، گشودگی و همکاری است. نتیجه این خصلت در یک شرکت به این فرهنگ میانجامد که هنگام تصمیمگیری به افکار و ایدههای همه اعضا توجه میشود. در نتیجه افراد حس خواهند کرد که برای مجموعه ارزشمند هستند و در نتیجه خود را وقف به ثمر رسیدن اهداف این مجموعه خواهند کرد.
یک مساله دیگر هم مختص به شیوه رهبری زنان است و آن این است که زنان کلنگر هستند. وقتی که زنان به یک موقعیت فکر میکنند، از امور جزئی و اعداد فراتر میروند و به ملاحضات سازمانی و کارکنان میپردازند. در نتیجه این خصلت زنان میتوانند فرصتها، تهدیدها و کمبودهایی که دیگران از آنها غافل میمانند را شناسایی کنند و برای همین هم در فضای رقابتی موفق میشوند.
۳. اعداد حکایتگر یک داستان هستند، به تفسیرکننده این اعداد بدل شوید
هیچ وقت اگر صاحب یک کسب و کار شدید نگویید که من از مسائل مالی سر در نمیآورم. سعی کنید امور مالی را بیاموزید و با اصطلاحات حسابداری آشنا باشید تا بتوانید از همان عبارات استفاده کنید. زنانی که صاحب شرکتهایی بزرگ هستند نسبت به سایرین گزارشهای مالی بیشتری را تهیه میکنند. آنّها میدانند که معیار اصلی موفقیت سودآوری مالی است و به همین دلیل یک بخش اصلی پروسه تصمیم گیری برای آنها در گرو دانشی است که از مسائل مالی دارند.
۴. تیمهای خارقالعاده تشکیل دهید
از ابتدای شروع به کارتان به سراغ بهترینها بروید و همچنین این اشتباه رایج را مرتکب نشوید که مسئولان اجرایی یک شرکت بزرگ را استخدام کنید. شما به کسانی که احتیاج دارید که خودشان رهبران و کارآفرینانی بالقوه در یک سازمان در حال تغییر باشند. اینها افرادی هستند که میتوانند در راستای اهداف والاتر حرکت کنند و ارزشهایشان با شما مطابقت دارد. این افراد کنجکاوند و مهارتهای تفکر انتقادی دارند، و همچنین از هوش و روابط اجتماعی خوبی برخوردارند، اهل خطرند و برای شما احترام قائلند. اگر کسانی که استخدام میکنید این ویژگیها را داشته باشند به تیمی دست پیدا میکنید که میتواند برای تمام چالشهای یک کسبوکار مبتنی بر کارآفرینی راهحلهای ثمربخش پیدا کند.
۵. به مهمترین داشته خود بها دهید، یعنی به خودتان
سعی کنید آنقدری درگیر کارتان نشوید که نتوانید دنیای اطراف را ببینید. سعی کنید تمام جنبههای زندگیتان را با هم هماهنگ کنید و انرژی و زمان خود را منابعی نایاب بدانید، یعنی همان ارزشی را برای اینها قائل شوید که برای بودجه کسبوکارتان در نظر میگیرید. سعی کنید بر اساس ارزشها و اهدافتان اولویتهایتان را تعیین کنید و هنگامی که دارید میپذیرید که بخشی از زمانتان را به کاری اختصاص دهید، در نظر بگیرید که با این اولویتها تطابق داشته باشد.
موفقترین رهبران زن کسانی هستند که در تمام طول زندگیشان در حال آموختناند. سعی کنید که برای شرکت در سمینارها و کنفرانسها بخشی از زمانتان را خالی بگذارید. با متخصصان دیدار کنید، در شبکههایی که به شما دانش حرفهای میبخشند عضو شوید و همیشه کتاب بخوانید. سعی کنید البته تمام تعاملات اجتماعیتان به حلقههای حرفهای محدود نشود و حلقهای از دوستان هم در کنارتان باشند. با زنانی که مثل شما میاندیشند و همکارانی که دانش و تجربیاتشان را بازگو میکنند دوستی کنید تا در زمانهای دشوار از حمایتشان برخوردار شوید و هنگام موفقیت با آنها شادی کنید.
۶. از مسیر لذت ببرید
درک این مساله اهمیت دارد که موفقیت یک امر یکباره نیست. موفقیت یعنی برساختن یک زندگی در طی زمان. زنان موفق از تمام مسیر کاریشان لذت بردهاند و دستاوردها هم در طی زمان حاصل شدهاند.
به خوشیها بها بدهید و چه در کار و چه در زندگی فردی، در را به روی فرصتهای یکبارهای که زندگی عرضه میکند باز کنید. آنقدری در برنامههای هر روز خود غرق نشوید که این فرصتها از دست بروند. سعی کنید بگوید «بگذار این کار را بکنیم تا ببینیم چه میشود»./ زومیت
برگرفته از:کمیاب
بازنشر:takbook.com:smiles-takbook64:
[Only registered and activated users can see links]
در واقع سوال ما این است که آیا زنان هنگامی که رهبری را به دست میگیرند، رهبرانی متفاوتاند و خصیصههای منحصر به فرد زنانه دارند؟ شارون هدری و لورا هندرسون در کتابی که اخیراً منتشر کردهاند جواب این سوال را مثبت میدانند. آنها علاوه بر این معتقدند که رهبری زنان میتواند بسیار نتیجهبخش و پرثمر باشد و نمود عینی این نتیجه بخش بودن را میتوان سودآور بودن و خلاقیت بیشتر کسبوکارهایی دانست که زنان آنها را هدایت میکنند.
مولفان این کتاب حدود بیست سال است که در حال مطالعه و تحقیق درباره زنانی هستند که نقش راهبر را در کسب و کارشان ایفا میکنند. نتیجه بررسیهای این دو نویسنده این است که زنانی که کسبوکارهایی با ارزش چند میلیون دلاری دارند توانستهاند تا اخلاق راهبری زنانه را با یک دانش منطقی ترکیب کنند و به آرزوهایشان تحقق ببخشند.
«زنان چگونه رهبری میکنند: ۸ استراتژی ضروری که زنان موفق به کار میبندند» نام کتابی است که مورد بحث است. یافتههای آخرین پژوهشهای علمی نیز در این کتاب نقل میشوند و نشان داده میشود که چرا شیوه رهبری زنان موفقیتآمیزتر است (برای مثال یک پژوهش در دانشگاه MIT نشان داد که هنگامی که زنان عضو گروهی باشند، آن گروه خلاقتر و پرثمرتر است. و یا نتایج یکی از پژوهشهای داشنگاه پپردین ثابت کرد که کسبوکارهایی که تحت رهبری تعداد بیشتری از زنان هستند از جهت مالی نتایج بهتری از سایر کسبوکارها میگیرند.)
از بین هشت استراتژی این کتاب ما شش استراتژی را انتخاب کردیم تا با زنانی در میان بگذاریمشان که میخواهند از نقاط قوت خود استفاده کنند و با همراه کردن تواناییهای منحصربهفردشان و بصیرت در کسبوکار، به یک رهبر بالقوه قدرتمند تبدیل شوند.
۱. بر زندگیتان غلبه پیدا کنید و همچنین خود فقط را با معیارهای خودتان بسنجید
یکی از نکات اثبات شده در این تحقیق این است که زنانی که به بیشترین سطح موفقیت دست پیدا میکنند زنانی هستند که خودشان موفقیت را تعریف میکنند. این زنان با قاعدهای که سایرین تعیین کردند بازی نمیکنند و توانستهاند از طریق چیزی که خودشان به آن علاقه داشتهاند، به سطوح بالای سودآوری نیز برسند. اصولاً کسبوکار این زنان محصولات و یا خدماتی را ارائه میکند که برای جامعه مفید است، به کارمندان فرصتهای استثنایی میدهد، در جامعه تغییر مثبت ایجاد میکند و در عین حال از نظر مالی برای صاحبش سودآور است.
زنان کارآفرین موفق برای خود اهداف والایی تعریف میکنند که این اهداف به سود مالی محدود نمیشود، و هنگامی هم که به این اهداف دست پیدا میکنند باز هدف مفید دیگری را نشانه میروند.
یکی از مولفان این کتاب میگوید «زنان باید از روز اولی که کسبوکارشان را به راه میاندازند به آن به چشم یک مجموعه یک میلیون دلاری نگاه کنند، تا بدانند که کاری که دارند میکنند اهمیت دارد و تصمیمهایی که میگیرند حیاتی است».
۲. مثل یک زن رهبری کنید
نقاط قوت زنان موفق در رهبری مشاوره گرفتن، گشودگی و همکاری است. نتیجه این خصلت در یک شرکت به این فرهنگ میانجامد که هنگام تصمیمگیری به افکار و ایدههای همه اعضا توجه میشود. در نتیجه افراد حس خواهند کرد که برای مجموعه ارزشمند هستند و در نتیجه خود را وقف به ثمر رسیدن اهداف این مجموعه خواهند کرد.
یک مساله دیگر هم مختص به شیوه رهبری زنان است و آن این است که زنان کلنگر هستند. وقتی که زنان به یک موقعیت فکر میکنند، از امور جزئی و اعداد فراتر میروند و به ملاحضات سازمانی و کارکنان میپردازند. در نتیجه این خصلت زنان میتوانند فرصتها، تهدیدها و کمبودهایی که دیگران از آنها غافل میمانند را شناسایی کنند و برای همین هم در فضای رقابتی موفق میشوند.
۳. اعداد حکایتگر یک داستان هستند، به تفسیرکننده این اعداد بدل شوید
هیچ وقت اگر صاحب یک کسب و کار شدید نگویید که من از مسائل مالی سر در نمیآورم. سعی کنید امور مالی را بیاموزید و با اصطلاحات حسابداری آشنا باشید تا بتوانید از همان عبارات استفاده کنید. زنانی که صاحب شرکتهایی بزرگ هستند نسبت به سایرین گزارشهای مالی بیشتری را تهیه میکنند. آنّها میدانند که معیار اصلی موفقیت سودآوری مالی است و به همین دلیل یک بخش اصلی پروسه تصمیم گیری برای آنها در گرو دانشی است که از مسائل مالی دارند.
۴. تیمهای خارقالعاده تشکیل دهید
از ابتدای شروع به کارتان به سراغ بهترینها بروید و همچنین این اشتباه رایج را مرتکب نشوید که مسئولان اجرایی یک شرکت بزرگ را استخدام کنید. شما به کسانی که احتیاج دارید که خودشان رهبران و کارآفرینانی بالقوه در یک سازمان در حال تغییر باشند. اینها افرادی هستند که میتوانند در راستای اهداف والاتر حرکت کنند و ارزشهایشان با شما مطابقت دارد. این افراد کنجکاوند و مهارتهای تفکر انتقادی دارند، و همچنین از هوش و روابط اجتماعی خوبی برخوردارند، اهل خطرند و برای شما احترام قائلند. اگر کسانی که استخدام میکنید این ویژگیها را داشته باشند به تیمی دست پیدا میکنید که میتواند برای تمام چالشهای یک کسبوکار مبتنی بر کارآفرینی راهحلهای ثمربخش پیدا کند.
۵. به مهمترین داشته خود بها دهید، یعنی به خودتان
سعی کنید آنقدری درگیر کارتان نشوید که نتوانید دنیای اطراف را ببینید. سعی کنید تمام جنبههای زندگیتان را با هم هماهنگ کنید و انرژی و زمان خود را منابعی نایاب بدانید، یعنی همان ارزشی را برای اینها قائل شوید که برای بودجه کسبوکارتان در نظر میگیرید. سعی کنید بر اساس ارزشها و اهدافتان اولویتهایتان را تعیین کنید و هنگامی که دارید میپذیرید که بخشی از زمانتان را به کاری اختصاص دهید، در نظر بگیرید که با این اولویتها تطابق داشته باشد.
موفقترین رهبران زن کسانی هستند که در تمام طول زندگیشان در حال آموختناند. سعی کنید که برای شرکت در سمینارها و کنفرانسها بخشی از زمانتان را خالی بگذارید. با متخصصان دیدار کنید، در شبکههایی که به شما دانش حرفهای میبخشند عضو شوید و همیشه کتاب بخوانید. سعی کنید البته تمام تعاملات اجتماعیتان به حلقههای حرفهای محدود نشود و حلقهای از دوستان هم در کنارتان باشند. با زنانی که مثل شما میاندیشند و همکارانی که دانش و تجربیاتشان را بازگو میکنند دوستی کنید تا در زمانهای دشوار از حمایتشان برخوردار شوید و هنگام موفقیت با آنها شادی کنید.
۶. از مسیر لذت ببرید
درک این مساله اهمیت دارد که موفقیت یک امر یکباره نیست. موفقیت یعنی برساختن یک زندگی در طی زمان. زنان موفق از تمام مسیر کاریشان لذت بردهاند و دستاوردها هم در طی زمان حاصل شدهاند.
به خوشیها بها بدهید و چه در کار و چه در زندگی فردی، در را به روی فرصتهای یکبارهای که زندگی عرضه میکند باز کنید. آنقدری در برنامههای هر روز خود غرق نشوید که این فرصتها از دست بروند. سعی کنید بگوید «بگذار این کار را بکنیم تا ببینیم چه میشود»./ زومیت
برگرفته از:کمیاب
بازنشر:takbook.com:smiles-takbook64: