sedigh89
02-06-2014, 10:27 AM
این نامهای از پیامبر اکرم (ص) به منذر است که ایشان و قومش را دعوت به اسلام میکند که اگر دعوت پیامبر را بپذیرند هدایت میشوند و ظاهرا آنها دعوت اسلام را نپذیرفتند.
[Only registered and activated users can see links]
نامه محمد به هرقل پادشاه روم
«”بسم الله الرحمن الرحیم من محمد بن عبد الله إلی هرقل عظیم الروم: سلام علی من اتبع الهدی، أما بعد فإنی أدعوک بدعوة الإسلام أسلم تسلم یؤتک الله أجرک مرتین، فإن تولیت فعلیک إثم جمیع الآریسیِّین”. {قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَی کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ} آل عمران:۶۴٫»
به نام خداوند بخشنده مهربان
ازمحمد بنده و فرستاده خدا به هرقل، بزرگ رومیان. کسی که پیرو راستی گردد گزند نمیبیند. اسلام بیاور تا سالم بمانی و اسلام بیاور تا خدا دوبار تو را پاداش دهد و اگر از پذیرش آن سر باز زدی، گناه اریوسیان ( فرقه ای از مسیحیت که بوسیله اسقف اریوس در سال ۳۱۰ میلادی پایه گذاری شد و معتقد به مخلوق بودن حضرت عیسی و نفی الوهیت او بودند[۴])بر گردن تو خواهد بود. قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ.[۵]
پس از آن قیصرگفت:کسی را ازقوم اوبیابیدتاازوی درباره محمدپرسش کنیم.در آن هنگام ابوسفیان با عده ای از مردان قریش، در زمان صلح حدیبیه برای تجارت در غزه بودند.ابوسفیان گوید: فرستاده قیصر نزد ماآمد ومارا پیش اودر بیت المقدس برد.وی تاج برسر نهاده بودوبزرگان روم گردادگرد اوبودند.قیصربه مترجم خویش گفت: بپرس کدام یک از اینان به این مردی که ادعا می کندپیغمبر است نزدیک تر است؟ابوسفیان گفت من نزدیکترم.قیصر پرسید: نسب توبااو چیست؟ ابوسفیان پاسخ داد: محمد پسر عموی من است.قیصرگفت: پیش آی.آنگاه به اصحاب ابوسفیان دستور دادپشت او قرارگیرندوبه آنان گفت شماراپشت سراوقراردادم تااگردروغی گفت:شما راست آن رابگوئید.ابوسفیان گوید: به خدا اگرحیا مانعم نبودهر آینه دروغ می گفتم اما برخلاف میل خویش وبا وجود دشمنی ام با محمد ،به پرسشهای اوپاسخ راست دادم.سپس هرقل به مترجم خود گفت: از اوبپرس که نسب این مرد در میان شماچگونه است پاسخ دادم: اواز ماوبانسب است.پرسید: آیا کسی ازشما پیش ازوی چنین ادعایی کرده است؟ گفتم: نه پرسید آیا شما اورابه متهم به دروغگویی می کنید؟ گفتم: نه پرسید: آیاکسی از پدرانش پادشاه بودند؟ گفتم :نه پرسید : مراتب عقل ورای او چگونه است؟ گفتم: هرگز برعقل ورای او عیب نگرفته ایم. پرسید: آیاچون پیمانی بندد خیانت می کند؟گفتم :نه واکنون در میان ما واوکار به مصالحت برقرار است. پرسید:آیابا اونبردآزموده اید؟گفتم:بلی پرسید: جنگ شماوجنگ او چگونه است؟گفتم:کارمابااوبه نوبت رفت گاه او پیروز بودوزمانی ما. پرسید:شمارابه چه امر می فرماید؟گفتم: ماراامرمیکندکه خدای یکتارابپرستیم وبدوشرک نورزیم ومارابه نمازوزکات ووفای به عهد وادای امانت امر می کند.هرقل به مترجم خویش گفت:به او(ابوسفیان)بگو: من تورااز نسب اوپرسیدم وتوگفتی او مردی نسب دار است انبیا چنین باشند ودر نسب قوم خویش برانگیخته شوند واز توپرسیدم که آیاکسی پیش از او(محمد) چنین ادعایی کرده است؟وتو گفتی که هیچ کس چنین ادعایی نداشته است وچنان چه کسی پیش ازاواین سخن را گفته بود،می گفتیم که او این سخن را از دیگران گرفته است وپرسیدیم که آیااورابه دروغگویی متهم می کنید؟پیش از آن که در این باره پاسخی دهدما گمان کردیم چنین نباشدومابا پاسخ تو دانستیم که اونمی تواند کسی باشد که به مردم دروغ نگویدامابه خدا دروغ بندد واز تو پرسیدم که آیا کسی از پدرانش پادشاهی کرده است؟ وتوگفتی نه که اگرپاسخ تو مثبت بود آنگاه می گفتیم که اومردی است که به طلب پادشاهی پدرش این ادعارا مطرح کرده است واز توپرسیدم که آیابزرگان مردم اوراپیروی کردندیا ضعفایشان؟ وتوگفتی:ضعفا حال آنکه اینان پیروان پیغمبران اندزیرا معمولاً پیروان پیغمبران از این طبقه بوده اند. واز توپرسیدم که آیاشمار پیروانش روبه فزونی است یا کاستی؟ وتوپاسخ دادی: روبه فزونی است ایمان چنین است تا آنگاه که تمام وکامل شود.وتورا پرسیدم که آیاکسی از روی نارضایی از دین او ارتداد جسته است؟ وتوگفتی : نه.ایمان نیز چنین است هنگامی که ایمان حاصل شود سینه ها گشاده گردند.توراپرسیدم که آیا خیانت می کند؟ وتو گفتی . نه پیامبران چنین اند وهیچ گاه خیانت روا نمی دارندوتورا پرسیدم که آیابا اونبرد آزموده اید؟ گفتی : آری وکار مابا اوبه نوبت بوده گاه او پیروز می شده وگاه ما. پیامبران چنین آزموده می شدندودرپایان،نصرت از آن آنها می شده است. واز توپرسیدم شمارابه چه فرمان می دهد؟ جواب دادی: اومارابه نمازوزکات وعفاف ووفای به عهدوادای امانت فرمان می دهدومن از این پاسخها دانستم که او پیغمبراست.(سیره معصومان-زندگی پیامبر اسلام-سید محسن امین۱۰۳ الی ۱۰۵
نامه حضرت محمد به خسرو پرویز
«” بسم الله الرحمن الرحیم ” من محمد رسول الله إلی کسری عظیم فارس، سلام علی من اتبع الهدی، وآمن بالله ورسوله، وشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له، وأن محمدا عبده ورسوله، وأدعوک بدعایة الله، فإنی أنا رسول الله إلی الناس کافة، لینذر من کان حیا ویحق القول علی الکافرین فأسلم تسلم، فإن أبیت فإن إثم المجوس علیک.” »
بنام خداوند بخشنده مهربان.
از محمد، فرستاده خدا، به خسروی بزرگ ایران. درود بر آن کسی که حقیقت را بجوید و هدایت را پیرو باشد و به خداوند و رسولش ایمان آورد و گواهی دهد که جز الله معبودی نیست و شریک ندارد و یگانه است، و گواهی دهد که محمّد بنده و فرستاده اوست. من تو را به سوی خدا میخوانم. فرستاده خدا برای همگان هستم تا آنان را بیم دهم و حجت را بر کافران تمام کنم. اسلام بیاور تا در امان باشی و اگر از اسلام رویگردان شوی، گناه مردم مجوس بر گردن تو است
بازنشر:takbook.com
[Only registered and activated users can see links]
نامه محمد به هرقل پادشاه روم
«”بسم الله الرحمن الرحیم من محمد بن عبد الله إلی هرقل عظیم الروم: سلام علی من اتبع الهدی، أما بعد فإنی أدعوک بدعوة الإسلام أسلم تسلم یؤتک الله أجرک مرتین، فإن تولیت فعلیک إثم جمیع الآریسیِّین”. {قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَی کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ} آل عمران:۶۴٫»
به نام خداوند بخشنده مهربان
ازمحمد بنده و فرستاده خدا به هرقل، بزرگ رومیان. کسی که پیرو راستی گردد گزند نمیبیند. اسلام بیاور تا سالم بمانی و اسلام بیاور تا خدا دوبار تو را پاداش دهد و اگر از پذیرش آن سر باز زدی، گناه اریوسیان ( فرقه ای از مسیحیت که بوسیله اسقف اریوس در سال ۳۱۰ میلادی پایه گذاری شد و معتقد به مخلوق بودن حضرت عیسی و نفی الوهیت او بودند[۴])بر گردن تو خواهد بود. قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ.[۵]
پس از آن قیصرگفت:کسی را ازقوم اوبیابیدتاازوی درباره محمدپرسش کنیم.در آن هنگام ابوسفیان با عده ای از مردان قریش، در زمان صلح حدیبیه برای تجارت در غزه بودند.ابوسفیان گوید: فرستاده قیصر نزد ماآمد ومارا پیش اودر بیت المقدس برد.وی تاج برسر نهاده بودوبزرگان روم گردادگرد اوبودند.قیصربه مترجم خویش گفت: بپرس کدام یک از اینان به این مردی که ادعا می کندپیغمبر است نزدیک تر است؟ابوسفیان گفت من نزدیکترم.قیصر پرسید: نسب توبااو چیست؟ ابوسفیان پاسخ داد: محمد پسر عموی من است.قیصرگفت: پیش آی.آنگاه به اصحاب ابوسفیان دستور دادپشت او قرارگیرندوبه آنان گفت شماراپشت سراوقراردادم تااگردروغی گفت:شما راست آن رابگوئید.ابوسفیان گوید: به خدا اگرحیا مانعم نبودهر آینه دروغ می گفتم اما برخلاف میل خویش وبا وجود دشمنی ام با محمد ،به پرسشهای اوپاسخ راست دادم.سپس هرقل به مترجم خود گفت: از اوبپرس که نسب این مرد در میان شماچگونه است پاسخ دادم: اواز ماوبانسب است.پرسید: آیا کسی ازشما پیش ازوی چنین ادعایی کرده است؟ گفتم: نه پرسید آیا شما اورابه متهم به دروغگویی می کنید؟ گفتم: نه پرسید: آیاکسی از پدرانش پادشاه بودند؟ گفتم :نه پرسید : مراتب عقل ورای او چگونه است؟ گفتم: هرگز برعقل ورای او عیب نگرفته ایم. پرسید: آیاچون پیمانی بندد خیانت می کند؟گفتم :نه واکنون در میان ما واوکار به مصالحت برقرار است. پرسید:آیابا اونبردآزموده اید؟گفتم:بلی پرسید: جنگ شماوجنگ او چگونه است؟گفتم:کارمابااوبه نوبت رفت گاه او پیروز بودوزمانی ما. پرسید:شمارابه چه امر می فرماید؟گفتم: ماراامرمیکندکه خدای یکتارابپرستیم وبدوشرک نورزیم ومارابه نمازوزکات ووفای به عهد وادای امانت امر می کند.هرقل به مترجم خویش گفت:به او(ابوسفیان)بگو: من تورااز نسب اوپرسیدم وتوگفتی او مردی نسب دار است انبیا چنین باشند ودر نسب قوم خویش برانگیخته شوند واز توپرسیدم که آیاکسی پیش از او(محمد) چنین ادعایی کرده است؟وتو گفتی که هیچ کس چنین ادعایی نداشته است وچنان چه کسی پیش ازاواین سخن را گفته بود،می گفتیم که او این سخن را از دیگران گرفته است وپرسیدیم که آیااورابه دروغگویی متهم می کنید؟پیش از آن که در این باره پاسخی دهدما گمان کردیم چنین نباشدومابا پاسخ تو دانستیم که اونمی تواند کسی باشد که به مردم دروغ نگویدامابه خدا دروغ بندد واز تو پرسیدم که آیا کسی از پدرانش پادشاهی کرده است؟ وتوگفتی نه که اگرپاسخ تو مثبت بود آنگاه می گفتیم که اومردی است که به طلب پادشاهی پدرش این ادعارا مطرح کرده است واز توپرسیدم که آیابزرگان مردم اوراپیروی کردندیا ضعفایشان؟ وتوگفتی:ضعفا حال آنکه اینان پیروان پیغمبران اندزیرا معمولاً پیروان پیغمبران از این طبقه بوده اند. واز توپرسیدم که آیاشمار پیروانش روبه فزونی است یا کاستی؟ وتوپاسخ دادی: روبه فزونی است ایمان چنین است تا آنگاه که تمام وکامل شود.وتورا پرسیدم که آیاکسی از روی نارضایی از دین او ارتداد جسته است؟ وتوگفتی : نه.ایمان نیز چنین است هنگامی که ایمان حاصل شود سینه ها گشاده گردند.توراپرسیدم که آیا خیانت می کند؟ وتو گفتی . نه پیامبران چنین اند وهیچ گاه خیانت روا نمی دارندوتورا پرسیدم که آیابا اونبرد آزموده اید؟ گفتی : آری وکار مابا اوبه نوبت بوده گاه او پیروز می شده وگاه ما. پیامبران چنین آزموده می شدندودرپایان،نصرت از آن آنها می شده است. واز توپرسیدم شمارابه چه فرمان می دهد؟ جواب دادی: اومارابه نمازوزکات وعفاف ووفای به عهدوادای امانت فرمان می دهدومن از این پاسخها دانستم که او پیغمبراست.(سیره معصومان-زندگی پیامبر اسلام-سید محسن امین۱۰۳ الی ۱۰۵
نامه حضرت محمد به خسرو پرویز
«” بسم الله الرحمن الرحیم ” من محمد رسول الله إلی کسری عظیم فارس، سلام علی من اتبع الهدی، وآمن بالله ورسوله، وشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له، وأن محمدا عبده ورسوله، وأدعوک بدعایة الله، فإنی أنا رسول الله إلی الناس کافة، لینذر من کان حیا ویحق القول علی الکافرین فأسلم تسلم، فإن أبیت فإن إثم المجوس علیک.” »
بنام خداوند بخشنده مهربان.
از محمد، فرستاده خدا، به خسروی بزرگ ایران. درود بر آن کسی که حقیقت را بجوید و هدایت را پیرو باشد و به خداوند و رسولش ایمان آورد و گواهی دهد که جز الله معبودی نیست و شریک ندارد و یگانه است، و گواهی دهد که محمّد بنده و فرستاده اوست. من تو را به سوی خدا میخوانم. فرستاده خدا برای همگان هستم تا آنان را بیم دهم و حجت را بر کافران تمام کنم. اسلام بیاور تا در امان باشی و اگر از اسلام رویگردان شوی، گناه مردم مجوس بر گردن تو است
بازنشر:takbook.com