PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دل خوش از آنيم که حج ميرويم *** غافل از آنيم که کج ميرويم



sedigh89
11-22-2013, 08:15 PM
[Only registered and activated users can see links]


شاید پای پوشی که با آن می خواهیم در صراط مستقیم قدم بر داریم از این هم کهنه تر باشد


[Only registered and activated users can see links]


شاید آب گوارایی که می نوشیم از این هم کثیف تر باشد


[Only registered and activated users can see links]



شاید باری که بر دوشمان است از این هم سنگین تر باشد


[Only registered and activated users can see links]


[Only registered and activated users can see links] 0%C3%98%C2%B5%C3%99%C2%81%C3%98%C2%A7%C3%9B%C2%8C% 20%C3%9A%C2%A9%C3%99%C2%88%C3%98%C2%AF%C3%9A%C2%A9 %C3%9B%C2%8C%C3%99%C2%85%C3%98%C2%A7%C3%99%C2%86%2 0%C3%98%C2%B1%C3%98%C2%A7%20%C3%98%C2%A7%C3%9B%C2% 8C%C3%99%C2%86%C3%98%C2%AC%C3%98%C2%A7%20%C3%98%C2 %8C%20%C3%98%C2%AC%C3%98%C2%A7%20%C3%9A%C2%AF%C3%9 8%C2%B0%C3%98%C2%A7%C3%98%C2%B4%C3%98%C2%AA%C3%99% C2%87%20%C3%98%C2%A7%C3%9B%C2%8C%C3%99%C2%85شای د صفای کودکیمان را اینجا ، جا گذاشته ایم

[Only registered and activated users can see links]


[Only registered and activated users can see links] 0%C3%98%C2%AE%C3%98%C2%A7%C3%99%C2%86%C3%99%C2%87% 20%C3%98%C2%A2%C3%98%C2%AE%C3%98%C2%B1%C3%98%C2%AA %C3%99%C2%85%C3%98%C2%A7%C3%99%C2%86%20%C3%98%C2%A 7%C3%98%C2%B2%20%C3%98%C2%A7%C3%9B%C2%8C%C3%99%C2% 86%20%C3%98%C2%A8%C3%98%C2%AF%C3%98%C2%AA%C3%98%C2 %B1%20%C3%98%C2%A7%C3%98%C2%B3%C3%98%C2%AAشاید خانه آخرتمان از این بدتر است


[Only registered and activated users can see links]


شاید مردم نتوانند از پشت شیشه های غبار گرفته ی ماشین هایشان ، زیبایی و طراوت نوجوانیمان را ببینند


[Only registered and activated users can see links]


شاید آنچه در دنیا می جستیم از این هم بی ارزش تر بود


[Only registered and activated users can see links]

و شاید کودکی و پیریمان را اندوهی چنین فرا گرفته باشد


[Only registered and activated users can see links]


چشمها را باید شست

[Only registered and activated users can see links]


[Only registered and activated users can see links]


[Only registered and activated users can see links]


[Only registered and activated users can see links]


طبق آمار بانک جهاني در سال 2008 درآمد کشور عربستان از توريسم
يا به زبان ساده از : دکان زيارت مسلمين خانه کعبه معادل مبلغ
29.865.000.000.-دلار يا قريب سي ميليارد دلار بوده است.
زائرين ايراني که بصورت تمتع ويا عمره در همان سال به مکه رفته اند
1.937.000 نفر بوده اند که مجموعا مبلغ 4.879.000.000 دلار
يا بعبارتي قريب به مبلغ پنج ميليارد دلار درآمد تقديم اقتصاد پادشاهان
عربستان کرده اند و در ميان تمام کشورهاي اسلامي مقام اول را به
خود اختصاص داده اند.
نظر باينکه هواپيمائي جمهوري اسلامي قدرت جابجائي اين همه
زائر را نداشته است شرکت هواپيمائي عربستان قريب به 54 درصد
از زائران ايراني را به خود اختصاص داده است....
طبق گزارش مقامات ديپلماتيک ايران در سال 2008 ماموران
کشور عربستان بدترين و توهين آميز ترين رفتار را با زوار ايراني
داشته اند و ايران از لحاظ توهين ماموران عربستان مقام اول را به
خود اختصاص داده است.
علماي عربستان در همان سال فتوي صادر کرده اند که ايرانيان
شيعه کافر هستند.

طبق يک گزارش ديپلماتيک ديگر زائران ايراني ناخواسته ترين
و منفورترين خارجي ها در عربستان محسوب مي شده اند.

با يک حساب سرانگشتي بوسيله پولي که ايرانيان سالانه
به عربستان (دشمن شيعه ايراني) تقديم مي کنند مي توان تعداد
170.000 مسکن روستائي احداث کرد...
يا ميتوان 714.286 فرصت شغلي کشاورزي يا 200.000 فرصت
شغلي صنعتي براي جوانان ايجاد کرد
يا ميتوان10.000.000.000 متر مربع ساختمان مدرسه
و ورزشي در کشور ايجاد کرد
ويا ميتوان با پول حجاج دوسال يک پالايشگاه سوپر مدرن با
ظرفيت 75000 بشکه احداث کرد
ويا با پول پنج سال حجاج ميتوان ايران را به صادر کننده
بنزين مبدل ساخت و ديگر براي واردات بنزين محتاج اعراب نبود....
اما افسوس که با پول حجاج ايراني قمارخانه هاي فرانسه
توسط شاهزادگان عربستان که انحصار بيزنس حج را در اختيار
دارند آباد ميشود.....و تا رسيدن ايرانيان مسلمان به
مرحله فکرکردن در بهينه هزينه کردن پول براي نزديکي به خدا
راه بسيار درازي در پيش است

sedigh89
11-22-2013, 08:19 PM
واعظي پرسيد از فرزند خويش

هيچ ميداني مسلماني به چيست


صدق و بي آزاري و خدمت به خلق

هم عبادت هم كليد معنويست

گفت از اين معيار اندر شهر ما

يك مسلمان هست آنهم ارمني است


================

دل خوش از آنيم که حج ميرويم

غافل از آنيم که کج ميرويم

کعبه به ديدار خدا ميرويم

او که همينجاست کجا ميرويم

حج بخدا جز به دل پاک نيست

شستن غم از دل غمناک نيست

دين که به تسبيح و سر و ريش نيست

هرکه علي گفت که درويش نيست
صبح به صبح در پي مکر و فريب

شب همه شب گريه و امن يجيب

**************
به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند
گفتند که در برون چه کردی که داخل خانه آیی

************
به کعبه گفتم تو هم خاکی من خاک
چرا باید که من گرد تو گردم؟
جواب آمد تو با پا آمدی باید بگردی
برو با دل بیا تا من بگردم
**********


ای قوم به حج رفته

دیدن همیشه خوب است
خواه دیدن آن زیبا یی ها باشد
خواه دیدن این زیبایی ها
شاید کلاسی که ما در آن درس می خوانیم از این هم
ویران تر باشد

همه شب نماز خواندن،همه روز روزه رفتن
همه ساله از پی حج سفر حجاز کردن

زمدینه تا به کعبه سر وپا برهنه رفتن
دو لب از برای لبیک به گفته باز کردن

شب جمعه ها نخفتن، به خدای راز گفتن
ز وجود بی نیازش طلب نیاز کردن

به مساجد و معابد همه اعتکاف کردن
ز ملاهی و مناهی همه احتراز کردن

به حضور قلب ذکر خفی و جلی گرفتن
طلب گشایش کار ز کارساز کردن

پی طاعت الهی به زمین جبین نهادن
گه و گه به آسمان ها سر خود فراز کردن

به مبانی طریقت به خلوص راه رفتن
ز مبادی حقیقت گذر از مجاز کردن

به خدا قسم که هرگز ثمرش چنین نباشد
که دل شکسته ای را به سرور شاد کردن

به خدا قسم که کس را ثمر آنقدر نبخشد
که به روی نااميدي در بسته باز کردن



شیخ بهایی


==============

هیچ سرمایه ای همچون خرد و هیچ تهیدستی بالاتر از نادانی نیست

بی جهت که فردوسی خشمگین نمی شود:


در این خاک زرخیز ایران زمین

نبودند جز مردمی پاک دین

همه دینشان مردی و داد بود
وز آن کشور آزاد و آباد بود

چو مهر و وفا بود خود کیششان
گنه بود آزار کس پیششان

همه بنده ناب یزدان پاک
همه دل پر از مهر این آب و خاک

پدر در پدر آریایی نژاد
ز پشت فریدون نیکو نهاد

بزرگی به مردی و فرهنگ بود
گدایی در این بوم و بر ننگ بود

کجا رفت آن دانش و هوش ما
که شد مهر میهن فراموش ما

که انداخت آتش در این بوستان
کز آن سوخت جان و دل دوستان

چه کردیم کین گونه گشتیم خار؟
خرد را فکندیم این سان زکار

نبود این چنین کشور و دین ما
کجا رفت آیین دیرین ما؟

به یزدان که این کشور آباد بود
همه جای مردان آزاد بود

در این کشور آزادگی ارز داشت
کشاورز خود خانه و مرز داشت

گرانمایه بود آنکه بودی دبیر
گرامی بد آنکس که بودی دلیر

نه دشمن دراین بوم و بر لانه داشت
نه بیگانه جایی در این خانه داشت

از آنروز دشمن بما چیره گشت
که ما را روان و خرد تیره گشت

از آنروز این خانه ویرانه شد
که نان آورش مرد بیگانه شد

چو ناکس به ده کدخدایی کند
کشاورز باید گدایی کند

به یزدان که گر ما خرد داشتیم
کجا این سر انجام بد داشتیم

بسوزد در آتش گرت جان و تن
به از زندگی کردن و زیستن

اگر مایه زندگی بندگی است
دو صد بار مردن به از زندگی است
پ.ن : دوستی گفت که این شعر از اقای مصطفی س ر خ و ش است که در سال 2008 در امریکا چشم از جهان گشودند و ایرانی های عزیز اگه اشعار ایشون رو در گوگل سرچ کنید میبینید که همه ف ی ل ت ر است :|
تاسف اوره