PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بیایید مشاعره کنیم



@F@&H.1987
08-24-2011, 02:50 PM
ميتونيم هر روز اين بخشو داشته باشيم. مىتونيم با شاعرى خاص سبک يا موضوعى مشاعره كنيم. اگر شعر دوست داريد يا مى خواهيد با شعر و شاعرا آشنا بشيد يا حتى اگر شاعريد كمى لطف و تلاش كنيد و نظر بديد بخش خوبى ميشه يا فراموشش كنم.با تشكر

aliyan2
08-26-2011, 12:31 PM
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها


[Only registered and activated users can see links]

khosh_96
08-26-2011, 05:45 PM
الان با الف شعر بدم؟

sarab67
09-29-2012, 06:00 AM
آن یار نکوی من بگرفت گلوی من
[Only registered and activated users can see links]

bahar sistani
09-29-2012, 04:51 PM
من از روزی که دل بستم به چشمان تو می دیدم
که چشمان تو می افتد به دنبال دلی دیگر

*sepid*
09-30-2012, 05:36 AM
رسم دورنگی آیین ما نیست
یکرنگ باشد روز و شب من

sarab67
09-30-2012, 07:21 AM
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا

*sepid*
09-30-2012, 10:43 AM
آنرا که جفاجوست، نمی باید خواست
سنگین دل و بدخوست ، نمی باید خواست
ما را ، ز تو عیر از تو تمنائی نیست
از دوست به جز دوست ، نمی باید خواست

kakoo_shirazi
09-30-2012, 11:24 AM
تاب بنفشه مي دهد طره ي مشكساي تو
پرده غنچه مي درد خنده دلگشاي تو

*sepid*
09-30-2012, 11:44 AM
وفا نکردی و کردم ، جفا ندیدی و دیدم
شکستی و نشکستم ، بریدی و نبریدم

«مهرداد اوستا»

kakoo_shirazi
09-30-2012, 12:21 PM
من ديوانه چو زلف تو رها ميكردم
هيچ لايقترم از حلقه ي زنجير نبود

*sepid*
09-30-2012, 05:29 PM
در دامن اين بحر فروزان گهري نيست
چون موج به اميد كه آغوش گشاييم

«رهي معيري»

kakoo_shirazi
09-30-2012, 08:28 PM
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است

*sepid*
10-01-2012, 06:41 AM
تسکین ندهد شاهد و ساقی دل ما را
مشکل که قدح چاره کند مشکل ما را

kakoo_shirazi
10-01-2012, 06:52 AM
ای آفتاب آهسته تر بر بام قصرش زن قدم
ترسم صدای سایه ات خوابست بیدارش کند

*sepid*
10-01-2012, 07:46 AM
در پرده سوزم همچو گل در سینه جوشم همچو مل
من شمع رسوا نیستم تا گریه در محفل کنم

sarab67
10-01-2012, 08:26 AM
من از آن حسن روز افزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را

*sepid*
10-01-2012, 08:42 AM
اگر چه رنگ شفق یافت دامنم از اشک
همان ستاره خندان لبم که بودم من

kakoo_shirazi
10-01-2012, 08:58 AM
نیازارم ز خود هرگز دلی را
که میترسم در او جای تو باشد

sarab67
10-01-2012, 09:04 AM
دوش می آمد و رخساره بر افروخته بود
تا کجا،باز دل غم زده ای سوخته بود

*sepid*
10-01-2012, 09:08 AM
دیگران از صدمه اعدا همی نالند و من
از جفای دوستان گریم چو ابر بهمنی

sarab67
10-01-2012, 09:15 AM
یاران یاران ز هم جدایی مکنید
در سر حوس گریز پایی مکنید
چون جمله یکید دو هوایی مکنید
فرمود وفا که بی وفایی مکنید

*sepid*
10-01-2012, 09:19 AM
در دام حادثات ز کس یاوری مجوی

بگشا گره به همت مشکل گشای خویش

kakoo_shirazi
10-01-2012, 09:38 AM
شايد که به عشق نيک انديشه کنيم
فرهاد شويم و عاشقي پيشه کنيم

*sepid*
10-01-2012, 11:36 AM
مستان خرابات ز خود بی خبرند

جمعند و ز بوی گل پراکنده ترند

ای زاهد خودپرست باما منشین

مستان دگرند و خودپرستان دگرند

kakoo_shirazi
10-01-2012, 01:00 PM
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمی‌شوی که ببینی چه می‌کشم
با عقل آب عشق به یک جو نمی‌رود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم

*sepid*
10-02-2012, 05:01 AM
می کشم تهمت سجاده ی تزویر از خلق
گرچه فرسوده شد از بار سبو دوش مرا

kakoo_shirazi
10-02-2012, 12:45 PM
ادب و شرم تو را خسرو مه رویان کرد
آفرین برتو که شایسته صد چندینی

sarab67
10-02-2012, 03:38 PM
يار مفروش به دنيا كه بسي سود نكرد
انكه يوسف به زر ناسره بفروخته بود

*sepid*
10-02-2012, 07:13 PM
دلا اصلا نترسی از ره دور
دلا اصلا نترسی از ته گور
دلا اصلا نمیترسی که روزی
شوی بنگاه مار و لانهٔ مور

«بابا طاهــر»

kakoo_shirazi
10-02-2012, 07:35 PM
رفیقان قدر یکدیگر بدانید
اجل سنگست و آدم مثل شیشه
"بابا طاهر"

sedigh89
10-03-2012, 08:13 AM
بیا تاقدریکدیگربدانیم که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم

kakoo_shirazi
10-03-2012, 11:03 AM
من شاخه ی خشکم تو بیا برگ و برم ده
با زمزمه ی عاطفه هایت ثمرم ده

sarab67
10-03-2012, 11:15 AM
هر کس که بدید چشم او گفت
کو محتسبی که مست گیرد

*sepid*
10-03-2012, 12:57 PM
دریای خیالیم و نمی نیست در اینجا
جز وهم وجود و عدمی نیست در اینجا

«بيدل دهلوي»

kakoo_shirazi
10-03-2012, 02:17 PM
ای آرزوی اولین گام ِ رسیدن
بر جاده‌های بی‌سرانجام ِ رسیدن
كار جهان جز بر مدار آرزو نیست
با این همه دل‌های ناكام ِ رسیدن

*sepid*
10-03-2012, 04:56 PM
مو از جور بتان دل ریش دیرم
ز لاله داغ بر دل بیش دیرم
چو فردا نامه خوانان نامه خوانند
من شرمنده سر در پیش دیرم


«بابا طاهر»

kakoo_shirazi
10-03-2012, 08:20 PM
محبت آتشی در جانم افروخت
که تا دامان محشر بایدم سوخت
عجب پیراهنی بهرم بریدی
که خیاط اجل میبایدش دوخت

"بابا طاهر"

sarab67
10-04-2012, 03:13 PM
تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول

آخر بسوخت جانم در کسب این فضائل

حلاج بر سر دار این نکته خوش سراید

کز شافعی نپرسند امثال این مثائل

kakoo_shirazi
10-05-2012, 05:42 AM
لازمه عاشقیست رفتن و دیدن ز دور
ور نه ز نزدیک هم رخصت دیدار هست

*sepid*
10-05-2012, 07:17 AM
تا بر آمد صبح پیری پایم از رفتار ماند
کیست تا برگیرد و در سایه تاکم برد
ذره ام سودای وصل آفتابم در سر است
بال همت می گشایم تا بر افلاکم برد


«رهي معيري»

kakoo_shirazi
10-05-2012, 09:00 AM
در دايره قسمت ما نقطه ي تسليميم

لطف آنچه تو انديشي حكم آنچه تو فرمايي


"حافظ"

*sepid*
10-05-2012, 10:10 AM
یک جرعه هر آنکه از می ما نو شد
عیب و هنر تمام عٰالم پوشد
ما صاف دلان کینه نداریم ز مهر
خون در دل ما ز مهر دشمن، جوشد

«آرتيماني»

kakoo_shirazi
10-05-2012, 10:27 AM
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بیشمار آرد
چو مهمانِ خراباتی به‌عزت باش با رندان
که دردِسَر کشی جانا گرت مستی خمار آرد

"حافظ"

*sepid*
10-05-2012, 02:24 PM
دلخسته‌ام از ناوک دلدوز فراق
جان سوخته از آتش دلسوز فراق
دردا و دریغا که بود عمر مرا
شب‌ها شب هجر و روزها روز فراق

«هاتف اصفهاني»

kakoo_shirazi
10-05-2012, 02:33 PM
قمار عاشقان بردی ندارد از نداران پرس

کس از دور فلک دستی نبرد از بدبیاران پرس

جوانی ها رجزخوانی و پیریها پشیمانی است

شب بدمستی و صبح خمار از میگساران پرس

"شهریار"

*sepid*
10-05-2012, 02:44 PM
سعی‌گوهر برگرفت بار دل از دوش موج
آبله چشمی ندوخت بر قدم لنگ ما


«هاتف اصفهاني»

kakoo_shirazi
10-05-2012, 02:58 PM
این دل به کدام واژه گویم چون شد
کز پرده برون و پرده دیگر گون شد
بگذار بگویمت که از ناگفتن
این قافیه در دل رباعی خون شد

"قیصر امین پور"

*sepid*
10-05-2012, 03:51 PM
دیوانه شدم خواب ز دیوانه خطا است
دیوانه چه داند کهره خواب کجاست
زیرا که خدا نخفت و پاکست ز خواب
مجنون خدا بدان هم از خواب جداست


«مولوي»

sarab67
10-05-2012, 03:54 PM
تو را با غیر میبینم،صدایم در نمی آید

دلم میسوزد اما کاری ز دستم بر نمی آید

kakoo_shirazi
10-05-2012, 04:06 PM
دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام
دل خسته سوی خانه تن خسته می کشم
آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام

"محمد علی بهمنی"

sarab67
10-05-2012, 04:17 PM
من ندانم که کی ام

من فقط می دانم

که تویی

شاه بیت غزل زندگی ام....

"حمید مصدق"

*sepid*
10-05-2012, 04:30 PM
من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت
از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت
جامی و بتی و بربطی بر لب کشت
این هر سه مرا نقد و ترا نسیه بهشت


«خيام»

kakoo_shirazi
10-05-2012, 04:38 PM
تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک

در خلوص منت ار هست شکی تجربه کن
کس عیار زر خالص نشناسد چو محک

"حافظ"

*sepid*
10-05-2012, 04:43 PM
کس مشکل اسرار اجل را نگشاد
کس یک قدم از دایره بیرون ننهاد
من می‌نگرم ز مبتدی تا استاد
عجز است به دست هر که از مادر زاد


«خيام»

kakoo_shirazi
10-05-2012, 05:21 PM
دلم برای خودم تنگ می شود آری
همیشه بی خبر از حال خویشتن بودم

نشد جواب بگیرم سلام هایم را
هر آنچه شیفته تر از پی شدن بودم

"محمد علی بهمنی"

sarab67
10-06-2012, 07:07 AM
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم

چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم

*sepid*
10-06-2012, 07:23 AM
ما ذات نهاده بر صفاتیم همه
موصوف صفت سخرهٔ ذاتیم همه
تا در صفتیم در مماتیم همه
چون رفت صفت عین حیاتیم همه


«سنایی»

kakoo_shirazi
10-06-2012, 12:33 PM
همه خفتند و به غير از من و پروانه و شمع
قصه ي ما دو سه ديوانه دراز است هنوز

"عماد خراساني"

morteza-Book
10-06-2012, 01:38 PM
زندگی شوق رسیدن به همان فردایست
که نخواهد آمد
تو نه در دیروزي و نه در فردایی
ظرف امروز پر از بودن توست
زندگی را دریاب..

*sepid*
10-07-2012, 08:18 AM
باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم
وزجان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران
اول به دام آرم ترا و آنگه گرفتارت شوم


«رهی معیری»

kakoo_shirazi
10-07-2012, 10:00 AM
من آن پیرم که شیران را به بازی برنمیگیرم
تو آهووش چنان شوخی که با من میکنی بازی

بیا این نرد عشق آخری را با خدا بازیم
که حسن جاودان بردست عشق جاودان بازی

"شهریار"

*sepid*
10-07-2012, 11:13 AM
یک حرف مگو اگر هزارت سخن است
از خود مشنو اگر چه در عدن است
بگذر ز دو کون وهیچ در هیچ مپیچ،
بر خویش مپیچ اگر چه بار کفن است


«رضی الدین آرتیمانی»

kakoo_shirazi
10-07-2012, 01:13 PM
تا تو مراد من دهي كشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسي، من به خدا رسيده ام

"رهي معيري"

*sepid*
10-07-2012, 03:43 PM
ماییم و می و مطرب و این کنج خراب
جان و دل و جام و جامه پر درد شراب
فارغ ز امید رحمت و بیم عذاب
آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب


«خيــام»

kakoo_shirazi
10-07-2012, 04:51 PM
بردرگه دوست هرکه صادق برود
تا حشر زخاطرش علایق برود

صد ساله نماز عابد صومعه دار
قربان سرنیاز عاشق برود

*sepid*
10-07-2012, 06:28 PM
دیدم دیدم که معرفت توحید است
دیدم دیدم که رهنمایم دید است
دیدم دیدم که گمرهی تقلید است
دیدم دیدم که دید در تجدید است


«فيض كاشاني»

kakoo_shirazi
10-08-2012, 04:57 AM
تا شدم حلقه به گوش در میخانۀ عشق
هردم آید غمی از نو به مبارک بادم

"حافظ"

sarab67
10-08-2012, 06:05 AM
من همین یکدانه دل دارم بفرما بشکنش
کوزه ای از آب و گل دارم بفرما بشکنش

تو سبوی آرزوهای مرا بشکسته ای
هر چه بادا باد،این هم دل،بفرما بشکنش

*sepid*
10-08-2012, 07:05 AM
شوق اگر بی‌پرده سازد حسرت مستور را
عرض یک‌خمیازه صحرا می‌کند مخمور را




«بیدل دهلــوی»

kakoo_shirazi
10-08-2012, 12:05 PM
امروز که در دست توام مرحمتی کن
فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت

"حافظ"

حمید پ
10-09-2012, 05:36 AM
حذف شد این شعر

حمید پ
10-09-2012, 05:38 AM
تا توانی دلی بدست آور دل شکستن هنر نمی باشد

kakoo_shirazi
10-09-2012, 06:05 AM
دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت

زنده ها خیلی براش كهنه بودن
خودشو تو مرده ها جا زده و رفت

"محمد علی بهمنی"

*sepid*
10-09-2012, 03:23 PM
توفیق گذشته گر به ما باز آید
این بخت عجوز بر سر ناز آید
شاهین کرم گر بگشاید پر و بال
بس طایر بسمل که به پرواز آید




«عرفي شيرازي»

kakoo_shirazi
10-09-2012, 07:25 PM
درس معـــــلم ار بـود زمـزمه محبـتی
جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را

"خسرو گلسرخی"

*sepid*
10-11-2012, 06:44 PM
از ظلم حذر کن اگرت باید ملک
در سایهٔ معدلت بیاساید ملک
با کفر توان ملک نگه داشت ولی
با ظلم و ستمگری نمی‌پاید ملک

kakoo_shirazi
10-11-2012, 07:12 PM
کاش فکر بیش و کم در مغز انسانها نبود
تا که بار زندگانی هیچ سرباری نداشت
کاش چشم و گوش هرکس بر حقایق باز بود
تا که دیگر علم و دین پوشیده اسراری نداشت

"الفت اصفهانی"

*sepid*
10-14-2012, 09:10 AM
تو را خبر ز دل بی‌قرار باید و نیست
غم تو هست ولی غمگسار باید و نیست
اسیر گریهٔ بی‌اختیار خویشتنم
فغان که در کف من اختیار باید و نیست


«رهی معیری»

kakoo_shirazi
10-14-2012, 09:45 AM
تا سر زلف تو در دست نسیم افتاده است
دل سودا زده از غصه دو نیم افتاده است

چشم جادوئی تو خودعین سواد سحر است
لیکن این هست که این نسخه سقیم افتاده است

"حافظ"

*sepid*
10-14-2012, 11:29 AM
تا کی ز غم جهان امانی خواهی
تا کی به مراد خود جهانی خواهی
چون در خور خویشتن تمنا نکنی
زین مسجد و زان میکده نانی خواهی


«سنایـی»

bahar sistani
10-14-2012, 06:08 PM
یک نفر مست پیش می آید
کوزه در دست پیش می آید
چه کسی گفته عاشقی جرم است
اتفاق است پیش می آید

kakoo_shirazi
10-15-2012, 09:20 AM
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود

دوش بر یاد حریفان به خرابات شدم
خم می دیدم خون در دل و پا در گل بود

"حافظ"

sarab67
10-15-2012, 04:22 PM
دانی که چنگ و عود چه تقریر میکنند

پنهان خورید باده که تعزیز می کنند

*sepid*
10-16-2012, 05:38 PM
دل بحق سجده کرد و نفس بزر
هر کسی سر بر آستانی داشت
ما پراکندگان پنداریم
ورنه هر گله‌ای شبانی داشت


«پروين اعتصامي»

kakoo_shirazi
10-18-2012, 04:35 AM
تـا بــال و پـرم بـود ز دامـم نـرهـاندی
امروز رهاندی که مرا بال و پری نیست

bahar sistani
10-18-2012, 06:05 PM
تلخ است که لبریز حقایق شده است
زرد است که با درد موافق شده است
عاشق نشدی وگرنه می فهمیدی
پاییز بهاریست که عاشق شده است

kakoo_shirazi
10-18-2012, 06:36 PM
تو خفته‌ای و نشد عشق را کرانه پدید
تبارک الله از این ره که نیست پایانش

جمال کعبه مگر عذر ره روان خواهد
که جان زنده دلان سوخت در بیابانش

"حافظ"

sarab67
10-19-2012, 04:04 PM
شاه ترکان چو پسندید و به چاهم افکند

دستگیر ار نشود لطف تهمتن چه کنم

kakoo_shirazi
10-19-2012, 05:20 PM
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید

فصل گل می گذرد هم نفسان بهر خدا
بنشینید به باغی و مرا یاد کنید

"ملک الشعرای بهار"

sarab67
10-20-2012, 06:03 AM
در دایره ای کامدن و رفتن ماست

او را نه بدایت نه نهایت پیداست

کس می نزند دمی در این معنی راست

کاین آمدن از کجاست و رفتن به کجاست

kakoo_shirazi
10-21-2012, 06:00 AM
تا شدم حلقه بگوش در میخانه ی عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم

میخورد خون دلم مردمک دیده سزاست
که چرادل به جگرگوشه ی مردم دادم

"حافظ"

sarab67
10-22-2012, 10:57 AM
مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ

چرا که وعده تو کردی و او بجا آرد

bahar sistani
10-23-2012, 07:27 PM
دل من در سبدی عشق به نیل تو نهاد
نگهش دار به موسی شدنش می ارزد

kakoo_shirazi
10-24-2012, 10:42 AM
در ره منزل لیلی که خطر هاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی

"حافظ"

bahar sistani
10-25-2012, 06:29 PM
یک جام پر از شراب دستت باشد
تا حال من خراب دستت باشد
این چندهزارمین شب بی خوابیست
ای عشق فقط حساب دستت باشد

kakoo_shirazi
10-25-2012, 07:55 PM
در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز
هر کسی بر حسب فکر گمانی دارد
با خرابات نشینان ز کرامات ملاف
هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد

"حافظ"

sedigh89
10-26-2012, 06:41 PM
در کوی تو سرگشته شوم باکی نیست
کو دامن عشقی که بر او چاکی نیست؟
یک عاشق آزاده نبینی به جهان
کز باد بلا بر سر او خاکی نیست

خواجه عبدالله انصاری

kakoo_shirazi
10-27-2012, 08:49 AM
تا با غم عشق تو مرا کار افتاد
بیچاره دلم در غم بسیار افتاد
بسیار فتاده بود، هم در غم عشق
اما نه چنین زار که اینبار افتاد

"مولانا"

*sepid*
10-30-2012, 07:27 AM
در پیش بیدردان چرا فریاد بی حاصل کنم
گر شکوه ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم

در پرده سوزم همچو گل در سینه جوشم همچو مل
من شمع رسوا نیستم تا گریه در محفل کنم

kakoo_shirazi
10-30-2012, 06:34 PM
ما در این عالم که خود کنج ملالی بیش نیست
عالمی داریم در کنج ملال خویشتن
سایه‌ی دولت همه ارزانی نودولتان
من سری آسوده خواهم زیر بال خویشتن

"شهریار"

leila65
10-31-2012, 09:22 AM
نه به ابر
نه به آب
نه به برگ
نه به این آبی آرام بلند
نه به این آتش سوزنده که لغزیده به جام
نه به این خلوت خاموش کبوتر ها
من به این جمله نمی اندیشم

fahimeabbasi
10-31-2012, 10:21 AM
من از آن سوی تو آیم که به جز تو کس ندارم
تو از آن زمن گریزی که چو من هزار داری

bahar sistani
11-02-2012, 04:21 PM
یک نیمه من شعور افلاطون است
یک نیمه ی دیگرم دل مجنون است
من بر لب تیغ راه رفتم یک عمر
این رنگ حنا نیست به پایم خون است

*sepid*
11-03-2012, 04:38 PM
تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد
چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد
گر چشمه زمزمی و گر آب حیات
آخر به دل خاک فرو خواهی شد


"خيــــام"

leila65
11-03-2012, 04:50 PM
در درونم راه ميپيمود
همچو روحي در شبستاني
بر درونم سايه مي افكند
همچو ابري بر بياباني

*sepid*
11-03-2012, 06:05 PM
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد


«بابا طاهـــر»

kakoo_shirazi
11-06-2012, 11:30 AM
دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است
شیشه ی بشکسته را پیوند کردن مشکل است

کوه را با آن بزرگی می توان هموار کرد
حرف ناهموار را هموار کردن مشکل است

*sepid*
11-12-2012, 09:19 AM
تا قیامت می دهد گرمی به دنیا آتشم
آفتاب روشنم نسبت مکن با آتشم
شعله خیزد از دل بحر خروشان جای موج
گر بگیرد یک نفس در هفت دریا آتشم


«رهـــی معیـــــری»

bahar sistani
11-15-2012, 06:03 PM
مپرس حال مرا روزگار یارم نیست
جهنمی شده ام کسی کنارم نیست
نهال بودم در حسرت بهار ولی
درخت می شوم و شوق برگ و بارم نیست

sarab67
11-17-2012, 07:45 AM
تا درخت دوستی برگی دهد

حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم

kakoo_shirazi
11-20-2012, 06:25 AM
ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون
او به مقصد ها رسید و ما هنوز آواره ایم

"سعدی"

*sepid*
11-26-2012, 10:01 AM
ما نظر از خرقه پوشان بسته ایم

دل به مهر باده نوشان بسته ایم

جان بکوی می فروشان داده ایم
در به روی خود فروشان بسته ایم



«رهـــی»

sarab67
11-27-2012, 10:58 AM
مسلمونون دلم یاد وطن کرد
نمی دونم وطن کی یاد من کرد
نمی دونم پدر بود یا برادر
خوشش باشه هرونکه یاد من کرد

*sepid*
12-02-2012, 08:06 AM
دردا که بهار عیش ما آخر شد
دوران گل از باد فنا آخر شد
شب طی شد و رفت صبحی از محفل ما
افسانه افسانه سرا آخر شد

عاشق طراحی
12-05-2012, 11:42 AM
دنیا گذرای اضطراب من و تست
آخرت سوال بی جواب من و تست
آنانکه بخاک خفتگان خاک شدند
خاکسترشان بستر خاک من و تست:smiles-takbook38:

kakoo_shirazi
12-18-2012, 04:29 PM
تو ای پری کجایی؟ که رخ نمی نمایی!
از آن بهشت پنهان دری نمی گشایی

"هوشنگ ابتهاج"

sarab67
12-19-2012, 03:17 PM
یارم چو قدح به دست گیرد

بازار بتان شکست گیرد

*sepid*
12-21-2012, 07:24 PM
دارم ز جدایی غزالی که مپرس
در جان و دل اندوه و ملالی که مپرس
گوئی چه بود درد تو دردی که مگوی
پرسی چه بود حال تو حالی که مپرس


«هاتف اصفهانی»

sarab67
12-23-2012, 09:31 AM
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفتن

سرها در گریبان است کسی سر برنیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را

نگه جز پیش پا را دید نتواند......

که سرما سخت سوزان است....

kakoo_shirazi
12-23-2012, 10:24 AM
تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی ، من به خدا رسیده ام

"رهی معیری"

sarab67
12-24-2012, 02:34 PM
مسلمونون سه درد اید به یکبار

خر لنگ و زن ننگ و طلبکار

خداوندا زن ننگ و تو بردار

بمانم با خر لنگ و طلب کار

شادی*
12-26-2012, 01:29 PM
روزی که از تو جدا شم روز مرگ خنده هامه
روز نابودی دستام فصل سرد گریه هامه...

kakoo_shirazi
01-03-2013, 08:00 PM
هر آن کس جانب اهل وفا نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد

"حافظ"

*sepid*
02-02-2013, 07:23 AM
درین سماع همه ساقیان شاهدروی
برین شراب همه صوفیان دردآشام

سعدی

sedigh89
02-02-2013, 04:50 PM
موج ز خود رفته اي، تيز خراميد و گفت :
« هستم اگر مي روم گر نروم نيستم . »


فریدون مشیری

*sepid*
02-03-2013, 08:55 AM
دل عاشق به پیغامی بسازد
خمار آلوده با جامی بسازد
مرا کیفیت چشم تو کافیست
ریاضت کش ببادامی بسازد


"باباطاهر"

kakoo_shirazi
02-05-2013, 08:13 PM
دردا و حسرتا که بجز بار غم نماند
با ما به يادگاري از آن روزگار ما

بوديم بر کنار ز تيمار روزگار
تا داشت روزگار ترا در کنار ما

"انوری"

*sepid*
02-09-2013, 06:17 AM
اگر ز هر خس و خاری فراکشی دامن
بهار عیش ترا آفت خزان نرسد
شکوه گنبد نیلوفری از آن سبب است
که دست خلق به دامان آسمان نرسد


«رهی»

sedigh89
03-17-2013, 08:14 PM
نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد !
نمی خواهم بدانم کوزه گر
از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم
سوتکی سازد.
گلویم سوتکی باشد به دست کودکی
گستاخ و بازیگوش
و او یک ریز پی در پی
دم گرم گلوی خویش را اندر
گلویم سخت بفشارد.
وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد.
بدینسان بشکند دائم سکوت مرگبارم را .

sedigh89
03-23-2013, 03:02 PM
مولانا جلال الدين محمد بلخي


امروز روز شادي و امسال سال گل نيكوست حال ما كه نكو باد حال گل


گل را مدد رسيد زگلزار روي دوست تا چشم ما نبيند ديگر زوال گل


مست است چشم نرگس و خندان دهان باغ از كرّ و فرّ و رونق لطف و كمال گل


سوسن زبان گشوده و گفته به گوش سرو اسرار عشق بلبل و حسن خصال گل


جامه دران رسيد گل از بهر داد ما زان مي دريم جامه به بوي وصال گل


گل آنجهاني است نگنجه درين جهان در عالم خيال چه گنجد خيال گل


گل كيست؟ قاصديست ز بستان عقل و جان گل چيست؟ رقعه ايست ز جاه و جمال گل


گيريم دامن گل و همراه گل شويم رقصان همي رويم به اصل و نهان گل


اصل و نهال گل، عرق لطف مصطفاست زان صدر، بدر گردد آنجا هلال گل


زنده كنند و باز پر و بال نو دهند هر چند بر كنيد شما پر و بال گل


مانند چار مرغ خليل از پي وفا در دعوت بهار ببين امتثال گل


خاموش باش و لب مگشا خواجه غنچه وار مي خند زير لب تو به زير ظلال گل


هرروزتان نوروز نوروزتان پیروز

sedigh89
04-24-2013, 03:37 PM
من نمی‌دانم
که چرا می‌گویند: اسب حیوان نجیبی است، کبوتر زیباست.
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست.
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد.
چشم‌ها را باید شست ، جور دیگر باید دید.
واژه‌ها را باید شست.
واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد.
چترها را باید بست.
زیر باران باید رفت.
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد.
با همه مردم شهر، زیر باران باید رفت.
دوست را زیر باران باید دید.
عشق را، زیر باران باید جست.
زیر باران باید بازی کرد.
زیر باران باید چیز نوشت، حرف زد، نیلوفر کاشت
زندگی تر شدن پی در پی،
زندگی آب تنی کردن در حوضچه «اکنون» است.
رخت‌ها را بکنیم:
آب در یک قدمی است.
روشنی را بچشیم.
شب یک دهکده را وزن کنیم، خواب یک آهو را.
گرمی لانه ی لک لک را ادراک کنیم.
روی قانون چمن پا نگذاریم.
در موستان گره ذائقه را باز کنیم.
و دهان را بگشاییم اگر ماه در آمد.
و نگوییم که شب چیز بدی است.
و نگوییم که شب تاب ندارد خبر از بینش باغ.
و بیاریم سبد
ببریم این همه سرخ، این همه سبز.
صبح‌ها نان و پنیرک بخوریم.
و بکاریم نهالی سر هر پیچ کلام.
و بپاشیم میان دو هجا تخم سکوت.
و نخوانیم کتابی که در آن باد نمی‌آید
و کتابی که در آن پوست شبنم تر نیست.
و کتابی که در آن یاخته‌ها بی بعدند.
و نخواهیم مگس از سر انگشت طبیعت بپرد.
و نخواهیم پلنگ از در خلقت برود بیرون.
و بدانیم اگر کرم نبود، زندگی چیزی کم داشت.
و اگر خنج نبود، لطمه می‌خورد به قانون درخت
و اگر مرگ نبود، دست ما در پی چیزی می‌گشت.
و بدانیم اگر نور نبود، منطق زنده پرواز دگرگون می شد.
و بدانیم که پیش از مرجان، خلائی بود در اندیشه دریاها.
و نپرسیم کجائیم،
بو کنیم اطلسی تازه بیمارستان را.
و نپرسیم که فواره اقبال کجاست؟
و نپرسیم چرا قلب حقیقت آبی است.
و نپرسیم پدرهای پدرها چه نسیمی ، چه شبی داشته‌اند.
پشت سر نیست فضایی زنده،
پشت سر مرغ نمی‌خواند.
پشت سر باد نمی‌آید.
پشت سر پنجره سبز صنوبر بسته است.
پشت سر روی همه فرفره‌ها خاک نشسته است.
پشت سر خستگی تاریخ است.
پشت سر خاطره موج به ساحل صدف سرد سکون می‌ریزد.
سهراب سپهری

bs220fs
05-05-2013, 04:00 PM
من مستم ودیوانه ماراکه برد خانه -صدبارتوراگفتم کم خوردوسه پیمانه (مولوی)

mal mal
05-05-2013, 06:36 PM
هیچ کس دنیای تنهاییم را باور نکرد/این دل ازاد دریاییم را باور نکرد

*sepid*
05-13-2013, 08:35 AM
دل باز چو بر دام غم عشق آویخت
صبر آمد و گفت خون غم خواهم ریخت
بس برنامد که دامن اندر دندان
از دست غم آخر به تک پای گریخت

«انوری»

kakoo_shirazi
05-17-2013, 11:56 AM
تا نشد رسوای عالم کس نشد استاد عشق
نیم رسوا عاشق اندر فن خود استاد نیست

"عشقی"

mosafer1
05-18-2013, 03:16 PM
تا تواني دلي به دست آور ....... دل شكستن هنر نميباشد

*sepid*
05-19-2013, 09:17 AM
دیم آلاله‌ای در دامن خار
واتم آلالیا کی چینمت بار
بگفتا باغبان معذور میدار
درخت دوستی دیر آورد بار

«بابا طاهر»

kakoo_shirazi
05-19-2013, 11:02 AM
رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرم راز است

"حافظ"

*sepid*
05-20-2013, 05:34 AM
تقدیر، که بر کشتنت آزرم نداشت
بر حسن و جوانیت دل نرم نداشت
اندر عجبم زجان ستان کز چو تویی
جان بستد و از جمال تو شرم نداشت

«رودکی»

sahel 7
05-20-2013, 12:44 PM
تو را چنانکه تویی هر نظر کجا بیند.....به قدر دانش خود هر کسی کند ادراک:smiles-takbook38:

*sepid*
05-21-2013, 11:14 AM
کس عهد وفا چنانکه پروانهٔ خرد
با دوست به پایان نشنیدیم که برد
مقراض به دشمنی سرش برمی‌داشت
پروانه به دوستیش در پا می‌مرد

«سعدی»

*sepid*
05-27-2013, 07:40 PM
در میکده مست از می نابم کردند
سرمست ز جرعهٔ شرابم کردند
ای دوست به چشمهای مست تو قسم
جامی دو سه دادند و خرابم کردند

«قاآنی»

sedigh89
05-27-2013, 08:47 PM
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد

*sepid*
05-29-2013, 04:50 AM
درین نه آشیان غیر از پر عنقا نشد پیدا
همه پیدا شد اما آنکه شد پیدا نشد پیدا
تلاش مطلب نایاب ما را داغ‌کرد آخر
جهانی رنج‌گوهر برد جز دریا نشد پیدا

«بیدل دهلوی»

پریاجون
06-01-2013, 08:37 AM
اینک این من که به پای تو درافتادم باز ریسمانی کن از موی دراز تو بگیر *توببند*توبخواه! فریدون مشیری

mal mal
06-01-2013, 06:57 PM
هیچ کس دنیای تنهاییم را باور نکرد،این دل ازاد دریاییم را باور نکرد

*sepid*
06-02-2013, 07:23 AM
در طبع بهیمه سار مردم خو باش
با عادت دیوسان ملک نیرو باش
چون جان به نکو داشت بود با او باش
گر حال بد است کالبد را گو باش


«خاقانــی»

sedigh89
06-02-2013, 03:52 PM
شیرین نشد چو زحمت مادر، وظیفه‌ای / فرخنده‌تر ندیدم ازین، هیچ دفتری / پرواز، بعد ازین هوس مرغکان ماست / ما را بتن نماند ز سعی و عمل، پری
پروین اعتصامی

mal mal
06-02-2013, 04:40 PM
یار مرا،غار مرا،عشق جگرخوار مرا/یار تویی،غار تویی،خواجه نگهدار مرا

*sepid*
06-08-2013, 05:18 AM
آن قصر که جمشید در او جام گرفت
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت
بهرام که گور می‌گرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت

«خیــام»

havarl
06-08-2013, 12:49 PM
تا به آخر نفسم ترک تو در خاطر نیست
عشق خود نیست اگر تا نفس آخر نیست

*وحشی *

sedigh89
06-08-2013, 07:47 PM
تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم
ای دیدن تو دین من وی روی تو ایمان من

مولانا

havarl
06-08-2013, 09:30 PM
نتوان دل شاد را به غم فرسودن
وقت خوش خود بسنگ محنت سودن
کس غیب چه داند که چه خواهد بودن
می باید و معشوق و به کام آسودن

خیام




:smiles-takbook77:

mal mal
06-09-2013, 05:20 PM
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم/دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟؟؟

havarl
06-09-2013, 07:38 PM
آواز ترا طبع دل ما بادا
اندر شب و روز شاد و گویا بادا
آواز خسته تو گر خسته شود خسته شویم
آواز تو چون نای شکرخا بادا

مولانا

*sepid*
06-10-2013, 07:49 AM
آن عشق که هست جزء لاینفک ما
حاشا که شود به عقل ما مدرک ما
خوش آنکه ز نور او دمد صبح یقین
ما را برهاند ز ظلام شک ما

«ابو سعید ابوالخیر»

abolfazll
06-20-2013, 06:19 AM
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید

mal mal
06-20-2013, 12:51 PM
در کوی نیکنامی مارا گذر ندادند
گر تو نمی پسندی تغییر کن قضا را

*sepid*
06-23-2013, 05:54 AM
از چرخ فلک گردش یکسان مطلب
وز دور زمانه عدل سلطان مطلب
روزی پنج در جهان خواهی بود
آزار دل هیچ مسلمان مطلب


«ابو سعید ابوالخیر»

sedigh89
06-23-2013, 11:04 AM
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست *** در باغ لاله روید و در شوره زار خس
«سعدی»

mal mal
06-23-2013, 12:59 PM
سینه ام ز اتش دل در غم جانانه بسوخت
اتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

*sepid*
06-24-2013, 07:18 PM
تا چند کشم غصهٔ هر ناکس را

وز خست خود خاک شوم هر کس را
کارم به دعا چو برنمی‌آید راست

دادم سه طلاق این فلک اطلس را


«ابو سعید ابوالخیر»

mal mal
06-25-2013, 02:39 PM
امدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟؟؟
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا؟؟؟

elham-911
06-27-2013, 06:34 PM
امنه امنه چشم تو جامه شرابه منه

:smiles-takbook73:

mal mal
06-27-2013, 10:03 PM
اینو کی سروده الهام عزیز؟؟؟؟

mal mal
06-27-2013, 10:08 PM
همه شهر ایران سرای من است
که نیک و بدش از برای من است

فردوسی

sedigh89
06-28-2013, 07:45 AM
تاب بنفشه میدهد طرّۀ مشکسای تو *** پردۀ غنچه میدرد خندۀ دلگشای تو

mal mal
06-28-2013, 02:24 PM
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند ان کار دیگر میکنند

*sepid*
06-29-2013, 05:00 AM
دیشب که دلم ز تاب هجران میسوخت
اشکم همه در دیدهٔ گریان میسوخت
میسوختم آنچنانکه غیر از دل تو
بر من دل کافر و مسلمان میسوخت

sedigh89
06-29-2013, 02:17 PM
تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس

ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک

mal mal
06-29-2013, 04:56 PM
کنم هر شب دعایی کز دلم بیرون رود مهرش
ولی آهسته می گویم الهی بی اثر باشد
حافظ

sedigh89
06-29-2013, 05:31 PM
دل بی غم در این دنیا نباشد
اگر باشد بنی آدم نباشد

خاقانی

mal mal
06-29-2013, 09:25 PM
دلبرا، در دل سخت تو وفا نیست چرا؟


کافران را دل نرمست و ترا نیست چرا؟


هر که قتلی بکند کشته بهایی بدهد


تو مرا کشتی و امید بها نیست چرا؟


ابوسعید ابوالخیر

sedigh89
06-30-2013, 09:51 AM
آخــرالامر،گِل کوزه گران خواهی شد


حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی


حافظ

*sepid*
06-30-2013, 11:18 AM
یا عافیت از چشم فسونسازم ده
یا آن که زبان شکوه پردازم ده
یا درد و غمی که داده‌ای بازش گیر
یا جان و دلی که برده‌ای بازم ده

sedigh89
06-30-2013, 11:38 AM
همه گویند که صدیق کس نداره
خدا داره که یار بی کسونه

باباطاهر (با اندکی تغییر)

mal mal
06-30-2013, 12:51 PM
هرشبی گویم که فردا ترک این سودا کنم
باز چون فردا شود امروز را فردا کنم

sedigh89
06-30-2013, 01:19 PM
من همونم که همیشه غم و غصم بی شماره

اونی که تنهاترینه حتی سایه ام نداره

این منم که خوبیاشو کسی هرگز نشناخته

اونکه در راه رفاقت همه هستیشو باخته

mal mal
06-30-2013, 07:26 PM
هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد


به یقین عیب تو پیش دگران خواهد برد

sedigh89
06-30-2013, 08:06 PM
در ازل پـرتــو حُـسـنت ز تجَـلـّی دَم زد

عـشـق پیـدا شـد و آتش به همه عالم زد

morteza-Book
07-01-2013, 12:17 PM
در کوزه صدا بود شنیدم تشنه

از خواب ترک خورده پریدم تشنه

در کوزه کسی بود که می زد فریاد

من تشنه تر از آب ندیدم تشنه

ایرج زبردست

sedigh89
07-02-2013, 10:50 AM
هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیال
با كه گویم كه درین پرده چه ها می بینم؟

morteza-Book
07-02-2013, 10:58 AM
می روم با زخم هـــــایی مانده از یک سال سرد. آن همه برفی که آمـــــد آشـــــــیانم را شکست

sedigh89
07-02-2013, 02:08 PM
تو بزن، یا ربّنا آب طهور / تا شود این نار عالم، جمله نور
(مولانا)

morteza-Book
07-03-2013, 06:53 AM
راز درون پرده ز رندان مست پرس کاین حال نیست زاهد عالی مقام را حافظ رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن یا زجانان یا زجان باید که دل برداشتن

sedigh89
07-03-2013, 09:37 AM
نا کرده گناه در جهان کیست بگو***وان کس که گنه نکرد چون زیست بگو
خیام نیشابوری

kakoo_shirazi
07-09-2013, 05:53 PM
وفا کنیم وملامت کشیم وخوش باشیم

که در طریقت ما کافریست رنجیدن

sedigh89
07-09-2013, 06:04 PM
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد

bahar sistani
07-14-2013, 01:36 PM
دلی بستم به آن عهدی که بستی
تو آخر هر دو را با هم شکستی

kakoo_shirazi
07-14-2013, 07:29 PM
یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد

به وداعی دل غم دیده ی ما شاد نکرد


حافظ

bahar sistani
07-18-2013, 08:01 PM
در یاب همین خلوت رویایی را
این لحظه شیرین شکیبایی را
یاران همه رفتند ولی باکی نیست
از دست نداده ایم تنهایی را
میلاد عرفان پور

هفت خط
07-18-2013, 10:19 PM
اگر آن ترک شیرازی بدست ٱرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

bahar sistani
07-20-2013, 12:00 PM
این جا دل سفره ها پر از نان و زر است
آنجا جگر گرسنه ها شعله ور است
ای وای بر این شهر که در غربت آن
همسایه ز همسایه خود بی خبر است
میلاد عرفان پور

*sepid*
07-27-2013, 07:50 PM
تو مردمک چشم من مهجوری

زان با همه نزدیکیت از من دوری


نی نی غلطم تو جان شیرین منی

زان با منی وز چشم من مستوری

kakoo_shirazi
07-30-2013, 02:53 PM
یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس

از در خویش خدا را به بهشتم مفرست
که سر کوی تو از کون و مکان ما را بس

"حافظ"

bahar sistani
08-01-2013, 09:43 AM
سنگهایی که من از یاد تو بر سینه زدم
کعبه ای میشد اگر خانه بنا میکردم

mal mal
08-15-2013, 04:01 PM
معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا
کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا

sedigh89
08-15-2013, 07:07 PM
آن یار که عهد دوستداری بشکست


می رفت و منش گرفته دامن در دست


می گفت: دگر باره به خوابیم بینی


پنداشت که بعد او مرا خوابی هست

bahar sistani
08-16-2013, 07:37 PM
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

sedigh89
08-25-2013, 05:40 PM
تبسم تو تجسم تمام خوبی هاست
لختی بخند که لبخند گل زیباست

bahar sistani
08-26-2013, 05:09 PM
تو را یک سوز و مارا سوختن هاست
تو را یک نکته و مارا سخنهاست

hadi . com
08-27-2013, 10:32 AM
مثل باران چشمهايت ديدني است
شهرزيباي نگاهت ديدني است
زندگاني معني لبخند توست
خنده هايت بي نهايت ديدني است

*sepid*
08-31-2013, 11:05 AM
ترسا پسرا مسیح سیرم کردی

من شیخ بدم راهب دیرم کردی


از کعبه کشیدی سوی بتخانه مرا

صد شکر که عاقبت به خیرم کردی


«صبوحی»

kakoo_shirazi
08-31-2013, 01:15 PM
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم

گرد آن شمع طرب می‌سوختم پروانه وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم

"رهی معیری"

bahar sistani
09-01-2013, 08:34 PM
مهمان منی که مثل من تنهایی
همصحبت تنهایی آدمهایی
بشکن دل خسته را ولی آهسته
ای غم به کسی نگفته ام اینجایی
"میلاد عرفان پور"

*sepid*
09-10-2013, 05:54 PM
یك جهان بر هم زدم و ز جمله بگزیدم تو را
من چه می كردم به عالم گر نمی دیدم تو را ؟

sedigh89
09-10-2013, 06:51 PM
ای صبا سوختگان بر سر ره منتظرند
گر از آن یار سفر کرده پیامی داری

اگرت سلطنت فقر ببخشند ای دل
کمترین ملک تو از ماه بود تا ماهی

*sepid*
09-10-2013, 06:57 PM
ای صبا سوختگان بر سر ره منتظرند
گر از آن یار سفر کرده پیامی داری

اگرت سلطنت فقر ببخشند ای دل
کمترین ملک تو از ماه بود تا ماهی


همش "ی" به من میرسه :smiles-takbook66:

*sepid*
09-10-2013, 06:58 PM
یك نگاهت به من آموخت كه در حرف زدن

چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند!!

kakoo_shirazi
09-11-2013, 06:43 AM
در دیاری که جوانانش عصا از کور می دزدند
من نا بخرد نادان محبت جستجو کردم :smiles-takbook22:

*sepid*
09-11-2013, 10:39 AM
می‌سوز تو خرمن شکیبایی من

تا می‌نهم از غم تو خرمن خرمن


دامن به حدیث درد من باز مزن

من دانم و اشک لعل دامن دامن

فاطمه سورانی
09-11-2013, 10:54 AM
نه دل دارم که بشکنی
نه جون دارم فدات کنم
نه پای موندن منی
نه میتونم رهات کنم

*sepid*
09-11-2013, 04:57 PM
مردم از درد و نمی آیی به بالینم هنوز

مرگ خود می‌بینم و رویت نمی بینم هنوز


بر لب آمد جان و رفتند آشنایان از سرم

شمع را نازم که می گرید به بالینم هنوز

فاطمه سورانی
09-11-2013, 05:05 PM
میازار موری که دانه کش است
که جان داردو جان شیرین خوش است :smiles-takbook37:

فاطمه سورانی
09-11-2013, 05:08 PM
شرمنده اشتباه شد........:smiles-takbook10:
زندگی زیباست ای زیبا پسند
زیبه اندیشان به زیبایی رسند

*sepid*
09-11-2013, 05:17 PM
در جام فلک باده بی دردسری نیست

تا ما به تمنا لب خاموش گشاییم


در دامن این بحر فروزان گوهری نست

چون موج به امید که آغوش گشاییم؟

kakoo_shirazi
09-12-2013, 09:13 AM
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو

گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید
گفت با این همه از سابقه نومید مشو

"حافظ"

فاطمه سورانی
09-12-2013, 09:56 AM
وقتش رسیده حال و هوایم عوض شود

با سار ِ پشت پنجره جایم عوض شود

هی کار دست من بدهد چشم های تو

هی توبه بشکنم و خدایم عوض شود

*sepid*
09-12-2013, 06:51 PM
در آتشم من و این مشت استخوان بر جاست

عجب که سینه ز سوز نفس نمی‌سوزد


ز داغ و درد جدایی کجا خبر داری؟

تو را که دل به فغان جرس نمی‌سوزد

فاطمه سورانی
09-23-2013, 05:21 PM
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمی‌شوی که ببینی چه می‌کشم
با عقل آب عشق به یک جو نمی‌رود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم

sedigh89
09-24-2013, 01:45 PM
مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست / تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست

فاطمه سورانی
09-24-2013, 02:13 PM
تا ابد یاد عزیزان ز دل وجان نرود
جان اگر رفت ولی خاطر خوبان نرود

kakoo_shirazi
09-26-2013, 04:21 PM
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد

" مولانا "

sedigh89
09-27-2013, 06:25 PM
در عشق قرار بی‌قراری است
بدنامی عشق نام‌داری است
چون نیست شمارعشق پیدا
مشمر که شماربی‌شماری است

mal mal
10-27-2013, 04:53 PM
تا فصل وصال منتظر خواهم ماند
تا ديدن يار منتظر خواهم ماند
در غيبت او اگر مرا دار زنند
بر چوبه دار منتظر خواهم ماند

sedigh89
10-30-2013, 04:18 PM
دل را برای روشنی و زندگی، غمت
چون شمع را فتیل و چو روغن چراغ را
اول قدم ز عشق فراغت بود ز خود
مزد هزار شغل دهند این فراغ را
از وصل تو نصیب برد سیف اگر دهند
طوق کبوتر و پر طاوس زاغ را