PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سینمای دیروز و تلویزیون امروز



sedigh89
09-03-2012, 03:59 PM
جواد هاشمی از آن دسته بازیگرانی است كه همیشه خوب است، یعنی نقش‌هایش همیشه خوبند و نمی‌دانیم چرا هیچ وقت عصبانی نمی‌شود، بد نمی‌شود، حرص نمی‌خورد و كلا مثل آدم‌های معمولی نمی‌شود.

[Only registered and activated users can see links]
دوست دارد همین‌گونه خیلی خوب دور از ذهن بماند، البته بماند كه خوبی به او می‌آید ولی دلیل بازیگر شدنش را نمی‌دانیم.
این‌كه آمده تا چهره همیشه مثبت سریال‌ها و فیلم‌ها باشد و نگذارد تماشاچیان غافلگیر شوند؟ یا آمده تا كار كارگردانان را راحت كند؟ نمی‌دانیم ولی خودش دوست دارد همه جا بگوید معلم است، چون معلم است آن هم برای 29 سال كه البته یك‌سال هم در تعلیق است!
او در مصاحبه ای گفته برای خودش در دانشگاه ضرب‌المثلی بوده چراكه اگر استاد ساده‌ترین سوال‌ها را می‌پرسید و كسی بلد نبود می‌گفت: «واقعا كه! این كه ‌جوابش رو هاشمی هم بلده!»
اما او در ادامه به حقوق معلمی‌اش اشاره می‌كند كه یك ماهش شاید یك‌چهارم یك ساعت مجری‌گری اوست و جالب‌تر این‌كه او در سال 600‌ پیشنهاد بازیگری دارد و اگر فقط مجری‌گری كند میلیاردر می‌شود، چراكه به هیچ كس به اندازه او پیشنهاد مجری گری نمی‌دهند و حالا چرا قبول نمی‌كند برمی‌گردد به همان سوال‌های اول ما كه چه؟!.
هاشمی در مصاحبه‌اش گفته نقشی را بازی می‌كند كه با اعتقاداتش سنخیت داشته باشد و به‌خاطر همین هم برای نقش‌هایش ریشش را نمی‌زند.
به هر حال جواد هاشمی است و خوب بودن‌هایش !
صدرعاملی و دغدغه نوشتن
رسول صدرعاملی كه فعالیت سینمایی خودش را در مقام كارگردان با فیلم خونبارش آغاز كرده «زندگی با چشمان بسته» آخرین اثر سینمایی اوست كه روی پرده رفته و البته او فیلم «در انتظار معجزه» را هم در نوبت اكران دارد. او این روزها سرگرم نوشتن است و چقدر این روزها این قبیل جمله‌ها را زیاد می‌شنویم كه اهالی سینما دست از سینما شسته‌اند.
انگار یا خستگی در می‌كنند یا گوشه عزلت گزیده‌اند یا شاید هم هیچ‌كدام از اینها نیست و یك حال مسری زودگذر است كه امیدواریم این‌گونه باشد.
صدرعاملی در گفت‌وگو با یكی از خبرگزاری‌ها نوشتن را دغدغه این روزهایش عنوان كرده و گفته: «هیچ خبر جدیدی از كارگردانی ندارم. نه سناریویی را برای تصویب ارائه كرده‌ام و نه قصد دارم فیلمی را كلید بزنم. این روزها فقط می‌نویسم.»
صدرعاملی در ادامه البته اضافه كرده فعلا در حال نوشتن است؛ داستان‌های متفاوتی را می‌نویسد اما درباره این‌كه كدام یك را توسعه دهد به نتیجه قطعی نرسیده است.
رسول صدرعاملی همچنین به این موضوع اشاره كرده كه مدت‌هاست رایت ویدئویی زندگی با چشمان بسته را به شبكه نمایش خانگی واگذار كرده‌اند و طرف قراردادشان موسسه رسانه‌های تصویری بوده و مدیران این موسسه هستند كه درباره زمان عرضه فیلم به شبكه خانگی تصمیم می‌گیرند و در حال حاضر هم كه خبری از توزیع این فیلم در شبكه نمایش خانگی نیست.
لحن صدر عاملی كمی منفعل به نظر می‌رسد بخصوص وقتی در پاسخ به سوال خبرنگار درباره اطلاع از زمان اكران در انتظار معجزه نیز با جمله‌ای كوتاه اظهار بی‌خبری می‌كند و این‌گونه فكر و خیال‌ها درباره شخصیت‌های سینمایی نگران‌كننده است، اما طبق معمول امیدواریم ما اشتباه كرده باشیم و حال همگی خوب باشد.

حقوق معلمی‌ هاشمی یك‌چهارم یك ساعت مجری‌گری اوست و جالب‌تر این‌كه او در سال 600‌ پیشنهاد بازیگری دارد و اگر فقط مجری‌گری كند میلیاردر می‌شود، چراكه به هیچ كس به اندازه او پیشنهاد مجری گری نمی‌دهند و حالا چرا قبول نمی‌كند برمی‌گردد به همان سوال‌های اول ما كه چه؟!


یك خواننده قدیم شما چطور؟
بازیگری داریم كه نقطه مقابل جواد هاشمی است. نه‌تنها بیشتر یا تمام نقش‌هایش منفی بوده و حتی این نقش منفی به او می‌آمده، بلكه برعكس جواد هاشمی به خاطر نتراشیدن محاسنش از یك كاری كنار گذاشته شده!
رضا رویگری در گفت‌وگو با یكی از خبرگزاری‌ها گفته قرار بوده در «رسوایی» به جای شریفی‌نیا بازی كند و لازم بوده برای این كار ریش بگذارد.اما پس از چند روز خسته شده و ریشش را تراشیده و وقتی عوامل سازنده خبردار شدند خود به خود حضورش منتفی شده است.
رویگری گفته بعد از حضور در برخی آثار، مخاطبان توقع دارند دقت نظر بیشتری در انتخاب‌هایش داشته باشد تا آن نقش خاص را زیر‌سوال نبرد، بنابراین ترجیح داده روی آلبومش كار كرده و از صدایش استفاده كند كه سال‌هاست به آن بی‌مهری كرده، البته این جمله تاریخی را در مورد رویگری نمی‌توانیم بگوییم كه این روزها همه خواننده شده‌اند، شما چطور؟ ولی می‌توانیم بگوییم این روزها همه سینما را رها كرده‌اند و موسیقی را چسبیده‌اند، شما چطور؟!
رویگری در جایی از مصاحبه‌اش گفته نقش مثل دختر می‌ماند، آنقدر خواستگار برایش می‌آید تا این‌كه یكی می‌گیردش و البته ما نمی‌دانیم این تعبیر رویگری از بازیگری را كجای دلمان بگذاریم، اما خب نظر ایشان است و محترم!
یك خواننده جدید، شما چطور؟
مجبوریم یك‌بار دیگر این جمله تاریخی را بگوییم كه این روزها همه خواننده شده‌اند شما چطور؟ سوال ندارد. براحتی می‌توانید فهرست بازیگران را در ذهن‌تان مرور كنید و یك به یك به ترتیب ببینید خواننده شده‌اند. حالا چه اشكالی دارد. جای ما را كه تنگ نكرده‌اند.
امیدواریم حدس زده باشید این بار نوبت كیست. امین حیایی در حال مذاكره با بعضی آهنگسازان مطرح موسیقی پاپ است تا كار ساخت آهنگ‌ها و تنظیم قطعات اولین آلبوم مستقل خود را به آنها بسپارد.
البته نام‌هایی كه قرار است حیایی با آنها كارش را آغاز كند واقعا امیدواركننده است؛ افشین یداللهی و روزبه بمانی، سیروان خسروی و مهدی یراحی و پدرام كشتكار اما این‌كه چقدر صدای امین حیایی می‌تواند در كنار این اسامی موفق باشد یا خیر را هیچ ایده‌ای در موردش نداریم! البته ظاهرا كسی هم كاری به ایده ما ندارد و این روزها هر كس دلش بخواهد خواننده شده و كاملا امری است دل‌بخواهی!
همچنین گفته شده اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود اولین آلبوم مستقل امین حیایی تا خرداد 1392 به بازار عرضه می‌شود و در صورت موفقیت، حیایی برنامه‌های ویژه‌ای هم برای اجرای زنده خواهد داشت.
البته در مورد سابقه خوانندگی امین حیایی هم مطالبی گفته شده است. این‌كه او در چند فیلم خوانده و با چند گروه موسیقی همراهی و همكاری داشته است.
ما حرفی نداریم بجز آرزوی موفقیت و این‌كه ببینیم موفق می‌شود یا مجبوریم بگوییم چیزی از ارزش‌هایش كم نشد، اما كاش بازیگر می‌ماند!
عروسك‌های رکوردشکن
این همه سر و صدا و خبر فقط از یك عروسك خیلی عجیب است. عروسكی كه حالا خیلی معروف شده و كم‌كم می‌رود برای خودش به یك سوپراستار تبدیل بشود!
اصلا هم تعجب نكنید چون این اتفاق خیلی بعید نیست. كدام سوپراستاری را می‌شناسید كه فیلمش تنها در سه روز اول اكران 261 میلیون تومان بفروشد؟ تازه این در شرایطی است كه كلاه قرمزی سینماهای حوزه هنری را در اختیار ندارد.
كلاه قرمزی انگار قصد دارد ركورد سال‌های پیش خود را تكرار كند. فیلم سینمایی «كلاه قرمزی و بچه‌ننه» كه از عید فطر اكران شد حالا یكی از خبرسازترین‌هاست و صفحه فرهنگی روزنامه و خبرگزاری‌ها حتما خبری درباره این عروسك دوست‌داشتنی گذاشته‌اند.
به هر حال كلاه قرمزی در دو هفته گذشته یكی از خبرسازترین چهره‌ها بود. كلاه قرمزی سومین فیلم سینمایی براساس شخصیت كلاه قرمزی بعد از «كلاه قرمزی و پسرخاله» و «كلاه‌قرمزی و سروناز» ساخته شده ‌است.
داستان این فیلم درباره شیطنت‌های پسرعمه‌زاست كه كلاه‌قرمزی و آقای مجری را به دردسر می‌اندازد و ماجرای جدیدی پیش می‌آید كه منجر به ورود مهمان ناخوانده‌ای می‌شود.
بازیگر خواستید هستم
رضا عطاران می‌تواند حالا حالاها چهره باشد نه ‌فقط به خاطر «خوابم می‌آد»، بلكه به خاطر خلاقیتش در بازیگری، برای سوژه‌های به ظاهر دم‌دستی كه هیچكس به اندازه او به آنها توجه نمی‌كند، اما از بطن زندگی همه ما می‌آید، برای بازی‌اش در نقش‌های طنز كه مثال‌زدنی است و برای نوع صحبت كردنش.
در روزهای اخیر او با حضور در یكی از خبرگزاری‌ها از اما و اگرها و حاشیه‌های خوابم می‌آد گفته است، مثلا درباره دلایل اكران نشدن این فیلم در سینماهای حوزه هنری گفته: «حوزه هنری دنبال دلیل است كه چرا فیلم خوابم می‌آد فیلم مستهجنی است، اما ظاهرا هنوز دلیلش را پیدا نكر‌ده‌اند. با اصلاحاتی كه به فیلم وارد شده من الان پاك‌ترین مرد سینمای ایران هستم.»
او در ادامه و در پاسخ به انتقاداتی كه به خوابم می‌آد شده است، درباره گسستگی آن می‌گوید: «به نظر خودم فیلم دو پاره كه هیچ اصلا پنج پاره است. اول فیلم طنز اجتماعی خودم است و بعد ملودرام و بعد اكشن و بعد هم تراژدی می‌شود. اینها از نظر من عیب نیست. خودم آن را گذاشتم.»
عطاران مثل دیگران معتقد است اگر فیلم می‌فروشد بخش عمده‌اش به خاطر حضور اكبر عبدی است. مردم می‌خواهند ببینند عبدی در لباس مادر چگونه است و او فكر كرده اگر قرار است حرفی بزند كه مردم آن را ببینند باید به نحوی مردم را برای كشاندن به سینما جذب كند.
اما رضا عطاران در بخش دیگری از صحبت‌هایش و زمانی كه بحث به استفاده او از بازیگران كهنسال و خردسال می‌رسد، می‌گوید: «چند وقت پیش من به پورمخبر زنگ زدم و گفتم اگر جایی بازیگر خواستند من را معرفی كن. به او پیشنهاد زیاد می‌شود و من هم كه كم كار شده‌ام.»
همه هنرمندان ایران
می‌خواستیم از این جمع با معرفت و اهل دل، یكی را به عنوان چهره انتخاب كنیم، همان كسانی كه در دل مردم جا دارند، اما دلشان به خاطر آوار آذربایجان به درد آمد. دست كمك به سوی مردم دراز كردند و دست مردم آذربایجان را به رسم یاری فشردند.پس از زلزله غم‌انگیز آذربایجان، هنرمندان و ورزشكاران محبوب مردمی به میدان آمدند و هر كس هر طور كه می‌توانست برای كمك شتافت.هنرمندان موسیقی سازهایشان را كوك كردند، برخی هنرمندان تلویزیون تاب ماندن نداشتند و به آذربایجان رفتند و برخی محبوب‌ترین‌ها هم روزهایی را مقابل سینما آزادی نشستند تا كمك‌های مردمی جمع كنند.
پنجشنبه و جمعه هفته پیش روبه‌روی سینما آزادی غوغایی بود؛ پرویز پرستویی، رضا كیانیان، رضا عطاران، فاطمه معتمدآریا، مسعود رایگان، رویا تیموریان، صابر ابر، حامد كمیلی و... همه بودند.در همین دو روز به گفته پرستویی، 161میلیون و 500‌ هزار تومان پول نقد جمع شد.رضا كیانیان گفت: كمترین كاری كه می‌توانم انجام دهم این است كه آبرویم را برای جمع‌آوری كمك به هموطنانم خرج كنم و پرستویی هم با قدردانی از مردم قول داد مبالغ جمع شده به بهترین شكل ممكن برای زلزله‌زدگان هزینه شود.
چه اشكالی دارد همه هنرمندان و دل‌های دردمندشان این‌هفته چهره خبرساز ما باشند؟ آنها با غم‌های این مردم غصه خورده‌اند و با لبخندشان شاد شده‌اند.


منبع:جام جم
بازنشراطلاعات:takbook.com