kakoo_shirazi
05-01-2012, 07:50 AM
خوشبختی به خودی خود رخ نمی دهد، بلکه ساخته می شود. به همان اندازه انتخاب و داشتن همسر خوب، تلاش در حفظ آن هم مهم است. یکی از مهمترین علل شکست در ازدواج توقع و تصورات غلط از آن است.
[Only registered and activated users can see links]
1. ازدواج دوای هیچ دردی نیست ازدواج حکم غذا را دارد و نه دارو، ازدواج نه تنها باعث رفع یا معالجه مشکلات روحی روانی (احساس تنهایی، افسردگی و...) و رفتاری (خشونت، بی بندو باری و...) نمی شود بلکه آنها را بدتر کرده و ممکن است مشکلات دیگری نیز به آنها اضافه کند.
2.ازدواج وسیله است و نه هدف. بسیاری از ازدواجهای غلط و ناموفق به این دلیل رخ می دهند که افراد آن را یک هدف قرار می دهند (به هر ترتیبی که شده است بایستی ازدواج کرد) و در نتیجه برای رسیدن به آن گاهی بسیاری از اصول عقلانی و حتی اخلاقی را نیز نادیده گرفته و زیر بار انتخاب غلط می روند و یا بدون آمادگی و شرایط لازم درگیر آن می شوند (بدون دانش شنا، به دریا زدن دور از عقل است.)
3. بسیاری از مشکلات و اختلافات زناشوئی از بین نمی روند بلکه همین که به این تفاهم برسید که با هم در زمینه هایی اختلاف نظر دارید و به یک سازگاری و توافق دو نفره برسید کافی است.
4.زوجهای خوشبخت و موفق نیز گاهی جر و بحث و کشمکش دارند و اگر این چنین نباشد بایستی در صحت و سلامت آن شک کرد. مزیت زوج های موفق در این است که آنها می دانند چگونه بدرستی با اختلافات و مشکلات مواجه شوند و به تفاهم برسند و به تفاوتها احترام می گذارند و با دید برنده و بازنده به مسائل نگاه نمی کنند.
5.در زندگی مشترک هیچ قاعده و قانونی وجود ندارد مگر این که زوجین با هم آن را وضع کرده باشند.
6.ازدواج همچون درختی است که در صورت عدم آبیاری و مراقبت، دیر یا زود پژمرده خواهد شد.
هر یک از زوجین افرادی عاقل، بالغ،کامل و توانمندی هستند که می توانند زندگی خود را به تنهایی و با خوشی بگذرانند ولی با آگاهی و انتخاب تصمیم می گیرند تا با دیگری و کمک به هم مسیر رشد و کمال را دلپذیر، معنی دارتر و بهتر طی کنند
7.مشکلات و اختلافات جدی زناشوئی با ورود بچه نه تنها برطرف نمی شوند بلکه به مرور زمان بدتر می شوند (اگر چه در اوایل ممکن است بر مشکلات سرپوش بگذارد ولی به سرعت هم چون آتش زیر خاکستر زمانی شعله ور خواهد شد).
8.اگر چه هر چه اشتراک ها و شباهت های بین زوجین بیشتر باشد امکان به وجود آمدن صمیمیت بیشتر خواهد بود ولی این بدین معنا نیست که زوجین بایستی درد تمامی لحظات خوش شان همیشه با هم باشند (در بیشتر مواقع کافی اشت).
9.رابطه زناشویی یک رابطه 50/50نیست، 100/100 است. یک ازدواج زمانی می تواند موفق باشد که در رابطه، هر یک از طرفین تمام خوب خود باشند و اشتباه و کوتاهی دیگری را مجوزی برای قصور و خطای خود ندانند.
10.زوجین نه مکمل یکدیگر بلکه حامی و تقویت کننده همدیگر هستند. هر یک از زوجین افرادی عاقل، بالغ،کامل و توانمندی هستند که می توانند زندگی خود را به تنهایی و با خوشی بگذرانند ولی با آگاهی و انتخاب تصمیم می گیرند تا با دیگری و کمک به هم مسیر رشد و کمال را دلپذیر، معنی دارتر و بهتر طی کنند.
انسان های سالم بسیار کم و انسان کامل و بی عیب و نقص اصلاً وجود ندارد و آدمی نه جایزالخطا بلکه حتمی الخطا است. اما این دلیل و توجیه ایبرای خطا و اشتباهاتمان نیست. بلکه ما بایستی با بدست آوردن آگاهی و توانمند کردن و ساختن خود درصد خطاهای احتمالی خود را به حداقل برسانیم و مسئولیت آنها را بپذیریم و در صورت امکان جبران کنیم
11.اولین شرط و لازمه ارتباط خوب و مؤثر زناشویی ابراز صحیح، صریح و شفاف احساسات، نظرات و خواسته هاست. حتی بهترین روانشناسان (و حتی کسانی که ادعای قدرت ذهن خوانی دارند) نیز قادر به خواندن ذهن و فکر دیگری نیستند.
12.اگر در ازدواج قرار باشد کسی تغییر کند آن یک نفر خود ما هستیم (ما نمی توانیم هیچ کس را تغییر دهیم بجز خودمان). البته این بدین معنی نیست که اشتباه و خطای دیگری را نادیده بگیریم و یا بپذیریم بلکه به معنی شناخت و پذیرش مسئولیت خود در آن مورد و حمایت همسر به امید اصلاح است. درست همانند زمانی که همسرمان بیمار شده است و ما با مهر و مراقبت و کمک تلاش می کینم تا هر چه سریعتر بهبود یابد.
13.انسان های سالم بسیار کم و انسان کامل و بی عیب و نقص اصلاً وجود ندارد و آدمی نه جایزالخطا بلکه حتمی الخطا است. اما این دلیل و توجیه ایبرای خطا و اشتباهاتمان نیست. بلکه ما بایستی با بدست آوردن آگاهی و توانمند کردن و ساختن خود درصد خطاهای احتمالی خود را به حداقل برسانیم و مسئولیت آنها را بپذیریم و در صورت امکان جبران کنیم.
14.به جز افراد شیاد و دغلکار، در اختلافات و کشمکش ها هر دو طرف یقین و باور دارند که حق و حقیقت با خودشان است در حالی که فقط از طریق طرح درست و صادقانه مسئله و نظرات و بکار بردن عقل و منطق و داشتن انصاف و عدالت می توان به حقیقت و آرامش رسید.
15.اگر چه پدران و ماردان حوشبختی فرزندانشان را آرزو دارند و در برخی زمینه ها تجربیات ارزشمندی دارند و مشورت نشانه سلامت عقل است ولی شما هستید که می خواهید با همسر آینده تان زندگی کنید نه آنها. پس بعد از شنیدن نظرات دیگران، جمع بندی کنید و با احترام به بزرگترها تصمیم نهایی را خودتان بگیرید.
منبع:تبیان
بازنشراطلاعات:takbook.com
[Only registered and activated users can see links]
1. ازدواج دوای هیچ دردی نیست ازدواج حکم غذا را دارد و نه دارو، ازدواج نه تنها باعث رفع یا معالجه مشکلات روحی روانی (احساس تنهایی، افسردگی و...) و رفتاری (خشونت، بی بندو باری و...) نمی شود بلکه آنها را بدتر کرده و ممکن است مشکلات دیگری نیز به آنها اضافه کند.
2.ازدواج وسیله است و نه هدف. بسیاری از ازدواجهای غلط و ناموفق به این دلیل رخ می دهند که افراد آن را یک هدف قرار می دهند (به هر ترتیبی که شده است بایستی ازدواج کرد) و در نتیجه برای رسیدن به آن گاهی بسیاری از اصول عقلانی و حتی اخلاقی را نیز نادیده گرفته و زیر بار انتخاب غلط می روند و یا بدون آمادگی و شرایط لازم درگیر آن می شوند (بدون دانش شنا، به دریا زدن دور از عقل است.)
3. بسیاری از مشکلات و اختلافات زناشوئی از بین نمی روند بلکه همین که به این تفاهم برسید که با هم در زمینه هایی اختلاف نظر دارید و به یک سازگاری و توافق دو نفره برسید کافی است.
4.زوجهای خوشبخت و موفق نیز گاهی جر و بحث و کشمکش دارند و اگر این چنین نباشد بایستی در صحت و سلامت آن شک کرد. مزیت زوج های موفق در این است که آنها می دانند چگونه بدرستی با اختلافات و مشکلات مواجه شوند و به تفاهم برسند و به تفاوتها احترام می گذارند و با دید برنده و بازنده به مسائل نگاه نمی کنند.
5.در زندگی مشترک هیچ قاعده و قانونی وجود ندارد مگر این که زوجین با هم آن را وضع کرده باشند.
6.ازدواج همچون درختی است که در صورت عدم آبیاری و مراقبت، دیر یا زود پژمرده خواهد شد.
هر یک از زوجین افرادی عاقل، بالغ،کامل و توانمندی هستند که می توانند زندگی خود را به تنهایی و با خوشی بگذرانند ولی با آگاهی و انتخاب تصمیم می گیرند تا با دیگری و کمک به هم مسیر رشد و کمال را دلپذیر، معنی دارتر و بهتر طی کنند
7.مشکلات و اختلافات جدی زناشوئی با ورود بچه نه تنها برطرف نمی شوند بلکه به مرور زمان بدتر می شوند (اگر چه در اوایل ممکن است بر مشکلات سرپوش بگذارد ولی به سرعت هم چون آتش زیر خاکستر زمانی شعله ور خواهد شد).
8.اگر چه هر چه اشتراک ها و شباهت های بین زوجین بیشتر باشد امکان به وجود آمدن صمیمیت بیشتر خواهد بود ولی این بدین معنا نیست که زوجین بایستی درد تمامی لحظات خوش شان همیشه با هم باشند (در بیشتر مواقع کافی اشت).
9.رابطه زناشویی یک رابطه 50/50نیست، 100/100 است. یک ازدواج زمانی می تواند موفق باشد که در رابطه، هر یک از طرفین تمام خوب خود باشند و اشتباه و کوتاهی دیگری را مجوزی برای قصور و خطای خود ندانند.
10.زوجین نه مکمل یکدیگر بلکه حامی و تقویت کننده همدیگر هستند. هر یک از زوجین افرادی عاقل، بالغ،کامل و توانمندی هستند که می توانند زندگی خود را به تنهایی و با خوشی بگذرانند ولی با آگاهی و انتخاب تصمیم می گیرند تا با دیگری و کمک به هم مسیر رشد و کمال را دلپذیر، معنی دارتر و بهتر طی کنند.
انسان های سالم بسیار کم و انسان کامل و بی عیب و نقص اصلاً وجود ندارد و آدمی نه جایزالخطا بلکه حتمی الخطا است. اما این دلیل و توجیه ایبرای خطا و اشتباهاتمان نیست. بلکه ما بایستی با بدست آوردن آگاهی و توانمند کردن و ساختن خود درصد خطاهای احتمالی خود را به حداقل برسانیم و مسئولیت آنها را بپذیریم و در صورت امکان جبران کنیم
11.اولین شرط و لازمه ارتباط خوب و مؤثر زناشویی ابراز صحیح، صریح و شفاف احساسات، نظرات و خواسته هاست. حتی بهترین روانشناسان (و حتی کسانی که ادعای قدرت ذهن خوانی دارند) نیز قادر به خواندن ذهن و فکر دیگری نیستند.
12.اگر در ازدواج قرار باشد کسی تغییر کند آن یک نفر خود ما هستیم (ما نمی توانیم هیچ کس را تغییر دهیم بجز خودمان). البته این بدین معنی نیست که اشتباه و خطای دیگری را نادیده بگیریم و یا بپذیریم بلکه به معنی شناخت و پذیرش مسئولیت خود در آن مورد و حمایت همسر به امید اصلاح است. درست همانند زمانی که همسرمان بیمار شده است و ما با مهر و مراقبت و کمک تلاش می کینم تا هر چه سریعتر بهبود یابد.
13.انسان های سالم بسیار کم و انسان کامل و بی عیب و نقص اصلاً وجود ندارد و آدمی نه جایزالخطا بلکه حتمی الخطا است. اما این دلیل و توجیه ایبرای خطا و اشتباهاتمان نیست. بلکه ما بایستی با بدست آوردن آگاهی و توانمند کردن و ساختن خود درصد خطاهای احتمالی خود را به حداقل برسانیم و مسئولیت آنها را بپذیریم و در صورت امکان جبران کنیم.
14.به جز افراد شیاد و دغلکار، در اختلافات و کشمکش ها هر دو طرف یقین و باور دارند که حق و حقیقت با خودشان است در حالی که فقط از طریق طرح درست و صادقانه مسئله و نظرات و بکار بردن عقل و منطق و داشتن انصاف و عدالت می توان به حقیقت و آرامش رسید.
15.اگر چه پدران و ماردان حوشبختی فرزندانشان را آرزو دارند و در برخی زمینه ها تجربیات ارزشمندی دارند و مشورت نشانه سلامت عقل است ولی شما هستید که می خواهید با همسر آینده تان زندگی کنید نه آنها. پس بعد از شنیدن نظرات دیگران، جمع بندی کنید و با احترام به بزرگترها تصمیم نهایی را خودتان بگیرید.
منبع:تبیان
بازنشراطلاعات:takbook.com