kakoo_shirazi
12-27-2011, 10:22 AM
ازدواج برای هر مرد مجردی یک تصویر قشنگ است؛ یک آرزو که سال ها منتظرش می نشیند و در موردش رویابافی می کند. این تصویر روز به روز هم قشنگ تر می شود تا این که یکی از همین سال ها تصمیم می گیرید به انتظارتان پایان دهید و مرد خانه شوید. درست از همان لحظه ای که می خواهید با صدای بلند این تصمیم تان را اعلام و موافقت زنی را با این آرزو جلب کنید، نگرانی ها شروع می شود؛ نگرانی هایی که پیش از این حتی فکر نمی کردید سد راه ازدواج شما شوند. وقتی روز به روز به تعداد این دردسرها اضافه شده یا شدت شان بیشتر شود، ممکن است ناامید شوید و شما هم مثل خیلی های دیگر از ازدواج کردن فراری شوید اما فراموش نکنید، خیلی راحت می توانید راه دیگری را در پیش بگیرید و از ازدواج همان رویایی را که می خواستید بسازید؛ یک رویای پر دردسر که توانایی حل کردن مشکلاتش را دارید.
● دردسر اول: هماهنگی های خانوادگی
وارد شدن به یک خانواده جدید، کنار آمدن با آرزوها، آداب و رسوم و انتظارات ساده نیست. شما از همان روزهای اول ممکن است نگرانی هایی را تجربه کنید که در دوره مجردی هیچ کدام شان را نداشته اید. نحوه خواستگاری کردن، نوع جشنی که می خواهید بگیرید و خیلی تصمیم گیری های سخت تر و مهم تر همگی می توانند برای شما به یک چالش تبدیل شوند.
راه حل: سعی کنید قبل از مذاکره با خانواده همسرتان باهم سنگ های تان را وا بکنید. خود شما دوست دارید چطور ازدواج کنید و به چه چیزهایی بیشتر اهمیت می دهید؟ تصمیمی مشترک با همسر آینده تان بگیرید و بعد مفصل در مورد حساسیت های خانواده یکدیگر و آداب و رسوم شان گفت وگو کنید. حالا سعی کنید تصمیمات تان را در قالب خانوادگی تان پیاده کنید. اگر در مورد بعضی موارد باید مقاومت کنید یا بجنگید، هرگز همسرتان را به جنگ خانواده تان نفرستید بلکه خودتان با آن ها مذاکره کنید و تصمیمات مشترک تان را به عنوان عقاید شخصی خودتان با خانواده در میان بگذارید. وقتی هر دوی شما در جبهه خودتان جنگیدید و کمی از حساسیت ها را کم کردید، می توانید خانواده ها را دور هم جمع کنید و یک تصمیم تعدیل شده و خانوادگی در مورد آینده تان بگیرید.
● دردسر دوم: حساب و کتاب های مالی
نگرانی در مورد مسائل مالی و خرج و مخارج یک خانواده، یکی از نخستین نگرانی هایی است که قرار است تجربه اش کنید. اگر شما یک آدم معمولی باشید و بخواهید روی پای خودتان بایستید این نگرانی می تواند به یک استرس تبدیل شود. پرداختن قبض ها، خرج خورد و خوراک، پوشاک، اجاره خانه، مهمانی ها و مسافرت ها حتی در ساده ترین شرایط هم می تواند کمی بحران ساز باشد. به خصوص در ماه های اول که هنوز برآورد دقیقی از این هزینه ها ندارید.
راه حل: قبل از این که پایه های زندگی تان را بسازید، با همسرتان در مورد موضوعات مالی به توافق برسید. این توافق خیلی هم دقیق و غیرقابل تغییر نخواهد بود اما باز هم به شما در کم کردن تنش ها کمک خواهد کرد. هرگز روی آخرین قطره مانده در جیب تان برنامه ریزی نکنید. در مورد سطح اولیه ای که برای زندگی تان می خواهید بسازید با هم به توافق برسید. محله و ماشینی که قرار است داشته باشید، مکانی که برای ماه عسل قرار است بروید و سهمی که هر کدام از شما در مورد هزینه ها قرار است داشته باشید را معین کنید تا بعد از ازدواج با تنش کمتری روبه رو شوید.
● دردسر سوم: عادت های عجیب و غریب همسرتان
هر آدمی را هم که برای ازدواج انتخاب کنید و هرچه قدر هم که در موردش تحقیق کرده باشید، باز هم نمی توانید کاملا بشناسیدش. هر کدام از شما با عادت های متفاوتی وارد این خانه مشترک خواهید شد و ماه ها زمان لازم دارید که بتوانید با این عادت ها سازگار شوید و قلق یکدیگر دست تان بیاید.
راه حل: مهم ترین کاری که می توانید برای کم کردن تنش های ماه های اول انجام دهید، این است که قبل از زندگی زیر یک سقف به تمام ویژگی های شخصیتی و رفتاری طرف مقابل تان حسابی فکر کنید. شاید در اول راه فکر کنید که چطور می توانید با این همه تفاوت ها کنار هم زندگی کنید اما به زندگی تان زمان بدهید و چند ماه بعد می بینید که این تفاوت ها چقدر کوچک و ناچیز است و در زندگی روزانه وجودشان اصلا عجیب و غریب نیست.
● دردسر چهارم: انتظارهای متفاوت
شما ۲ آدم متفاوت هستید، در ۲ خانه متفاوت رشد کرده اید و قطعا نگاه شما در مورد وظایفی که قرار است به عهده داشته باشید تفاوت دارد. شاید در آغاز راه زیاد شدن حجم وظایف تان و دغدغه هایی که زندگی مشترک به شما تحمیل کند بیشتر از ظرفیت تان باشد اما اگر قدرت مدیریت زندگی تان را داشته باشید خیلی زود توانایی شما هم به اندازه مسئولیت تان رشد خواهد کرد.
راه حل چهارم: انتظارات تان را با شرایط تان تطبیق دهید. کار خانه و کار بیرون تان را هماهنگ کنید و هر کدام تان سهمی از آن را بر عهده بگیرید. مهارت شما در انجام برخی کارها، علاقه تان به بعضی های دیگر و فرصت تان برای انجام بعضی کارها می تواند دلیل قانع کننده ای باشد که بدون بحث و جنجال زحمت شان را بر عهده بگیرید و مرز بندی هایی مثل کارهای زنانه و کارهای مردانه را بدون جانب داری کنار بگذارید.
● دردسر پنجم: تعقیب و گریز
خب... شما قرار نیست مدام روبه روی هم باشید و از همه کارها و احساسات دیگری خبر داشته باشید. مدتی که بگذرد و شناخت تان از هم بیشتر شود، راحت تر می توانید از احساست طرف مقابل با خبر شوید و به او اعتماد کنید اما در ماه های اول اگر بخواهید زیاده از حد سر از کار همسرتان در بیاورید و او را تحت فشار بگذارید همه چیز خیلی زود به هم خواهد ریخت.
راه حل پنجم: به خاطر با خبر شدن از کارها و احساسات همسرتان تعقیب و گریز راه نیندازید. بگذارید مثل قبل زندگی اش را به شکلی طبیعی ادامه دهد و احساس نکند که همیشه زیر ذره بین قرار دارد. وقتی سر کار است یا مشغولیت دیگری دارد ثانیه به ثانیه به او زنگ نزنید. شما با این کارها نمی توانید جلوی خیانت را بگیرید پس بیهوده آرامش زندگی تان را مختل نکنید.
● دردسر ششم: تفاوت ها
آدم های مختلف عقاید مختلف دارند و موضوعات مهم و حساس ممکن است از نگاه شما با نگاه همسرتان متفاوت باشد. بخشی از این تفاوت ها را قبل از ازدواج درک خواهید کرد اما بعد از ازدواج هم روز به روز به تعداد آن ها اضافه خواهد شد.
راه حل ششم: نخستین و مهم ترین کاری که می توانید بکنید انتخاب آدمی است که حساسیت هایش برای شما قابل پذیرش باشد و به خاطر عقایدی که دارد آزرده نشوید، اما باز هم چنین انتخابی نمی تواند همه مشکلات را حل کند. شما باید سعی کنید که بعد از زندگی مشترک به ارزش ها، عقاید و حساسیت های طرف مقابل تان احترام بگذارید و نخواهید که شخصیت او را زیر و رو کنید و از طرف دیگر، نباید بگذارید که در جریان زندگی به عقاید شما حمله شود یا این که کسی باورهایی که یک عمر در شما بوده را به چالش بکشد.
منبع: مجله زندگی ایده آل
● دردسر اول: هماهنگی های خانوادگی
وارد شدن به یک خانواده جدید، کنار آمدن با آرزوها، آداب و رسوم و انتظارات ساده نیست. شما از همان روزهای اول ممکن است نگرانی هایی را تجربه کنید که در دوره مجردی هیچ کدام شان را نداشته اید. نحوه خواستگاری کردن، نوع جشنی که می خواهید بگیرید و خیلی تصمیم گیری های سخت تر و مهم تر همگی می توانند برای شما به یک چالش تبدیل شوند.
راه حل: سعی کنید قبل از مذاکره با خانواده همسرتان باهم سنگ های تان را وا بکنید. خود شما دوست دارید چطور ازدواج کنید و به چه چیزهایی بیشتر اهمیت می دهید؟ تصمیمی مشترک با همسر آینده تان بگیرید و بعد مفصل در مورد حساسیت های خانواده یکدیگر و آداب و رسوم شان گفت وگو کنید. حالا سعی کنید تصمیمات تان را در قالب خانوادگی تان پیاده کنید. اگر در مورد بعضی موارد باید مقاومت کنید یا بجنگید، هرگز همسرتان را به جنگ خانواده تان نفرستید بلکه خودتان با آن ها مذاکره کنید و تصمیمات مشترک تان را به عنوان عقاید شخصی خودتان با خانواده در میان بگذارید. وقتی هر دوی شما در جبهه خودتان جنگیدید و کمی از حساسیت ها را کم کردید، می توانید خانواده ها را دور هم جمع کنید و یک تصمیم تعدیل شده و خانوادگی در مورد آینده تان بگیرید.
● دردسر دوم: حساب و کتاب های مالی
نگرانی در مورد مسائل مالی و خرج و مخارج یک خانواده، یکی از نخستین نگرانی هایی است که قرار است تجربه اش کنید. اگر شما یک آدم معمولی باشید و بخواهید روی پای خودتان بایستید این نگرانی می تواند به یک استرس تبدیل شود. پرداختن قبض ها، خرج خورد و خوراک، پوشاک، اجاره خانه، مهمانی ها و مسافرت ها حتی در ساده ترین شرایط هم می تواند کمی بحران ساز باشد. به خصوص در ماه های اول که هنوز برآورد دقیقی از این هزینه ها ندارید.
راه حل: قبل از این که پایه های زندگی تان را بسازید، با همسرتان در مورد موضوعات مالی به توافق برسید. این توافق خیلی هم دقیق و غیرقابل تغییر نخواهد بود اما باز هم به شما در کم کردن تنش ها کمک خواهد کرد. هرگز روی آخرین قطره مانده در جیب تان برنامه ریزی نکنید. در مورد سطح اولیه ای که برای زندگی تان می خواهید بسازید با هم به توافق برسید. محله و ماشینی که قرار است داشته باشید، مکانی که برای ماه عسل قرار است بروید و سهمی که هر کدام از شما در مورد هزینه ها قرار است داشته باشید را معین کنید تا بعد از ازدواج با تنش کمتری روبه رو شوید.
● دردسر سوم: عادت های عجیب و غریب همسرتان
هر آدمی را هم که برای ازدواج انتخاب کنید و هرچه قدر هم که در موردش تحقیق کرده باشید، باز هم نمی توانید کاملا بشناسیدش. هر کدام از شما با عادت های متفاوتی وارد این خانه مشترک خواهید شد و ماه ها زمان لازم دارید که بتوانید با این عادت ها سازگار شوید و قلق یکدیگر دست تان بیاید.
راه حل: مهم ترین کاری که می توانید برای کم کردن تنش های ماه های اول انجام دهید، این است که قبل از زندگی زیر یک سقف به تمام ویژگی های شخصیتی و رفتاری طرف مقابل تان حسابی فکر کنید. شاید در اول راه فکر کنید که چطور می توانید با این همه تفاوت ها کنار هم زندگی کنید اما به زندگی تان زمان بدهید و چند ماه بعد می بینید که این تفاوت ها چقدر کوچک و ناچیز است و در زندگی روزانه وجودشان اصلا عجیب و غریب نیست.
● دردسر چهارم: انتظارهای متفاوت
شما ۲ آدم متفاوت هستید، در ۲ خانه متفاوت رشد کرده اید و قطعا نگاه شما در مورد وظایفی که قرار است به عهده داشته باشید تفاوت دارد. شاید در آغاز راه زیاد شدن حجم وظایف تان و دغدغه هایی که زندگی مشترک به شما تحمیل کند بیشتر از ظرفیت تان باشد اما اگر قدرت مدیریت زندگی تان را داشته باشید خیلی زود توانایی شما هم به اندازه مسئولیت تان رشد خواهد کرد.
راه حل چهارم: انتظارات تان را با شرایط تان تطبیق دهید. کار خانه و کار بیرون تان را هماهنگ کنید و هر کدام تان سهمی از آن را بر عهده بگیرید. مهارت شما در انجام برخی کارها، علاقه تان به بعضی های دیگر و فرصت تان برای انجام بعضی کارها می تواند دلیل قانع کننده ای باشد که بدون بحث و جنجال زحمت شان را بر عهده بگیرید و مرز بندی هایی مثل کارهای زنانه و کارهای مردانه را بدون جانب داری کنار بگذارید.
● دردسر پنجم: تعقیب و گریز
خب... شما قرار نیست مدام روبه روی هم باشید و از همه کارها و احساسات دیگری خبر داشته باشید. مدتی که بگذرد و شناخت تان از هم بیشتر شود، راحت تر می توانید از احساست طرف مقابل با خبر شوید و به او اعتماد کنید اما در ماه های اول اگر بخواهید زیاده از حد سر از کار همسرتان در بیاورید و او را تحت فشار بگذارید همه چیز خیلی زود به هم خواهد ریخت.
راه حل پنجم: به خاطر با خبر شدن از کارها و احساسات همسرتان تعقیب و گریز راه نیندازید. بگذارید مثل قبل زندگی اش را به شکلی طبیعی ادامه دهد و احساس نکند که همیشه زیر ذره بین قرار دارد. وقتی سر کار است یا مشغولیت دیگری دارد ثانیه به ثانیه به او زنگ نزنید. شما با این کارها نمی توانید جلوی خیانت را بگیرید پس بیهوده آرامش زندگی تان را مختل نکنید.
● دردسر ششم: تفاوت ها
آدم های مختلف عقاید مختلف دارند و موضوعات مهم و حساس ممکن است از نگاه شما با نگاه همسرتان متفاوت باشد. بخشی از این تفاوت ها را قبل از ازدواج درک خواهید کرد اما بعد از ازدواج هم روز به روز به تعداد آن ها اضافه خواهد شد.
راه حل ششم: نخستین و مهم ترین کاری که می توانید بکنید انتخاب آدمی است که حساسیت هایش برای شما قابل پذیرش باشد و به خاطر عقایدی که دارد آزرده نشوید، اما باز هم چنین انتخابی نمی تواند همه مشکلات را حل کند. شما باید سعی کنید که بعد از زندگی مشترک به ارزش ها، عقاید و حساسیت های طرف مقابل تان احترام بگذارید و نخواهید که شخصیت او را زیر و رو کنید و از طرف دیگر، نباید بگذارید که در جریان زندگی به عقاید شما حمله شود یا این که کسی باورهایی که یک عمر در شما بوده را به چالش بکشد.
منبع: مجله زندگی ایده آل