PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آیا درباره خودتان سالم فکر می کنید ؟!



kakoo_shirazi
12-19-2011, 05:37 PM
آیا درباره خودتان سالم فکر می کنید ؟!


هر انسانی در مراحل زندگی، با توجه به باورها، نگرش‌ها، ارزش‌ها و اعتقادات خود تصمیم‌گیری می‌کند و اعمال و رفتارهای او ناشی از فکر و اندیشه‌ای‌ست که از خانواده، مدرسه، جامعه، فرهنگ و ارزش‌های اجتماعی کسب نموده است. [Only registered and activated users can see links]

از خصوصیات اصلی انسان، توانایی فوق‎العاده‌ی او در فکرکردن است؛ به‌خصوص توانایی او در تفکر درباره‌ی نحوه‌ی فکرکردن خود، شاید از بی‌نظیرترین و انسانی‌ترین ویژگی‌های اوست. همان‌طور که انسان با افکار و اندیشه‌های خیالی و غیرمنطقی، مایه‌ی اضطراب و نگرانی خود را فراهم می‌کند، از طریق تفکر صحیح و منطقی نیز می‌تواند خود را از شر ناراحتی‌های خویش، رها سازد.

وقتی تفکر و رفتار آدمی عاقلانه باشد، موجودی کارآمد، شادمان، سرزنده و توانا خواهد بود؛ پس می‌توان گفت هر انسانی با اندیشه و افکار خود، زندگی‌اش را می‌سازد و جهت می‌دهد. «آلبرت آلیس» روان‌شناس معروف که نظریه‌ی «درمان عقلانی-عاطفی» را ارائه داده است، اعتقاد دارد که توسل به عقایدی در زندگی، موجب اضطراب و ناراحتی روانی فرد می‌گردد.

«آلیس» معتقد است وقتی حادثه‌ای برای فرد اتفاق می‌افتد، او براساس تمایلات درونی و ذاتی خود ممکن است 2برداشت متفاوت و متضاد از آن حادثه و رویداد داشته باشد: یکی افکار، عقاید و باورهای منطقی و عقلانی و دیگری افکار، عقاید و برداشت‌های غیرمنطقی و[Only registered and activated users can see links] غیرعقلانی.

در حالتی‌که فرد تابع افکار و عقاید عقلانی و منطقی باشد، به عواقب و نتایج منطقی دست خواهد یافت و شخصیت سالمی خواهد داشت اما در حالتی‌که فرد تحت‌تأثیر و دستخوش افکار و عقاید غیرمنطقی قرار گیرد، با عواقب و نتایج غیرمنطقی و غیرعقلانی مواجه خواهد شد. در این حالت، فردی‌ست مضطرب و ناراحت که شخصیت ناسالمی دارد.


افکار غیرمنطقی از دیدگاه آلیس
[Only registered and activated users can see links]) اعتقاد فرد به این‌که لازم و ضروری‌ست همه‌ی افراد جامعه او را دوست‌بدارند و احترام‌اش بگذارند.
این تصور، غیرعقلانی و غیرمنطقی‌ست زیرا چنین هدفی، غیرقابل دسترسی و وصول است. البته این خوب است که انسان مورد مهر و محبت و دوستی دیگران قرار گیرد اما فرد عاقل و منطقی، هرگز علایق، آرزوها و خواسته‌هایش را قربانی چنین هدفی نمی‌کند.
[Only registered and activated users can see links]) اعتقاد به این‌که لازمه‌ی احساس ارزشمندی، وجود بیش‌ترین لیاقت، شایستگی، کمال و فعالیت شدید است.
این‌کار عملاً امکان‌پذیر نیست و تلاش و وسواس در راه کسب آن، فرد را به اضطراب، نگرانی و بیماری‌های روانی مبتلا می‌سازد و در زندگی نیز احساس حقارت و ناتوانی به او دست‌می‌دهد؛ به این‌ترتیب، زندگی فرد همواره با شکست و ناکامی همراه خواهد بود اما فرد منطقی سعی می‌کند که بهترین کارها را به‌خاطر خودش انجام دهد، نه برای دیگران.
[Only registered and activated users can see links]) اعتقاد فرد به این‌که کسانی که خطا و اشتباه می‌کنند، باید به‌شدت تنبیه و سرزنش شوند.
این فکر، غیرمنطقی و غیرعقلانی‌ست زیرا تمامی انسان‌ها دچار خطا و اشتباه می‌شوند. فرد منطقی و عقلانی، هرگز خود و دیگران را سرزنش نمی‌کند. اگر دیگران هم او را سرزنش کنند، در بهبود رفتار و اعمالش می‌کوشد. هم‌چنین اگر دیگران، کار خطا و نادرستی انجام دهند، سعی در درک علل آن کار دارد و اگر بتواند، آنان را از ادامه‌ی کارهای نادرست، بازمی‌دارد.
[Only registered and activated users can see links]) اعتقاد فرد به این‌که اگر وقایع و حوادث آن‌طور نباشد که او می‌خواهد، نهایتِ ناراحتی، گرفتاری و بیچارگی به‌بار می‌آید و این مسأله برای او فاجعه‌آمیز خواهد بود.
چنین طرز تفکری، اشتباه و بیهوده است زیرا ناکام‌شدن، یک احساس طبیعی‌ست اما اندوه و نگرانی بسیار شدید و طولانی‌مدت، یک موضوع غیرعقلانی و غیرمنطقی‌ست. فرد منطقی، از بزرگ‌کردن موقعیت نامطبوع و ناخوشایند، امتناع می‌ورزد و در جهت بهبود و عادی‌نمودن آن اقدام می‌کند. البته ممکن است که موقعیت‌های نامطبوع مختل‌کننده، اضطراب‌آور و مشکل‌ساز باشند اما به آن اندازه هم که فرد تصورش را در ذهن دارد، وحشتناک و فاجعه‌آمیز نیستند، مگر این‌که خود او، آن‌ها را این‌گونه تعبیر و تفسیر کند.
[Only registered and activated users can see links]) اعتقاد فرد به این‌که بدبختی و ناخشنودی او به‌وسیله‌ی عوامل بیرونی به‌‌وجود آمده و انسان، توانایی کنترل غم و اندوه و اختلال‌های روانی و عاطفی خود را ندارد و یا این‌که توانایی‌اش در این زمینه، بسیار کم است.
اگر فردی بپذیرد که اختلالات و مشکلات عاطفی، نتیجه‌ی احساسات، ارزش‌یابی‌ها و تلقین فرد به خودش است، در این‌صورت کنترل و تغییر آن‌ها، ساده و به‌راحتی امکان‌پذیر خواهد بود.
[Only registered and activated users can see links]) اعتقاد فرد به این‌که چیزهای خطرناک و ترس‌آور، موجب نهایت نگرانی می‌شوند و فرد همواره باید تلاش کند تا امکان به وقوع پیوستن آن‌ها را به تأخیر بیندازد.
این یک اندیشه و تصور غیرمنطقی و غیرعقلانی‌ست. فرد منطقی می‌داند که خطرهای بالقوه، به آن اندازه‌ای که انسان از آن‌ها می‌ترسد، وحشتناک نیستند و اضطراب و ناراحتی، نه‌تنها از وقوع آن‌ها جلوگیری نخواهد کرد، بلکه موجب افزایش آن‌ها نیز خواهد شد. از این‌رو، فرد منطقی و عقلانی، به انجام کارهایی خواهد پرداخت که امکان وقوع خطرهای بالقوه را به ‌حداقل برساند.
[Only registered and activated users can see links]) اعتقاد فرد به این‌که اجتناب و دوری از بعضی مشکلات زندگی و مسؤولیت‌های شخصی، برای او آسان‌تر از مواجه‌شدن با آن‌هاست.
این نوع تفکر و اعتقاد فرد، غیرمنطقی و غیرعقلانی‌ست زیرا دوری و اجتناب از یک کار، سخت‌تر و دردناک‌تر از انجام آن است و علاوه‌بر مشکلات و نارضایتی‌های بعدی، موجب کاهش اعتماد به خود نیز می‌شود. فرد منطقی و عقلانی، آن‌چه را که باید در زندگی و کارهای روزانه‌ی خود انجام دهد، بدون شکوه و شکایت زیاد به انجام می‌رساند و در عین‌حال، از انجام کارهای دردناک و غیر لازم، دوری می‌جوید. او هم‌چنین پی‌می‌برد که زندگی، آکنده از شکست‌ها و موفقیت‌هاست؛ بنابراین سعی‌می‌کند با مشکلات و ناکامی‌ها مبارزه کند و موانع را از پیش روی خود بردارد. هم‌چنین فرد منطقی، ضمن احساس مسؤولیت در زندگی، از حل مشکلات خود نیز لذت می‌برد.
[Only registered and activated users can see links]) اعتقاد فرد به این‌که باید متکی به دیگران باشد و بر انسان قوی‌تری تکیه کند.
با وجود آن‌که هر فردی تا حدودی به دیگران متکی‌ست اما دلیلی برای افزایش وابستگی وجود ندارد زیرا وابستگی شدید، به فقدان یا کاهش استقلال فردی و اعتمادبه‌نفس می‌انجامد. فرد منطقی و عقلانی برای کسب استقلال و مسؤولیت برای خویشتن تلاش می‌کند اما هیچ‌وقت هم از دریافت کمک‌های لازم دیگران امتناع نمی‌ورزد. هم‌چنین به هنگام لزوم، خطر می‌کند و اگر هم شکست خورد، آن‌را تجربه‌ای برای پیشرفت خود می‌داند.
[Only registered and activated users can see links]) اعتقاد فرد به این‌که تجارب و وقایع گذشته و تاریخچه‌ی زندگی، تعیین‌کننده‌ی مطلق رفتار کنونی او هستند و اثرات اتفاقات گذشته را به هیچ‌وجه نمی‌توان نادیده انگاشت.
این عقیده هم غیرمنطقی و غیرعقلانی‌ست. فرد منطقی و عقلانی در عین‌حال که گذشته را مهم می‌شمارد، می‌تواند با بررسی اثرات رفتار و تجزیه و تحلیل عقاید و باورهای اشتباه و نگران کننده‌ی گذشته‌ی خود، به تغییر رفتار و اعمال کنونی خویش اقدام کند. فرد سالم بیش از آن‌چه به گذشته‌‌ توجه دارد، به زمان حال و وضعیت موجود توجه می‌کند.
[Only registered and activated users can see links]) اعتقاد فرد به این‌که برای هر مشکلی، همیشه یک راه‌حل درست و کامل وجود دارد و اگر انسان به آن دست‌نیابد، بسیار وحشتناک و فاجعه‌آمیز خواهد بود.
این عقیده، غیرعقلانی‌ست. فرد منطقی و عقلانی می‌کوشد تا حتی‌الامکان راه‌حل‌های متعددی را برای مشکل خویش بیابد و از بین آن‌ها، بهترین و عملی‌ترین راه‌حل را انتخاب کند. او هم‌چنین آگاه است که هیچ راه‌حلی کامل نیست و سودمندی و مفیدبودن راه‌حل‌‌ها، امری نسبی‌ست و برحسب موقعیت‌های مختلف، تغییر می‌کند.
منبع : taknaz.ir

مهدی64
12-31-2011, 11:03 PM
واقعا خسته نباشید ما اگه یه واحد فقط یه واحد یا یه کتاب در مورد طریقه فکر کردن داشتیم تو سیستم آموزشیمون داشتیم خیلی خوب میشد