sedigh89
10-08-2011, 04:54 PM
[Only registered and activated users can see links]
به دنبال بیماری مجید بهرامی از اعضای انجمن بازیگران خانه تئاترکه منجر به بستری شدن وی در بیمارستان شد. خانه تئاتر ، خانه هنرمندان ایران و انجمن عکاسان خانه تئاتر٬ برای کمک و همیاری به این هنرمند یک اکسپوی عکس برگزار کردند.
برنامه ای که در نخستین روزش با استقبال بی سابقه مردم و هنرمندان روبرو شد. اما در این اکسپو یک اتفاق کم نظیر افتاد. عکسی از جواد جلالی که از مجید بهرامی در فیلم بدرود بغداد گرفته شده بود. به قیمت 80 میلیون تومان فروخته شد! همچنین عکسی از آوا کیایی هم 30 میلیون تومان خریده شد. تا نه تنها یک اتفاق بی سابقه هنری رقم بخورد بلکه یک رکورد در فروش یک عکس سینمایی ثبت شود ضمن اینکه قرار است برای اولین بار یک عکس سینمایی (که عکس دیگری است از جواد جلالی) در گنجینه ملی خانه هنرمندان نگهداری شود.
این گفتگوی ماست با جواد جلالی عکاس این عکس بلافاصله بعد از این اتفاق آقای جلالی یک توضیحی بدهید که قضیه چی بود و داستان این اکسپو و فروش این عکس در واقع مجید بهرامی عزیز که دوست قدیمی ماست و با هم فیلم کار کردیم ، مطلع شدیم که مبتلا به بیماری سرطان شده و بیماری اش هم بیماری مهلکی است. طوری که پزشکان گفتند که تا چند روز دیگر شاید مجید کنار شما نباشد.
و امیدواری از این جهت به وجود آمد که گفته شد در آلمان شاید بتوانیم کاری برای مجید انجام بدهیم . هزینه های درمان مجید باید تامین می شد و این هزینه ها چیزی بالغ بر 370 میلیون تومان بود. مبلغی که هزینه کردنش برای مجید و خانواده اش بسیار سنگین بود. در نتیجه آقای سرسنگی و دوستانشان در خانه هنرمندان این اکسپو را در جهت کمک به تامین هزینه های درمان مجید در آلمان راه انداختند.
با من هم تماس گرفته شد و به من گفتند جواد تو هم کارهایت را شرکت بده چون با مجید در بدرود بغداد کار کرده بودی و من هم عکسهایی را انتخاب کردم که به این حال و هوا و هدفی که این برنامه داشت بخورد و عکس هایی را انتخاب کردم که خود مجید را عکاسی کرده باشم. عکس هایی که مجید را با انرژی، سلامت و سرشار از حس زندگی و شور و هیجان نشان بدهد.
اولین چیزی که از مجید یادم می آید در دفتر آقای نادری بود و مجید را دیدم که می خندید و می خندید و می خندید و رفتم جلو گفتم شما یک بغل به من بده. گفت: چطور؟ گفتم اینقدر تو خوب می خندی که آدم دوست دارد این انرژی را بکشد توی خودش! و تابلوهایی که دادم به این نمایشگاه همین حال و هوا و همین انرژی خوب و پویایی را منتقل کند.
من 4 اثر در این اکسپو داشتم که دو تا جزو آثار نفیس بود و دو تا در اکسپو برای فروش گذاشته شد. دیشب مطلع شدیم که یکی از این عکس ها که جزو اثار نفیس هم هست که عکسی است از مجید بهرامی که من با حال خاصی از مجید گرفته بودم و مجید می داند که قبل از گرفتن این عکس من و مجید چه گپی با هم زدیم و چه حال و چه شعفی داشتیم به قیمت 80 میلیون تومان فروخته شده و امیدوارم این عکس تبدیل به عکسی بشود که بتواند برای مجید پویایی و تکاپو و حرکت دو باره به ارمغان بیاورد.
تشکر می کنم از خانم میرطهماسب، آوا کیایی، باران کوثری ،سیف ا.. صمدیان، ابراهیم حسینی، آقای شاه آبادی، آقای سرسنگی و همه کسانی که حضور پر مهرشان باعث برپایی این اکسپو شد. این عکس دیگر تبدیل شده به یک اثر مفهومی که امضا کنندگانش مجید بهرامی و این قلب های تپنده و مهربان و من هستیم. آقای جلالی به جز بحث کمک به مجید بهرامی و حرکت خیلی خوبی که انجام شده، نکته مهم اینجاست که رقم خیلی بالایی برای یک عکس پرداخت شده و این می تواند خیلی خبرساز باشد.
خودت نظرت در این مورد چی است؟ من این را یک بینش باز فرهنگی که از قلب بیرون می آید می بینم. من این رقم را 80 میلیون تومان نمی بینم. من این رقم را 80 میلیون مهر و محبت و عشق می بینم. اتفاق بسیار مهمی افتاده، مدیر و منتقد با هم، شونه به شونه هم با هم بغض کردند با هم کارهای مجید، لحظه های مجید را دیدند. تمام کسانی که آنجا بودند منیت خودشان را گزاشتند پشت آن درها و آمدند و چرخیدند و امضا کردند و با رقم های گوناگون این آثار را بردند. این مهر و محبتی بود برای مجید.
و در واقع از مجید به مجید رسید. مجید آنقدر مهر و عشق داشت و که این مهر و عشق به خودش برگشت و تبدیل به 80 میلیونی شد که در تاریخ اکسپوی ایران بی سابقه است.
در واقع هنرت امروز به هدف واقعی اش که زندگی بخشیدن به انسانها است رسیده خیلی خیلی خیلی زیاد و یک اتفاق بسیار مهمی که افتاد این بود که خود اثر نجات دهنده کارکتر داخل اثر می شود. من همیشه به مجید می گفتم که مجید دوست دارم روزمرگی تو را عکاسی کنم. من لحظه های شخصی مجید را عکاسی کردم و خوشحالم که این لحظه های شخصی به کمک مجید آمده. و ممنونم از کسانی که این عکس ها را خریداری کردند. این یک شکوفایی در هنر عکاسی است.و این آدم ها در آینده هنر همیشه خواهند بود. این ما را به آینده جامعه امیدوار می کند.
آینده ای حضور و پویایی مجید و مجید ها در آن نقش بسزایی خواهد داشت. فکر کن حالا با فروش این عکس از مجید بهرامی، مجید دوباره سالم و سرحال برگردد دیشب که این عکس فروخته شد با مجید صحبت کردم و یک بغضی بین من مجید ترکید. من و مجید در یک بازه زمانی به واسطه این اتفاق به همدیگر گره خوردیم.
من اولین بار که دوربین عکاسی دستم گرفتم، کودکی بودم که دنیا را زیبا و زنده می دید. و جهان را به همان زیبایی که می دید، ثبت می کرد. و زمان بین من و آن کودکی فاصله انداخت تا دیشب دوباره آن کودکی زنده شد و دیشب با چشمم که نگاه می کردم و در ذهنم عکاسی می کردم تصویری که برایم ساخته شد همان تصویر زیبای کودکی بود و آن حس ناب دوباره برگشت و حالا لحظه ای که مجید را دوباره سالم و سرحال ببینم. یک بغل دوباره ازش می گیرم و می گویم مجید این بغلت را دوباره به من بده.
به گزارش کافه سینما این نمایشگاه در روزهای آینده همچنان در خانه هنرمندان برقرار است. ضمن اینکه قرار است فیلم بدرود بغداد برای حمایت از مجید بهرامی اکران شود.
به دنبال بیماری مجید بهرامی از اعضای انجمن بازیگران خانه تئاترکه منجر به بستری شدن وی در بیمارستان شد. خانه تئاتر ، خانه هنرمندان ایران و انجمن عکاسان خانه تئاتر٬ برای کمک و همیاری به این هنرمند یک اکسپوی عکس برگزار کردند.
برنامه ای که در نخستین روزش با استقبال بی سابقه مردم و هنرمندان روبرو شد. اما در این اکسپو یک اتفاق کم نظیر افتاد. عکسی از جواد جلالی که از مجید بهرامی در فیلم بدرود بغداد گرفته شده بود. به قیمت 80 میلیون تومان فروخته شد! همچنین عکسی از آوا کیایی هم 30 میلیون تومان خریده شد. تا نه تنها یک اتفاق بی سابقه هنری رقم بخورد بلکه یک رکورد در فروش یک عکس سینمایی ثبت شود ضمن اینکه قرار است برای اولین بار یک عکس سینمایی (که عکس دیگری است از جواد جلالی) در گنجینه ملی خانه هنرمندان نگهداری شود.
این گفتگوی ماست با جواد جلالی عکاس این عکس بلافاصله بعد از این اتفاق آقای جلالی یک توضیحی بدهید که قضیه چی بود و داستان این اکسپو و فروش این عکس در واقع مجید بهرامی عزیز که دوست قدیمی ماست و با هم فیلم کار کردیم ، مطلع شدیم که مبتلا به بیماری سرطان شده و بیماری اش هم بیماری مهلکی است. طوری که پزشکان گفتند که تا چند روز دیگر شاید مجید کنار شما نباشد.
و امیدواری از این جهت به وجود آمد که گفته شد در آلمان شاید بتوانیم کاری برای مجید انجام بدهیم . هزینه های درمان مجید باید تامین می شد و این هزینه ها چیزی بالغ بر 370 میلیون تومان بود. مبلغی که هزینه کردنش برای مجید و خانواده اش بسیار سنگین بود. در نتیجه آقای سرسنگی و دوستانشان در خانه هنرمندان این اکسپو را در جهت کمک به تامین هزینه های درمان مجید در آلمان راه انداختند.
با من هم تماس گرفته شد و به من گفتند جواد تو هم کارهایت را شرکت بده چون با مجید در بدرود بغداد کار کرده بودی و من هم عکسهایی را انتخاب کردم که به این حال و هوا و هدفی که این برنامه داشت بخورد و عکس هایی را انتخاب کردم که خود مجید را عکاسی کرده باشم. عکس هایی که مجید را با انرژی، سلامت و سرشار از حس زندگی و شور و هیجان نشان بدهد.
اولین چیزی که از مجید یادم می آید در دفتر آقای نادری بود و مجید را دیدم که می خندید و می خندید و می خندید و رفتم جلو گفتم شما یک بغل به من بده. گفت: چطور؟ گفتم اینقدر تو خوب می خندی که آدم دوست دارد این انرژی را بکشد توی خودش! و تابلوهایی که دادم به این نمایشگاه همین حال و هوا و همین انرژی خوب و پویایی را منتقل کند.
من 4 اثر در این اکسپو داشتم که دو تا جزو آثار نفیس بود و دو تا در اکسپو برای فروش گذاشته شد. دیشب مطلع شدیم که یکی از این عکس ها که جزو اثار نفیس هم هست که عکسی است از مجید بهرامی که من با حال خاصی از مجید گرفته بودم و مجید می داند که قبل از گرفتن این عکس من و مجید چه گپی با هم زدیم و چه حال و چه شعفی داشتیم به قیمت 80 میلیون تومان فروخته شده و امیدوارم این عکس تبدیل به عکسی بشود که بتواند برای مجید پویایی و تکاپو و حرکت دو باره به ارمغان بیاورد.
تشکر می کنم از خانم میرطهماسب، آوا کیایی، باران کوثری ،سیف ا.. صمدیان، ابراهیم حسینی، آقای شاه آبادی، آقای سرسنگی و همه کسانی که حضور پر مهرشان باعث برپایی این اکسپو شد. این عکس دیگر تبدیل شده به یک اثر مفهومی که امضا کنندگانش مجید بهرامی و این قلب های تپنده و مهربان و من هستیم. آقای جلالی به جز بحث کمک به مجید بهرامی و حرکت خیلی خوبی که انجام شده، نکته مهم اینجاست که رقم خیلی بالایی برای یک عکس پرداخت شده و این می تواند خیلی خبرساز باشد.
خودت نظرت در این مورد چی است؟ من این را یک بینش باز فرهنگی که از قلب بیرون می آید می بینم. من این رقم را 80 میلیون تومان نمی بینم. من این رقم را 80 میلیون مهر و محبت و عشق می بینم. اتفاق بسیار مهمی افتاده، مدیر و منتقد با هم، شونه به شونه هم با هم بغض کردند با هم کارهای مجید، لحظه های مجید را دیدند. تمام کسانی که آنجا بودند منیت خودشان را گزاشتند پشت آن درها و آمدند و چرخیدند و امضا کردند و با رقم های گوناگون این آثار را بردند. این مهر و محبتی بود برای مجید.
و در واقع از مجید به مجید رسید. مجید آنقدر مهر و عشق داشت و که این مهر و عشق به خودش برگشت و تبدیل به 80 میلیونی شد که در تاریخ اکسپوی ایران بی سابقه است.
در واقع هنرت امروز به هدف واقعی اش که زندگی بخشیدن به انسانها است رسیده خیلی خیلی خیلی زیاد و یک اتفاق بسیار مهمی که افتاد این بود که خود اثر نجات دهنده کارکتر داخل اثر می شود. من همیشه به مجید می گفتم که مجید دوست دارم روزمرگی تو را عکاسی کنم. من لحظه های شخصی مجید را عکاسی کردم و خوشحالم که این لحظه های شخصی به کمک مجید آمده. و ممنونم از کسانی که این عکس ها را خریداری کردند. این یک شکوفایی در هنر عکاسی است.و این آدم ها در آینده هنر همیشه خواهند بود. این ما را به آینده جامعه امیدوار می کند.
آینده ای حضور و پویایی مجید و مجید ها در آن نقش بسزایی خواهد داشت. فکر کن حالا با فروش این عکس از مجید بهرامی، مجید دوباره سالم و سرحال برگردد دیشب که این عکس فروخته شد با مجید صحبت کردم و یک بغضی بین من مجید ترکید. من و مجید در یک بازه زمانی به واسطه این اتفاق به همدیگر گره خوردیم.
من اولین بار که دوربین عکاسی دستم گرفتم، کودکی بودم که دنیا را زیبا و زنده می دید. و جهان را به همان زیبایی که می دید، ثبت می کرد. و زمان بین من و آن کودکی فاصله انداخت تا دیشب دوباره آن کودکی زنده شد و دیشب با چشمم که نگاه می کردم و در ذهنم عکاسی می کردم تصویری که برایم ساخته شد همان تصویر زیبای کودکی بود و آن حس ناب دوباره برگشت و حالا لحظه ای که مجید را دوباره سالم و سرحال ببینم. یک بغل دوباره ازش می گیرم و می گویم مجید این بغلت را دوباره به من بده.
به گزارش کافه سینما این نمایشگاه در روزهای آینده همچنان در خانه هنرمندان برقرار است. ضمن اینکه قرار است فیلم بدرود بغداد برای حمایت از مجید بهرامی اکران شود.