اگر به شیوه اجرای نوازندگان بزرگ امروزیِ هارمونیکا* دقت کنیم، متوجه خواهیم شد که نوازندگی آن ها تفاوت عمده ای با نوازندگان قدیمی این ساز دارد. شاید نخستین چیزی که در نگاه اول در شیوه اجرای نوازندگان قدیمی به چشم آید، این باشد که آن ها در حین نوازندگی مرتباً از دست های خود برای ایجاد برخی از افکت های خاص استفاده می کنند.


به عنوان مثال اگر به ویدیوی های موجود از نوازندگان بزرگی همچون «لری آدلر» (Larry Adler) و یا «تاملی رایلی» (Tommy Reilly) – که از جمله نوازندگی قدیمی هارمونیکای سبک کلاسیک به شمار می رود – نگاه کنیم، مشاهده خواهیم کرد که آن ها در بسیاری از قسمت های اجرای خود برای ایجاد برخی افکت ها، دائما در حال حرکت دادن دستان خود به شیوه ای خاص هستند.




لری آدلر
به عنوان نمونه در تصویر زیر وضعیت دستان لری آدلر به خوبی نشان دهنده این موضوع می باشد.


اما اگر به شیوه نواختن نوازندگان بزرگ امروزی دقت کنیم، خواهیم دید که این افراد به ندرت از افکت های دست استفاده می کنند و دستان آن ها در طول زمان اجرا ثابت بوده و یا این که از آن ها برای نگه داشتن میکروفن استفاده می کنند.


به عنوان مثال در تصویر زیر «ژان توتس تیلمانز» (jean toots thielemans) – نوازنده بزرگ هارمونیکای سبک جَز – را مشاهده می کنیم که از دستان خود برای نگه داشتن میکروفن استفاده می کند.


در واقع استفاده یا عدم استفاده از افکت های دست را می توان یکی از تفاوت های عمده شیوه نوازندگی قدیمی با شیوه نوازندگی مدرن دانست.




ژان توتس تیلمانز
اما نحوه عمل این افکت ها به چه صورت است؟ نام این افکت ها چیست؟ و چرا در نوازندگی مدرن کاربرد کم تری نسبت به نوازندگی قدیمی دارند؟


به طور خلاصه افکت هایی که در نوازندگی هارمونیکا از طریق دست ایجاد می شوند را می توان به سه مورد زیر تقسیم کرد:
۱- Hand Resonances
۲- Hand Tremolo
۳- Wah Wah
که در بین این موارد به جرات می توان گفت که در نود درصد موارد، مورد دوم یعنی «ترمولوی دست» (Hand Tremolo) بیش ترین کاربرد را در شیوه نوازندگی قدیمی دارد.


Hand Tremolo: این افکت که به اشتباه از آن به عنوان «تکنیک ویبره» نیز یاد می شود حالتی است که از طریق حرکت دست نوازنده، نُت مورد نظر به صورت ترِمولو نواخته می شود.


اما اغلب نوازنده ها به اشتباه به این افکت، لقب ویبراتو (Vibrato) را داده اند که این موضوع به هیچ عنوان با تعریف ویبراتو از لحاظ موسیقیایی هم خوانی ندارد. با وجود این که نوازنده با ایجاد افکتِ دست، موجب به وجود آمدن نوعی لرزش در نت می شود، اما این لرزش بایستی همراه با تغییر در زیر و بمیِ نت باشد تا بتوان آن را در قالب تعریف ویبراتو از لحاظ موسیقیایی جای داد؛ در صورتی که در زمان حرکت دستِ نوازنده، لرزش ایجاد شده در نت به هیچ عنوان موجب تغییر در زیر و بمی نت نمی شود و افکت حاصل شده تنها نت مزبور را به قسمت های کوچک تری از لحاظ ارزش زمانی تقسیم می کند و فرکانس نت مربوطه ثابت باقی می ماند که این موضوع با تعریف ترمولو در موسیقی متناسب است و نمی توان نام ویبراتو بر روی آن نهاد.


اما چرا ترمولوی دست در نوازندگی مدرن نقش خیلی کم رنگ تری نسبت به نوازندگی قدیمی دارد؟ در واقع می توان این گونه اظهار داشت که افراد در شیوه نوازندگی مدرن به درک واقعی از ویبراتو دست یافته و آن را معنای واقعی اجرا می کنند. در حقیقت در شیوه نوازندگی مدرن، نوازنده به کمک اعضای داخلی بدن مانند عضلات حلق و حنجره، دیافراگم و یا زبان، لرزش یا نوسانی در نت ایجاد می کنند که این نوسان همراه با تغییر در زیر و بمی نت بوده و ویبراتو را به همان شکلی که در نوازندگی سازهایی مانند ویولن یا گیتار الکتریک شنیده ایم، اجرا می کنند.


لازم به ذکر است که این موضوع ربطی به نوع هارمونیکاهای سولو نواز نداشته و هم در مورد نوازندگان هارمونیکای کروماتیک و هم در مورد نوازندگان هارمونیکای دیاتونیک صدق می کند. به عنوان مثال اگر به اجرای نوازنده بزرگ هارمونیکای کروماتیک «فرانز اشمل» (Franz Chmel) و یا به اجرای نوازنده بزرگ هارمونیکای دیاتونیک، «هاوارد لیوی» (Howard Levy) دقت کنیم، خواهیم دید که در حین نوازندگی به صورت مکرر و گسترده ای از تکنیک ویبراتو استفاده کرده و با این کار یکی از نیازهای اساسی یک اجرای اُرکسترال را – به ویژه در [تنها کاربران عضو میتوانند لینک هارا مشاده کنند. ] کلاسیک و جَز – برآورده می سازند.


اما ویژگی های نوازندگی هارمونیکای مدرن به همین مورد ختم نشده و موارد بسیاری را می توان در این زمینه بر شمرد که از جمله آن ها می توان به استفاده مفیدتر و گسترده تری از آمباشور «پاکر» (Pucker) به جای شیوه قدیمی «تانگ بلاکینگ» (Tongue Blocking) اشاره کرد که توضیح در مورد این موضوع و اصطلاحات ذکر شده نیاز به نوشتاری جامع و تفصیلی دارد که در آینده بدان ها اشاره خواهم کرد.
*در تمامی قسمت های این نوشتار به جای استفاده از واژه سازدهنی، از واژه «هارمونیکا» (Harmonica) که معرف نام اصیل این ساز می باشد، استفاده گردیده است.