وقتی من مرخصی بخواهم، باید یک جلسه دلیل و توجیه بیاورم.
وقتی رییسم به مرخصی برود، باید میرفت چون خیلی کار کرده است.



وقتی یک روز مرخصی استعلاجی داشته باشم ، من همیشه مریض هستم.

وقتی رییسم در مرخصی استعلاجی باشد، او حتما خیلی بیمار است.



وقتی من کار خوبی انجام میدهم، رییسم هرگز بخاطر نمی آورد.

وقتی من کار اشتباهی انجام دهم، رییسم هرگز فراموش نمیکند.



وقتی من یک کاری را دیر تمام میکنم، من کند هستم.

وقتی رییسم کار را طول دهد ، او دقیق و کامل است.



وقتی کاری رابدون اینکه از من خواسته شود انجام دهم،من قصد دارم خودم را زرنگ جلوه دهم.

وقتی رییسم این کار را کند ، او ابتکار عمل به خرج داده است.



وقتی من سعی در جلب رضایت رییسم داشته باشم ، من چاپلوسم.
وقتی رییسم ، رییسش را راضی نگه دارد ، او همکاری میکند.