ثبت نام

به انجمن خوش آمدید

لطفاً برای دیدن تاپیک ها و محتوای سایت و شرکت در بحث ها در سایت ثبت نام کنید.

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    كاربر ثبت نام شده Array
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    2
    Thanks
    0
    Thanked 0 Times in 0 Posts

    پیش فرض ضررهای عاشقی دیر شناختن !!

    [تنها کاربران عضو میتوانند لینک هارا مشاده کنند. ][تنها کاربران عضو میتوانند لینک هارا مشاده کنند. ] [تنها کاربران عضو میتوانند لینک هارا مشاده کنند. ]



    روز اول که ديدمش بدجوري بهم خيره شده بود.

    بعداً فهميدم که چشماش چپه و داشته پيکان 57 رينگ اسپرت دو متر اونور تر رو نگاه ميکرده!

    يه آه از ته دل کشيد.
    بعداً فهميدم که آه نبوده و آسم داره.

    بهش يواشکي يه لبخند زدم، ولي اون قيافه جدي مردونش رو عوض نکرد. اين خودداريش واسم خيلي جذاب بود.
    بعداْ فهميدم که خودداري نبوده، بلکه تاحالا تو کف اون پيکان 57 بوده و تازه متوجه من شده بود!!

    آروم و با عشوه اومدم جلوش، ديدم تند تند داره بهم چشمک ميزنه. کارش به نظرم با مزه اومد.
    بعداً فهميدم که تيک داره و پلک زدنش دست خودش نيست.

    اومد يه چيزي بگه ولي از بس هول شده بود، به تته پته افتاده بود.
    بعداً فهميدم اين بشر خدادادي هول هست و لکنت زبون داره.

    سرش رو از شرمش انداخت پايين و گفت س س س سلام.
    بعداً فهميدم از شدت شرمش نبوده و ميخواسته من دندونهاي زردش رو نبينم.

    بعد از يک سري اسم و فاميل بازي، ازم پرسيد آخرين کتابي که خوندي اسمش چيه!؟ گفتم: اَ...اَ...يادم نيست. گفت: چه جالب، نويسندش کيه!؟ از اين تيکه بامزش خندم گرفت.
    بعداً فهميدم که تيکه نبوده و بيچاره چيزي به اسم اي كيو اصلاْ نداره.

    بوي عطرش بدجوري مستم کرده بود.
    بعداً فهميدم بوي عطر نبوده، بلکه ...

    بهم گفت بيا يه کم قدم بزنيم. اين حرفش خيلي به نظرم رمانتيک بود.
    بعداً فهميدم دستشویی داشته و ميخواسته به سمت توالت عمومي حرکت کنيم.

    ازش پرسيدم دانشگاه ميري؟ گفت آره، مدرسمون تو دانشگاهه! از اين شوخ طبعيش خيلي خوشم اومده بود.
    بعداً فهميدم که اصلاً هم شوخ طبع نيست و منظورش مدرسه افراد استثنايي توي دانشگاه شهيد بهشتي بوده!

    بهش گفتم داره ديرم ميشه. گفت اگه ميشه شمارت رو بده که بهت زنگ بزنم، من هم دادم و اون هم شماره رو زد تو مبايلش. ولي هيچوقت زنگ نزد!
    بعداً فهميدم کادوي تولد 30 سالگيش يه مبايل اسباب بازي بوده که همه جا با خودش ميبردتش!

    نکات مهم:

    1ـ چقدر چيز ميشه بعداْ فهميد!!


    سوال هوش هفته: اين دختره چه جوري اين همه چيز رو بعداً فهميد!



    [تنها کاربران عضو میتوانند لینک هارا مشاده کنند. ]
    جهان هركس به اندازه ي وسعت فكر اوست

  2. #2
    كاربر ثبت نام شده Array
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    نوشته ها
    5
    Thanks
    0
    Thanked 0 Times in 0 Posts

    پیش فرض

    جالب بید......

 

 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

     

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
Back to Top