[تنها کاربران عضو میتوانند لینک هارا مشاده کنند. ] شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است / به بهانه روز بزرگداشت "حافظ"

سی و یک نما- بیستم مهر ماه، روز بزرگداشت شاعر بزرگ ایران زمین، "حافظ" است. دیوان حافظ یکی از پر مخاطب ترین دیوان های ادب پارسی است. ناگفته پیداست که دلایل اقبال جامعه ایرانی به حافظ بسیار است، گویی زبان حافظ با بلاغتی خاص درد مکنون همه دوران ها را در خود به فریاد آورده است.
زبان حافظ به گونه ای نیست که فهمیده نشود چرا که اگر فهمیده نمی شد ماندگار نمی ماند. زبان امر وجودی است و هرگونه فهم زبان منوط به ایجاد پیوند و نسبت با وجود است. در شعر و زبان حافظ پیوندی وجودی جریان دارد که می تواند با ما ارتباط برقرار کند و به ما این قدرت را بدهد که آنرا بخوانیم و بفهمیم. اما در این بین زبان حافظ زبانی هر روزه و مصرفی نیز نیست چرا که اگر اینگونه بود تاکنون استفاده شده بود و به تمام رسیده بود. حافظ شاعر اشارت است و شعرش گواه این مطلب. اگر حافظ لسان الغیب است که هست باید بدانیم که او به زبان انس داشته و این انس با زبان او را به ساحت غیب کشانده است. اشارت هماره اشارت به چیزی است. در افسانه های مشرق زمین آمده است که کنفوسیوس می گفت: «من هرگاه با انگشت اشارت، ماه را نشان می دهم، نادان انگشت مرا می نگرد.» به راستی ما نیز در تصوری که از حافظ و همه حکمای این تاریخ امروزه نزد خود داریم چون حکایت آن نادانی است که انگشت اشارت را همان منظور نظر پنداشته ایم. حافظ لسان الغیب است و زبان اشارتی به عالم غیب دارد. اما اگر قرار است راهی به غیب بیابیم، می بایست با زبان و لسان او آشنا شویم. صبحدم از عرش می آمد خروشی عقل گفت قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می کنند
*** شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد دفتر نسرین و گل را زینت اوراق بود