از همه حادثه عظیم کربلا، آنچه که بیشتر و بیشتر مرا به خود جذب کرده است و همیشه توی گوشم زمزمه ها دارد، این جمله همیشه ماندگار امام حسین علیه السلام است که فرمود: « اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید » ... به این جمله خیلی اندیشیده ام ... خیلی فکر کرده ام ... آزاد بودن را برای خودم این گونه تعریف می کنم که یعنی زیر بار منت کسی نرفتن ... تن به ذلت ندادن ... همان کاری که امام حسین علیه السلام انجام داد، جان داد اما تن به ذلت نداد و این گونه به همگان درس عزت آموخت ...
عزت واقعی از آن خداوند است!


خداوند متعال نیز در قرآن كریم در آیات متعددی عزت را تماماً و بالإصاله از آن خویش می داند و در آیات دیگر آن را بعد از خود متعلق به رسول خدا صلی الله علیه و آله و مؤمنین می داند و نیز می فرماید : هر كه را خداوند اراده نماید، عزیز و هر كه را بخواهد، ذلیل می گرداند ، «مَنْ کانَ یُریدُ الْعِزَّةَ فَلِلّهِ الْعِزَّةُ جَمیعًا إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصّالِحُ یَرْفَعُهُ وَ الَّذینَ یَمْکُرُونَ السَّیِّئاتِ لَهُمْ عَذابٌ شَدیدٌ وَ مَکْرُ أُولئِکَ هُوَ یَبُورُ ؛کسی که خواهان عزّت است (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزّت برای خداست؛ سخنان پاکیزه به سوی و صعود می کند و عمل صالح را بالا می ‏برد؛ و آنها که نقشه ‏های بد می ‏کشند، عذاب سختی برای آنهاست و مکر (و تلاش افسادگرانه) آنان نابود می ‏شود (و به جایی نمی ‏رسد)».1
«یَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَی الْمَدینَةِ لَیُخْرِجَنَّ اْلأَعَزُّ مِنْهَا اْلأَذَلَّ وَ لِلّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لکِنَّ الْمُنافِقینَ لا یَعْلَمُونَ ؛ آنها می ‏گویند: «اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون می ‏کنند!» در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمی‏دانند».2
«قُلِ اللّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیر ؛ بگو: بارالها! مالک حکومت ها تویی؛ به هر کس بخواهی، حکومت می ‏بخشی؛ و از هر کس بخواهی، حکومت را می ‏گیری؛ هر کس را بخواهی، عزت می ‏دهی؛ و هر که را بخواهی خوار می ‏کنی. تمام خوبی ها به دست توست؛ تو بر هر چیزی قادری».3

بندگی ، راهی برای رسیدن به عزت !


اما همیشه برایم سؤال بوده که چگونه می توان عزتمند بود؟ ... راز این همه عزتمندی امام در چیست؟ ...
بندگی رمز پیشرفت اولیای الهی و زمینه ساز سعادت و عزت انسان است. در حدیث قدسی می خوانیم که خداوند می فرماید: «انِّی وَضَعتُ العِزَّ فی قِیامِ اللَّیلِ وَ النَّاسُ یَطلِبُونَهَا فی ابوَاب السَّلاطینَ فَلَم یَجدُوهُ ابَداً؛ من عزت را در شب بیداری (و نماز شب) قرار دادم و مردم در خانه شاهان به دنبال آن می گردند، پس هرگز آن را نخواهند یافت».4
امام علی علیه السلام می فرماید: «مَن اذَلَّ نَفسَه فی طَاعَةِ الله فَهُو اَعَزَّ مِمَن تَعَزَزَ بمَعصیَةِ الله؛ هر کس نفس خود را در طاعت خدا خوار کند، عزیزتر از کسی است که با نافرمانی خدا به عزت برسد».5
امام علی علیه السلام می فرماید: «سپس خداوند قرآن را بر او نازل کرد; نورى که چراغ هایش خاموشى ندارد...، داروى شفابخشى که با وجود آن، بیماری ها وحشت نیاورد، قدرتى که یاورانش شکست نپذیرند ... و سپر مطمئنّى است براى آن کس که خود را در پناه آن قرار دهد»

فرد با تقوا، همیشه عزیز است!


در حدیثی از امام علی علیه السلام آمده است: « مَن اَرادَ اَن یَکُونَ اَعَزَّ النّاسِ فَلیَتَقِّ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ؛ هر کس می خواهد عزیزترین مردم باشد، باید تقوای الهی داشته باشد»6 و در جای دیگری فرمود: « اِعلَمُوا عِبادَاللهِ، اِنَّ التَّقوی دارُ حِصن عَزیز وَالفُجُورَ دارُ حِصن ذَلیل لایَمنَعُ اَهلَهُ؛ ای بندگان خدا بدانید که تقوا دژی محکم و با عزت (و شکست ناپذیر) است و ]هرزگی و[ گناه خانه ای ]در حال فروریختن و[خوار کننده است».7


پای بندی به قرآن، عاملی برای شکست ناپذیری


پای بندی به قرآن و عمل کردن به دستورات آن، عامل عزت و شکست ناپذیری جامعه اسلامی است. امام علی علیه السلام در این باره می فرماید: « ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَیْهِ الْکِتَابَ نُوراً لاَ تُطْفَأُ مَصَابِیحُهُ ...، وَ شِفَاءً لاَ تُخْشَى أَسْقَامُهُ، وَ عِزًّا لاَ تُهْزَمُ أَنْصَارُهُ،وَ حَقًّا لاَ تُخْذَلُ أَعْوَانُهُ ... وَ مَعْقِلاً مَنِیعاً ذِرْوَتُهُ، وَ عِزًّا لِمَنْ تَوَلاَّهُ؛ سپس خداوند قرآن را بر او نازل کرد; نورى که چراغ هایش خاموشى ندارد...، داروى شفابخشى که با وجود آن، بیماری ها وحشت نیاورد، قدرتى که یاورانش شکست نپذیرند ... و سپر مطمئنّى است براى آن کس که خود را در پناه آن قرار دهد».8

ولایتمداری، مهمترین عامل برای عزیز بودن


و شاید هم بتوان گفت مهم تر از همه این ها، آنچه آدمی را عزتمند می کند ولایتمداری باشد و جهاد در اه خدا و شهادت ... رزمندگان و جهادگران راه خدا همیشه در صف مقدم پاسداری از عزت و شرافت قرار دارند. آنها تلاش می کنند تا با نثار جان خویش از مرز عزت و شرافت پاسداری کنند و خود نیز به عزت ابدی برسند.
روایات اهل بیت علیهم السلام جهاد را مایه عزت اسلام می دانند. در روایتی از امام علی علیه السلام آمده است: « فَرَضَ اللّه‏ُ الجِهادَ عِزّا لِلسلامِ؛ خداوند جهاد را برای عزت یافتن اسلام واجب کرده است».10 همچنین آن حضرت در جای دیگر فرمود: « أُفٍّ لَکُمْ! لَقَدْ سَئِمْتُ عِتَابَکُمْ! أَرَضِیتُمْ بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا مِنَ الاْخِرَةِ عِوَضاً؟ وَ بِالذُّلِّ مِنَ الْعِزِّ خَلَفاً؟ إِذَا دَعَوْتُکُمْ إِلَى جِهَادِ عَدُوِّکُمْ دَارَتْ أَعْیُنُکُمْ، کَأَنَّکُمْ مِنَ الْمَوْتِ فِی غَمْرَة؛ نفرین بر شما) کوفیان( ! که از فراوانی سرزنش شما خسته شدم. آیا به جای زندگی آخرت به زندگی دنیا رضایت دادید؟ و به جای عزت، ذلت را انتخاب کردید؟ هرگاه شما را به جهاد با دشمنان دعوت می کنم، چشمانتان )از ترس) در کاسه می گردد، گویا ترس از مرگ عقل های شما را ربوده است».11
در حدیث قدسی می خوانیم که خداوند می فرماید: «انِّی وَضَعتُ العِزَّ فی قِیامِ اللَّیلِ وَ النَّاسُ یَطلِبُونَهَا فی ابوَاب السَّلاطینَ فَلَم یَجدُوهُ ابَداً؛ من عزت را در شب بیداری (و نماز شب) قرار دادم و مردم در خانه شاهان به دنبال آن می گردند، پس هرگز آن را نخواهند یافت»

راستی عزت است و نادانی ذلّت


اما به یقین مسائلی همچون بصیرت و آگاهی، انصاف، قناعت و عدم وابستگی و طمع ورزی در مال دیگران هم در عزتمند بودن آدمی نقش بسزایی دارند ... بصیرت و دانایی عامل دیگری برای عزت است؛ زیرا انسان آگاه در معرض هجوم نقشه های ذلت آور دشمن قرار نمی گیرد؛ چنان که متقابلاً جهل و بی خبری باعث ذلت و خواری می شود. امام علی علیه السلام می فرماید: « اَلصِّدقُ عِزٌّ وَالجَهلُ ذُلٌّ؛ راستى عزّت است و نادانى ذلّت».12
امام علی علیه السلام درباره انصاف با مردم می فرماید: «ألا إنّهُ مَن یُنصِفُ النّاسَ مِن نَفسِهِ لَم یَزِدْهُ اللَّهُ إلّا عِزّاً؛ آگاه باشید، کسی که با مردم با انصاف رفتار کند، خداوند بر عزت او خواهد افزود».14 امام علی علیه السلام درباره قناعت نیزمی فرماید: « القناعةُ تُؤَدّی اِلَی العِزُّ؛قناعت و بسنده نمودن به آنچه موجود است، عزت را در پی دارد».13
چشم پوشی از دنیا، دوری از شرارت، گذشت و بخشش، راستگویی، حلم و بردباری و توکل نیز از دیگر عواملی هستند که اسباب عزتمندی آدمی را فراهم می کنند.