دکتر ابراهیم اندرخورا جامعه شناس در این خصوص که چرا دختران ، سریع در دام فریبکاری مردان گرفتار می‌شوند، یادداشتی نوشته است.


به گزارش ایسنا، روزنامه خراسان در ادامه نوشت: معمولا در ارتباطات بین دو جنسیت سه اصل وجود دارد که مبنای شکل گیری ارتباطات به شمار می‌رود. نخست ازدواج و تشکیل خانواده است و دومین اصل دوستی با ماهیت اجتماعی بیان می‌شود و درنهایت صرفا برخی افراد به منظور گذران اوقات فراغت یا تفریح گروه‌های دوستانه‌ای را تشکیل می‌دهند که در نهایت ختم به بدترین و هولناک‌ترین اتفاقات می‌شود.


اغلب دختران در جامعه امروزی در قالب همین دوستی‌ها فریب می‌خورند و افراد سودجو دام‌هایی را برای شان پهن می‌کنند که پرونده‌های تلخی را شاهد هستیم.


وقتی انتخاب یک دوست بر مبنای اطلاعات غیرواقعی یا دروغ شکل می‌گیرد طبیعتا نتیجه آن آرامش واقعی نخواهد بود. بسیار اتفاق می‌افتد که دختران به واسطه نقش‌های غیرواقعی و ریاکارانه یا با ماهیت فریبکاری وارد ارتباطاتی می‌شوند که از ریشه برای اخاذی یا سوء استفاده از فرصت‌های متفاوت فردی است.


البته این اتفاق برای مردان نیز رخ می‌دهد و دخترانی هستند که با چنین اهدافی از مردان سوء استفاده می‌کنند.


در انتخاب فردی که برای مورد سوء استفاده قرار گرفتن افراد خاص تمرکز می‌کنند معمولا افراد مهرطلب و خودشیفته بیشتر به چشم می‌آیند. افرادی که شدیدا تمایل به تایید شدن و توجه دارند و افرادی که شدیدا مغرور و متکبر هستند و جز خود به فرد دیگری توجه ندارند و فارغ از جنسیت مرد یا زن بودن این اتفاق به عنوان یک اختلال شخصیتی یا اختلال رفتاری باید مورد توجه قرار گیرد.


نکته اساسی این که ما برای انتخاب شریک زندگی دوستان اجتماعی یا برای گذران اوقات فراغت چه اولویت‌هایی داریم و پایبند به چه اصولی هستیم. این که یک مرد یا یک زن از اعتبار و اعتماد طرف مقابل در دوستی سوء استفاده کند و فرد مقابل خود را مورد اخاذی قرار دهد قطعا قوانین دوستی را زیر پا گذاشته و از ابتدا با هدف اخاذی طعمه‌های خود را انتخاب کرده است.


افراد فریبکار معمولا از دختران ساده لوح برای رسیدن به اهداف شوم خود استفاده می‌کنند و تمرکزشان روی انتخاب افرادی است که در زندگی‌شان تنش‌های زیادی دارند و کمبود عاطفی دارند. به هر حال باید پذیرفت که این دختران با اختیار و انتخاب خود در این دام‌ها اسیر شده‌اند و نمی‌توان گفت همه آن‌ها با اجبار و زور مورد اخاذی قرار گرفته اند. از این رو بسیار اهمیت دارد که در ارتباطات اجتماعی و درون فردی تصمیم‌های آگاهانه از بلوغ شخصیت افراد است و مشورت و تصمیم گیری‌های بزرگ از افرادی که قابل اعتماد هستند سبب می‌شود دختران کمتر فریب افراد سودجو را بخورند. برای مقابله با زشتی و ناهنجاری‌های چنین رفتارهای ناپسندی در جامعه باید گفت ایجاد کانون‌های کنترل کننده به صورت مادی و معنوی یاری دهنده خواهد بود.


افزایش سطح آگاهی و دانش فردی و عمومی به دختران از سن کم سبب می‌شود کمتر درگیر چنین مسائل تخریبی در جامعه شوند و خانواده نیز به عنوان یک کانون تربیتی مهم نقش به سزایی در رفع کمبودهای عاطفی دختران دارند.
منبع : ایسنا
نشر : takbook.com