در این جا سعی دارم اصول مهمی که پایه‌های زندگی مشترک را محکم‌تر کرده و شما را به سمت زندگی شاد و آرام سوق می‌دهد، به‌طور کاملاً واضح و شفاف برایتان توضیح دهم. به شما قول می‌دهم اگر این موارد را در زندگیتان به کار ببرید، بار دیگر عاشق همسرتان می‌شوید و عشقتان نیز هرگز کمرنگ نمی‌شود. همان‌طور که می‌دانید تنها با زنده نگاه داشتن عشق است که زندگیتان نجات می‌یابد و بار دیگر جان تازه‌ای می‌گیرد.

بهتر است بدانید اگر تنها در ذهنتان تصور کنید عاشق همسرتان هستید، کافی نیست باید با اشتیاق فراوان از او مواظبت و مراقبت کنید. هرگاه احساس کردید کاملاً مورد توجه قرار گرفته‌اید و احساس خوبی از درون دارید مطمئن باشید که کارتان را به خوبی انجام داده‌اید و به اندازه‌ کافی به یکدیگر توجه و علاقه نشان داده‌اید.

اگر به راستی عاشق یکدیگر باشید، به‌طور ناخودآگاه نیازهای عاطفی یکدیگر را برآورده می‌کنید. صداقت، وفاداری، تعهد و احترام، همگی از اموری هستند که در یک ازدواج موفق می‌توان شاهد بود.

اما وقتی عشق کمرنگ می‌شود این موارد بسیار غیرطبیعی جلوه می‌کنند و شخص قادر به انجام آنها نیست. بنابراین زندگی چنین افرادی به زودی به جدائی می‌رسد. من در این مقاله می‌خواهم برای افرادی که به این وضعیت رسیده‌اند و دیگر دوست ندارند به یکدیگر عشق بورزند اصول مهمی را مطرح کنم که با به کارگیری آنها بار دیگر شاهد زنده شدن عشق در زندگی مشترکشان باشند و تا آخر عمر نیز با همین وضعیت زندگی کنند.

- اصل اول: بانک عشق همسرتان را پر نگاه دارید.

بهترین روش برای نجات یک زندگی سرد و بی‌روح و هم‌چنین احیاء عشق از دست رفته اجرای همین اصل مهم در زندگی مشترک است. من این اصل مهم را بانک عشق نامیدم تا به راحتی به زوجین بیاموزم، چگونه آنها عاشق یکدیگر می‌شوند و چه‌طور عشقشان را به راحتی از دست می‌دهند.

این اصل بیشتر از اصول دیگر به آنها کمک می‌کند تا متوجه شوند هر کاری چه مثبت و چه منفی که در طول روز انجام می‌دهند مستقیماً بر روی همسرشان اثر می‌گذارد. بنابراین با کمی هوشیاری و درایت می‌توانید زندگی مشترکتان را حفظ کرده و با عشق زندگی کنید.

در درون همه ما بانک عشق وجود دارد که رفتار و منش دیگران بر روی آن بسیار تأثیرگذار است. تمام اطرافیان نزد ما حساب بانکی دارند. گاهی اوقات با رفتار خوب خود عشق را در درون ما پس‌انداز می‌کنند و گاهی نیز با اعمالشان تنفر را جایگزین آن می‌سازند.

به‌طور ناخودآگاه شما همواره به سمت افرادی جذب می‌شوید که شادی خاطر شما را فراهم می‌کنند و به شما عشق و محبت می‌دهند. هرگاه در زندگی مشترک، بانک عشق در وجودتان به یک سطح مشخصی رسید، آن موقع می‌توانید ادعا کنید عاشق شده‌اید. تا موقعی که توازن در بانک عشق برقرار باشد و سطح آن در بالاترین حد قرار گرفته باشد روابط‌تان گرم و صمیمی است ولی به‌محض این‌که این توازن به هم بخورد و سطح عشق در درونتان پائین بیاید دیگر نمی‌توانید عاشق باشید و اعمال عاشقانه را خود بروز دهید.

بنابراین هر چه‌قدر بیشتر در بانک همسرتان، عشق و محبت پس‌انداز کنید عشق و علاقه در زندگیتان کمرنگ شده و سریع‌تر از یکدیگر از لحاظ عاطفی جدا می‌شوید و به‌تدریج نیز حالات تنفر و انزجار در وجودتان شکل می‌گیرد.

تصور کنید با فردی زندگی می‌کنید که از او متنفرید! حاضرید تمام زندگیتان را بدهید تا یک لحظه هم او را نبینید. احتمالاً در این وضعیت، جدائی تنها راه‌حل منطقی است که به ذهنتان می‌رسد. معمولاً زوج‌ها وقتی به این مرحله حاد در زندگی خود می‌رسند تازه به دنبال راهکار می‌روند.

اغلب از من سئوال می‌کنند که در این مرحله چه کاری بهتر است انجام دهند. خوشبختانه وظیفه اصلی من نیز همین است، به آنها آموزش می‌دهم چگونه دوباره عاشق یکدیگر شوند. مشتاقانه به آنها توضیح می‌دهم که به جای برداشت عشق از بانک عشق شریک زندگیتان تنها عشق پس‌انداز کنید و بس!

- اصل دوم: مراقب اعمال و رفتارتان باشید.

تمام انسان‌ها با یک‌سری الگوهای رفتاری خاصی که از خانواده خود به ارث می‌برند متولد می‌شوند ولی طرز رفتار آدمی در طول سالیان سال شکل می‌گیرد. بهتر است بدانید همین اعمال و رفتار ماست که بانک عشق شریک زندگیمان را پُر و یا خالی می‌کند. بنابراین هرگز ارزش رفتار خوب و بد را در زندگی مشترکتان نادیده نگیرید.

- اصل سوم: نیازهای عاطفی همسرتان را برآورده کنید.

چگونه خیلی سریع می‌توانید بانک عشق همسرتان را پر کنید؟ در ابتدا این سئوال را از صدها زوج پرسیدم و به زودی متوجه شدم برای این کار باید یاد بگیرند نیازهای عاطفی یکدیگر را برآورده کنند. اگر به خاطر داشته باشید موقعی که عاشق یکدیگر بودید تمام سعی خود را می‌کردید تا یکدیگر را خوشحال کرده و به تمام نیازهای روحی و احساسی او توجه می‌کردید.

اکنون نیز تنها راه برای زنده نگاه داشتن عشق در زندگیتان انجام همین کار است. تصور نکنید اگر برای مدتی روابط گرم شما سرد شده و یا حتی عشقی بین شما وجود ندارد، بنابراین برای همیشه محکوم به این وضعیت هستید. خیر، این‌طور نیست. شما می‌توانید جبران کنید و دوباره بانک عشق یکدیگر را پر کنید.

بهتر است در ابتدا متوجه شوید نیازهای عاطفی همسرتان چیست و بعد به دنبال کارهائی بگردید که با انجام آنها هم او را خوشحال و راضی کنید و هم خودتان از آنها لذت ببرید. همان‌طور که می‌دانید اولویت‌های شما با همسرتان متفاوت است ممکن است شما چیزی را دوست داشته باشید که همسرتان علاقه‌ای به آن نداشته باشد.

شما باید به‌تدریج یاد بگیرید ابتدا به اموری برسید که برای شما بی‌ارزش بوده ولی برای طرف مقابلتان مهم و ضروری است. مطمئن باشید با این روش خیلی زود می‌توانید بانک عشق همسرتان را پر از عشق کنید.

- اصل چهارم: برای یکدیگر وقت بگذارید.

مطمئن باشید تا موقعی که برای یکدیگر وقت کافی نگذارید قادر نخواهید بود نیازهای عاطفی یکدیگر را برآورده کنید. حداقل هفته‌ای ۱۵ ساعت مختص یکدیگر باشید. با یکدیگر صحبت کنید و به نیازهای روحی یکدیگر توجه کنید و به آنها برسید. این سیاست به شما کمک می‌کند تا از اشتباهی که خیلی‌ها در زندگی مرتکب می‌شوند و شکست نیز می‌خورند، پرهیز کنید و آن ‌چیزی نیست به‌جز بی‌توجهی به یکدیگر.

با اجرای این اصل نه‌تنها می‌توانید به نیازهای عاطفی همسرتان توجه کنید، بلکه آماده می‌شوید تا دیگر اصول را بهتر اجرا کنید. اگر این اصل را در زندگی خود به کار نبرید، قادر نیستید با یکدیگر به‌طور مؤثر و درست ارتباط برقرار کنید. به یکدیگر توجه نشان دادن و با هم بودن یکی از عناصر بسیار مهم و ضروری در ازدواج است.

بعد از مدتی که از ازدواج می‌گذرد، به‌خصوص موقعی که نوزاد به دنیا می‌آید، همسران سعی می‌کنند بیشتر اوقاتشان را روی مسائل نه‌چندان مهم و ضروری صرف کنند. شاید شما نیز یکی از این افراد باشید و پیش خود بگوئید: ”اگر وقت آوردم به همسرم نیز می‌‌رسم.“ بهتر است بدانید همین کار سبب ناخشنودی شما در زندگی مشترکتان می‌شود و به‌تدریج حرف‌های ناگفته در درونتان لبریز شده و احتمالاً به یک‌باره منفجر می‌شوید.

مطمئن باشید که به اندازه کافی برای یکدیگر وقت می‌گذارید. خودتان را سرگرم انجام امور بی‌ارزش نکنید. شغل، فرزند و انجام کارهای منزل نباید شما را از همسرتان جدا کند. به شما پیشنهاد می‌کنم، اوقات خاصی را برای با هم بودن در نظر بگیرید.

از این موقعیت‌ استفاده کنید و به نیازهای روحی یکدیگر توجه کنید.اگر به خاطر داشته باشید تمام این کارها را در اوایل ازدواج به‌طور ناخودآگاه انجام می‌دادید. به همین علت نیز عاشق یکدیگر بودید و حاضر بودید هر کاری برای همسرتان انجام دهید؟ دلیل آن این است که در طول روز اوقاتی را برای ابراز عشق به یکدیگر اختصاص می‌دادید و نسبت به هم بی‌تفاوت و بی‌توجه نبودید. بنابراین به نفع شماست که دوباره این کار را شروع کنید.

- اصل پنجم: موانع عشق را از سر راه خود بردارید.

وقتی به همسرتان توجه می‌کنید، برای او وقت می‌گذارید و نیازهای عاطفی او را برآورده می‌کنید، این کار باعث شادی خاطر هر دوی شما می‌شود. درست در همان زمان شما می‌توانید با طرز رفتار نادرست خود باعث از بین رفتن همه چیز شوید و به نقطه اول بازگردید. فایده‌ای ندارد اگر شما از یک طرف به او عشق بدهید و از طرف دیگر همه چیز را خراب کنید.

باید یاد بگیرید وقتی به نیازهای همسرتان رسیدگی می‌کنید و به او عشق و علاقه نشان می‌دهید، آن را حفظ کنید و مواظب رفتار خود در طول روز باشید.

عصبانیت، حساسیت، بی‌توجهی، بی‌اعتمادی و خیلی از خصایص منفی دیگر بر سر راه عشق هستند. این موانع، عشق را به کلی از بین می‌برند و اجازه عاشقانه زیستن را به شما نمی‌دهند. بنابراین هرچه سریع‌تر این موارد را از زندگی خود حذف کنید و همسرتان را یک عمر عاشق خود کنید.

- اصل ششم: به یکدیگر اعتماد داشته باشید.

بسیاری از زوج‌ها به یکدیگر اعتماد ندارند. این رفتار باعث رنجیدن طرف مقابلشان می‌شود، بحث و مجادله می‌کنند و پنهان‌کاری آغاز می‌شود.

داشتن اعتماد در زندگی بسیار مهم است. برای داشتن چنین حالتی بهتر است هرچه از خود اطلاعات دارید به همسرتان بگوئید: در مورد افکار، احساسات، رفتار و چیزهائی که دوست دارید و ...

با همسرتان صحبت کنید. وقتی با همسرتان روراست باشید، ناخودآگاه اعتماد و اطمینان بین شما بیشتر می‌شود. اعتماد نه‌تنها از لحاظ عاطفی شما را به یکدیگر نزدیک می‌سازد بلکه از وقوع خیلی از پنهان‌کاری‌ها نیز جلوگیری می‌کند. مطمئن باشید با اعتماد به یکدیگر عشق در زندگیتان دو چندان خواهد شد.

- اصل هفتم: عشق باید دوطرفه باشد.

همه ما این حالت را تجربه کرده‌ایم که لحظه‌ای عاشق هستیم و حاضریم هر کاری برای همسرمان انجام دهیم و لحظه‌ای بعد خودخواهی وجودمان را می‌گیرد و تنها به فکر خودمان هستیم. تقریباً شخصیت همه افراد بدین شکل است.

لحظه‌ای دوست داریم دیگران را خوشحال کنیم و از هر کاری که باعث ناراحتی آنها می‌شود پرهیز می‌کنیم و لحظه‌ای درست برعکس رفتار می‌کنیم. این دو جنبه شخصیتی معمولاً نوع رفتار ما را با دیگران شکل می‌دهد. بهتر است بدانید اگر تنها به طرف مقابلتان عشق بدهید کافی نیست بلکه باید به او نیز اجازه عشق ورزیدن به خودتان را بدهید.

- اصل هشتم: طرز فکر خود را تغییر دهید.

طرز فکر ما باعث می‌شود که تصمیم بگیریم چگونه اختلافاتمان را با همسرمان حل کنیم. اغلب در زندگی‌های زناشوئی منطقی صحبت کردن با یکدیگر کاری بسیار دشوار به نظر می‌آید. وقتی عاشق هستیم از این قانون پیروی می‌کنیم: هر کاری باعث خوشحالی طرف مقابلتان می‌شود انجام دهید و از هر کاری که او را ناراحت می‌کند، پرهیز کنید.

حتی اگر خودتان از این وضعیت ناراضی باشید. این حالت برای طرف مقابل بسیار خوب به نظر می‌آید ولی تقریباً برای ما دردآور است.

زیرا به نیازهای ما پاسخ داده نشده است. به‌تدریج ناخشنودی در درون ما افزایش می‌یابد و به‌محض بروز اولین اختلاف این قانون در ذهنمان شکل می‌گیرد: کارهای مورد علاقه خودتان را انجام دهید و از هر کاری که باعث ناراحتی شما می‌شود پرهیز کنید، حتی اگر دیگران از دست شما ناراحت شوند.

این طرز فکر در درون شما باعث می‌شود به همسرتان توجه نکنید و تنها به فکر خودتان باشید. بنابراین بحث و جدل بین شما افزایش می‌یابد و بعد از مدتی متوجه می‌شوید که با جنگ و دعوا نیز به نتیجه نمی‌رسید و شما هنوز ناراحت و غمگین هستید.

بنابراین قدم اشتباه دیگری برمی‌دارید و به‌طور کلی از لحاظ عاطفی از او جدا می‌شوید. دیگر از او انتظار محبت ندارید و به او محبت نیز نمی‌کنید. بهتر است بدانید هر دو قانونی که در این‌جا ذکر شد نادرست است. در زندگی مشترک هر یک از طرفین باید درست فکر کند و تصمیم‌گیری صحیحی داشته باشد تا کار به مسائل حاد نکشد. بنابراین وقت را از دست ندهید و افکار خود را تصحیح کنید و برای یافتن راه‌حلی بهتر به اصل بعدی توجه کنید.

- اصل نهم: با یکدیگر به توافق برسید.

دو قانونی که در بالا ذکر شد هیچ‌کدام به نفع شما نبود. زیر هیچ‌یک، هر دو طرف را راضی نمی‌کرد و زن و شوهر نمی‌توانستند در مورد آن با یکدیگر به‌طور منطقی برخورد کنند. بنابراین در ازدواج به قانونی نیاز دارید که هیچ‌کدام از شما آسیب روحی نبینید و به‌طور کاملاً منطقی و حساب شده هر دو به هدفتان برسید. من این قانون را ”توافق دوطرفه“ می‌نامم. بنابراین با در نظر گرفتن این قانون نباید هیچ کاری انجام دهید. مگر این‌که هر دوی شما با انجام آن موافق باشید.

تقریباً شما هر کاری انجام می‌دهید بر روی طرف مقابلتان تأثیر می‌گذارد. پس بهتر است قبل از انجام هر کاری تمام جوانب را در نظر بگیرید. با یکدیگر مشورت کنید، در مورد عقایدتان تبادل‌نظر کنید و باور کنید که خیلی زود به نتایج مطلوبی در زندگی دست خواهید یافت.

- اصل دهم: توافق چهارگانه را رعایت کنید.

اگر شما و همسرتان نمی‌توانید در مورد مسائلتان به راه حل منطقی دست یابید و یا به اصطلاح به توافق برسید به این چهار مورد توجه کنید:

۱) برای داشتن یک مذاکره خوب و منطقی قوانینی وضع کنید. به‌عنوان مثال:

▪ در طول مذاکره عصبی نشوید و همواره شاد و بشاش باشید.

▪ به یکدیگر احترام بگذارید، مرتب تقاضاهای خود را مطرح نکنید و به یکدیگر گوش فرا دهید.

▪ اگر هر یک از شما قوانین را زیر پا گذاشت مذاکره را ادامه ندهید و جلسه را به وقت دیگری موکول کنید.

۲) به مسائل و مشکلات از دید هر دو طرف نگاه کنید.

۳)سعی کنید از خود خلاقیت نشان دهید و به راه حل‌هائی دست یابید که هر دو طرف از آن راضی باشد. برای این کار بهتر است در طول روز به هر فکر جدیدی که رسیدید سریع روی کاغذ بنویسید و آن را با همسرتان مطرح کنید.

۴) با یافتن راه‌ حلی مناسب به توافقی منطقی دست یابید.

بنابراین یاد بگیرید بانک عشق همسرتان را همواره پر نگاه دارید و در مواقع بروز مشکل با یافتن راه حل‌های مناسب و منطقی به توافق دوستانه دست یابید.

منبع:مجله موفقیت
بازنشر:takbook.com