«بیمار شما دچار مرگ مغزی شده است.» وقتی خانواده‌ای با این عبارت از سوی پزشکان مواجه می‌شوند، شاید اولین پرسشان این باشد: آیا امیدي به برگشت عزيزشان به زندگی هست؟

در مرگ مغزی، خون رسانی به مغز متوقف شده، اكسیژن رسانی به آن انجام نمی گیرد. مغز تمام کارکرد خود را از دست می دهد و دچار تخریب غیر قابل برگشت می گردد. اگر چه پس از مرگ مغزی اعضای دیگر از جمله قلب، کبد و کلیه ها هنوز دارای عملکرد هستند، بتدریج در طی چند روز آینده، از کار خواهند افتاد. بیمار مرگ مغزی، صحبت نمی کند، نمی بیند، به هیچ یک از تحریکات خارجی پاسخی نمی دهد و بدون استفاده از دستگاه تنفس مصنوعی قادر به تنفس نخواهد بود.

علل متفاوتي براي مرگ مغزي بيان نموده اند كه تصادفات رانندگی، وارد آمدن ضربه شدید به سر، سقوط از ارتفاع، غرق شدن در آب، مسمومیت ها، خونریزی های داخلی مغز و همچنین سكته مغزی از جمله آنها مي باشد. امکان بهبودی و بازگشت بیمار مرگ مغزی به هیچ عنوان وجود ندارد.

هر ساله بر اثر سوانح مختلف ۳ تا ۶ هزار نفر در ایران مرگ مغزی می‌شوند، مرگی که پیامد آن چه بسا ناگوارتر از مرگ تمامی ارگان‌های حیاتی بدن باشد. مرگی که خانواده متوفی را بر سر دو راهی ادامه حیات نباتی عزیزشان به امید روز‌های بهتر یا قطع دستگاه‌های کمک کننده و پایان بخشیدن به تکرار روز‌های بیم و امید قرار می‌دهد. اما در این میان متخصصان پزشکی راه سومی را یافته‌اند، راهی که می‌تواند به آنکه فرصت کنش ندارد، واکنش جاودانه بخشد، فرصتی که تنها با اهدا میسر می شود یعنی اهدای اعضای حیاتی بیماران مرگ مغزی.

دکتر کتایون نجفی‌زاده، فوق تخصص بیماری‌های ریوی و آی.سی.یو و رئیس واحد پیوند دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، در اين باره به «خبرگزاري خانه ملت» می‌گوید: طبق آمار وزارت بهداشت سالانه حدود ۳ هزار تا ۶ هزار نفر در ایران مرگ مغزی می شوند که از این تعداد متاسفانه در سال گذشته که بالاترین آمار اهدای عضو در کشور را داشتیم، تنها شاهد اهدای عضو ۴۰۰ نفر بیمار مرگ مغزی بودیم.

به گفته ايشان در سطح جهانی رقمی نزدیک به ۵۰ درصد بیماران مرگ مغزی، اعضای بدنشان اهدا می‌شود. در ابتدای راه در كشور نزدیک به 0/2 نفر در یک مییلیون جمعیت اهدای عضو را داشتیم که با تلاش های انجام گرفته و فرهنگ سازی در این حوزه آمار اهدای عضو به 5/7 نفر در یک میلیون نفر رسیده است. البته این رقم نیز با معیار‌های جهانی فاصله معنا داری دارد. با این توضیح که آمار جهانی در مورد اهدای اعضای بیماران مرگ مغزی ۲۰ نفر در یک میلیون نفر است که میزان یاد شده در کشوری نظیر اسپانیا که بیشترین آمار اهدای اعضای بیماران مرگ مغزی را داراست رقمی نزدیک به 34/3 نفر در یک میلیون است.

دكتر نجفي زاده تشکیل ساختار مناسب برای پیوند اعضای بیماران مرگ مغزی و فرهنگ سازی را دو وجه اساسی در توسعه و نهادینه شدن اهدای اعضای بیماران مرگ مغزی می داند. از دیدگاه ایشان تصویب قوانین متقن برای تشکیل ساختار مناسب آنقدر مهم است که شاید فرهنگ‌سازی در مقابل آن ۲۵ درصد قضیه را دربرمی‌گیرد.

امسال در كشور ما نيز دو اتفاق افتاد كه باعث شد بحث اهداي عضو در كل كشور مطرح گردد. اولين مورد، درگذشت عسل بديعي، هنرمند كشورمان، اوائل امسال بود كه دچار مرگ مغزي شد و ۷ عضو بدن وي، برای نجات جان ۷ بیمار نیازمند از بدنش خارج و به بیماران نيازمند پیوند زده شد.

مورد بعدی، اميد عباسي آتش نشان فداكاری بود كه در جریان حادثه آتش سوزي برای اطفای حریق و نجات جان دختر بچه ۱۰ ساله، جان خود را از دست داد. پزشکان مرگ مغزی امید عباسی را تایید کردند. کلیه‌ها و کبد امید از بدن وی خارج و برای زندگی به سه بیمار نیازمند اهدا شد. پزشك وي گفته بود كه بر اثر شدت سوختگي ديگر اعضاي اميد قابل استفاده نبودند.
هر دو اين عزيزان قبل از مرگ كارت اهداي عضو داشتند.

چند وقت بعد از سفر ابدي اميد عباسي، شاهرخ بدیعی پدر عسل بديعي در نامه اي به پدر اميد مي نويسد: «جناب آقای عباسی‌، مادر داغدار‌، همسر داغدیده و برادر ارجمندش‌؛ قطعا‌ بخشش و هدیه دادن جزو ذات مقدس احدیت است و این موهبت به‌لطف پروردگار در وجود انسان‌های خاص به‌ودیعت گذاشته می‌شود. بندگانی که قطعاً بیشتر مورد عنایت خداوندی هستند و مسلما «امید» بزرگوار و شجاع و از جان‌گذشته‌ی شما نیز از این دسته بندگان مُقرب به درگاه خداوند بود.»

ايشان در ادامه نامه خود می نویسد: «باشد که این راه (اهدای اعضا) که فرزندان ما پیمودند، پر رهرو شود و این روش پسندیده با اقبال مردمی در جامعه شایع و مرسوم گردد تا خدای نکرده در صورت بروز مرگ مغزی عزیزی‌، به‌جای از بین رفتن اعضاء بدن فوت شده در خاک‌، خانواده آنان با اهدای اعضاء قابل پیوند، به نجات جان انسان‌های دردمند مبادرت و افتخار ابدی برای خود و خانواده فراهم نمایند.»

براي شادي روحشان صلوات و فاتحه هدیه کنيد.

منبع:الف
بازنشر:takbook.com