احسان علیخانی مجری توانا و دوستداشتنی تلویزیون ماست که همه ما او را با برنامه جالب توجه «ماه عسل» در ماه مبارک رمضان میشناسیم. آنچه در ادامه مطلب میبینید تصویری از دوران نوجوانی این مجری مشهور تلویزیون است.
او متفاوت با ديگران اجرا ميكند و ميگويد: (من شبيه هيچكس نيستم، من خودم هستم، احسان عليخاني...) يكي از ويژگيهاي قابل توجه او كه در همان برخورد اول به چشم ميآيد، اعتماد به نفس باورنكردنياش است، شايد بينندگان تلويزيوني اين اعتماد به نفس را تنها در اجراي او ببيند، اما به واقع، او در زندگي شخصياش هم، همين گونه است... عليخاني كه فارغالتحصيل رشته مديريت بازرگاني از دانشگاه تهران است، مثل تمامي پسرهاي ايراني عاشقانه مادرش را دوست ميدارد، او فرزند چهارم خانواده پس از دو خواهر و يك برادر است، يكي ديگر از ويژگيهاي بارز او، انتقادپذيرياش ميباشد، با اين مجري جوان و تواناي شبكه سوم سيما، به گفتگو نشستيم تا رضايت خوانندگانمان كه دائما از ما ميخواستند با وي به گفتگو بنشينيم را فراهم كنيم.
_ از بچگي همين اندازه حاضر جواب بوديد؟
عليخاني: بله، خيلي پررو بودم. شايد اگر درسخوان نبودم، بارها از مدرسه اخراجم ميكردند.
_ از نظر اخلاقي به چه كسي در خانواده شباهت داريد؟
عليخاني: پسر كو ندارد نشان از پدر؛ هر حركتي كه انجام ميدهم مادرم اين نكته را به من يادآوري ميكند كه بسيار از نظر ژنتيكي و رفتاري شبيه پدرم هستم.
_ مهمترين ويژگي احسان عليخاني...؟
عليخاني: اعتماد به نفس بالا در وهله اول و حاضر جوابي.
_اعتماد به نفس تا كجا؟
عليخاني: تا حدي كه تبديل به غرور نشود، هر چند مرز بسيار باريكي ميان غرور، تكبر و اعتماد به نفس وجود دارد، تا جايي كه برخيها فكر ميكنند بدون تخصص و تنها با داشتن اين فاكتور ميتوان در هر كاري به موفقيت رسيد و من با استفاده به موقع از آن جواب گرفتم، يعني هر جا كه احساس ضعف كردم، آن جاي خالي با اعتماد به نفس پر شده است.
_ اعتماد به نفس بالا، انتقادپذيري را كم نميكند؟
عليخاني: صادقانه ميگويم، اعتماد به نفسم بيشتر از تخصصم است، اما به شدت هم انتقادپذير هستم.
_ چه كسي در خانواده نقش معلم را برايتان ايفا ميكند؟
عليخاني: مادرم.
_ مادر...
عليخاني: عاشقش هستم و هر چه دارم مال اوست.
_ همراه زندگيتان را انتخاب كرديد؟ (سوال جزر و مدي...)
عليخاني: بله، همراه زندگيام را انتخاب كردم.
_ تا چه اندازه براي اسمتون مصداق هستيد؟
عليخاني: ترجيح ميدهم در اين زمينه حرفي نزنم، فقط اين را بگويم كه اسمم را خيلي دوست دارم و عمل كردن به آن را خيلي بيشتر.
_ پيچيدهترين مقوله زندگي شما؟
عليخاني: به طور حتم آينده.
_ چه تعبيري از آن داريد؟
عليخاني: دوست دارم سفيد باشد.
_ از چه چيز فرار ميكنيد؟
عليخاني: دانشگاه...
_ قصد ادامه تحصيل نداريد؟
عليخاني: اتفاقا ميخواهم براي آزمون كارشناسي ارشد در رشته سينما، شركت كنم.
_ زمان تحصيل اهل تقلب كردن هم بوديد؟
عليخاني: به جرات ميتوانم بگويم كه استاد تقلب رساندن بودم، يعني شيوههايي براي رساندن تقلب بلدم كه فقط شگرد خودم است و هيچكس نميتواند مچم را بگيرد.
_ در كار اجرا تقلب كرديد؟
عليخاني: هيچ علاقهاي به كپيبرداري از اجراي ديگران ندارم، فكر هم نميكنم كه اجرايم شبيه به كسي باشد، اين را به جرات ميگويم چون همه كار من را ديدند و ميتوانند در اين خصوص قضاوت كنند.
_ به طور معمول چه عكسالعملي در مقابل انتقادهاي بيپايه و اساس نشان ميدهيد؟
عليخاني: همه آدمها براي خود چند ملاك اصلي و چند فيلتر مهم دارند، از اين رو تمام انتقادهايي را كه ميشنوند از اين فيلترها رد ميكنند يا به آدمهاي اطراف كه برايشان قابل اطمينان بوده و كارشان را قبول دارند رجوع ميكنند، من اين افراد را در اطرافم دارم، پس از اينكه انتقادي ميشنوم ابتدا آن را با ملاكهايم سنجيده و از فيلتر رد كرده يا به آنها مراجعه ميكنم. در كنار تمام اينها حرف ديگران را هم گوش ميكنم، البته تا زماني كه تشخيص دهم كه انتقادكننده از روي دلسوزي و واقعيت حرف ميزند و در اين زمينه بسيار باهوش هستم. شايد باورتان نشود، چند روز پيش ده دقيقهاي را پشت چراغ قرمز به انتقادهاي يك گلفروش خيابان گوش كردم؛ مثلا ميگفت چرا پاهايتان را آنقدر تكان ميدهيد! اين مورد به من و شايد خيلي از بينندهها استرس ميدهد، در كل برخلاف خيلي از دوستان انتقادكننده چه كسي باشد اصلا برايم مهم نيست، مگر من ميتوانم بيننده و مخاطبم را انتخاب كنم، هر كسي ميتواند تلويزيون را روشن كند و برنامه من را ببيند، از اينرو هر كه حق انتخاب داشته و ميتواند برنامه را ببيند حق انتقاد از آن مجري يا برنامهساز را هم دارد.
_ كميت يا اكثريت منتقدين برايتان اهميت دارد يا كيفيت و نوع انتقاد؟
عليخاني: اكثريت برايم مهم است، چون احساس خطر ميكنم.
_ حتي اگر اشتباه بگويند؟
عليخاني: حتي اگر اشتباه باشد، چون معتقدم مشتري اول و آخر ما بيننده و مخاطب است.
_ اما اين شما هستيد كه بايد در جايگاه يك مجري يك سري مسايل صحيح را القا كنيد؟
عليخاني: براي اجرا چند روش را انتخاب ميكنم، اگر موفق نشوم بايد منتظر عواقبش باشم كه در اين صورت يا بايد خود را اصلاح كنم يا به خاطر آن عقايد، اجرا را كنار بگذارم.
_ يا راه سوم كه نظرات اشتباه را تغيير دهيد؟
عليخاني: با حرف شما كاملا موافقم، اما يك مجري فقط ميتواند تلنگر بزند نه اينكه فكر و ذهنيت مردم را تغيير دهد.
_ چه انتقادي به شما وارد است؟
عليخاني: برخي مواقع پرحرفي ميكنم كه البته اين از خاصيت اجراست.
_ چه انتقادي از شما شده كه به نظرتان كم لطفي است؟
عليخاني: اينكه شبيه ديگران اجرا ميكنم.
_ شبيه فرزاد حسني اجرا نميكنيد؟
عليخاني: نه، اصلا قبول ندارم؛ فرزاد دوست من است، اما قبل از اينكه او بخواهد اجرا كند، من اجرا ميكردم.
_ شايد اين بينش از برنامه سال گذشته جزر و مد ايجاد شده باشد، زماني كه شما جايگزين فرزاد حسني شديد، به هر حال او دوست شما بود و ميخواستيد هر طور شده او را بازگردانيد، اما هنوز پسلرزههايش باقي مانده...
عليخاني: ستاره اسكندري در سريال نرگس جايگزين پوپك گلدره شد، همه تا آخر كار پوپك گلدره را ميديدند... اين قضيه هم به اين شكل در آمده...
_ چون قرار بود شبيهاش باشد...
عليخاني: دقيقا از اين رو اسكندري هر چه تلاش ميكرد بازي خودش را ارايه بدهد نميشد، جزر و مد هم چون از آغازش و به اسم فرزاد امضا شده بود، حالا همه از اين دريچه به ماجرا نگاه ميكنند، وقتي چند روز پيش اين انتقاد از من شد، خيلي شوكه شدم، نميدانم كدام حالت من شبيه اوست.
_ فرم نشستن، حركات دست يا اشاره به دوربين، صحبت با عوامل پشتدوربين و...
عليخاني: يكسري از مديومها در اجرا بايد رعايت شود، شايد اجراي نشسته از من كمتر ديده باشيد، اما به لحاظ شناختي كه از اين تخصص دارم، ميدانم طرز صحيح نشستن در يك برنامه گفتگو به اين شكل يعني همانگونه كه من يا فرزاد مينشينيم است. ولي اين دليل نميشود كه من از روي كسي تقليد ميكنم؛ به نظر شما نوع ادبيات من شبيه فرزاد است؟
_ به طور كامل نه، اما در برخي موارد بسيار شبيه و نزديك به هم است.
عليخاني: فرزاد استانداردهاي اجرا را خيلي خوب ميداند و خيلي خوب هم استفاده ميكند، مثلا استفاده به موقع از يك واژه كه البته ممكن است در انتخاب اشتباه هم كند... اما من خيلي موافق اجرايش نبوده و علاقهمند نيستم به مانند او اجرا كنم، حالا اگر ميگفتيد شبيه به حسين پاكدل اجرا ميكنم، قبول ميكردم چون به او و كارش علاقهمندم و اين احتمال وجود داشت كه برخي حركات او در من اثر كرده باشد. هرچند دوست ندارم حتي شبيه او هم كار كنم.
_ در اجرا، بازي هم ميكنيد؟
عليخاني: اجرا خودش يك نوع بازي است و هيچكس نميتواند اين را نقض كند، اما يكسري بازيگر كه وارد اين حيطه شدند، اصطلاح مجري - بازيگر باب شد، اما به عقيده من اجرا خيلي سختتر از بازيگري است، هر كه نظري غير از اين دارد حاضرم ثابت كنم، چرا كه اجرا زنده است و به فرد استرس ميدهد
_ اجرا را تا كجا دنبال خواهيد كرد؟
عليخاني: تا زمانيكه براي مخاطب تازگي و جذابيت داشته باشم، حداقل مردم دلشان برايم تنگ شود و سراغم را بگيرند نه اينكه حتي حالشان از قيافه من به هم بخورد.
_ بهترين سوژهاي كه براي گزارش انتخاب كرديد؟
عليخاني: سوال خوبي است؛ گزارش از نقارهزن حرم امام رضا(ع)، كه هشتاد و هشت سالش بود و نزديك به شصت و دو سال نقارهزني ميكرد. نكته جالب اينكه براي رفتن به جايگاه نقارهزنها در حرم، پلههاي زيادي را بايد طي كرد كه حتي ما جوانها زمانيكه براي تهيه گزارش رفتيم، نفس كم آورده بوديم، اما او به راحتي تمام پلهها را بالا ميرفت در حالي كه در خانهاش به سختي حركت ميكرد. اين گزارش برايم خيلي دوستداشتني و عزيز است.
_ زيباترين جملهاي كه شنيديد؟
عليخاني: دو جمله از ويكتور هوگو كه خيلي دوستشان دارم: (هنر گوش دادن را فرا بگيريد تا فرصتها به آهستگي در گذرد.( )همان قدر كه بال براي پرنده لازم است، اميد براي انسان.)
_شعار برنامه جزر و مد اين بود كه خصلتهاي بد را كنار بگذاريم؛ يعني آدم يك خصلت بدش را براي يك ماه كنار گذاشته، ولي دوباره بعد از اتمام ماه رمضان همان رفتارهاي بد گذشته را تكرار ميكند...
عليخاني: خيلي بد است كه ما فقط براي يك ماه رفتارمان را اصلاح كنيم، شعار من اين است كه در اين ماه خوب بودن را با زور هم كه شده تمرين كنيم تا كمكم برايمان عادت شود.
_ اين شعار در خودتان مصداق عيني داشته است؟
عليخاني: بله، به طور مثال از رمضان سال گذشته بدبيني را كنار گذاشتم.
_ حــــرفهايي كه مـــيزنيد روي خود شما چقدر اثر ميگذارد؟
عليخاني: بارها پيش آمده رواياتي كه با ادبيات خودم نقل كردهام بيش از آنكه به ديگران تلنگر بزند، روي خودم اثر گذاشته است. مثلا مدتي پيش درگير كاري بودم كه اطرافيان به شدت مرا از انجام آن منع ميكردند اما اصرار داشتم تا خودم آن را تجربه كنم... همزمان با اين مسئله برنامهاي را اجرا ميكردم كه در خصوص استفاده از تجربه ديگران بود. من در آن برنامه با قاطعيت گفتم: انجام كاري كه عاقبت نامطلوبش را ديگران نيز تجربهاش كرده اند، يك حماقت بزرگ است...، به قدري قانع كننده بحث كردم كه حتي مهمان برنامه هم قبول كرد، پس از اتمام برنامه به اندازهاي متاثر شده بودم كه شب تا صبح در خصوص آن كار فكر كردم...
_ درست است احسان عليخاني ژست ميگيرد؟
عليخاني: اگر منظورتان در اجراست كه هر مجري براي خود سبك به خصوصي دارد، ولي معتقدم هر برنامه يك كاراكتر اجرا ميخواهد كه با موضوع و محتواي كار همخواني داشته باشد و از نظر شخصيتي، همان هستم كه جلوي دوربين ميبينيد، مثل اقبال واحدي؛ او هم اينگونه است، چون خداي نكرده اگر يك مجري پشت دوربين با رفتارش جلوي دوربين تفاوت داشته باشد، بسيار متاثركننده خواهد بود و مردم هم به خوبي تشخيص ميدهند.
_ غير از اجرا در چه حيطهاي فعاليت ميكنيد؟
عليخاني: كارگرداني فيلمهاي كوتاه و ساخت تيزرهاي تبليغاتي؛ به طور مثال مجموعه ماه درآمد به مناسبت عيدفطر سال گذشته، مراسم قهرمان قهرمانان، جشن سالگرد شبكه سه و...
_ مطالعه براي يك مجري چقدر لازم است؟
عليخاني: صدر در صد، مگر ميشود بدون مطالعه آنتن را حفظ كرد، يك مجري چقدر ميتواند با كلمات بازي كند، بالاخره بايد لابهلاي حرفهايش مطلبي هم ارايه دهد كه بيننده از آن استفاده كند، به نظر من روز مرگ يك مجري است اگر بدون مطالعه در برنامهاي حاضر شود، اگر آنتن برايش حرمت و نگاه بيننده ارزش نداشته باشد، حتي اگر در لباس پوشيدن دقت نكند.
_ اين مطالعات در چه زمينهاياست؟
عليخاني: خب اگر موضوع برنامه تخصصي باشد كه به يك مجري متخصص نياز است و اگر موضوع مطالعه مشخص، مثل آقاي شجاعيمهر كه سالهاست در برنامه خانواده اجرا ميكند، او ديگر يك متخصص امور خانواده است، اما برنامهاي كه بيننده عام داشته با موضوعات متنوع اطلاعات مجري همان اقيانوس كم عمق است.
_ احسان عليخاني به طور مشخص براي جزر و مد در چه زمينهاي و چقدر مطالعه ميكند؟
عليخاني: سال گذشته چهار كتاب و چهل مقاله در خصوص ازدواج خواندم، اما جزر و مد امسال نه مثل پارسال موضوع مشخصي در ارتباط با مهمانها دارد و نه مانند يك برنامه روتين و عاميانه مجري ميتواند پر حرفي كند، از طرفي لحظاتي هستند كه داراي حرمت بوده و به طور معمول آدمها در اين لحظات بسيار تاثير پذيرند، از جمله ساعت افطار. امسال از مهمانهايي در برنامه دعوت شد كه به يقين شصت، هفتاد درصد از آنها حرفهاي زيادي براي گفتن داشتند مثل پزشك معلولي كه از يك سالگي دو پايش را از دست داده بود. به طور مسلم او بيش از من در اين ساعت استحقاق حرف زدن داشت، از اين رو وظيفه اصلي من در جزر و مد پيوند دادن مهمان با بيننده است، يعني بايد موقعيتي فراهم ميكرديم تا بيشتر آنها صحبت كنند. اصلا تا كي قرار است كه مجريهاي ما يك تنه حرف بزنند، من و شما كه هم نسل هستيم، چقدر برنامه ديديم كه مجري تنها متلكم بوده و اطلاعاتي را كه يك ساعت پيش از كتاب گرفته يا عقايدش را به زور در مغز بيننده فرو ميكند.
_ اجرا چقدر به خبرنگاري شباهت دارد؟
عليخاني:اين دو مقوله خيلي به هم نزديك است، خبرنگاري حرفه شريفي است كه من خيلي دوستش دارم و اگر روزي از كارم محروم شدم، حتما اين حرفه را دنبال خواهم كرد(با خنده و البته كنايه...) البته نه خبرنگاري كه كار تكراري و روتين انجام دهد، بلكه عاشق خبر حوادث و جنجالي هستم، نميدانم گزارشهايم در برنامه پسرهاي ايروني يادتان هست يا نه، اما سعي كردم هر گزارشي كه تهيه ميكنم متفاوت بوده و براي مخاطب جذابيت داشته باشد، به طور مثال از رفتن ايران به جام جهاني و بازي ايران- بحرين در تهران گزارشي كار كردم و به حواشي در اين گزارش پرداختم كه شايد كمتر كسي به آن توجه ميكرد و همين عامل باعث شد با وجود اينكه ورزشي نبودم، امتياز بالايي بگيرد.
_ براي گزارش يا تهيه خبر معمولا چه سوژههايي را انتخاب ميكنيد؟
عليخاني: چون اصلا سياسي نيستم و در اين زمينه هيچ تخصصي ندارم، به طور حتم سوژههايم سياسي نخواهند بود، همينطور با موضوعات خانواده هم رابطه خوبي ندارم، از اين رو دخالت نميكنم، اما در مقابل به سوژههاي اجتماعي بسيار علاقهمندم، هر چند معتقدم خانواده خيلي حساستر و مهمتر از اجتماع است، چون قبل از اينكه فرد وارد جامعه شود در خانواده پرورش مييابد.
_ سختترين مصاحبهاي كه در زمينه اجرا يا گزارش انجام داديد؟
عليخاني: چون اعتماد به نفس خوبي دارم، از هيچكس واهمه نداشته و براي همين با هر كه فكرش را كنيد به راحتي گفتگو ميكنم و اصلا مقام و پستش برايم مهم نيست؛ اما سختترين از نظر فضا، برنامهاي بود كه در يك هليكوپتر ضبط ميكرديم.
_ در هر سه زمينه اجرا، بازيگري و كارگرداني تخصص داريد، به كداميك بيشتر علاقهمنديد؟
عليخاني: هر سه در موقعيت خود بايد انجام پذيرد، يك دوره زماني كه مربوط ميشود به سالها پيش بازيگري ميكردم به خصوص در زمينه تئاتر، بعد شروع كردم به تيزر وكليپ ساختن و امروز هم اجرا، اما هميشه مراقب بودم اتفاقي نيفتد كه به ديگري ضربه وارد شود. مدتي پيش پيشنهادات مختلف و خوبي براي بازي از طرف دوستاني كه در زمينه كارگرداني قبولشان دارم به من شد، اما وقتي پيش خودم آناليز كردم، به صلاحم نبود كه به آن كارها جواب مثبت دهم، چون ممكن بود انرژيم جواب ندهد كه هم اجرا كنم و هم بازيگري.
_ اجرا، كارگرداني را تحتالشعاع قرار نداده است؟
عليخاني: هنوز هم كار اول من كارگرداني و ساخت تيزر و فيلمهاي كوتاه است.
_ چي شد بعد از كار اول كه اتفاقي هم بود، اجرا را دنبال كرديد؟
عليخاني: من به عنوان كارگردان وارد شبكه يك شدم و همانطور كه گفتيد كاملا اتفاقي در يكي از كارهايم جلوي دوربين رفتم، گر چه اوايل اصلا به اجرا علاقهاي نداشتم، اما رضايت اطرافيان، مرا به شوق آورد.
_ الان اين علاقه ايجاد شده؟
عليخاني: خيلي زياد، اما نه به اندازه كارگرداني.
_ در دوران دانشگاه به خاطر احسان عليخاني بودن از لطف و حمايت اساتيد هم بهره ميبرديد؟
عليخاني: دانشگاه ما اصلا اين طوري نبود كه ارفاق كند. (اميررضا خادم) ميتواند اين گفته مرا تصديق كند، چون او هم يك دوره آنجا بود. حتي در برخي مواقع اساتيد موضع هم ميگرفتند.
_ و صحبت خاصي نداريد؟
عليخاني: آرزوي سلامتي براي مسلمانان جهان...
بازنشر:takbook.com
علاقه مندی ها (Bookmarks)