رمز روشنا ی آتشگد ه ها : کجا ست شعله ها ی فرو غ جا و دا نگی سر زمین اهورای مه زدا ی . ما هم اکنو ن در کجا ی تا ریخ قرا ر داریم . وقتی که داریو ش بزرگ نیا یش می کند : می فر ما یند : ای اهورا مه زدا سر زمین مارا از درو غ و قحتی محا فظ بفرما . وقتی که درو غ گفتن غسل وا جب دا شت . اکنو ن درو غ و تملق چرب زبانی جز وی از زند گی روز مر ه ما شده تا بتو انیم به ثرو و ت وسا ما نی بر سیم . با هما ن درو غ گفتن هم سر نما ز می رو یم . چو ن به ظا هر سازی عاد ت کرده ایم ... با این همه رسا نه ها ی دینی و مذ هبی ...یا د با د نظر و نیا ز ها ی با ستا نی که با نظر دها خا نو ا ده را غذا می دا دنند این یک دستور و سنت دیرینه ی ایرا نیا ن بو د : با جا رو کردن و ا ب پا شی دعو ت فر شتگا ن آسما نی می کردیم . درو غ را سر منشا تما م پلید یها می دا نستیم .... رفت و رفت تا جا ی که به جا ن هم افتا دیم ... فقط به خودمان فکر کردیم که چگو نه طرف مقا بل را از میان بردا ریم .... تا سر حد خو نخو ار ی رسید یم ... ما زنها را فر شته گا ن اسما نی می دا نستیم به آنها تا حدی ارزش قا ئل بودیم که شنا سنا مه ی فرزند را به اسم زن ودا دیم و به اسم ما در رسمیت خا نو اد گی اجتما عی شنا خته می شدنند . به زنها فر ما ندهی جنگها سپرده می شد ... زن و مرد در یک طرا ز بو دنند ... مثل الان مرد را گرگ و زن را گو سفند نکرد ه بو دیم .بمحض تنها ی زن مرد اورا حمله ور بدا نیم ...و با ید زن انقدر زلیل با شد که مرد درنند ه تصور شود ... مشکل اینجا ست که ایده اعرا ب به ما ایرا نیها تحمیل شد حالا که قرن بیست و یک است هنو ز اعراب زنها را چگو نه از انها استفا ده می کند ... اعرا ب هو س را ن که به صدقه ی بازار نفت ببینید اکثر شان 3یا دو زن دارند ... قضا و ت را به خو انند گا ن محترم می سپا رم ...