یک نقد و انتقاد خوب، مفید و سازنده، باید از اصول و آدابی پیروی کند، زیرا در غیر این صورت، نقد به معنای واقعی انجام نمی‌گیرد.





بعضی از این اصول عبارتند از:
اعتدال در انتقاد


یکی از آداب نقد که گاهی مورد غفلت قرار می‌گیرد، میانه روی در نقد است. برای رعایت این نکته، ابتدا بایستی ضرورت نقد را تشخیص داد و سپس، از آن به طرز صحیح و منطقی استفاده کرد.

گاهی لازم است چشم‌های خود را در برابر لغزش‌های احتمالی دیگران ببندیم تا شرم و حیای گناهکار حفظ شده و جسور نگردد. بنابراین والدین و مربیان نباید به طور دائم از نسل جوان انتقاد کنند، زیرا روح و روان آن‌ها از اعتراضات بیش از حد، مکدر می‌شود و حالت تدافعی می‌گیرد.
انتقاد از عمل، نه عامل


در انتقاد سازنده، عمل نادرست مورد نقد و ارزیابی قرار می‌گیرد، اما حرمت افراد محفوظ می‌ماند. گاهی باید حساب عمل را از عامل (انجام دهنده آن) جدا کرد. پس نمی‌توان به دلیل خوب بودن یک شخص، همه اعمال او را تأیید کرد و نمی‌توان به دلیل یک عمل ناشایست، شخصیت کسی را زیر سۆال برد.
رعایت ادب در انتقاد


انتقاد سازنده، همواره با رعایت امنیت روحی و شخصیت اجتماعی دیگران است. اگر انتقاد با مهر و ادب آمیخته نباشد، طرف مقابل را به واکنش وادار می‌کند، چرا که انسان به حکم خود دوستی، از خود دفاع می‌کند و اجازه نمی‌دهد به شخصیت او خدشه‌ای وارد شود.

این موضوع باید با دقت انجام گیرد، به ویژه کسانی که با نسل جوان سر و کار دارند، باید به این نکته توجه داشته باشند که معمولاً جوان از نصیحت مستقیم و صریح، گریزان است، زیرا آن را با هویت‏طلبی و استقلال خواهی در تضاد می‌بیند.
بی طرفی در انتقاد


یکی از شرایط انتقاد سازنده، بی‌طرفانه بودن و رعایت انصاف و جوانمردی در انتقاد است. کسی که مغرضانه انتقاد کند و ملاک او دوستی و دشمنی باشد، قطعاً در انتقاد خویش، حُسن نیت ندارد و از واقع بینی فاصله گرفته است، همانطور که گفته‌اند: « محبت به چیزی، انسان را کور و کر می‌کند و نمی‌گذارد عیب‌های آن را ببیند و یا بشنود.»

انسان به هنگام انتقاد کردن از یک شخص، باید ببیند او در چه وضعی قرار دارد؛ اگر عصبانی است، انتقاد کردن صحیح نیست.


دوستی یا دشمنی با شخص یا گروهی، نباید موجب نادیده گرفتن اصل بی‌طرفی در انتقاد شود. اگر فردی با دید دشمنی به کسی نگاه کند، چه بسا صفات خوب و پسندیده وی در نظرش بد آید و بر اساس آن انتقاد نماید. متأسفانه شاهد انتقادهایی هستیم که خالی از حب و بغض نیست و از روی انصاف و با رعایت بی‌طرفی انجام نمی‌گیرد و همین امر جایگاه رفیع انتقاد را تنزل داده است.

انتقادهای برخاسته از حسادت و غرض‌ورزی، نه تنها مشکلی را نمی‌گشاید، بلکه بر بحران و چالش در جامعه می‌افزاید. انسان کینه‌توز نمی‌تواند به انتقاد صحیح دست یابد. نقد و نصیحت از حسود، ممکن نیست. اگر دیو کینه‌توزی به جای مهرورزی بنشیند، پرده‏ای تار در پیش چشم آدمی ایجاد می‌کند، بین او و حقیقت فرسنگ‌ها فاصله می‌اندازد و نگاهش را نگاهی دشمنانه می‌نماید.
در نظر گرفتن وضعیت روحی و روانی


انسان به هنگام انتقاد کردن از یک شخص، باید ببیند او در چه وضعی قرار دارد؛ اگر عصبانی است، انتقاد کردن صحیح نیست؛ بلکه ابتدا باید با او صحبت کند و از جهات مختلف عاطفی بر او مسلط شود و در آخر به نصیحت بپردازد.

تحقیر و اهانت، با عزت و کرامت انسان برخورد مستقیم دارد و عملی مذموم و ناشایست است؛ هر چند به لباس انتقاد، زینت داده شده باشد. تحقیر چه به صورت تمسخر، چه به شکل ملامت و سرزنش و چه به شیوه عیب‏جویی، به جای اصلاح، افساد می‌کند و به عاملی ضد تربیتی تبدیل می‌شود.



استاد مطهری می‌گوید: «در بسیاری از موارد، ملامت زیاد، بیشتر نفرت ایجاد می‌کند؛ مثلاً خیلی افراد در تربیت فرزندان این اشتباه را مرتکب می‌شوند. دائماً بچه را ملامت می‌کنند و سرکوفت می‌زنند:‌ فلان بچه هم، هم‏سن توست، ببین چطور پیش رفته، تو خیلی نالایق هستی!؟ خیال می‌کنند با این ملامت‌ها غیرت بچه تحریک می‌شود، در صورتی که در این موارد، اگر ملامت از حدش بگذرد، عکس‌العمل خلاف ایجاد می‌کند. روح او حالت انقباض و فرار پیدا می‌کند و او از نظر روحی بیمار می‌شود و دنبال آن کار هم محال است که برود.»

در انتقاد، «چگونه گفتن» بر «اصل گفتن» مقدم است. مرز شکنی در انتقاد و نادیده انگاشتن خط قرمزها که قانون اساسی و وحدت ملی، از جمله آن‌هاست، با فلسفه انتقاد که اصلاح امور است، منافات دارد.

امام علی(ع) در بسیاری از موارد که تشخیص می‌داد انتقاد از روی صدق و خیرخواهی است و یا شخص معترض بر اثر جهل و غفلت و کوته نظری، زبان به انتقاد از آن حضرت گشوده است، تلاش می‌کرد نخست سخن او را بشنود و آن گاه با بیانی متین، به اقناع وی بپردازد. آنچه در پایان این نوشتار باید به آن توجه شود این است که، آدمی در گام نخست باید به نقد خویش بپردازد و سپس از کار دیگران انتقاد کند تا شامل این آیه شریفه نشود که فرموده است: «یا ایها الذین آمنوا لِمَ تقولون ما لا تفعلون؛ (صف آیه (61)؛ ای مۆمنان، چرا چیزی می‌گویید که بدان عمل نمی‌کنید.»

منبع: روزنامه آرمان
بازنشر:takbook.com