در وصف تو ای گل مرا جانی هست / یادم آمد گذر از نفس نشانی هست
به وقت سرور و مستی ات، سالها / در عید سعید قربان شادمانی هست
عید قربان بر همگان میارک باد
.
.
.

عید قربان آمدومن هم شدم قربانیت
گرچه من دعوت ندارم آمدم مهمانیت
مفلسم آهی ندارم در بساطم ناگزیر
این دل صد پاره و چشمان تر ارزانیت . . .
.
.
.
عیدقربان ، جشن رهایی ازاسارت نفس وشکوفایی ایمان ویقین
عیدسرسپردگی و بندگی بر شما مبارک . . .
.
.
.

اتمام حجت کردم
طاقتم طاق شده
درد فراق وصل تو را می طلبد
این عید قربان ، قربان تو می شوم . . .
.
.
.
عید قربان با نماز و عبادتش، با ذکر و دعایش
با قربانى و صدقات و احسانش
بسترى براى جارى ساختن مفهوم عبودیت و بندگى است . . .
.
.
.

ز اسماعیل جان تا نگذری مانند ابراهیم
به کعبه رفتنت تنها نماید شاد شیطان را
کسی کو روز قربان، غیر خود را می کند قربان
نفهمیده است هرگز معنی و مفهوم قربان را . . .
.
.
.
بگذر از فرزند و جان و مال خویش
تا خلیل اللّه ِ دورانت کنند
سَر بِنه بر کف، برو در کوی دوست
تا چو اسماعیل، قربانت کنند . . .
.
.
.
عید قربان، یعنى فدا کردن همه «عزیزها» در آستان «عزیزترین»
و گذشتن از همه وابستگى ها به عشق مهربان ترین . . .
.
.
.
عید قربان، جلوه‌گاه تعبد و تسلیم ابراهیمیان حنیف است
و فصل قرب مسلمانان به خداوند در سایه عبودیت . . .
.
.
.
عید قربان، عید شرافت بنى آدم است و کرامت انسانى اش
جشن رها شدن از قید پدرانى است که جان فرزند خویش را نذر قربان گاه ها مى کردند . . .
.
.
.