اي پـدر ، اي مـادر
من به رفتار شما مي نگـرم
ديده ام ناظر اعمال شماست
بهر من خوب و بد از كار شما مفهـوم است
عمـل و كار شما الگـوي رفتـار من است نه چنان مي شوم آخـر كه شما مي خواهيـد اي پدر اي مادر
وضع من بسته به رفتـار شماست اشتباهي اگر ازمن سر زد
كاه را كُه مكنيد
نخ مو را منماييـد طناب
من هم انسانم و لغزش دارم
با زبان خوش خود ذهن من آگاه كنيـد
اي پـدر ، اي مـادر تا كه ديگـر نكنـم كار خطا را تكـرار
بينتان همـدلي ار باشـد و مهـر
من چو گل در برتان شادابـم
مگذاريـد كه الفت ز ميان بر خيـزد
من پريشان شوم و آشفتـه
نقض پيمان مكنيـد
كه خدا بين شما عهـد و مودت بستـه است
اي پـدر ، اي مـادر
با كسي هيچ قياسم مكنيـد
هر گلي رنگي و بويي دارد
نقش من با دگران یکسان نیست
وضع من وضعيـت آنان نی
در جهان من تک و بی همتایم


ای پدر ای مادر
احتياجم همـه پوشاك و غـذا نيست
من به امنيت خاطر چو غذا محتاجـم
من محبت ز شما مي خواهـم
دل پاك من از اين عاطفـه لبريز كنيـد
دوستتـان دارم و دوستم باشيـد