"پایان جهان"، از واقعیت تا اوهام
سال ۲۰۱۲ هم اولین نفس های سرد زمستانی اش را می کشد اما فعلا که نه بویی از پایان جهان به مشام می رسد و نه از "آخرالزمان" ردی پدیدار است.

"پایان جهان"، از واقعیت تا اوهام

بازار داغ شایعات نیز که همیشه پرمشتری است و خیلی ها هم با تولید کتاب ها و فیلم های پر زرق و برق در جای جای جهان، از این آب گل آلود ماهی می گیرند.«جام جم آنلاین» به بهانه آغاز سال میلادی، نگاهی اجمالی به "افسانه های پایان جهان" انداخته است و در واقع به ذکر شایعات شهیری از گوشه و کنار جهان می پردازد که در این سال، همچنان بر سر زبان ها می چرخد.

● افسانه تقویم مایاها

مایاها، قومی باستانی بودند که در قرن ۹ میلادی در حوالی مکزیک امروز زندگی می کردند.

بر اساس تقویم این قوم، چرخه گردش پنج هزار و ۱۲۶ ساله جهان در تاریخ ۲۱ دسامبر سال ۲۰۱۲ میلادی متوقف گشته و جهان نابود می شود.

پیروان این آینده گویی بر این اعتقادند که جهان هر پنج هزار سال یکبار، پوست اندازی می کند و در نتیجه انسان های جدیدی بر روی کره زمین زندگی خواهند کرد.

تقویم مایاها، بیشتر از آن که بر پایه علم و منطق باشد، عمدتا از تصورات ذهنی و باورهای مذهبی آنان نشات گرفته است.

حتی همین حالا هم بین باستان شناسان مایایی بر سر فرضیه انقراض جهان، تفاوت دیدگاه اساسی وجود دارد. به گونه ای که برخی از باستان شناسان طرفدار این تقویم، از پایان جهان در ۶ هزار سال آینده خبر می دهند.

گرچه رهبران مایایی برای نفوذ بر مردم عصر خود و مطیع کردن آنان، نیاز به پیشگویی ها و ترساندن آن ها از حوادث آینده داشتند، اما گویا برخی از مردم نسل های آتی، این سیاست و ترفند استثماری مایاها را خیلی جدی گرفتند و به پیشگویی های پوشالی این تقویم ها اعتماد کردند.

● پیشگویی هوپی های آمریکا

هوپی ها یکی از اقوام کهنه در کشور آمریکا هستند که نسل امروز آن ها، هم اکنون در منطقه آریزونا اسکان دارد. این قبیله سرخ پوست، حدود ۹۰۰ سال قدمت دارد و جالب این جاست که تقویم تاریخی آنان قمری است و بر مبنای گردش ماه می چرخد.

کهنسالان این قوم چند هزار نفری بر این باور هستند که جهان در سال ۲۰۱۲ پایان می پذیرد و البته مبنای پیشگویی های آنان نیز، بر اساس نقاشی های بر جای مانده بر روی صخره های شهر آریزوناست!

برای رد پبش بینی های این قبیله آمریکایی، نیاز به آوردن دلیل و برهان نیست زیرا دلایل کودکانه آن ها برای اثبات پیش بینی هایشان، خود بالاترین دلیل برای رد ادعای هوپی هاست.

● برهم خوردن میدان مغناطیسی زمین

ادعای دیگری که حماسه سرایان برای اثبات پایان جهان در سال ۲۰۱۲ نقل می کنند، ایجاد بی نظمی و سپس کاهش میدان مغناطیسی کره زمین است.

بی شک، جابجایی میدان مغناطیسی شمال و جنوب زمین، می تواند تاثیرات هولناکی بر بقای کره خاکی ما داشته باشد.

در این شرایط، زمین در برابر تشعشعات مرگبار خورشیدی بی دفاع می شود و کلیه علوم زمینی که بر پایه قطب بندی مغناطیسی جهان بنا شده است، به هم می ریزد.

این افسانه ها هم در حالی مطرح می شود که بر اساس تحقیقات علمی، میدان مغناطیسی زمین، احتمال دارد که هر ۱۶۰ میلیون سال یکبار جابجا شود و حتی در صورت وقوع این جابجایی بسیار بعید، این حالت به صورت غیر منظم و غیر قابل پبش بینی خواهد بود.

● انفجار پرتوهای گامایی

لامپ پرتوهای گامایی، حاصل برخورد دو سیاهچاله فضایی است که موج عظیمی از اشعه مرگبار گاما را ساطع می کند.

افسانه پردازان سال ۲۰۱۲ برای این که رنگ و لعابی علمی هم به داستان سرایی های خود بدهند، از این پدیده فضایی وام گرفته اند.

گرچه وجود این پرتوهای مضر، پتانسیل محو کردن حیات سیارات مختلف را دارد اما بر اساس منابع علمی موجود، نزدیکترین مجموعه پرتوهای گامایی به کره زمین، بیش از یک میلیارد سال نوری با زمین فاصله دارد!

مطابق تحقیقات علمی صورت گرفته، این پرتوهای گامایی منفجر شده در کهکشان های دیگر، هیچ تاثیر منفی بر حیات زمین نخواهد داشت.

● پیش بینی های نوستراداموس

این شاعر فرانسوی در قرن ۱۶ میلادی، شروع به نگارش اشعاری کرد که در آن به پیشگویی اتفاقات آینده جهان پرداخت.

بر اساس پیشگویی های این شاعر شهیر، تاکنون فیلم ها و کتاب های مختلفی نیز ساخته شده است.

طرفداران نوستراداموس بر این باورند که وی تاکنون انقلاب فرانسه، بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن، جنگ های جهانی و حتی حادثه یازده سپتامبر در آمریکا را هم پیش بینی کرده است.

مطابق پیش بینی های نوستراداموس، هر دو هزار سال یکبار، سیاره های منظومه های شمسی دچار بی نظمی می شوند و ۱۲ سال بعد از این حوادث غیر طبیعی (مصادف با سال ۲۰۱۲) جهان به کام مرگ فرو می رود.

البته ذکر این نکته ضروری است که پیشگویی های این شاعر، کاملا به صورت رمز گونه و پرابهام است؛ به گونه ای که از هر جمله آن، می توان چندین تعبیر مختلف استنباط کرد.

همین خصیصه چند پهلو بودن پیشگویی های نوستراداموس، موجب شده است که پیروانش بتوانند هر حادثه مهم جهان را به هر نحوی که شده، به پیشگویی های این نویسنده نسبت دهند.

در هر حال، با وجود تمام اغراق ها و لفاظی های طرفداران نوستراداموس،خود این شاعر، پیشگو بودنش را رد می کند و در کتاب مقدمه سزار، به صراحت می گوید: من آنقدر احمق نیستم که وانمود کنم پیشگو هستم!

● افسانه، بیش از افسانه نیست!

بی تردید، جماعتی که همچنان به رواج اوهام سخیف کمر بسته اند و هراز چندگاه برای خالی نبودن عریضه، از کلاف مشوشات ذهنی شان، عروسکی خیالی ساخته و به دست نوباوگان ساده اندیش می دهند، روسیاهی شان در پایان سال ۲۰۱۲ از زغال ها نیز فزون تر خواهد شد.

وقتی جوی تعقل در مسیر تنزل بپوید و تنور گرم شایعه پراکنی، نان هر حقیقتی را بسوزاند و آجر کند ، ما حصلش می شود؛ ساخت کرور کرور فیلم و مستند از انحطاط قریب الوقوع جهان.

در حقیقت باید با هوشیاری کامل از این قضیه آگاه باشیم که بسیاری از این پیشگویی ها، تنها برای کسب شهرت و منفعت مالی است و نباید به دام چنین تحریکاتی بیفتیم.

گاه برخی از این پیشگویان جعلی، با چنان قاطعیتی از مرگ مادر زمین سخن می رانند که گویی از همان روز ازل، دفتر کارزار دو عالم را با سرپنچه تقدیر خود نگاشته اند.

در صورتی که مطابق روایت های ادیان مختلف و بر اساس آموزه های رفیع دین اسلام، هیچ انسان خاکی قادر به پیشگویی وقایع جهان نیست و ظهور "صاحب الزمان" برای اصلاح این دنیای مملو از کج روی، بی اخلاقی و افسانه سازی، امری حتمی است و تحقق هر وعده الهی نیز "اظهر من الشمس" است.

البته این افسانه های نازل، کم سطح تر از آن است که هر فردی، اعم از یک شهروند معمولی و یا یک مقام مسوول، بخواهد با وام گرفتن از این خرافات بی رتبه، به جنگ ایدئولوژی ها برود و شاید بهترین کنش در برابر این گزافه گویی ها، یک "سکوت معنا دار" باشد.

روزنامه جام جم