از جمله اختلالات مربوط به غذا خوردن، «بی اشتهایی عصبی»و«پرخوری عصبی» است که غالبا در نوجوانان و زنان رخ می دهد. دلیل ایجاد این دو اختلال، وسواس فکری بیمار نسبت به افزایش وزن است. اگر با وجود گرسنگی رغبتی به خوردن غذا ندارید، این مساله را جدی بگیرید؛ چون ممکن است مبتلا به بی اشتهایی عصبی باشید.

در میان جوانان نسل امروز داشتن اندام باریک و لاغری از لحاظ زیبایی یک ارزش به شمار می آید و در نتیجه تبلیغاتی که برای لاغری می شود و باوجود امتیازهایی که برای لاغر شدن بیان می شود، بسیاری از نوجوانان حتی آنهایی که وزن عادی دارند با هراس از چاقی، به رژیم های لاغری و کاهش وزن روی می آورند. در حقیقت بی اشتهایی عصبی، اختلالی است که در آن فرد با وجود گرسنگی، هیچ رغبتی به خوردن غذا ندارد. این ناهنجاری روانی که مشخصه آن ناسازگاری و رویگردانی از غذاست، باعث ایجاد یک محدودیت عمده نسبت به غذا می شود. بنابراین با توجه به شیوع روزافزون این پدیده، پرداختن به آن از اهمیت خاصی برخوردار است. اکثر افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی در روز کمتر از ۶۰۰ کالری دریافت می کنند.

این بیماری در سال ۱۸۷۴ نام گذاری و برای اولین بار علایم آن توصیف شد. این اختلال تقریبا یک درصد نوجوانان و عمدتا دخترها را گرفتار می کند (میزان ابتلای زنان ۲۵ ۱۵ ساله به بی اشتهایی عصبی حدود یک در صد نفر است)، هرچند که بروز آن در پسرها نیز رو به افزایش است. این گرسنگی تحمیلی، در اثر ترس از چاقی و تعبیر غلط از ظاهر شخص (چاق به نظر آمدن درحالی که شخص لاغر است.) به وجود می آید.

این اختلال با کوشش برای کم کردن وزن آغاز می شود، سپس با سرعت به ترس از چاقی و شیفتگی نسبت به لاغری تبدیل می شود. این گونه بیماران در مورد فرم بدن خویش دچار ابهام هستند. هرگونه افزایش وزن موجب دلهره و اضطراب شدید می شود و از دست دادن وزن این اضطراب را فرو می نشاند. در این عارضه، بیمار علاوه بر اینکه دریافت انرژی را اغلب به کمتر از ۶۰۰ کیلوکالری در روز می رساند، از طریق استحمام بیش از حد، ورزش اضافی، استفراغ عمدی، استفاده از مسهل ها و ملین ها، دفع را افزایش می دهد و وزن خود را کم می کند.

افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی نسبت به فرم ظاهریشان بسیار حساس هستند و حتی هنگامی که به طرز خطرناکی لاغر شده اند، خود را چاق تصور می کنند. بعضی از این افراد، در ابتدا مشکل اضافه وزن دارند و با رعایت رژیم لاغری وزن خود را به اندازه طبیعی می رسانند، ولی پس از رسیدن به وزن طبیعی، طبق روال قبل آنقدر رژیم کاهش وزن را ادامه می دهند تا لاغر و نحیف شوند. این افراد نسبت به فرم ظاهریشان بسیار حساس هستند و حتی هنگامی که به طرز خطرناکی لاغر شدند، خود را چاق تصور می کنند و گاهی اوقات با پوشیدن لباس های گشاد، کاهش وزن خود را پنهان می کنند و به دلیل مشکلات شان تمایل به انزوا دارند و رفتارشان تغییر می کند؛ به عنوان مثال، از غذا خوردن با دیگران امتناع می کنند. این افراد معمولا وابسته و مطیع هستند و رفتاری بچگانه دارند، غالبا اعتماد به نفس ندارند و به اظهارنظر دیگران درباره خود، اهمیت می دهند. با پیشرفت بیماری، بیماران تحریک پذیر و لجباز می شوند و کاهش وزن را تنها پناه و وسیله آرامش خود می یابند. در حقیقت در این بیماری، بین تصویر ذهنی افراد از خود و واقعیت فاصله می افتد.

چه کسانی بیشتر از سایران در معرض خطر ابتلا به این عارضه هستند؟

۱ کسانی که سابقه اضافه وزن مختصر دارند.

۲ کسانی که با فشار اجتماعی برای لاغر بودن مواجه هستند، مثل هنرمندان.

۳ کسانی که بیش از حد از دوستان تاثیر می پذیرند.

۴ افراد خشک و مقرراتی.

۵ افراد سختکوش، کمال طلب و محافظه کار.

بی اشتهایی عصبی چه علایمی دارد؟

کاهش حداقل ۱۵ درصد وزن بدن (نمایه توده بدن [bm] به کمتر از ۵/۱۷ برسد.)

اجتناب از خوردن غذا

ترس زیاد از چاقی

علاقه شدید به کاهش وزن و رژیم گرفتن

تصور بد شکل بودن اندام

استفاده نادرست از داروهای مدر، ملین و قرص های لاغری

استفراغ عمدی

استحمام بیش از حد

ورزش شدید

عدم تحمل سرما

چه عواقب و عوارضی در انتظار مبتلایان به این مشکل است؟

سوءتغذیه، پوکی استخوان، اختلال در میزان آب و الکترولیت ها، بی نظمی و کاهش ضربان قلب، یبوست، کم خونی، ریزش مو یا نرم و ظریف شدن بیش از حد مو، خشن شدن پوست، رویش موی کرک در صورت و تنه، بی قراری و فعالیت بیش از حد، افسردگی و انزوای اجتماعی، اختلالات مغزی، اِدِم (ورم) بدن، کاهش غیرطبیعی درجه حرارت بدن، کاهش فشار خون، سنگ کلیه.


منبع: روزنامه شرق