راهکارهای از بین بردن شیرینی گناه


امام علی ( علیه السلام ) فرمودند : در شگفتم از مردمی که از غذا پرهیز می کنند چون می ترسند به سلامتی شان آسیب برساند چگونه از گناهان که آنها را به آتش می افکند پرهیز نمی کنند !

همان گونه که اعمال صالح و نیکوی انسان به واسطه برخی گناهان حبط و تباه می شود، بعضی از اعمال نیک نیز سبب تکفیر و از بین رفتن گناهان می گردد. در قرآن و روایات راه‏ها و مصادیق فراوانی که موجب از بین رفتن گناه و آثار و عوارض آن، بلکه تبدیل سیئات به حسنات شده است. از مجموع آن‏ها این مطلب به دست می آید که ایمان و عمل صالح و توبه و ترک گناهان کبیره، مطمئن‏ترین راه از بین بردن گناهان گذشته و جلب محبّت الهی است. در ذیل به برخی از آن‏ها اشاره می شود

راهکارهای قرآنی

1- ایمان و عمل صالح:قرآن کریم می فرماید« وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ » ؛(1) کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجامی می دهند، گناهان آنان را می بخشیم".
پس باید کوشید از طریق ازدیاد معرفت و شناخت خدا و آگاهی از نعمت‏های مادی و معنوی او و انجام عمل صالح، ایمان را تقویت نمود.
2- توبه و انابه و بازگشت از گناهان سبب محو و از بین رفتن همه گناهان کبیره و صغیره می گردد.(2)
آیات 68 و 69 سوره فرقان به مرتکبین برخی گناهان کبیره وعده عذاب مضاعف و خلود در جهنم داده، سپس فرموده است:"مگر کسی که توبه کند و ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد که در این صورت خداوند (نه تنها) گناهان او را می بخشد (بلکه) سیئات و بدی‏های اعمال آن‏ها را به حسنات تبدیل می کند".(3)
خردمندان و مؤمنان حقیقی نه تنها گناه نمی کنند بلکه به آن نزدیک نمی شوند ؛ چرا که به عاقبت شوم آن یقین دارند و در نتیجه از گناه لذت نمی برند بلکه بالعکس . البته لازم به ذکر است که رسیدن به این رتبه و مقام با تلاش و زحمت و مجاهده فراهم می گردد


پیامبر اکرم(ص) فرمود:"لکلّ داء دواء و دواء الذّنوب الاستغفار؛(4) برای هر دردی، درمانی است. درمان بیماری گناهان توبه و استغفار است". از راه توبه است که می توان محبّت الهی را جلب نمود و محبوب حق تعالی گشت. 3- ترک گناهان بزرگ، سبب از بین رفتن آثار گناهان کوچک شود: « إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَیِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلاً كَرِیمًا» ؛(5) اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی می شوید، پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را می پوشانیم و شما را در جایگاه خوبی وارد می سازیم".
4- هر کار خوب و شایسته و هر فعلی که مصداق "حسنه" باشد، عاملی برای از بین رفتن سیئات و بدی‏ها می باشد: « إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّـیِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِینَ » ؛(6) حسنات، سیئات و گناهان (و آثار آن) را برطرف می سازند. این مطلب تذکر و یادآوری است برای آن هایی که تذکر پذیرند".حسنات، مطلق است و شامل همه عبادات و هر کار ارزشمندی که شرع آن را تأیید و تعیین کرده و به قصد تقرّب به خدا نجام گیرد، می شود.
5- اقرار و اعتراف به گناه در پیشگاه حق تعالی:وقتی با خدای خود خلوت کردی و به دعا و مناجات مشغول شدی. گناهان و معصیت‏های گذشته خود را به یاد آور و به زبان اعتراف و اقرار کن و از خدا عفو و مغفرت طلب نما. امام باقر(ع) فرمود:"واللَّه ما ینجو من الذّنب ألاّ من أقربه؛(7) سوگند به خدا!جز آن که به گناه اقرار کند، نجات نیافت".
6- خواندن نمازهای مستحبی و نافله مخصوصاً نماز شب.
امام صادق(ع) در ذیل تفسیر آیه 114 هود می فرماید:"صلوة المؤمن باللیل تذهب بما عمل من ذنب النهار؛ نماز شب مؤمن، گناهان روز او را محو و نابود می سازد".(8)

راهکارهای عملی

اصل اخلاقی مقابله به ضد
مهمترین اصل عمومی ای که علمای اخلاق در زمینه معالجه امراض روحی پیشنهاد می نمایند اصل مقابله به ضد است؛ یعنی به کار بردن ضد هر عمل و صفتی که قصد ترک آن را دارد
اساسی ترین راه مقابله به ضد جایگزین ساختن محبت خدا و لذت بردن از مناجات با او به جای محبت دنیا و لذت های مادی است که این فرایند نیاز به معرفت و عمل دارد. علم به خداوند و ایمان به او و عمل کردن به واجبات و مستحبات به تدریج مزاج انسان را عوض می کند و به جایی می رسد که انسان دیگر از غیر خدا هیچ لذتی نمی برد و بلکه لذت های مادی برایش مشئز کننده می باشد.محبت به امام زمان(عج) را جایگزین محبت آن فرد کنید .وبه خدای مهربان بگویید که از این گناه به خاطر خودش صرف نظر می کنید و مطمئن باشید خداوند می تواند بهتر از آن را قسمت شما کند.
و درمرحله بعدی برای خود برنامه عملی داشته باشیم و با انجام واجبات و ترک گناه، لذت بندگی خدا را بچشیم. اگر کسی لذت قرب به خدا و عبودیت خداوند را بچشد.هرگز از گناه و لذت های مادی راضی نخواهد شد. و حاضر نمی شود لذت مناجات با خدا و رابطه با اهل بیت (علیهم السلام) را با لذت مثلا موسیقی و نگاه به نامحرم و مانند آن عوض کند.



اندیشیدن در خصوص گناه و تبعات آن
امام علی ( علیه السلام ) فرمودند : در شگفتم از مردمی که از غذا پرهیز می کنند چون می ترسند به سلامتی شان آسیب برساند چگونه از گناهان که آنها را به آتش می افکند پرهیز نمی کنند ! (9)
اندیشه کردن در عاقبت گناه لذت آنرا نیز از بین می برد . انسانی که یقین دارد فلان غذای لذیذ مسموم است و سلامتی او را به خطر می اندازد، از آن اجتناب می کند و در صدد خوردن و لذت بردن از آن بر نمی آید . اگر گناه می کنیم و چه بسا از آن لذت می بریم بدلیل آن است که نه گناه را می شناسیم و نه از تبعات شوم آن آگاهیم . لذا آیه ی کریمه می فرماید : «به کارهای زشت چه آشکار و چه پنهان نزدیک نشوید «لا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن »(10)
لذا خردمندان و مؤمنان حقیقی نه تنها گناه نمی کنند بلکه به آن نزدیک نمی شوند ؛ چرا که به عاقبت شوم آن یقین دارند و در نتیجه از گناه لذت نمی برند بلکه بالعکس . البته لازم به ذکر است که رسیدن به این رتبه و مقام با تلاش و زحمت و مجاهده فراهم می گردد.

– تلاش در جهت دوستی بیشتر با اهل بیت عصمت و طهارت ( علیهم السلام )
انسان عاشق کسی هست که نسبت به آنچه معشوقه اش دوست دارد علاقمند شده و از آنچه معشوقه اش از آن متنفر است نه تنها دوری می کند بلکه او نیز منزجر می شود .
اگر صادقانه از آنچه که می دانید حرام است اجتناب کنید و در این مسیر ثابت قدم باشید و با توکل بر خدا و توسل به اهل بیت ( علیهم السلام ) بویژه امام عصر ( عج الله تعالی فرجه الشریف ) و از آن ذوات مقدسه محبت شدیدشان را طلب کنید خواهید دید که محبت آنها رفته رفته در قلبتان بیشتر خواهد شد. و در اثر شدت این محبت علاقه ی به آنچه محبوب می پسندد و انزجار از آنچه او دوست نمی دارد در دل شما ایجاد خواهد شد ؛ تا کار به جایی می رسد که دل محب تنها خانه ی یار می شود و لا غیر .

همنشینی و دوستی با مؤمنین راستین
دوستی با کسانی که اهل طاعت الهی و اجتناب از معاصی هستند در نحوه ی نگرش و رفتار انسان با گناهان تأثیر بسیار زیادی دارد ؛ در واقع این مورد نیز در طول مورد چهارم یعنی دوستی با اهل بیت ( علیهم السلام ) است وقتی انسان با اهل طاعت رفت و آمد داشته باشد و محبت این افراد را به دل راه دهد کم کم در پی تأثیر پذیری از این افراد از گناهان اجتناب کرده و قبح معاصی برایش آشکار می شود. و همانطور که قبلا ً اشاره شد با ترک معصیت به طور مستمر و مداوم محبت آن نیز از دل بیرون خواهد رفت ؛ چرا که : هر آنچه دیده بیند دل کند یاد .

حضور در جلسات وعظ و خطابه ی علماء و مطالعه ی کتابهای اخلاقی بزرگان
بسیاری از گناهانی که مردم انجام می دهند و یا لذتی که از انجام گناه می برند به این دلیل است که از حقیقت گناه و تبعات ناخوشایند آن آگاهی ندارند . با حضور در جلسات درس اخلاق و مطالعه ی کتابهای بزرگان در این خصوص به مرور زمان بینش انسان نسبت به گناه بینشی واقع گرایانه خواهد شد و با توجه به این قاعده که حقیقت انسان همان حقیقت اندیشه ی اوست چنین کسی وقتی قبح گناه را باور کند دیگر نه اثری از گناه باقی می ماند و نه لذت آن .
این حس شیرینی که بعد از گناه در دل ما ایجاد می شود به خاطر این است فکر می کنیم که یک خطای جزئی از ما سر زده و دیگران قتل می کنند و جنایت می کنند ما که کاری نکرده ایم این از دسیسه های شیطان است در مواقع گناه باید خود را با اولیا مقایسه کرد نه اشرار و باید واقف بود این پاک بودن است که هنر است و والا گناه و خطا کردن که کاری ندارد


ذکر صلوات بر پیامبر و اهل بیت مطهر آن حضرت ( سلام الله علیهم اجمعین ) و روی آوردن به عبادت و دعا
خداوند بر هر کاری قادر و تواناست چرا که« انه علی کل شیء قدیر» . وقتی حضرت حق تلاش بنده را در جهت قرب به او مشاهده کند و ببیند بنده اش در حد توان از گناهان اعضاء و جوارح اجتناب می کند ؛ او را در خالی کردن دل از لذت گناه که زحمت بیشتری دارد یاری خواهد کرد .

با وضو بودن
وضو اثرات عجیبی بر رو روح و روان انسان دارد و تمایل به گناه و اذت آن را تا حد زیادی از دل انسان بیرون می کند .

کوچک نشمردن گناه
این حس شیرینی که بعد از گناه در دل ما ایجاد می شود به خاطر این است فکر می کنیم که یک خطای جزئی از ما سر زده و دیگران قتل می کنند و جنایت می کنند ما که کاری نکرده ایم این از دسیسه های شیطان است در مواقع گناه باید خود را با اولیا مقایسه کرد نه اشرار و باید واقف بود این پاک بودن است که هنر است و والا گناه و خطا کردن که کاری ندارد.

گذرا بودن لذت گناه
هرگاه دچار وسوسه ی شیطان و نفس شدیم باید این موضوع را که بسیار مؤثر است در ترک گناه برای خود در نظر بگیریم که لذّت گناه از بین می رود اما نکبت آن در وجود انسان باقی می ماند.از حضرت على علیه السّلام نقل شده است: قطع شدن لذّتها و بر جاى ماندن گناهان را به یاد داشته باشید.(11) از حضرت على علیه السّلام نقل شده است: چقدر فاصله است میان دو کار: کارى که لذّتش مى‏گذرد و زیانش باقى مى‏ماند، و کارى که رنجش مى‏گذرد و پاداشش مى‏ماند!(12)