تنها احساسات کافی نیست!

اجتماع > رفتارها - تکدی‌گری علاوه بر آنکه چهره‌ای زشت به شهر می‌بخشد و در عبور و مرور اختلال ایجاد می‌کند، با رواج درآمدزایی نادرست و تن‌پرورانه، شخصیت اجتماعی شهر را تنزل می‌دهد و با گسترش آن، شهر، نشاط، تحرک و پویایی‌ای که لازمه یک هویت سالم شهری است را ازدست می‌دهد.
«تو رو به خدا، جون مادرتان کمکم کنید، غریبم، کسی رو ندارم در این شهر»، «کیف پولم را زده‌اند، کرایه راه ندارم، لطفا به من کمک کنید»، «بچه‌ام مریضه، شوهرم مرده و مستأجرم، برای رضای خدا کمکم کنید»، «کلیه‌هام عفونت کرده و دیالیزی هستم، هیچ سرپناهی ندارم، الهی پول دوا و دکتر ندهید، کمکم کنید»، اینها و ده‌ها عبارت دیگر را همه ما در جاهای مختلف شهر شنیده‌ایم و در موارد بسیاری به‌دلیل حس نوع‌دوستی خویش، به حال گویندگان این جمله‌ها دل سوزانده‌ایم و حتی تلاش کرده‌ایم تا به آنها کمکی هم بکنیم.
با اینکه طرح پدیده تکدی‌گری موضوعی تکراری به‌نظر می‌آید اما هرروزه در گوشه و کنار شهر با صحنه‌هایی از این دست مواجه می‌شویم.
جامعه‌شناسان و برنامه‌ریزان امور شهری یکی از مشکلات شهر‌های بزرگ و از جمله تهران را رواج روزافزون این پدیده می‌دانند.
پدیده تکدی‌گری، از جمله آسیب‌های اجتماعی‌ای است که به شکل‌ها و شیوه‌های گوناگون، چهره خود را در شهر نشان می‌دهد. این معضل اجتماعی که به‌نوبه‌خود می‌تواند معضلات اجتماعی دیگری را در پی داشته باشد، حاصل عوامل گوناگونی است که جامعه شناسان شهری باید نسبت به شناسایی آن (عوامل) اقدام کنند.
تکدی‌گری علاوه بر آنکه چهره‌ای زشت به شهر می‌بخشد و در عبور و مرور اختلال ایجاد می‌کند، با رواج درآمدزایی نادرست و تن‌پرورانه، شخصیت اجتماعی شهر را تنزل می‌دهد و با گسترش آن، شهر، نشاط، تحرک و پویایی‌ای که لازمه یک هویت سالم شهری است را ازدست می‌دهد. از همه اینها گذشته، متکدیان با برانگیختن احساسات رهگذران و سوء‌استفاده از آن ، به هدف خود می‌رسند و دلسوزی بیجای شهروندان، فرهنگ گداپروری را گسترش می‌دهد.
به هر روی، نخستین گام جهت حل این معضل اجتماعی، بررسی‌های کارشناسانه و آسیب‌شناسانه و توجه شهروندان نسبت به این معضل نوین جوامع شهری و سپس ساماندهی متکدیان توسط سازمان‌های مسئول است.