جستجو در تک بوک با گوگل!

تابعيت پايگاه تك بوك از قوانين جمهوري اسلامي ايران

فضایل امام علی (ع)

3,824

بازدید

فضایل امام علی (ع) ۴٫۵۰/۵ (۹۰٫۰۰%) ۲ امتیازs
۱- نخست ایمان آورنده به رسول خدا: از کتاب فضائل امام علی (ع)    نوشته عزت السادات ناظری
از مطالبی که دلالت بر ولایت بلافصل علی (ع) دارد و نیز بیانگر یکی دیگر از فضایل ایشان می باشد داستان یوم الدار است که در اولین روز دعوت علی پیامبر(ص) صورت گرفته است و در همان نخستین روز علی (ع) حمایت خود را از پیامبر (ص) اعلام کرده و پیامبر نیز در همان اولین روز علی (ع) را به عنوان برادر و وصی و جانشین خود معرفی کرده است.
طبری در تاریخ خود از امیر المومین علی (ع) در تفسیر آیه ”و انذر معیشرتک الاقربین“ نقل کرده که چون آیه فوق نازل شد پیامبر برخاست و فرمود : خدا فرمان داده که نزدیکان خود را بیم دهم و سختت دلگیرم می دانم وقتی سخن آغاز کنم با من بدی می کنند، خاموش ماندم تا جبرئلی بیامد و گفت : ” از معتمد! اگر آنچه را فرمان داده ام انجام ندهی عذابت می کنم“ اینک طعامی آماده و ظرفی پر از شیر کن و فرندان عبدالمطلب را دعوت نما که با آنها سخن گویم و فرمانی را که دارم برسانم.علی (ع) گفت: آنچه پیامبر فرموده بود انجام داده ام و خویشان را که در حدود چهل نفر بودند دعوت نمودم و عموهای وی ، ابوطالب و حمزه و اوبولهب و عباس در میان آنها بودند چون حاضر شدند پیامبر فرمود: تا طعامی را که آماده کرده بودم بیاورم و چون طعام را آوردم رسول خدا(ع) قطعه گوشتی برداشت و آن را تکه تکه کرد و در اطراف ظرف گذاشت و فرمود : به نام خدای آغاز کنید ، میهمانان غذار را خوردن و همگی سیر شدند سپس پیامبر فرمود: همه میهمانان را نوشیدنی بده .میهمانان متفرق شدند و پیامبر (ص) با آنها سخن نگفت .‌روز دیگر پیامبر به من فرمود : به همان گونه میهمانی دیگری ترتیب بده  فرمان او را اچرا کردم.پس از صرف غذا رسول خدا شروع به سخن کرد و فرمود: ای فرزندان عبدالمطلب به خدا هیچکس از مردم عرب چیزی بهتر از آنچه من آورده ام برای قوم خویش نیاورده است من برای شما خیر دنیا و آخرت را آورده ام و خدای تعالی مرا فرمان داده که شما را به سوی او خوانم، کدامتان مرا در این کار یاری می کنید که برادر و وصی و جانشین من باشید؟ قوم خاموش ماندند و من ه از همه خردسالتر بودم گفتم : از پیامبر خدا من پشتیبان تو خواهم بود و او گردن مرا بگرفت و فرمود: این برادر و وصی و جانیشن من است ، مطیع او باشید.
میهمانان برخاستند و به ابوطالب گفتند: به تو گفت که از پسرت اطاعت کنی.این داستان را ” فرات بن ابراهیم“ نیز در تفسیر خود در ذیل آیه مورد بحث آورده است.ضمنا روایات بسیار زیاد دیگری از پیامبر و نیز از خود علی (ع) و صحابه دیگر که مضمون آنها پیشگام بودن علی (ع) در ایمان آورده به رسول خدا(ع) می باشد وارده شده است که نقل آنها موجب تالیف کتابی جداگانه خواهد شده و کتبی حدیث و تاریخ مملو از آنهاست.
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه از ابی رافع روایت کرده که می گوید: من ربذه رفتم تا ابوذر را دیدار کنم چون خواست از نزد او بروم رو به من کرده و جمعی نیز با من بودند گفت: در آینده نزدیک فتنه و آزمایشی پدید می آید. پس تقوا پیشه کنید و در آن زمان علی بن ابی طالب را رها نکنید و از وی پیروی نمایید که من از رسول خدا(ع) شنیدم که به علی (ع) می فرمود “ انت من آمن بی، اول من یصا فتحی یوم القیامه دامت الصدیق الکبر و انت الفاروق اللذی یفرق بین الحق و الباطل و انت یعوب المومنین و المال یعوب الکافرین و انت اخی و وزیری و خیر من اترک بعدی تعضی دینی و تچزی موعوی“ که از این امت و در روایات مسلمان است که می گوید:“ اول هذا الامه و روا علی نبیعتا الحومن الها اسلاما” علی بن ابی طالب نخستین کسی که از این امت در کنار حومن بر پیامبر در آید نخستن کسی است که اسلام آورده و او علی بن ابی طالب است بود.
ابن هشام از ابن اسحاق آورده است: ” نخستین مردی که به رسول خدا گروید و او را بدانچه که از جانب خدا آورده بود گواهی داد علی بن ابی طالب بود. در آن وقت ۱۰ سال از عمر وی می گذشت و از جمله نعمتهای خدا بر علی آن بود که پیش از اسلام در کنا رسول خدا به سر می برد.
علامه امینی (ع) در کتاب شریف “الغدیر” عقیده بیش از پنجاه نفر از صحابه و تابعین مانند انس بن مالک، بریده اسلمی، زید بن ارقم عبدلله بن عباس ، سلمان فارسی، ابوذر، مقداد، جناب بن ارت حذیفه، عمربن خطاب،و… را از روی کتب بزرگان اهل سنت نقل کرده و بیش از هفتاد حدیث آورده است که همگی گفته اند که علی بن ابی طالب نخستن مسلمان و مومن به رسول خدا بود. زید بن ارقم می گوید: ” اول من اسلم مع رسول الله علی بن ابی طالب“ یعنی نخستین کسی که با پیامبر خدا اسلام را پذیرفت علی بن ابی طالب بود در کتاب ” احقاق الحق“ نیز به صورت پراکنده بیش از این روایت شده است. علاوه بر همه آنچه گفتیم فرمایش امیر مومنان(ع) خود برترین شاهد بر این گفتار است آنجا که در نهج ابلاغه می فرماید: ” هر سال در مرا خلوت می گزید من او را دیدم و جز من کسی وی را نمی دید. حضرت علی گفت من سومین آنان بودم که روشنایی وحی و پیامبری ار می دیدم و بوی نبوت را می شنودم و در خطبه دیگر همان کتاب شریف می فرماید: ” هیچ کس پیش از من به پذیرفتن دعوت حق نشتافت و چون من صله حرم و افزودن در بخشش و کرم نیافت“
قسمت دیگری از سخنان آرت حمزت را که مستقیما در نهج البلاغه جمع آورد شده توسط ” سید رضی“ نیامده است و در منابع اهل سنت وارد شده در اینجا می آوریم. از آن جمله است این حدیث که طبری و سنایی و ابن ماجد و حام و دیگران از علما و محدثین اهل سنت آن را نقل کرده ان که فرمود: ” انا عبدالله و اخو رسول“ منم بنده خدا و برادر رسول الله منم صدیق اکبر و مدعی آن نشود کسی جز دروغگویی تهمت زن و حقا که من هفت سال پیش از مردم با رسول خدا نماز خواندم و من نخستین کسی بودم که با او نماز خواند . در حدیث دیگری از آن حضرت فرمود: ” الهم لا اعرف عبدا من هذه الامه عبدک قبل غیر بنیک قال هلاث مرات ثم قال لقد ملیت قبل ان یصلی الناس و فی لفظ قبل این یصلی احد “ و از آن جلمه اشعاری است که در این باره از آن حضرت روایت شده و علمای شیعه مانند شیخ مفید و طبرسی و دیگران و همچنین بیش از بیست و پنج تن از علمای اهل سنت مانند یاقوت حموی و بیهقی و ابن حوزی و ابن کثیر و .. این اشعار را در کتب خود نقل کرده اتند که نام جملگی آنان را مرحوم علامه امینی در کتاب شریف الغدیر آورده است.
شرح این موضع در میان دانشمندان به حدی است که برخی از آنها ادعای اجماع و اتفاق بر آن کرده اند، از جمله از علماء بزرگوار شیعه شیخ مفید در کتاب ” الضمول المختاره“ فرماید” اجمعت الله علی ان امیرالمومنین (ع) اول ذکر اجاب رسول الله و لم یختلف من ذلک احد من اهل العلم الله ان العمانیه طفت فی ایمان امیرالمومنین(ع)     اصغر سند فی حال الاجابه ۰۰۰ ) یعنی اجماع است اسلام بر این است که امیرالمومنین (ع) نخستین کسی است که جز آنکه عثمانیه در مورد ایمان آن حضرت صغیر ایشان را غیبت شمرده است و ۰۰۰ )) مرحوم مفید پس از تجزیه و تحلیل و نقل قول درباره سن آن حضرت با استفاده از قرآن و تاریخ و حدیث به این اشکال واهی با قاطعیت پاسخ گفته و روایات بسیاری را که دال بر سبقت آن حضرت در ایمان به رسول خدا می باشند ذکر می کند .
از دانشمندان اول سنن نیز گروهی براین مطلب ادعای اجماع کرده اند از جمله (( ابن عبدالی )) در کتاب (( الاستیعاب فی معرفه الاصحاب )) که در این کتاب آورده است : (( اتفتوا علی ان خدیجه اول من آمن بالله ، رسوله و صدقه فیما جاء به ثم علی بعدها )) (( ابو جعفر اسکافی )) نیز می نویسد: (( متروی الناس کافه افتخار علی بالسبق الی الاسلام )) همانطور که گفتیم احادیث زیادی درباره سابق بودن علی (ع) در ایمان آوردن به رسول خدا وارد شده که آوردن همه آنها تالیف چند جلد کتاب است . و ما اگر در این باره حدیثی و روایتی هم نداشتیم روی قاعده طبیعی می دانستیم با توجه به اینکه علی (ع) از کودکی در خانه رسول خدا بوده و هم چون فرزند برای آن حضرت به شمار می رفته و شب و روز نزد او بوده و محرم اسرار زندگی او گردیده بی هیچ چون و چرا باور داشتن بودن در تفسیر علی بن ابراهیم قمی در تفسیر آیه شریفه (( افمن شرح الله صدره الاسلام فهو الانور من ربه فویل للقاسیه و تو بهم من ذکر الله اولئک فی ظلل مبین )) می خوانیم که جمله (( افمن شرح الله صدره الاسلام )) درباره امیر مومنان علی (ع) نازل شده است .

۲- افضلیت علی (ع) بر انبیاء     از کتاب فضایل امام علی (ع)  نوشته عزت السادات ناظری
در جلد ۲ از کتاب ناسخ صفحه ۱۵  نقل می کند که : حزه دختر حلیمه سویه بر حجاج بن یوسف در آمد در حضور او ایستاد ( حجاج گفت تویی حمزه بنت حلیمه سعدیه امر رسول خدا (ص) به خزه فرمود : مرا بیتی است که از مرد بی ایمان به ظهور پیوست ( یعنی اینکه گفته اند ( اتقوا من فراسته المومن )) و شان مومن است تو با اینکه مومن نیستی به می شناختی ) حجاج گفت خدا تورا در اینجا رسانید چه شنیده ام ، توعلی را بر ابی بکر ، عمر و عثمان تفضیل می دهی عره گفت دروغ گفته است
آن کسی که گفته من علی را خاصه بر ایشان تفضیل می نهم . حجاج گفت : مگر بر غیر ایشان تفضیل می دهی گفت من علی  را بر آدم ابوالبشر و نوح و ابراهیم و لوط و داوود و سلیمان و موسی و عیسی (ع) تفضیل می نهم . حجاج گفت : وای بر تو همانا تو علی را بر صحابه فضیلت می نهی کافی نیست که اورا بر هشت نفر از انبیاء عظیم الشان تفضیل می دهی ؟ اگر بر این دعوی حجتی نیاوری گردن تو را خواهم زد ، حزه فرمود : من علی را بر این هشت نفر از انبیاء تفضیل نمی دهم لکن خداوند متعال علی را بر آنها تفضیل داده است در قرآن شریف در حق آدم می فرماید : ( فهمی آدم به) یعنی آدم (ع) در حضرت خداوند عصیان ورزید ( ترک اول سرزد ) و دچار شده و درباره علی (ع) می فرماید ( و کان سعیه مشکورا ) .
حجاج گفت : احسنت یا حره اکنون بگو بدانم به کدام سند علی را بر نوح و لوط تفضیل می گذاری ؟ حره فرمود : در آنجا که خدای متعال می فرماید : (( ضرب الله مثلا للذین کفروا امراه نوح و امراه لوط کانتا تحت عبدین من عباده الصالحین فخانتا هما و لم یغنیا عنصما من الله شیئا و قیل ادخلالنا مع الداخلین )) که دو زوجه این پیغمبر را به کفر و خیانت و دخول موصوف لکن علی بن ابیطالب را در تحت سوره المنتفقی (( ان الله یرضی لرضا فاطمه یغضب لغضبها )) حجاج گفت یا حره نیکو گفتی اکنون بگو چگونه علی را بر پیغمبر اولولعزم ابراهیم خلیل تفضیل می دهیم ؟ حزه گفت خداوند متعال تفضیل داده در کتاب خود آنجا که می فرماید (( و اذ قال ابراهیم رب ارنی

 کیف نحی الموتی قال اولم تو من قال بلی و لکن لیطمئن قلبی )) یعنی در آن وقت که ابراهیم گفت : ای پروردگار من به باز نمای چگونه مردگان را زنده می کنی از جانب خداوند متعال خطاب شد مگر به احیای اموات ایمان نیاوردی ؟ عرض کرد ایمان آوردم اما می خواهم قلبم مطمئن شود ، ولی مولای من امیرالمومنین در مراتب دقیق و کمال ایمان به آن حضرت رب العالمین کلامی می فرماید که هیچ یک از مسلمانان در آن اختلاف نکردند و آن کلام این است که فرمود : (( کشف العظاء ما اذت یقینا )) یعنی اگر تمام حجت برداشته شود بر تعیین من افزوده نشود یعنی چنان در مراتب ایمان استوار و در مدارج شهود ارتقاء یافته ام که کشف حجب ( پرده ها ) و علم آن درنزد من یکسان است و این کلمه ای است که بیش از آن حضرت و بعد از او کسی نگفته .
حجاج گفت : احسنت یا حره اکنون باز گوی به چه سند و حجت علی را به موسی (ع) تفضیل می دهی ؟ حره فرمود : به سبب قول خدای عزو جل که می فرماید ( فخرج منها خائفا یترقب )) ( یعنی حضرت موسی از مصر پایتخت فرعون در حال حذف و نگرانی خارج شد ) امام علی (ع) در فراش رسول خدا (ص) بیتوته نمو در خویشتن را فدای آن حضرت ساخت و هیچ بیمناک نشد و خداوند متعال این آیت را در شان او فرستاد ( و من الناس من یشری نشر ابتغاء مرضات الله )) یعنی بعضی از مردمان کسانی باشند که می فروشند خویش را و بدن عزیز خود را به جهت رضای پروردگار خود . حجاج گفت : احسنت یا حره اکنون بگو بدانم به چه حجت علی را از داوود پیامبر افضل می شماری ؟ حره فرمود : خدایش فضیلت داده است آنجا که می فرماید ((
یا داوود انا جعلناک خلیفه فی الارض فاحکم بین الناس بالحق و لا تتبع الهوی فیضلک عن سبیل الله )) یعنی ای داوود ما تو را در زمین به خلافت و سلطنت ممتاز گردانیدیم تا درمیان مردم به حق و راستی حکومت کنی و متابعت هوای نفس نمایی که متابعت هوای نفس انسان را گمراه می کند .
حجاج گفت : حکومت داوود چه چیز بود . حره گفت : درباره تو مرد که یکی باغ انگور داشت و دیگری گوسفند به ناگاه گوسفندان به باغ رفته و انگورستان را خوردند . صاحب باغ به داوود شکایت کرد و گفت باید گوسفندان را بفروشد و از بهای او تعمیر باغ نماید . پسرش سلیمان فرمود ای پدر باید از بهای شیر و پشم و گوسفندان به صاحب باغ دار این است که خدا می فرماید : (( فقهمنا سلیمان )) یعنی این مسئله را به سلیمان فهماندیم تا حکم به عدل و حق باشد بالجمله حره فرمود اما مولای ما امیر المومنین (ع)  فرمود : سلونی عما فوق العرش و عما دون العرش سلونی قبل ان تفقدونی )) بپرسید از من از بالای عرش و زیر عرش و بپرسید از من هرچه خواهید پیش از آنکه مر نیابید ( واز میان شما بروم و دار فانی را وداع کنم ) و رسول خدا (ص) در روز خیبر فرمود (( افظلکم علی و اعملکم و افظاکم علی )) حجاج گفت : نیکو گفتی اکنون بگو با کدام حجت علی را بر سلیمان تفضیل می دهی ؟ حره می فرماید : (( رب هب لی ملکا لا ینبغی من بعدی )) ( یعنی ای پروردگار ببخش به من سلطنتی و قدرتی که سزاورا نباشد برای احدی غیر از من اما مولای من امیرالمومنین می فرماید (( یا دنیا طلقتک ثلاثا ، لاحاجه لی فیک )) ای دنیا تورا سه طلاقه کردم و بر خویشتن حرام ساخته ام واز این روی مرا با تو حاجتی نباشد در این وقت خداوند آیه ای فرستاد (( تلک الدار الاخره نجعلها الذین لا بریدون علوا فی الارض و لا نساء )) یعنی این سزای آخرتست که مفمومی داشته و مقرر فرمودیم برای آنان که به زندگانی دنیا و حطام جهان و برتری و سلطنت و فساد انگیختن در زمین اراده نکردند .
حجاج گفت ای حره نیکو گفتی اکنون بگو با کدام حجت علی را بر عیسی تفضیل داده ای ؟ حره فرمود : خداوند متعال علی را بر عیسی (ع) تفضیل داده به این کلام خود که می فرماید (( اذ قال یا عیسی بن مریم اانت قلت للناس اتخذونی و امی العین من دون الله قال سبحانک ما یکون لی ان لقول ما لیس لی بحق ان کنت قلته فقد علمته تعلم ما فی و لا اعلم ما فی تمسک انک انت علام الغیوب ما قلت لهم الا ما امرتنی به ))
این حکومت به آخرت افتاد و علی بن ابیطالب (ع) گاهی که جماعت نصریه آن گونه مهیا کردند درباره آن حضرت (غلو نمودند) حکومت را به تاخیر نیفکند یعنی در دنیا مکانات ایشان را در کنار ایشان نهاد پس این است فضائل امیرالمومنین که با فضائل دیگران سنجیده نمی شود . حجاج گفت احسنت یا حره اگر نه جواب را نیکو نداده بودی مقتول می شدی جای داشت که حره بفرماید عیسی را نسلی نبود و نسل علی (ع) تا دامنه قیامت باقی است و عیسی را درپشت یازدهمین فرزندان علی (ع) نماز می خواند و خدای متعال سهمی درمان بنی اسرائیل قرار نداد اما برای علی (ع) و اولاد علی (ع) سهم خمس قرار داد و عیسی را عیالی نبود و علی (ع) را مثل فاطمه (س) در خانه بود و مادر عیسی مریم خدمتکار این خانواده بود .
۳- علی (ع) مولود کعبه از کتاب فضائل امام علی (ع) نوشته عزت السادات ناظری
در میان محدثین مشهور است که حضرت علی (ع) سی سال پس از عام الفیل در سیزدهم رجب در خانه کعبه به دنیا آمده است . ولادت علی (ع) در خانه کعبه از جمله فضائلی است که تاریخ آن را برای احدی جز آن حضرت نکرده است . بسیاری از سیره نویسان و مورخان اهل سنت علاوه بر محدثان شیعه این داستان را به اجمال و تفضیل نقل کرده اند . در کتاب شریف ((الغدیر )) مرحوم علامه امینی داستان ولادت آن حضرت در خانه کعبه را از شانزده کتاب اهل سنت و بیش از پنجاه کتاب از کتابهای علمای شیعه نقل کرده و اشعار زیادی را نیز در این باره از شعراء با ذکر دقیق منبع و صفحات آن آورده است . و اصل داستان متواتراست ولی  در کیفیت آن اختلافی در روایات به چشم می خورد که ما روایت مرحوم صدق را در این باره می آوریم مطابق آنچه شیخ صدوق در کتاب (( معانی الاخبار )) آورده اند که از یزید بن مغتب روایت شده که می گوید (( من و عباس بن عبد المطلب و جمعی از قبیله بنی عبد العزی روبروی خانه کعبه در مسجد الحرام نشسته بودیم که ناگهان فاطمه بنت اسد که درد زائیدن فرزند نه ماهه اش را در شکم داشت و او را ناراحت کرده بود پدیدار گشته و نزد خانه آمد و گفت : (( رب انی مومنه بک و بما جاء من عندک من رسل و کتب ولنی ممدقه بکلام جفنی ابراهیم خلیل و اندبنی البیت العتیق فبحق الذی بنی هذا البیت و بحق المولود الذی فی بطنی لما سرت علی ولادتی ))
یزید بن می گوید : ناگهان دیدم قسمت پشت خانه کعبه شکافته شد و فاطمه به داخل خانه رفت و از دیدگاه ما پنهان گردید و دیوار خانه نیز (مانند خشت ) بهم پیوست ما که چنان دیدیم خواستیم در را باز کنیم ولی در باز نشد و دانستیم که ( سری در کار هست و این ماجرا از جانب خداست و سه روز از این ماجرا گذشت چون روز چهارم شد فاطمه از همان مکان بیرون آمد و علی (ع) را در دست داشت و به مردم می گفت : خدای تعالی مرا بر زنان پیش از خود برتری بخشید زیرا آسیه دختر مزاحم   خدای عزو جل را در مکانی پرستش کرد که جز بصورت اظطرار و ناچاری نمی بایستی او را پرستش نمود و مریم دختر عمران نخل خشک را حرکت داد تا از آن رطب تازه خورد و من در خانه خدا رفتم و از روزی و میوه بهشتی خوردم و چون خواستم از خانه بیرون بیایم ندا کرد ای فاطمه نام این مولود را (علی) بگذار که خدای علی می فرماید من نام او را از نام خود جدا کردم و به ادب خود ادب آموختم و من بر مشکلات علم خویش اورا واقف ساختم و اوست کسی که بتها را در خانه من می شکند و اوست کسی که بر پشت بام خانه ام اذان می گوید و مرا تقدیس می کندو وای به حال کسی که او را دشمن داشته و نافرمانیش کند و همانطور که گفتیم داستان ولادت علماء اهل سنت در کتاب ( مستردک ) این حدیث را متواتر دانسته و می گوید ( و متداور الاخبار ان فاطمه بنت اسد ولدت امیرالمومنین علی بن ابیطالب کرم الله وجهه فی جوف الکعبه . ما در اینجا به عنوان نمونه شعر سید حمیری را که در این باره سروده اند می آوریم : ولدته فی حرم و امنه          والبیت حیث متاوه والمسجد
زایید او را در حرم خدا و محل امن او و خانه حق جایی که حریم خانه و مسجد الحرام بود . سفید چهره و پاکدامن در بزرگواری که پاک بود و پاک نوزاد او و زایشگاه او و در شبی که پنهان شد و ستاره های آن و نمایان باشد با ماه روشن فرخنده ای . پیچیده نشد دریاچه های قابله ها مانند او مگر فرزند آمنه محمد پیامبر (ص) . 

آیه تطهیر از کتاب فضائل امام علی (ْع)                نوشته عزت السادات ناظری
(( انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و تطهیرکم تطهیرا )) رجس در لغت به معنای پلیدی و آلودگی است و چون با الف و لام جنس آمده همه گونه آلودگی را در بر می گیرد . بنا بر مفاد این آیه اهل بیت پیامبر از تمام انواع آلودگی ها از طرف خداوند پاک و تطهیر شده اند ، این آلودگی هم افکار و معتقدان باطل را در بر می گیرد و هم اعمال زشت و ناروا را (عصمت ) .
این آیه اختصاص به اهل بیت دارد و در منزل (( ام سلمه )) همسر پیامبر نازل شده است . آن حضرت علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) را فراخواند و در زیر جامه و عبای خود جمع کرد و ضمن تلاوت این آیه فرمود : خدایا ! اینان اهل بیت من هستند آنها را از پلیدیها پاکشان گردان و برای اینکه قضیه به اطلاع اصحاب و مردم برسد و عموم از آن آگاه شوند مدتها هر روز صبح هنگام رفتن به مسجد از در خانه فاطمه می گذشت ، آنان را با عنوان اهل بیت خطاب می فرموده و به نماز فرا می خواند و آیه تطهیر را تلاوت می کرد احادیث و روایات فراوانی وجود دارد که از طریق شیعه و سنی وارد شده و همگی گویای این حقیقت است که این آیه اختصاص به همان پنج نفر است و سایر افراد از خانواده پیامبر را در بر نمی گرفت ذیلا به چند حدیث اشاره می کنیم از آن جمله روایتی است که ( حاکم حسکانی ) آن دو کتاب خود از قول (عمر بن ابی سلمه ) می آورد که آیه (( انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس )) بر پیامبر نازل شد و آن حضرت در خانه ام السلمه بودند پس آن حضرت فاطمه حسن و حسین و علی (ع) را فرا خواند و آنها را زیر کسایی جمع کرد علی (ع) را پشت سر فاطمه و حسن و حسین را در جلو و پس فرمود (( اللهم هولاء اهلی فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا )) . در این موقع ام سلمه گفت : فانا معهم : و پیامبر در جواب فرمودند : انت فی مکانک و انت علی خیر ؛ تو در مکان و مقام خود و بر نیکی هستی ولی جزء این جمع نمی باشی .
۱- نخست ایمان آورنده به رسول خدا: از کتاب فضائل امام علی (ع)    نوشته عزت السادات ناظری
از مطالبی که دلالت بر ولایت بلافصل علی (ع) دارد و نیز بیانگر یکی دیگر از فضایل ایشان می باشد داستان یوم الدار است که در اولین روز دعوت علی پیامبر(ص) صورت گرفته است و در همان نخستین روز علی (ع) حمایت خود را از پیامبر (ص) اعلام کرده و پیامبر نیز در همان اولین روز علی (ع) را به عنوان برادر و وصی و جانشین خود معرفی کرده است.
طبری در تاریخ خود از امیر المومین علی (ع) در تفسیر آیه ”و انذر معیشرتک الاقربین“ نقل کرده که چون آیه فوق نازل شد پیامبر برخاست و فرمود : خدا فرمان داده که نزدیکان خود را بیم دهم و سختت دلگیرم می دانم وقتی سخن آغاز کنم با من بدی می کنند، خاموش ماندم تا جبرئلی بیامد و گفت : ” از معتمد! اگر آنچه را فرمان داده ام انجام ندهی عذابت می کنم“ اینک طعامی آماده و ظرفی پر از شیر کن و فرندان عبدالمطلب را دعوت نما که با آنها سخن گویم و فرمانی را که دارم برسانم.علی (ع) گفت: آنچه پیامبر فرموده بود انجام داده ام و خویشان را که در حدود چهل نفر بودند دعوت نمودم و عموهای وی ، ابوطالب و حمزه و اوبولهب و عباس در میان آنها بودند چون حاضر شدند پیامبر فرمود: تا طعامی را که آماده کرده بودم بیاورم و چون طعام را آوردم رسول خدا(ع) قطعه گوشتی برداشت و آن را تکه تکه کرد و در اطراف ظرف گذاشت و فرمود : به نام خدای آغاز کنید ، میهمانان غذار را خوردن و همگی سیر شدند سپس پیامبر فرمود: همه میهمانان را نوشیدنی بده .میهمانان متفرق شدند و پیامبر (ص) با آنها سخن نگفت .‌روز دیگر پیامبر به من فرمود : به همان گونه میهمانی دیگری ترتیب بده  فرمان او را اچرا کردم.پس از صرف غذا رسول خدا شروع به سخن کرد و فرمود: ای فرزندان عبدالمطلب به خدا هیچکس از مردم عرب چیزی بهتر از آنچه من آورده ام برای قوم خویش نیاورده است من برای شما خیر دنیا و آخرت را آورده ام و خدای تعالی مرا فرمان داده که شما را به سوی او خوانم، کدامتان مرا در این کار یاری می کنید که برادر و وصی و جانشین من باشید؟ قوم خاموش ماندند و من ه از همه خردسالتر بودم گفتم : از پیامبر خدا من پشتیبان تو خواهم بود و او گردن مرا بگرفت و فرمود: این برادر و وصی و جانیشن من است ، مطیع او باشید.
میهمانان برخاستند و به ابوطالب گفتند: به تو گفت که از پسرت اطاعت کنی.این داستان را ” فرات بن ابراهیم“ نیز در تفسیر خود در ذیل آیه مورد بحث آورده است.ضمنا روایات بسیار زیاد دیگری از پیامبر و نیز از خود علی (ع) و صحابه دیگر که مضمون آنها پیشگام بودن علی (ع) در ایمان آورده به رسول خدا(ع) می باشد وارده شده است که نقل آنها موجب تالیف کتابی جداگانه خواهد شده و کتبی حدیث و تاریخ مملو از آنهاست.
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه از ابی رافع روایت کرده که می گوید: من ربذه رفتم تا ابوذر را دیدار کنم چون خواست از نزد او بروم رو به من کرده و جمعی نیز با من بودند گفت: در آینده نزدیک فتنه و آزمایشی پدید می آید. پس تقوا پیشه کنید و در آن زمان علی بن ابی طالب را رها نکنید و از وی پیروی نمایید که من از رسول خدا(ع) شنیدم که به علی (ع) می فرمود “ انت من آمن بی، اول من یصا فتحی یوم القیامه دامت الصدیق الکبر و انت الفاروق اللذی یفرق بین الحق و الباطل و انت یعوب المومنین و المال یعوب الکافرین و انت اخی و وزیری و خیر من اترک بعدی تعضی دینی و تچزی موعوی“ که از این امت و در روایات مسلمان است که می گوید:“ اول هذا الامه و روا علی نبیعتا الحومن الها اسلاما” علی بن ابی طالب نخستین کسی که از این امت در کنار حومن بر پیامبر در آید نخستن کسی است که اسلام آورده و او علی بن ابی طالب است بود.
ابن هشام از ابن اسحاق آورده است: ” نخستین مردی که به رسول خدا گروید و او را بدانچه که از جانب خدا آورده بود گواهی داد علی بن ابی طالب بود. در آن وقت ۱۰ سال از عمر وی می گذشت و از جمله نعمتهای خدا بر علی آن بود که پیش از اسلام در کنا رسول خدا به سر می برد.
علامه امینی (ع) در کتاب شریف “الغدیر” عقیده بیش از پنجاه نفر از صحابه و تابعین مانند انس بن مالک، بریده اسلمی، زید بن ارقم عبدلله بن عباس ، سلمان فارسی، ابوذر، مقداد، جناب بن ارت حذیفه، عمربن خطاب،و… را از روی کتب بزرگان اهل سنت نقل کرده و بیش از هفتاد حدیث آورده است که همگی گفته اند که علی بن ابی طالب نخستن مسلمان و مومن به رسول خدا بود. زید بن ارقم می گوید: ” اول من اسلم مع رسول الله علی بن ابی طالب“ یعنی نخستین کسی که با پیامبر خدا اسلام را پذیرفت علی بن ابی طالب بود در کتاب ” احقاق الحق“ نیز به صورت پراکنده بیش از این روایت شده است. علاوه بر همه آنچه گفتیم فرمایش امیر مومنان(ع) خود برترین شاهد بر این گفتار است آنجا که در نهج ابلاغه می فرماید: ” هر سال در مرا خلوت می گزید من او را دیدم و جز من کسی وی را نمی دید. حضرت علی گفت من سومین آنان بودم که روشنایی وحی و پیامبری ار می دیدم و بوی نبوت را می شنودم و در خطبه دیگر همان کتاب شریف می فرماید: ” هیچ کس پیش از من به پذیرفتن دعوت حق نشتافت و چون من صله حرم و افزودن در بخشش و کرم نیافت“
قسمت دیگری از سخنان آرت حمزت را که مستقیما در نهج البلاغه جمع آورد شده توسط ” سید رضی“ نیامده است و در منابع اهل سنت وارد شده در اینجا می آوریم. از آن جمله است این حدیث که طبری و سنایی و ابن ماجد و حام و دیگران از علما و محدثین اهل سنت آن را نقل کرده ان که فرمود: ” انا عبدالله و اخو رسول“ منم بنده خدا و برادر رسول الله منم صدیق اکبر و مدعی آن نشود کسی جز دروغگویی تهمت زن و حقا که من هفت سال پیش از مردم با رسول خدا نماز خواندم و من نخستین کسی بودم که با او نماز خواند . در حدیث دیگری از آن حضرت فرمود: ” الهم لا اعرف عبدا من هذه الامه عبدک قبل غیر بنیک قال هلاث مرات ثم قال لقد ملیت قبل ان یصلی الناس و فی لفظ قبل این یصلی احد “ و از آن جلمه اشعاری است که در این باره از آن حضرت روایت شده و علمای شیعه مانند شیخ مفید و طبرسی و دیگران و همچنین بیش از بیست و پنج تن از علمای اهل سنت مانند یاقوت حموی و بیهقی و ابن حوزی و ابن کثیر و .. این اشعار را در کتب خود نقل کرده اتند که نام جملگی آنان را مرحوم علامه امینی در کتاب شریف الغدیر آورده است.
شرح این موضع در میان دانشمندان به حدی است که برخی از آنها ادعای اجماع و اتفاق بر آن کرده اند، از جمله از علماء بزرگوار شیعه شیخ مفید در کتاب ” الضمول المختاره“ فرماید” اجمعت الله علی ان امیرالمومنین (ع) اول ذکر اجاب رسول الله و لم یختلف من ذلک احد من اهل العلم الله ان العمانیه طفت فی ایمان امیرالمومنین(ع)     اصغر سند فی حال الاجابه ۰۰۰ ) یعنی اجماع است اسلام بر این است که امیرالمومنین (ع) نخستین کسی است که جز آنکه عثمانیه در مورد ایمان آن حضرت صغیر ایشان را غیبت شمرده است و ۰۰۰ )) مرحوم مفید پس از تجزیه و تحلیل و نقل قول درباره سن آن حضرت با استفاده از قرآن و تاریخ و حدیث به این اشکال واهی با قاطعیت پاسخ گفته و روایات بسیاری را که دال بر سبقت آن حضرت در ایمان به رسول خدا می باشند ذکر می کند .
از دانشمندان اول سنن نیز گروهی براین مطلب ادعای اجماع کرده اند از جمله (( ابن عبدالی )) در کتاب (( الاستیعاب فی معرفه الاصحاب )) که در این کتاب آورده است : (( اتفتوا علی ان خدیجه اول من آمن بالله ، رسوله و صدقه فیما جاء به ثم علی بعدها )) (( ابو جعفر اسکافی )) نیز می نویسد: (( متروی الناس کافه افتخار علی بالسبق الی الاسلام )) همانطور که گفتیم احادیث زیادی درباره سابق بودن علی (ع) در ایمان آوردن به رسول خدا وارد شده که آوردن همه آنها تالیف چند جلد کتاب است . و ما اگر در این باره حدیثی و روایتی هم نداشتیم روی قاعده طبیعی می دانستیم با توجه به اینکه علی (ع) از کودکی در خانه رسول خدا بوده و هم چون فرزند برای آن حضرت به شمار می رفته و شب و روز نزد او بوده و محرم اسرار زندگی او گردیده بی هیچ چون و چرا باور داشتن بودن در تفسیر علی بن ابراهیم قمی در تفسیر آیه شریفه (( افمن شرح الله صدره الاسلام فهو الانور من ربه فویل للقاسیه و تو بهم من ذکر الله اولئک فی ظلل مبین )) می خوانیم که جمله (( افمن شرح الله صدره الاسلام )) درباره امیر مومنان علی (ع) نازل شده است .

۲- افضلیت علی (ع) بر انبیاء     از کتاب فضایل امام علی (ع)  نوشته عزت السادات ناظری
در جلد ۲ از کتاب ناسخ صفحه ۱۵  نقل می کند که : حزه دختر حلیمه سویه بر حجاج بن یوسف در آمد در حضور او ایستاد ( حجاج گفت تویی حمزه بنت حلیمه سعدیه امر رسول خدا (ص) به خزه فرمود : مرا بیتی است که از مرد بی ایمان به ظهور پیوست ( یعنی اینکه گفته اند ( اتقوا من فراسته المومن )) و شان مومن است تو با اینکه مومن نیستی به می شناختی ) حجاج گفت خدا تورا در اینجا رسانید چه شنیده ام ، توعلی را بر ابی بکر ، عمر و عثمان تفضیل می دهی عره گفت دروغ گفته است
آن کسی که گفته من علی را خاصه بر ایشان تفضیل می نهم . حجاج گفت : مگر بر غیر ایشان تفضیل می دهی گفت من علی  را بر آدم ابوالبشر و نوح و ابراهیم و لوط و داوود و سلیمان و موسی و عیسی (ع) تفضیل می نهم . حجاج گفت : وای بر تو همانا تو علی را بر صحابه فضیلت می نهی کافی نیست که اورا بر هشت نفر از انبیاء عظیم الشان تفضیل می دهی ؟ اگر بر این دعوی حجتی نیاوری گردن تو را خواهم زد ، حزه فرمود : من علی را بر این هشت نفر از انبیاء تفضیل نمی دهم لکن خداوند متعال علی را بر آنها تفضیل داده است در قرآن شریف در حق آدم می فرماید : ( فهمی آدم به) یعنی آدم (ع) در حضرت خداوند عصیان ورزید ( ترک اول سرزد ) و دچار شده و درباره علی (ع) می فرماید ( و کان سعیه مشکورا ) .
حجاج گفت : احسنت یا حره اکنون بگو بدانم به کدام سند علی را بر نوح و لوط تفضیل می گذاری ؟ حره فرمود : در آنجا که خدای متعال می فرماید : (( ضرب الله مثلا للذین کفروا امراه نوح و امراه لوط کانتا تحت عبدین من عباده الصالحین فخانتا هما و لم یغنیا عنصما من الله شیئا و قیل ادخلالنا مع الداخلین )) که دو زوجه این پیغمبر را به کفر و خیانت و دخول موصوف لکن علی بن ابیطالب را در تحت سوره المنتفقی (( ان الله یرضی لرضا فاطمه یغضب لغضبها )) حجاج گفت یا حره نیکو گفتی اکنون بگو چگونه علی را بر پیغمبر اولولعزم ابراهیم خلیل تفضیل می دهیم ؟ حزه گفت خداوند متعال تفضیل داده در کتاب خود آنجا که می فرماید (( و اذ قال ابراهیم رب ارنی

 کیف نحی الموتی قال اولم تو من قال بلی و لکن لیطمئن قلبی )) یعنی در آن وقت که ابراهیم گفت : ای پروردگار من به باز نمای چگونه مردگان را زنده می کنی از جانب خداوند متعال خطاب شد مگر به احیای اموات ایمان نیاوردی ؟ عرض کرد ایمان آوردم اما می خواهم قلبم مطمئن شود ، ولی مولای من امیرالمومنین در مراتب دقیق و کمال ایمان به آن حضرت رب العالمین کلامی می فرماید که هیچ یک از مسلمانان در آن اختلاف نکردند و آن کلام این است که فرمود : (( کشف العظاء ما اذت یقینا )) یعنی اگر تمام حجت برداشته شود بر تعیین من افزوده نشود یعنی چنان در مراتب ایمان استوار و در مدارج شهود ارتقاء یافته ام که کشف حجب ( پرده ها ) و علم آن درنزد من یکسان است و این کلمه ای است که بیش از آن حضرت و بعد از او کسی نگفته .
حجاج گفت : احسنت یا حره اکنون باز گوی به چه سند و حجت علی را به موسی (ع) تفضیل می دهی ؟ حره فرمود : به سبب قول خدای عزو جل که می فرماید ( فخرج منها خائفا یترقب )) ( یعنی حضرت موسی از مصر پایتخت فرعون در حال حذف و نگرانی خارج شد ) امام علی (ع) در فراش رسول خدا (ص) بیتوته نمو در خویشتن را فدای آن حضرت ساخت و هیچ بیمناک نشد و خداوند متعال این آیت را در شان او فرستاد ( و من الناس من یشری نشر ابتغاء مرضات الله )) یعنی بعضی از مردمان کسانی باشند که می فروشند خویش را و بدن عزیز خود را به جهت رضای پروردگار خود . حجاج گفت : احسنت یا حره اکنون بگو بدانم به چه حجت علی را از داوود پیامبر افضل می شماری ؟ حره فرمود : خدایش فضیلت داده است آنجا که می فرماید ((
یا داوود انا جعلناک خلیفه فی الارض فاحکم بین الناس بالحق و لا تتبع الهوی فیضلک عن سبیل الله )) یعنی ای داوود ما تو را در زمین به خلافت و سلطنت ممتاز گردانیدیم تا درمیان مردم به حق و راستی حکومت کنی و متابعت هوای نفس نمایی که متابعت هوای نفس انسان را گمراه می کند .
حجاج گفت : حکومت داوود چه چیز بود . حره گفت : درباره تو مرد که یکی باغ انگور داشت و دیگری گوسفند به ناگاه گوسفندان به باغ رفته و انگورستان را خوردند . صاحب باغ به داوود شکایت کرد و گفت باید گوسفندان را بفروشد و از بهای او تعمیر باغ نماید . پسرش سلیمان فرمود ای پدر باید از بهای شیر و پشم و گوسفندان به صاحب باغ دار این است که خدا می فرماید : (( فقهمنا سلیمان )) یعنی این مسئله را به سلیمان فهماندیم تا حکم به عدل و حق باشد بالجمله حره فرمود اما مولای ما امیر المومنین (ع)  فرمود : سلونی عما فوق العرش و عما دون العرش سلونی قبل ان تفقدونی )) بپرسید از من از بالای عرش و زیر عرش و بپرسید از من هرچه خواهید پیش از آنکه مر نیابید ( واز میان شما بروم و دار فانی را وداع کنم ) و رسول خدا (ص) در روز خیبر فرمود (( افظلکم علی و اعملکم و افظاکم علی )) حجاج گفت : نیکو گفتی اکنون بگو با کدام حجت علی را بر سلیمان تفضیل می دهی ؟ حره می فرماید : (( رب هب لی ملکا لا ینبغی من بعدی )) ( یعنی ای پروردگار ببخش به من سلطنتی و قدرتی که سزاورا نباشد برای احدی غیر از من اما مولای من امیرالمومنین می فرماید (( یا دنیا طلقتک ثلاثا ، لاحاجه لی فیک )) ای دنیا تورا سه طلاقه کردم و بر خویشتن حرام ساخته ام واز این روی مرا با تو حاجتی نباشد در این وقت خداوند آیه ای فرستاد (( تلک الدار الاخره نجعلها الذین لا بریدون علوا فی الارض و لا نساء )) یعنی این سزای آخرتست که مفمومی داشته و مقرر فرمودیم برای آنان که به زندگانی دنیا و حطام جهان و برتری و سلطنت و فساد انگیختن در زمین اراده نکردند .
حجاج گفت ای حره نیکو گفتی اکنون بگو با کدام حجت علی را بر عیسی تفضیل داده ای ؟ حره فرمود : خداوند متعال علی را بر عیسی (ع) تفضیل داده به این کلام خود که می فرماید (( اذ قال یا عیسی بن مریم اانت قلت للناس اتخذونی و امی العین من دون الله قال سبحانک ما یکون لی ان لقول ما لیس لی بحق ان کنت قلته فقد علمته تعلم ما فی و لا اعلم ما فی تمسک انک انت علام الغیوب ما قلت لهم الا ما امرتنی به ))
این حکومت به آخرت افتاد و علی بن ابیطالب (ع) گاهی که جماعت نصریه آن گونه مهیا کردند درباره آن حضرت (غلو نمودند) حکومت را به تاخیر نیفکند یعنی در دنیا مکانات ایشان را در کنار ایشان نهاد پس این است فضائل امیرالمومنین که با فضائل دیگران سنجیده نمی شود . حجاج گفت احسنت یا حره اگر نه جواب را نیکو نداده بودی مقتول می شدی جای داشت که حره بفرماید عیسی را نسلی نبود و نسل علی (ع) تا دامنه قیامت باقی است و عیسی را درپشت یازدهمین فرزندان علی (ع) نماز می خواند و خدای متعال سهمی درمان بنی اسرائیل قرار نداد اما برای علی (ع) و اولاد علی (ع) سهم خمس قرار داد و عیسی را عیالی نبود و علی (ع) را مثل فاطمه (س) در خانه بود و مادر عیسی مریم خدمتکار این خانواده بود .
۳- علی (ع) مولود کعبه از کتاب فضائل امام علی (ع) نوشته عزت السادات ناظری
در میان محدثین مشهور است که حضرت علی (ع) سی سال پس از عام الفیل در سیزدهم رجب در خانه کعبه به دنیا آمده است . ولادت علی (ع) در خانه کعبه از جمله فضائلی است که تاریخ آن را برای احدی جز آن حضرت نکرده است . بسیاری از سیره نویسان و مورخان اهل سنت علاوه بر محدثان شیعه این داستان را به اجمال و تفضیل نقل کرده اند . در کتاب شریف ((الغدیر )) مرحوم علامه امینی داستان ولادت آن حضرت در خانه کعبه را از شانزده کتاب اهل سنت و بیش از پنجاه کتاب از کتابهای علمای شیعه نقل کرده و اشعار زیادی را نیز در این باره از شعراء با ذکر دقیق منبع و صفحات آن آورده است . و اصل داستان متواتراست ولی  در کیفیت آن اختلافی در روایات به چشم می خورد که ما روایت مرحوم صدق را در این باره می آوریم مطابق آنچه شیخ صدوق در کتاب (( معانی الاخبار )) آورده اند که از یزید بن مغتب روایت شده که می گوید (( من و عباس بن عبد المطلب و جمعی از قبیله بنی عبد العزی روبروی خانه کعبه در مسجد الحرام نشسته بودیم که ناگهان فاطمه بنت اسد که درد زائیدن فرزند نه ماهه اش را در شکم داشت و او را ناراحت کرده بود پدیدار گشته و نزد خانه آمد و گفت : (( رب انی مومنه بک و بما جاء من عندک من رسل و کتب ولنی ممدقه بکلام جفنی ابراهیم خلیل و اندبنی البیت العتیق فبحق الذی بنی هذا البیت و بحق المولود الذی فی بطنی لما سرت علی ولادتی ))
یزید بن می گوید : ناگهان دیدم قسمت پشت خانه کعبه شکافته شد و فاطمه به داخل خانه رفت و از دیدگاه ما پنهان گردید و دیوار خانه نیز (مانند خشت ) بهم پیوست ما که چنان دیدیم خواستیم در را باز کنیم ولی در باز نشد و دانستیم که ( سری در کار هست و این ماجرا از جانب خداست و سه روز از این ماجرا گذشت چون روز چهارم شد فاطمه از همان مکان بیرون آمد و علی (ع) را در دست داشت و به مردم می گفت : خدای تعالی مرا بر زنان پیش از خود برتری بخشید زیرا آسیه دختر مزاحم   خدای عزو جل را در مکانی پرستش کرد که جز بصورت اظطرار و ناچاری نمی بایستی او را پرستش نمود و مریم دختر عمران نخل خشک را حرکت داد تا از آن رطب تازه خورد و من در خانه خدا رفتم و از روزی و میوه بهشتی خوردم و چون خواستم از خانه بیرون بیایم ندا کرد ای فاطمه نام این مولود را (علی) بگذار که خدای علی می فرماید من نام او را از نام خود جدا کردم و به ادب خود ادب آموختم و من بر مشکلات علم خویش اورا واقف ساختم و اوست کسی که بتها را در خانه من می شکند و اوست کسی که بر پشت بام خانه ام اذان می گوید و مرا تقدیس می کندو وای به حال کسی که او را دشمن داشته و نافرمانیش کند و همانطور که گفتیم داستان ولادت علماء اهل سنت در کتاب ( مستردک ) این حدیث را متواتر دانسته و می گوید ( و متداور الاخبار ان فاطمه بنت اسد ولدت امیرالمومنین علی بن ابیطالب کرم الله وجهه فی جوف الکعبه . ما در اینجا به عنوان نمونه شعر سید حمیری را که در این باره سروده اند می آوریم : ولدته فی حرم و امنه          والبیت حیث متاوه والمسجد
زایید او را در حرم خدا و محل امن او و خانه حق جایی که حریم خانه و مسجد الحرام بود . سفید چهره و پاکدامن در بزرگواری که پاک بود و پاک نوزاد او و زایشگاه او و در شبی که پنهان شد و ستاره های آن و نمایان باشد با ماه روشن فرخنده ای . پیچیده نشد دریاچه های قابله ها مانند او مگر فرزند آمنه محمد پیامبر (ص) . 

آیه تطهیر از کتاب فضائل امام علی (ْع)                نوشته عزت السادات ناظری
(( انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و تطهیرکم تطهیرا )) رجس در لغت به معنای پلیدی و آلودگی است و چون با الف و لام جنس آمده همه گونه آلودگی را در بر می گیرد . بنا بر مفاد این آیه اهل بیت پیامبر از تمام انواع آلودگی ها از طرف خداوند پاک و تطهیر شده اند ، این آلودگی هم افکار و معتقدان باطل را در بر می گیرد و هم اعمال زشت و ناروا را (عصمت ) .
این آیه اختصاص به اهل بیت دارد و در منزل (( ام سلمه )) همسر پیامبر نازل شده است . آن حضرت علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) را فراخواند و در زیر جامه و عبای خود جمع کرد و ضمن تلاوت این آیه فرمود : خدایا ! اینان اهل بیت من هستند آنها را از پلیدیها پاکشان گردان و برای اینکه قضیه به اطلاع اصحاب و مردم برسد و عموم از آن آگاه شوند مدتها هر روز صبح هنگام رفتن به مسجد از در خانه فاطمه می گذشت ، آنان را با عنوان اهل بیت خطاب می فرموده و به نماز فرا می خواند و آیه تطهیر را تلاوت می کرد احادیث و روایات فراوانی وجود دارد که از طریق شیعه و سنی وارد شده و همگی گویای این حقیقت است که این آیه اختصاص به همان پنج نفر است و سایر افراد از خانواده پیامبر را در بر نمی گرفت ذیلا به چند حدیث اشاره می کنیم از آن جمله روایتی است که ( حاکم حسکانی ) آن دو کتاب خود از قول (عمر بن ابی سلمه ) می آورد که آیه (( انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس )) بر پیامبر نازل شد و آن حضرت در خانه ام السلمه بودند پس آن حضرت فاطمه حسن و حسین و علی (ع) را فرا خواند و آنها را زیر کسایی جمع کرد علی (ع) را پشت سر فاطمه و حسن و حسین را در جلو و پس فرمود (( اللهم هولاء اهلی فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا )) . در این موقع ام سلمه گفت : فانا معهم : و پیامبر در جواب فرمودند : انت فی مکانک و انت علی خیر ؛ تو در مکان و مقام خود و بر نیکی هستی ولی جزء این جمع نمی باشی .



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...



هو الکاتب


پایگاه اینترنتی دانلود رايگان كتاب تك بوك در ستاد ساماندهي سايتهاي ايراني به ثبت رسيده است و  بر طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند و به هیچ ارگان یا سازمانی وابسته نیست و هر گونه فعالیت غیر اخلاقی و سیاسی در آن ممنوع میباشد.
این پایگاه اینترنتی هیچ مسئولیتی در قبال محتویات کتاب ها و مطالب موجود در سایت نمی پذیرد و محتویات آنها مستقیما به نویسنده آنها مربوط میشود.
در صورت مشاهده کتابی خارج از قوانین در اینجا اعلام کنید تا حذف شود(حتما نام کامل کتاب و دلیل حذف قید شود) ،  درخواستهای سلیقه ای رسیدگی نخواهد شد.
در صورتیکه شما نویسنده یا ناشر یکی از کتاب هایی هستید که به اشتباه در این پایگاه اینترنتی قرار داده شده از اینجا تقاضای حذف کتاب کنید تا بسرعت حذف شود.
كتابخانه رايگان تك كتاب
دانلود كتاب هنر نيست ، خواندن كتاب هنر است.


تمامی حقوق و مطالب سایت برای تک بوک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.


فید نقشه سایت


دانلود کتاب , دانلود کتاب اندروید , کتاب , pdf , دانلود , کتاب آموزش , دانلود رایگان کتاب

تمامی حقوق برای سایت تک بوک محفوظ میباشد

logo-samandehi