جستجو در تک بوک با گوگل!

تابعيت پايگاه تك بوك از قوانين جمهوري اسلامي ايران

تاریخ پیدایش اسرائیل

5,887

بازدید

تاریخ پیدایش اسرائیل ۴٫۳۳/۵ (۸۶٫۶۷%) ۲۷ امتیازs
پس از اینکه قیومیت انگلیس بطور رسمی پایان پذیرفت, صهیونیست ها پادگان ها و مقامات کشوری انگلیس در فلسطین را مورد حمله قرار دادند. قتل نخستین بازرس سازمان ملل متحد به همراه دستیارش روشن ساخت که هیچ کس نمی تواند با برنامه های صهیونیستی مخالفت نماید و به سرعت گرفتار خشم و تنبیه مقامات صهیونی می گردد. کشتار دسته جمعی دیر یاسین و عین الزیتون و صلاح الدین در آوریل ۱۹۴۸ کشتار های آگاهانه ای بود به منظور اخراج فلسطینیان از راه ترور و وحشت.
در اواخر قرن نوزدهم آئین ناسیونالیستی (۱) سراسر اروپا را فرا گرفته بود. بعضی از یهودیان نیز تحت تاثیر این آئین به این نتیجه رسیده بودند که روابط به اصطلاح نژادی که میان یهودیان موجود است یک “ملیت” یهود می سازد و در نتیجه این به اصطلاح “ملت یهود” حقوق ملی عادی اعطا می کند. از جمله این حقوق ملی, حق زندگی جداگانه و حق تاسیس یک دولت یهودی را نام می بردند. استدلال این گونه یهودیان بدینگونه بود که اگر ملت های دیگر اروپایی موفق شده اند بال قدرت خود را در آسیا و آفریقا بگسترند و بر امپراطوری های خود قسمت های وسیعی از این قاره ها را بیافزایند, قوم یهود هم دارای همین حق است. در نتیجه فکر تشکیل یک حکومت خود مختار در فلسطین که یهودی ها آن را به دلیل زندگی موسی و سلیمان سرزمین آبا و اجدادی خود می دانستند برای اولین بار در سال ۱۸۸۲ پا گرفت. با آنکه اروپا از کمک به این ماجرا دریغ نمی ورزید ,اقدامات اولیه استعمار یهود در فلسطین سرانجام موفقیت آمیزی نیافت و علی رغم کوشش هایی که در سالهای ۱۸۸۲-۱۸۹۷ انجام گرفت, یهودیان کمتر جذب فلسطین شدند و قسمت اعظم آن ها به آرژانتین و ایالات متحده مهاجرت کردند. برنامه یهودیان عملا به شکست انجامید.برای ریشه یابی علل شکست طرح اولیه , نخستین کنگره صهیونی (۲) در اوت ۱۸۹۷ در بازل سوئیس تشکیل شد. ریاست این کنگره را تئودور هرتزل بعهده داشت. هدف اصلی و اساسی صهیونی که در کنگره بازل اعلام شد این بود:”هدف ما ایجاد کانون برای خلق یهود در فلسطین است. این کانون باید به وسیله حقوق عمومی تضمین و حمایت گردد.”باید دانست که از زمانی که برنامه بازل در سال ۱۸۹۷ تدوین گردید تا هنگام تنظیم برنامه بالتیمور که در سال ۱۹۴۲ انجام یافت؛ صهیونیست ها همیشه تعبیر غیر صریح “کانون” را بر لفظ صریح “دولت” ترجیح داده اند. دلیل این ترجیح آن است که لفظ “دولت” بدون شک موجب می شد مخالفتهایی در محافل مختلف برانگیخته شود. در پایان کنگره؛ هرتزل در دفتر خاطراتش اینطور می نویسد: “اگر بخواهم کنگره بازل را در یک جمله خلاصه کنم (والبته این کاری است که علنا نخواهم کرد) باید بگویم که در بازل من دولت یهود را بنیان نهادم. لکن اگر این مطلب را امروز اعلام کنم همه مردم مرا دست خواهند انداخت. در ظرف ۵۰ سال آینده محققا دیگر بر کسی پوشیده نخواهد ماند.برای استعمار فلسطینیان, یهودیان سرمایه دار بسیج شدند و با سرعت هرچه تمام تر وسائل برای یک استعمار و یک یورش تمام عیار مطابق نظم و قاعده تشکیل گشت.”تراست کوهرنیال یهود (۱۸۹۷) ,کمیسیون استعمار, کولونیزاسیون (۱۸۹۸), صندوق ملی یهود (۱۹۰۸), دفتر فلسطین (۱۹۰۸) و کمپانی برای رشد و توسعه زراعی در فلسطین (۱۹۰۸) از نخستین ابزارهایی بودندکه سازمان های صهیونیستی بنیان نهادند.
فعالیت های دیگری نیز در حال انجام بود. لابی صهیونیستی مدام در حال رایزنی با انگلستان بود تا اجازه دهد یک مستعمره نشین صهیونیست خود مختار در شبه جزیره سینا مستقر گردد اما این فعالیت ها بی نتیجه ماند. چرا که دولت انگلیس می ترسید با حضور صهیون ها در آن جا اغتشاش پیش آید که به ضرر دولت بریتانیای کبیر تمام می شد. مقارن با شروع جنگ جهانی اول , استعمار صهیونی فلسطین پس از ۳۰ سال کوشش و فعالیت پیشرفت بسیار کمی داشت و صهیونیست های مقیم فلسطین اقلیت بسیار کوچکی را تشکیل می دادند و تنها شامل یک درصد جمعیت یهود در سراسر جهان بودند. فعالیت صهیونیست ها هم ترس و هم مخالفت یهودیان دیگر را برانگیخت. این دسته از یهودیان راه حل مسئله یهود را خود مختاری در سرزمین فلسطین نمی دیدند و خواهان در هم آمیختن یهودیان با مردم اروپا و ایالات متحده بودند.یهودیان فلسطین حتی ۸ درصد کل جمعیت فلسطین را هم تشکیل نمی دادند و به زحمت ۲٫۵ درصد از زمین های فلسطین را در تصرف داشتند. با شروع جنگ جهانی دور نمای تازه ای برای صهیونیست ها ترسیم شد. جنگ جهانی اول عامل اتحادی شد که در سال ۱۹۱۷ میان امپریالیسم بریتانیا و استعمار صهیونی برقرار گردید. این اتحاد در طی ۳۰ سال بعد از ۱۹۱۷ دروازه های فلسطین را بر روی مستعمره نشینان صهیونی باز کرد و زمینه را برای خرید و غصب املاک خلق عرب فلسطین و اخراج آنها مهیا ساخت و دست آخر مقدمات ایجاد دولت استعماری صهیونی را در سال ۱۹۴۸ مهیا ساخت. بخش عمده ای از فلسطین تحت سلطه امپراطوری عثمانی بود. گرچه این امپراطوری نیز غیر مستقیم اهداف و منافع انگلستان را تامین می کرد.در بهار ۱۹۱۶ با فعل و انفعالات کشور ها و کم و زیاد شدن قدرت ها, موافقت نامه های سری بر سر تقسیم سرزمین های عثمانی میان انگلیس, فرانسه و روسیه تزاری تنظیم گردید. این عهد نامه مقرر می ساخت که بخش اعظم فلسطین باید بین المللی شود. انگلیس که ضعیف شده بود با این توافق سخت مخالفت می کرد و با حمایت از صهیونیست ها می خواست از نفوذی که آنها در ایالات متحده و فرانسه داشتند استفاده کند و مسئله قیومیت بین المللی فلسطین را منتفی سازد. دائما به گوش صهیونیست ها می خواند که باید به بسط برنامه استعمار در فلسطین پرداخت. در آغاز صهیونیست ها بصورت گروه های کوچکی به فلسطین وارد می شدند و اهداف سیاسی, استعماری خود را در زیر پرده ی انگیزه های مذهبی یا انسانی مخفی کرده بودند. در این هنگام اعراب فلسطینی می پنداشتند که این مهاجران زائرانی هستند که تمایلات مذهبی آنها را به “ارض مقدس” کشانده و یا پناهندگانی هستند که پس از تحمل زجر و شکنجه از اروپای شرقی رانده شده اند و در جستجوی پناهگاهی در فلسطین هستند. نتیجه این شد که اعراب فلسطین از این گروه ها صمیمانه و برادرانه استقبال کنند.شیوه رفتار مهمان نوازانه اعراب کم کم جای خود را به سو ظن و ناراحتی داد. اخراج مرتب زارعان و کارگران همچنین تحریم محصولات اعراب تنفر عمومی را برانگیخت, اما هنوز اعراب متوجه جنبه ناسیونالیستی و سیاسی برنامه بسیار وسیع صهیونیست ها نشده بودند.انگلیس پس از آن که از کارهای ابتدایی فارغ گردید در تاریخ ۲ نوامبر ۱۹۱۷ با صدور “اعلامیه بالفور” خط مشی سیاسی خود را بطور رسمی روشن ساخت. در این اعلامیه انگلیس متعهد می شد که از استقرار یک کانون ملی یهود در فلسطین حمایت کند. صهیونیست ها هم بیکار نبودند. از کنفرانس صلح تقاضا کردند تا قیومیت فلسطین را به بریتانیا بدهد. همچنین انگلیس یک یهودی را به عنوان کمیساریای فلسطین انتخاب کرد. سازمان جهانی صهیونی را به عنوان” آژانس یهود” به رسمیت شناخت و دروازه های فلسطین را بر روی مهاجرت وسیع صهیونیست ها گشود و به اعتراضات اعراب توجه نکرد. همچنین انگلستان در فلسطین امتیاز بهره برداری از اراضی خالصه را به مستعمره نشین های یهودی واگذار کرد و از موسسات کاملا تازه ی” کانون ملی” حمایت کرد و به جماعت یهود اجازه داد مدارس مخصوص خود را تاسیس کنند و سازمانی به نام” هاگاتا” ترتیب دهند.در ۹ دسامبر ۱۹۱۷ بیت المقدس (اورشلیم) توسط انگلیس اشغال شد و چشم و گوش عرب ها را کمی باز کرد. از این دوره به بعد است که فلسطین صحنه مقاومت مداوم بر ضد صهیونیست ها می گردد. فاصله سال های ۱۹۱۷-۱۹۴۸ را می توان بعنوان دوره مقاومت کامل فلسطین نام نهاد.در سال ۱۹۳۶ فلسطینیان جنبش عدم اطاعت عمومی را آغاز کردند و این شورش و اعتصاب که ۱۷۴ روز طول کشید ( و به قولی طولانی ترین اعتصاب عمومی طول تاریخ است) شامل تمام سازمان ها و وسائل ارتباطی اداره شده توسط اعراب می شد که سرانجام با دخالت رهبران عرب پایان یافت؛ به امید مذاکره با انگلیس که البته هیچ وقت تحقق نیافت.در طی ۳۰ سال قیومیت انگلیس جماعت مستعمره نشین های صهیونیست ۱۲ برابر جمعیتی شدند که در ۱۹۱۷ در فلسطین بودند. این جماعت با حمایت و عنایت بریتانیا موسسات مخصوص خود را بسط داده سازمان نظامی کاملی فراهم آورد. صهیونیست های پولدار زمین های فلسطینیان را به چند برابر قیمت از آنها می خریدند و در این راه از دلال های ایرانی و عربی استفاده می کردند. (برای مثال سید ضیا عامل کودتای ۱۲۹۹ پس از متواری شدن از ایران به فلسطین رفت و به کار خرید زمین برای صهیون ها مشغول شد)البته انگلیس پیش خود حساب می کرد که این همکاری منافعش را نیز در بر دارد. از این جهت هر بار که صهیونیسم سعی می کرد جنبش ایجاد یک دولت را تسریع کند دست به حمله متقابل می زد و چوب لای چرخ این کار می گذاشت. جنگ دوم جهانی رو در رو شدن دو طرف را تسریع کرد و موجب شد اتحاد انگلیس-صهیونیست به هم بخورد. در سال ۱۹۴۵ استعمار صهیونیستی فلسطین که ۳۰ سال از طرف امپریالیسم بریتانیا حمایت شده بود در جستجوی حامی قدرتمند تری برآمد . برای اینکار ایالات متحده امریکا گزینه مناسبی بود چرا که جمیع شرایط را دارا بود. سر انجام در ۲۹ نوامبر سال ۱۹۴۷ سازمان ملل متحد رای به حمایت از دولت استعماری صهیونی در فلسطین را داد. اعراب فلسطین در اثر ۳۰ سال قیومیت انگلیس آنقدر ضعیف شده بودند که آمادگی مقابله و مقاومت در برابر حمله جماعت صهیونیست را نداشتند. این جماعت علاوه بر اینکه سازمان یافته و مسلح شده بودند ,از پشتیبانی جامعه بین المللی آمریکایی-اروپایی نیز برخوردار بودند. آلمان نیز کمک های اقتصادی وسیعی به دولت صهیونیستی به عنوان غرامت کرد. (حال شاید بفهمیم که صهیونیستها با بزرگ کردن کشتار یهودیان توسط هیتلر چه هدفی را دنبال می کرده اند).مطابق برنامه ای که هرتزل در سال ۱۸۹۷ تنظیم کرده بود باید “خلقی را که بر اثر نداشتن کار از همه چیز محروم است به ماورا مرز سوق داد”. در سال ۱۹۱۹ هم وایزمن ایجاد کشور یهودی نشین را توصیه کرد و گفت باید در فلسطین همان قدر یهوی باشد که در انگلستان انگلیسی است. هدف صهیونیسم غیر عربی کردن فلسطین بود تا بتواند آنرا صهیونی کند. بعد از سال ۱۹۴۸ و علنی شدن تشکیلات صهیونیسم و دولت آن ,فلسطین به دو بخش امنیتی و غیر امنیتی تقسیم گردید که ۹۰درصد اعراب در مناطق امنیتی به سر می برند. از سال ۱۹۴۸-۱۹۵۳ سلسله قوانینی تصویب شد که مرحله ی جدیدی از استعمار نوین را نوید می داد. محروم شدن مالکان از زمین های خود توسط محاکم و دادن زمین های آنان به یهودیان بدون حق تجدید نظر برای فلسطینیان از این نوع قوانین بود. پس از اینکه قیومیت انگلیس بطور رسمی پایان پذیرفت, صهیونیست ها پادگان ها و مقامات کشوری انگلیس در فلسطین را مورد حمله قرار دادند. قتل نخستین بازرس سازمان ملل متحد به همراه دستیارش روشن ساخت که هیچ کس نمی تواند با برنامه های صهیونیستی مخالفت نماید و به سرعت گرفتار خشم و تنبیه مقامات صهیونی می گردد.کشتار دسته جمعی دیر یاسین و عین الزیتون و صلاح الدین در آوریل ۱۹۴۸ کشتار های آگاهانه ای بود به منظور اخراج فلسطینیان از راه ترور و وحشت. به مثال های قبل باید قتل عام های شهر ها و دهکده های:” ایکریت(۱۹۵۳),عفر قاسم(اکتبر ۱۹۶۲) ,عکا(ژوئن ۱۹۵۶),غزه و خان یونس را نیز اضافه کرد. انگلستان (که باز از در دوستی با صهیون ها درآمده بود) به همراه فرانسه و صهیونیست ها در سال ۱۹۵۶ به مصر حمله کرد. که در شش تصمیم جداگانه از سوی سازمان ملل محکوم شد. صهیونیست ها بیکار نبودند و هر از چند گاهی به فلسطینیان حمله می کردند. حما(آوریل ۱۹۶۱),غلپیه و غزه در دسامبر ۱۹۵۵ و مارس ۱۹۶۲ از این حملات بودند.شورای امنیت هم این حملات را محکوم می کرد!!فاصله سال های ۱۹۱۷-۱۹۴۸ را می توان بعنوان دوره مقاومت کامل فلسطین نام نهاد. در سال ۱۹۳۶ فلسطینیان جنبش عدم اطاعت عمومی را آغاز کردند و این شورش و اعتصاب که ۱۷۴ روز طول کشید ( و به قولی طولانی ترین اعتصاب عمومی طول تاریخ است) شامل تمام سازمان ها و وسائل ارتباطی اداره شده توسط اعراب می شد که سرانجام با دخالت رهبران عرب پایان یافت؛ به امید مذاکره با انگلیس که البته هیچ وقت تحقق نیافت.در پایان اکتبر و اوایل نوامبر سال ۱۹۵۶ دولت صهیونی از فرصت استفاده کرد و در هنگامی که فرانسه و انگلیس به مصر حمله کرده بودند قسمتی از صحرای سینا و حاشیه نوار غزه را اشغال کرد و در مقابل درخواست های مکرر سازمان ملل مبنی بر پس دادن زمین های فلسطین و مصر می گفت این نواحی جزو قسمت تاریخی و میراث ملی صهیونیست هاست و تازه ادعا می کرد این سرزمین های اشغال شده فقط قسمت کوچکی از سرزمین اسرائیل است. در سال ۱۹۶۴ با ایجاد سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) , فلسطین وارد دور تازه ای از حیات خود شد.
گوشه ای از تاریخچه تشکیل اسرائیل را گفتیم.ماجرای جنگ های اعراب و اسرائیل,تشکیل حماس, قراردهای های صلح اسلو و کمپ دیوید,تشکیل مجلس و دولت فلسطینی باشد برای وقتی دیگر…
پاورقی ها:
۱-ملیگرایی
۲-صهیون نام کوهی است در فلسطین که در غرب آن را صیون میخوانند و چون صهیونیسم اثیره غرب است در نتیجه این تلفظ بیشتر رواج دارد.
 
اسرائیل، تنها حکومت برخواسته از دین یهود که ارض مقدس را در سلطه خود دارد، چگونه پا به عرصه وجود گذاشت؟ در میان میلیونها عرب مسلمان و متعصب و میلیونها مسیحی قدرتمند اروپایی و آمریکایی، چگونه این دژ یهودی سر برافراشت و میعادگاه مذاهب اولوالعظم را از آن خود کرد؟
صهیونیسم، ایدئولوژی شوونیسمی و مذهبی (کلریکالیسمی) اسرائیل که تاریخ این کشور مرموز و قدرتمند را می سازد، کلید جواب سؤالات ماست به واسطه این ایدئولوژی آرمانگرا و تاریخی ماهیت حکومت اسرائیل و شرایط جهانی سیاسی- اقتصادی که این کشور در بطنش پرورش یافت، بر ما آشکار می شود. تاریخ صهیونیسم مرور قوانین کاپیتالیسم جهانی است و گره گشای روابط اقتصادی قدرت های برتر جهان که در هاله ای پیچیده و مبهم از رنگ و لعاب های ملی- مذهبی و یا ایدئولوژیکی در هم تنیده شده است. صهیونیسم کتاب راهنمای اصول انعطاف پذیر سیاست است، چرا که سیاستمداران تنها منافع همیشگی دارند، نه دوستان همیشگی! و بالاخره صهیونیسم الگوی جامعه شناسی قوم یهود است، مومنینی متعصب، جوامعی به شدت بسته و محدود به خود و یهوه صبا یموت (خدای مخوف وسخت گیر وجزم اندیش عهد عتیق) که حتی در روزگار مرگ خدا (به قول نیچه) به حیات خود ادامه داد و اینک نیز در میان قوم بنی اسرائیل (صرف نظر از هر مکانی که در آن زندگی می کنند) حی و حاضر است. یوری ایوانف در فصل اول کتاب به مبانی فلسفی و تاریخی اندیشه صهیونیسم می پردازد. و در این راه از افکار بزرگان و اندیشمندان بنیان گذار صهیونیسم سود می برد، مردانی چون تئودور هرصل- مارتین بابر- ناهوم ساکالو- احدها آم- آرون و ایزمن و… که هر یک به نوبه خود بخش عظیمی از اندیشه صهیونیسم را ساخته و پرداخته، کرده اند. اهداف این ایدئولوژی (که ماهیت حقیقی آن را دربرمی گیرد و نمایشگر بانیان قدرتمند و متنفذ آن است) در همین ابتدای کار از شیوه های تبلیغاتی و توجیحی آن جدا می شود و در دو شاخه موازی به پیش می رود ( همان گونه که بنیان گذاران آن چنین مراحلی را طی کردند). سرمایه داران قدرتمند یهودی که به واسطه پیوستگی قوم یهود در سراسر جهان شبکه ای منسجم و کارآمد از هم کیشان خود را به سهولت در چنگ خویش داشتند و از نیروی فکری و مادی و مالی آنان حداکثر بهره کشی را می کردند به تدریج پس از چندین قرن خود را در مقابل شرایطی یافتند که پیوستگی قوم یهود را زیر سؤال می برد و با گسستن پیوندهای احساسات قومی- مذهبی و نژادی یهودیان در جهان، قدرت فائقه آنان را در رهبری این بلوک عظیم و سازمان یافته سرمایه به شدت تضعیف می کرد. جماعت های یهودی (متانسب با تعاریف ماکس وبر از مفاهیم جامعه و جمعیت) کم کم دست از زبان عبری برمی داشتند و در محیط و کشور محل سکونت خود حل می شدند. پذیرفتن زبانهای جدید و ازدواج با ساکنین غیر یهودی (مثلاً در آلمان یا انگلستان) بحران سرمایه های اجتماعی- فرهنگی بلوک یهودیان را وارد مراحل جدیدی می کرد و کلیمیان ثروتمند و شرکای غیر یهودی متنفذشان را پیش از پیش نگران می ساخت. جهان نوین، پس از گذار از مرحله فئودالیسم به عصر سرمایه داری هرگز نمی توانست از چنین شبکه قدرتمند- منسجم و بسیار ثروتمند جهانی چشم بپوشد، گواینکه بارشد ارتباطات و طراحی مفاهیمی چون پلورالیسم سیاسی و دینی و البته اجتماعی و دولت ملی (که اجازه مشارکت آزاد و تمام کمال را به اقلیت یهودیا می داد و احساس اقلیت بودن و روح قومیت سامی را از آنان گرفت) ناخواسته به تضعیف و اضمحلال این شبکه یاری می رساند. در چنین حال و هوایی بود که صهیونیسم متولد شد و برای احیای قوم جهانی یهود قیام کرد. صهیونیسم از همان نطفه تولد خویش چیزی جز ابزار بازسازی تسلط یهودیان ثروتمند و قدرتمند به شبکه از هم گسیخته و پراکنده یهودیان جهان نبود. صهیونیسم به دنیا آمد تا دیوار حصار را دوباره در میان یهودیان و غیر یهودیان برپاکند و این جریان های عظیم سرمایه های مالی- اجتماعی و البته سیاسی را دوباره به هم پیوند زند. اصالت خون یهود (که تنها از طریق مادر حفظ می شود)، تعصبات مذهبی، برتری طلبی های قومی و گتوهای اجتماعی و اقتصادی دوباره از نو زنده شدند و در عرض کمتر از یک قرن به حکومت راست گرا و افراطی اسرائیل تبدیل گشتند و در پی افسانه (آرزوی کلیمیان برای بازگشت بر ارض موعود) نظریه پردازان صهیونیسم رودی خروشان از دلایل تاریخی و توجیهی دروغین به راه انداختند تا برادران هم کیش خود و مردم تمام جهان را به فریبند. نام این اندیشه نیز بر اساس خط مشی برگزیده شده است. صیون یا صهیون نام کوهی است در اورشیسم که هیکل یا معبد بنی اسرائیل بر آن ساخته شده بود، لذا معنی لغوی صهیونیسم، هواخواهی از اصول تمرکز دادن بنی اسرائیل است در فلسطین بر این اساس تاریخ تولد صهیونیسم به قرنها قبل باز می گردد. حال آنکه این اندیشه در اواخر قرن ۱۸ متولد شد، در قرن نوزدهم پا گرفت و در قرن بیستم به بار نشست. یوری ایوانف، محقق و مؤلف کتاب پس از بررسی اصول حقیقی و پرداختن به عملکردهای صهیونیستی و جدا ساختن این اهداف از افکار و فلسفه های تبلیغاتی آن، به نقد و ابطال تک تک این افسانه ها میپردازدو دلایل سیاسی – روانی و جامه شناختی ساخته و پرداخته شدن هر یک از این افسانه ها را با توجه به شرایط جهانی و موقعیت یهودیان جهان توضع می دهد. هنگامی که در مرحله بعد نویسنده ساختارهای کنگره یهود – تراست اقتصادی یهود- سازمان جهانی صهیونیستها و… دیگر تشکیلات جهانی صهیو نیستی را توضیح می دهد و نحوه تعامل این سازمان ها را همچون پیکری واحد با قدرتهای اول جهان به نمایش می گذارد، مطالعه دقیق اصول ایدئولوژیک توجیهی و انعطاف پذیر فصل اول خود را نشان می دهد و چگونگی انطباق اندیشه صهیونیستی را با شرایط روز و نیازهای وقت آشکار می کند. در حالی که اهداف در جای خود با قدرت حاضر هستند ما صهیونیسم را در کنار تزار روسیه- نخست وزیر انگلستان- رئیس آمریکا و از همه جالب ترهمگام با فاشیسم آلمان وایتالیا می یابیم!!! رقابت شبکه های قدرتمند وثروتمند یهودی (که متناسب با اقامت درآلمان- انگلستان- فرانسه یا آمریکا ازمنافع شاخه خود دفاع می کردند) وشرایط جهانی (که درپی رونسانس وانقلاب صنعتی با سرعتی بسیار بالا به سوی تغییر وتحول می تاخت) چنین انعطاف پذیری ایدئولوژیکی را می طلبید. درسیرچنین روند پرپیچ خم وطولانی است که ما چرخش صهیونیسم از سوی انگلستان و برتری یافتن یهودیان ثروتمند وسرمایدار مقیم آمریکا (در پی دو جنگ جهانی وتوفیق یافتن آمریکا در جهان) را می بینیم وروابط مخفیانه سازمانهای صهیونیستی را با آلمان نازی مورد مطالعه قرار می دهیم وانگیزه های طرفین را (که در ظاهر دشمن خونین یکدیگرمحسوب می شدند) بررسی خواهیم کرد. این که چرا کشتار وآزار یهودیان توسط آلمان نازی مورد حمایت صهیونیسم ها بود و سازمانهای امنیتی اس-اس یا گشتاپو بر اساس چه منافع اقتصادی- سیاسی و ژئوپولیتیکی با سازمانهای امنیتی صهیونیستی واقع در فلسطین همکاری بی چون و چرا می کردند و یهودیان را مستقیماً به فلسطین منتقل می کردند یا در اردوگاههای کار اجباری ( به اصطلاح) آموزش می دادند!!! اینکه چرا انگلستان، سرزمین مادری اولین سازمانهای صهیونیستی از مهاجرت یهودیان به فلسطین جلوگیری کرد و به واسطه کدام فشارهای اقتصادی و سیاسی و از جانب کدام جریانها و کشورها سرانجام تسلیم شد و شرایط را برای تشکیل حکومت اسرائیل در فردای پایان جنگ جهانی فراهم ساخت و… صدها سؤال مکاشفه آور و بحث برانگیز در باب ماهیت حکومت اسرائیل و سیاست های داخلی و خارجی آن را می توانیم در این بخش بیابیم. تیز هوشی رهبران صهیونیست که در هر نقطه و هر لحظه منافع خویش را به درستی تشخیص می دادند و از میان دریایی از آتش و خون و دسیسه راه خویش را می یافتند بیش از همه چیز در این میان جلب توجه می کند و انسجام بی مانند جهانی و عملکرد دقیق و منسجمشان هر مؤلف و محققی را تحت تأثیر قرار می دهد. در کنار آن از بحث ها و تحلیل های دقیق یوری ایوانف از منافع متنوع و فراگیر قدرت های جهانی که در فصل مشترک خود منجر به تأسیس اسرائیل در ارض مقدس گشت نیز نمی توان به راحتی عبور کرد، انگیزه هایی همانند نفوذ در خاورمیانه و تسلط بر منافع نفتی- انسجام مجدد بلوک قوم جهانی یهود و سودآوری میلیاردی آن برای کمپانیهای قدرتمند- جدا کردن کارگران یهودی از اندیشه های رادیکالیستی و چپ گرایی که در قرن نوزدهم و بیستم در اوج قدرت خودبه سرمی برد و….


نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...



هو الکاتب


پایگاه اینترنتی دانلود رايگان كتاب تك بوك در ستاد ساماندهي سايتهاي ايراني به ثبت رسيده است و  بر طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند و به هیچ ارگان یا سازمانی وابسته نیست و هر گونه فعالیت غیر اخلاقی و سیاسی در آن ممنوع میباشد.
این پایگاه اینترنتی هیچ مسئولیتی در قبال محتویات کتاب ها و مطالب موجود در سایت نمی پذیرد و محتویات آنها مستقیما به نویسنده آنها مربوط میشود.
در صورت مشاهده کتابی خارج از قوانین در اینجا اعلام کنید تا حذف شود(حتما نام کامل کتاب و دلیل حذف قید شود) ،  درخواستهای سلیقه ای رسیدگی نخواهد شد.
در صورتیکه شما نویسنده یا ناشر یکی از کتاب هایی هستید که به اشتباه در این پایگاه اینترنتی قرار داده شده از اینجا تقاضای حذف کتاب کنید تا بسرعت حذف شود.
كتابخانه رايگان تك كتاب
دانلود كتاب هنر نيست ، خواندن كتاب هنر است.


تمامی حقوق و مطالب سایت برای تک بوک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.


فید نقشه سایت


دانلود کتاب , دانلود کتاب اندروید , کتاب , pdf , دانلود , کتاب آموزش , دانلود رایگان کتاب

تمامی حقوق برای سایت تک بوک محفوظ میباشد

logo-samandehi