بازدید
دیدگاه اسلامی با تآکید بر عوامل حفظ کرامت انسانی با رهنمودهای خود انسان را در جهت فراهم شدن تعادل شخصیت هدایت نموده است، بگونه ای که نه ثروت و نه تهیدستی نتواند انسان را دچار سرکشی و از هم گسیختگی شخصیتی نماید. امام علی (ع) در این باره می فرمایند: “به ثروت و رفاه دل شاد مکن و از تهیدستی و گرفتاری اندوه به دل راه مده؛ زیرا طلا با آتش گداخته و ناب شود و مؤمن با بلا و گرفتاری.”
شخصیّت و کرامت انسانی
زندگی و دنیا:
دنیا دارای ابعاد متفاوتی باشد، یک روز خوب است وبه نفع انسان و یک روز هم آنطور که انسان می خواهد نیست. این نوع تجربه و نگرش از ابعاد دنیا می تواند انسان را واقع بین و صبور نماید، زیرا همیشه منتظر این نیست که به نفعش باشد، می داند که دنیا صورت دیگری هم دارد، و این مسئله موجب می شود که او نسبت به ناملایمات زندگی مقاومت بیشتری از خود نشان دهد زیرا او فقط نیست که وجه ضرر دیگران را می بیند، بلکه دنیا چنین است که همبشه آنطور که انسان انتظار دارد و به نفع اوست رقم نمی خورد، وجه دیگر این نگاه و تجربه وجه اجتکاعی آن هست که انسانها خود را با روشهای مختلف برای مقابله برای روزی که امکان دارد متضرر شوند آماده می نمایند، بیمه ها، خیریه ها، برخورداری انسانها از پشتوانه معنوی و مادی و همچنین تعاون و یاری و برادری و توکل به خداوند و تمسک جستن ازیاری خدا و استفاده بهینه از فرصتها و سپاسگزاری نیز از جمله مواردی و راهبردهائیست که انسان با درایت با کیاست و تدبیر خود از آن بهره مند می شود، و این موجب می شود که انسان معتدل و میانه رو در وقت دارائی به خود قره نگردد و وقت ضرر خود را نبازد و روحیه خود را از دست ندهد، در این رابطه امیر مؤمنان حضرت علی (ع) می فرماید:
“دنیا برای تودو روز است. یک روز به نفع تو و طبق تمایلات تو است ویک روز به ضرر تو و بر خلاف خواهشهای تو است. روزی که به نفع تو است و نعم الهی را در اختیار داری طغیان و سر کشی منما، و روزی که به ضرر تو است و گرفتار ناملائماتی، صابر و برد بار باش.”
نهج البلاغه، کلمه ۳۹۰
توصیه های بزرگان دین در رابطه با شخصیت
حضرت علی ( ع ) :
نفس خویش را عزیز شمار و به هیچ پستی و دنائتی تن مده گر چه عمل پست، تو را به تمنییاتت برساند زیرا هیچ چیز با شرافت نفس برابری نمی کند و هرگز به جای عزت از دست داده، عوضی همانند آن نصیبت نخواهد شد. فرزند عزیز آزادگی را از کف مده و بنده و برده دگران مباش که خداوند تو را آزاد قرار داده است.
نهج البلاغه، نامه ۳۱
حضرت علی ( ع ):
هیچ کس حیا نکند وقتی از او بپرسند چیزی را که نمی داند صریحاً بگوید نمی دانم. اولیاء اسلام در موارد بسیاری مردم را از حیاء احمقانه و خجالت کشیدنهای بی مورد بر حذر داشته اند.
نهج البلاغه ، فیض ، ص ۱۱۱۳
حضرت علی ( ع ) فرمودند :
امور نا چیز و پست را نادیده انگارید و بدین وسیله قدر و منزلت خود را در جامعه، بزرگ و پر ارزش کنید.
تحف العقول، ص ۳۶۶
حضرت علی ( ع ) :
کسانی که خود گرفتار عیوبی هستند دوست دارند معایب دگران شایع شود و زبان زد مردم گردد تا برای آنها میدان عذرآوردن، وسعت پیدا کند.
((نهج البلاغه ، ملا فتح الله ، ص ۱۰۵ ))
حضرت علی ( ع ) فرمودند :
صفت ناپسند از خود رضائی، وسیله آشکار شدن زشتیها و عیوب آدمی است.
غرر الحکم، ص ۳۳۸
حضرت علی ( ع ) فرمودند :
تمنّای تمجید نابجا
از مردم داشتن ابلهی و حماقت است.
غرر الحکم ، ص ۴۷۰
امام حسن ( ع ) :
عادات، در وجود آدمیان با قهر وغلبه حکومت می کنند. کسی که در پنهانیبه چیزی عادت کند آشکارا و در محضر مردم مفتضحش خواهد ساخت.
مجموعه ورام، ج ۲ ، ص ۱۱۳
شخصیّت و کرامت انسانی ۲
از جمله عواملی که موجب بزرگ نمودن شخصیّت و حفظ کرامت انسانی انسان می گردد، خویشتن داری از انجام گناه می باشد، آنقدر این مسئله در بزرگ نمودن انسان مؤثر است که می توان گفت، توجّه به این مسئله می تواند انسان را از اسفل سافلین به اعلی علیین برساند و مانع این است که مرتبه بزرگی انسان به پست ترین درجه برسد و موجب بزرگی انسان در دنیا و آخرت است ، حتی به گونه ای که با وجود نداشتن ثروت و اقوام و مقام اجتماعی ؛
با عظمت و ابهت زندگی خود را سپری نمایند. این موضوع می تواند تأکید به این مسئله حیاتی داشته باشد که عوامل دیگری غیر از خویشاوند و ثروت و پست و مقام نیز با عث بزرگی انسانها و جامعه انسانی شود که توجّه به آنها
می تواند افراد و جامعه را از ذلت و خواری به عزت و بزرگی برساند. در این مورد حضرت امام جعفر صادق(ع) می فرماید:
“کسی که می خواهد با نداشتن اقوام، عزیز و محترم باشد، با نداشتن ثروت، غنی و بی نیاز باشد، با نداشتن مقام شامخ اجتماعی دارای ابهت و عظمت باشد، باید خویشتن را از ذلت گناه و ناپاکی به محیط با عزت اطاعت الهی منتقل نماید.”
بحار ۱۵، قسمت ۲، ص ۱۶۴
شخصیّت و کرامت انسانی۱
دوری جستن از عادات بد در پنهان موجب حفظ شخصیّت انسان در آشکاراست.
از عوامل دیگر خودسازی انسان در رابطه با عادات، رفتار بدی است که بی اهمیّتی به آن او را دچار مشکل می نماید،
حتّی اگر پنهانی آن عادات را انجام دهد. در این باره امام حسن ( ع ) می فرماید: عادات، در وجود آدمیان با قهر وغلبه حکومت می کنند. کسی که در پنهانی به چیزی عادت کند آشکارا و در محضر مردم مفتضحش خواهد ساخت.
مجموعه ورام، ج ۲ ، ص ۱۱۳
وبلاگ شخصیت و کرامت انسانی فرا رسیدن ماه محرم را تسلیت می گوید.
امام حسین ( ع ):
خدایا! تو می دانی آن چه اتفاق افتاد، برای مسابقه در قدرت یا خواستن چیزی از متاع فانی این جهان نبود، بلکه همه بدان جهت بود که نشانه های دینت را بنمایانیم و در شهرهای تو دست به اصلاحات زنیم، تا بندگان ستمدیده ات ایمن شوند و احکام متروک دین تو دوباره به جریان افتد.
تعریف انسان شناسی
هر منظومه معرفتی را که به بررسی انسان یا بعد یا ابعادی از وجود او، یا گروه و قشر خاصی از انسان ها می پردازد می توان انسان شناسی نامید .
انسان شناسی و انواع مختلف و متنوعی دارد که به لحاظ روش یا نوع نگرش از یکدیگر متمایز می شوند.
انواع انسان شناسی
این مقوله را می توان بر اساس روش به انسان شناسی تجربی ،عرفانی ،فلسفی و دینی تقسیم نمود.
اما با توجه به نوع نگرش به انسان شناسی کلان یا کل نگر و انسان شناسی خرد یا جزء نگر تقسیم کرد.
اندیشمندان برای حل معماها و پرسش های مطرح شده درباره انسان در طول تاریخ بشر راههای مختلفی را در پیش گرفته اند. و انسان شناسی در مکاتب نتیجه بررسیهای آنان می باشد.
برخی به بررسی مسأله با روش تجربی پرداخته و انسان شناسی تجربی را بنیان نهاده اند که دربرگیرنده همه رشته های علوم انسانی است .
گروهی راه درست شناخت انسان را سیر وسلوک عرفانی و دریافت شهودی دانسته و با تلاش هایی که از طریق انجام داده اند به نوعی شناخت از انسان که می توان آن را انسان شناسی عرفانی نامید دست یافته اند.
جمعی دیگر از راه تعقل و اندیشه فلسفی به بررسی زوایای وجود انسان دست یازیده و او را از این منظر مورد تحقیق قرار داده و نتیجه تلاش فکری خود را انسان شناسی فلسفی نامیده اند .
سرانجام گروهی با استمداد از متون دینی و روش نقلی درصدد شناخت انسان برآمده و انسان شناسی دینی را پایه گذاری کرده اند .
انسان در اسلام
انسان در جهان بینی اسلامی داستانی شگفت دارد . انسان اسلام تنها یک حیوان مستقیم القامه که ناخنی پهن دارد و با دو پا راه میرود و سخن میگوید نیست . انسان و حیوان یکی نیستند.
این موجود از نظر قرآن ژرفتر و مرموزتر از این است که بتوان آن را با این چند کلمه تعریف کرد .
قرآن انسان را مدحها و ستایشها کرده و هم مذمتها و نکوهشها نموده است .
عالیترین مدحها و بزرگترین مذمتهای قرآن دربارهء انسان است ، او را از آسمان و زمین و از فرشته برتر و در همان حال از دیو و جار پایان پستتر شمرده است . از نظر قرآن انسان موجودی است که توانایی دارد جهان را مسخر خویش سازد و فرشتگان را به خدمت خویش بگمارد ، و هم میتواند به ” اسفل سافلین ” سقوط کند . این خود انسان است که باید در بارهء خود تصمیم بگیرد و سرنوشت نهایی خویش را تعیین نماید .
سخن خویش را از ستایشهای انسان در قرآن تحت عنوان ” ارزشهای انسان ” آغاز میکنیم .
ارزشهای انسان
. ۱ انسان خلیفهء خدا در زمین است .
” روزی که خواست او را بیافریند ، اراده خویش را به فرشتگان اعلام کرد . آنها گفتند :
آیا موجودی میآفرینی که در زمین تباهی خواهد کرد و خون خواهد ریخت ؟
او گفت : من چیزی میدانم که شما نمیدانید ” بقره / . ۳۰ ) .
” اوست که شما انسانها را جانشینهای خود در زمین قرار داده تا شما را در مورد سرمایههایی که داده است در معرض آزمایش قرار دهد ” انعام / . ۱۶۵ .
. ۲ ظرفیت علمی انسان بزرگترین ظرفیتهایی است که یک مخلوق ممکن است داشته باشد .
” تمام اسماء را به آدم آموخت ( او را به همهء حقایق آشنا ساخت ) .
آنگاه از فرشتگان ( موجودات ملکوتی ) پرسید : نامهای اینها را بگویید چیست .
گفتند : ما جز آنچه تو مستقیما به ما آموختهای نمیدانیم ( آنچه را تو مستقیما به ما نیاموخته باشی ما از راه کسب نتوانیم آموخت ) .
خدا به آدم گفت : ای آدم ! تو به اینها بیاموز و اینها را آگاهی ده .
ادامه مطلب + دانلود...