جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
در این کتاب لحنی ادبی و روان را برای پیشبرد وقایع داستانی انتخاب شده است و داستان درباره ماجرایی احساسی میان یک دختر و پسر است…… نویسنده کتاب سه حنجره گنگ سعی داشته تا برخی عناصر تکنیکی را در نگارش داستانش به کار ببرد، در حالی که در بخشهایی، حالوهوایی شاعرانه، همراه با ذهنیتهای فلسفی قهرمانان داستان و نگاه توضیحگر راوی سوم شخص، داستان او را در موقعیتهای دیگری نسبت به خط اصلی داستانی قرار داده است.
خیابان را نگاه می کرد و نمی کرد و درخت ها و آدم هایی را که منتظر بودند و نبودند و سایه اش را که بود و نبود.پاهایش سنگین و سست می رفتند.عرق پیشانی اش را با آستین پاک کرد. انگار هر چیزی را که از پوستش عبور کند و پیدا شود، درونش را برملا می کرد که اینگونه با وسواس پاکش کرد . مستقیم . نشست عقب ماشین . عطر تندی او را به درون خواند . ماشین سرعت گرفت مثل خیال که تند می دود به ذهن و بعد می بینی که وجودت را به خودش بند کرده ……