جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
داستان دختری به نام مارال که به پسری اظهار علاقه می کند و وقتی پسر نیز به او می گود دوستش دارد حرفهای او را باور کرده و بین خود صیغه می خوانند تا اینکه پدر با خبر می شود ؛از بهراد می خواهند جریان را توضیح دهد او می گوید دخترتان به من نام داده و مزاحم من شده .
بازدید
داستان کتاب رکسانا مخصوص گوشیهای اندروید مانند اکثر داستانهای نویسنده با حضور دونقش اصلی آغاز می شود که یکی شوخ و بذله گو و دیگری غمگین و ساکت . داستان از انجا آغاز می شود که این دو نفر می فهمند عمه ای دارند و در سیر اتفاقات با دختری بنام رکسانا آشنا می شوند و ادامه ماجرا…… اینک بخشی از این رمان :
– دیشب کجا بودین؟
«هنوز پدرم ناراحت بود! آروم گفتم»
– رفته بودیم سراغ دخترعمه.